مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
تمثیل
حوزه های تخصصی:
تحلیل روان شناختی آثار ادبی و پدیدآورندگان این آثار، از شیوه های نوین نقد و پژوهش در ادبیّات فارسی محسوب می شود. بر همین اساس در این مقاله، مؤلّفه های رضایتمندی در اشعار فریدون مشیری بر اساس نظریه ی رشد شخصیت اریکسون با رویکردی نمادین و تمثیلی مورد بررسی قرار گرفته است.این پژوهش علاوه بر روشن ساختن اشکال رضایتمندی در شعر مشیری، میزان موفّقیت او در کاربرد آرایه های نماد و تمثیل را نیز آشکار می سازد. توجّه به خاستگاه نمادها و نوع تمثیل ها از دیگر مواردی است که در این مقاله مورد توجّه بوده است. براساس نظریه ی اریکسون، رضایت درونی در سایه ی ثمربخشی و امیدواری شکل می گیرد. نمودهای این دو مؤلّفه در اشعار مشیری، به شکل ویژگی های مثبت شخصیتی، نظیر احساس مسئولیت، عشق ورزی ، مبارزه با جهل و خشونت، دوری از حسرت و ناامیدی و ... و بیشتر در قالب اشکال نمادین و تمثیلی دیده می شود. نمادهای مورد استفاده در اشعار مشیری اغلب برگرفته از طبیعتند و تمثیل ها بیشتر برای بیان مفاهیم فکری و انسانی مورد استفاده قرار گرفته اند.
کارآیی تمثیل در حوزه توحید
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
101 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف به کار بردن تمثیل در کلام القای اندیشه های دینی، صوفیانه و اخلاقی است. بنابراین متون صوفیه مشحون از انواع تمثیل هاست. صوفیّه اگرچه برای بیان مفاهیم و موضوعات دینی از تمثیل بهره گرفته اند؛ امّا بنا بر برخی تعاریف که از برخی از اصطلاحات دینی به دست داده اند از این عنصر زبانی کارآمد بهره نبرده اند. یکی از این اصطلاحات که تقریباً در هر متن عرفانی از آن صحبت به میان آمده، توحید است. چون صوفیّه توحید را در عدم تشبیه و تمثیل خداوند به چیزی تعریف کرده اند، هیچ گاه برای تعریف و تبیین این اصطلاح از تمثیل بهره نبرده اند. مؤلّفان گفتار حاضر در پی آن بوده اند که نظرات متصوّفه را درباره تمثیل به روش تحلیلی و توصیفی بیان کنیم. از اینرو به سراغ آثار بزرگان این طریقت یعنی قشیری، محمّد غزالی، عین القضات همدانی، سهروردی و روزبهان بقلی رفته اند تا بدانند آنها تا چه اندازه با به کار گرفتن تمثیل موافق بوده اند. آنها گاه تمثیل را ضروری و گاه مخالف یقین دانسته اند.
بررسی و تحلیل تمثیل با رویکرد کارکردهای آیینی و دینی در اسرارنامه عطار نیشابوری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفته است، هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل تمثیل با رویکرد کارکردهای آیینی و دینی در اسرارنامه عطار نیشابوری است. تمثیل یکی از آرایه های ادبی است که از گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده، تمثیل ممکن است در قالب یک بیت یا داستان و حکایتی ظاهر شود. بیان حکایت های تمثیلی یکی از شیوه های استدلال است که در آن با ارائه ی یک نمونه ی روشن و قابل قبول از موضوعی، حکمی کلّی را درآن زمینه نتیجه گیری می نمایند. با توجه به این که تاکنون پژوهشی در زمینه بررسی تمثیلات دینی و آیینی در اسرارنامه صورت نگرفته است، انجام این تحقیق ضرورت دارد، لذا محقق در این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست که گونه های تمثیل های داستانی با رویکردهای آیینی و دینی به کار رفته در اسرارنامه کدامند؟ کدام گونه تمثیل داستانی در این اثر بیشترین تعداد بسامد را دارد؟ عطار نیشابوری از چه ابزاری در تمثیل استفاده می کند؟ کدام نوع از تمثیلات نقش ویژه ای در حکایات عطار نیشابوری داشته اند؟ نتایج تحقیق نشان داده که که تمثیل های آیینی و دینی در این اثرگرانبهای عطار باعث انتقال مفاهیم و ارزشهای والای انسانی که از دین و تعلیمات آسمانی سرچشمه گرفته است به مخاطبین و خوانندگان شود.
