مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
فارس
حوزه های تخصصی:
گسترش روزافزون شهرنشینی و افزایش تعداد شهرها و تغییرات کمی و کیفی آن تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر صنعتی شدن، مهاجرت روستائیان به شهرها، تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع مختلف بوده است. از دهه 20 به بعد که کشور دچار تحولات سیاسی عمده ای شد تحرک و جابجایی های داخلی در کشور نیز بسیار محسوس شد. در آغاز دهه چهل با ادامه برنامه های عمرانی دولت و اجرای اصلاحات اجتماعی توسط محمدرضا شاه این تحرک و جابه جایی در کشور شدت بیشتری یافت. هم زمان با برنامه عمرانی سوم در کشور، اصلاحات ارضی نیز که یکی از اساسی ترین اصلاحات اجتماعی شاه درزمینه بهبود زندگی جوامع روستایی بود اجرا شد. این برنامه ها موجب شدت مهاجرت های داخلی و به خصوص مهاجرت های روستایی در کشور و رشد شهرها شد. در این پژوهش سعی بر آن است تا رشد شهرنشینی و تغییرات جمعیت شهری و افزایش تعداد شهرهای استان فارس در دهه چهل و پنجاه بررسی شود. روش پژوهش حاضر توصیفی -تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای است. طبق یافته های پژوهش استان فارس که از مراکز عمده روستایی و ایلات و عشایر کشور بود در سال های دهه چهل و بعد از آن با مهاجرت گسترده روستائیان به شهر و اسکان ایلات و عشایر در شهرها مواجه شد. شیراز مرکز استان پذیرای بیش از 50 درصد مهاجرین داخلی استان و خارج از استان بود. گسترش جمعیت شهری در شیراز موجب توسعه فیزیکی شهر، پیدایش و رشد پدیده حاشیه نشینی در آن شد.
توسعه ی موقوفات و آبادگری زنان در دوره نامسلمانی ایلخانان «منبعی برای مطالعه و آموزش تاریخ»
حوزه های تخصصی:
امروزه افزایش حس مسئولیت پذیری دانش آموزان یکی از دغدغه های سیستم های آموزشی در سراسر دنیا است. بدیهی است بدون داشتن شهروندانی خیر، یک جامعه نمی تواند به توسعه ی مدنی مطلوب دست پیدا کند. یکی از راهکار های علاقه مند سازی دانش آموزان و دانشجویان به فعالیت های داوطلبانه نظیر وقف، استفاده از رویدادهای تاریخی و تبیین نقش خیرین تاریخی در آبادگری سرزمین خود است. موقعیت مناسب زنان در ساختار حکومت مغولان واهتمام ایشان به فعالیتهای نیکوکارانه بعنوان نمود معنویت و البته نمایش قدرت، شرایطی پدید آورد که مورد استفاده مطلوب زنان خاندان حاکمه محلی قرار گرفت. در این جهت خواتین مسلمان دربارهای سلغری و قراختایی با بهره گیری از ملاحظات مورد نظر ایلخانان و همنوا با راهبرد کلی فرهیختگان ایرانی برای مواجهه با مغولان نامسلمان و مهار رفتارهای غیر مدنی آنان، به سنت مألوف وقف و معموری ولایات پرداختند و تجربه کارآمدی برجای نهادند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر این مدعاست که: نظر به نامسلمانی حاکمان مغولی، مبادرت زنان مسلمان دربارهای اسلامی فارس و کرمان به وقف و فعالیت های آبادگرانه، موجبات برتری حیات مدنی در مقابل حیات ایلی، احیا و تداوم سنن ایرانی- اسلامی، هماوردی با سلطه مغولان نامسلمان و غیرمستقیم اسلام پذیری آن ها را فراهم آورد. از این رو، با اهتمام به زمینه های نظری و تاریخی موضوع، چگونگی، چرایی و پیامدهای رویکرد مذکور را مورد بررسی قرار می دهد. لذا، تبیین جایگاه واقفین زن و پیامدهای وقف در دوره ی ایلخانان در آموزش تاریخ، می تواند انگیزه ی فراگیران برای شرکت در فعالیت های داوطلبانه مدنی را افزایش دهد. همچنین پرداختن به این قبیل مسائل بر جذابیت و کاربردی بودن آموزش تاریخ می افزاید.
