مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
عدالت آموزشی
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۴
47-68
حوزه های تخصصی:
آموزش به عنوان رکن ترقی و پیشرفت هر کشوری محسوب می شود و معلم در این ساختار نقش اساسی دارد و از همین روست که ارتقاء عملکرد معلمان موضوعی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء سطح عملکرد شغلی معلمان بر اساس عدالت آموزشی اجرا شده است. این پژوهش به از روش آمیخته کمی و کیفی اجرا شده است؛ در بخش کیفی به روش تئوری داده بنیاد و با استفاده از نظرات 14 نفر از خبرگان علمی و اجرایی در حوزه مدیریت آموزشی و کارشناسان خبره آموزش ابتدائی، مؤلفه و شاخص های مدل شناسایی و مدل فرضی پژوهش ترسیم گردیده است. بخش کمی به روش توصیفی اجرا شده و به صورت پیمایشی و با استفاده یک پرسش نامه محقق ساخته، داده های مورد نیاز از بین 200 نفر از معلمان دوره ابتدائی شهر بجنورد به عنوان جامعه آماری جمع آوری و با استفاده از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عدالت آموزشی بر عملکرد شغلی معلمان تأثیر مثبت و معنی داری دارد و مدل به دست آماده یک مدل با برازش و درجه تناسب مورد قبول می باشد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی مؤثر بر عدالت آموزشی و ارائه مدل مناسب آن در دانشگاه علوم پزشکی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی « شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی مؤثر بر عدالت آموزشی و ارائه مدل مناسب آن در دانشگاه علوم پزشکی اهواز» می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان، اساتید، دانشجویان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد ،که براساس آخرین آمار تعداد آنان6580 نفر است. برای تعیین تعداد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده می شود که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای پخش و جمع آوری شده است. بنابر فرمول کوکران در سطح خطای 0.05 تعداد اعضای نمونه 362 مشخص شد. روش پژوهش،توصیفی و از نوع پیمایشی بود. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن با تکنیک دلفی و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد، استفاده شده است. پس از انجام تحلیل عاملی روی آزمون، 40 گویه عدالت آموزشی در 6 مؤلفه اصلی سیاست گذاری، برنامه ریزی، نیروی انسانی، امکانات، توزیع خدمات و فرهنگ و جو سازمانی شناسایی شد. از میان ابعاد عدالت آموزشی بعد سیاست گذاری رتبه اول سپس برنامه ریزی، نیروی انسانی، امکانات، توزیع خدمات رتبه دوم تا پنجم را به خود اختصاص دادند. بعد فرهنگ و جو سازمانی هم در رتبه ششم قرار دارد. نتیجه به دست آمده از آزمون فریدمن نیز بیانگر تفاوت معنادار در رتبه بندی ابعاد می باشد.
رابطه عدالت آموزشی و خشونت (مطالعه موردی: مدارس متوسطه دوم، ناحیه یک شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
183 - 198
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جامعه جدید از جنبه های گوناگون دستخوش تغییر است و یکی از زمینه های مهم تغییر که تا حد زیادی بستر جامعه آتی را نیز معین می کند، عدالت آموزشی است. هدف این مطالعه، شناخت و اطلاع از وضعیت عدالت آموزشی و ارتباط آن با خشونت در میان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در شهرکرد بوده است.
روش و داده ها: مطالعه حاضر پیمایشی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان ناحیه یک (متوسطه دوم) به تعداد 5075=N و نمونه آماری منتخب بر اساس فرمول کوکران 360 نفر بوده است که به شیوه تصادفی و از روش خوشه ای استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد خشونت و پرسشنامه محقق ساخته عدالت آموزشی استفاده شده است.
یافته ها: ضریب همبستگی بین تاکتیک های تعارض ، کلامی-روانی و فیزیکی با عدالت توزیعی ، رویه ای و تعامل در سطح 05/0≥p معنی دار بوده است. مدل نهایی نشان داد که ضریب تأثیر عدالت آموزشی بر خشونت، 460/0- بوده است که در سطح 01/0 معنا دار بوده است.
بحث و نتیجه گیری: بنابراین بین تاکتیک های تعارض ، کلامی-روانی و فیزیکی با عدالت توزیعی ، رویه ای و تعاملی، رابطه معنی دار معکوس وجود دارد؛ یعنی هرچه عدالت در آموزش افزایش یابد، میزان خشونت در هر یک از سه بعد فوق کاهش می یابد.