بررسی کاربرد تمثیلی و نمادین دریا و مظاهر آن در مثنوی معنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
شاعران عارف برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی پیوسته از زبان تمثیلی و نمادین در شعر خود بهره برده اند. تصویر دریا یکی از پربسامدترین تصاویر در مثنوی معنوی و یکی از کلیدواژه های ذهن مولانا است. در مثنوی معنوی واژه دریا و متعلقات آن همچون قطره، شبنم، موج، ماهی، گوهر و... بسیار خودنمایی می کند. دریا در تقابل با هر یک از موارد مذکور، مفهوم و معنایی متفاوت می یابد. مولوی این واژه های تمثیلی نمادین را در خدمت بیان عواطف ناخودآگاه و اندیشه های الهی و عرفانی خود قرار داده و مفاهیم متعدد و فراوانی را از این طریق بیان کرده است. رابطه خالق و موجودات، فنا، توحید، تجلّی عشق و آفرینش و... از جمله مفاهیمی هستند که مولانا برای بیان و تبیین آنها از دریا و متعلقات آن بهره جسته است. در این پژوهش کاربرد تمثیلی و نمادین دریا و مظاهر آن در مثنوی معنوی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج نشان داد که دریا و مظاهر و وابسته های مربوط به آن، یکی از پربسامدترین عناصر طبیعت در میان تمثیل ها و نمادهای مولانا است. در نگاه مولوی،دریا تمثیل حقیقت، ذات بی پایان الهی، معرفت و جان انسان است. همچنین دریا با دیگر نمادها، از جمله: قطره، باران، طوفان، کشتی و شبنم ارتباط می یابد که مقصد نهایی آن ها رسیدن به اصل خود، یعنی دریا است.
بررسی زمینه های کاربست تمثیل در مجموعه «دستور زبان عشق» از قیصر امین پور
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
115 - 131
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از مهم ترین ابزارهای ادبی است که به لحاظ ساختاری و محتوایی بازتاب ویژه ای در گستره ادب فارسی دارد. با توجه به قابلیت های ارتباطی این گونه ادبی، برای بیان مفاهیم مختلف غنایی، تعلیمی، حماسی، عرفانی و ... از آن استفاده می شود. این میزان از انعطاف پذیری، موجب ماندگاری نقش آفرینی تمثیل در حوزه ادبیات شده است. یکی از شاعران معاصر که در سروده های خود برای تبیین و تشریح منظور خود، هدفمندانه از تمثیل استفاده کرده، قیصر امین پور است. در مقاله حاضر، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و مقالات پژوهشی و نیز، روش توصیفی- تحلیلی، زمینه های کاربست تمثیل در مجموعه «دستور زبان عشق» بررسی و کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمینه های کاربست تمثیل در اثر امین پور عبارتند از: «به چالش کشیدن رفتارهای غیرقابل قبول؛ تغییر سرنمون های اخلاقی و ارائه الگوهای جایگزین؛ خلق تداعی های قدرتمند در ذهن و عینی سازی مطالب؛ آموزش غیرمستقیم نکات اخلاقی؛ ساده سازی مفاهیم پیچیده و تغییر چهارچوب معنایی یک مفهوم».