تحلیل جایگاه درخت کنار در فرهنگ، ادبیات و باورهای عامیانه فارس با تکیه بر شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
123 - 148
حوزه های تخصصی:
در ایران درخت کنار، بیشتر در مناطق جنوب می روید و ریشه هایی سخت و زمین گیر و تنه ای استوار دارد. برگ آن ارزش اقتصادی دارد و میوه آن نیز خوراکی است. در فارس، کنار را درختی مقدس می دانند و معمولاً این درخت را در جوار امامزادگان، آتشکده ها، قبرستان ها و سایر اماکن مذهبی و دینی می توان مشاهده کرد. حضور درازدامن این درخت در اساطیر و ادیان، نقوش مختلفی را به آن در فرهنگ عامه داده و منجر به برخی باورها چون: تقدّس، جاودانگی، تناوری، بقا و دیرسالی، ریشه داری، باروری و زایش و نماد بلندی مرتبه شده که به ادبیات عامیانه نیز راه یافته است. در رسوم عامه نیز درخت و اجزای آن در مراسم تولد، سوگواری و اعیاد مذهبی مثل آیین شب برات، حضوری گسترده دارند. در فرهنگ عامه از درختان کنار به عنوان تعیین مرز و نشانگر نیز استفاده می شد و واژه کُنار در پهلوی به معنای مرز بوده و مرزبان، کنارنگ خوانده می شده است. در فرهنگ شفاهی شهرستان جهرم، درختان کنار کهنسال دارای نامند که علاوه بر جنبه تعیین مرز می توان با باور به انسان پنداری و تقدّس این درخت مرتبط دانست. این مقاله با بررسی میدانی و کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی جایگاه و اهمیت این درخت در فرهنگ، باورها و ادبیات عامیانه مردم فارس با تکیه بر مردم جهرم پرداخته و ضمن بیان نمونه های مختلف، آن ها را تحلیل و تشریح کرده است.
بازشناسی ریشه های تزئینات گچ بری خانه های چهارصفه روستای دوسیران (استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
157 - 171
حوزه های تخصصی:
معماری خانه های روستاهای ایران حاوی انگاره هایی است که به ریشه های تاریخی آن ها اشاره دارد. یکی از این انگاره ها، تزئینات داخلی آن هاست. در این تحقیق پس از معرفی خانه های چهارصفه با قدمت دوره ایلخانی در روستای تاریخی و هدف گردشگری دوسیران، از توابع شهرستان کوه چنار در استان فارس، به مطالعه تزئینات گچبری آن ها پرداخته می شود. نگارندگان بر این عقیده اند که تزئینات خانه های تاریخی دوسیران، علی رغم قرارگیری در منطقه ای روستایی که کم تر مورد توجه بوده؛ ویژگی های بارز گچ بری ابنیه های فاخر ایلخانی و برخی خصوصیات قابل ملاحضه گچ بری اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی را داراست و سیر تاریخی هنر گچ بری کشور را به طور قوی نشان می دهد. لذا نگارندگان با هدف ریشه شناسی این تزئینات و گرایش های زمینه ساز ساخت آن ها، به مطالعه و بررسی کالبد و موتیف های تزئینات نام برده و پیشینه به کارگیری این موتیف ها در تاریخ گچ بری کشور پرداخته اند. سوال های تحقیق عبارتند از: 1- الگو و سازماندهی هندسی کتیبه های چهارصفه های دوسیران به چه شکلی است؟ و 2- تزئینات گچ بری چهارصفه های روستای دوسیران ریشه در چه دورانی دارد؟. روش تحقیق تفسیری- تاریخی است. داده های تحقیق از طریق پیمایش میدانی و اسناد کتابخانه ای به دست آمده است. ابزار تحقیق نیز استنتاج منطقی و مقایسه تطبیقی است. نتایج نشان داد کتیبه های موردمطالعه به سه گونه مستطیل ساده سطربندی شده، مستطیل عمودی دارای طاق نما و مربع های انتظام یافته براساس قطرهایشان، تقسیم می شوند. این کتیبه ها موتیف های مشابه گچ بری اواخر دوران ساسانی تا اوایل دوره اسلامی و ویژگی های شاخص گچ بری ایلخانی نظیر: کاربرد شکل طبیعی گیاهان، نقوش پالمت و انار، تکنیک لانه زنبوری، گره هندسی به عنوان تزئین، مقرنس گچی، خط ثلث، نقش روزت و شاه عباسی و... را دارند و در آن واحد تداوم و تفاوت های هنری دوران مختلف بازه زمانی نام برده را به خوبی نشان می دهند.
تقسیم بازار مشتریان کتابخانه های عمومی بر مبنای وفاداری به روش تحلیل خوشه ای کا- میانگین (مطالعه استان های لرستان، فارس، و خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۱
88 - 103
هدف : هدف این پژوهش تقسیم بازار مشتریان کتابخانه های عمومی سه استان لرستان، فارس، و خوزستان بر مبنای مفهوم وفاداری است.
روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه پژوهش اعضای کتابخانه های عمومی سه استان لرستان، فارس، و خوزستان هستند. با توجه به روش آماری پژوهش تعداد 350 پرسشنامه توزیع گردید و تجزیه و تحلیل نهایی روی 300 پرسشنامه برگشتی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته است (الفای کرونباخ = 874/0). در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس و با روش های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای کامیانگین انجام شد.
