مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
آل بویه
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به تحلیل نسبت دو لایه فرهنگ عمومی و بنیادی در جامعه تحت حاکمیت آل بویه در سه شاخه فارس، جبال و عراق عرب بر اساس نظریه سه وجهی فرهنگ می پردازد. در این پژوهش، لایه های فرهنگ عمومی و بنیادی آل بویه به صورت یک سیستم، یعنی سیستم فرهنگ در نظر گرفته شده و تحلیل گردیده است. به منظور انتخاب چارچوب نظری برای تحلیل موضوع، از یک روش تحقیق الگویی که به تبیین چیستی و چرایی این دو لایه می پردازد استفاده شده و با ترسیم جدولی سه بعدی، به شناسایی و تعیین مصادیق خانه های جدول پرداخته شده است. مزیت روش انتخاب شده، به کارگیری مبانی تازه معرفت شناختی است که در این پژوهش با استفاده از آن، فرهنگ عمومی و بنیادی بوییان و نوع ارتباط و چگونگی تعامل آن دو، نسبت به یکدیگر تحلیل شده اند. دستاورد پژوهش گویای آن است که دو لایه فرهنگ بنیادی و عمومی بوییان، نسبت به یکدیگر خصلت زیربنایی روبنایی دارند و در تعاملی به شدت تنگاتنگ با یکدیگرند. به دیگر سخن، فرهنگ بنیادی این دوره که حکم زیر بنا را دارد، خطوط اصلی نظام اعتقادی ارزشی ایشان را ترسیم کرده و شکل عملیاتی و اجرایی شده آن در فرهنگ عمومی که در حکم روبناست انعکاس یافته است. به بیان دیگر، اگر به دقت و بر پایه شواهد به تحقیق در فرهنگ بنیادی و عمومی سده های چهارم و پنجم در عراق عرب و غرب ایران پرداخته شود، به روشنی شاهد التقاطی و تلفیقی بودن لایه فرهنگ بنیادی (اسلامی زرتشتی) و انعکاس آن در لایه عمومی به شکل تأثیرگذاری شدید فرهنگ ایران عصر ساسانی خواهیم بود. در این راستا، اطلاعات موجود با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای و مبتنی بر رویکرد تحلیلی توصیفی گردآوری شده است.
نقش موقوفات در گسترش مراکز علمی و درمانی عهد بویهیان و فرجام آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده چهارم هجری و با استقرار حکومت آل بویه در نیمه غربی ایران، از نهادهای اجتماعی و شهری حمایت شد. این نهادهای اجتماعی عمدتاً در قالب مراکز علمی (دارالعلم ها و کتاب خانه ها) و بیمارستان ها در جهت ارائه خدمات درمانی و آموزشی و بر پایه وقف در شهرها شکل می گرفتند. این پژوهش با روش مطالعه تاریخی سعی دارد تا ضمن بازکاوی نقش وقف در شکل گیری و پایداری نهادهای مزبور، عوامل مؤثر بر فراز و فرود وقفیات دوره بویهیان را در بستر تحولات تاریخی بررسی و کاوش کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که موقوفات نهادهای عصر آل بویه منبع مالی پایداری برای آن ها ایجاد کرد و زمینه های پیشرفت را در این دوره فراهم آورد. اما پس از پایان سیطره سیاسی آل بویه، به بهانه جهتگیری شیعی دارالعلم ها و کتاب خانه ها، موقوفات وابسته به آن ها در جریان رخدادهای تاریخی با آسیب مواجه شدند و درنتیجه، فعالیت آن ها با افول مواجه شد. اگرچه وقفیات مرتبط با بیمارستان ها بعضاً حتی تا اواخر دوره ایلخانان همچنان پایدار ماندند. وجود حکومت های نیمه مستقل و محلی، همچون اتابکان فارس، در برخی شهرها به دوام موقوفات درمانی بویهیان یاری رسانید.
