مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عدالت آموزشی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه مدل عدالت آموزشی برای آموزش و پرو رش کشور بود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی که در سال تحصیلی 97-1396 انجام شد. ابتدا مضامین عدالت آموزشی در آموزش و پرورش با استفاده از روش تحلیل مضمون استقرایی و بر اساس کل حوزه پژوهش 73 مورد مقولات مندرج در پایگاهها از سال 2001 تا 2017 بود شناسایی گردید. در نتیجه 82 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده مشارکت جمعی، تصمیم سازی عادلانه، همه جانبه نگری برنامه درسی، شایسته سالاری، پوشش دادن همه مخاطبان، توجه به وضعیت بهداشتی فراگیران، مدیریت بهینه منابع، توانمند سازی فراگیران، بهبود فرآیند ارزشیابی، ارتقای کیفیت آموزش و تعامل منصفانه و سه دسته مضمون فراگیر تحت عنوان: 1- بستر سازی عادلانه توزیع منابع 2- بهره مندی عادلانه از منابع 3- شایسته پروری شناسایی شد. با استفاده از روش هولستی پایایی در بخش کیفی 99/0 به دست آمد. در ادامه با توجه به مضامین شناسایی شده پرسشنامه ای جهت اعتبار یابی مدل با 82 گویه طراحی گردید که با استفاده از آلفای کرونباخ پایانی آن 76/0 بدست آمد. جامعه پژوهش در بخش کمی کلیه مدیران و معاونین مدارس با تعداد 170645 بود. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود که تعداد 384 نفر نمونه تعیین گردید. جهت اعتبار یابی مدل پژوهش از روش تحلیل عاملی تآییدی استفاده گردید. همه مضامین با بار عاملی بالا مورد تأیید قرار گرفتند که نشان از اعتبار بالای مدل بود. .
بررسی تطبیقی رویکرد سند ۲۰۳۰ و سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران به عدالت آموزشی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۵
171 - 198
حوزه های تخصصی:
در قرن اخیر، یکی از مهم ترین آرمان های جوامع در بحث آموزش، نیل به عدالت آموزشی می باشد. با توسعه نقش زنان در فعالیت های اجتماعی، جنس و جنسیت به چالش برانگیزترین زمینه عدالت آموزشی بدل شده است. در نظام حقوقی ایران، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران و در عرصه بین المللی سند 2030، اسناد شاخص در بحث عدالت آموزشی می باشند. در تحقیق پیش رو، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است و منابع گردآوری شده به روش فیش برداری دسته بندی می شود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، روش تحلیلی می باشد. دو سند موضوع تحقیق، دارای نقاط اشتراک و افتراق می باشند. نقطه اشتراک اسناد مربوط به شأن و منزلت انسان هاست. در این خصوص هر دو سند، منزلتی یکسان برای جنس زن و مرد قایل می باشند. نقطه افتراق اسناد مربوط به معنایی است که هر یک از این اسناد از عدالت و آموزش در نظر دارند. سند 2030 از عدالت معنایی مرادف با برابری برداشت می نماید و عدالت جنسیتی را در برابری جنسیتی در امر آموزش تعریف می کند. سند تحول بنیادین معتقد به توزیع آموزش متناسب با نیازها و نقش های هر یک از دو جنس است. ابهام سند بنیادین در تبیین نیازها و نقش های هر جنس بزرگترین نقطه ضعف این سند به حساب می آید.
