مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کارآفرینی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائه شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار در محله های رمین، عثمان آباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آن ها نمونه ای 266 نفری به روش نمونه گیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و در بخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفته شده ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دسته بندی کرد. در بخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرم افزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخص های حاصل از روش کیفی فراترکیب به جز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار داشتند و مهم ترین این شاخص ها، شاخص اعتمادبه نفس است و شاخص های انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاست های حمایتی دولت به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
کارآفرینی اجتماعی، رهیافتی نو در سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع و تغییرات سریع محیطی و افزایش عدم اطمینان، موجب شده تا اهمیت سرمایه هایی نظیر سرمایه انسانی که بتواند به خلق ثروت منجر شود افزایش یابد. کارآفرینی اجتماعی در سازمان های امروزی می تواند با راهبردهای مالی بهینه، مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، بیکاری پنهان، بی عدالتی در دسترسی به خدمات و محرومیت های اجتماعی را از میان ببرد. پژوهش حاضر با هدف کارآفرینی اجتماعی رهیافتی نو درموآم فرایند سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت. روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،12 نفراز اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری گلوله برفی و در قسمت کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تعداد 190 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم دانشکده ها انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تی تک نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 44 کد باز،12 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی به دست آمد و نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی شامل آمایش سرزمین، تربیت نیروی کار، تطابق با نیازهای جامعه، ثروت آفرینی و مهارت پروری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بالاتر از حد متوسط(مطلوب) است
ارائه ی الگوی بومی سازی برندینگ مهارت آموزی و کارآفرینی فردی و اجتماعی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
94 - 67
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق پژوهش حاضر، ترکیبی و طرح تحقیق نیز از نوع طرح تحقیق آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی با استفاده از روش "نمونه های حاوی اطلاعات غنی" با 20 نفر از اساتید با روش دلفی و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته؛ مصاحبه گردید. نتایج حاکی از آن بوده که عوامل داخلی زمینه ساز دارای ابعاد: ریسک پذیری مدیران، زیرساختهای مالی، اجتماعی و قانونی، برنامه ریزی استراتژیک، حمایت مدیران ارشد سازمان و ..، عوامل خارجی زمینه ساز دارای ابعاد: قدرت برند سازمان، حمایت دولت، طرح های تشویقی نهادهای بالادستی و..، پیامدهای داخلی دارای ابعاد: انگیزش دانش آموزان، گرایش کارآفرینانه در مدرسه، تشویق و حمایت از دانش آموزان مستعد و ... و پیامدهای خارجی دارای ابعاد: ارزش ویژه برند سازمان، رضایت جامعه و افکار عمومی، جذب دانش آموزان مستعد و نوآور و.. سازمان بود. در بخش کمی تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی چندمرحله ای در بین 364 تن از معلمان مدارس توزیع و داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی با نتحلیل گردید. نتایج بخش کمی نشان داد که تاثیر تمامی ابعاد عوامل داخلی و خارجی بر برندسازی مهارت آموزی در جهت کارآفرینی فردی و اجتماعی مورد تائید واقع شدند.
نقش میانجی پیشایندهای نیت کارآفرینی دررابطه تجربه قبلی ونیت کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی از جدیدترین موضوعاتی که همراه با کارآفرینی سازمانی و اقتصادی درمحافل علمی مورد توجه قرارگرفته است. توسعه کارآفرینی اجتماعی به عنوان یکی از روش های رفع مسائل و آسیب های اجتماعی تلقی می شود مقوله کارآفرینی اجتماعی می تواند به سرعت دادن روند پیشرفت کشور کمک کند. برهمین اساس هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی پیشایندهای نیت کارآفرینی دررابطه تجربه قبلی مشکلات اجتماعی و نیت کار آفرینی بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و در دسته تحقیق های توصیفی پیمایشی قرار دارد. گردآوری داده ها توسط پرسشنامه 19 سوالی استاندارد هوکرتس(2017) صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش 120 نفر از مدیران وفعالان کارآفرینی اجتماعی زن بود و حجم نمونه، با استفاده از جدول مورگان، به تعداد 92 نفر محاسبه شد. جهت انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل صورت گرفت.یافته ها نشان داد که در سطح اطمینان 95% الگوی ساختاری تحقیق، از برازش مناسبی برخوردار است و با تجزیه و تحلیل داده ها نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که تجربه قبلی مشکلات اجتماعی بر تعهد اخلاقی و خودکارآمدی کارآفرینی اجتماعی، تاثیر می گذارد ولی تاثیرتجربه قبلی مشکلات اجتماعی بر نیت کارآفرینی رد شد و در نهایت نقش مثبت دو متغیرمیانجی نیز تایید شد. بنابراین تعهد اخلاقی، خودکارآمدی کارآفرینی اجتماعی بر نیت کارآفرینی اجتماعی تاثیر می گذارد.
