مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
طب اسلامی
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد که هر یک از شاخه های پزشکی در گذشته به شکل امروزی به عنوان علمی مجزا مطرح نبوده و پزشک یا طبیب در همه موارد طبی و درمانی تبحر داشته است. در این میان دندانپزشکی نیز از این مقوله مستثنا نیست. دندانپزشکی ازجمله علومی است که مورد توجه مسلمانان قرار گرفته و حُنَین بن اسحاق از معدود دانشمندانی است که در زمینه آن، به صورت مستقل آثاری تألیف کرده است؛ همچون ألاسنان، ألاسنان و اللثه، القول فی حفظ ألاسنان و اللثه و استصلاحها که همه از آثار ذکر شده در منابع معتبر می باشد. در این مقاله درصدد آن هستیم که به بررسی مهم ترین اثر به جا مانده از حنین در زمینه دندانپزشکی، یعنی رساله القول فی حفظ ألاسنان واللثه و استصلاحها بپردازیم.
بررسی تأثیر مزاج های چهارگانه طب اسلامی بر سبک رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
59 - 85
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اثرگذاری مزاج های بلغم، صفرا، سودا و دم، بر سبک های رهبری تحول گرا، تبادل گرا و عدم مداخله که متأثر از ویژگی های رفتاری افراد است، مورد مطالعه قرار گرفت. بنگاه های مستقر در پارک علم وفناوری شهر پردیس، به عنوان جامعه آماری درنظر گرفته شده و 462 نفر، درقالب 80 شرکت و در دو بخش کارمندان و مدیران، به عنوان حجم نمونه، مطالعه شدند. مدل پژوهش ازطریق نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش، مزاج های صفرا و سودا بر سبک رهبری تحول گرا مؤثرند که البته اثرگذاری این دو مزاج دارای تفاوت معنی دار است و شدت اثرگذاری مزاج صفراوی بیشتر از مزاج سوداست. از سوی دیگر، مزاج های سودا و دم، بر سبک رهبری تبادل گرا اثرگذارند. اثرگذاری این دو مزاج نیز دارای تفاوت معنی دار بوده و شدت اثرگذاری مزاج سوداوی، بیشتر از مزاج دم است. همچنین، مزاج های بلغم، سودا و دم، بر سبک رهبری عدم مداخله مؤثرند و نیز دارای تفاوت معنی دار در اثرگذاری بوده و به ترتیب، مزاج های بلغم، دم و سودا، دارای بیشترین اثرگذاری هستند. بنابر نتایج حاصل، تحول در فرایند گزینش مدیران و سنجش مزاج آنها جهت انتصاب مناسب در جایگاه های مدیریتی باتوجه به ویژگی های مزاجی، بسیار ضروری است.
تغذیه سالم در سیره امام علی(ع)
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ششم پاایز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
23 - 35
حوزه های تخصصی:
تغذیه سالم در سلامت افراد جامعه نقش بسزایی دارد. هدف از غذا خوردن تأمین سلامت جسم و روان نه صرفاَ سیر شدن و لذت بردن از غذا است. در سنت اسلامی به ویژه در سیره امام علی(ع) موارد بسیاری درباره نوع و شیوه تغذیه سالم برای برخورداری از سلامت جسم و روان سفارش شده است. این نوشتار با تحلیل روایات و سیره امام علی(ع) به دنبال پاسخ به این سؤال است که تغذیه سالم بر اساس سیره امام علی(ع) چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد امام علی(ع) سفارش های بسیاری درباره تغذیه دارد. کم خوردن، تقسیم وعده های غذایی، با آرامش خوردن، رعایت بهداشت فردی، حرف نزدن در هنگام غذا خوردن از مهم ترین اصولی است که امام علی(ع) سفارش کرده اند. امام با توجه به مزاج انسان و ماهیت مواد، غذاهای لطیف مانند مغزی، سبزی ، عسل و گوشت مرغ را بر غذاهای سخت و خشک ترجیح داده اند و مصرف میوه ها مانند سیب، گلابی و انار را موجب جلای قلب و آرامش روان دانسته اند. بر اساس سیره امام تغذیه سالم نیازمند دانستن ماهیت غذاها و رعایت آداب و زمان بندی در مصرف آنهاست. در این صورت تغذیه سالم موجب تعادل مزاج و سلامتی جسم و روان و در نهایت بهبود سبک زندگی خواهد شد.