رابطه عدالت آموزشی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه مازندران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عدالت آموزشی با فرسودگی تحصیلی در دانشجویان بوده است. روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران به تعداد 10747 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و طبقهای متناسب و بر اساس فرمول کوکران تعداد 383 نفر (241 نفر دختر و 142 نفر پسر) بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عدالت آموزشی گل پرور (1389) و فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997) بود؛ که هر دو پرسشنامه از روایی مطلوبی برخوردار هستند. ضریب آلفای کرونباخ محاسبهشده برای کل پرسشنامه عدالت آموزشی 75/0 و برای 73/0 به دست آمد. دادهها در بخش کیفی از 35 نفر به روش هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از آزمونهای (ضریب همبستگی پیرسون، تیمستقل، انوا یکراهه و رگرسیون) استفادهشده است. نتایج پژوهش، نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین عدالت آموزشی و فرسودگی تحصیلی وجود دارد. بین دانشجویان دختر و پسر ازنظر ادراک عدالت آموزشی و سطح فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بین دانشکدههای منتخب ازلحاظ فرسودگی تفاوتی مشاهده نشد، ولی ازلحاظ عدالت آموزشی بین دانشکدههای علوم انسانی و اجتماعی، هنر معماری و فنی و مهندسی تفاوت معناداری وجود دارد. بهعلاوه نتایج نشان داد که بهبود عدالت آموزشی موجب کاهش فرسودگی تحصیلی در بعد بیعلاقگی تحصیلی میگردد؛ بنابراین بر اساس نتایج بهدستآمده ضرورت ایجاد فرصتهای عادلانه آموزشی از سوی دانشگاهها بهویژه اساتید باید موردتوجه قرار گیرد؛ زیرا ایجاد برابری آموزشی، میتواند علاقه و فرسودگی تحصیلی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد و به موفقیت تحصیلی آنها کمک نماید.
شناسایی عوامل ایجاد عدالت آموزشی در محیط های یاددهی-یادگیری و موانع گسترش آن (ارائه یک چارچوب در آموزش وپرورش)
حوزه های تخصصی:
اگرچه نتایج پژوهش ها در خصوص شناسایی عوامل ایجاد عدالت آموزشی و دسترسی برابر افراد، اثرات مثبت این امر را آشکار ساخته و نظام های آموزشی در حال حرکت به این سمت هستند؛ بااین وجود موانع متعددی برای تحقق وجود دارند. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، شناسایی راهکارها و روش های ایجاد و برقراری عدالت آموزشی و موانع گسترش آن می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی–تحلیلی است که اطلاعات آن از طریق بررسی کتب و مقالات و... جمع آوری شده است. در این نوشتار، ضمن بیان اهمیت و ضرورت شناسایی عوامل ایجاد عدالت آموزشی به مهم ترین موانع پیش روی ایجاد برابری آموزشی در کشور ایران، اشاره شده است. در پایان، کلیه عوامل و موانع مؤثر بر ایجاد عدالت آموزشی تحت الگویی جامع ومانع، سازمان دهی شده اند. یافته ها حاکی از آن است که اگر عدالت آموزشی در محیط های یاددهی-یادگیری برقرار باشد؛ انصاف و برابری در آموزش و امکانات، دسترسی به محیط های آموزشی، انگیزه و امید به تحصیل و ... بیشتر می شود.
واکاوی عوامل موثر بر ترک تحصیل دختران روستایی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد: مورد استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
194 - 171
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مشهود در برخی از نواحی روستایی کشور، عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی است. موضوعی که چالش آور و بغرنج است. چرا که فرد از تحصیل و کسب پیشرفت های متعاقب زندگی محروم می ماند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه عوامل موثر بر ترک تحصیل دختران در مدارس مناطق روستایی (کلاترزان و موچش) استان کردستان به انجام رسید. از روش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. افراد مشارکت کننده 19 دانش آموز دختر که به صورت هدفمند و ملاک محور انتخاب بر مبنای شاخص اشباع نظری مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. بعد از پیاده سازی متن مصاحبه های کیفی و استخراج دیدگاه مصاحبه شوندگان، محتوای متون مصاحبه ها براساس شیوه کد گذاری (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شد. برای اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش از 7 مقوله اثرگذار بر ترک تحصیل دختران روستایی حکایت دارد که شامل عوامل اقتصادی و معیشتی، عوامل محیط آموزشی، تعاملات معلم و شاگردان، ساختار معیوب خانواده، زمینه های فرهنگی و ارزشی، آسیب های تحصیلی و نگرش منفی به کارکرد سواد است، که در قالب عوامل علی، مداخله ای و زمینه ای راهبرد ها و پیامد ها بصورت مدل نهایی ارائه شده است. درنتیجه ضعف این عوامل که موجب ترک تحصیل دختران شده، بهبود عوامل استنتاجی از یافته های این پژوهش که در قالب مدلی ارائه شده است، پیشنهاد می شود.