جایگاه تمثیل در رباب نامه سلطان ولد
حوزه های تخصصی:
رباب نامه، در آسمان ادب و عرفان اسلامی همچون ماهِ تابان است که نور و تراوش خود را از خورشیدِ مثنوی مولانا وام می گیرد و شب های تیره نو سفران را روشن می کند. سلطان ولد همچون پدر، عشق را فراتر از همه پدیده های هستی می بیند و آن را همانند رهبری معرفی می کند که بر تمامی عناصر هستی از ملک تا ملکوت فرمانروایی دارد. سلطان ولد فرزند مولانا جلال الدین از جمله شخصیّت هایی بود که اراده کرد تا شعر صوفیه را پس از مولانا به گونه ای زنده و پویا پاسداری کند. او ضمن برخورداری از آموزش های پدر، از دانش های زمان نیز بهره مند شد و به پیروی از آن عارف ارجمند دیوانی همسنگ کلیات شمس تبریزی سرود، سپس به موازات آن، به تقلید از مثنوی معنوی، رباب نامه را با یاری از حضرت باری، برای پیروان پدر و یاران خود به رشته نظم کشید. رباب نامه یک مثنوی تعلیمی است که در روزگار مولانا تناقض و دوگانگی های میان مولانا و برخی مریدانش را با زبانی ساده برطرف کرده است. سلطان ولد در انتقال مفاهیم عرفانی و فلسفی همواره از تمثیل استفاده کرده است. تمثیل حاصل ارتباط دوگانه میان مشبه و مشبه به می باشد که چون تمثیل معنای درونی داستان است سلطان ولد مراد از ظاهر حکایت را به صورت تمثیلی روایت کرده است. این پژوهش به روش (توصیفی- تحلیلی) و با مراجعه به اسناد و منابع معتبر کتابخانه ای به مقوله تمثیل در رباب نامه پرداخته است. همان گونه که مولانا با تفسیری سمبولیک نی را به عنوان عاشق دور از معشوق معرفی می کند. سلطان ولد توضیح می دهد که رباب، ساز محبوب مولانا می باشد و البته نوایش دل سوخته تر و جانگذارتر از ناله نی است. در نی یک ناله بیش نیست اما در رباب، ناله های بسیار از یارانی به گوش می رسد که هریک از وطن و جنس خود جدا گشته اند. حاصل پژوهش این که: تمثیل در رباب نامه ی سلطان ولد از جایگاهی بلند برخوردار است.
سیمای تمثیلی گاو در آیین مهر (میترایسم) و چگونگی بازتاب آن در مثنوی معنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
مهر یا میترا یکی از ایزدان دین زرتشت است که گاهی نماد آتش و اهورامزدا، یا خورشید است که فلسفه اشراق و نور و نعمت را نشان می دهد. رازآموزترین و شگفت ترین ماجرای مهر، پیکار با گاو نخستین است. میترا با کشتن گاو ازلی و جاری کردن خونش به شکوفایی و آفرینش سودمند زمین کمک می کند. باور به قربانی برای رهایی از نیروهای شر و اهریمنی به منظور دستیابی به برکت درگذر زمان به شکل های مختلف همراه همیشگی مردمان فلات ایران گردیده است. از این قربانی کردن در آیین باستانی مهر، که نمادی از کشتن نفس حیوانی در وجود انسان است در ادبیات عرفانی تعبیر به کشتن گاو نفس شده است. در مثنوی معنوی مولانا نیز تمثیل ها و تشبیه تمثیل های بسیاری در این زمینه به کار رفته است تا مفاهیم و آموزه های مورد نظر خالق آن را برای مخاطب بازگو کند. مولوی به عنوان یک عارف نامی با بهره گیری از اسطوره گاو کشی مهری، کشتن گاو نفس را به کمک نیروی عقل، به عنوان یک اصل انسان ساز تلقی می کند، برآنیم در این مقاله به میزان تأثیر پذیری مولانا در بیان تمثیل عنصر اسطوره گاو در بیان افکارش در مثنوی معنوی بپردازیم.