پیام اصلی: این تحقیق نشان داد که کاهش عدالت در آموزش منجر به افزایش خشونت در بین دانش آموزان می شود و با افزایش ابعاد عدالت آموزشی، خشونت در هریک از ابعاد خشونت فیزیکی،کلامی-روانی و تاکتیک های تعارض،کاهش می یابد.
مطالعۀ تطبیقی سیاستگذاری عدالت آموزشی در مالزی و ایران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی عدالت آموزشی ایران و مالزی است. این پژوهش کیفی، پیمایشی تطبیقی (مقایسه ای) است و با روش تحلیلی- استنباطی، با استفاده از الگوی تطبیقی بردی بوده که دارای چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه اسناد و اطلاعات مورد نیاز برای پاسخگویی به سؤال از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای بوده است. برای انتخاب کشورهای مورد مطالعه از استراتژی «نظام های اجتماعی متفاوت، برون داد آموزشی متفاوت» استفاده شد. علت انتخاب مالزی شباهت های فرهنگی و اجتماعی زیاد مثل مسلمان بودن، ساختار چندقومیتی جامعه و تمرکز دو کشور در اصلاح و پیشرفت نظام آموزشی است. اطلاعات مورد نیاز برای پاسخگویی به سؤالات از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای، سایت های وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه ها و مؤسسات آمار و اطلاع رسانی ایران و مالزی به دست آمده است. از 5 مؤلفه عدالت فرصت آموزشی، عدالت روند آموزشی، عدالت نتیجه آموزشی، عدالت رفتاری و عدالت مالی برای مقایسه عدالت آموزشی در دو کشور استفاده شده است. نتایج نشان داد در میزان دسترسی دانش آموزان به آموزش با کیفیت، میزان تخصیص اعتبارات و آموزش مهارت های اساسی تفاوت و در تأکید بر اصول اخلاقی، نرخ خالص ثبت نام و عزم توسعه زیرساخت ها در اسناد بالادستی بین دو کشور در بحث عدالت آموزشی شباهت وجود دارد. توصیه می شود ایران با تقویت شفافیت و رصد دقیق مؤلفه های عدالت آموزشی، روند پیشرفت و توسعه خود را در این محور سرعت بخشد.
مطالعه تطبیقی سیاستگذاری آموزشی در زمینۀ عدالت آموزشی در دو کشور ایران و هند
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی سیاست گذاری آموزشی در زمینه عدالت آموزشی در دو کشور ایران و هند انجام شد. پژوهش از ﻧﻮع ﺗﻄﺒیﻘی-ﺗﻮﺻیﻔی بوده، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش بردی که شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است، استفاده کرده است. روش گردآوری داده ها برای پاسخگویی به سؤالات با استفاده از مقالات معتبر علمی، وب سایت های بین المللی مانند یونیسف، یونسکو و وزارت آموزش و پرورش کشورهای منتخب، ﻣﻨﺎﺑﻊ کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای، مقالات و پایان نامه ها بود. با استفاده از الگوی بردی و چارچوب پیشنهادی اسلامی هرندی، کریمی و نادی (1398) بر اساس سه محور بسترسازی عادلانه توزیع منابع، بهره مندی عادلانه از منابع و شایسته پروری داده ها گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیشترین شباهت بین هند و ایران مربوط است به وجود دوره پیش دبستانی در هر دو نظام، بهبود زیرساخت ها و امکانات بهداشتی، طبقه بندی دانش آموزان به تیزهوش و نخبه، ارزشیابی کیفی و کمی و وجود نابرابری های جنسیتی در مدارس است. یافته دیگر نشان داد نظام آموزشی هند منعطف تر است و تصمیم گیری ها غیر متمرکز است. همچنین، رویکرد های آموزشی در هند بیشتر اجتماعی محور و دلایل ترک تحصیل بیشتر فقر خانواده است؛ در حالی که در ایران رویکردهای آموزشی ماهیتی فرهنگی- اجتماعی دارند و علت ترک تحصیل دانش آموزان کمتر اقتصادی است. نتایج این تحقیق می تواند به برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی در طراحی و تدوین برنامه های مرتبط با عدالت آموزشی کمک کندد تا همه یادگیرندگان در همه مناطق کشور به طور عادلانه از فرصت های آموزشی و تربیتی بهره مند شوند.