پزشکی اسلامی، آری، چگونه؟ گفتمانی در اسلامی سازی علوم پزشکی
هدف: اسلامی سازی مطلق علوم و یا علوم انسانی سوژه تحقیق بسیاری از پژوهش هاست. اما درباره علوم تجربی اسلامی به ویژه اسلامی سازی علوم پزشکی تحقیقات چندان وسیعی ارائه نشده است. این در حالی است که عمده تحقیقات علوم پزشکی اسلامی نیز صرفا به امکان و امتناع، نقد و بررسی طب اسلامی مصروف شده، به ارائه راه کار برای تولید علوم پزشکی اسلامی نپرداخته اند. روش: مقاله حاضر قصد دارد، راه کارهای پنج گانه ای را برای تولید علوم اسلامی پزشکی ارائه و مورد نقد و ارزیابی قرار دهد، که عبارت اند از: 1. تغییر در مبادی و پیش فرض های علوم پزشکی، 2. مطلق انگاری آموزه های دینی، 3. احیای طب اسلامی پیشگیری و درمان با الهام از کتاب و سنت، 4. تاسیس نظام سلامت و بهداشت بر مبنای معارف، فقه و اخلاق اسلامی و 5. پیراستن پزشکی از نمادهای فرهنگ غرب در بستر فرهنگ ایرانی اسلامی. یافته ها و نتیجه گیری: تولید علوم اسلامی یکی از دغدغه های اندیشمندان بزرگ معاصر عالم اسلام است. هر یک به فراخور مبانی مقبول خود، ایده هایی در این زمینه مطرح کرده اند که در قالب پنج راه کار به همراه بیان محسنات و ملاحظات هر یک تقدیم گردید. اسلامی سازی علوم پزشکی بدون نظر به مباحث طب اسلامی ممکن نیست، تحقیق حاضر در این مقوله، اصطلاح «آموزه های اسلامی ناظر به بهداشت و سلامت» به جای طب اسلامی پیشنهاد داده و لوازم خطرناک آن را برشمرده است. اولویت گذاری در اهداف یکی دیگر از لوازم کار در اسلامی سازی علوم پزشکی است. در این راستا ضروری است برنامه های کوتاه مدت و دراز مدت از هم تفکیک شوند
کتابخانه دارالعلم شاپور در بغداد (383-451 ق) و تأثیر آن بر ارتقای سطح علوم در قرون چهار و پنج هجری (با تأکید بر دانش طبّ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
521 - 538
سده های چهار و پنج هجری، مقارن با عصر استیلای خاندان بویه بر دستگاه خلافتِ بغداد است. این خاندانِ شیعی علاقه زاید الوصفی به نشر دانش در ممالکِ تحت سلطه خود داشتند و تمام تلاش خویش را مصروفِ حمایت از دانشمندان و ترویج علوم کردند. مهم ترین نمودِ این رفتار را در بغداد -به عنوان مرکز خلافت اسلامی- می توان دید، امیران و وزرای این دولت با توجّه ویژه به ارتقای دانش در تمام زمینه ها و حوزه های شناخته شده آن روزگار توانستند با شدّتی بیشتر، تکاپوی علمیِ صورت گرفته در عصر هارون و مأمون عبّاسی را تجدید نمایند و با روحیه رَواداریِ علمی و اعتقادی، دارالعلم ها را به عنوان ادامه تاریخی بیت الحکمه و خزانه الحکمه، به مکانی امن برای پژوهش و تحصیل و تدریسِ دانشمندان مبدّل کنند. در این میان برخی از مراکز همچون «دارالعلم شاپور» به همّت بانیِ فاضل و متولّیانِ دانشمندش به مکانِ مناسبی برای گردهماییِ مهم ترین دانشمندانِ آن روزگار مبدّل شد که علاوه بر بحث و مناظراتِ علمی، ارزشمندترین تألیفات خویش را در کتابخانه مفصّل آن مرکز، در دسترس جویندگان علم و دانش قرار داده بودند. از جمله دانش هایی که توانست به مدد ساختارِ اداری و علمیِ دارالعلم شاپور مجالی برای ارتقا و تکامل بیابد دانش پزشکی است که کثرتِ کتاب های محفوظ در آن مرکز و به ویژه وقفِ آثار مهمّ طبّی پزشکان بزرگ آن روزگار اهمّیتی مضاعف بدان بخشیده بود. پژوهش حاضر، تلاشی است جهت بازنمایاندنِ نقشِ پررنگِ کتابخانه «دارالعلم شاپور» در گسترش دانش ها، به ویژه علم طبّ در سده های چهار و پنج هجری.