یافته ها: با اجرای تحلیل عاملی، 5 عامل (با مجموعاً 157/64 درصد از کل واریانس) شناسایی شدند. با اجرای تحلیل خوشه ای کامیانگین، دو خوشه تشکیل شد که به عنوان "وفاداران نگرشی و رفتاری" و "مشتریان خنثی" نامگذاری شدند، خوشه مشتریان وفادار نگرشی و رفتاری، هم نگرش مطلوبی نسبت به کتابخانه دارند و میزان استفاده بالایی نسبت به خدمات و محصولات کتابخانه دارند؛ در حالی که مشتریان خنثی در هر دو بعد وفاداری در سطح متوسط قرار داشته اند. بین خوشه ها از از نظر میزان امانت کتاب و نشریات اختلاف معنی دار وجود دارد.
اصالت ارزش: بازار پژوهشی در حوزه کتابخانه های عمومی منجر به شناخت ویژگی های جامعه مخاطب شده و این مطلب می تواند منجر به ارائه برنامه های بازاریابی علمی و هدفمند، متناسب با نیازهای گروه های مخاطب مختلف شود. ضمن اینکه مشتریان وفادار سرمایه های مهمی برای کتابخانه های عمومی محسوب می شوند و شناسایی این بخش از مشتریان می تواند مزایای بسیاری برای کتابخانه ها داشته باشد.
بررسی وضعیت عمده مالکی و خرده مالکی و انواع بهره مالکانه در فارس در آستانه اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارس از نواحی عمده مالکی در کشور بود. بخش عمده ای از این ناحیه نیز قلمرو ایلات و عشایر نواحی جنوب کشور بود که خوانین آن صاحبان املاک بسیاری در فارس بودند و در حق رعایای خود ظلم و اجحاف بسیاری روا می داشتند. اراضی کشاورزی در نواحی جنوب کشور به دلیل شرایط آب و هوایی و نوع خاک آن ازنظر مرغوبیت و حاصلخیزی با نواحی شمال و غرب کشور وضعیتی کاملاً متفاوت داشت. سؤالی که در این پژوهش مطرح است این است که وضعیت عمده مالکان و خرده مالکان و انواع بهره های مالکانه در فارس در آستانه اصلاحات ارضی چگونه بود؟ طبق یافته های پژوهش، بسیاری از مالکان فارس از عمده مالکان کشور تنها در وسعت اراضی بودند؛ اراضی وسیع اما کم بازده که به دلیل کم آبی و خشک سالی های پیاپی درآمد چندانی نداشت. بنابراین عمده مالکان این نواحی با این که از بزرگ مالکان کشور بودند، اما مالکان چندان ثروتمندی نبودند و بسیاری از آن ها به دلیل مقروض بودن مجبور بودند سالانه مقداری از اراضی خود را به ثروتمندان شهری و یا تجار واگذار کنند و ازآنجایی که این مالکان به حرفه دیگری اشتغال نداشتند، به درآمد املاک و بهره مالکانه خود بسیار وابسته بودند. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی است.
لالایی ها، رسانه ای زنانه یا ملودی خواب آور کودکانه؟ (تحلیلی جامعه شناختی از لالایی های منطقه لامرد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
57 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل مضامین لالایی های منطق? لامرد فارس از دیدگاه جامعه شناسی و ترسیم وضعیت زنان در خانواده و کشف کارکردهای لالایی در منطق? مذکور می باشد. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام شده است. یافته های پژوهش در دو بخش عرضه گردیده است. در بخش نخست به مفاهیم مرتبط با ساختار خانواده و کارکرد لالایی ها در روابط زن و شوهر و در بخش دوم به کارکرد لالایی ها در روابط مادر و کودک پرداخته شده است. نتایج مطالعه، وضعیت زنان در جامع? مردسالار و سنتی را به تصویر می کشد و مدعی است که لالایی ها در چنین شرایطی کارکردهای پنهانی برای زنان داشته است. اول، فضای اعتراض برای زنان ایجاد نموده است؛ دوم، شرایطی برای گفت و شنود و بیان خواسته ها و به عبارت بهتر تسهیل روابط، مهیا ساخته است؛ سوم، فضایی برای تخلیه فشار ساختاری و روانی موجود فراهم آورده است. لذا باتوجه به نوع کارکردهای لالایی ها برای زنان، در مجموع می توان لالایی ها را به مثابه رسانه ای زنانه دانست.
تحلیل ارتباط کشاورزی با توسعه روستایی در شهرستان زرین دشت، فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه بسیاری از محققان و دانشمندان، توسعه کشاورزی را به مثابه راهبرد اصلی توسعه روستا قلمداد کرده و معتقدند که کشاورزی به عنوان منبع اصلی تامین درآمد فرصت های اشتغال، نقش اساسی در توسعه روستایی ایفا می کند. از اینرو هدف مطالعه حاضر تحلیل و ارزیابی توسعه روستایی با توجه به وضعیت بخش کشاورزی است که به صورت مطالعه موردی در مناطق روستایی شهرستان زرین دشت صورت گرفته است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی – تحلیلی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای روستایی تمام روستاههای شهرستان زرین دشت می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 348 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری طبقه ای انجام گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب اطمینان آلفای آن 75/0 بدست آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های به عمل آمده نشان می دهد که تأثیر بر وضعیت اقتصادی،تفریحی و مسکونی مهمترین اثر کشاورزی بر توسعه روستایی و عامل خدمات و فناوری کشاورزی مهمترین تأثیر توسعه روستایی بر وضعیت کشاورزی بوده است. همچنین بین توسعه روستایی، توسعه کشاورزی و سطح اطلاعات کشاورزان ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد به این معنا که بهبود یکی از عاملها، بهبود وضعیت سایر عوامل را به دنبال دارد.
