مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
دعا
حوزه های تخصصی:
از مسائل مرتبط با «دعای حاجت»، چگونگی تأثیر این نوع دعا بر جهان مادّی است، جهانی تحت حاکمیت قوانین استثناناپذیر. از یک سو، اجابت دعا امری قطعی تلقی می شود و از سوی دیگر، قوانین جهان طبیعت نقض ناپذیر محسوب می گردد. در باب این مسئله، مقاله به بررسی تطبیقی آرای دو متفکر، استاد مرتضی مطهری و النور استامپ، می پردازد، دو متفکری که جهان را قانونمند و در عین حال دعا را نیز مؤثر می دانند. یافته های تحقیق نشان می دهد باور به «اختیار» از مهم ترین مبانی ای است که هر دو فیلسوف به آن پای بندند. تفاوت مهم دو اندیشمند دیدگاه آنها در باب تعین گرایی است. استاد مطهری به تعین گرایی قائل است و از طریق بحث قضا و قدر می کوشد پاسخی برای مسئله پیش گفته بیابد، در حالی که النور استامپ تعین گرایی را انکار می کند و با پذیرش عدم قطعیت، راه خود را برای علت معدّ دیدن خداوند علاوه بر علت مفیض بودن او باز می کند و از این طریق مسئله دعا را پاسخ می گوید.
دلال و ادب مواجهه با آن در لسان ادعیه اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلال به معناى ناز و عشوه در کنار اظهار نیاز و در خواست حاجت، دو روى یک سکه در لسان ادعیه اهل بیت علیهم السلام به کار گرفته شده اند. دلال گاهى به صورت ندیدن خود یا کم مطرح کردن خود و کارهاى خود بیان مى شود؛ گاهى با زبان گله و شکایت؛ گاهى با درد دل کردن و گاهى به صورت اظهار مخالفت با محبوب نمود پیدا مى کند. هدف نوشتار، تبیین ادب اظهار و بیان این گونه تعابیر در پیشگاه ربوبى است.
ریشه و بنیان دلال را مى توان در عشق بازى با خداوند و ناز کردن به منظور جلب توجه بیشتر در بارگاه ربوبى جست وجو کرد. ازاین روى، کسى که به این مقام قرب دست پیدا کرده است اجازه دارد با این ادبیات با محبوب خود سخن گوید.
ادب در پیشگاه ربوبى اقتضا دارد کسى که به مقام قرب ره نیافته است، حریم ها را نگه دارد و کلام دلال گونه پیشوایان دین را از زبان آنان و به نیت ایشان به زبان جارى کند.
منابع و مبانی نیایش ها و ادعیه در حکمت اشراقی شیخ شهاب الدین سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی ملقب به شیخ اشراق از سویی مدعی است که برای نیل به حقیقت فقط استفاده از استدلال عقلی کافی نیست و لازم است طالب حکمت اهل سیر و سلوک باطنی نیز باشد. از سوی دیگر معتقد است که محتوای فلسفه اش با آموزه های دینی هماهنگی تام دارد. او در سیر باطنی جایگاه ویژه ای برای عبادت، دعا، و نیایش قائل است و گاهی متناسب با حال نجواهایی با خداوند و ملکوتیان دارد. البته محتوای آن ها در قواعد حکمی هم چون نظریة ابصار، هستی شناسی نوری، و امکان اشرف ریشه دارد. به نظر می رسد وی به توقیفی بودن اسمای الهی قائل نیست؛ زیرا متناسب حال خود از اصطلاحات فلسفی وِیژة خود استفاده می کند و حق تعالی را مورد خطاب قرار می دهد. برخی مناجات هایش ابداعی و البته برخی دیگر نیز گرفته شده از ادعیه مأثورهاست. مناجات های شیخ همیشه ملازم با عرض حاجت از خداوند نیست و گاهی فقط خداوند را تمجید و ستایش می کند و یابندگان برجسته ای چون حضرت رسول و خاندانش یا موجودات علوی دیگری هم چون نفس، طباع تام، بهمن، عقل ثانی، ملائکه، و افلاک را مورد خطاب قرار داده است.