الگوی توسعه عدالت آموزشی در رشته علوم ورزشی (مطالعه موردی دانشگاه جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۲
97 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارایه الگوی کیفی برای توسعه عدالت آموزشی در رشته علوم ورزشی بود که بصورت موردی در مورد رشته علوم ورزشی دانشگاه جهرم ارایه گردید. پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی است که از نظر روش اجرای تحقیق، از رهیافت سیستماتیک گرندد تئوری در تحلیل داده ها بهره گرفته شد. با مرور پیشینه و مبانی نظری، فهرست مقدماتی به عنوان سؤالات مصاحبه و ابزار اولیه جمع آوری داده ها مدنظر و راهنمای مصاحبه تدوین گردید. سپس سه جلسه با 21 نفر از دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی رشته علوم ورزشی به عنوان گروه های کانونی دانشگاه برگزار گردید. سعی شد که در انتخاب نمونه رعایت سهم مساوی (حدود7 نفر) دانشجویان خوب، متوسط و ضعیف مد نظر قرار گیرد. همچنین 12 مصاحبه با اساتید گروه و نخبگان عدالت آموزشی در دانشگاه جهرم صورت گرفت تا اینکه داده ها به اشباع نظری رسید و به عبارتی داده ها، تکرار داده های قبلی بودند. در تحلیل داده ها پس از فرآیند کدگذاری باز و محوری و با استناد به تحلیل عوامل به دست آمده، فرآیند کدگذاری انتخابی انجام شد. نتایج در دو بعد کلی بسترهای بی عدالتی آموزشی و راهبردهای عدالت آموزشی، الگوی نهایی تحقیق را شکل داد. مفاهیم کلی بدست آمده در بستر های بی عدالتی شامل امکانات، منابع آموزشی، تبعیض تحصیلی، قوانین، ویژگیهای فردی، اساتید، محتوای درسی و مکان جفرافیایی است و راهبردهای عدالت آموزشی شامل شفافیت، توسعه ارزیابی ها، آموزش، توسعه محلی و تعامل است.
تاثیر محل سکونت داوطلب بر کارکرد افتراقی سؤال های ریاضی گروه آزمایشی ریاضی و فنی کنکور سراسری 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
185 - 202
حوزه های تخصصی:
به دلیل تفاوت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زبانی در استان های مختلف کشور، سوال های آزمون سراسری ورودی دانشگاه ها، ممکن است برای همه استان ها هم ارز نباشد، که مقایسه ها را غیرمنصفانه می کند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر استان محل سکونت آزمودنی به عنوان منبعی برای کارکرد افتراقی سوال است به این منظور داده های ماده امتحانی ریاضی گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در آزمون سراسری 1396مورد استفاده قرارگرفت. تقریبا نمونه ای به حجم 1000 نفر از هر استان انتخاب شد. تحلیل عاملی چندسطحی آمیخته، استان ها را در 3طبقه همگن قرار داد که نشان می دهد آزمودنی ها در استان ها الگوی پاسخ مشابه ندارند و بنابراین محل سکونت آزمودنی یکی از منابع کارکرد افتراقی سوال است. مقایسه تعقیبی طبقات همگن آزمودنی ها در مدل چندسطحی آمیخته نشان داد که گروه های سنی نیز یکی عوامل موثر بر عملکرد متفاوت آزمودنی ها در استان ها است. در این پژوهش نسبت مردان و زنان در طبقه های مکنون یکسان است بنابراین جنسیت آزمودنی نمی تواند از دلایل کارکرد افتراقی سوال باشد. بیان اینکه آزمودنی ها در یک گروه (مثلا مردان)، به سوالِ دارای کارکرد افتراقی متفاوت پاسخ می دهند، منجر به دید کلیشه ای در مورد سوال می شود، که به نفع همه اعضای گروه (مردان) است. بنابراین اگر ابتدا طبقه های مکنون تشکیل شود و سپس تفاوت ویژگی آزمودنی ها در طبقه ها مورد بررسی قرار گیرد، منجر به تحلیل آموزنده تری از کارکرد افتراقی می شود.
