مطالب مرتبط با کلیدواژه

اشتراوس


۱.

دفاع از حقیقت (نقد و بازسازی الگوی حقیقت در عصر مدرن و تأثیر آن در فلسفه سیاسی از دیدگاه هوسرل و اشتراوس((مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه هوسرل حقیقت فلسفه سیاسی اشتراوس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۳۸۲ تعداد دانلود : ۸۶۸
هوسرل و اشتراوس دو فیلسوفی هستند که درصدد اصلاح تفکّر فلس فی و به تبع آن فلسفه سیاسی برآمده اند؛ امّا علی رغم اشتراک نظر در هدف و مبانی، چگونه و چرا هوسرل را در صف خط شکنان مبارزه با فلسفه متافیزیکی به اصطلاح سنّتی و اشتراوس را در نقطه مقابل او و رهبر فلسفه گرایی سنتی و محافظه کارانه به شمار می آورند؟ مطابق با روش اندیشه شناختی توماس اسپریگنز، هر چند این استاد و شاگرد آلمانی تبار، دارای دغدغه ای مشترک در باب افول تفکر حقیقت جوی فلسفی اند اما درک متفاوت آن ها از ریشه های این بحران و نیز تصوّر حالت کمال مطلوب، مختوم به فلسفه-های سیاسی متفاوت و بسا متضاد شده است. برخلاف هوسرل که نوعی اصالت انسان و تفاهم بین الاذهانی را بستر فکری و فرهنگی طرح خود؛ یعنی پدیدارشناسی قرار می دهد، اشتراوس از سرشت طبیعی امور سیاسی و محکوم بودن فلسفه سیاسی به قواعد خارج از کنترل انسان سخن می گوید. در نتیجه از پدیدارشناسی هوسرل گونه ای فلسفه سیاسی پسامتافیزیکی منتج می شود، که امور سیاسی را در بطن زندگی روزمره و تعاملات و تفاهمات اجتماعی و تاریخی می یابد؛ اما اشتراوس با تکیه بر فلسفه سیاسی کلاسیک، محتاطانه به دنبال پاسخ گویی به سوالات بنیادین و فراگیر سیاست، در ضمن کاوش مستمر و فروتنانه در برابر سرشت امور سیاسی است.
۲.

روش شناسی فهم اندیشه سیاسی: اشتراوس و اسکینر (مقایسه ای انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی تفسیر اندیشه سیاسی اشتراوس اسکینر طباطبائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۷۶۸
پرسش از تفسیر اندیشه سیاسی در کانون این مقاله قرار دارد. برای تفسیر اندیشه سیاسی چند شیوه مسلط وجود دارد؛ از جمله: کشف سازه منطقی متن، تحلیل گفتمان و روش های هرمنوتیکی. روش های هرمنوتیکی نیز خود به دو دسته کلان رویکردهای متن گرا و بافت گرا تقسیم می شوند. در بُعد نظری، مقاله کوشیده است تا با تمرکز بر روشِ تفسیر هرمنوتیکیِ متن، روش دو تن از مفسرین شاخص معاصر (اشتراوس و اسکینر) را با یکدیگر مقایسه انتقادی کند و ضمن شرح آرای روش شناختی-تفسیری اشتراوس، از مکتب تفسیری متن گرایی، انتقادات اسکینر علیه مکتب متن گرایی، عموماً و اشتراوس،خصوصاً را برشمارد و در نهایت توصیفی از روشِ اسکینر را ارائه کند. مقاله برای فهم بهتر انتقادات اسکینر علیه مکتب اشتراوس نمونه ای از تاریخ نگاری اشتراوسی اندیشه را از آرای تفاسیری طباطبایی ذکر کرده و چگونگی کاربرد روش اشتراوس و معایب احتمالی آن را مختصراً نشان داده است. هدف مقاله توصیف نظری و مقایسه تطبیقی دو شیوه تفسیر اندیشه سیاسی است، کاری که برای تاریخ نگاری اندیشه اهمیت به سزایی دارد. مقاله نهایتاً به این جمع بندی رسیده که در قرائت متن گرا از آرای سیاسی کاستی هایی وجود دارد که می توان با کاربست روش اسکینری برخی از آن ها را جبران کرد.
۳.