تحلیل اصل عدالت در اخلاق حرفه ای معلم و کاربست آن در موقعیت های کاربردی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل اصل عدالت در اخلاق حرفه ای معلم و کاربست آن در موقعیت های کاربردی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، بعد از مفهوم شناسی عدالت، به تبیین مؤلفه های مفهومی آن مانند ابعاد و سطوح عدالت پرداخته است. سپس این مفهوم را در بستر مهم ترین موقعیت های کابردی حرفه معلمی و روابط گوناگون درون فردی و میان فردی مدرسه تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش اهمیت آن را به عنوان فراگیرترین اصل اخلاقی در موقعیت های حرفه ای معلمی نشان می دهد و نقش آفرینی آن را در سطح گسترده ای از موقعیت ها، اعم از موقعیت های درون کلاسی و برون کلاسی و در روابط گوناگون: معلم با خود، معلم با دانش آموزان، معلم با همکاران، معلم با والدین و همچنین در حوزه وسیع تر عدالت سازمانی اثبات می کند. بر این اساس، شناخت ابعاد و سطوح مختلف عدالت و آگاهی از موقعیت هایی که عدالت آموزشی و تربیتی باید در آن جریان یابد، نقش موثری در بهبود روابط درون فردی و میان فردی در مدرسه داشته و بسترساز شکل گیری معلم اثربخش، تدریس اثربخش و مدرسه اثربخش خواهد بود.
فرهنگ، عدالت آموزشی، کارایی آموزشی: فراتحلیل مطالعات راجع به دبیرستان های دولتی و غیردولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
119 - 141
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد شناسایی معانی، مفاهیم، دلالت ها و شاخصه های سنجش کارایی آموزشی است و برای نیل به این هدف به توصیف، تحلیل، مقایسه و ارزیابی سیاست ها و ایدئولوژی های حاکم بر مدارس می پردازد و درعین حال پیامدها و راهکارهای مواجه با سیاست های خصوصی سازی مدارس را مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش از جنس کیفی و مشخصاً به شیوه فراتحلیل و مطالعه مروری نظام مند است. جامعه آماری شامل 72 مقاله منتخب در زمینه عوامل مرتبط با کارایی آموزشی و عدالت آموزشی در بین دبیرستان های دولتی و غیردولتی است که پس از بررسی، 25 مورد از آن ها مورد توصیف، تحلیل و مقایسه قرار گرفتند. داده های پژوهش با مراجعه به فصلنامه های حوزه آموزش و تربیت، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و ایران داک گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفهوم عدالت آموزشی در دبیرستان های غیردولتی در مقایسه با دبیرستان های دولتی به معنای برخورداری برابر از نظر دسترسی آموزشی، امکانات آموزشی و عملکرد نظام آموزشی اگرچه در سطح خرد و عرصه های آموزش، مدیریت و فرصت های اجتماعی مطلوب عمل کرده است، اما آموزش به عنوان یک کالای اقتصادی در سایر عرصه های فرهنگی و اجتماعی به بروز و تداوم شکاف طبقاتی و اجتماعی بین افراد منجر شده است. این امر می تواند در درازمدت بدین نتیجه ختم شود که در صورت تداوم بی توجهی به استعدادها و توانمندی های افراد کم درآمد به تدریج دانش آموزان متعلق به اقشار فقیر از دایره دسترسی به فرصت های برابر جهت حضور در مناصب دولتی و مشارکت در سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی حذف شوند و سلسله مراتب طبقاتی موجود در جامعه همچنان به میانجی بی عدالتی های نهفته در نظام آموزشی بازتولید شود.
ارزیابی و سطح بندی عدالت آموزشی افراد کم توان روستایی در سطح استان های کشور بر اساس مدل پرومته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل شاخص های نابرابری آموزشی افراد کم توان روستایی استان های کشور انجام شده است، و اینکه این دانش آموزان در آموزش و پرورش چه جایگاهی دارند. بدیهی است که برنامه ریزی آموزشی در ارتقاء جایگاه این دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد. از این رو، در این پژوهش با استفاده از ۲۱ شاخص، که به دو قسمت معیارهای درون داد نظام آموزشی و برون داد نظام آموزشی تقسیم شده اند، به شناخت و تحلیل شاخص های نابرابری آموزشی افراد کم توان روستایی استان های کشور پرداخته شود. به این منظور از مدل پرومته، که یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره می باشد، استفاده شده است. با استفاده از این مدل به انتخاب توابع، مقایسات زوجی و تعیین اولویت بر روی شاخص های مورد نظر پرداخته شده است. به منظور ارزش گذاری شاخص های مورد نظر، این شاخص ها به روش آنتروپی وزن دهی شده اند. در مرحله بعد، رتبه بندی های به دست آمده با وضعیت آموزش دانش آموزان استثنایی تطبیق داده شده است. نتایج نشان می دهد که رتبه بندی استان ها از نظر وضعیت آموزش دانش آموزان استثنایی به این صورت است که استان های یزد، تهران و البرز جزء رتبه های برتر و هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی جزء رتبه های پایین این رتبه بندی هستند. اما با این وجود بیشترین میزان معلولین باسواد در استان های البرز، سمنان، اصفهان و تهران هستند.
