مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
فرمالیسم
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
169-185
کتاب راهنمای نگارش تحلیل فیلم، شرحی از چگونگی تحلیل فیلم است و به زعم کتاب، ارتباط تنگاتنگ میان اندیشیدن درباره ی فیلم و نحوه ی نوشتن در مورد آن اساس آن را تشکیل می دهد. برای رسیدن به این هدف، نویسنده به تعریف اصطلاحات و مفاهیم تخصصی سینما همچون میزانسن، روایت، زاویه ی دید و همچنین رویکردهای تحلیل فیلم که آن ها را بر اساس تاریخ سینما، سینمای ملی، سینمای ژانر، مؤلف گرایی، فرمالیسم و ایدئولوژی می داند، می پردازد. برای تحلیل و نقد، نیاز به داشتن چارچوبی نظری و دستگاه فکری است که بر مبنای آن تحلیل به انجام رسد؛ اما رویکردهای گفته شده در کتاب، عمده ترین رویکردها برای تحلیل فیلم نیستند بلکه تعدادی از آن ها هستند و درضمن رویکردهایی مانند فرمالیسم و رویکرد مربوط به ایدئولوژی فاقد مبنای نظری درخور است؛ به ویژه رویکرد فرمالیسم که در کتاب با ساختارگرایی یکسان انگاشته شده است. ماحصل چنین کاربرد محدودی از رویکردهای تحلیل فیلم، نقد فیلم نخواهد بود، بلکه به توصیف و تبیین فیلم خواهد انجامید.
شناسایی عنصر مسلط در فیلم «ماهی و گربه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عنصر مسلط در فیلم «ماهی و گربه» (1392) ساخته شهرام مکری با توجه به نظریات فرمالیست های روسی بررسی شده است. بدین منظور از مفهوم پیشنهادی یاکوبسن یعنی «عنصر مسلط» و سپس از نظرات نئوفرمالیست ها استفاده کرده و آن را برای تعین بخشی به معنا بسط داده ایم. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و در آن، از «توصیف همبستگی» برای تحلیل ارتباط میان خرده روایت ها و «رنگ» برای دستیابی به سطوحی از معنا استفاده شده است. تجزیه فیلم به نماها و تحلیل آنها در فیلم «ماهی و گربه» ما را به این نتیجه می رساند که رنگ قرمز، به عنوان یکی از مهمترین عناصر مسلط، نقش تعیین کننده ای در معنای نهایی این فیلم دارد. این عنصر، نه تنها بر سایر سازه ها و عناصر زیباشناختی، تأثیرگذار است، بلکه بین خرده روایت های فیلم- با دو انشعاب روایی در پیرنگ- هماهنگی و اتحاد برقرار می کند. بدین ترتیب، رنگ قرمز به واسطه طرح واره های تصویری در برهمکنش با سایر عناصر، مخاطب را به سوی معنای نهایی فیلم سوق می دهد. این رنگ علاوه بر تعلق به موارد ارجاعی در جهان، با توجه به ارتباط با عناصر معمایی تعلیق و هیجان، ترس و انتظار حادثه ناگوار را نیزالقا می کند.
تحلیل زبان غنایی غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان پدیده ای پیچیده است که از ابعاد گوناگون قابل مطالعه است، از یک سو وسیله ارتباط بین افراد جامعه و به بیان دیگر مهم ترین نهاد اجتماعی است و از سوی دیگر زبان، ابزار بیان افکار و احساسات است. با تبدیل نظام آوایی زبان به نشانه های معنایی، کارکرد زبان از ارتباط و انتقال، به خلق موقعیت های نو برای خواننده و شنونده ارتقاء می یابد. زبان در این مرحله با دو فرایند خودکاری و برجسته سازی مواجه می شود. انحراف از قواعد زبان معیار و افزودن قواعدی بر آن ( برجسته سازی،آشنایی زدایی،هنجار گریزی و قاعده افزایی) به آفرینش هنری انواع ادبی می انجامد. نظریه های ادبی در تحلیل علمی انواع ادبی، گام های مهمی برداشته اند اما هر نوع ادبی را نمی توان با هر نظریه ادبی بازخوانی کرد، به نظر می رسد زبان شناسی فرمالیستی در زمره نظریه هایی است که به مدد آن می توان اصول زبان غنایی را از متن استخراج و تحلیل نمود. از منظر زبانی، غزل های غنایی، کارکردی شخصی، عاطفی و ادبی دارند و جهت گیری پیام معمولاً به سوی گوینده یا به سوی خود پیام است و نقش ادبی زبان در قاعده افزایی ها و هنجار گریزی های متعدد نمود می یابد. این مقاله سعی دارد تا ضمن تعریف و بررسی مفاهیم بنیادینی چون زبان، ادبیات و شعر غنایی به عنوان زمینه های اصلی بحث، به تحلیل معیارهای زبان غنایی دست یابد و سپس مطابقت این معیارهای زبانی و ادبی را در تحلیل غزلی از حافظ به آزمون گذارد.