واکاوی تحول مفهومی فلسفه سیاسی بر اساس دو مؤلفه حقیقت و قدرت در اندیشه اشتراوس، آرنت و فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت قدرت فلسفه سیاسی اشتراوس آرنت فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۶۴۳
تاکنون تقریرهای گوناگونی در باب ماهیت فلسفه سیاسی عرضه شده است و پنداشت واحدی در باب سرشت فلسفه سیاسی در میان متفکران وجود ندارد. مقاله حاضر نیز درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان وجود تعبیرها و پنداشت های متفاوت در باب چیستی و ماهیت فلسفه سیاسی را توضیح داد؟ فرضیه این مقاله آن است که دگرگونی و تحول معنایی مفاهیم بنیادین حقیقت و قدرت در چارچوب الگوهای متفاوت پارادایمی و نسبت متفاوتی که ذیل پارادایم های گوناگون میان دو مفهوم یادشده برقرار می شود، سبب شکل گیری تعبیرهای گوناگونی در باب ماهیت فلسفه سیاسی شده است. جستار حاضر کوشیده تا با اتخاذ رویکرد متن گرا و با سود جستن از تحلیل مقایسه ای، ماهیت فلسفه سیاسی را در پرتو دو مفهوم بنیادین حقیقت و قدرت از جنبه انضمامی در اندیشه اشتراوس، آرنت و فوکو تحلیل کند. با این هدف، نشان داده ایم که در اندیشه اشتراوس، وجود حقیقتی استعلایی مفروض دانسته شده است. در اینجا قدرت، ابژه فلسفه سیاسی تلقی می گردد و فلسفه سیاسی به مثابه دانشی عقلی در نقش گفتارهای حقیقت ظاهر می شود. اما «آرنت»، حقیقت را از حیطه امر استعلایی به درون حوزه عمومی و حیطه مفاهمه بین الاذهانی می کشاند. بنابراین قدرت با سیاست گفت وگویی پیوند می خورد و فلسفه سیاسی از حیطه فعالیت صرف ذهنی به حیطه کنش عملی کشانده می شود. در اندیشه «فوکو» اما قدرت به مثابه پدیده ای مویرگی در پس هر معرفت سیاسی نهفته است و فلسفه سیاسی در نقش ابزاری در خدمت توجیه مناسبات قدرتی عمل می کند که معطوف به برساختن یک رژیم حقیقت است.
۴.

نقد و بررسی کتاب گفتار سقراطی کسنوفون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
لئو اشتراوس با آثار کسنوفونی خویش این نویسنده ی دوره ی کلاسیک را که به ویژه درخصوص معرفی چهره ی سقراط در محاق افلاطون قرار گرفته بود در معرض توجه خاص قرار می دهد. او معتقد است که در شناخت سقراط تاریخی، از کسنوفون به عنوان منبع مطمئن تر از افلاطون می توان استفاده کرد. گفتار سقراطی کسنوفونِ او که متن کتاب تدبیر منزل نیز ضمیمه ی آن است هم سقراط را به ما بهتر می شناساند و هم کسنوفون را؛ و نمونه ای است از به کار بستن آرای اشتراوس در خصوص نحوه ی مطالعه ی آثار فلسفی که خود در دوران پیری و پختگی اش به دست می دهد. ترجمه ی فارسی این اثر به قلم یاشار جیرانی از کیفیّت مقبولی برخوردار است و اثری اصیل با تفسیری معتبر را بر حوزه ی فلسفه باستان و معاصر اضافه می کند. نکاتی اصلاحی درباره ی ترجمه ی وی می توان ذکر کرد، که به پاره ای از آنها، به ویژه در ضمن مقابله ی چند نمونه از متن و ترجمه اشاره کرده ایم._x000D_ Leo Straus with his writing on Xenophon revives this classical writer’s fame and station, as a Socratic writer, in relation to Plato. According to Straus, we must see Xenophon as more important than Plato as a source for learning about historical Socrates. His Xenophon’s Socratic Discourse (including the English translation of Xenophon’s oeconomicus) does increase our knowledge about both Socrates and Xenophon; moreover, it is an instance of applying Straus’s views on reading philosophical writing by himself in his old age and maturity. Jeyrani’s Persian translation of this work is of acceptable quality. It is an original text accompanied by a valuable interpretation in the classical and modern philosophical literature. His translation can be made better than what it is; and we have proposed something about this, by the way of comparing a few fragments of the text and its translation.
۵.