بررسی و نقد مفهوم دعا از نظر دی. زد. فیلیپس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مواضعی که رویکرد غیرشناختی فیلیپس آشکار می شود، دعا است. از نظر وی، دعا سخن گفتن با خدایی خارجی نیست؛ بلکه دعا به معنای آگاه شدن از وضع خود است. اصل دیگر دعا، مفهوم وابستگی است؛ بدین معنا که دین دار، همه شئون وجود خود اعم از خیر و شر را مدیون خدا دانسته، او را می ستاید و توقع ندارد که خدا در وضع امر او دخالت کند، وگرنه دعای وی خرافی می شود. این تفسیر از دو جهت قابل بررسی است: یکی اشکالات مربوط به خداشناسی وی و دیگری کاستی های تفسیر وی از دعا. برخی از مهم ترین محورهای دسته دوم عبارتند از: 1. طبق این تفسیر، بیشتر دین داران خرافاتی هستند؛ 2. این تفسیر، تبیین گر رویکردهای پس از عصر روشنگری است و جامعیت تاریخی ندارد؛ 3. باید بین اعمال دین داران و نگرش های متافیزیکی آنها تمایز قائل شد. دین داران رفتارهایی از خود بروز می دهند که مغایر با دیدگاه های متافیزیکی آنهاست و البته چنین مغایرتی، هیچ اشکالی ندارد؛ بنابراین بروز عدم انسجام گزاره ای در دین، امری معمول است و نمی توان دخالت الهی را صرفاً بدین جهت مردود شمرد.
آفرین و نفرین در آثار ایرانی باستان و میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرین و نفرین(دعا و لعن) از بن مایه های دینی، فرهنگی، اسطوره ای و ادبی است که از دیرباز، همگام با هم، از ادبیات قبل از اسلام تا شریطه های قصاید مدحی و انواع مختلف ادبی استمرار یافته است. هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، بررسی وجوه مختلف آفرین و نفرین در آثار دوران پیش از اسلام(باستان و میانه) است. از همین منظر، با توجه به آثار ایرانی باستان(اوستا و کتیبه های هخامنشی) و آثار اشکانی و پهلوی دوران میانه(کتیبه های شاهان و رجال ساسانی، کتاب های کارنامة اردشیر بابکان، یادگار زریران و ...)، انواع دعا و نفرین استخراج و از جنبه هایی مانند نقش آن در پیشبرد کارها، اهداف، درخواست کنندگان، بلا یا نعمت های درخواست شده، کارکردها و جنبه های بلاغی آن بررسی شده است. در اوستا این دو مقوله به خصوص آفرین و دعا در بخش های نیایشی آن بسامد گسترده ای یافته که بیشتر در راستای اهداف، تعالیم، اندیشه ها و آموزه های مذهبی قرار گرفته و موجودات اهریمنی نفرین و موجودات اهورایی مورد دعا واقع شده اند. در کتیبه های هخامنشی دعا و نفرین، از یکسو هدف ترغیبی و گاه تحذیری در خصوص پاسداشت کتیبه ها دارد و از سویی دیگر حس وطن دوستیِ پادشاهان را با بسامد فراوان دعاهای نیک نسبت به کشور نشان می دهد. در کتیبه های دوره میانه نفرین دیده نمی شود، اما دعا همچنان استمرار یافته که بیشتر متضمن طلب عمر طولانی و پیرورزی بر دشمنان است. در کتاب های این دوره دعا و نفرین بیشتر کارکردی ادبی داشته و نشان گر حالات عاطفی شخصیت ها در موقعیت های مختلف روایی است.
