مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
کارآفرینی اجتماعی
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
47 - 76
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی شامل فعالیت های خلق ارزش اجتماعیِ نوآورانه است،که راهکاری اثرگذار و پایدار در راه توسعه اجتماعی جوامع می باشد. ماهیت کارآفرینی اجتماعی به گونه ای است که برای ایجاد ارزش و توسعه آن، نیازمند شناسایی ارزش های شخصی کارآفرینان در طول زمان هستیم؛ بنابراین هدف پژوهش شناسایی و معرفی روند تکاملی این ارزش ها درطول زمان بوده که منجربه ارزش آفرینی اجتماعی شده اند. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و روش تحقیق آن آمیخته متوالی اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و تکنیک مصاحبه عمیق هدفمند با 17 کارآفرین برتر دارنده جایزه مسئولیت اجتماعی برای جمع آوری داده ها و روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی استفاده و بخش کمی پژوهش از طریق آزمون تی تک نمونه ای انجام و داده های مورد نیاز آن از طریق پرسشنامه محقق ساخت با 150 نفر از مدیران و کارآفرینان شرکت های برتر و روش نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفت. نتایج نشان می دهد که نظام ارزشی کارآفرینان سلسله مراتبی است و خلق ارزش مشترک مرحله ای میان خلق ارزش فردی و خلق ارزش اجتماعی است. همچنین نتایج حاکی از آن است که ارزش های کارآفرینان در طول زمان شکل می گیرند و ارزش های کارآفرینان اجتماعی موفق که منجر به رشد و توسعه کشور شده اند، عبارتند از: سعادتمندی جامعه، کرامت انسانی، عرق ملی و میهن پرستی، اخلاق گرایی، استقلال مالی، پایداری روابط با دیگران، تعالی گروهی، برابری و عدالت، آسودگی و امنیت، رفاه کارکنان، اثبات خود به دیگران وقدرت و دیده شدن.
ارائه مدلی از عوامل موثر بر عملکرد تعاونی ها با رویکرد کارآفرینی اجتماعی (مورد مطالعه: تعاونی های توسعه و عمران سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
1 - 19
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل عوامل موثر برمشارکت مردمی تعاونی های توسعه وعمران با رویکرد کارآفرینی اجتماعی در استان سمنان انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری آن تعاونی های توسعه و عمران استان سمنان شامل 4 تعاونی در 4 شهرستان استان تشکیل دادندکه تعداد 384 نفر نمونه به روش تصادفی طبقاتی تعیین شده است. داده ها با بهره گیری از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شدکه روایی آن از روش روایی محتوا و روایی سازه برای بررسی اجزای تشکیل دهنده پرسشنامه، اندازه گیری و مورد تأیید قرارگرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) تحت نرم افزار (SMART PLS2) استفاده گردید. نتایج نشان داد که هرکدام از ابعاد بنیاد توسعه تعاونی های توسعه (ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) و ابعاد مشارکت مردمی (احساس تعلق اجتماعی، همبستگی و تعاملات اجتماعی، رضایت شهروندان از زندگی، جنسیت و تحصیلات) برمتغیر وابسته (عملکرد شرکت های توسعه و عمران شهرستانی) با رویکرد کارافرینی اجتماعی تأثیر گذار است.
تبیین کارآفرینی اجتماعی تعاونی محور در مناطق روستایی: مورد توسعه کشت زعفران در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
200-222
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، با بهره گیری از روش نظریه زمینه زاد، به تببین کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر تعاونی با محوریت توسعه زنجیره کشت وکار زعفران در مناطق روستایی استان گلستان پرداخته شد. در این تحقیق از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده های کیفی میدانی بهره گرفته شد. گروه هدف مورد مطالعه در تحقیق حاضر شامل دست اندرکاران توسعه کشت زعفران در حوزه آبخیز تیل آباد شهرستان آزادشهر استان گلستان بود. برای انتخاب مصاحبه شوندگان به عنوان مطلعان کلیدی به شیوه هدفمند، از فنون نمونه گیری بارز در مرحله اول و گلوله برفی در مرحله دوم بهره گرفته شد. اندازه نمونه و فرآیند گردآوری اطلاعات تا سطح اشباع نظری یا آستانه سودمندی اطلاعات در دسترس ادامه یافت و در مجموع، با 22 نفر مصاحبه انجام گرفت. تحلیل داده ها در قالب فرآیند سه گامه ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. برای استخراج نقشه مفهومی کدها، از نرم افزار Nvivo10 QSR بهره گرفته شد. یافته های تحقیق در قالب یک الگوی پارادایمی کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر تعاونی خلاصه شد. این الگو، از پنج مولفه شکل گرفته است: شرایط علی (زمینه های جمعیت شناختی، محدودیت های اقتصادی –اجتماعی، پیشینه معیشت مبتنی بر کشاورزی و انگیزه اقتصادی مبتنی بر نیاز به درآمدزایی)، شرایط زمینه ای (ظرفیت ها و چالش های نوپدیدی)، شرایط مداخله گر (مداخله گران، مداخله گری ها و عوارض مداخله گری)، راهبردها (توسعه زنجیره ارزش زعفران و کارآفرینی سریالی) و پیامدها (تنوع بخشی به شغل و درآمد برای رسیدن به پایداری معیشتی، تحول مناسبات تولید مبتنی بر گذر از نظام بهره برداری زراعی مستقل خانوادگی به نظام تولید تعاونی، افزایش تاب آوری اجتماعی اقتصادی و در کل، تحقق اجتماع روستایی کارآفرین).