شش مغالطه ی روش شناختی در مطالعه ی تاریخ اندیشه ی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین اسکینر اشتراوس تاریخ اندیشه ی سیاسی اسطوره ی دکترین اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۹۹
این مقاله متکفلِ معرفی و نقادیِ شش خطای رایج روش شناختی در مقامِ فهمِ تاریخِ اندیشه ی سیاسی و مطالعه ی تاریخیِ آن ها است. از این مجموعه، دو اسطوره ی «تقلیلِ پدیده های فکری سیاسی به بازنمودها و ساختارهای زبانی» و «تحلیل پدیده های فکری سیاسی بر اساسِ شباهت خانوادگی و بازی های زبانی» به ترتیب، حاصلِ کاربستِ ناروشمندِ آرای متقدم و متأخر ویتگنشتاین اند، کاربستی نسنجیده بر اساسِ تعمیم ناروای آرای متقدم و متأخر او از حوزه ی مباحث ناظر بر مسائل متافیزیکی به حوزه ی مباحثِ تجربی و نظری مربوط به علوم انسانی و اجتماعی. چهار اسطوره ی دیگر، در واقع، حالاتی گوناگون از «اسطوره ی دکترین اندیشی» اند که اسکینر آن را در آثار خود معرفی و نقد کرده است. این چهار اسطوره به ترتیب در ذیل این عناوین بررسی و سنجیده خواهند شد: «اسطوره ی زمان پریشی،» «اسطوره ی شیء انگاری،» «اسطوره ی سازگاری درونی،» و «اسطوره ی فراپیش افکنی.» این مقاله علاوه بر سنجش و بررسی این شش اسطوره ی مغالَطی، شامل یک پیش گفتار و یک پی گفتار است. در پیش گفتار، پاره ای مقدماتِ نظری و روش شناختی تمهید می شوند. دو بخشِ نخستِ مقاله دربرگیرنده ی صورت بندیِ منطقیِ دو اسطوره ی پیش گفته ی ویتگنشتاینی است. بر اساسِ خوانشی هم دلانه از رویکرد تاریخ شناختیِ اسکینر، بخش سوم مقاله به معرفی کلان اسطوره ی دکترین اندیشی و چهار اسطوره ای که از آن مشتق و متشعّب می شوند، اختصاص دارد. هریک از این چهار اسطوره در یکی از فصل های چهارگانه ی بخش سوم مقاله معرفی و نقد می شود. در پی گفتاری که در «ارزیابی و افق گشایی» پایانی، چگونگی نسبت آرای اسکینر با دو اسطوره ی ویتگنشتاینی بررسی خواهد شد و مسیر پی گیری و تکمیل مطالعه ی حاضر نشان داده می شود.
۶.

تاثیر الهیات یهودی بر فلسفه ی سیاسی اشتراوس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اشتراوس الهیات سیاسی ویرتو فلسفه سیاسی الهیات یهودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی فلسفه ی سیاسی اشتراوس، با تاکید بر عناصر الهیات یهودی است. نکته ی حائز اهمیت در تفکر اشتراوس این است که او مفاهیم الهیاتی را در معنایی فلسفی و به طور خاص ذیل فلسفه ی سیاسی بازخوانی کرده است. نقد اشتراوس به ماکیاولی در باب مفهوم «ویرتو»، اگرچه نقد «خودبنیادی انسان مدرن» است، درعین حال از مفهوم «مشیت الهی» و «تقدیر» به مثابه یک اصل اساساً الهیاتی دفاع کرده است. اگرچه اشتراوس تصریحی بر این امر ندارد که فلسفه ی سیاسی اش بر اصول الهیات یهودی بنا شده، اما فلسفه ی سیاسی او اساساً مبتنی بر عناصر الهیات یهودی است. بازتاب این ویژگی را در دو وجه فلسفه ی اشتراوس می توان مشاهده کرد: یکی تاثیر زیست جهانِ اشتراوس به مثابه یک انسان یهودی بر روش شناسی او هنگام خوانش متون فلسفه ی سیاسی کلاسیک؛ دیگری تاثیر عناصر الهیات یهودی بر مفاهیم اصلی فلسفه ی سیاسی اشتراوس. ادعای پژوهش حاضر این است که روش و مفاهیم پیشنهادی اشتراوس، ناشی از زیست جهان او به مثابه انسانی در جامعه ی یهودی است