نخستین صوفیان فارس و مشرب ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوّف، همواره یکی از اصلی ترین جریان های فکری تاریخ اسلام بوده است. از سوی دیگر، با نگاهی به تذکره های صوفیان سده های نخست اسلامی می توان دریافت که گاه بیش از هشتاد درصد صوفیان، ایرانی و ایرانی تبار بوده اند. در این میان، سهم خراسان بیش از دیگر مناطق ایران می باشد.
آنچه نگارندگان در این گفتار درصدد آنند، افکندن نگاهی اگرچند کوتاه، بر تاریخ تصوّف فارس در سده های دوم و سوم هجری است؛ که این نگاه، به ناچار، در حدود یک سوم سده چهارم را نیز در بر خواهد گرفت.نویسندگان، در این گفتار، نخست به چهار چهره متقدّم از صوفیان فارسی که همه و یا عمده زندگانی خویش را در سده دوم هجری به سر آورده اند، یعنی حبیب عجمی، محمّد بن یزید، ابوحلمان دمشقی و ابومحرز، و سپس به ده تن از صوفیان طبقه دوم تاریخ تصوّف فارس، یعنی صوفیان سده سوم و اوایل سده چهارم هجری پرداخته اند.
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعۀ موردی: مثلث طلایی گردشگری اصفهان، فارس، یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری از صنایعی است که فعالیت های آن تا حد زیادی بر اقتصاد کشورهای مختلف تأثیر می گذارد و در این راستا شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر به دلیل پتانسیل بالقوه ای که مثلث طلایی گردشگری اصفهان، فارس و یزد جهت توسعه گردشگری دارد، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است تا با رویکرد آینده پژوهی، شاخص های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری آن شناسایی گردند.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه با خبرگان و حرفه مندان آشنا با موضوعات گردشگری و آینده پژوهی و به کمک نرم افزار میک مک انجام گرفته است. بدین منظور در ابتدا 33 عامل اولیه موثر بر توسعه گردشگری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان شناسایی شدند و سپس با تشکیل ماتریس اثرات متقاطع و بهره گیری از نظرات پرسش شوندگان و با استفاده از نرم افزار میک مک، پیشران های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری شناسایی شدند. پرسش شوندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند و در نمونه «14» اشباع نظری شکل گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که 11 عامل «سیاست های کلان دولت»، «تعامل دستگاه ها»، «شیوه مدیریت استان»، «مدیریت تخصصی»، «برندسازی و ایجاد انگیزه سفر»، «جاذبه های طبیعی»، «آثار تاریخی و میراث فرهنگی»، «صنایع دستی و بومی»، «فرهنگ گردشگرپذیری»، «زیرساخت های حمل و نقل» و «زیرساخت ها و خدمات گردشگری» پیشران های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری در سه استان مثلث طلایی گردشگری هستند.نتیجه گیری: نتیجه پژوهش بیان می کند که می توان پیشران های مذکور را به دو دسته «سازمانی و مدیریتی» و «برندسازی» تقسیم کرد و برنامه ریزی جهت توسعه و بهبود عملکرد آنها می تواند سهم قابل توجهی در توسعه گردشگری این سه استان داشته باشد.نوآوری و اصالت: با توجه به تفاهم نامه طرح مثلث طلایی گردشگری میان استان های اصفهان، فارس و یزد و عدم بررسی پیشران های موثر بر توسعه گردشگری این سه استان در پژوهش های پیشین، از این حیث، پژوهش حاضر دارای نوآوری است که با مصاحبه با صاحب نظران مرتبط با موضوع، اصالت یافته است.