طراحی مدل کارآفرینی زنان مبتنی بر راه اندازی کسب وکارهای الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل موثر بر کارآفرینی زنان مبتنی بر راه اندازی کسب و کارهای الکترونیکی و در نهایت ارائه الگو در این زمینه است. این پژوهش از نوع اکتشافی و با رویکرد کیفی و با بکارگیری استراتژی نظریه داده بنیاد اجرا شد. جامعه مورد پژوهش شامل کارآفرینان زن فعال در شبکه های اجتماعی بودند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری داده ها با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند، 17 نفر از زنان کارآفرین در کسب وکارهای الکترونیکی انتخاب شدندکه در مصاحبه چهاردهم اشباع نظری حاصل شد. برای اطمینان از روایی و پایایی داده ها بررسی های لازم شامل اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری صورت گرفت. سپس کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 انجام گرفت. نتایج پژوهش منجر به شناسایی 291 شاخص و 31 مقوله فرعی و 12 مقوله اصلی شد که در قالب مدل پاردایمی شامل کارآفرینی الکترونیکی زنان به عنوان مقوله محوری و عوامل علّی (عوامل خانوادگی و عوامل فناورانه)؛ عوامل زمینه ای (عوامل اجتماعی_فرهنگی، عوامل قانونی، عوامل اقتصادی و آموزش)؛ شرایط مداخله گر (عوامل فردی)؛ راهبردها (تدوین برنامه بازاریابی، طراحی ارزش پیشنهادی و رفع موانع کسب و کار) و پیامدها (رشد کسب و کار الکترونیکی) عوامل موثر بر کارآفرینی زنان برای راه اندازی کسب وکارهای الکترونیکی را انعکاس می دهند. این نتایج گویای آن است که کارآفرینان زن باید برای رشد و توسعه کسب و کار الکترونیکی خود راهبردهایی مانند تدوین برنامه بازاریابی، طراحی ارزش پیشنهادی و رفع موانع فردی و محیطی کسب و کار را مورد توجه قرار دهند
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در کارآفرینی فناورانه اجتماعی در حوزه ارائه خدمات شهری به معلولان(مقاله علمی وزارت علوم)
کارآفرینی فناورانه با رویکرد اجتماعی، یکی از انواع نوظهور کارآفرینی است که به عنوان پاسخی پایدار به منظور بهبود وضعیت و رفع مشکلات افراد دارای معلولیت و عملیاتی نمودن قوانین حمایتی از این افراد در عرصه های مختلف از جمله ارائه خدمات شهری معرفی می شود. از آن جا که مطالعات پیشین، عوامل کلیدی موفقیت در کارآفرینی فناورانه اجتماعی در حوزه ارائه خدمات شهری به معلولان را شناسایی نکرده اند، این پژوهش سعی دارد با انجام یک مطالعه کاربردی و ژرفانگر با بهره گیری از روش آمیخته اکتشافی، چیستی این عوامل را در کارآفرینی فناورانه اجتماعی در حوزه ارائه خدمات شهری به معلولان ساکن تهران شناسایی نماید. نتایج حاصل از انجام این پژوهش دست یابی به 6 گروه از عوامل مؤثر، احصاء 52 عامل موفقیت و رتبه بندی این عوامل براساس بارهای عاملی آن ها در 46 رتبه بود که عوامل مرتبط با آموزش، استانداردسازی، سیستم های نظارتی و بازخور، شبکه سازی، نوآوری فناورانه، مدیریت فناوری، اتحاد با مراکز رشد، پویایی های تیمی و بازاریابی با بیش ترین نمرات عاملی به عنوان عوامل کلیدی موفقیت برگزیده شدند.