شناسایی مولفه های دخیل در فرایند عدالت آموزشی در بانک مسکن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های فرایند عدالت آموزشی در سازمان بانک مسکن بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل 194نفر از خبرگان و صاحبنظران صنعت بانکداری بود که با نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند، انتخاب شدند. تعداد نمونه انتخاب شده، 23 نفر بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل اسناد و مرور کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای سنجش روایی، از روش تثلیت (مثلث سازی) برای سنجش روایی استفاده شد و برای محاسبه پایایی از روش باز آزمون استفاده شد که مورد تایید قرار گرفتند. روش تحلیل داده ها، کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که مؤلفه های تشکیل دهنده عدالت آموزشی در بانک مسکن شامل؛ مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی، تکنولوژیکی و همچنین، مؤلفه های تاثیرگذار بر عدالت آموزشی شامل؛ اخلاق مداری، صلاحیت حرفه ای، برنامه ریزی و ساختار سازمانی بودند. علاوه بر این، مؤلفه های اثرپذیر از واکاوی عدالت آموزشی شامل، مؤلفه های رضایت شغلی، اشتیاق شغلی و عملکرد شغلی بود.
رابطه بین باورهای دینی با عدالت و تعهد آموزشی استادان با واسطه گری جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، تعیین رابطه بین باورهای دینی با عدالت و تعهد آموزشی استادان با واسطه گری جهت گیری مذهبی بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات است. شیوه نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم بوده که به طور تصادفی، تعدادی براساس فرمول حجم نمونه کرجسی-مورگان برای تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، چهار پرسش نامه باورهای دینی، عدالت آموزشی، تعهد آموزشی، جهت گیری مذهبی، که دارای روایی و پایایی مناسب بوده اند و برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین باورهای دینی با عدالت و تعهد آموزشی رابطه معناداری وجود دارد و جهت گیری مذهبی، رابطه بین باورهای دینی را با عدالت و تعهد آموزشی واسطه گری می کند.
بررسی وضعیت عدالت آموزشی در مدارس دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
288 - 262
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد، کیفی - کمی بوده است. روش پژوهش در بخش کیفی، مطالعه موردی بود و مشارکت کنندگان این بخش شامل 18 نفر از معلمان باسابقه مدارس دولتی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی و هدفمند و با توجه به اشباع نظری در یافته ها مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل تماتیک، استفاده شد. روش پژوهش در بخش کمّی، توصیفی– پیمایشی بود که در این بخش تعداد 400 دانش آموز از مدارس دولتی تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده های این بخش، بر اساس پرسش نامه منتج از مدل مفهومی مرحله کیفی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی، آزمون تی تک گروهی و تی وابسته با استفاده از نرم افزار SPSS22 و AMOS استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان داد که الگوی عدالت توزیعی از سه بعد امکانات آموزشی، امکانات کمک آموزشی و تجهیزات فیزیکی تشکیل شده است. در بخش کمّی نیز، وضعیت عدالت آموزشی، در مؤلفه های کمک آموزشی و تجهیزات فیزیکی پایین تر از حد متوسط و در مؤلفه امکانات آموزشی بالاتر از حد متوسط بوده است.
بررسی نابرابری های آموزشی سیستان و بلوچستان در مقایسه با شاخص های کشوری و ارائه الگویی برای تحقق عدالت آموزشی با تأکید بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین دلایل نابرابری های آموزشی سیستان و بلوچستان در مقایسه با شاخص های کشوری و ارائه الگویی برای تحقق عدالت آموزشی با تأکید بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی با روش نظریه زمینه ای در بازه زمانی 1397 تا 1398 در استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل پیشینه و نمونه است که دربرگیرنده نخبگان علمی، استادان دانشگاهی مرتبط با موضوع و معلمان، نخبگان مذهبی اعم از روحانیون و صاحبنظران دینی و رؤسای آموزش و پرورش (رؤسای در دسترس از گذشته تا کنون) از 32 منطقه آموزش و پرورشی است. جمع آوری داده با کمک بررسی اسناد، مصاحبه و پرسشنامه بوده و روایی و پایایی مصاحبه بر اساس نظریه گوبا و لینکلن، و روایی پرسشنامه از نوع محتوایی و صوری و پایایی آن با کمک آلفای کرونباخ 79/0 برآورد شد. داده های این پژوهش با کمک روش کدگذاری، آزمون تک عاملی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشترین تأثیر در بی عدالتی آموزشی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ تخصیص ناعادلانه اعتبارات، کمبود امکانات در جغرافیای وسیع استان و وسعت و پراکندگی درون استانی، و کمترین تأثیر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ کمبود نیروی بومی قدرتمند وکارآمد در سطح تصمیم ها، مطالبه گرنبودن مردم و قوم گرایانه بودن و چنددسته گی مردم در سطح تصمیم ها است.