واکاوی چالشهای کارآفرینی اجتماعی بارویکرد آموزشی: کسب وکارهای سلامت محور (مورد مطالعه: داروخانه ها و تجهیزات پزشکی شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی چالشهای کارآفرینی اجتماعی بارویکرد آموزشی: کسب وکارهای سلامت محور (مورد مطالعه داروخانه ها و تجهیزات پزشکی شهرکرمانشاه) می باشد و از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش کیفی است. جمع آوری داده ها ازطریق مصاحبه با افراد متخصص است. جامعه موردمطالعه 14 نفر از افراد متخصص (با استفاده از تکنیک گلوله برفی) شامل: مدیران وکارشناسان معاونت غذاداروکرمانشاه، مدیران وکارشناسان داروخانه های کرمانشاه ومدیران وکارشناسان تجهیزات پزشکی کرمانشاه وکارآفرینان فعال دراین حوزه بود. (تثلیث) روش نمونه گیری این پژوهش، هدفمند و به صورت گلوله برفی انجام شد. به همین دلیل با چند تن از خبرگان این حوزه مصاحبه شد و ملاک برای تعیین حجم نمونه، اشباع نظری افراد مورد مطالعه بود. تحلیل داده ها با کد گذاری انجام شد و نتایج مصاحبه ها در قالب 12 مقوله اصلی چالشهای کارآفرینی اجتماعی بارویکرد آموزشی وراهکارهایی برای این چالشها شکل گرفت. درنتیجه این مقوله ها به عنوان چالش های کارآفرینی اجتماعی وراهکارهایی برای این چالشها شناخته شدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که کارآفرینان اجتماعی نیاز به شناخت چالشها و اقدامات وراهکارهایی در محیط پیرامون دارند. شناخت چالشهای اجتماعی موجب می شود که آنان بتوانند بخش مهمی از موانع خود را تشخیص داده و آن ها را به محیط و جامعه پیرامون خود معرفی نموده وبا همکاری و همفکری در جهت برطرف نمودن آن ها اقدام نمایند.
زنان کارآفرین و ورود موفقیت آمیز به حوزه کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه زنان نیز برای رفع نیازهای اجتماعی در حوزه کسب وکار، به اندازه مردان کار می کنند اما محیط کاری تلویحاً مردانه شرکت ها، دستیابی به اهداف اجتماعی را بسیار دشوار نموده است. در این راستا حرکت به سوی کارآفرینی اجتماعی می تواند بهترین ابزار برای یک رقابت برابر باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پیشران های ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی است. رویکرد این پژوهش کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران، دست اندرکاران و خبرگان حوزه های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی به خصوص کارآفرینی زنان با 5 سال سابقه کاری مفید تشکیل می دهند که با روش غیر احتمالی گلوله برفی و از طریق مصاحبه با 14 نفر اشباع نظری حاصل شده است. روش تجزیه تحلیل داده ها با توجه به استراتژی پژوهش تحلیل مضمون می باشد که درنتیجه 56 شاخص اولیه، 37 کد گزینشی، 7 تم فرعی و 3 تم اصلی برچسب گذاری گردید. نتایج نشان می دهد بر ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی می بایست به عوامل «توانمندسازی چندگانه» با شاخص های «تحریک کننده ها» و «تسهیل گر» و عوامل «ظرفیت سازی پویا» که دربرگیرنده «تثبیت کننده ها» و «بسترسازی» است توجه نمود؛ زیرا این اقدامات موجب «خلق ارزش اجتماعی» از طریق «حمایت سازها»، «هنجارهای اجتماعی» و «هم افزایی اجتماعی» می شود.