طراحی الگویی برای توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی: کاربرد نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
115 - 138
حوزه های تخصصی:
اگرچه زنان به ویژه زنان روستایی نقش مهمی در پیشرفت کشورهای در حال توسعه دارند؛ ولی متاسفانه به مسائل، مشکلات و فعالیت های اقتصادی آنان توجه چندانی نمی شود. در این راستا، نظر به اینکه صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی می تواند بستری را برای توسعه کارآفرینی اجتماعی و در نتیجه حل مسائل و مشکلات زنان روستایی فراهم کند؛ بنابراین، توجه به توسعه فعالیت های کارآفرینی اجتماعی در قالب صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. هدف کلی پژوهش حاضر، طراحی الگویی برای توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان ایوان (استان ایلام) بود. این پژوهش از لحاظ پارادایم، کیفی و به لحاظ هدف، کاربردی بود که با بهره گیری از روش نظریه داده بنیان انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل متخصصان حوزه کارآفرینی اجتماعی و زنان عضو صندوق های اعتبارات خرد روستایی در شهرستان ایوان بودند. نمونه های مورد مطالعه ابتدا به صورت هدفمند و در ادامه به صورت نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه های عمیق انفرادی بود. پس از انجام 19 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانش و اطلاعات، تلاطم های فردی، سرمایه اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، داشتن الگوی نقش، خصیصه های روانشناختی، آگاهی اجتماعی، ماهیت صندوق های اعتبارات خرد و ویژگی های جمعیت شناختی، مؤلفه های تبیین کننده الگوی توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی بودند. بر اساس یافته های پژوهش، راهکارهایی نظیر حمایت اقتصادی، حمایت آموزشی، سیاست های مالی- حمایتی، الگوسازی و تیم سازی اثربخش برای توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی پیشنهاد داده شد.
تعاونی های زنان روستایی، پتانسیلی برای کارآفرینی اجتماعی (مطالعه موردی: تعاونی زنان روستایی مهر آفرین ارم- شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
149 - 173
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی اجتماعی در بخش های عمومی، خصوصی و اجتماعی و در قالب اشکال متفاوت سازمانی (انتفاعی، غیرانتفاعی یا ترکیبی، خیریه ها، تعاونی ها، شرکت های سهامی، بنگاه های تجاری، اتحادیه ها) به تولید و خلق ارزش اجتماعی می پردازد. گسترش فعالیت تعاونی ها و عضوگیری آن ها از میان زنان این سؤال را ایجاد می کند که آیا تعاونی های زنان روستایی می توانند پتانسیلی برای شکل گیری کارآفرینی اجتماعی باشند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن های حاصل از ۸ مصاحبه با کارآفرین و زنان عضو یک تعاونی زنان روستایی و همچنین متن اساس نامه شرکت های تعاونی در قانون، اساس تحلیل قرار گرفت و پاسخ به سؤالات پژوهش از طریق کاربرد روش گرانددتئوری و نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیو.دی.ای ممکن شد. پس از تحلیل، درمجموع ۴۳۸ عبارت معنایی استخراج شد و در ۱۶ مقوله اصلی، ۴۲ مقوله فرعی طبقه بندی و منظم شد. تعاونی به هنگام تأسیس در سال ۱۳۹۰، از دو نوع سرمایه مالی امکاناتی و سرمایه انسانی و ذخیره دانش برخوردار بوده است. ماهیت کسب وکار ایجادشده در تعاونی مطالعه شده علاوه بر آنکه به حل مسئله اجتماع محلی معطوف است، از رویکردی خیرخواهانه در مواجهه با زنان روستایی تحت پوشش برخوردار است. مسئله اجتماعی در این تعاونی، در سطح یک، اشتغال زایی برای کارآفرین و در سطح دو، حل مسائل اقتصادی اجتماع محلی، توان افزایی گروه هایی که فاقد درآمدند، برخورداری از رویکرد منفعت رسانی به زنان روستایی سرپرست خانوار و عضوگیری از زنان بدسرپرست و خودسرپرست بوده است. محیط کارآفرینی در تعاونی زنان روستایی مهرآفرین ارم از چهار تم اصلی یعنی: کارآفرین، زنان روستایی به مثابه اجتماع محلی، زمینه ها و بسترهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی و همچنین موانع بازدارنده از توسعه تعاونی ناشی از ضعف کارآفرین و هیئت مؤسس تشکیل می شود. استراتژی های تعاونی مهرآفرین ارم از استراتژی های فعلی (آموزشی، مدیریت نیروی انسانی، مالی، تولیدی و عرضه و فروش) و همچنین راهبردهای توسعه ای تعاونی در آینده تشکیل شده است. مقوله خوشه ای دستاوردها و پیامدهای تعاونی زنان روستایی مهرآفرین ارم به توانمندسازی و توان افزایی زنان، خلق و ایجاد ارزش و موفقیت های مالی و در عرصه رقابت تعاونی اشاره دارد.