نقش تمثیل در بیان فلسفه برخی عبادات و مستحبات در معارف بهاء ولد
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از ابزارهای بلاغت در انتقال مفاهیم عقلی است. بهاء ولد در «معارف» با بهره گیری از این عنصر تصویرساز، توانسته نثر ساده را به نثری شاعرانه بدل کند. در این پژوهش به شیوه تحلیلی- کتابخانه ای به بررسی نقش تمثیل در روشن کردن فلسفه برخی از عبادات همچون نماز، روزه ...؛ و نیز برخی اذکار و مستحبات در کتاب معارف پرداخته، همین مضامین را در کتاب هایی نظیر کشف المحجوب، فیه مافیه، کیمیای سعادت و مرصادالعباد هم دنبال کرده ایم. نتایج این بررسی نشان می دهد مهمترین فریضه در «معارف»، نماز است که به سه بخش اذان، وضو و اذکار نماز تقسیم شده و بیشترین میزان تمثیل در نماز و آداب آن به کار رفته است، که 7 مورد آن به نماز و اذکار، 4 مورد به وضو، و 1 مورد به اذان اختصاص دارد. پس از نماز، نهی از منکر با هفت تمثیل در جایگاه دوم قرار دارد. حج و روزه به یک اندازه و با 3 تمثیل در مرتبه سوم هستند. فضیلت ماه رجب هم برای بهاءولد جایگاه قابل توجهی دارد که در معرفی ارزش آن، به 7 تمثیل پرداخته است. گفتنی است تمثیل های معارف همه بر پایه تشبیهات حسی تازه استوارند و کمتر کلیشه ای هستند، برای همین، با تمثیل های بهاءولد، لذت درک فرائض و واجبات برای مخاطب بیشتر می شود، بی آنکه سعی در اجبار و تفهیم داشته باشد.
ریخت شناسی چند تمثیل حیوانی در حدیقه الحقیقه سنایی بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی، رویکردی نوین و ساختارگرا در مطالعه ادبیات است و باید ولادیمیر پراپ، مردم شناس روس را، آغازگر این روش علمی دانست. استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود از اشعار سنایی آغاز شده است. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آن ها را فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرار گیرد. در پژوهش حاضر ضمن بیان و بررسی انواع تمثیل، تلاش می کنیم عناصرسازی آن را طبق الگوی پراپ و با روش تحلیلی و توصیفی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر، بیان تمثیلی سنایی را با تکیه بر خویشکاری هایی که پراپ برای عناصر داستانی معرفی می کند تبیین کنیم.
تطور بیان تمثیل در رستم و اسفندیار حکیم فردوسی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
104 - 142
حوزه های تخصصی:
در نگاه نخست به داستان رستم و اسفندیار و با توجه به واو تقابلی که بین آن دو هست انتظار می رود که سراسر داستان جنگ و چکاچک شمشیر و هیاهو و غوغای مقابله باشد و پرسش این است که بیان فردوسی فنی و هنری و آمیخته با ایماژهای تمثیلی و لفظی و بیانی بوده است یا خیر؟ پژوهندگان پس از مطالعه طولی اثر با دیدگاه فنی و لفظی به این نتیجه رسیده اند که داستان رستم و اسفندیار که از دیالوگ های طولانی میان دو قهرمان تشکیل شده، تابلویی از صنایع بدیعی بیانی و زیباشناختی مخصوصاً در زمینه تمثیل به شکل های گوناگون در بستری از کاربردهای استعاری آنیمیسم و فورگراندیک، تشبیهی، کنایه، مجاز، حس آمیزی، لف و نشر و ارسال المثل است. به شکلی که بیشتر به مشقی برای بیان زیبایی شناسی ادبی شبیه است تا یک متن حماسی که به دلیل داشتن محتوای خبر بسیار بزرگ می تواند ساده و بی پیرایه باشد. ضرورت این تحقیق فهم و درک بهتر تمثیل های بکار رفته در داستان رستم و اسفندیار برای محققان با بهره بردن از صنایع بدیعی و بیانی بمنظور درک بهتر محتوایی رزم نامه است و تحقیق بصورت کتاب خانه ای و توصیفی-تحلیلی و با توجه به ابیات شاهنامه فردوسی حکیم صورت پذیرفته است و این نشانه پرورده بودن مطلب و عمق بخشیدن به آن در بازخوانی های مکرری است که ابوالقاسم فردوسی در مدت بیش از سی سال از سال 369 تا 402 انجام داده است.