جایگاه دعا در تصویرهای گوناگون از خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها تصویرهای گوناگونی از خدا دارند و بر اساس آن تصویر، الگویی از رابطه را بین خود و خدا را پدید می آورند. در این مقاله، نُه تصویر از خدا را در فرهنگ اسلامی معرفی می کنیم و بعد بر اساس سه معیار سنخیت، شخصیت و نوع رابطه به بررسی جایگاه دعا در این تصویرها می پردازیم. این نُه تصویر عبارت اند از تصویر فیلسوفان، تصویر اشاعره، تصویر معتزله (شامل دو تصویر)، تصویر فقیهان، تصویر زاهدان، تصویر عارفان خائف، تصویر عارفان وحدت وجودی و تصویر عارفان عاشق. به نظر می رسد تنها در تصویرِ عارفان عاشق از خداست که انسان می تواند رابطه ای صمیمانه و دوستانه با خدا داشته باشد؛ زیراکه در این تصویر، انسان موجودی است دارای قابلیتِ هم جنس شدن با خدا و خدا هم، با وجودِ منزه بودن، موجودی متشخص است؛ لذا الگوی رابطة انسان و خدا از نوعِ من – تو است و تنها در چنین رابطه ای است که دعا جایگاه واقعی خود را بازمی یابد. در سایر تصویرها یا خدا دارای شخصیت نیست، یا انسان تا حد یک شئِ بی ارزش تنزل می یابد و یا اینکه بین انسان و خدا هیچ سنخیتی وجود ندارد.
تبیین شیوه های تربیتی امام رضا(ع) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفة رضویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۷
53-79
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف ائمه اطهار (ع) ترویج معارف دین اسلام، بسترسازیبرای تعمیق این معارف و تربیت جامعة اسلامی برای نیل به کمال و سعادت است. بی شک این راهبرد از طریق اقدام های متعددی انجام می شده که یکی از آنها، آموزش دعا و ترویج آن به مناسبت های مختلف در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی در میان افراد جامعه است. در این مقاله تلاش بر این است تا با مطالعة روشمند و تحلیلی گزاره های بیان شده در ادعیة امام رضا (ع) ، نقش و کارکردهای این ابزار دینی و فطری در راستای تربیت افراد جامعة اسلامی، بازشناسی و استخراج شده و مُدل کلی و شیوه های تربیتی مدنظر آن امام (ع) ، برای چگونگی هدایت افراد و جامعة اسلامی، که همان تحقق سبک زندگی اسلامی است، تبیین شود. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، در ابتدا قالب های بیانی و جهت گیری های هر یک از ادعیة رضویه استخراج و طبقه بندی موضوعی شده و سپس به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته ایم تا نظام حاکم بر این ادعیه را شناسایی کرده و به کشف راهکارهای تربیتی و بومی سازی آنها در نظام آموزشی جامعه و ترویج سبک زندگی اسلامی نائل شویم.
تحلیل قرآنی برجسته ترین بایسته های خواهانی از خداوند در زیارتنامه های امام رضا(علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۱
63-90
حوزه های تخصصی:
از برجسته ترین جنبه های زندگی انسان، چگونگی ارتباط با خالق هستی، سختن گفتن، نحوه دعا کردن و مسألت کردن از بارگاه الهی و تنظیم روابط خود با او و سایر انسان ها بوده و متون دینی، بهترین عرصه دستیابی وی به این موارد است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر تلازم قرآن و عترت(علیهم السلام)، برجسته ترین بایسته های خواهانی از خداوند در زیارت نامه های امام رضا (علیه السلام) را بر اساس آموزه های قرآنی، تحلیل نماید. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بخش قابل توجّهی از زیارت نامه های امام رضا(علیه السلام)، مناجات و عرض حاجت به درگاه خداوند است که تعالیم عظیم و لطیف آن- شامل بر درخواست استغفار و رجوع به خداوند، گشایش رزق، متخلّق شدن به اخلاق الهی، قرار گرفتن در زمره شکرگزاران نعمت، فدا شدن در راه امام، حضور در میان اولیای الهی، محبّت ورزی به اهل بیت(علیهم السلام)، در صف گواهان قرار گرفتن، رهایی از سختی و غم، شفیع شدن اهل بیت(علیهم السلام) و محروم نشدن از عطایای الهی- انعکاسی از مفاهیم والای آموزه های قرآنی است.