طراحی و تبیین مدل پارادایمی کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی: کمیته امداد امام خمینی (ره) استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 171
حوزه های تخصصی:
زنان و دختران بیشتر از مردان در معرض استثمار، فقر، خشونت و سوء تغذیه قرار دارند و فرصت تحصیل و آموزش برایشان کمتر فراهم است. کارآفرینی اجتماعی به زنان فرصت می دهد سرنوشت خویش را در دست گیرند. کارآفرینی اجتماعی در مقایسه با سرمایه گذاری سنتی و دولتی، دستیابی به استقلال، توانمندی و مشارکت اجتماعی بیشتری را برای زنان میسر می کند. این مطالعه درصدد است با استفاده از روش پژوهش کیفی و به کارگیری راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد به ارائه الگویی از کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در کمیته امداد امام خمینی(ره) بپردازد و عوامل مؤثر بر شکل گیری این فرایند و پیامدهای حاصل از آن را شناسایی و تشریح کند. در این زمینه، با هجده نفر از متخصصان دانشگاهی و مددکاران خانواده کمیته امداد امام خمینی(ره) در استان فارس به عنوان نمونه آماری به صورت نظری و هدفمند و به شیوه نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و متن های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج نشان داد سیاست های توانمند ساز به منزله پدیده محوری و در تعامل با عوامل دیگر موجب شکل گیری کارآفرینی اجتماعی می شود. نحوه ارتباط این عوامل در مدل نهایی پژوهش نشان داده شده است. ظرفیت سازی، تقویت جسمی روانی و قوانین حمایتی در شکل گیری سیاست های توانمندساز تأثیر بسزایی دارند که درنهایت این نگرش پایه ای برای به وجود آمدن پدیده کارآفرینی اجتماعی می شود.
فرهنگ اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی، پیشران توسعه ی کارآفرینی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
45 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: مقاله بدنبال پاسخ به این سوال اساسی است که فرهنگ اکوسیستم کارافرینی دانشگاهی، چگونه می تواند در ابعاد مختلف فردی، سازمانی، آموزشی، پژوهشی و با هدف خلق ارزش به توسعه کارآفرینی اجتماعی کمک نماید.
روش پژوهش: پژوهش با روش توصیفی با تکنیک پیمایش (مطالعه میدانی) و ابزار پرسشنامه محقق یافته انجام شده است. جامعه آماری تعداد 44 نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند که در حوزه کارآفرینی اجتماعی فعالیت داشته اند.
یافته ها: نشان داد مقادیر R2در بعد فردی با (548.)، بعد سازمانی با (555.)، بعد آموزشی با (508.)، بعد پژوهشی با (619.)، بعد کسب و کار با (730.)، و بعد مدیریت با (619.)، واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد فرهنگ اکوسیستم کارآفرینانه دانشگاهی می تواند به عنوان فضا و بستری برای توسعه کارافرینی اجتماعی عمل نماید. ابعاد مختلف فرهنگ اکوسیستم، پیشران های توسعه کارافرینی اجتماعی تلقی می شوند. بعد فردی با ایجاد انگیزه، اعتماد بنفس و شناسایی فرصت ها، بعد سازمانی با همکاری تیمی، برنامه ریزی و رفتار شهروندی، بعد آموزشی با کیفیت بخشی به آموزش و محتوی سازی مناسب، بعد کسب و کار با ریسک پذیری، خلاقیت، فرصت سازی و بعد پژوهشی با کیفیت بخشی به پژوهش فن آورانه و با خلق ارزش اجتماعی به توسعه کارافرینی اجتماعی کمک می نماید.
تدوین مدل پارادایمی کاربست رویکرد کارآفرینی اجتماعی در حوزه اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۸
۱۸۲-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه مسئله اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی به عنوان یکی از نیازهای اساسی این قشر، در بستر دانش کارآفرینی اجتماعی مورد کندوکاو قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل پاردایمی کاربست رویکرد کارآفرینی اجتماعی در حوزه اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی استان خوزستان است. روش: روش پژوهش کیفی و برمبنای رهیافت نظریه داده بنیاد می باشد. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان و صاحبنظران کسب و کارهای اجتماعی گردآوری و در مرحله تحلیل داده ها 15 مقوله اصلی حول مقوله هسته «تمایزانگاری و عدم توسعه کارآفرینی اجتماعی» در مرحله کدگذاری گزینشی و بر اساس مقوله های اصلی پژوهش استخراج شده اند. یافته ها: در مدل پارادایمی پژوهش مشارکت افراد دارای ناتوانی به عنوان کارآفرین اجتماعی، بالا بودن انگیزه کار در میان افراد دارای ناتوانی و لزوم بازنگری دنیای این افراد به عنوان شرایط علّی سبب ساز کارآفرینی اجتماعی؛ آموزش پذیری افراد دارای ناتوانی و وجود ایده کارآفرینی اجتماعی متناسب با توان مندی این افراد نیز به عنوان شرایط زمینه ای کارآفرینی اجتماعی معلولین مفهوم بندی شده اند. مقوله هایی از قبیل تفاوت گذاری، نگاه ابزاری به اشتغال افراد دارای معلولیت، عدم تناسب تخصص و مسئولیت در انتصابات مدیریتی، عدم آماده سازی شغلی، ضعف حمایت های قانونی، نهادی و مالی به عنوان محدودیت ها و شرایط دخیل در توسعه کارآفرینی اجتماعی هستند. مناسب سازی محیط کار، تصویرسازی ذهنی، برنامه ریزی و سیاست گذاری تحت عنوان مقولات اصلی کنش- تعامل (استراتژی ها) در راستای توسعه کارآفرینی اجتماعی به عنوان زمینه ای برای اشتغال افراد دارای معلولیت، در مدل پارادایمی پژوهش قرار گرفته اند. بحث: کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که در مرحله اول با شناخت و تعریف ناتوانی به عنوان ضعف جسمی، سطح توانایی های فردی، مهارت ها و ارتباطات افراد دارای ناتوانی را مورد توجه قرارداده و در مرحله دوم با مطالعه و درک نیازمندی های جامعه به راه اندازی کسب و کار مبتنی بر ایده پروری، نوآوری و خلاقیت برای این قشر و گاهاً توسط خود آن ها منجر شود. پیامد نهایی کارآفرینی اجتماعی ورود، مشارکت و ایفای نقش افراد دارای ناتوانی در چرخه توسعه پایدار است.