بررسی تطبیقی نمونه هایی از حکمت عملی در تمثیل های حدیقه سنایی و مثنوی مولوی
حوزه های تخصصی:
«حکمت عملی» عبارت است از علم به اینکه افعال بشر چگونه و به چه منوال خوب است و باید باشد و چگونه و به چه منوال بد است و نباید باشد. در حکمت عملی نقطه اتکا بیشتر بر اخلاق، تدبیر و تزکیه است و همه چیز به انسان محدود می شود و غیر انسان را شامل نمی شود و افعال اختیاری انسان ارزش والائی دارد و تلاش می شود که راه های چگونه بودن انسان نمایش داده شوند. در واقع حکمت عملی جامع بایدها و نبایدهایی است که به اخلاق، سیاست وتدبیر منزل برمی گردد. حکمت عملی ازآنجا که راهی برای رسیدن ب ه س عادت آدمی است، همواره مورد توجه بوده است. تعالیم اخلاقی، بخش عمده ای از مفهوم شعر بوده و شاعران نقش بارزی در نشرفضایل اخلاقی داشته و هر کدام به روشی خاص بدان پرداخته اند. تمثیل یکی از روشهایی است که شاعران عارف مسلک به خصوص سنایی و مولوی به طریق توصیف با استفاده از آن ذهن مخاطب را هدف قرار داده و از این طریق مصادیق حکمت عملی را به عنوان چراغ پیش روی انسان برای تزکیه وترقی اخلاقی مطرح کرده اند. این پژوهش درصدد است تا به شیوه مقایسه ای چند نمونه از مصادیق حکمت عملی، همراه با مشابهت ها و تفاوت های آن ها رادر قالب تمثیل در حدیقه الحقیقه سنایی و مثنوی مولوی موردبحث و مقایسه قرار دهد. بررسی ها نشان می دهدکه نظام اخلاقی سنایی ب ر پایه دین استوار است اما مولانا، علی رغم پایبندی به شریعت، تاحد زیادی متاثر از اندیشه های صوفیانه اس ت و رویکردی عرفانی به مباحث اخلاقی دارد. سنایی برای طی طریقِ سعادت، چراغ عقل را برمی افروزد و علم و عمل را ارج می نه د و مولان ا ض من ب ه رسمیت شناختن عقل وعلم، عشق وتمسک به دامان ِپیر را راه صعود و سعادت می داند.
نمادگرایی و تمثیلات اجتماعی حافظانه در بیان و اندیشه های هوشنگ ابتهاج (شاعر معاصر)
حوزه های تخصصی:
اندیشه و دغدغه های اجتماعی «ابتهاج» در پیوند با ذوق زیباگرایانه ی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه غزل های حافظ، و نیز عرصه ی پرالتهاب سیاسی دهه ی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوه ای بخشیده که او را از سایر شاعران هم عصر خویش همچون «فریدون توللی»، «رهی معیری»، متمایز می سازد. ابتهاج که شاعری غزل سراست و توانایی خود را در شعر نو نیز نشان داده از حیث استخدام واژگان و تعابیر، و ساخت نحوی اشعارش و نمادها و تمثیلات و مضامین فکری، متاثر از شیوه حافظ است. روش تحقیق تمثیلی حاضر، کیفی و توصیفی است. در این تحقیق ، غزل های دفتر شعر «سیاه مشق» مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد: از ویژگی های بارز اشعارش، تصویرسازی نمادین و تمثیل گرایانه و تا حدی بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان موضوعات اجتماعی نظیر نبودن آزادی و وجود استبداد، دردمندی ها و جو اختناقی است که بر جامعه ی روزگار خویش حاکم بوده است. این شیوه و فضای سیاسی دهه ی سی شمسی، او را به جریان سمبولیسم اجتماعی سوق داده و شگردهای زبانی و هنری حافظ ، الهام بخش سایه بوده است. این نوع بازآفرینی و پیروی از حافظ، وجه تشخص و امتیاز غزلیات سایه قلمداد شده است. با این هدف ابتهاج توانسته تصاویر و تمثیل های مرسوم عرفانی و تغزلی را در پاسخ به ضرورت و سوالات تحقیق تبدیل به نمادهایی کند که پیام رسان موضوعات اجتماعی باشد