التأثیر الفکری المتبادل بین الإمامیه والمعتزله فی عصر البویهیین(مقاله علمی وزارت علوم)
لقد کان القرن الرابع - بعد وصول البویهیین إلى سده الحکم - مسرحاً لتطورات فکریه وحضاریه واسعه، وخاصه بغداد التی کانت محلاً للعدید من الجماعات والفرق، حتى صارت مدینه لاتباع الأدیان والمذاهب الإسلامیه المختلفه، وفی هذا السیاق کانت العلاقات بین المعتزله والامامیه وعلاقاتهم الوثیقه بالبویهیین سبباً فی حصول تطورات هامه وحتی نتمکن من معرفه التأثیر المتبادل بین الإمامیه و المعتزله سنحاول فی هذا البحث دراسه التأثیر الفکری المتبادل بینهما. وعلى الرغم من أن أکثر الأبحاث الفکریه تحمل صبغه کلامیه إلا أن هذا البحث یقوم بدراستها من وجهه نظر تاریخیه، کما یقوم بدراسه کل مسأله على حده مع بیان تأثّر کل فرقه بالأخری مع ذکر الأمثله. من جدیر بالذکر أن التأثیر المتبادل المبحوث عنه هنا أعم من العلاقات الودیه والنزاعات، وبما أن علاقاتهم فی الأساس کانت مبنیه على التخاصم والن زاع ثم تحولت بصوره تدریجیه إلى علاقات ودیه وتوافقیه، لذا تمت إضافه أمثله تشیر إلی الخصام والن زاع القائم فیما بینهم آنذاک.
مطالعه تطبیقی بازتاب مضامین شیعی در آثار هنری فاطمیان مصر و آل بویه
آثار برجای مانده از فاطمیان و آل بویه نشان می دهد که فاطمیان نسبت به استفاده از مضامین شیعی در آثار هنری خود سستی نموده اند، در حالی که آل بویه در آثار خود به وفور از آن استفاده کرده و از مضامین متنوع ترین نیز در آثار خود بهره برده اند. پژوهش حاضر به روش تاریخی و توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت دلایل تفاوت در نوع بازتاب مضامین شیعی در هنر فاطمیان مصر و آل بویه انجام شده است و به این پرسش پاسخ می دهد که وجود تفاوت در نوع بکارگیری مضامین شیعی در آثار هنری فاطمیان و آل بویه ناشی از چیست؟ نتایج نشان می دهد که نگرش متفاوت فاطمیان و آل بویه نسبت به هنر، بروز تفاوت در نوع استفاده آنان از مضامین شیعی را منجر شده است؛ فاطمیان به آثار هنری به دید کالایی برای تجارت و کسب درآمد نگاه می کردند، در حالی که آل بویه نسبت به هنر نگرشی تبلیغی داشتند و آثار هنری را به مثابه ابزاری در جهت تبلیغ عقاید و نیزکسب مشروعیت مذهبی می انگاشتند.
نقش سامانیان در تحرکات سیاسی - نظامی طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ناپایدار سامانیان طی یک قرن بر طبرستان ، بی سبب و حتی بی نتیجه نبود. عنصر اصلی در سلطه سیاسی و نظامی امیران خراسان بر این ولایت، نابسامانی های گسترده پس از ظهور علویان ، تضعیف استیلای خلفای عباسی و به ویژه تبدیل طبرستان به پناهگاهی برای سرداران عاصی و مدعیان بر سامانیان بود. چنانچه استیلای نظامیان بر طبرستان در این روزگار را هر آیینه می توان در راستای سیاست ورزی و مقاصد دولت آل سامان برشمرد. در چنین هنگامه ای از آتش و خون ، بی شک شمشیر آخته سرداران دیلمی در کوره تفتیده وقایع طبرستان که از سوی سامانیان به تمهید و تدبیر دامن زده و آبدیده شده بود؛ ناباورانه ساختار دولت های دیالمه را پی ریزی نمود، تا نه تنها سرنوشت ایران؛ بلکه حیات سیاسی و نظامی سرزمین های اسلامی و خلافت را نیز دگرگون سازد . نتیجه اینکه طبرستانی که خود در آغاز قرن چهارم هجری از جامعیت لازم بر تثبیت حکومتی پایدار برخوردار نبود، بسترساز ثبات سیاسی پایان قرن چهارم گردید. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر استنادات به منابع و مآخذ است.