طراحی مدل اهداف برنامه درسی مبتنی بر عدالت آموزشی در آموزش عالی ایران: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش عالی یکی از مهم ترین مکان هایی هست که در ترویج عدالت و آموزش آن نقش مهمی ایفا می کند.اگرچه استراتژی های خاصی برای برقراری عدالت آموزشی به وسیله متخصصان به کار گرفته شده است،اما وجود بی عدالتی های آموزشی،بیانگر آن است که بسیاری از این استراتژی ها،ناموفق بوده اندو نیاز به تغییر نگرش و استراتژی های جدید آموزشی در اجزای برنامه درسی توسط متخصصان،کاملا مشهود است.لذا هدف این پژوهش طراحی اهداف برنامه درسی مبتنی بر عدالت آموزشی در آموزش عالی می باشد. روش ها: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد روش اصلی گردآوری اطلاعات،مصاحبه نیمه ساختار یافته بود.محیط پژوهش شامل 13نفر ازمتخصصان حوزه برنامه درسی و تعلیم و تربیت بوده که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شدند.برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد.نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله،کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با کمک نرم افزار MAXQDA12به مفاهیم مجزا تفکیک شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عدم نگرش عادلانه مسوولین در تدوین اهداف و محتوای برنامه درسی آموزش عالی،همچنین بی توجهی به متخصصین حوزه برنامه درسی، متاثرنبودن آموزش عالی از نیازهای آینده جامعه و فقدان نیازسنجی در گستره ملّی،از جمله مواردی هستند که مانع توسعه عدالت آموزشی در آموزش عالی می شوند. نتیجه گیری: برای رسیدن به عدالت آموزشی در آموزش عالی بهتر است هنگام تصمیم گیری برای تدوین اهداف و بازنگری سرفصلها به علائق و استعدادهای داوطلبین توجه شود،برنامه های درسی با بازار کار،صنعت و تجارت مرتبط شود و آموزش متناسب با نیازهای دانشجویان و جامعه باشد ،توجه ویژه به تخصص اساتید و نظرخواهی از همه اساتید برای تدوین برنامه درسی،صورت گیرد.
بازنمایی آموزش الکترونیکی در استعاره های دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه استعاره های مفهومی شکل گرفته نزد دانشجویان درباره آموزش الکترونیکی است تا شناختی عمیق و چندجانبه درباره احساس دانشجویان در موقعیت ایجاد شده نسبت به آموزش الکترونیکی فراهم کند. به این منظور در این پژوهش کیفی، با 51 نفر از دانشجویان (42 نفر زن و 9 نفر مرد) رشته علوم تربیتی که در طول ترم تحصیلی 99-1398 به شیوه آموزش الکترونیکی در پردیس دانشگاه امام صادق (ع) و دانشگاه مازندران در حال تحصیل بودند، مصاحبه شد. سؤالات تنظیم شده از طریق پیام رسان ها در اختیار مشارکت کنندگان قرار می گرفت تا ایشان ادراک خود را نسبت به آموزش الکترونیکی قبل از این دوره و پس از ورود به این دوران بیان کنند و تجارب مثبت و منفی و استعاره های احتمالی شکل گرفته را بازگو نمایند. در نهایت از تحلیل و معنادهی به مفاهیم که گاه آشکار و گاه پنهان به استعاره ها اشاره کرده بودند، یافته ها استخراج شدند. یافته ها ده استعاره را نشان می دادند که در سه رویکرد مثبت، منفی و خنثی به آموزش الکترونیکی دسته بندی شدند.