بررسی باستان شناسی بخش کردیانِ شهرستان جهرم، استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
81 - 102
حوزه های تخصصی:
کردیان یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان جهرم است که در شرق و جنوب شرقی این شهرستان قرار دارد. بررسی باستان شناسی این بخش در تیرماه سال ۱۳۹۳ انجام شد که منجر به شناسایی ۵۷ اثر از دوره های مختلف گردید. آثار و محوطه های شناسایی شده شامل دو غار، نه برج دیده بانی، نه قلعه یک چهار طاقی، پنج کاروانسر، هفت تپه محوطه، هفت بند و پل، پنج آسیاب، پنج گورستان، چهار آب انبار، دو امامزاده و یک راه باستانی بود. از دوره پیش از تاریخ هیچ تپه محوطه ای شناسایی نشد. اولین استقرارهای تقریباً گسترده در منطقه، در دوره ساسانی شکل گرفته که به نظر می رسد، دلیل این امر کنترل منابع آب از طریق ایجاد بند و بست بر روی رودخانه های فصلی، زیر کشت بردن زمین های مرغوب و همچنین تجارت دریایی از طریق خلیج فارس بوده است. از دوره اسلامی نیز استقراهای پراکنده ای شناسایی شد که احتمالاً ساکنین آنها از قنات های مختلفی که در منطقه وجود داشته برای کشاورزی و باغداری استفاده می کرده اند. در دوره صفوی و با رونق گرفتن تجارت از طریق بنادر جنوبی مسیری که به سمت جنوب ادامه داشته و از بخش کردیان عبور می کرده، از پویایی زیادی برخوردار شده که وجود کاروانسراهای متعدد و توصیف جهانگردان خارجی بیانگر این امر است. به نظر می رسد، دسترسی به منابع آب، زمین حاصلخیز و قراگیری در مسیر کاروانی - تجاریی که به بندر عباس ختم می شد، در پراکنش محوطه ها و آثار بخش کردیان در دوره های مختلف نقش بسزایی داشته است.
تعاملات فرهنگی منطقۀ بختیاری با فارس و خوزستان در دوران مس وسنگ با تکیه بر داده های باستان شناسی شهرستان لردگان
حوزه های تخصصی:
تعامل فرهنگ ها در پیش ازتاریخ ایران، همواره یکی از موضوعات مهم و پیچیده در باستان شناسی ایران بوده است. این گونه ارتباطات در مناطق گوناگون ایران نشان دهنده روابط فرهنگ ها و تأثیرات آن ها بر یک دیگر است. در طول هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، این ارتباطات گسترده تر و چشم گیرتر می شوند. در این دوران در منطقه زاگرس جنوبی، میان مناطق فارس، چهارمحال وبختیاری (منطقه بختیاری) و خوزستان ارتباطات فرهنگی نزدیکی شکل گرفت که این ارتباطات بیش از هر چیزی در مجموعه های سفالی منطقه بختیاری نمود یافته اند. «اَلن زاگارل» در بررسی هایی که در بخش های مختلف منطقه بختیاری انجام داده به این نکته اشاره می کند که در طول این دوران این منطقه تأثیرات فرهنگی زیادی را از مناطق فارس و خوزستان پذیرفته است. در این نوشتار به روابط فرهنگی ای که در طول دوران مس وسنگ در دوره شوشان قدیم/میانه/جدید خوزستان، دوره های فارس قدیم، میانه و جدید فارس و هم چنین در مراحل فرهنگی اسکندری، چله گاه، افغان، R1، لپویی، شهرک و برجویی و S17 در منطقه بختیاری شکل گرفته، پرداخته شده است و سعی گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که، آیا در طول دوران مس وسنگ ارتباطات فرهنگی میان این مناطق وجود داشته است یا خیر؟ که با توجه به بررسی های انجام شده به نظر می رسد که در طول این دوران ارتباطات فرهنگی بین این مناطق وجود داشته است. نکته ای که در اینجا باید اشاره کرد، این است که در این پژوهش تأثیرات فرهنگی دو منطقه فارس و خوزستان بر چهارمحال و بختیاری موردتوجه قرار گرفته است. تأثیرات این فرهنگ ها بر بخش های مختلف منطقه بختیاری یکسان نبوده، به شکلی که مناطق شمالی این استان در طول این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه خوزستان و مناطق جنوبی، به ویژه شهرستان لردگان طی این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه فارس بوده ا ند.
بررسی هوش هیجانی دانش آموزان شهر چابهار: نقش یک زبانه، دوزبانه و جنسیت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی هوش هیجانی دانش آموزان یک زبانه (فارس) و دوزبانه (فارس- بلوچ) دوره دوم متوسطه شهر چابهار طراحی و اجرا شد. این پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر چابهار مشغول به تحصیل در سال 95-1394 است که به صورت نمونه گیری طبقه ای برابر تعداد 240 دانش آموز (120 فارس و 120 بلوچ) موردمطالعه قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شات و مألوف (1998) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری T مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره با کمک نرم افزار spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه و جنسیت تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ اما از بین مؤلفه های هوش هیجانی در دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه در مؤلفه تنظیم هیجان تفاوت معناداری به لحاظ آماری مشاهده شد، دانش آموزان دوزبانه از تنظیم هیجانی بالاتری نسبت به دانش-آموزان یک زبانه برخوردار بودند. هم چنین دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر نیز از تنظیم هیجان و ارزیابی هیجانی بالاتری برخوردار بودند.