تأثیر اندیشه ایرانشهری در برپایی پادشاهی آل بویه با تکیه بر جغرافیای تاریخی تبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاندان بویه از شرایط سیاسی و اجتماعی دیلم و از پس زمینه فکری اهالی تبرستان، بهره جستند تا با تکیه بر روحیه جنگاوری و بیگانه ستیزی، پادشاهی تازه ای را پایه گذاری کنند. جغرافیای تاریخی تبرستان در چگونگی بهره گیری خاندان بویه از اندیشه «ایرانشهری» و «فره ایزدی»، مؤثر بوده است. پرسش اصلی مقاله این است که جغرافیای تبرستان چه تأثیری در تداوم اندیشه ایرانشهری و تأسیس پادشاهی خاندان بویه داشته است؟ این تحقیق برای بازشناسی جایگاه تبرستان در اندیشه ایرانشهری و تبیین تأثیرات آن در کامیابی بویهیان برای رسیدن به پادشاهی، از رویکرد تاریخی-تحلیلی و روش تحلیل محتوا و همسنجی منابع تاریخی بهره برده است. به نظر می رسد به سبب پیشینه تبرستان در نظام سیاسی و اجتماعی ایران باستان و شرایط جغرافیایی خاص آن، تفکر باشندگان این سامان که در سده های پس از سقوط ساسانیان همچنان با اندیشه ایرانشهری دوره باستان درهم تنیده شده بود، در پایه گذاری پادشاهی خاندان بویه تأثیر گذاشت. این بررسی نشان می دهد جغرافیای تبرستان آن را مکان امنی برای سکونت کرده بود و از این رو حاکمانش در دوران باستان استقلال نسبی داشته اند. همین روحیه استقلال طلبی و بهره گیری از پس زمینه اندیشه ایرانشهری، بعد از فروپاشی ساسانیان، موجب پایه گذاری پادشاهی بویهیان با رنگ وبوی ایرانی شده بود.
نقش نهادهای آموزشی فارس در گسترش علوم اسلامی در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل بویه در قرون چهارم و پنجم هجری(322-447) با سه شاخه: آل بویه فارس، آل بویه ری و آل بویه عراق بر بخشهای گسترده ای از قلمرو خلافت شرقی در مرکز و غرب ایران فرمانروایی کردند. این روزگار عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی است و علوم مختلف از جمله دانشهای اسلامی پله های بزرگ رونق و ترقی را زیر پا نهاد. دوره طلایی تمدن اسلامی ایرانی در کنار تعالیم و آموزه های اسلامی، و همت و پشتکار عالمان و متعلمان، دستاورد حمایتهای مادی و معنوی امیران و وزیران بویهی و محصول رفتار ملایم و توأم با تسامح و تساهل آنان با پیروان ادیان و مذاهب مختلف است. عوامل دخیل در این عرصه را می توان به اختصار چنین برشمرد: امیران دانشمند، و حمایت، تشویق و ترغیب عالمان و متعلمان، تساهل و تسامح دینی و مذهبی آل بویه و نصب وزرای دانشمند، ادیب و دانش دوست همچون خاندان ابن عمید و صاحب بن عباد، و بنیاد زیرساختها، مراکز و نهادهای علمی و آموزشی قابل برای دانشمندان و دانشجویان در مناطق مختلف خصوصاً شهرهای بغداد، ری و شیراز نشان از همت بالای این امیران در عرصه فرهنگ و تمدن دارد. مساجد، بیمارستانها، کتابخانه ها، خانقاهها و رباطها مهمترین مراکز علمی و آموزشی فارس در این دوره اند و دانشمندان، خطیبان، پزشکان و عارفان بزرگی پرورش داده و علوم و دانشهای روز را به شکوفایی و درخشش بی مثال رسانده اند. این مردان دانشی در حوزه های مختلف از جمله علوم اسلامی و در رأس آن دانشهای قرآنی و علوم حدیث به شکوفایی و رونق تمدن اسلامی ایرانی مدد رساندند. بررسی تحول و نقش نهادهای آموزشی آل بویه فارس در رونق و گسترش فرهنگ و علوماسلامی خصوصاً دانشهای قرآن و حدیث، وجهه همت این پژوهش است.