گامی به سوی تدوین الگوی بومی آموزش در مناطق دو زبانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
19 - 54
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با مرور نظام مند سیاست ها و برنامه های آموزشی برای مناطق دوزبانه 12 کشور دنیا و بررسی نتایج پژوهش هایی که به مشکلات آموزش کودکان دوزبانه ایرانی پرداخته اند، بر یکی از مهم ترین مسائل زبانی ایران یعنی برقراری عدالت آموزشی در مناطق دوزبانه و ارزیابی امکان طراحی الگویی بومی برای آموزش در این مناطق متمرکز است. با این هدف پرسش های پژوهش به این شرح اند: در کشورهای مورد بررسی چه سیاست آموزشی در مناطق دوزبانه به کار گرفته شده است؟ چه روش های آموزش دوزبانه ای در سطح جهانی رایج هستند؟ عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی در مناطق دوزبانه بر اساس پژوهش های انجام شده چگونه ارزیابی شده است؟ و در نهایت، چه ملاحظاتی را برای ارائه الگوی بومی آموزش مدرسه ای در مناطق دوزبانه ایران باید در نظر گرفت؟ بر اساس نتایج، ایجاد و حفظ حس تعلق ملی و دستیابی به عدالت آموزشی برای همه دانش آموزان، وضعیت اقتصادی و توزیع زبانی یک کشور از عوامل تأثیرگذار در انتخاب شیوه آموزش اند. در هیچ یک از کشورها سیاست زبانی واحدی در گستره زمان حاکم نبوده ولی سیاست آموزش تک زبانه در نواحی دورافتاده و چندزبانه غالباً با شکست مواجه شده است. پژوهش ها در ایران گویای آن است که عملکرد تحصیلی دانش آموزان دو یا چندزبانه ایرانی ضعیف تر از تک زبانه های فارسی زبان است که می تواند به ناکارامدی سیاست آموزشی فعلی در مناطق دوزبانه تعبیر شود. ویژگی های زبان اول دانش آموزان و تفاوت و شباهت آن با فارسی بر عملکرد آن ها تأثیر دارد. تأثیر مثبت دوره های پیش دبستانی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مناطق دوزبانه در بسیاری از پژوهش ها تأیید شده است. در تدوین الگوی بومی آموزش لازم است به انواع الگوهای دوزبانه، ویژگی های زبانی و فرهنگی مناطق دوزبانه، روش های موفق اتخاذشده در کشورهای دیگر و آموزش نیروی متخصص مد نظر قرار گیرد.
مرور نظام مند عدالت آموزشی در ایران: مفهوم پردازی، چالش ها و شاخص ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
145 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر طی یک مرور نظام مند در صدد آن است تا با تمرکز بر سه رکن اساسی، تصویر جامعی از عدالت آموزشی در ایران ترسیم کند. رکن اول به مفهوم پردازی عدالت آموزشی می پردازد، رکن دوم، چالش ها و راهکارهای مطرح شده در این حوزه را مرور می کند و رکن سوم، دسته بندی شاخص هایی است که بر مبنای آنها می توان در مورد نصیب برابر یا نابرابر آموزش در ایران قضاوت کرد.روش شناسی: در فرایند انتخاب پژوهشها و نگارش گزارش از بیانیه ی پریزما و مدل مک درموت بهره گرفته شد و اطمینان حاصل گردید مقالاتی برای پژوهش انتخاب شوند که دادههای لازم برای پاسخ به سؤالات پژوهش را داشته باشند؛ لذا، در نهایت 23 پژوهش برای این منظور انتخاب گردید و بطور کلی روششناسی پژوهش مبتنی بر روش های کیفی مانند تحلیل محتوای کیفی، سندکاوی و مطالعهی کتابخانهای میباشد.یافته ها: مرور پژوهشها نشان میدهد که نشانگرها و شاخصهای به کار گرفته شده در پژوهش ها، پنج دستهی کلی را شامل میشوند. همچنین چالشهای مطرح شده پیرامون عدالت آموزشی در ایران را میتوان بر مبنای چهار مؤلفه یعنی؛ موجود بودن آموزش، دسترسی به آموزش، سازگاری و مقبولیت تعلیمات، دستهبندی کرد.نتیجه گیری و پیشنهادات: مطالعهی صورت گرفته حاکی از آن است که اغلب، مفهوم پردازی عمیقی از عدالت آموزشی صورت نپذیرفته است و عمده استنباطها از عدالت در آموزش مبتنی بر عدالت توزیعی است؛ لذا اینگونه تصور میشود که با تلفیق نظریههای مرتبط همچون نظریهی انتقادی نژاد، نظریه سرمایه اجتماعی، رویکرد قابلیت و نظریه سرمایه انسانی میتوان تعریف و مفهوم جامعتری از عدالت آموزشی ترسیم کرد.