مختصری از زندگی نامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ (ع)
حوزه های تخصصی:
حضرت سید امیر احمد علیه السلام مقلب به «شاه چراغ» و «سیدالسادات الاعاظم» فرزند بزرگوار حضرت موسی بن جعفر (ع) و برادر امام علی بن موسی الرضا است. پسران امام هفتم علیه السلام بنا به مشهور نوزده نفر می باشند. حضرت احمد بن موسی (ع) و محمد بن موسی (ع) از یک مادر که «ام احد» خوانده می شد متولد گردیدند. ما در این مقاله به بررسی مختصر از زندگی نامه حضرت احمد بن موسی «شاه چراغ» می پردازیم.
نخل ماتم فارس؛ تمثیلی از سوگواری بر امام حسین (ع) (نمونه مطالعه: شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
145 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این مقاله اثبات این موضوع است که نخل به عنوان نماد ایزدی قربانی شونده در مناطق نخل خیز فارس به ویژه در شهرستان جهرم، در آیین های سوگواری امام حسین(ع) به صورت حقیقی و نمادین کاربرد داشته است. روش تحقیق: روش انجام این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و مشاهدات میدانی است. یافته های تحقیق: بر اساس یافته ها، آیین های سوگواری از آیین های بسیار کهن تاریخ بشر است. نگاهی خاستگاه این رسوم نشان می دهد آیین های سوگواری عمومی و مشهور، از منشاء اسطوره های زایش و رستاخیز مایه گرفته و ادامه یافته اند. در اساطیر، ایزدی نباتی قربانی می شود تا خونش ضامن حیات و برکت بخش باشد که حاصل این قربانی یا خودنثاری ایزدی، به نوعی تکرار عمل کیهان آفرینی و پیدایش و تکوین جهان هاست. ایرانیان روح واقعه عاشورا را لمس کرده اند و این دیده ها، الگوهایی کهن را در ذهن تاریخی ایشان بازآفرینی کرده است تا این واقعه را علاوه بر حادثه ای در پهنه تاریخ، رخدادی ازلی و ابدی بینگارند. در فرهنگ ایرانی، پیکره نخل به پیکره انسان تشبیه شده و از سویی نیز نمادی از ایزد شهید بین النهرین، یعنی دوموزی است. خون امام حسین(ع) بسان سیاوش و سایر قهرمانان که ناجوانمردانه و مظلومانه کشته شده اند، برکت بخش سایر قیام هاست، بنابراین در اذهان و آیین های ایرانی، درخت نخل که نماد ایزدی گیاهی قربانی شونده است و در عزاداری های اساطیری به کار می رفته، نماد شهادت امام حسین(ع) نیز قرار می گیرد و قربانی می شود. نمونه مورد مطالعه این تحقیق، شهرستان جهرم، از شهرهای کهن و نخل خیز فارس و جنوب ایران است که در منابع مکتوب کهن نیز از کیفیت خرمای آن تعریف شده است. تا بدانجا که سیاحان در دوره صفوی، این شهر را جنگل نخل نامیده و از کیفیت درختان نخل، شکل و خرمای آن بسیار سخن گفته اند. با این حال در تحقیقاتی که درباره نخل انجام شده، به ریشه های اسطوره ای و سنن مرتبط با این درخت در فارس یا جهرم اشاره نشده است.نتایج تحقیق: بر اساس نتایج به دست آمده، نخل ماتم هم تمثیلی از امام حسین(ع) و هم نماد شیئی مقدس، یعنی تابوت شهدا، در آیین های سوگواری محرم در فارس است. این مراسم نیز، مانند بسیاری از عزاداری های آیینی، هم نوعی اعلام سوگواری و ماتم در پی به شهادت رسیدن امام حسین(ع) و همراهی و حمایت و هم نوعی ابدی دانستن امام حسین(ع) و قیامش است. شیوه هایی چون: نخل ماتم، تابوت و کتل و... از اشکال نمادین آیین عزاداری محرم در جهرم است که در تمام آن ها از گذشته تا کنون نخل وجود داشته است. این سنت ها با سایر سنن مناطق جنوب فارس مانند لار، لامرد، خاوران و... که نخل خیزند نیز در برخی موارد تطابق دارد. محصولات حاصل از نخل چون خرما، حلوا، نان های شیرین و... نیز در مراسم عزاداری امام حسین(ع) در فارس و جهرم به صورت نمادین برای شادی روح درگذشتگان استفاده می شوند که آن ها نیز ریشه در اساطیر دارند.
بررسی اثربخشی درونی و بیرونی دوره های آموزشی GIS در حوزه مهندسی کشاورزی، عمران و زمین شناسی؛ مطالعه موردی استان فارس
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۵۲
67 - 86
هدف کلی از انجام یافتن این تحقیق بررسی میزان اثر بخشی درونی و بیرونی دوره های آموزش سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای کارکنان ادارات شهرستان شیراز در حوزه کشاورزی، عمران و زمین شناسی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارشناسان سازمانهایی است که دوره GIS را گذرانده اند و از روی فهرست به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر رئوس محتوای دوره برای سنجش اثربخشی درونی و کیفیت کارایی برنامه در محیط کار به منظور سنجش اثربخشی بیرونی آن بوده است. نتایج نشان می دهد که در اثربخشی دوره های آموزش GIS از نظر جنسیت، زمینه های تحصیلی، سابقه کار و زمینه کاری معنا وجود ندارد. از نظر "استفاده فنی" بین شاغلان گروههای کشاورزی و فنی مهندسی معنا وجود دارد.