تحلیل نسبت شعر و نظریه در آثار یدالله رویایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال های اول دهه چهل هجری شمسی دوره ظهور موج نو در شعر فارسی است. جریانی که مقدمه ظهور شعر حجم در اواخر این دهه است. بیانیه شعر حجم که در زمستان1348 به امضای عده ای از شعرا، نویسندگان و سینماگران ایران رسید چشم اندازی شاعرانه را در برابر مخاطبان شعر فارسی قرار می داد؛ اما مصادیق این بیانیه چندان در شعر شاعران حجم گرا قابل تشخیص نبود. این موضوع که نسبت موارد مطرح شده در بیانیه شعر حجم و شعر یدالله رویایی-که در عمل تنها شاعری بود که به حجم گرایی وفادار ماند- چیست، سوالی ست که تا کنون پاسخ روشنی به آن داده نشده است. این نوشتار سعی دارد به این سوال که نسبت بیانیه شعر حجم و اصول مطرح شده در آن با اشعار رویایی چیست پاسخ نسبتا روشنی بدهد. مقاله پیش رو شامل یک مقدمه و بخش هایی شامل بررسی زمینه های پیدایش شعر حجم، بررسی مولفه های اشعار یدالله رویایی و تحلیل نسبت این اشعار با اصول مطرح شده در بیانیه شعر حجم است. پایان این نوشتار به جمع بندی مطالب و نتیجه گیری اختصاص دارد.
بررسی وجوه هنری بیگانه سازی صورخیال در مجموعه شعر میخانه بی خواب اثر مهدی فرجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی ویژگی و مشخّصه اصلی زبان ادبی است. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی و بیگانه سازی یا آشنایی زدایی یعنی انحراف هدفمند از قواعد زبان معیار ایجاد کرد. شاعران نوآور تلاش می کنند با کمک عناصر خیال و بهره گیری از مسائل زیبایی شناسی و با روش ابداعی و هنرمندانه در شعر، به واژه های روزمره که هیچ تشخّص ویژه ای ندارند، جان بخشند و مخاطب خویش را به اوج التذاذ ادبی برسانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی نگاشته شده است و بر آن است تا تحوّل زیبایی شناسانه صور خیال و تصویرسازی های ادبی ای را که از رهگذر آشنایی زدایی ادبی از اشیا و پدیده های پیرامون خود عادت زدایی می کنند و به کلام جلوه هنری می بخشند، در مجموعه شعر میخانه بی خواب از مهدی فرجی مورد بررسی قراردهد. این پژوهش با بررسی ابعاد زیبایی شاسانه صور خیال موجود در این اثر و با ذکر شاخص ترین شواهد مثال مربوط به هر حوزه، بیشترین نوآوری مهدی فرجی را در این اثر از آن تشبیه و استعاره و کمترین نوآوری را در زمینه مجاز مرسل و کنایه دانسته است.