تحلیلی بر تکاپوهای مشروعیت یابی جانشینان عضدالدوله در دوره آل بویه (447-372 ﻫ.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
93 - 120
حوزه های تخصصی:
مشروعیت ازجمله مؤلفه های اساسی و بنیادین در مناسبات میان حاکمیت و مردم است. تلاش حاکمان در طول تاریخ معطوف بر توجیه قدرت از راه هایی بوده است که برای مردم قابل پذیرش باشد. حکومت آل بویه نیز برای پیشبرد قدرت خود از راه های مختلفی برای کسب مشروعیت استفاده کرده است. در پی مرگ عضدالدوله، نیمه دوم حکومت بویهیان به صحنه کشاکش قدرت های داخلی و اختلافات خانوادگی تبدیل شد. با وجود این، حاکمان این دوره به شیوه های گوناگون در پی کسب مشروعیت در جهت استحکام پایه های قدرت خود برآمدند. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای در پی واکاوی و تحلیل تکاپوهای مشروعیت یابی حاکمان بویهی در دوره پس از مرگ عضدالدوله تا سقوط این حکومت است. پژوهش حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که امیران آل بویه در حدفاصل سال های 372 تا 447 ﻫ.ق از چه شیوه هایی برای کسب مشروعیت بهره می گرفتند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که فارغ از قدرت طلبی های درون خاندانی که بر تاریخ آل بویه در این محدوده سایه افکنده است، جانشینان عضدالدوله معیارهایی چون کسب امتیازات سیاسی از خلافت، باستان گرایی و توجه به میراث کهن و کارآمدی و تأمین منافع عمومی را برای کسب مشروعیت در این دوره مدنظر داشته اند.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویّت شیعیِ امامیهِ دورانِ آل بویه در محتوای تجارب الامم مسکویه رازی(جلد پنجم و ششم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل بویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساکن منطقه دیلمان ایران بودند که در دوره ضعف خلافت عباسی ادعای استقلال کرده و با حفظ اقتدار ظاهری، خلافت عباسی بغداد را تصرف کرده و به حکومت دست یافتند. این خاندان شیعیِ ایرانی نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث حدیثی، فقهی و کلامی شیعه در ایران و عراق ایفا کردند و به تحکیم پایه ها و مبانی تشیع امامیه و ترویج آن پرداختند. یکی از راه های، پی بردنِ میزانِ توجه به مؤلفه های هویّت شیعیِ این دولت، بررسی محتوایی منابع اصلی تاریخی است که در آن زمان به نگارش درآمده است. درمیان منابع تاریخیِ آل بویه،کتاب«تجارب الامم»ازتألیفات ابوعلی مسکویه رازی، دارای اهمّیّت زیادی است و از منابع اصلی به شمار می رود. این مقاله قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که: انعکاس مؤلفه های هویّت شیعیِ امامیِ آل بویه درکتاب تجارب الامم(جلد پنجم و ششم) مسکویه رازی چگونه بوده است؟ کدام یک از مؤلفه های هویّت شیعه امامیه بیشترین و کمترین انعکاس را در کتاب او داشته اند؟ جلد پنجم و ششم، ازکتاب مورد نظر که مربوط به حوادث دوران آل بویه و روزگار خود مولف بود، انتخاب شد.بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، داده ها در هر دو جلد موردنظر استخراج، ونتایج تحقیق با رویکرد تفسیری مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفت. براساس یافتهپژوهش، درمحتوای کتاب موردنظر به مؤلفه های هویّت شیعه امامیه به میزان زیادی توجه شده است ومؤلفه های مانند: امام علی(ع)، شهرهای شیعی، امام مهدی(عج)، فرق شیعه، سادات علوی، امام زاده ها، محرم، محله های شیعه نشین، نهج البلاغه، بیشترین و مؤلفه های مانند: وصایت، رجعت، امربه معروف و نهی ازمنکر، اربعین، مدارس شیعی، مساجد شیعی، شاعران شیعی، رجال شیعی، وکلای شیعی، سکه های شیعی، کتب اربعه، صحیفه سجادیه، مکاتب شیعی، مهرشیعی، وقف و نذور شیعی، نواب اربعه، محدثان شیعی، پرچم شیعی، اذان شیعی ... کمترین میزان تکرار و بازتاب را داشته اند.
عمران و آبادی عهد عضدی؛ سیاست تمدنی بقای حکومت
حوزه های تخصصی:
نگاهی کوتاه به ادوار تمدن اسلامی، نشان از تأثیر حاکمیت دولت هایی است که هر یک به زعم خود، مدعی اعتلا و توسعه تمدنی بوده اند.مستندات تاریخی بغداد قرن چهار و علاوه بر آن، تحلیل هایی که از جانب مورخان، تمدن پژوهان و فیلسوفان تاریخ و دیگران به دست آمده، حاکی از رشد و گسترش تمدن در مقایسه با دیگر دوره هاست.این پژوهش با در نظر گرفتن پیش فرض مستشرقان مبنی بر ارتقای بی نظیر حوزه های گوناگون عمرانی عهد عضدالدوله دیلمی مانند ساخت اماکن درمانی و فرهنگی؛ شهرسازی و احیای ویرانی ها؛ توّجه به مرمت مشاهد مقدسه و در نهایت امنیت در این عصر؛ سعی دارد تا با استفاده از منابع و متون اصیل و تحلیل های جانبی، به کشف انگیزه های عمرانی این حاکمیت بپردازد.از ثمرات چنین مطالعاتی، استخراج رابطه تنگاتنگ رفتار تمدنی با بقا و دوام حکومت هاست.