مطالعه نقش مستقیم و غیر مستقیم باسوادی بزرگ سالان دوره زمانی 1970 تا 2009 میلادی بر ادراک فساد در دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
72 - 50
حوزه های تخصصی:
در ریشه یابی فساد به عوامل متعددی توجه شده لیکن در مورد عامل باسوادی بزرگ سالان مطالعه محدودتری صورت گرفته است. هدف این تحقیق مطالعه تأثیر عامل باسوادی بزرگ سالان و مکانیسم های واسط در کاهش فساد است. مطالعه با استفاده از داده های بین المللی انجام شده است. میانگین دوره زمانی 1970 تا 2009 متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده و ارتباط آن ها با ادراک فساد در دوره زمانی 2012 تا 2018 در بین 180 کشور که داده های آن ها در دسترس بوده مطالعه شده است. یافته ها نشان می دهند رابطه مثبت بین شاخص های آموزش و ادراک فساد (میزان پاکی کشورها) مورد تائید است. علاوه بر اثر مستقیم باسوادی بزرگ سالان اثر غیر مستقیم این متغیر از طریق پوشش تحصیلی (شاخص عدالت آموزشی) و نسبت دانش آموز به معلم (شاخص دموکراسی در کلاس درس) و نسبت دانش آموزان دختر به کل دانش آموزان (شاخص برابری جنسیتی) نیز تائید شده است.
مطالعه جامعه شناختی فرسودگی تحصیلی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره دانشجویی به دلیل شرایط خاص از جمله دوری از خانواده، حجم زیاد دروس، رقابت های فشرده و... زمینه ساز مشکلات فردی و اجتماعی زیادی برای دانشجویان است. یکی از عوامل مهم کاهش انگیزش و افت عملکرد تحصیلی دانشجویان که زمینه ساز پیامدهای منفی مانند کاهش رشد و پیشرفت دانشجویان، افسردگی و آسیب به سلامت روانی است، مسئله فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان است. فرسودگی تحصیلی می تواند در ایجاد احساس خستگی نسبت به انجام تکالیف درسی و نگرش بدبینانه به تحصیل مؤثر باشد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه تبریز به انجام رسیده است. روش پژوهش پیمایش است و جامعه آماری آن شامل تمام دانشجویان دانشگاه تبریز است که طبق آمار ارائه شده 20,997 نفر است. حجم نمونه برابر با 275 و شیوه نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم است. پشتوانه نظری تحقیق و متغیرهای مستخرج از آن ها بیانگر این است که استفاده از رسانه بر فرسودگی تحصیلی تأثیر مستقیم و متغیرهای عدالت آموزشی و کیفیت زندگی دانشگاهی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان تأثیر معکوس دارد. نتیجه بررسی تفاوت میانگین میزان فرسودگی تحصیلی دانشجویان برحسب متغیر جنسیت و وضعیت اشتغال پاسخگو نشان دهنده آن است که میزان فرسودگی تحصیلی در بین زنان و مردان و دانشجویان با وضعیت اشتغال مختلف، متفاوت و معنادار است. نتایج بررسی تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد درمجموع متغیرهای عدالت آموزشی، کیفیت زندگی دانشگاهی و میزان استفاده از رسانه، 47 درصد از تغییرات مربوط به فرسودگی تحصیلی را تبیین می کنند. براساس نتایج می توان گفت فرسودگی تحصیلی از جمله متغیرهایی است که عوامل مختلفی در ایجاد آن می توانند مؤثر باشند و درمجموع ترکیب متغیرهای مطرح در محیط دانشگاه و عوامل اجتماعی در شیوع فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان دارای تأثیر مستقیم است. زمانی که کیفیت محیط دانشگاه و روابط آموزشی موجود در آن بهبود یابد، زمینه رشد و پیشرفت هرچه بهتر دانشجویان فراهم خواهد شد.