پلورالیسم پزشکی در دوره همه گیری کروناویروس: بررسی مناقشات پیرامون طب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پلورالیسم پزشکی به همزیستی سنت های مختلف پزشکی در یک جامعه ارجاع دارد و بر همین مبنا انواع طب جایگزین و مکمل به نظام های مراقبت سلامت کشورهای مختلف راه یافته اند. اخیراً برخی مدعی نظام شفابخشی تحت عنوان طب اسلامی شده اند که به خصوص در دوره همه گیری کروناویروس بحث پیرامون آن بالا گرفت. هدف این مطالعه بررسی مناقشات پیرامون طب اسلامی در دوره همه گیری کووید 19 از منظر جامعه شناختی بود. این مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوی و روش اسنادی انجام شد و گردآوری داده ها از منابع مختلف شامل درگاه های خبری، پایگاه های اطلاع رسانی، کانال های تلگرام و اینستاگرام مرتبط با موضوع صورت گرفت. داده ها با استفاده از کدگذاری و استخراج زیر طبقات و طبقات تحلیل شدند. مطالعه نشان داد که کنشگران طب اسلامی، با ادعاهایی چون ناکارآمدی پزشکی رایج، ضرورت استقلال در پزشکی و رفع وابستگی به غرب، تأثیر و صرفه اقتصادی طب اسلامی و اتکای آن به دین، وارد میدان رقابت با پزشکی رایج شدند و برای معرفی طب اسلامی به مثابه یک نظام شفابخشی که می تواند در کنترل همه گیری کروناویروس مؤثر باشد، تلاش کردند. از سوی دیگر، مخالفان با ادعاهایی شامل؛ مخاطره آمیز بودن، غیرعلمی و تخلف بودن طب اسلامی، سوء استفاده از دین و منفعت طلبی کنشگران طب اسلامی به مقابله با این رقیبان تازه برخاسته اند. طبق اصول حرفه گرایی، غیرمتخصص ها و افراد عامی، اجازه فعالیت پزشکی ندارند. از این رو طب اسلامی که مورد ادعای غیرمتخصصان است، نتوانسته زیر چتر پلورالیسم پزشکی قرار گیرد. مدعیان طب اسلامی در دوره همه گیری کووید 19 با تکیه بر ضعف های پزشکی نوین در مدیریت بیماری، می کوشند با عصیان علیه نظم پزشکی موجود و با استعانت از دین به عنوان پایه اصلی دستگاه ایدئولوژیک دولت، نظام شفابخشی مورد ادعایشان را به نظام سلامت تحمیل کنند.