بررسی نقش زنان در احیای تمدن اسلامی در حوزه فرهنگی-اجتماعی عصر بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
161 - 183
حوزه های تخصصی:
حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی عامل مؤثری در توسعه نفوذ شعائر و احکام اسلامی و مدیریت فرهنگی و اجتماعی عصر آل بویه در ایران است. این حضور و نقش آفرینی در ابعاد مختلف تمدن اسلامی- شیعی و نتایج آن با ویژگی های منحصربه فردی همراه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی نقش زنان در احیای تحولات تمدن اسلامی- شیعی عصر آل بویه انجام شد. بدین منظور منابع مربوطه اعم از مقالات، کتب و منابع تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. نتایج نشان داد که زنان شیعی تحت تعالیم اهل بیت(ع) و بزرگان امامیه به ویژه با عنایت به ویژگی تعلیمی- تبلیغی آموزه های شیعی در مراکز علمی، اجتماعات، مساجد و کانون های خانوادگی، نقش مهمی را در تحولات تمدن اسلامی این دوران ایفا کردند، چنان که جامعه از توانمندی های ایشان به ویژه در عرصه علمی- فرهنگی و برای تقویت هویت شیعی، توسعه نشر معارف دینی، نهادینه کردن فرهنگ اسلامی-شیعی و دگرگونی های مختلف جامعه آن عصر بهره گرفت.
کتابخانه دارالعلم شاپور در بغداد (383-451 ق) و تأثیر آن بر ارتقای سطح علوم در قرون چهار و پنج هجری (با تأکید بر دانش طبّ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
521 - 538
سده های چهار و پنج هجری، مقارن با عصر استیلای خاندان بویه بر دستگاه خلافتِ بغداد است. این خاندانِ شیعی علاقه زاید الوصفی به نشر دانش در ممالکِ تحت سلطه خود داشتند و تمام تلاش خویش را مصروفِ حمایت از دانشمندان و ترویج علوم کردند. مهم ترین نمودِ این رفتار را در بغداد -به عنوان مرکز خلافت اسلامی- می توان دید، امیران و وزرای این دولت با توجّه ویژه به ارتقای دانش در تمام زمینه ها و حوزه های شناخته شده آن روزگار توانستند با شدّتی بیشتر، تکاپوی علمیِ صورت گرفته در عصر هارون و مأمون عبّاسی را تجدید نمایند و با روحیه رَواداریِ علمی و اعتقادی، دارالعلم ها را به عنوان ادامه تاریخی بیت الحکمه و خزانه الحکمه، به مکانی امن برای پژوهش و تحصیل و تدریسِ دانشمندان مبدّل کنند. در این میان برخی از مراکز همچون «دارالعلم شاپور» به همّت بانیِ فاضل و متولّیانِ دانشمندش به مکانِ مناسبی برای گردهماییِ مهم ترین دانشمندانِ آن روزگار مبدّل شد که علاوه بر بحث و مناظراتِ علمی، ارزشمندترین تألیفات خویش را در کتابخانه مفصّل آن مرکز، در دسترس جویندگان علم و دانش قرار داده بودند. از جمله دانش هایی که توانست به مدد ساختارِ اداری و علمیِ دارالعلم شاپور مجالی برای ارتقا و تکامل بیابد دانش پزشکی است که کثرتِ کتاب های محفوظ در آن مرکز و به ویژه وقفِ آثار مهمّ طبّی پزشکان بزرگ آن روزگار اهمّیتی مضاعف بدان بخشیده بود. پژوهش حاضر، تلاشی است جهت بازنمایاندنِ نقشِ پررنگِ کتابخانه «دارالعلم شاپور» در گسترش دانش ها، به ویژه علم طبّ در سده های چهار و پنج هجری.
الگوی رابطه دین و دولت در ایران عهد آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
122 - 145
حوزه های تخصصی:
دولت آل بویه به دلیل تقید به آیین تشیع و نگاه مداراگرایانه نسبت به دیگر ادیان جامعه از جایگاه ویژه در تاریخ اجتماعی ایران برخوردار است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «الگوی تاریخی رابطه دین و دولت در ایران عهد آل بویه از چه منطق نظری پیروی می کند؟». در راستای این هدف، از روش مطالعه موردی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی برای تطبیق الگوی مبتنی بر تجربه تاریخی با الگوهایی نظری طراحی شده ای استفاده می شود که شامل شش وجه قیصرپاپیسم، پاپ قیصریسم، دولت سالاری، روحانی سالاری، سکولاریسم و لائیسیسم است. با نمایش مصادیق واقعی هر یک از الگوهای نظری در دوره فرمان روایی حکم رانان آل بویه، سه دوره تهاجم، توازن و تدافع استنتاج شد که طی آن در دوره تهاجم شاهد تأسیس الگوی دولت سالاری، دوره توازن شاهد تثبیت الگوی دولت سالاری و دوره تدافع شاهد گذار از الگوی دولت سالاری به الگوی روحانی سالاری هستیم.