تحلیل سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس براساس قاعده کاهی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
117 - 133
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی که با هنجارگریزی انجام می شود، یکی از مهم ترین مؤلفه های مکتب فرمالیسم است. در این مکتب به جای هرگونه توجه به علل زیبایی متن در بیرون از آن، بر خود متن تأکید می شود. توهّم اجتماعی این است که مصادیق هنجارگریزی در متون شنیداری بسیار اندک است؛ ازاین رو هدف این مقاله نشان دادن انواع هنجارگریزی آوایی، واژگانی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی و نوشتاری در 50 سرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، برمبنای فرمالیسم و الگوی هنجارگریزی لیچ است. دستاورد پژوهش این است که از میان هشت نوع هنجارگریزی در سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، هنجارگریزی معنایی به منظور آفرینش اثر شعری و پس از آن هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی از بیشترین بسامد نسبت به سایر مؤلفه ها برخوردار است. مهم ترین نتیجه درباره عوامل فرم ساز سرودها این است که این مؤلفه ها موجب تعقید در زبان سرود نشده اند و باتوجه به مخاطبانِ سرود که از همه طبقات و قشرهای جامعه اند، برای ایجاد شور و آگاهی بخشی، رویکردی ابلاغی و کارکردگرا دارند.
هنجارگریزی و برجسته سازی در سوره طه از دیدگاه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرمالیسم یا صورت گرایی یکی از نظریه های نقد ادبی معاصر در حوزه های بررسی ادبیات است که درنیمه اول قرن بیستم در روسیه به وجود آمد. برجسته سازی از مباحث مهم مطرح در این نظریه و مبتنی بر هنجارگریزی(قاعده کاهی) و توازن (که از طریق قاعده افزایی به وجود می آید) است. از این رو می توان زبان قرآن را در قالب زبان معیار، یک زبان هنجارگریز نیز دانست. اما باید توجه داشت که هنجارگریزی در قرآن بدین معنا نیست که کلام خداوند برخلاف قاعده و قیاس است بلکه شیوه بیان آن متفاوت است. به عقیده فرمالیستها آشنایی زدایی یک امر نسبی است و با مرور زمان، متن ادبی عادی و تکراری می شود. اما از آنجایی که زیبایی های ادبی وعلمی قرآن پایان ناپذیر است، پژوهشگران قرآنی پیوسته با تأمل و تدبر در آن می توانند بخش های تازه ای از آن را آشکار سازند و غبار کهنگی و عادت را از آن بزدایند. نگارندگان در این مقاله با تکیه بر نظریه فرمالیسم و با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بیان برجسته سازی(هنجارگریزی و توازن) از منظر لیچ در سوره طه پرداخته و ارتباط و تناسب ساختار آیات با محتوا و نام سوره را بررسی نموده اند.
تحلیل ساختاری غزل نخست دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد غزل نخست دیوان اشعار حافظ را از دیدگاه نقد فرمالیستی و ساختارگرایانه مورد ارزیابی قرار دهد. مقصود آن است که با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی و مبانی زبان شناسی نشان دهیم که چگونه عناصر و اجزای به هم پیوسته یک غزل در القای معنی و در حاضر نمودن عناصر غایب تأثیرگذارند. در این نوشتار با نگاه فرمالیستی به اصل توازن، یعنی تکرارهای آوایی، هجایی، و واژگانی توجه شده است تا خواننده دریابد که چگونه می توان از طریق شناخت موسیقی آوایی و معنوی غزل، دریچه های روشنی را به سوی معنی و مضمون گشود. در بررسی ساختاری نیز ضمن توجه به بحث تقابل ها، بر حضور عناصر غایب در متن ادبی و نقش خواننده به عنوان آفرینشگر ثانوی تمرکز شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، متونی قابلیت بررسی فرمالیستی و ساختاری دارند که خالق اثر از نقش فرازبانی و ادبی زبان بهره برده باشد. بررسی غزل حافظ از دریچه صورت و ساختار، ضمن اینکه ما را به قلمرو زیباشناختی شعر او نزدیک می کند، از کلی گویی های بدون استدلال نیز دور می سازد.
آشنایی زدایی و کارکرد آن در اشعار نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
33 - 44
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی (غریب سازی) یکی از شگردهای آفرینش شعر و از مباحث مهم نقد ادبی معاصر است که نخستین بار توسط فرمالیست ها (صورتگرایان) روس مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند استفاده مکرر از واژگان و ترکیبات کهن در شعر، از ارزش و زیبایی متن کاسته و انگیزه مخاطبِ شعر نیز از آن سلب خواهد شد. به همین دلیل آنها بحث آشنایی زدایی را مطرح کردند و هدف اصلی آن را جلوگیری از تکرار و ابتذالِ واژگان، ترکیبات و تصاویر کلیشه ای در متون ادبی دانستند. آشنایی زدایی یکی از عوامل تعیین سبک شاعران نیز به شمار می رود. نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی در آثار خود به شیوه های گوناگون آشنایی زدایی توجه داشته و از همین رهگذر، واژگان، ترکیبات و تصاویر تازه ای خلق کرده اند که در این مقاله به بخش هایی از آنها خواهیم پرداخت.