روش شناسی استنباط در فقه نظام سلامت؛ مبتنی بر نظریه کشف نظام از آیت الله سید محمدباقر صدر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
148-161
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امر «نظام سازی» از مسیر دانش فقه و هویت بخشی به روش «کشف نظام» در اندیشه ورزی فقهی دارای سوابق و تجاربی توسط برخی از اندیشمندان دینی مانند آیت الله سید محمدباقر صدر در کلان موضوعات حکومتی و اجتماعی همچون «اقتصاد» است که روش ها و الگوهای پردازش آن می تواند به دیگر نظام های مرتبط با ابعاد فردی و اجتماعی بشر مانند نظام «سلامت» تسری یابد. به عبارتی کارآمدترین روش ها در پرداختن به موضوع سلامت از دیدگاه اسلام، فهم نظام مند گزاره هایی است که در این رابطه در منابع دینی ما بیان شده است. هدف این پژوهش روش شناسی استنباط در فقه نظام سلامت؛ مبتنی بر نظریه کشف نظام از آیت الله سید محمدباقر صدر بود. روش کار: در این نوشتار با توجه به آمیختگی ادراکات اعتباری و حقیقی در فقه النظام الصحه، روش شناسی «کشف» فقه نظریات و تأمین «حجیت» در فقه نظامات، ابعاد نظری حاکم بر نظام «الصحه» از منظر فقه اسلامی، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای واکاوی شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته پژوهش حاضر، امکان تجویز بیشتر روایات طبی جهت درمان و معالجه وجود غیرممکن است مگر مواردی که در صدد بیان برخی از فوائد و محاسن محصولات طبیعی عالم است و یا آنچه امکان درمانی آن در آزمایش های تجربی اثبات شده باشد. نتیجه گیری: منابع ظنی الصدور در حوزه سلامت ماهیتی کاشف از واقع دارد و از ساحت اعتباریات مجعول و مشروع اخبار آحاد متفاوت خواهد بود. بر این اساس باید در نظام معنایی و دلالی مستنبط از مذاق شریعت و منابع معتبر دینی، با اعتبارسنجی فنی و اجتهادی در کارکردی غیرتجویزی (مانند پیشگیری از بیماری) استفاده شود.
طب هندی و نقش ایرانیان در انتقال آن به دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
281 - 308
از عوامل موثر در پویایی علوم و نشر و اعتلای دانش و دستاوردهای علمی یک تمدن؛ ارتباط دانشمندان با یکدیگر و بهره بری از دستاوردها و معلومات هم می باشد. در این بین با گستره قلمرو مسلمین و گسیختگی و فاصله جغرافیاییِ مرکز خلافت اسلامی با سرزمین هندT ابهام موجود در این پژوهش بر این مبناست که؛ طب اسلامی، از طب هندی چه بهره ای برده و نفوذ و نشر طب هندی در عالم اسلامی، چگونه و از چه مسیرها میسر گردید. همچنین برای ایرانیان در مقام صاحب منصبان و دانشمندان چه نقشی در آشنایی و درک مسلمانان از طب هندی در عصر اسلامی می توان قائل بود؟ با رویکرد بدین ابهامات پژوهش موجود با مطالعه اسناد و شواهد موجود و تجزیه و تحلیل اطلاعات منابع تاریخی بدین نتایج نائل آمد که؛ با سلطه مسلمانان بر قلمرو ساسانیان، طب هندی و اطبای هندی نیز به همراه دانشمندان ایرانی جذب دارالخلافه مسلمین شده و البته وزرای ایرانی از عوامل بنیادین در آشنایی دنیای اسلام با فرهنگ و علوم هندی شدند. افزون بر این؛ دانشمندان و اطبای ایرانی سهم ویژه ای را در تلفیق طب اسلامی با طب هندی داشته و به نحو مطلوبی، در معرفی و دفاع از طب هندی کوشیدند
مفهوم شناسی دانشگاه علوم پزشکی اسلامی با تکیه بر آیات و روایات
حوزه های تخصصی:
در جامعه به دانشگاه و دانش علوم پزشکی نوعی نگاهی افراطی وجود دارد که علوم پزشکی را به اسلامی و غیر اسلامی دسته بندی می نماید؛ بطوری که اگر مباحث پزشکی کاملا از قران و احادیث منبعث شده باشد و بعضی از رفتارهای قشری مذهبی در دانشگاه علوم پزشکی بارز باشد آن را اسلامی می پندارند. این مقاله در گام اول به نقد و بررسی دیدگاه فوق و در گام دوم به بررسی ویژگی های دانشگاه اسلامی می پردازد.با توجه به مباحث مطرح شده می توان گفت: چون قرآن کتاب هدایت است پس قطعا هر آن چه برای هدایت انسان ها مورد نیاز است در آن تبیین شده است و لزومی برای ورود به امور و علوم دیگری برای ان وجود ندارد. از طرفی با انکه پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) حامل تمام علوم بودند و علم خود را نیز منبعث از قران می دانستند، همواره تاکید بر علم اموزی داشته و حتی در امور پزشکی نیز از طبیب بهره می بردند. از این رو نمی توان انتظار داشت که جامعه اسلامی بدون بهره گیری از علم و تخصص، صرفا به آیات و روایات، اکتفا نماید؛ بلکه، می بایست درجهت تربیت نیروهای متخصص حرکت کند تا از این طریق بتواند نیازهای اجتماعی خویش را برطرف سازد. همانطوری که می دانیم یکی از مراکز مهم و موثر که در تولید علم نقش بسزایی دارد، دانشگاه است. پس باید دانشگاه در جامعه اسلامی نیز همراستا با اهداف اسلام در تربیت جامعه عمل نماید. بمنظور فراهم شدن این مهم دانشگاه اسلامی باید دارای ویژگی هایی باشد، برخی از مهمترین آنها که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است عبارتند از: ایجاد شوق و انگیزه در جهت کسب دانش؛ اهتمام به تولید علم بعنوان ابزار مهم قدرت نرم، توجه به اهمیت تزکیه و خودسازی و همچنین به احساس مسئولیت داشتن نسبت به امت اسلام. در غیر این صورت صرف وجود دانشگاه در یک کشور اسلامی، دانشگاه اسلامی نخواهد بود.
مطالعه تحلیلی همنشینی نقش گیاه زنبق و خشخاش بر ظروف زرینفام عصر صفوی از منظر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
73 - 87
ظروف زرین فام عصر صفوی جزئی از آخرین شاهکارهای زرین فام ایرانی است که با عرصه ای متفاوت در تصویرگری تظاهر یافت. نقوش گیاهی و بخصوص تلازم نقش دو گیاه خشخاش و زنبق در ظروف زرین فام این دوران به وفور قابل مشاهده است. تکرار نقش گیاه خشخاش را می توان مرتبط با وضعیت جامعه ی عصر صفوی در مصرف آرام بخش هایی از جنس مخدرات دانست. تداول استعمال انواع افیون ها در این عصر سبب شد تا اطبا و عطاران آن دوره برای کاهش مضرات مخدرات به فکر چاره ا ی دارویی باشند. نقش گیاه زنبق نیز از پربسامدترین نقوش این دوران است که در آثار هنری متفاوت مشاهده می شود. هدف این جستار دست یابی به دلالت های مفهومی نقش خشخاش و زنبق با توجه به اوضاع اجتماعی و تبیین علت همراهی نقش این دو گیاه بر ظروف زرین فام است. بر این اساس تحقیق به سؤالات ذیل پاسخ می دهد؛ 1. کدام جریان اجتماعی مرتبط با تصویرگری این دو نقش بر ظروف زرین فام صفوی بوده است؟ 2. جایگاه نقش دو گیاه زنبق و خشخاش در تاریخ پزشکی دوران صفوی چگونه تبیین می گردد؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی– تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات کتابخانه ای، با استناد به منابع دست اول صورت یافته است. نتایج کلی پژوهش حاکی از انتساب دو نقش خشخاش و زنبق پیوسته با رفتارهای اجتماعی چون رواج مخدرات عصر صفوی است. از سوی دیگر التزام این دو نقش را می توان تبلوری از تاریخ پزشکی دانست زیرا با استناد به منابع موثق طبی کهن در دوره اسلامی و منابع پیش از اسلام، گیاه زنبق به جهت ویژگی زایل کنندگی افیون کاربرد داشته است. درنتیجه هم جواری این دو نقش نه به لحاظ زیبایی بلکه در تظاهر ارتباطات پزشکی است که از ساختاری اجتماعی منبعث گشته است.