فهم تاثیر اقدام پژوهی مشارکتی بر توانمندسازی حاشیه نشینان شهر تهران با رویکرد نوآوری اجتماعی (محله های فرحزاد و خاورشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
43 - 81
حوزههای تخصصی:
مؤلفه ی کلیدی رویکرد توانمندسازی از طریق نوآوری اجتماعی، این باور است که ذینفعان سیستم، میتوانند از منابع و مهارتهایی بهره-مند شوند که کمتر به کار گرفته شده اند. علیرغم آنکه با توجه به حضور ذینفعان متعدد به منظور خلق مشترک ، چالشهای زیادی برای پیاده سازی نوآوری اجتماعی دارد، شواهد اندکی در مورد چگونگی فرآیند نوآوری اجتماعی وجود دارد. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از استراتژی اقدام پژوهی مشارکتی، به تحلیل چرخه نوآوری اجتماعی خودکفایی مرغی می پردازد که هدف آن توانمندسازی و ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت و در حاشیه مانده در بخشهایی از شهر تهران (مناطق فرحزاد و خاورشهر) بعنوان یک راه حل پایدار است. در این اقدام پژوهی، فعالیتهای کلیدی انجام گرفته در طی4 بخش چرخه نوآوری اجتماعی(1- تولید ایده با درک نیازها و شناسایی راه حل های بالقوه2- توسعه، نمونه سازی و ارائه الگوی اولیه ایده ها3-ارزیابی، اجرا در مقیاس وسیع و انتشار ایده های خوب4-یادگیری و تکامل) توسط محققان تحلیل شد. نتایج نشان داد جنبه های اثرگذار اقدام پژوهی مشارکتی مبتنی بر نوآوری اجتماعی بر توانمندسازی حاشیه نشینان عبارتند از: 1- ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت 2- از بین بردن چرخه فقر3-پایدارسازی فرآیند با ارتباط بین بخشهای مختلف زنجیره تامین مواد ارگانیک 4- تغییر موثر شیوه ی کمک خیرین.
تحلیل کارآفرینی اجتماعی شرکت های تعاونی در راستای سیاست های کلی بخش اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
418 - 443
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل کارآفرینی اجتماعی در شرکت های تعاونی در راستای سیاست های کلی بخش اشتغال است. تحقیق حاضر از دیدگاه پارادایم شناسی اثبات گرا و به لحاظ مخاطب شناختی کاربردی، به لحاظ روش پیمایشی و به لحاظ قلمرو زمانی در حوزه تحیقات مقطعی و از نظر جمع آوری داده ها نیز میدانی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش برای اندازه گیری متغیر قابلیت های فناوری اطلاعات، کارآفرینی اجتماعی، فرهنگ کار پرسشنامه استاندارد است، که شامل 21 سوال برای سنجش کل متغیرهای تحقیق است. روایی محتوا به وسیله ابزار CVI , CVR توسط پنل خبرگان تائید شد. روایی سازه و پایایی مدل نیز با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، پایای اشتراکی، بررسی و تائید شد. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران بخش تعاونی های تولیدی است که با استفاده از نرم افزار تعیین حجم نمونه G power در سطح آلفای 1/0 و توان آزمون 85/ 0 درصد 171نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. همچنین نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS,24و Smart:PLS,3 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد قابلیت فناوری اطلاعات بر کارآفرینی اجتماعی تأثیر معناداری دارد. همچنین فرهنگ کار بر کارآفرینی اجتماعی تأثیر معناداری داشته است. نقش تعدیلگر فرهنگ کار مورد تایید قرار گرفت.