طراحی مدلی برای تبیین مسئولیت های اجتماعی دانشگاه ها با رویکرد کارآفرینی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
95 - 122
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای تبیین مسئولیت های اجتماعی دانشگاه ها با رویکرد کارآفرینی اجتماعی در دانشگاه های استان خوزستان انجام شده است. روش پژوهش حاضر مطالعه ای توسعه ای- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی شامل 30 نفر از اساتید دانشگاه با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش طوفان فکری(مصاحبه با خبرگان) انجام شده است و تا زمانی که به اشباع نظری نرسیده است ادامه یافته است و در مرحله کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه آماری برابر با 380 نفر می باشد که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. در این پژوهش از روش دلفی مبتنی بر شناسایی پدیده محوری، شرایط علی، عوامل زمینه ای و مداخله گر، راهبردها و پیامدها و ارتباط بین آن ها استفاده شده است. سپس مدل مفهومی تحقیق با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری، تهیه، تدوین و ترسیم گردید. با ورود به مرحله عملیاتی و استفاده از پرسشنامه های ساختار یافته که گویه های آن از پرسشنامه های تحقیقات مشابه داخلی و خارجی و براساس نظر کارشناسان و خبرگان موضوع استخراج گردیده وروایی و پایایی آن با استفاده از آزمون های استاندارد به اثبات رسیده، روابط بین مولفه های شناسایی شده بررسی گردید و در نهایت مدل عملیاتی تحقیق با استفاده از نرم افزار spss 24 وSmart Pls3 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد 36 مفهوم درخصوص کارآفرینی اجتماعی و 48 مفهوم مسئولیت اجتماعی به دست آمد. همچنین با بررسی روابط بین متغیرها و ارزیابی مدل مشخص گردید که مدل بدست آمده نیز دارای برازش عالی نیز بوده است.
شناسایی و رتبه بندی مکانیزم های کارآفرینی تعاملی به عنوان نوعی از کارآفرینی سازمانی با استفاده از روش هیبرید ( آنتروپی شانون فازی و آراس فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
31 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه استارتآپ ها منبع اصلی نوآوری در جهان بوده و نقش کلیدی در فرآیند نوآوری دارند و به یکی از ابزارهای اصلی شرکت های بزرگ و سازمان ها در جهت دستیابی به نوآوری های سازمانی و رشد و تحول سازمانی تبدیل شده اند. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی مکانیزم های تعامل شرکت های بزرگ با استارتآپ ها در جهت دستیابی به نوآوری و بازسازی استراتژیک از طریق بسط و تعمیم مکانیزم های سرمایه گذاری سازمانی می باشد. روش پژوهش: پژوهش از حیث گردآوری داده کمی به فرم اعداد فازی مثلثی است. بنابراین به لحاظ فلسفه پژوهش در زمره پارادایم اثبات گرایی قرار می گیرد و جهت گیری پژوهش کاربردی و توسعه ای است و استراتژی مورد استفاده، تصمیم گیری چندمعیاره است. جامعه کلیه متخصصین آشنا به موضوع بود و نمونه گیری به صورت هدفمند از بین جامعه انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش تصمیم گیری چند شاخصه آنتروپی شانون فازی و آراس فازی استفاده شده است. نتیجه: نتایج نشان داد که 11 مکانیزم تعامل سرمایه گذاری سازمانی می تواند به عنوان مکانیزم های نوآوری و فعالیت های تحول در سازمان در نظر گرفته شوند با این تفاوت که میزان تاثیرگذاری آن ها نسبت به هر بعد متفاوت می باشد. و در صورت بکارگیری از مکانیزم شتابدهنده سازمانی، به عنوان ابزار تعامل با استارتآپ ها هر سه بعد کارآفرینی سازمانی محقق خواهد شد.
توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی با رویکرد کارآفرینی اجتماعی (مورد مطالعه: ناحیه روستایی پسیخان در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسب وکارهای خانگی ازجمله بخش های حیاتی فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار می آیند، کسب وکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می شوند. در واقع کسب وکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب وکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی به منزله ایجاد راه حل های نوآورانه به منظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایده ها، ظرفیت ها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسب وکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسی شده از ادبیات به صورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسب وکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناسایی شده در 4 دسته (توانمندی های کارآفرینانه، توانمندی های کسب وکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایت گرانه) طبقه بندی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان می دهد توانمندی های کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سخت کوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.
مرور نظام مند متون علمی توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های جدید مطالعه در سالیان اخیر مربوط به اخلاق کسب و کار و توسعه آن می باشد. ادبیات تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی مصادیق ارزش های اخلاقی در برخی کارآفرینان اجتماعی و به طور خاص کسب و کارهای اجتماعی بیش از سایر کسب و کارها قابل مشاهده می باشد. با توجه به اینکه پژوهش در این زمینه بسیار اندک بوده و نیازمند مطالعه هر چه بیشتر جهت شناسایی ابعاد و عوامل موثر بر آن می باشد، فلذا در این مطالعه بررسی می شود که در تحقیقات توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی چه عناصری مد نظر قرار گرفته است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی می باشد، به لحاظ هدف کاربردی بوده و بر اساس روش مرور سیستماتیک عنوان می گردد. جامعه آماری شامل کلیه مطالعات حوزه توسعه اخلاق کارآفرینی و کسب و کارهای اجتماعی در بازه زمانی از ابتدای انتشار تا سال 2022 و شامل 832 تحقیق است. شکست انتقال آموزه های اخلاق کسب و کار به محیط واقعی کار و نبود نظریه ها و مدل های تبیین کننده در این زمینه، از یافته های مهم مطالعه حاضر و مهم ترین شکاف تحقیقاتی شناسایی شده می باشد. همچنین انجام مرور متون سیستماتیک با استفاده از چارچوب وتن و استخراج مدل ساختار تئوری داده بنیاد از آن، یافته های دیگر این تحقیق می باشند.
ارائه مدل کارآفرینی اجتماعی سازمانی (مطالعه موردی: سازمان های غیر انتفاعی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
995 - 1024
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی سازمانی را می توان "پیگیری رفتار کارآفرینانه در سازمان ها برای ایجاد ارزش اجتماعی" تعریف نمود. بنابر این شناسایی ابعاد کارآفرینی اجتماعی و رابطه بین این ابعاد، به درک ما از این پدیده و ارائه مدل کارآفرینی اجتماعی سازمانی در سازمان های غیر انتفاعی کمک بسزایی می نماید که هدف اصلی این مقاله می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرای تحقیق، از روش نمونه موردی و زمینه ای استفاده شده که با توجه به موضوع تحقیق، از طریق پرسشنامه، به شناسایی مولفه های کارآفرینی اجتماعی سازمانی و ارتباط این مولفه ها در 10 سازمان غیرانتفاعی ایران به عنوان نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل همبستگی کانونی استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که 4 بعد اصلی کارآفرینی اجتماعی شامل ابعاد سازمانی، استراتژیک، پیش برنده محیطی و پیش برنده مرحله راه اندازی می باشد که بعد سازمانی متشکل از 7 مولفه شامل فرهنگ سازمانی کارآفرینانه-منابع سازمان- عقلانیت اقتصادی- کنترل و ارزیابی عملکرد- ویژگی ها،ارزش ها و رفتار کارکنان- ارتباطات سازمانی - ساختار سازمانی مناسب و بعد استراتژیک شامل 2 مولفه شامل ویژگی ها، ارزش ها و رفتار رهبران استراتژیک - ماموریت چشم انداز محور و بعد پیش برنده محیطی شامل 3 مولفه شامل حمایت های دولت و شهرداری- محیط اقتصادی مناسب- محیط اجتماعی مناسب و یک مولفه شامل پیش برنده مرحله راه اندازی مبتنی بر اقدامات اولیه می باشد و میان تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی سازمانی ، همبستگی وجود دارد.