نقش مدارس مقطع ابتدایی در دستیابی به عدالت آموزشی جنسیتی در نظام آموزشی ایران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
65 - 74
حوزه های تخصصی:
عدالت آموزشی یکی از بحث های اصلی در هر نظام آموزشی است و نقش مهم و قابل توجهی در رشد و توسعه کشورها و بهبود شاخص های برابری و تعالی انسان ها دارد. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی نقش مدارس مقطع ابتدایی در دستیابی به عدالت آموزشی جنسیتی در نظام آموزشی ایران انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مدارس با حرکت به سمت هوشمند سازی، با ایجاد امکان تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی و ایجاد امکان دسترسی به دنیایی از اطلاعات مرتبط درسی، عدالت محوری و کاهش نابرابری های جنسیتی و آموزشی در فرصت های تعلیم و تربیت ، می توانند فرصتهای لازم را برای تلاش دانش آموزان به صورت انفرادی و براساس توانایی های یادگیری، بوجود آورند .
مدلسازی رابطه رفتار شهروندی سایبری و کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش با میانجیگری عدالت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتار شهروندی سایبری با کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی انجام شد. روش شناسی: روش تحقیق آمیخته اکتشافی، جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران عالی و میانی نظام آموزش و پرورش، اساتید رشته مدیریت آموزشی و دولتی در مراکز آموزش عالی و کارشناسان متخصص در حوزه رفتار سازمانی و فناوری و در بخش کمی معلمان مدارس دوره دوم متوسطه استان مازندران، در 400 مدرسه بتعداد 6420 نفر بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 20 نفر و در بخش کمی با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی بر اساس فرمول کوکران، تعداد 364 نفر انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق تکنیک دلفی با پرسشنامه نیمه ساختاریافته و ساختاریافته طی چهار راند و در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با پرسشنامه 92 گویه ای استخراج شد. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت و قابلیت، استفاده شده و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی به سه روش ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته های کیفی نشان داد، « رفتار شهروندی سایبری » دارای هشت مولفه، « عدالت آموزشی» دارای هفت مولفه و «کاربست ICT» دارای هشت مولفه بوده است. نتایج بخش کمی نشان داد که رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی با کاربست فناوری، رابطه معنادار و مثبتی داشته و عدالت آموزشی در رابطه رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست فناوری، نقش میانجی را ایفا نمود.نتیجه گیری: تدوین مدل رفتار شهروندی سایبری، کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی، کمک می کند تا مدارس بسمت عدالت و استفاده از فناوری های جدید گام بردارند.