جایگاه نماز در کلام امام سجّاد (علیه السلام)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، جایگاه نماز در کلام امام سجّاد (علیه السّلام) است؛ که به بحث پیرامون اهمیّت نماز، تعقیبات آن، اوصاف نمازگزاران، آثار و موانع درک حقیقت نماز می پردازد. هدف از این پژوهش، آشنایی بیشتر جامعه ی شیعی با دوران امامت امام سجّاد (علیه السّلام) و اقدامات ایشان در راه تبلیغ دین، بیان سیره و جمع آوری منسجم سخنان و رهنمودهای امام (علیه السّلام) در زمینه ی نماز از طریق مطالعه ی منابعی مانند صحیفه ی سجّادیه و شروح آن، بحارالانوار و ... می باشد. با مطالعه ی دعاها وسخنان امام (علیه السّلام) دریافت می شود که ایشان از طریق بهترین راه ممکن در آن روزگار فاسد، به تبیین نماز، پرداختند؛ با محتوای غنی دعاهای مرتبط با نماز، به آموزش غیر مستقیم آن اقدام کردند و نگذاشتند دسیسه ی دشمنان در انحراف دین به ثمر نشیند. با این اقدامات، باعث رشد فکری جامعه شدند که مقدمه ای برای دوران امامت امام باقر (علیه السّلام) و امام صادق (علیه السّلام) بود. بنابراین می توان گفت: ایشان در قالب ادعیه (صحیفه، ابوحمزه و ...) وبیاناتی هم چون «رساله ی حقوق» به طور مستقیم و غیر مستقیم، جامعه را به نماز (اعم از واجب و مستحب) تشویق نموده و آفات و موانع درک آن را بیان کرده اند.
نقش نماز و دعا در تقویت بهداشت روانی
حوزه های تخصصی:
آگاهی از عواملی که به ارتقای سلامت انسان کمک می کند ، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بر مبنای این آگاهی آدمی می تواند از هر عامل مخرب ، سلامت و شادابی خود را برهاند و همواره جسم و روانی برخوردار از تعادل و سلامت و همراه با شادابی واقعی داشته باشد . آن چه در اسلام بر آن تأکید شده این است که انسان نباید با رفتارهای خود زمینه گرفتار شدن در دام بیماری های روانی را فراهم کند .پژوهش های زیادی نشان داده اند نماز و دعا می تواند مسائل و مشکلات روحی و روانی انسان را کاهش دهد. علت تأکید اسلام بر ذکر پیوسته ی خداوند ، این است که انسان در خلال زندگی دنیوی ، لحظه به لحظه ممکن است استرس ها و فشارهای روانی گوناگونی را تجربه کند ، که غلبه بر آن ها به تدریج از قدرت روحی و روانی انسان کاسته و زمینه را برای ایجاد بیماری های خطرناک روانی و گاه جسمی فراهم می سازد . بنابراین انسان باید با ارتباط دادن خویش به منبع و سرچشمه ی هستی و استمداد قلبی از او و در سایه ی دعا و نیایش پیوسته بر قدرت روحی و روانی خود بیفزاید . بنابراین باید تمامی اوامر و نواهی خداوند را درتقویت بهداشت روان همواره نصب العین خود قراردهیم وبرای اجرای آن از خداوند استمداد جوییم . روش تحقیق از نوع کتابخانه ای با مراجعه به آیات قرآن ، تفاسیر و روان شناسان بهداشت روان به تحلیل و توصیف آن پرداخته شده است.