بررسی تأثیر اقتصاد دایره ای بر توسعه زیست پذیری اقتصادی مناطق حاشیه نشین شهر تبریز با نقش میانجی کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
347 - 373
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری عوامل متعددی را در بر می گیرد که به شرایط محلی غالب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بستگی دارد. امروزه زیست پذیری پیش نیاز زندگی سالم همراه با بقای اقتصادی و اجتماعی است؛ بنابراین برای بهبود کیفیت زندگی بسیار مهم است. در این راستا مفهوم اقتصاد دایره ای یا اقتصاد دورانی به عنوان مدلی از تولید و مصرف است و پاسخ به کمبود منابع و به عنوان محرک گذر به سمت سیستم اقتصادی پایدارتر ترویج شده است؛ به طوری که چرخه عمر محصولات را افزایش می دهد. این مطالعه تأثیر اقتصاد دایره ای (بازیافت، تولید و مصرف مجدد) بر زیست پذیری اقتصادی با سنجش نقش کارآفرینی اجتماعی را بررسی کرد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بود. 80 نفر از مدیران و کارشناسان حامیان کسب وکارهای اجتماعی فعال کلان شهر تبریز، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که به دو روش نمونه گیری تصادفی و گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد و محقق ساخته در این زمینه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آزمون T و ضرایب مسیر (B) نشان داده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، ارتباط مستقیم و معناداری بین مؤلفه های اقتصاد دایره ای (مصرف مجدد، تولید و بازیافت) با زیست پذیری اقتصادی (اشتغال و درآمد، هزینه خانوار و ارزش زمین و مسکن) در سطح معناداری 001/0 وجود داشت. همچنین تأثیر مثبت متغیر میانجی کارآفرینی اجتماعی بر زیست پذیری اقتصادی تأیید شد (681/0=B)؛ ازاین رو ضرورت کاهش استفاده از منابع طبیعی از طریق استفاده مجدد و بازیافت محصولات در راستای توجه ویژه به زیست پذیری اقتصادی و نقش کارآفرینان اجتماعی با تأثیر اجتماعی و زیست محیطی مثبت و توسعه مدل های کسب وکار نمایان می شود.
اثرات فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی بر توانمندسازی روستاییان تحت پوشش کمیته امداد (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان بوانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
39 - 62
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: توسعه پایدار از موضوعات مهم در دنیای امروز جهت دستیابی به رشد کشورها تلقی میشود که در سطح جهان و کشورهای رشد یافته توجه جدی به آن می گردد و از این رو امروزه جهت دستیابی به پارادایم توسعه ی پایدار روستایی، برنامه ریزان روستایی بیش از هر چیز بر توانمندسازی گروه های هدف (فقیران، زنان بی سرپرست، کارگران بی زمین، کشاورزان خرده پا) تاکید دارند. به طوری که برای مبارزه با فقر و نابرابری های درآمدی و توانمندسازی اقشار جامعه روستایی، سازمانها و نهادهای رفاهی متعددی در قالب راهبردهای حمایتی ایجاد شده که از جمله آنها فعالیتهای نهاد خیریه کمیته امداد است. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی اثرات توانمندسازانه فعالیتهای کارآفرینانه اجتماعی نهاد خیریه کمیته امداد در بین مدد جویان تحت پوشش در مناطق روستایی شهرستان بوانات، استان فارس می باشد.روش:این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل خانوارهای روستایی، تحت پوشش در شهرستان بوانات میباشد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 128 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده ای از شاخص ها با ابعاد خودتعیینی، اعتماد به نفس، شایستگی، تاثیر و معناداری تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسشنامه ها و فرم های مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کندال، اسپیرمن و T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که، میزان اثرات توانمندسازانه فعالیتهای کارآفرینانه اجتماعی نهاد خیریه کمیته امداد در تمامی ابعاد مورد بررسی بالاتر از میانه ی نظری (3) است.نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که، بین ابعاد خودتعیینی، شایستگی و تاثیر و متغیرهای میزان درآمد ماهانه خانوارها و سطح تحصیلات رابطه مثبت و معنی داری در سطح 0/05 درصد وجود دارد.
فراترکیب مدل های توسعه کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
403 - 433
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی در جهان نوین از حوزه صرف کسب و کار فراتر رفته و در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و... نیز معنایافته است. کارآفرینی اجتماعی متضمن خلق ارزش اقتصادی و اجتماعی در قالبی نوآورانه است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از پارادایم تفسیری و روش فراترکیب، یافته های مطالعات صورت گرفته در حوزه مدل های کارآفرینی اجتماعی را به صورت نظامند بررسی کرده و به تحلیل آن ها بپردازد. با اتخاذ رویکرد تفسیری نقش کارآفرینی اجتماعی در تحول اجتماعی و عملکرد آن به عنوان نوعی گسست از شیوه های مرسوم و رسیدن به شیوه و مدل های جدید کاهش یا رفع نیاز ها و مسائل با استفاده از خلاقیت و نوآوری، در قالب مدل های کارآفرینی اجتماعی ارزیابی می شود؛ بدین معنا که مطالعه الگوهای مشترک معنایی در پژوهش حاضر ازطریق بررسی مدل های موجود کارآفرینی اجتماعی صورت پذیرفته است؛ بدین ترتیب با مراجعه به سایت های الکترونیکی «گوگل اسکولار» و «اسکوپوس» در بازه زمانی 2000 تا 2022م. ازمیان انبوه مقالات اولیه، تعداد 35مقاله مناسب شناسایی شدند؛ هم چنین اعتبار مفاهیم ارائه شده، خروجی های فراترکیب و مفاهیم پدیدار شده به روش پانل دلفی، توسط گروهی از نخبگان دسته بندی شده و مورد تأیید قرار گرفته است. در راستای تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های حاصل از فراترکیب نشانگر تکوین ابعاد کارآفرینی اجتماعی در قال ب پنج دسته کلی «نوآوری چند سطحی»، «ارزش آفرینی اجتماعی»، «بوم شناسی و طراحی مدل کسب و کاراجتماعی»، «تعریف نقش کارآفرین اجتماعی» و «اشتغال و درآمدزایی» می باشد.