ارزیابی آثار اجتماعی- فرهنگی و سیاسی تداوم اجرای بومی گزینی دانشجویان در آموزش عالی از منظر صاحب نظران آموزش عالی (کارشناسان و معاونان دانشگاه های تابعه وزارت علوم و وزارت بهداشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
145 - 165
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی آثار اجتماعی- فرهنگی و سیاسی تداوم اجرای بومی گزینی از منظر مدیران و صاحب نظران آموزش عالی شامل کارشناسان حوزه های ستادی آموزش عالی، معاونان آموزشی و دانشجویی- فرهنگی دانشگاه ها اعم از دانشگاه های تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجرا شده است . این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل خبرگان صاحب نظر در امور آموزشی بود که 79 تن از آنها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته اند. روایی پرسشنامه به روش محتوایی (CVR) و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ ارزیابی شد. داده ها به وسیله نرم افزار تحلیل داده های کمی (spss) و آزمون های تحلیل واریانس و تفاوت میانگین دوگروهه تحلیل شده است. بدین لحاظ، یافته های این پژوهش در بعد توصیفی نشان دادند که از میان کل پاسخگویان (79 نفر)، حدود 34 درصد با سیاست بومی گزینی، موافق و 66 درصد با این سیاست یا روش مخالف هستند. پاسخگویانی که در سازمان های وزارت علوم، سمت مسئول یا کارشناس داشتند، هیچ یک موافق با سیاست بومی گزینی نبودند. همچنین 43 درصد از پاسخگویان در دانشگاه های وزارت علوم، مخالف طرح بومی گزینی دانشجو و 59 درصد از اعضای هیئت علمی دانشگاه های علوم پزشکی موافق شیوه بومی گزینی بودند. برای اطمینان از واقعی بودن نسبت های مذکور، آزمون خی دو میان دو متغیر نگرش به بومی گزینی وابستگی سازمانی انجام گرفت که مقدار این آزمون (43/13) در سطح 95 درصد اطمینان نتایج به دست آمده را تأیید کرد. از مهم ترین پیشنهادهای این پژوهش، تأسیس قطب های دانشگاهی در شهرهای بزرگ و تمرکزبخشی به رشته های دانشگاهی به منظور ایجاد برخی شهرهای دانشگاهی است.
تحلیل جامعه شناختی نابرابری آموزشی و فرصت های دسترسی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش می شود تا ضمن تحلیلی بر نقش عوامل مختلف در ایجاد و بازتولید نابرابری آموزشی و فرصت-های دسترسی به آموزش عالی و شناخت از ویژگی ها و فرایندهای اثرگذار، زمینه بازنگری در سیاست ها و برنامه ریزیهای نظام آموزش فراهم شود.روش پژوهش: این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و با توجه به سوالات به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت شناسایی زمینه ها و عوامل اثرگذار در ایجاد و بازتولید نابرابری آموزشی از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده و برای افزودن به غنای یافته های تحلیلی، از داده های سازمان سنجش آموزش کشور و تحلیل آنها با آزمون های آماری همچون مقایسه میانگین و یو من ویتنی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان میدهد بطور کلی تقاضا برای آموزش عالی در جهان رو به افزایش است، اما این افزایش تقاضا در کشورهای توسعه یافته تابعی از تقاضا برای نیروی کار تحصیل کرده و نشان از توسعه متوازن آموزش عالی دارد و در ایران، گسترش آموزش عالی تقاضا محور بوده و بر مبنای نیازهای اقتصادی و اجتماعی شکل نگرفته است. نتیجه گیری: تدوین سیاست ها برای رفع نابرابری باید مبتنی بر رفع موانع در اجتماع محلی باشد. اطمنیان از شمول اجتماعی همه گروه ها، کاهش شکاف بین موسسات و نهادهای آموزشی و رشته های تحصیلی، ارتقای سطح کیفی همه نهادهای آموزشی در حد قابل قبول و دسترسی یکسان برای همه به لحاظ مادی از جمله این موارد است. در عین حال، بسیار اهمیت دارد که در اصلاح سیاستهای تدوین شده و بازتوزیع امکانات از نقش متغیرهای فردی نیز چه در مناطق برخوردار و چه غیربرخوردار غافل نشد.