تاثیر مبانی هستی شناسی صدرا در تبیین مساله دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
91 - 117
حوزه های تخصصی:
دعا یکی از عالی ترین مضامین الهی است که همیشه مورد توجه بشریت بوده است و هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خویش به معناشناسی و مسایل پیرامون آن پرداخته است. در نگرش به مسأله دعا از نظر ملاصدرا، نباید پیش فرض های وجود شناختی و هستی شناسی وی را نادیده گرفت. بی شک نگاه صدرا به مسأله دعا، گسسته از مبادی هستی شناسی ایشان نمی باشد. اصالت وجود، تشکیک خاصی وجود، حرکت جوهری، نظام علی معلولی هستی، رابط بودن وجود ممکنات و امکان فقری آنها و وحدت شخصی وجود، از جمله مبانی ای می باشند که اضلاع سه گانه وجودی دعا (داعی، مدعو و مطلوب) را در حکمت متعالیه تحت تأثیر قرار می دهند. در این نوشتار تلاش شده است با توجه به مبانی هستی شناسی صدرا، مسأله دعا مورد تحلیل و پردازش قرار گیرد. لذا ضمن تبیین مفهوم ها و مبانی ایشان، کوشیدیم تا با واکاوی این مبانی، علاوه بر به تصویر کشیدن ارتباط آن دو، تحلیلی نو و منطبق بر اصول هستی شناختی از مسأله دعا ارایه نماییم
تحلیل فلسفی رابطه قضا و قدر با مسأله استجابت دعا از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
113 - 135
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم عمیق در ادیان توحیدی و اسلامی، فرهنگ دعا و نیایش است. اگر حقیقت دعا و استجابت آن به خوبی تبیین نگردد، ابهاماتی با برخی مباحث کلامی همانند پذیرش نظام قضا و قدر الهی به دنبال خواهد داشت. در پژوهش حاضر با رهیافتی فلسفی-عقلانی بر مساله استجابت دعا در حکمت متعالیه، یکی از ابهامات اساسی یعنی رابطه استجابت دعا و نظام قضا و قدر را مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله سعی نمودیم تا در تحلیل و تبیین مساله استجابت دعا و رابطه آن با نظام قضا و قدر، رویکرد هستی شناسی ملاصدرا به عالم هستی و مراتب سیر وجودی و معرفتی ایشان را نیز لحاظ نماییم. پرسش اساسی این جستار عبارت است از "بر اساس مبانی فکری ملاصدرا چه نسبتی میان نظام قضا و قدر الهی و مساله استجابت دعا برقرار است؟" برخی از نکاتی که در این پژوهش بدان دست یافتیم عبارت است از این که استجابت دعا نه تنها با نظام قضا و قدر الهی در تناقض نبوده بلکه به عنوان بخشی از این نظام، به منزله اسباب و وسایطی است که سبب وصول داعی به مقصد می گردد. لذا هر چند برخی علل و روابط مبهم و ناشناخته ای در تحقق مطلوب و استجابت دعا موجود می باشد، اما دعا و استجابت آن خارج از نظام علی معلولی عالم که در راستای همان قضا و قدر الهی است، نمی باشد و نوعی وحدت میان علت استجابت دعا و قضا وقدر برقرار است.
بررسی اسلوب دعایی در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۷
145 - 177
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اسلوب ادبی در صحیفه سجادیه است. نزد اهل صناعت و فن، اسلوب عبارت است از طریقه ای که ترکیب ها بر طبق آن ساخته، یا قالبی که ترکیب ها در آن ریخته می شوند... پس هر فنی از سخن، اسلوب خاص خود و سبک های متفاوت دارد؛ روشی خاص که یک هنرمند از طریق آن، افکار، عواطف و انفعالات درونی خود را به دیگران منتقل می کند. چنان که می دانیم، انسان ها در تعبیر امور درونی، نه تنها با هم متفاوتند، بلکه در تفسیر یک موضوع و اندیشه نیز هم سو نیستند. اسلوب، یک عنصر مهم در ادبیات است و در بسیاری مواقع، نقش لاینفکی از ادبیات را ایفا می کند. همچنین، این عنصر را می توان در تمام کارها نقش داد، به طوری که خداوند تعالی نیز اسلوب را در قرآن به شیوه های مختلف آورده است؛ آنجا که خداوند به موسی و هارون فرمان می دهد که با فرعون با اسلوب و شیوه ای خاص برخورد کند، شاید متذکر شود و بترسد: Pاذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى * فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَىO (طه/43 44). این سؤال به ذهن خوانندگان متون اسلامی، از جمله صحیفه سجادیه و نهج البلاغه متبادر می شود که چرا اسلوب امام سجاد(ع) با اسلوب علی(ع) در نهج البلاغه متفاوت است؟ در مقاله حاضر سعی شده است تا بر تکیه بر روش پژوهش توصیفی تحلیلی (اسنادی) با بررسی گزینشی از دعاهای صحیفه سجادیه به اسلوب ادبی یادشده و روش امام سجاد(ع)در طریقه جاجت بردن به آستان یار و طلب از ایشان بررسی شود. نتایج پژوهش نشان می دهد کهامام سجاد(ع) معانی دقیق عرفانی، فلسفی و اعتقادی را با کلامی ساده، رسا و شیوا بیان فرموده اند و با اسلوبی متأثر از قرآن، اثری شایسته فهم و درک برای همگان فراهم آورده اند و هر خواننده ای از اقشار مختلف مردم، با پرداختن به ادعیه صحیفهسجادیه، مجذوب اسلوب شیوا و روان آن می گردد و زبان ائمه معبود خویش را می خواند.