تحلیل آوا و القا در اشعار عاشورایی صفایی جندقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صفایی جندقی فرزند ارشد یغمای جندقی است و اشعار عاشورایی مهیج و سوزناک وی در قالب ترکیب بند سروده شده است. او در این شیوه گوی سبقت را از اقران ربوده و ترکیب بند عاشورایی او، مشحون از فنون و صنایع ادبی است.در این مقاله، از میان فنون ادبی مراثی تنها به آواها و صنایع مرتبط با آن مانند واج آرایی، انواع جناس و تکرار که بارِ موسیقایی کلام را افزایش می دهند، پرداخته شده است. تحلیل آوایی این اشعار از منظر مکتب فرمالیسم، با تأکید بر تحلیل آواها و القاهاست که موریس گرامون به آن ها توجّه داشته است. بر این اساس در ذهن پرسش هایی مطرح می شود؛ آیا می توان از تکرار آواهای به کاررفته در شعر صفایی به القاهایی دست یافت؟ آیا تکرار واج و القای آن می تواند احساسات یا نام آواهایی را تداعی کند؟ در تحلیل واجی نوحه ها، با در نظر گرفتن تأثیر انتخاب واژگان و تکرار آن ها بر موسیقی و معنای نوحه ها به تکرار واج ها، القا، جایگاه و شیوه های تولید توجّه شده است. در این مقاله به آواها، میزان کاربرد آن ها، القاها و تصویرسازی های به کار رفته در نوحه ها پرداخته تا میزان موفقیّت شاعر را در انتقال مفاهیم و پیام مشخّص کند. نتیجه اینکه تکرار آواها توانسته اند احساسات و حسیّات را تداعی کنند؛ بسامد بالای واکه بم "آ" و همخوان خیشومی "ن" در اشعار صفایی جندقی، حاکی از القای درد، رنج و نارضایتی است، حتّی اگر در مضمون بیت ها و کلام او آشکارا بیان نشده باشد.
دراسه مقارنه حول تأثیر "نظریه قانون الشرکات"علی تکامل"نظام تسجیل الشرکات" مع الترکیز علی حقّ الحصول علی المعلومات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۲۸ سال ۱۴۴۳ شماره ۳
195-219
یعتبر نظام تسجیل الشرکات بدایه لظهور قانون الشرکات الحدیثه فی النظم القانونیه ولتطورها دور أساسی فی تحول هذا المجال القانونی وتکامله. کما أدرکت الأنظمه الغربیه هذا الدور الأساسی، ولهذا السبب، یقدم نظام تسجیل الشرکات لهذه الأنظمه الیوم مهمته الأکثر اکتمالاً لإثبات هویه الشرکات التجاریه ومکانتها . ومع ذلک، یجب اعتبار نظام تسجیل الشرکات فی القانون الإیرانی، نظاماً فاشلاً یحتوی علی شکلیات لا أساس لها ویفتقر إلی الکفاءه اللازمه. وبالنظر إلی وحده قانون الشرکات الحدیث وتکامله فی سیاق الحاجه إلی نفس القواعد فی الأنظمه القانونیه المختلفه، ینبغی النظر إلیها فی الاختلاف بین تفسیرات نظریات قانون الشرکات فی القانون الإیرانی والقانون الغربی . بناءً علی ذلک، یُطرح السؤال حول العلاقه بین تفسیرات نظریه قانون الشرکات فی الغرب وتطور نظام التسجیل من جهه وتفسیرات نظریه قانون الشرکات فی إیران وضعف نظام التسجیل من جهه أخری . یأتی هذا البحث فی إطار أسلوب جمع المعلومات المکتبیه ومنهج البحث هو الوصفی التحلیلی من خلال اقتراح ثلاث نظریات الشکلانیه ، واقع الشخصیه القانونیه وتنظیم الشرکه - کثلاث نظریات مؤثره فی نظام تسجیل الشرکات - لتقدیم تفسیرات لها . التعامل مع قانون الشرکات الغربیه والإیرانیه ومحاوله إثبات العلاقه المباشره بین هذه التفسیرات ونوع نظام تسجیل الشرکات المحققه - من منظور القوه والضعف - فی الأنظمه القانونیه الغربیه والإیرانیه . وأخیراً، تم تقدیم اقتراحات لمواجهه هذه التفسیرات فی إطار القواعد واللوائح فی القانون الإیرانی .