شبکه های اجتماعی در خدمت نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی(مطالعه موردی: توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه ارتباطات و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی موبایل محور
امروزه، کاربران بسیاری در شبکه های اجتماعی مختلف، عقاید و نظرات خود را با سایرین به اشتراک می گذارند. حجم انبوه داده های خام تولیدشده در شبکه های اجتماعی، آن ها را به مخزنی سرشار از ایده ها، افکار و دغدغه های تعداد بی شماری از کاربران تبدیل کرده که می تواند نقش تعیین کننده ای در تصمیم گیری های خرد و کلان داشته باشند. فلذا پژوهش حاضر درصدد آن است که با استفاده از روش های متن کاوی در توییتر، دغدغه های اجتماعی مردم را شناسایی کرده تا در طرح های آتی نوآوری و کارآفرینی اجتماعی لحاظ شود. برای دستیابی به این هدف، توییت های مرتبط با نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی با روشی نوین از توییتر استخراج شدند و با استفاده از تکنیک ها و الگوریتم های متن کاوی از جمله مدل سازی موضوعی LDA و تحلیل احساسات مورد بررسی قرار داده شدند. یافته های متن کاوی نشان داد، کاربران عموما در حوزه کارآفرینی اجتماعی بیشتر به موضوعاتی همچون لزوم اهمیت به مساله ی اشتغال در چابهار، برگزاری رویداد های رایگان برای شناسایی ایده ها و فرصت ها و مشکلات جذب سرمایه در پروژه های کارآفرینی پرداخته بودند. همچنین در حوزه نوآوری اجتماعی نیز کاربران به موضوعاتی چون لزوم اهمیت به معلولین، ساخت مراکز دندانپزشکی و همچنین تاسیس گلخانه در مناطق جنوبی کشور و توانمندسازی بانوان توجه بیشتری نشان داده اند. علاوه براین تحلیل احساسات توییت های فارسی درباره ی کارآفرینی و نوآوری اجتماعی، حاکی از مثبت بودن نتایج داشت. باتوجه به نتایج مثبت حاصل از تحلیل احساسات مردم نسبت به کارآفرینی و نوآوری اجتماعی و موضوعات شناسایی شده، می توان در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آینده، طرح هایی را برای رفع دغدغه های مردم .....
مطالعه بازنمایی سبک زندگی زنان ایرانی در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
27 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله پژوهشی همانا شرح و تبیینی از سازوکارهای بازنمایی سبک زندگی زنان در آگهی های تبلیغاتی محصولات بهداشتی- آرایشی مجلات خانوادگی هست. برای این کار و به لحاظ نظری از رویکرد نشانه شناختی بارت و نظریه سبک زندگی گیدنز در این پژوهش استفاده کرده ایم تا به این پرسش پاسخ بدهیم که آیا آگهی های تبلیغاتی محصولات آرایشی مجلات خانوادگی سبک زندگی مبتنی بر یک نظام اروتیک را بازنمایی می کنند؟ به لحاظ نظری و روش شناسی، مؤلفه های سبک زندگی بکار رفته در تبیین آگهی های تبلیغاتی عبارت اند از هویت اجتماعی، هویت فردی، خصوصی سازی شور و شعف و مدیریت بدن. میدان پژوهش مجلات خانوادگی و واحد مشاهده تصاویر تبلیغاتی موجود در این مجلات هست. یافته های پژوهش بر مبنای نمونه آماری که همانا 4 نشریه سیب سبز، زندگی ایده آل، زندگی ایرانی و زندگی مثبت است، نشان می دهد که آگهی های تبلیغاتی محصولات بهداشتی در تبلیغات خود، بدن زنانه را، ابژه جنسی برساخت می کنند که در این فرآیند روایت هایی از مهارت های جنسی به مخاطب ارائه می شود. در این میان مفهوم زیبایی امری استاند ریزه می شود که هرگونه تعریفی ورای آن طرد می شود. بدین سان بدن زن به مثابه یک رسانه هویت ساز صورت بندی می گردد که در آن مؤلفه های جنسی نمود عینی به خود می گیرد و درنهایت بیش از بیش شبیه به یکدیگر می شوند.