آن مردِ سلطانی؛ استاد ابومنصور (نمونه ای از حضور زردشتیان در تشکیلات دیوانی و سپاهی آل بویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه زردشتی ایران با فروپاشی دولت ساسانی و چیرگی اسلام، فراز و فرودهای بسیاری دید؛ البته نه آن گونه مطرود شد که گمان می رود و نه توانست اقتدار پیشین را حفظ کند. جامعه زردشتی بر آن شد تا با اثبات صاحب کتاب بودن و قرار گرفتن در کنار دیگر ملل اهل کتاب و پرداخت جزیه، ادامه حیات خویش را ممکن سازد. وجه دیگر امکان حیات آنان، در قالب حضور فعال در امور دیوانی و حفظ این جایگاه تا سده پنجم قمری بود. زردشتیان دبیران و دیوانیان دقیق و ماهری بودند. دولت امیران آل بویه که در پی احیای سنت های ایرانی بود، فرصت بیشتری به دیوانیان زردشتی داد. موضوع این گفتار به شیوه تحلیل تاریخی، بررسی یکی از شخصیت های زردشتی به نام ابومنصور است که در زمان بهاءالدوله دیلمی (حک: 379-404ق) ضمن حفظ جایگاه علمی و دینی خود نزد هم دینانش، مصدر خدمات مهم دیوانی بود. نام و یاد او با عنوان «استاد ابومنصور» که نشانگر جایگاه علمی اوست، در منابع نویافته زردشتی و همچنین در متون تاریخی عربی آمده است. او با بهره گیری از شهرت و جایگاه خویش توانست در تدوین و جمع آوری منابع دینی زردشتی نقش ساز باشد و با نفوذ سیاسی و دیوانی توانست جایگاه زردشتیان را در ساختار قدرت آل بویه ارتقا دهد. آزادی نسبی مذهبی این دوره، رشد شخصیت های زردشتی را فراهم ساخته بود.
مؤلفه های قدرت در خلافت عباسی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مولفه های ساختار قدرت در خلافت عباسی پرداخته و نتایج و تاثیرگذاری این مولفه ها را در قدرتمندی و ضعف خلفا عباسی و همچنین تحولات سیاسی و اجتماعی خلافت عباسی مورد بررسی قرار می دهد. با روی کار آمدن عباسیان در سال ۱۳۲ هجری و ورود عناصر قومی جدید در تشکیلات سیاسی، اجتماعی و اداری عباسیان و همچنین گسترش قلمروخلافت، تحولات و دگرگونی های بنیادی که عمدتاً متاثر از نفوذ اقوام و فرهنگ های مختلف بود، در جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی رخ داد و یکی از این تغییرات، دگرگون شدن ساختار قدرت خلافت عباسی بود که برخلاف دوره های قبل نمی توانست ثابت بماند. اتخاذ سیاست شرق گرایی از سوی عباسیان که با نفوذ و تاثیرگذاری عناصر قومی و طبقات اجتماعی جدید همراه بود و همچنین شکل گیری مسائلی مانند ایجاد حکومت آل بویه و سلجوقیان و تحولات فرهنگی و تاثیرگذاری منابع و مراکز فرهنگی و اندیشه های جدید و بهره گیری عباسیان از ابزارهای مذهبی مانند انتساب به پیامبر (ص)، بهره گیری از تفکر مهدویت، ادعای خلیفه الهی و حقانیت الهی حکومت و خلافت جهت کسب مشروعیت و از سوی دیگر پذیرش امارت استیلا در زمان ضعف، راه را برای ایجاد تغییرات و تحولات بنیادین در جنبه های مختلف خلافت عباسی مانند ساختار قدرت سیاسی مهیا و فراهم نمود. نتیجه این که تغییرات ایجاد شده و همچنین تاثیرگذاری این مولفه ها از یک سو باعث تداوم خلافت عباسیان به مدت بیش از پنج قرن گردید و از سوی دیگر، به دلیل سهیم شدن و مشارکت عناصر قومی جدید در قدرت راه را برای شکل گیری حکومت های مقتدر شیعی و سنی که بخشی از مشروعیت خود را از دستگاه خلافت کسب می کردند، فراهم آورد.