جستاری بر طرح مسئله پایداری نظریه های نقادی معاصر (فرمالیسم، ساختارگرایی، پساساختارگرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
279 - 292
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم، علاوه بر پیشرفت چشمگیر فنّاوری و تعدد اختراعات و اکتشافات در حوزه های علمی، دگرگونی عظیمی نیز در زمینه ادبیات و نقادی صورت گرفته است. نظریه های ادبی پس از قرن بیستم مدام دچار تغییر و تحول شده و هر بار معیارهای تازه تری مطرح می شوند. معیار و شاخص هایی که به وجود می آیند مسیرهای تازه ای را پیش روی اهالی ادبیات و نظریه پردازان فرهنگی و هنری می گشایند. در هر دوره ای برای هنر و نظریه های ادبی و نقادی، تعریف ها و نظریه ها و چارچوب هایی مطرح و پذیرفته بوده است. اما آنچه امروز به عنوان یک نکته مهم به پذیرش عام رسیده آن است که تعدادی از نظریه ها موقتی هستند و دیر یا زود دیگرگون خواهند شد. این معیارها مدام در حال تغییرند و این تغییرات به سرعت پیش می رود. پژوهش حاضر تلاش دارد که به موضوع موقتی یا پایدار بودن نظریه های نقادی بپردازد. این مسئله همواره به صورت پرسشی اساسی مطرح بوده است که آیا روش های نقادی به منشی علمی و قانونمند تبدیل شده اند و توانسته اند به معیارهای خود نظم ببخشند. آنچه تحت عنوان کلی نقد مدرن در اوایل قرن بیستم آغاز می شود، بر مبنای منطق استدلال علمی و همسو با جنبش زبان شناسی، تلاشی است برای یافتن دیپلماسی و مبانی علمی نقد ادبیات و هنر که با نظریه فرمالیسم آغاز شد و نظریه های پس از آن ادامه یافت. برای تحلیل این مسئله، سه نظریه ادبیِ فرمالیسم، ساختارگرایی و پساساختارگرایی در این تحقیق به روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.
بررسی هنجارگریزی معنایی در مثنوی های «حسن گلوسوز» و «ساقی نامه میکده شوق» رشید تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
39 - 60
حوزه های تخصصی:
در نظریه فرمالیسم وجه شعری براثر عدول از هنجار زبان برای اغراض هنری پدید می آید. از مهم ترین این شیوه ها در زبان خودکار، هنجارگریزی معنایی است که با کاربرد صورت های خیالی و ایجاد روابط معنایی بدیع به دست می آید. باتوجه به کاربرد فراوان عناصر خیال در شعر رشید تبریزی، بررسی شیوه های هنجارگریزی معنایی در شعر این شاعر در شناخت اسلوب ادبی شعر قرن یازدهم اهمیت ویژه ای دارد. در این جستار دو مثنوی «حسن گلوسوز» و «ساقی نامه» ازنظر هنجارگریزی های معنایی با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. پس از مطالعه و بررسی، نشان داده شد که رشید تبریزی از تنوع گسترده ای از عناصر خیالی و روابط معنایی برای عدول از هنجار زبان خودکار و نرم های زبان ادبی بهره می برد. در این کار بیش از همه از ترکیب های اضافه تشبیهی و تصاویر همراه با استعاره های کنشی بهره می برد؛ بنابراین کاربرد تصاویر پویا و ترکیبات بدیع مهم ترین خصیصه شاعر در هنجارگریزی های معنایی اوست. همچنین صبغه عرفانی شعر او در کاربرد برخی صورت های نُرم شکنی او همچون متناقض نمایی و اغراق تأثیرگذار بوده است.