روش های تأمین مالی کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
119 - 138
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی اجتماعی به عنوان راهکاری اثرگذار و پایدار در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته می شود و هر روزه توجه بخش های گسترده تری از جامعه را به خود جلب می کند. چگونگی تأمین مالی یکی از موضوع های راهبردی پیش روی کارآفرینان اجتماعی برای راه اندازی و مدیریت کسب وکارهای اجتماعی است. این پژوهش با هدف شناسایی روش های تأمین مالی کارآفرینان اجتماعی اجرا شده است. روش انجام این پژوهش از نظر ماهیت، از نوع پیمایشی بوده و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری، مدیران و کارآفرینان اجتماعی فعال در شهر تهران هستند. نمونه آماری تحقیق شامل 120 کارآفرین اجتماعی فعال است. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کمک های مالی، درآمدزایی، سرمایه گذاری و کمک های دولتی، به ترتیب بیشترین نقش را در تأمین منابع مالی و درآمد کارآفرینان اجتماعی دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی کارآفرینی اجتماعی نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
33 - 50
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی، راهبردی اساسی برای توسعه پایدار است؛ آموزش عالی نیز، آبشخور تحولات بنیادین در نهادینه سازی کارآفرینی اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی کارآفرینی اجتماعی برای نظام آموزش عالی ایران بود. پژوهش حاضر از طریق روش تحقیق ترکیبی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش، از طریق نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از صاحب نظران آموزش عالی مصاحبه به عمل آمد. بر این اساس، پرسشنامه ای ساخته شد. در بخش کمی پژوهش نیز، از طریق نمونه گیری تصادفی، 384 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انتخاب و پرسشنامه روی آنها اجرا شد. داده های پژوهش، در بخش کیفی، با روش نظریه زمینه ای؛ و در بخش کمی، از طریق مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد، عوامل زیرساختی، طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی، دانشجو، استاد، عدم آینده پژوهی کارآفرینی، اقتصادی، سیاست های آموزش عالی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی، مدیریت آموزش عالی، عوامل فرهنگی، اجتماعی و برنامه های درسی و کیفیت ناکارآمد، عوامل کارآفرینی اجتماعی نظام آموزش عالی ایران هستند. بر این اساس، در یک چشم انداز کلی، پدیده کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی، به نام عاملیت وجودی شناسایی شد.
ادغام اجتماعی از طریق کار در سازمان های مسئول کاهش فقر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
183 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی علل تغییر رویکرد سازمان های متولی فقر از رویکرد حمایتی به رویکرد اشتغال محور، شناسایی روش ها، بررسی راهبردها و پیامدهای آن در نهادهای متولی کاهش فقر بود. این مطالعه با روش کیفی و بر اساس رهیافت گراندد تئوری انجام شد. به شیوه نمونه گیری نظری با 20 مدیر بخش اشتغال نهادهای حمایتی، سازمان های عمومی و خیریه های کارآفرین شهر مشهد در سال 1397 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. متن مصاحبه ها با رویکرد اشتراوس و کوربین و به کمک نرم افزار MAXqda تحلیل شد. مقوله کانونی این پژوهش «ادغام اجتماعی از طریق کار» است. با تغییر چهره فقر از مطلق به نسبی در جامعه ایران، دارایی های فردی و اجتماعی فقرا در کل افزایش پیدا کرد. متناسب با این روند، تقاضای مردم و نخبگان برای اثربخشی و کارآمدی نهادهای متولی فقر بیشتر شد. در چنین شرایطی برخی از نهادهای متولی با استفاده از شبکه های اجتماعی، به ادغام اجتماعی از طریق کار رو آوردند. راهبرد اصلی پیاده سازی رویکرد جدید، تبعیت از ساختار سازمانی، دیدن توانمندیهای کارکنان و مددجویان، ارتباطات و شبکه سازی بخصوص با بخش های دولتی، و افزایش توانمندی خدمات گیرندگان جهت بهره برداری از فرصت های اشتغال در بازار کار است. ادغام اجتماعی از طریق کار موجب افزایش اعتماد خدمت گیرنده به سازمان، افزایش احساس خودکارآمدی، پایداری مالی و ارتقاء شهرت سازمانی و کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از فقر می شود.