تأملی در داستان و شخصیت های نمادین و تمثیلی شاهنامه
حوزه های تخصصی:
شاهنامه تنها شناسنامه ی زبان فارسی نیست بلکه در واقع آیینه ی آیین و اندیشه و پسند و آرمان ایران و ایرانی است، نام های نامور که بیش از یک هزاره تماشاگه راز فرهنگ ماست. شاهنامه خردنامه است و خدای نامه. زشتی و درشتی و پلشتی را در قالب داستان ها و در هیئت و شخصیت های ضحاک ها و افراسیاب ها و دیوان تخطئه می کند و خوبی و خرد و روشنی و درستی را تمثیل وار در سیمای فریدون ها و رستم ها و مردان و زنان بزرگ فرا چشم و دل می گذارد. نویسنده در این مقاله کوشیده است تا حدی نمادها و سمبل ها و تمثیل هایی از این کتاب سترگ را جلوی چشم خواننده مجسم کند. برای تحقق این اهداف در این تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
بررسی گونه های تمثیل در مثنوی خلاصه الحقایق اثرنجیب الدین رضا تبریزی
حوزه های تخصصی:
شاعران عارف ازشعر به عنوان ابزاری برای بیان اصول اعتقادی واخلاقی به مریدان ورهروان طریق حق استفاده کرده اند. لذا برای تفهیم اصطلاحات غامض فلسفه، منطق و عرفان ناگزیراز صنایع ادبیی مانندتشبیه، تلمیح، استعاره وتمثیل بهره جسته اند. مثنوی خلاصه الحقایق اثر نجیب الدین رضاتبریزی یکی ازآثارعرفانی و تعلیمی عصر صفویه است. نجیب الدین رضا از شاعران سده یازدهم هجری، از معتقدان به سلسله ذهبیه وازتالیان مولاناجلال الدین بلخی رومی بود. از آنجاکه تمثیل ازعناصر مهم ادبی درسبک هندی است، نگارندگان این مقاله برآنندتا بابکارگیری روش تحلیل اطلاعات ومنابع کتابخانه ای گونه های تمثیل مانند مثل، ارسال المثل، حکایت تمثیلی و تمثیل های قرآنی وهمچنین مواردی از نمادها و حکایت های رمزی را در این اثر عرفانی- تعلیمی بررسی نمایند. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که این منظومه یک اثرتمثیلی با مضامین عارفانه است وپربسامدترین نوع تمثیل دراین اثرحکایت تمثیلی (الیگوری) وارسال المثل است که باهدف تربیت انسان ورهنمون کردن او به سوی کمال بکارگرفته شده اند.
تمثیل انسان کامل در داستان جاناتان مرغ دریایی (اثر ریچارد باخ) با تکیه بر متون عرفانی
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های مرسوم در ادبیات جهان، استفاده از رمز و تمثیل، جهت بلاغت متن و غنای مفهوم است. داستان جاناتان، مرغ دریایی، از مهم ترین داستان های تمثیلی ادبیات غرب است که وجوه مشترک زیادی با عرفان اسلامی-ایرانی دارد. مفهوم انسان کامل که در منظومه ها و شعر پارسی در قالب تمثیل بیان شده، تصویری از تعالی ذات و روح انسان به واسطه ی هماهنگی با نور حقیقی و انزوا از تعلقات دنیوی را بیان کرده است. در داستان جاناتان نیز، این مرغ دریایی، به شیوه هایی مشابه با عرفان اسلامی به حقیقت و مقام انسان کامل می رسد. در این پژوهش با شیوه ی توصیفی- تحلیلی جهت به بررسی اهداف این سؤال که وجوه اشتراک داستان جاناتان، مرغ دریایی و مفهوم انسان کامل در عرفان اسلامی چیست؟ پرداخته شد. ضرورت انجام پژوهش به شناخت ریشه های مشترک فکری بشر منحصر نمی شود؛ بلکه پژوهش های تطبیقی به گسترش دامنه ی شناخت متون ادبی و تأویلی در راستای شناخت نفوذ مفهوم انسان کامل و سفر عرفانی به فرهنگ های همجوار ختم می شود.