تحلیل اسطوره شناختی مجموعه شعر هزاره دومِ آهوی کوهی شفیعی کدکنی؛ با اشاراتی به درک مسأله هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
83 - 108
در این مقاله مجموعه شعر هزاره ی دوم آهوی کوهی، اثر شفیعی کدکنی، با رویکرد اسطوره شناختی تحلیل و بررسی می شود. مسأله این است که عناصر و پدیدارهای اسطوره ای می توانند کارکردهای مختلفی در شعر داشته باشند و زمینه ساز تکوین جنبه های گوناگون فکری در آثار ادبی شوند. در این دفتر شعر، با استفاده از اساطیر، زمینه های گوناگون اجتماعی، تاریخی و عرفانی در بدنه ی اشعار پرورانده شده است؛ به نحوی که، در کنار گرایش فرمالیستی و باستان گرایی، ظرفیتی ایجاد شده که اسطوره ها و مضامین، به تناسب موضوع، سیما و کارکردهایی چندگانه پیدا کرده اند. این ویژگی را می توان در برخی اشعار این دفتر، به صورت منفرد، مشاهده کرد. به عنوان مثال، نخستین شعر این مجموعه که در قالب قصیده سروده شده است، با همین رویکرد در این مقاله تحلیل شده است. در نهایت، در کنار ویژگی خردمحوریِ این شعر، برخی از این کارکردها که بر سراسر این مجموعه سایه افکنده است، در این شعر نیز مشاهده می شود. بنابراین، بیش و کم همه ی بخش های این دفتر شعر تحت تأثیر رابطه ی دوسویه ی اسطوره گرایی و گرایش فرمالیستی شاعر قرار دارند. این اسطوره گرایی به نحوی هویت فردی و ملی فرهنگ ایران زمین را به نمایش گذاشته است؛ از این رو این گفتار می کوشد نسبت میان اسطوره و هویت را نیز در مجموعه ی هزاره ی دوم بررسی کند.
تحلیل بلاغی اشعارهوشنگ ابتهاج بر پایه ی هنجارگریزی معنایی با تکیه بر دفتر«سیاه مشق»
حوزه های تخصصی:
توانایی برقراری ارتباط از جمله امکاناتی است که بشر به بلندای تاریخ از آن در گفتار و نوشتار استفاده کرده است، در این میان، آرایش سخن نیز همواره مورد توجه سخن وران بوده است؛ بنابراین در تمامی آثار بزرگان پیرایگی و آراستگی کلام وجود دارد. در مراتب گوناگون زیبا سازی اثر هنری، هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی و موضوعات نقد ادبی در مکتب فرمالیسم روس است. در هنجارگریزی معنایی شاعر بر اساس قواع د معنایی ح اکم ب ر زبان هنجار، از دو روش همنشینی و جانشینی کمک می گیرد. با توجه به اینکه حوزه ی معنا بیش از دیگر سطوح زبان در برجسته سازی م ورد نظر اس ت، هر شاعری که بتواند بر حسب توانایی های ذوقی و علمی خود در این زمینه موفّق باشد، از اشعار ناب تری برخوردار خواهد بود. یعنی شاعر یا نویسنده در عین بیان موضوع به دنبال زیباتر بیان کردن آن نیز می باشد. در بررسی های زبانی و پژوهش های ادبی فارسی نیز نگرش فرمالیست ها، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. این پژوهش با بررسی هنجارگریزی معنایی و تحلیل چگونگی به کارگیری عناصر هنجارگریزی معنایی در شعر هوشنگ ابتهاج به گونه های مختلف هنجارگریزی معنایی از جمله تشبیه، استعاره، کنایه، مج از، ایهام، تض اد، پارادوکس در صد غزل هوشنگ ابتهاج می پردازد.