ارزیابی نقش میانجی کارآفرینی اجتماعی در تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی بر عملکرد عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
157 - 184
حوزههای تخصصی:
در محیط پیچیده و متلاطم امروزی، هدف اصلی هر کسب وکار، دست یافتن به مزیت رقابتی برتر و بهبود عملکرد سازمان است. مهم ترین منابعی که می تواند برای سازمان مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی است. ازاین رو در پژوهش حاضر، تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی بر عملکرد عملیاتی دانشگاه شهید چمران با در نظر گرفتن نقش میانجی کارآفرینی اجتماعی بررسی شده است. در این پژوهش که از نوع توصیفی- همبستگی است، داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه از نمونه ای متشکل از 390 نفر از کارکنان و کارشناسان فعال در دانشگاه شهید چمران اهواز جمع آوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه را گروهی از خبرگان بررسی و تأیید کردند. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جهت بررسی داده ها از آزمون های توصیفی و مقایسه ای در نرم افزار SPSS و آزمون معادلات ساختاری در نرم افزارSmart PLS3 استفاده شده است. نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی بر کارآفرینی اجتماعی و عملکرد عملیاتی تأثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین نتایج آزمون میانجی نشان داد که کارآفرینی اجتماعی در رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی بر عملکرد عملیاتی، نقش میانجی ناقص دارد.
اقدام پژوهی رویداد استارتاپی (شتاب) خاتون : بررسی نقش های دوگانه خانوادگی و اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
رویدادهای استارتاپی (شتاب) ویژه زنان در سطح داخلی و بین المللی، اغلب به دنبال رفع مسأله کارآفرینی زنان بدون توجه به حداکثر کردن ارزش آفرینی آنان بوده اند. در این مقاله رویداد خاتون به دلیل رویکردی متفاوت آن نسبت به حل مسائل و مشکلات زنان مورد بررسی قرار می گیرد. سوال اصلی نیز رویداد خاتون در هدف اصلی این رویداد، شناسایی ایدههایی است که به دنبال کاهش تعارضات ناشی از ایفای همزمان نقش های خانوادگی و اجتماعی زنان باشند. شبکه سازی و ایجاد ارتباط میان بانوان فعال در حوزه های فرهنگی و تربیتی و اجتماعی، رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری بانوان در این حوزه ها، تبدیل ایده های فرهنگی - تربیتی به یک محصول، حمایت مالی و معنوی از ایده ها، دستیابی به راه حل های واقعی و مؤثر برای مشکلات و معضلات فرهنگی تربیتی و اجتماعی از دیگر اهداف برگزاری این رویداد بوده است. از این رو در ابتدا به مرور ادبیات موضوعی رویدادهای استارتاپی(شتاب) با محوریت زنان پرداخته و سپس با بررسی رویداد خاتون در چارچوب روش اقدام پژوهی به ارزیابی و جایگاه آن مبادرت نموده ایم. نتایج نظری و عملی این رویداد پرورش ایده های خلاقانه بانوان و آگاهی بخشی و مهارت افزایی بانوان علاقمند به نوآوری اجتماعی، نقش آفرینی اجتماعی آنان، همراه با حفظ نقش "مادری"، "همسری" و "فرزندپروری" بوده است. ضمن اینکه از ۳۶ تیم باقی مانده در روز پایانی رویداد ۸ تیم و از ۱۲ تیم راه یافته به مرحله نهایی ۱۱ تیم حامی یافتند و حتی تیم هایی که در پیش رویداد حذف شدند نیز ۲ حمایت دریافت کردند.