مقایسه ی محراب های مساجد استان اصفهان در گستره ی شکلی، از آل بویه تا تیموریان (شیوه ی رازی و آذری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
۱۳۹-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
محراب های مساجد ازجمله آثار ارزشمند تاریخِ هنرِ ایران، به ویژه در عصر آل بویه تا تیموریان است. محراب ها در ادوار و شیوه های مختلف بر اثر عوامل گوناگون دچار تحولاتی شده اند. بررسی محراب ها یکی از راه های پی بردن به هنر و معماری رایج ادوار است و از نتایج آن می توان جهت مرمتِ اصولی بر پایه ی شیوه ی ساخت و طراحی های جدید بهره برد. هدف این مقاله شناسایی، مقایسه و تحلیل ویژگی های محراب های مساجدِ جامعِ اصفهان در شیوه های رازی و آذری است. اطلاعات این پژوهشِ کاربردی از طریق کتابخانه ای میدانی به دست آمده و از انواع سطوح پژوهش و روش های مقایسه ای بهره برده است. براساس بررسی ها، ساختار کلیِ محراب ها از رازی تا آذری روندی تدریجی را طی کرده است. تحولات غالباً در نما و همراه با تغییر تناسبات بوده و در پلان تفاوت چندانی وجود ندارد. از ویژگی های شکلیِ رایج و مشترکِ دو شیوه، بهره گیری از قاب مستطیلی، دو طاق نما، چهار ستون و تناسبات ایرانی-اسلامی است. اکثر نمونه ها دارای قوس تیزه دار و یک حاشیه ی پیرامونی اند. از ویژگی های خاصِ شیوه ی آذری استفاده از پیشانی است.
منصب نقابت در دوران آل بویه
حوزه های تخصصی:
یکی از نهادهایی که در قرن چهارم هجری نقش برجسته و مهمی را نه تنها در میان سادات، بلکه در میان تمام شیعیان ایفا می کرد، نهاد یا منصب نقابت بود. در واقع به سبب نقش برجسته و ممتاز سادات در میان مسلمانان بویژه شیعیان بود که منصب نقابت ایجاد شد تا فردی مسئول، مواظبت کند کسانی به دروغ خود را به سادات منتسب نکنند و از سوی دیگر، حقوقی را که به آنان تعلق می گیرد و سایر امور مربوط به آنان را رتق و فتق کند. علت انتصاب نقیب این بود که کس دیگری غیر از سادات و اشراف علوی بر آن ها، ولایت و سرپرستی نکند.این منصب در دوران حکومت شیعه مذهب آل بویه از اهمّیّت ویژه ای برخوردار گشت. این مقاله به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی قصد دارد که علاوه بر نگاهی به مفهوم نقیب و نقابت، سابقه، انواع و وظایف این منصب به معرفی و بررسی اجمالی آن در دوران آل بویه نیز بپردازد.
پیشینه و شاخصه های بصری تزیینات در چوبی امامزاده حمزه دهدشت آل بویه (محفوظ در موزه ملی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
107 - 125
حوزه های تخصصی:
هر دوره تاریخی دارای ویژگی هایی از نظر معماری و سبک تزیینات است. بررسی این ویژگی ها در بازشناسی آثار متعلق به ادوار مختلف مؤثر است. یکی از آثار موجود در موزه ملی ایران، در چوبی است که مختصات زمانی و مکانیِ دقیق آن نامشخص است. در چوبی به شماره 3292 یکی از آثار نفیس موزه ملی ایران بشمار می رود که اطلاعات چندانی از آن در دست نیست. براساس اطلاعات موزه، در چوبی متعلق به قرن پنجم ه .ق و منسوب به شهر بهبهان می باشد. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد نقش واکاوی تزیینات موجود در این در چوبی برای شناخت ماهیت دقیق آن است. این در، مربوط به اواخر سده چهارم و یا اوایل سده پنجم ه .ق و متعلق به دوره حکومت آل بویه باشد. بر روی این در و کتیبه های آن اسامی پنج تن آل عبا و اسماء الهی، قسمتی از دعای توبه صحیفه سجادیه، آیه 1 تا 52 سوره یس، قسمتی از دعای امام زمان(عج) (اللهم ارزقنا) و نوشته هایی در رابطه با حاکم وقت در چهار قاب، دیده می شود. این پژوهش به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در چوبی، به فرمان آخرین حکمران آل بویه در منطقه فارس، بین سالهای 440تا 448 ه .