جستاری تحلیلی بر دو رساله تمثیلی: حی بن یقظان و مونس العشاق
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاریست تحلیلی از دو رساله رمزی و تمثیلی حی بن یقظان ابن سینا و مونس العشاق سهروردی. شایسته است بگوییم: هر دو قصه مطابقت و مساوقت وجودی با هم دارند. چرا که هر دو، مسیر سفر روحانی سالکی را نشان می دهند که تا رسیدن به وطن اصلی خود دیدار با راهنمای روشن ضمیری دارند و در این مسیر مراحل و موانعی را در پیش رو می بینند. همچنین هر دو حکیم تمام جزئیات اندیشه خود را بیان نکرده و مقصود خود را به صورت رمز و استعاره گفته اند. به همین دلیل نوعی همزبانی و همفکری و همدلی بین آن دو وجود دارد. هر چند هر دو متفکر بنابر آبشخور فکری خود (فلسفی، کلامی یا عرفانی) صورت بندی و رمز گشایی خاصی به دست داده اند اما هر دو با هنر راه جستن از صورت به معنا و از قالب به محتوا، به معانی باطنی صورت حکایات خود توجه داشته اند. و در دستور کار خود ادراک و فهم یقینی را مد نظر داشته اند. همچنین هر دو متفکر تمام اندیشه های خود را در قالب حکایت بیان نموده اند و تمثیل را قوی ترین حجت در زبان راز آمیز خود دانسته اند از این رو این دو قصه تمثیلی از منظر این خداوندگاران اندیشه پیمانه و ظرفی بیش نیست برای دست یابی به محتوای پیمانه که شراب جان افزاییست برای نیل به جانان. آنچه در دو رساله بدیهی است: این که سالک می باید از زندان تن خود یعنی نفس و زندان دنیا خارج گشته و روحش در عروج به سوی وطن و جایگاه اصلی خود موانع نفسانی را کنار زده تا به عالم عقول مجرده یا عالم حقیقت صعود کند. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی تدوین شده است.
تمثیل آتش و اشتراکات آن در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
103 - 122
حوزه های تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین صناعات بلاغی در میان شاعران زبان و ادبیات فارسی امری مرسوم و معمول است. اکثر تمثیلات به کاررفته شده در آثار شاعران ریشه در اسطوره و دین دارند. فردوسی و مولانا که جایگاه شعر فارسی را در حماسه و عرفان به رفیع ترین نقطه ممکن متعالی رسانده اند، بیشترین استفاده را از تمثیل در جهت القای مجردات ذهنی خویش بر فکر و اندیشه مخاطب به کار برده اند. استفاده از تمثیل آتش یکی از شاخص ترین و بیشترین تمثیلات استفاده شده در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا می باشد. با وجود تفاوت های ماهوی و ساختاری در ادبیات حماسی و عرفانی، اشتراکات موضوعی تمثیل آتش در اشعار هر دو شاعر به چشم می خورد که با وجود همانندی در موضوع به لحاظ مضمون متفاوتند. در مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، اشتراکات موضوعی و تفاوت های نگرشی دو شاعر بلند آوازه مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا با نتیجه گیری از یافته ها میزان تاثیرپذیری دو شاعر از اسطوره و دین و نیز سیر تصاویر آتش از اسطوره تا عرفان مشخص گردد.
تحلیل و بررسی تمثیل های «آب» و «آهو» در رمان های «بابای آهوی من باش» و «نخل ها و آدم ها»
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است که الگویی معنایی از دو روایت را فراتر از واکاوی شخصیت ها، زمان و مکان، پی رنگ و گره افکنی و مقوله هایی چون نقش و کارکرد، اهداف و جنبه های مختلف آن به مخاطب معرفی کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که چگونه می توان با بررسی یک روایت به جنبه های تمثیلی و معنایی آن پی برد. در پاسخ می توان عنوان کرد این مقاله تلاش می کند با کشف و معرفی جنبه های ساختاری روایت؛ پیوند آن را با بن مایه های معنایی و تمثیل های واژگانی ارائه کند؛ ازاین رو هدف این مقاله تحلیل و بررسی ساختار رمان های «بابای آهوی من باش» از حسن بنی عامری و «نخل ها و آدم ها» از نعمت الله سلیمانی با الگوپذیری از توانایی بالقوه و کنش بالفعل زبان (روساخت و ژرف ساخت) از منظر کاربرد تمثیل های (آب و آهو) با تکیه بر نظریه کنشگرای گرماس است. نتایج این پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای (توصیفی-تحلیلی) انجام شده است؛ بیانگر آن است که می توان از طریق روساخت یک داستان که پیگیری رویدادهای ساختار آن است به ژرف ساختی دست یافت که همان بن مایه های تمثیلی و شگرف در ساختار معنایی روایت است؛ با این نگرش آب در روایت های معرفی شده تمثیلی از صفای دل و روایت کننده صداقت قهرمانان داستان است و آهو تمثیلی از زیبایی و تعلق به دنیای مادی است.