طراحی و اعتباربخشی مدل برنامه درسی کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی مدل برنامه درسی کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی بود. این پژوهش جزء پژوهش های ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی است. بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی و کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از روش آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون استنباطی و ناپارامتریک خی دو و همچنین فریدمن جهت رتبه بندی گویه های هر عنصر استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 4 گروه، متخصصان کارآفرینی، برنامه ریزان درسی، جامعه شناسی و کارآفرینی اجتماعی و با تکنیک گلوله برفی بود که تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه به عمل آمد. جامعه آماری در بخش کمی شامل دانشجویان کارآفرینی و متخصصین کارآفرینی اجتماعی و با روش هدفمند و در دسترس انجام شد. در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار بودند. سپس با استفاده از نظر 7 متخصص کارآفرینی اجتماعی و برنامه ریز درسی مدل بدست آمده اعتبار بخشی شد که مورد تأیید قرار گرفت. در پایان مدل نهایی برنامه درسی کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی با 87 عنوان در قالب عناصر دهگانه اکر، طراحی و تدوین شد.
فوق برنامه ها و جهت گیری کارآفرینانه در فرهنگ سازمانی دانشگاه؛ مطالعه موردی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۱۹-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در قالب رویکردی کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای با هدف بررسی نسبت فرهنگ سازمانی و شکل گیری تمایلات کارآفرینی اجتماعی، به بررسی تجربه زیسته دانشجویان پیرامون فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه در دانشگاه پرداخته است. تجزیه و تحلیل داده ها که از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 22 دانشجو در دانشگاه فردوسی مشهد به دست آمد، منجر به صورت بندی پدیده مرکزی تحت عنوان «فوق برنامه ها در دانشگاه: عرصه تلفیق نوآوری و نوع دوستی» شده است. این پدیده بر پایه مجموعه ای از شرایط زمینه ای از قبیل «جهت گیری استادمحور در فرهنگ سازمانی دانشگاه»، «غلبه امور آموزشی پژوهشی بر امور تربیتی در دانشگاه» و «پویایی خرده فرهنگ های دانشجویی در قلمرو سازمانی دانشگاه»، رخ داده است. مهمترین شرایط علی اثرگذار بر پدیده مذکور عبارت از «تنوع و گستردگی فوق برنامه های آموزشی»، «الگوی اجرایی حاکم بر فعالیت های فوق برنامه» و «دسترس پذیری فوق برنامه ها در قالب های مالی و زمانی» است. همچنین برخی شرایط مداخله ای مانند «تجارب مربوط به زندگی خانوادگی»، «سوابق تحصیلی در مدرسه» و «شرایط حاکم بر رشته و گروه آموزشی» شناسایی شدند. راهبردهای اتخاذشده توسط دانشجویان در مقابل پدیده مذکور شامل «اولویت دهی»، «توازن دهی» و «بی توجهی» به فوق برنامه منجر به پیامدهایی نظیر «افزایش تمایل به کارگروهی»، «جهت گیری توامان فردی و جمعی در منفعت جویی»، «تحول در احساسات خیرخواهانه»، «گرایش به نوآوری» و «رشد تک ساحتی در بی توجهی به فوق برنامه ها» شده است.
بهره گیری از مدل های نوآوری و کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی زنان - مورد مطالعه: کشور هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نگاه به مجموعه ای از تجربیات جهانی نشان می دهد که می توان از نوآوری و کارآفرینی اجتماعی به عنوان راهکارهایی برای توانمندسازی و بهبود وضعیت زنان بهره بُرد. به این منظور، در مقاله حاضر به بررسی تجربیات کشور هند در حوزه توانمندسازی زنان بر اساس بهره گیری از مدل های نوآوری و کارآفرینی اجتماعی پرداخته شده است. روش و داده ها: این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده و برای گردآوری اطلاعات در آن، از روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، آن دسته از مکتوبات، اسناد و داده های تجربی موجود یا قابل دسترسی بوده که در ارتباط با موضوع پژوهش وجود داشته است. برای جمع بندی تحلیلی داده ها نیز از روش تحلیل موضوعی استفاده گردیده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که کشور هند در سال 2001 م. سیاست ملی توانمندسازی زنان را تصویب نموده و در جهت رفع مشکلات مالی زنان، بانکی را مخصوص آنها ایجاد کرده است. علاوه بر این، در هند اتحادیه ای به منظور ایجاد مهارت برای زنان در کسب وکارهای جدید تشکیل شده و زنان این کشور می توانند از طریق یک پورتال الکترونیکی محصولات خود را به راحتی به فروش برسانند. همچنین در این کشور، زنان کارآفرینِ موفق فارغ از سطح تحصیلات شان، برای آموزش به سایر کارآفرینان زن و به اشتراک گذاری تجربیات خود با آنها به کار گرفته می شوند. نتیجه گیری: بررسی و تحلیل تجربیات کشور هند در حوزه توانمندسازی زنان نشان از توجه به مدل های نوآوری و کارآفرینی اجتماعی در سطوح و حوزه های مختلف همچون علم و فناوری، اقتصاد و سیاست، ارتباطات و... دارد. پیام اصلی: یکی از روش های اصلی توانمندسازی شهروندان، کارآفرینی است. کارآفرینی مبتنی بر نوآوری اجتماعی و با تأکید بر زنان، گامی بزرگ در مسیر توسعه اجتماعی است. استفاده از تجربیات جهانی به ویژه کشور هند این راه را روشن تر خواهد نمود.
الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان روستایی با استفاده از تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
152 - 182
حوزههای تخصصی:
به کارگیری دانش کارآفرینی اجتماعی برای دگرگونی توسعه جامعه روستایی حیاتی است و می تواند زمینه مناسبی برای توسعه و توانمندسازی زنان در نواحی روستایی محسوب شود. هدف این پژوهش تحلیل عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی و ارائه الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان روستایی در شهرستان ورامین است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی بوده و از بین روش های کیفی مرسوم، از روش تئوری بنیانی استفاده شد. شرکت کنندگان شامل 11 نفر از کارشناسان و زنان کارآفرین عضو صندوق اعتبارات خُرد روستایی شهرستان ورامین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. روش اصلی گردآوری داده ها، استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند بود که تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. درجهت تحلیل داده ها و پردازش اطلاعات، از نرم افزار MAXQDA 12 استفاده شد. روایی داخلی تحقیق با استفاده از نظرات استادان و مشاهدات طولانی، روایی خارجی از طریق توصیف داده های به دست آمده و پایایی تحقیق با روش مثلث سازی سنجیده شد. نتایج نشان داد مهم ترین جنبه تأثیرگذار در کارآفرینی اجتماعی، جنبه فرهنگی-اجتماعی است. بعد از آن به ترتیب جنبه های روانشناختی، اقتصادی، زیست محیطی، فناوری و قانونی-سیاسی قرار داشتند. ارتباط عوامل مؤثر باهمدیگر و توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان در الگوی پارادایمی آورده شد. الگوی پارادایمی شامل مؤلفه های شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، استراتژی ها و پیامدها برای توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان روستایی ارائه شد.
تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد (موردمطالعه: مراکز نیکوکاری کمیته امداد امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
175 - 147
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیچیدگی روزافزون مسائل اجتماعی و ناتوانی روش های سنتی برای پاسخگویی به این مسائل، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد از اهمیت بسیار برخوردار شده است؛ بنابراین هدف این پژوهش، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی در مراکز نیکوکاری کمیته امداد امام خمینی (ره) بود. این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی بود و از رویکرد پژوهش های کیفی تبعیت کرده است. جامعه آماری آن اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مدیران و کارشناسان خبره کمیته امداد و فعالان حوزه کارآفرینی اجتماعی در شهر شیراز بودند. با روش نمونه گیری هدفمند تا مرحله اشباع نظری، 18 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها براساس روش شش مرحله ای تحلیل مضمون براون وکلارک (2006) و پس از سه مرحله کدگذاری در قالب شبکه مضامین ارائه شد. یافته های پژوهش نشان داد، مدل کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد شامل هفت بُعد ساختار منعطف، فرهنگ کارآفرینی، ارزش آفرینی اجتماعی، راهبردهای کارآفرینانه، رهبری اجتماع محور، کارکنان خدمت گرای اجتماعی و فرایندهای نوآورانه است؛ بنابراین پیشنهاد می شود، سازمان های مردم نهاد برای پاسخگویی بهتر به مسائل اجتماعی، از الگوی طراحی شده در این پژوهش بهره برند.