ق ساخته شده است. اسناد موجود در مورد درِ گمشده امامزاده حمزه در دهه 1320ش. توسط متولی آن به وزیر فرهنگ وقت، عامل مؤثر در گمانه زنی شناسایی مکان اصلی در را فراهم نمود. با بررسی اسناد موجود مشخص شد که درِ فوق به امامزاده حمزه دهدشت در شصت کیلومتری بهبهان تعلق دارد. پژوهش فوق با روشن نمودن وضعیت تاریخی و مکانی در و بررسی شاخصه های بصری تزیینات آن، این در را به عنوان اثر ارزشمند هنر شیعی آل بویه در سده پنجم ه .ق معرفی می کند. اهداف پژوهش: 1.بررسی پیشینه تاریخی و هویتیِ در چوبی موجود در موزه ملی ایران. 2.واکاوی شاخصه های تزئینات بصری موجود در چوبی مقبره امامزاده دهدشت. سؤالات: 1.در چوبی موجود در موزه ملی ایران دارای چه هویت زمانی و مکانی است؟ 2-در چوبی موجود در موزه ملی ایران دارای چه شاخصه هایی در تزیینات بصری است؟
بررسی تطبیقی برخورد امام علی(ع) و حکومت آل بویه (شاخه بغداد) با مسیحیان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برخورد امام علی(ع) و حکومت آل بویه (شاخه بغداد) با مسیحیان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد با اینکه مدت حکومت امام علی(ع) بسیار کم و کوتاه بود، اما حاصل و دستاوردهای فراوانی داشته و برگرفته از قرآن و سیره پیامبر اسلام(ص) بوده است. آل بویه با پیروی از شیوه حکومتی امام علی(ع) تلاش نمودند جوانب احتیاط را در برخورد با مسیحیان رعایت کنند و با آن ها براساس آموزه های اسلامی چون برابری و برادری برخورد نمایند. هرچند این اقدام آنان مانند حکومت امام علی(ع) کامل نبود، اما می توان نتیجه گرفت که اقدامات امام علی(ع) به عنوان یک الگوی مناسب برای مسلمانان در این زمان می تواند مورد استناد باشد. در دوره حکومت علوی و بویه ای، رفتار مناسبی با توده مردم و مسیحیان صورت می گرفت. مسیحیان در رفاه نسبی بودند. وضع مسیحیان در جامعه بویه ای شیعی مذهب، به مراتب، بهتر از وضع آن ها در سایر جاها بود. حاکمان بویه ای نهایت دقت، سعی و کوشش را می نمودند تا اقلیت های دینی و مخصوصاً مسیحیان در قلمرو آنان در رفاه باشند. اتخاذ چنین سیاستی باعث شد در دستگاه بویه ای، شاهد حضور، همکاری و اشتغال مسیحیان باشیم که به طبع آن رنسانس اسلامی پدید آمد. سیره بیشتر کارگزاران و حاکمان بویه ای در تعامل با مسیحیان، به سیره علوی نزدیک بوده است.
راهبردهای سامانیان در مواجهه با قدرت های زمان در سال های پایانی حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
63 - 84
حوزه های تخصصی:
سامانیان از مهم ترین حکومت های شرق جهان اسلام در قرن چهارم هجری بودند. حکومت سامانی که در ابتدا با تکیه بر عوامل و عناصر جغرافیایی، سیاسی و دیوانسالاری کارآمد، حاکمیت قوی داشتند، در سال های پایانی حاکمیّت به دلیل اتخاذ سیاست خارجی متزلزل و تدافعی دچار ضعف و انحطاط شدند. هدف این مقاله شناخت مناسبات سامانیان با قدرت های زمانشان: خلافت عباسی، آل بویه، ملوک اطراف و قراخانیان می باشد. روابط سامانیان با ملوک اطراف(حکام تابعه)به سبب ضعف ساختاری حکومت و راهبرد تدافعی و انفعالی آنان بهم خورد و این قدرت ها با رقبای سامانیان از جمله قراخانیان و آل بویه تعاملاتی داشتند که نتیجه آن زوال سامانیان بود. سئوالاتی که این پژوهش در پی پاسخ آنست، راهبرد تدافعی سامانیان چه نقشی در زوال آنان داشت؟ سیاست تقابلی سامانیان در برابر خلافت چرا نتیجه بخش نبود؟ تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی بوده و یافته های تحقیق نشان می دهد که سامانیان با راهبردی تدافعی نتوانستند تعادل مناسبی در روابط خود با ملوک تابعه خود، امرای مدعی و رقبای خارجی (قراخانیان و آل بویه) به وجود آورند این امر در زوال آنان نقش تعیین کننده ای داشت. همچنین تقابل سامانیان با خلافت عباسی که ریشه در رقابت با آل بویه داشت موجب بهره گیری رقبا در کسب مشروعیت از خلافت شد.