جایگاه باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای در برجسته سازی (شعر و نگارگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
118 - 134
حوزه های تخصصی:
شعر و نگارگری از هنرهایی هستند که با بیان و تصویرگری توانایی بالایی در انتقال مفاهیم دارند. در این میان کاربرد روش هایی چون برجسته سازی نقش مهمی پررنگ کردن قدرت انتقال فرهنگ و نمادهای فرهنگی دارند. در برجسته سازی در لغت به معنای پیش زمینه، جای برجسته و آشکار به کار رفته و در اصطلاح به عدول و انحراف هنری از هنجار متعارف زبان گفته می شود. یکی از اشکال آشنایی زدایی برجسته سازی است و آن زمانی تحقق می یابد که هنجارگریزی بیانگر مفهومی باشد؛ یعنی نقش بپذیرد. از دید فرمالیست های روس، هنجارگریزی یا فراهنجاری یکی از روش های تأثیرگذار برجسته سازی ادبی در شعر هست. پژوهش حاضر بر آن است تا با شیوه ای توصیفی - تحلیلی به جایگاه باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای در برجسته سازی (شعر و نگارگری) بپردازد. یافته های پژوهش نش ان می ده د که باستان گرای ی و نماده ای اسطوره ای در برجسته سازی های زبانی و معنایی همچون تکرار واج، تکرار کلمه، تکرار عبارت، تشخیص، کنایه، استعاره، تشبیه و حس آمیزی و... دستخوش عادت زدایی شده اند و موجب ات برجسته سازی در شعر را فراهم نموده اند. در نگارگری نیز نمادهای باستان گرایی و اسطوره ای با برجسته سازی جلوه بیشتری یافته اند. اهداف پژوهش: بازشناسی جایگاه باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای در برجسته سازی شعر و نگارگری. بررسی برجسته سازی با عناصر تصویرساز و خیال انگیز در شعر فارسی و عرب. سؤالات پژوهش: باستان گرایی و نمادهای اسط وره ای چه جایگاهی در برجسته س ازی شعر و نگارگری دارند؟ باستان گرایی و نمادهای اسطوره ای تا چه اندازه و چگونه توانسته اند موجبات برجسته سازی سخن را فراهم آورند؟
سبک های نوشتاری توییت های انتقادی در میان کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۵)
31 - 51
حوزه های تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی در عصر جدید، نقش رسانه های قدیمی مانند تلویزیون و روزنامه کم رنگ تر از گذشته شده است و در فضای دموکراتیک و چندصدایی، این مردم هستند که جای رسانه های تک صدا را گرفته اند. انسان ها، نه تنها دیگر تحت تأثیر پیام های رسانه های قدیمی قرار نمی گیرند، بلکه خود تولیدکننده پیام ها هستند. توییتر، به عنوان یک شبکه اجتماعی، نشان دهنده عاملیت و ابرازگری است. توییت های انتقادی سبک نوشتاری به خصوصی دارند که آن ها را از متون سایر شبکه های اجتماعی متمایز می کند؛ سبکی که سبب جذابیت و تأثیرگذاری آن به کاربران در عرصه کنش ورزی سیاسی و انتقادی کمک شایانی کرده است. در این مقاله با استفاده از مکاتب مطالعات فرهنگی، فرمالیسم و روش نشانه شناسی، به دنبال شناسایی ویژگی ها و سبک های زبانی توییت های انتقادی، میان کاربران ایرانی هستیم. از ویژگی های مسلط سبک نوشتاری توییت ها، استفاده از بینامتنیت، پارودی، آیرونی، تخیل، تشبیه و غیره بود. کاربرانی که توییت هایشان نشان می داد پیش زمینه ها و مطالعه های فراوانی دارند، ارجاعات بسیاری به متون دیگر داشتند؛ زبان طنز را انتخاب کرده و به تخیل و فانتزی علاقه مند هستند.
تدوین تشبیهی و برخی از نمونه های مؤثّر آن در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک مفاهیم ضمنی و کشف ظرایف تدوین فیلم که کمتر به آن پرداخته شده است، هدف اصلی این پژوهش است. از این رو با انتقال یکی از پرکاربردترین عناصر بلاغی (تشبیه) به مطالعات سینمایی به روشن سازی چگونگی عمل کرد تدوین تشبیهی در فیلم های سینمای ایران پرداخته ایم. این پژوهش کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و منابع صوتی- بصری(فیلم ها) انجام گرفته است. نمونه گیری به شیوه هدف مند انجام شده و چارچوب نظری بر نظریّه فرمالیستی آیزنشتاین استوار است. در این پژوهش نخست با بیان تشبیه و تفاوت های آن با استعاره و جناس، الگوی دقیقی از آن برای بررسی در سینما ارائه و سپس به صورت عینی و عملی نمونه هایی از تدوین تشبیهی در سینمای ایران با در نظر داشتن سیر تاریخی و موضوعی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان داد نحوه ترکیب نماها به شیوه تشبیهی تا حدّ زیادی بر کیفیّت زیبایی شناسی فیلم ها افزوده است. مضامین مختلفی چون تلاش برای بقا، بازیچه بودن قشر ضعیف جامعه، حرص و طمع حیوانی انسان، دید استثمارگرانه به زن، روابط پوشالی و دروغین میان انسان ها و... از طریق این تمهید فرمال در فیلم ها خلق شده است. کاربرد بیشتر قطع ساده در مقایسه با ترفندهایی چون دیزالو و فید و انتخاب مشبه به هایی که جزوی از بافت و زمینه داستان بوده، بیان واقع گرایانه و ساده تری از فرم تدوین تشبیهی را شکل داده است. در نظر داشتن روند تاریخی با نمونه هایی از دهه 40 تا 80 نیز به خوبی آشکار کرد با گذشت زمان پیچیدگی و ظرافت بیش تری در عرصه کاربرد تدوین تشبیهی رخ داده است.