تأثیر کارآفرینی اجتماعی بر عملکرد سازمان به واسطه سبک رهبری تحول گرای مدیران در سازمان های مردم نهاد شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۳۲۴-۳۰۵
حوزه های تخصصی:
س ازمان ه ای غیردولت ی یا مردم نهاد تح ت عن وان NGO با عناوین مختلف و ویژگیهای مشابه تقریباً در همه کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته جهت کاهش معضلات اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی در سطح محل ی، مل ی و ب ین الملل ی فعال می باشند و هرچه تمایل به کارآفرینی اجتماعی و انگیزه هایی که باعث می شود تا سازمان کارآفرینانه تر عمل کند، در آن سازمان وجود داشته باشد، آن سازمان عملکرد بالاتری خواهد داشت و با توجه اینکه رهبران تحول آفرین در سازمان بانیان تغییر و تحول هستند در نتیجه باعث ایجاد خلاقیت و نوآوری و بروز رفتارهای کارآفرینانه در سازمان و طبعا افزایش عملکرد سازمان می گردند. تحقیق حاضر پژوهشی است کاربردی، توصیفی، پیمایشی و کمی که در جامعه آماری شامل سازمان های مردم نهاد شهرستان کرمان انجام پذیرفته است. تأثیر مستقیم کارآفرینی اجتماعی بر عملکرد سازمانی در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین تأثیر غیر مستقیم کارآفرینی اجتماعی بر عملکرد سازمانی نیز از طریق متغیر میانجی رهبری تحول آفرین ارزیابی شده است. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 285 نفر از کارکنان شاغل در این سازمان ها انتخاب شدند و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی ﺗﺼﺎدﻓی، ﻣیﺎن آن ﻫﺎ ﺗﻮزیﻊ ﮔﺮدی ﺪ. تجزیه و و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد نرم افزارهای AMOS و SPSSانجام پذیرفت وﺑﺪیﻦ ﺗﺮﺗیﺐ ﻣﺸﺨﺺ ﮔﺮدیﺪ کﻪ کارآفرینی اجتماعی ﺑ ﺮ ﻋﻤﻠکﺮد سازمان ﺗﺄﺛیﺮ ﻣﺜﺒ ﺖ و ﻣﻌﻨ ﺎداری دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮ یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﺗﺤﻘیﻖ، ﻣﺴیﺮ ﻏیﺮﻣﺴﺘﻘیﻢ ﺗﺄﺛیﺮ کارآفرینی اجتماعی ﺑﺮ ﻋﻤﻠکﺮد از ﻃﺮی ﻖ متغیر میانجی رهبری تحول آفرین ﻧیﺰ ﻣﻌﻨﺎدار ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ.
راهکارهای کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر فناوری برای مقابله با بی خانمانی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی چگونگی استفاده مؤثر از نوآوری های فناورانه و کارآفرینی اجتماعی برای رویارویی با مسئله بی خانمانی انجام شده است، با تمرکز بر شناسایی راهکارهای پایدار و نوآورانه ای که می توانند به بهبود شرایط زندگی و ادغام اجتماعی افراد بی خانمان کمک کنند. با استفاده از رویکرد تحقیق کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۲۷ شرکت کننده شامل کارآفرینان اجتماعی، متخصصین فناوری اطلاعات، فعالان حوزه بی خانمانی و افرادی که تجربه بی خانمانی داشته اند، جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل موضوعی برای شناسایی مضامین اصلی و فرعی انجام شد. تحلیل نشان داد که شش مضمون اصلی شامل فناوری های نوین، نوآوری در خدمات اجتماعی، دسترسی به منابع، مشارکت جامعه، پایداری و توسعه، و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی است. این مضامین شامل استراتژی های مختلفی بود، از استفاده از اپلیکیشن های موبایل و پلتفرم های آنلاین برای تسهیل ارتباط و مدیریت داده ها گرفته تا ابتکارات کارآفرینی اجتماعی که به بهبود دسترسی به منابع و ترویج اهداف توسعه پایدار می پردازند. مطالعه نتیجه می گیرد که نوآوری های فناورانه و کارآفرینی اجتماعی پتانسیل قابل توجهی برای مقابله با بی خانمانی دارند، با ارائه راهکارهای پایدار و تسهیل ادغام اجتماعی. این تحقیق بر اهمیت مشارکت جامعه و نیاز به رویکرد چندبعدی که جنبه های اجتماعی و فرهنگی بی خانمانی را در نظر می گیرد، تأکید دارد.