بررسی تمثیلی عناصر و داستان ها در شعر امام خمینی(ره) با تکیه بر بینامتنیت قرآنی
حوزه های تخصصی:
تمثیل حکایت یا داستانی است که در برگیرنده مفاهیم اخلاقی، دینی، تعلیمی، اجتماعی، عرفانی، فلسفی و حتی روانشناسانه است. سویی دیگر بینامتنیت قرار دارد که روش همگرایی متون با توجه به تأثیرپذیری از متون قبل و تأثیرگذاری بر متون بعد می باشد. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای و با هدف بررسی تمثیلی عناصر و داستان ها در شعر امام خمینی(ره) با تکیه بر بینامتنیت قرآنی تدوین گردیده است. امام خمینی دارای شخصیتی عرفانی- الاهی بوده و با عنایت به اینکه وی آشنایی کامل به کلام حق داشته، بنابراین هسته و چارچوب اصلی بیشتر اشعار خود را بر این مبنا بنیان نهاده است. بر این اساس شعر او در بردارنده نکته های اخلاقی و تأملی است که این امر موجب صلابت و استواری وجه شعری وی گردیده است. در این پژوهش بنا به ضرورت تحقیق سعی شده است تا به عناصر و داستان های قرآنی که دستمایه تمثیلی در شعر امام خمینی گردیده اند پرداخته شود. این عناصر و داستان ها هر چند در اصل ماهیت واقعی دارند لیکن در قالب تمثیل که قرار می گیرند حامل یک معنی ثانوی می شوند.
تمثیل های حیوانات (فابل) در شعر ناصر کشاورز
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
120 - 135
حوزه های تخصصی:
معروف ترین قسم تمثیل فابل یا تمثیل حیوانی است که در آن هر حیوان ممثّل تیپ یا گروهی از افراد جامعه می باشد. معمولاً شاعران و نویسندگان کودک به خاطر جذب کودکان به داستان ها از این نوع تمثیل بهره جسته و داستانشان را از زبان حیوانات بیان می کنند؛ یکی از این شاعران، ناصر کشاورز ، شاعر و نویسنده ی نوگرا و صاحب سبک معاصر ماست .از آنجایی که در رابطه با شعر کودک فقط به نقش و جایگاه فابل در آموزش کودکان6تا12سال(با نگاهی به فارسی سوم و چهارم ابتدایی) در فصلنامه ی پویش توسط شیدا اچرش پرداخته شده است ؛ سعی بر آن است تا با روش تحلیل محتوای کیفی به اهداف و اهمیّت بررسی این تحقیق جهت گشودن دریچه ای نو به روی والدین، مربیان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت کودکان بپردازیم و آنان را به بررسی عمیق تر و دقیق تر در خصوص مفاهیم تمثیلی اجتماعی نهفته در شعر کودکان تشویق کنیم. حال پرسش این است که کشاورز ازچه حیوانات و داستان هایی به عنوان تمثیل در شعر بهره جسته است و چرا؟ در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که داستان های دارای تمثیل حیوانی ناصر کشاورز بیشتر همان داستان های تمثیلی کلیله و دمنه است که به صورت نظم نوشته شده است تا اینچنین داستان های آموزنده را به طورغیرمستقیم به کود کان و نوجوانان بشناساند و کودکان را با دنیای مشترک انسان و حیوان آشنا سازد.