بررسی تطبیقی تأثیر دعا بر گرایش های متعالی انسان از نظر شیعه و مذهب کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دعا در مذهب شیعه و کاتولیک جایگاه ویژه ای دارد. اهمیت دعا در این دو مذهب و آثار سازندة آن و نقش مهم گرایش ها در نیل به کمال از یک سو، و اهمیت بحث تطبیقی بین این دو مذهب از سوی دیگر، نویسنده را بر آن داشت که به بررسی تأثیر دعا بر گرایش ها، که یکی از ساحت های وجودی بشر است، از نظر شیعه و کاتولیک بپردازد و وجوه تشابه و تمایز بین آنها را بیان نماید. روش بحث توصیفی تحلیلی است. دعای شیعه خواندن خدا و میل و رغبت به اوست. کمال نهایی شیعی قرب الهی است. دعای کاتولیک صعود ذهن به سوی خدا و طلب امور خیر است و کمال کاتولیکی تشبه به مسیح. دعا با تأثیر بر گرایش های متعالی انسان زمینه ساز نیل به کمال است. به فعلیت رساندن کمال طلبی، حقیقت جویی، و خداجویی از جمله وجوه اشتراک این دو مذهب، و محوریت معرفت بخشی روح القدس، اعطایی بودن محبت و امید، تأکید بر فرزندی خدا و امید در دعای کاتولیک؛ و نیز تمرکز بر معرفت بخشی از طریق محتوا به عنوان زمینه گرایش ها، اکتسابی بودن محبت و امید، تأکید بر عبودیت انسان، و توازن بین خوف و رجا در دعای شیعی، از جمله وجوه افتراق تأثیر دعا بر گرایش ها از نظر شیعه و کاتولیک است.
بررسی تطبیقی گونه های دعای شیعه و کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در مورد دعا و ویژگی های آن، از جهت محتوا، جهت صدور و مخاطب آن از جمله کارهای بایسته در دعاپژوهی است که به عنوان گونه شناسی دعا مطرح می شود. اهمیت دعا در شیعه و کاتولیک و آثار سازنده آن در نیل به سعادت و لزوم پژوهش در زمینه اصناف و گونه های آن و اهمیت بحث تطبیقی میان این دو مذهب، نویسنده را بر آن داشت که به بررسی تطبیقی گونه های دعا از نظر شیعه و کاتولیک و بیان وجوه شباهت و تمایز آنها بپردازد. روش بحث توصیفی تحلیلی است. گونه های دعای شیعی و کاتولیک بر اساس صدور، محتوا و مخاطب مورد بررسی قرار می گیرد. مهم ترین نتایج این پژوهش، تشابه محتوایی دعای شیعه و کاتولیک در برخی موارد، مانند تجلیل خدا و حاجت خواهی، و تمایزی مانند تجلیل توحیدی یا تثلیثی، توسل یا شفاعت است. مخاطب دعای شیعه خداوند و بالتبع و به شکل طولی پیامبر و ائمه هستند، اما دعای کاتولیکی سه وجود خدای پدر، پسر و روح القدس را به شکل استقلالی مورد خطاب قرار می دهد.