معماری و نظام استقراری سکونت گاه های فصلیِ جوامع دام پرور-کشاورز دوره باستانِ متاخر در جنوب فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
157 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی طیف گسترده ای از مولفه هایِ مادی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر می پردازد که در یک محدوده 250 هزار هکتاری در جنوب غرب استان فارس واقع شده اند. مولفه هایِ نام برده متشکل از معماری هایِ مسکونی، دیوارها، تراس بندی ها قنات ها و سازه هایی با کاربرد نامشخص و البته سفال هایِ گونه نمایِ دوره باستانِ متاخر است. ساختار این مولفه هایِ مادی در کنار تطبیق متغیرهایِ اقلیمی در دوره باستانِ متاخر و زمان حال، به ما این اطمینان را می بخشد که مولفه هایِ نام برده متعلق به جوامع متحرکی از دوره باستانِ متاخر هستند که بخشی از سال را در این حوزه سکونت داشته اند. افزون بر این، ساختار معماری و نظام استقراری منزل گاه های فصلی و رابطه مستقیم آن ها با مراتع و همچنین سیستم کنترل آب جهت کشتِ دیم در دامنه های شیب دار، نشان دهنده ساختار اجتماعی و راهبرد اقتصادی (دام پرور/کشاورز) جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر است. مشخصه های منزل گاهی و سکونت گاهی و چگونگی مختصات اقتصادی و اجتماعی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر پرسش بنیادین و همچنین ارزیابیِ تواناییِ بالقوه این جامعه در پیکربندی نهادهایِ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عصر باستانِ متاخر از مهم ترین اهداف و این مقاله به شمار می آید. ضرورت این پژوهش نیز از آنجاست که باستان شناسی دوره باستانِ متاخر، در بیشتر موارد معطوف به بررسیِ شواهد به دست آمده از سکونت گاه هایِ شهری و روستایی بوده است، مطالعه یافته های به دست آمده از بررسی های میدانی صورت پذیرفته در این پژوهش می تواند درک عمیق تری از ساختار اقتصادی-اجتماعی دوره باستانِ متاخر برای پژوهشگران این حوزه مطالعاتی ایجاد نماید. بنابر این، از مطالعه نظام استقراری، ظرفیت های ساختاریِ منزل گاه ها و دیگر مولفه هایِ مادی موجود می توان این گونه استنباط به عمل آورد که جوامع دام پرور/کشاورز باستانِ متاخر به درجاتی از پیچیدگی هایِ اقتصادی و اجتماعی دست یافته و در یک نظام اقتصادی-اجتماعی بزرگتر نقشی کلیدی را ایفا می نموده اند.
ارزیابی جایگاه بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای دوره ساسانی در مناطق کوهستانی جنوب غرب ایران، مطالعه موردی: دشت ارسنجان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوطه های باستانی نشان دهنده چشم انداز فرهنگی حاصل برهم کُنش انسان و محیط بوده و متأثر از مجموعه ای از عوامل جغرافیایی، طبیعی و اجتماعی- فرهنگی هستند. به بیان دیگر سکونتگاه های باستانی به عنوان یادگارهای فضایی فعالیت های اولیه انسان ها، حامل اطلاعات در مورد سازگاری اولیه انسان و دگرگونی محیط هستند، تفسیر و آشکارسازی اطلاعات محیطی توزیع سکونتگاه می تواند شرایطی را برای درک بیشتر تعامل بین انسان و محیط در این دوران فراهم کند. در این تعامل عوامل محیطی چون ارتفاع از سطح دریا، شیب، منابع آب، پوشش گیاهی، درجه شیب و کاربری اراضی هرکدام به نوعی خود بسترهای جغرافیایی و طبیعی هستند که در پراکنش محوطه های باستانی نقش مؤثری دارند. هدف از این پژوهش ارزیابی بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای باستانی دوره ساسانی در دشت میانکوهی ارسنجان است. براین اساس شش عامل جغرافیایی به عنوان عوامل محیطی یا متغیر مستقل و مساحت محوطه های باستانی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. به منظور بررسی این عوامل، از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS و روش های تحلیل کمی از نوع آمار استنباطی با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج این تحلیل ها مشخص کرد که محوطه های دوره ساسانی با تعدادی از عوامل طبیعی وابستگی هایی را در سطح متوسط تا ضعیف و تعدادی از عوامل محیطی نیز وابستگی زیادی را نشان می دهد. در تحلیل و ارزیابی الگوهای استقراری محوطه های ساسانی با استفاده از تحلیل خوشه ای، چهار الگو به دست آمد و علاوه بر یک محوطه بزرگ در منطقه به همراه محوطه های کوچک تر اقماری آن که روستاهای بزرگ و کوچک با شیوه کشاورزی و دامداری هستند، یک الگوی دیگر نیز مشخص گردید که احتمالاً با کارکرد و محل قرارگیری آن ها در چشم انداز منطقه مرتبط است. این نوع محوطه ها به دلیل قرارگیری بر روی تپه ماهورها، بسترهای صخره ای و مناطق تقریباً مرتفع، یادآور قلعه های نظامی و یا پاسگاه های بین راهی هستند.