نقش همگونی واژگانی در موسیقی شعر حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Music is one of the inextricable feartures of poetry which is produced by the agreement and harmony of word,symmetry and repetition in the form of traditional meter,rhyme and rhythm,refrain and use of thetorical devices.The poet by adding such devices to everyday normal language presents a kind of musical and impressive language and thus attracts the attention of the reader to his feeling and poetic imagination,augments the transference of his experiences to the addressee and double the effect of inducing his attitude. In this article the researcher shows how Hazin-e Lahiji employs Literary devices,harmony and order in different kinds of rhymed prose,embedding and symmetry,different kind of pun like perfect pun,complex pun,incomplete pun,refrain and rhyme to create music in his poetry.knowing the important role of lexical coherence in creating music and harmony in poetry,in this article first the question and the ways that lead the researcher to the predicted results are explained,then in the theoretical part the definitions and literature review will be introduced and in the practical part the different aspects of lexical coherence
درآمدی بر زمینه ها و رهیافت های حقوق بین الملل انتقادی
حوزه های تخصصی:
برخلاف آنچه ممکن است در بادی امر به نظر برسد، حقوق بین الملل انتقادی روایت بین المللی از مطالعات حقوقی انتقادی نیست. با این حال، مطالعات حقوقی انتقادی در کنار نقدهای جهانی بر لیبرالیسم، سهمی مؤثر در تکوین نظریه ی حقوق بین الملل انتقادی داشته اند. مقاله ی حاضر، با هدف تبیین مفهومی موسع از حقوق بین الملل انتقادی، بر آن است تا نشان دهد که هر رهیافتی به حقوق بین الملل، که از طریق به پرسش کشیدن و بازخوانی نظام عقیدتی و رویه های آن، در صدد دریچه گشایی سیاست و نشان دادن ناهماهنگی میان وعده ها و غایات حقوق بین الملل و واقعیت موجود روابط بین المللی، یا به عبارتی فاصله ی میان وضع موجود و وضع مطلوبِ نظم حقوقی بین المللی باشد و این ناهماهنگی را به محدودیتِ ساختار یا نحوه ی عملکرد نظام حقوق بین الملل ارجاع دهد و با ارائه ی برنامه هایی در صدد تغییر یا تجدید ارزش ها، ساختار یا عملکرد این نظام برآید، به طور کلی از یک ظرفیت انتقادی بالقوه برخوردار است. مروری بر شاخص ترین نمونه های رهیافت های انتقادی در مطالعات حقوق بین الملل و بررسی مدعاهای بنیادین آن ها، در کنار بیان اهم انتقادات مطرح شده بر آن ها، در مجموع نشان می دهد که رهیافت انتقادی با تأکید بر طرح مسئله به جای حل مسئله و توجه مضاعف به نقش آموزه های برجسته ترین صاحب نظران حقوق بین الملل، ظرفیت های وسیعی برای توسعه ی تدریجی و مترقیانه ی حقوق بین الملل پیش می نهد و از طریق مقابله با سیاست زدایی از حقوق بین الملل، در جست وجوی مشارکتی فعال تر در صورت بندی نظم حقوقی جهانی بر می آید. از چنین منظری، رهیافت انتقادی معرفتی است به سوی امید، پویایی و تکامل.