تحلیل پاسخ مرتضی مطهری و ونسن برومر در مسئله شفاعت و خیرخواهی خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موزه شفاعت در سنّت اسلامی به معنای درخواستِ شخص برای آمرزش دیگری است و در سنّت مسیحی علاوه بر آمرزش، مواردی همچون اعطای خیر به دیگری را نیز شامل می شود. استاد مرتضی مطهری و ونسن برومر پذیرش شفاعت را، با اِشکال برتر بودن رحمت شفیع نسبت به رحمت خداوند و مقید شدن خیرخواهی خداوند، مواجه می دانند. مطهری پاسخ این اِشکال را در گرو توجه به سلسله وار بودن نظام جهان و اعطای خیرات به موجودات در قالب نظامی طولی می داند. شفاعت علّت ایجادی آمرزش نیست، بلکه صرفاً علّت اِعدادی برای اِعطای آمرزش از سوی خداوند است. برومر برای پاسخ به اِشکال، اذن خداوند برای مشارکت انسان در خیررسانی به دیگران را در قالب دعا مطرح می کند. از نگاه برومر، خداوند عالَم را به گونه ای قرار داده است که انسان از طریق دعا، ضمن برقراری رابطه ای عاشقانه با خداوند، می تواند در برآورده کردن دعا نیز مشارکتی فعالانه با قدرت الهی داشته باشد. به این ترتیب، مطهری و برومر با پاسخ های خود، شفاعت و مطلق بودن خیرخواهی خداوند را سازگار می دانند. در نگاه هر دو، عالَم دارای نظامی است که در آن انسان ها می توانند با اذن الهی در رساندن خیر به دیگران، نقش ایفا کنند.
دعا و نیایش در لیلی و مجنون نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
273 - 293
حوزه های تخصصی:
پیوند انسان با خداوند از طریق دعا و مناجات و رازگویی های انسان با خداوند، از مهم ترین و زیباترین حادثه های زندگانی بشر است که در دین، عرفان، ادبیات و بسیاری از دیگر شاخه های دانش و معرفت بشری از آن سخن رفته است. اهمیت دعا چندان است که لفظ «دعا» و مشتقاتش 200 بار در قرآن کریم به کاررفته است و خداوند، خود امر صریح فرموده که دعا کنید تا پاسختان دهم. پدیده بسیار مهم و بنیادین دعا و نیایش در ادب دیرپای پارسی نیز جایگاه والا دارد. پیوند دیرین ادبیات و دین در ایران که نخستین نمونه درخشان این پیوند، متون اوستایی است، همواره دعا را در ردیف مهم ترین مضامین و نیز قالب های ارائه در ادبیات فارسی از دوره باستان تا میانه و نو قرار داده است. در ادب فارسی، از آثار حماسی چون شاهنامه حکیم فردوسی گرفته تا آثار داستانی از قبیل منظومه های نظامی و ادب غنایی و تغزّلی، همواره با کثرت و تنوّع به این پدیده برمی خوریم. در این مقاله برآنیم که با تکیه بر یکی از مهم ترین منظومه های داستانی پارسی، یعنی «لیلی و مجنون» نظامی گنجوی که بسیار مورد پیروی و تقلید شاعران قرار گرفته، جایگاه دعا و نیایش را در آثار نظامی به طور اخص و در ادب منظوم پارسی به طور عمومی بازنماییم و با روش توصیفی و تحلیلی، جایگاه این پدیده بسیار مهم را در فرهنگ ایرانی ترسیم نماییم.