تحلیلی بر چند وقف نامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایل قشقایی یکی از ایلات بزرگ و کهن جنوب ایران است. استان فارس مرکز اصلی زندگی آنها است ولی از آنجا که زندگی عشایر با طبیعت پیوند خورده است، با توجه به فصل سال برای رسیدن به ییلاق و قشلاق کوچ می کنند. در دوران سلطنت فتحعلی شاه این ایل در ایالت فارس به ایلی قدرتمند تبدیل شد و جانی خان و فرزندانش ریاست آن را بر عهده داشتند که از آنها یک سند، شامل شش وقف نامه باقی مانده است. اما وقف نامه ها چه اطلاعات تاریخی در زمینه مطالعات قشقایی شناسی و سندشناسی ارائه می دهند؟ این مقاله با هدف معرفی و تحلیل شش وقف نامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی اسناد در قالب وقف نامه از خاندان شاهیلو باقی مانده اند. محدوده جغرافیایی وقف نامه ها ایالت فارس و در دوره والی گری حسینعلی میرزا فرمانفرما است. وقف نامه ها مشخص می کنند که اسماعیل خان قشقایی علاوه بر دو پسرش به نام های جانی خان و حاجی حسن خان پسر دیگری به نام رضا خان داشته است. در وقف نامه ها سهم پنج نفر از خاندان شاهیلو از املاکشان در شیراز و بلوکات ایالت فارس مشخص شده است. جانی خان و فرزندانش محمدعلی خان و مرتضی قلی خان رقباتشان را وقف کرده اند. موقوفه ها که با انگیزه های مختلفی انجام شده به صورت خاص و عام- خاص هستند. با جستجوی نام شیخ الاسلام ها و عبارت ثبت و محل های سجع های مهرها و نام محرران و ثَبات می توان فهمید که وقف نامه های قشقایی در محکمه اسلامیه شیراز و با روش خاصی تنظیم و ثبت شده اند.
ارزیابی تعادل فضایی در سیستم شهری بوشهر و فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۶۸-۲۵۷
حوزه های تخصصی:
غالب برنامه ریزان شهری، بویژه در مکتب ساختارگرایی معتقدند که پدیده های گوناگون فضای زندگی را نمی توان جداگانه و بطور مستقل از یکدیگر مطالعه کرد؛ لذا پیوستگی اساسی تئوریهای سکونتگاهی شهری و ناحیه ای را می توان در «تئوری سیستم ها» مشخص ساخت. این پژوهش با اعتقاد به اینکه تعادل فضایی در سیستم شهری استان فارس و بوشهر چه وضعیتی دارد، انجام شده است. با عنایت به ماهیت تحقیق سؤال اصلی مقاله این است که آیا در سیستم شهری منطقه بوشهر و فارس، سلسله مراتب شهری دارای تعادل فضایی می باشند، بنابراین در این رساله هدف پژوهش ضمن غنا بخشیدن و انسجام دهی به مطالعات موجود در پی به دست آوردن شواهد عینی در خصوص بررسی تعادل سیستم شهری در محدوده مورد مطالعه می باشد تا براساس آن بتوان به ارائه یک الگوی مناسب سازمان فضایی سیستم شهری دست یافت. روش تحقیق انتخاب شده برای انجام پژوهش روشی نظری -کاربردی است که در آن از تئوری سیستم ها و روشهای آمار توصیفی، استنباطی و مدل های برنامه ریزی استفاده شده است. در جامعه آماری تحقیق برای سنجش روابط جمعیتی میان شهرها 8262 نفر به عنوان آزمودنیهای تحقیق مورد ارزیابی گرفتند. در نهایت مشخص گردید که با توجه به روابط مذکور در روابط فضایی جمعیت ورودی و خروجی مراکز شهری در طبقات مختلف میزان خی دو محاسبه شده کوچکتر از میزان خی دو در جدول نقاط بحرانی است و با احتمال 05/ =a فرض صفر (Ho) را می پذیریم و پذیرش فرضیه صفر دارای این معنی است که فرض وابسته بودن یا سیستمی بودن عناصر و مراکز شهری تأیید نمی شود، بلکه مراکز مذکور به طور مستقل از یکدیگر فعالیت می نمایند و از همپیوندی و انسجام سیستمی برخوردار نمی باشند.