عدالت آموزشی و کیفیت آموزش در دانشکده معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
115 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف: معماری به دلیل دارا بودن بعد هنری در کنار جنبه مهندسی، رشته ای خاص و متفاوت در آموزش عالی محسوب می شود؛ لذا محققان بسیاری به دنبال راهکارهایی برای افزایش سطح کیفی آموزش در این رشته بوده اند. مرور مطالعات دیگر پژوهشگران نشان داد عدالت آموزشی می تواند بر افزایش سطح کیفی آموزش معماری مؤثر باشد. بنابر این، هدف این پژوهش، بررسی ارتباط و میزان اثرگذاری عدالت آموزشی بر سطح کیفی آموزش معماری بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بازتعریف عدالت آموزشی و شناسایی موانع تحقق عدالت آموزشی و با استفاده از روش داده بنیاد به تأثیر تحقق عدالت آموزشی بر میزان سطح کیفی آموزش در دانشکده معماری پرداخت. این مطالعه در دسته بندی پژوهشهای کیفی قرار گرفت و در نتیجه از روش کیفی برای گردآوری اطلاعات و تحلیل آن نیز استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با متخصصان، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت پذیرفت و نتایج حاصل از پرسشنامه های جمع آوری شده از دانشجویان با استفاده از آزمون تی برای بررسی اثرگذاری عوامل شناسایی شده بر عدالت آموزشی از نظر دانشجویان معماری و از برازش الگو برای بررسی مطلوبیت الگو استفاده شد. یافته ها: داده ها نشان داد تحقق عدالت آموزشی در دانشکده های معماری نیازمند بازتعریف معنای عدالت، آسیب شناسی و نیازسنجی دانشکده معماری به روش علمی است که در این پژوهش، بر پایه مصاحبه با متخصصان برای تدوین راهکارهای اجرایی و ترسیم الگوی دانشکده عدالت محور انجام شد. نتایج آزمون تی نشان داد میان برقراری عدالت آموزشی و سطح کیفی آموزش معماری ارتباط معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: بر مبنای یافته ها، عدالت آموزشی در دانشکده های معماری ایران در سطح نازلی قرار داشت و تنها راهکار ارائه آموزش با کیفیت در این رشته، برنامه ریزی برای تحقق عدالت آموزشی و ایجاد فرصت برای دسترسی استعدادها به آموزش، ایده پردازی، درآمدزایی و تولید بومی، ابزارهای مورد نیاز این رشته بود.
مطالعه پدیدارشناختی عدالت آموزشی در محیط یادگیری مجازی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیدارشناختی عدالت آموزشی در محیط یادگیری مجازی در آموزش عالی انجام شد. رویکرد پژوهش، کیفی و روش پدیدارشناسی بود.
روش پژوهش: نمونه گیری هدفمند از ترکیب دو روش ملاک محور و در دسترس با قاعده اشباع نظری است، مشارکت کنندگان پژوهش را 30 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال های 1397 الی 1399 تشکیل دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 10 تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان در هر یک از بعد های عدالت آموزشی تجربه شده با مقوله های مختلفی روبرو بودند. در بعد عدالت توزیعی مقوله های برنامه ریزی و اجرا، دانش و مهارت لازم، ارزشیابی، زیرساخت های آموزش مجازی، سواد رسانه ای، در بعد عدالت رویه ای مقوله های ارزشیابی و عدالت در ارائه خدمات آموزشی و در بعد عدالت مراوده ای مقولات سطح تعاملی در بعد رفتار، مشکلات فنی و محرک های محیطی-کلاسی شناسایی شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها موفقیت در آموزش مجازی مستلزم داشتن زیرساخت ها و مهارت های ارتباطی عالی و طراحی و برنامه ریزی و مشارکت فعال فراگیران و اساتید است.
تحلیل اخلاقی مشارکت علمی اساتید و دانشجویان در آموزش عالی؛ نقدی بر استثمار آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین اهداف این تحقیق، توجه به معضلات اخلاقی پنهان، اما رایج در نظام آموزش عالی و ارائه راهکار برای دفع و رفع چنین مشکلاتی است. روش: این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین اخلاقی مفهوم استثمار آموزشی، برخی از چالشها و شبهات اخلاقی ناظر به این مسئله را مطرح کرده و در نهایت، با بیان پیشنهادهایی سعی در ارائه راهکار برای برون رفت از این معضل اخلاقی داشته است. یافته ها: استثمار علمی یا همان بهره کشی از دسترنج علمی دیگران، معضلی اخلاقی است که عوامل مختلفی مثل روحیه زیاده خواهی، راحت طلبی، فشارهای سازمانی و ضیق وقتی که استادان از آن سخن می گویند، زمینه های شکل گیری آن را فراهم می سازد. لازمه استثمار، ظلم و بی عدالتی و ثمره آن، حق کشی و نارضایتی است. نتیجه گیری: با وجود این معضلات اخلاقی، سلامت نظام آموزشی، به خصوص آموزش عالی، بیش از بیش در خطر است؛ لذا لازم است برای برون رفت از این مشکلات، راهکارهایی کاربردی پیشنهاد شود؛ این پیشنهادها را می توان در خودمراقبتی استادان، خودآگاهی دانشجویان و مراقبت سازمانی دنبال کرد.