بررسی ظرفیت ادعیه در استنباط های عرفانی (بر اساس «تحلیل محتوا»ی تطبیقی جامع السعادات و سرالاسراء)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۰ (پیاپی ۴۲)
133 - 157
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به «تحلیل محتوا»ی کتاب «سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج» تألیف مرحوم آیت الله سعادت پرور و کتاب «جامع السعادات» تألیف علامه نراقی، از نظر میزان استفاده هر یک از آن ها از ادعیه در تحلیل های عرفانی و اخلاقی اختصاص دارد تا در مقایسه ای طولی و عرضی، ضمن معرفی عملی کارکردهای تحلیل محتوا در تحقیقات حوزه متون عرفان اسلامی، به ارزیابی نقش ادعیه در استنباط آموزه های عرفانی در مقایسه با استنباط آموزه های اخلاقی در دو کتاب مذکور بپردازد. چارچوب نظری این تحقیق، نظریات «اصول استنباط» و «درایه الحدیث» درباره ارزش استنباطی ادعیه است و روش تحقیق در این نوشتار، تلفیقی از تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای است. نوع تحقیق، توصیفی تحلیلی است که در تجزیه و تحلیل، از روش کمّی و تطبیقی استفاده می کند. تحلیل محتوای این دو متن، از استفاده بیشینه هر دو منبع از ادعیه در استنباط های عرفانی نسبت به برداشت های اخلاقی حکایت دارد. همچنین این تحلیل نشان می دهد که سرالاسراء نسبت به جامع السعادات، در گستره بسیار وسیع تری از منابع ادعیه در این استنباط ها استفاده کرده و موفق شده است افق نوی منبع بودن ادعیه را برای عرفان مأثور، در رفتار پژوهشی خود به خوبی ترسیم کند. بنابراین، بر اساس این مطالعه می توان گفت از نظر این دو عرفان پژوه و اخلاق شناس، آموزه های مندرج در ادعیه، بیشتر آموزه های عرفانی را تشکیل می دهند تا اخلاقی. مشخص کردن دعاهایی که در استنباط های عرفانی بیشتر استفاده می شوند نیز از دیگر دستاوردهای این تحقیق است.
مفهوم شناسی «شفاعت» از منظر آیات و روایات و تحلیل دیدگاه علامه طباطبائی (با تکیه بر المیزان) و برخی از متفکران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۹
7 - 30
حوزه های تخصصی:
«شفاعت» به معنی «واسطه گری برای آمرزش گناه گناهکاران»، پیوسته مورد توجه فرقه های گوناگون اسلامی بوده است. اگر شفاعت به معنایی که در اذهان مردم است، در دستگاه الهی وجود داشته باشد، هم با عدل الهی در تعارض است، هم موجب نقض قوانین الهی می شود. از سوی دیگر، خداوند رحمان در قرآن مجید در آیات 48 و 123 سوره بقره، شفاعت زر و زور را در دستگاه الهی مردود اعلان فرموده است، لیکن در بسیاری از آیات، به ویژه آیه 44 سوره زمر، به صحت شفاعت تصریح نموده است و آن را منحصر به خداوند و کار گزاران او می داند. در این جستار، نویسنده نخست مفهوم شناسی شفاعت را از منظر آیات و روایات تبیین نموده، آنگاه دیدگاه علامه طباطبائی و برخی از متفکران اسلامی دیگر را به روش تحلیلی بررسی نموده است.
جایگاه دعا و نیایش در سلوک اشراقی و مناجات های شیخ اشراق با ستارگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
27 - 49
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق دارای رساله های مستقلی در زمینه دعا و نیایش است. همچنین در لا به لای آثار فلسفی وی مناجات هایی ذکر شده اند که در مجموع می توان آنها را به دو دسته نیایش (دعا و صلوات) و ستایش (تسبیح و تقدیس و سلام) تقسیم نمود. در این مقاله با بررسی انواع مناجات های بکار رفته در آثار شیخ اشراق علت توجه یک فیلسوف به دعا و نیایش مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور به توصیه های شیخ اشراق نسبت به خواندن دعا توجه شده است و دعاهای سالکان خطاب به خداوند و فرشتگان و متقابلا دعای خداوند و فرشتگان در حق سالکان در آثار شیخ اشراق بررسی شده است. بر این اساس و نشان داده شده است که دعا و نیایش بخشی از نظام حکمت ذوقی و متناسب با سلوک اشراقی سهروردی است. همچنین مضامین بکار رفته در ادعیه وی با مطالب فلسفی و حکمی سهروردی و نیز تفکر حکمت خالده وی مطابقت دارد؛ به نحوی که می توان به کمک این ادعیه، به برخی از نکات ذکر نشده در نظام مابعدالطبیعی و دیدگاه های فلسفی وی دست یافت. همچنین با بررسی ادعیه وی خطاب به سیارات آسمان و نفوس فلکی، به ارتباط این گونه دعا ها با علوم غریبه اشاره شده است و نشان داده شده است که با وجود باطل شدن نظریه افلاک و نفوس فلکی، چگونه می توان مناجات های وی با کواکب را همچنان قابل قبول دانست.