ارائه ی مدل علّی تأثیر ادراکات کیفیت کلاسی و عدالت آموزشی بر تقلّب تحصیلی با توجه به نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
84 - 63
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی تأثیر ادراکات کیفیت کلاسی و عدالت آموزشی بر تقلّب تحصیلی با توجه به نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 9981 دانش آموز بود که از این میان 240 نفر براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ادراکات کیفیت کلاسی جنتری، گابل و ریزا (۲۰۰۲)؛ عدالت آموزشی گل پرور (1389)؛ خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) و تقلّب تحصیلی علیوردی نیا، جانعلی زاده و عمرانی (1394) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که عدالت آموزشی دارای اثر منفی و مستقیم بر تقلّب تحصیلی بود (01/0 p<)؛ اما دارای اثر مستقیمی بر خودکارآمدی تحصیلی نبود (05/0< P). ادراکات محیط کلاسی اثر مستقیمی بر تقلّب تحصیلی نداشت (05/0< P)؛ اما دارای اثر مثبت و مستقیمی بر خودکارآمدی تحصیلی بود (01/0 p<). همچنین اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر تقلّب تحصیلی منفی و معنادار بود (01/0 p<). نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط ادراکات کیفیت کلاسی با میانجی گری خودکارآمدی می تواند از میزان تقلّب تحصیلی دانش آموزان بکاهد. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود برای کاهش تقلّب تحصیلی، ادراکات مناسبی بر اساس تکالیف چالش انگیز، جذاب، معنادار، توأم با حق انتخاب و خودکارآمدی ایجاد گردد؛ و همچنین ایجاد فرصت های برابر آموزشی در مدارس، می تواند به کاهش تقلّب تحصیلی در دانش آموزان منجر شود.
تاثیر چابکی تدریس بر عدالت، اعتماد و تعهد آموزشی ادراک شده با واسطه گری باور به کارآمدی تدریس معلم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
71-95
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، رابطه چابکی در تدریس با عدالت، اعتماد و تعهد آموزشی با واسطه گری باور به کارآمدی تدریس معلم بوده است.روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد50707 نفر بوده است. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بوده که بر اساس فرمول حجم نمونه مورگان-کرجسی تعداد 382 نفر بطور تصادفی برای تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق بر 5 دسته پرسشنامه بوده که عبارتند از: 1.پرسشنامه باور به کارآمدی تدریس معلم 2. پرسشنامه چابکی در تدریس 3. پرسشنامه عدالت آموزشی 4. پرسشنامه اعتماد آموزشی و 5. پرسشنامه تعهد آموزشی. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین) و آمار استنباطی(آزمونهای همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و مدل معادله ساختاری) استفاده شد. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد، بین چابکی در تدریس با عدالت، اعتماد و تعهد آموزشی ادراک شده در سطح 05/0>P رابطه معناداری وجود دارد. باور به کارآمدی تدریس معلم، رابطه بین چابکی در تدریس با عدالت، اعتماد و تعهد آموزشی ادرک شده را درسطح 05/0>P واسطه گری می کند. مدل تجربی تحقیق، برازش نسبتاً مناسب داشته است.
تاثیر عدالت آموزشی بر عملکرد تحصیلی، رضایت از تحصیل و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوره دوم شهر آبدانان در سال تحصیلی 1401- 1400
پژوهش حاضر با هدف بررسی عدالت آموزشی بر عملکرد تحصیلی، رضایت از تحصیل و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوره دوم شهر آبدانان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوره دوم شهر آبدانان در سال تحصیلی1401 1400 بوده است که تعداد 270 نفر از دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوره دوم بر اساس جدول مورگان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند و به منظور جمع آوری اطلاعات از چهار پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج(1383) ، رضایت از تحصیل احمدی( ۱۳۸۸)،پیشرفت تحصیلی فام و تیلور( ۱۹۹۴) و عدالت آموزشی شفیع پور(1395) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه پیشرفت تحصیلی با استفاده از آلفای کرونباخ،0/82 بود و پایایی پرسشنامه رضایت از تحصیل ،عملکرد تحصیلی و عدالت آموزشی به ترتیب0/73، 84/ 0 و0/91 برآورد گردیده است، به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ عدالت آموزشی بر عملکرد تحصیلی، رضایت از تحصیل و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنی داری دارد.
تحلیل اخلاقی مواجهه عادلانه استاد و دانشجو در مسئله «استعداد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۱۳۴-۱۱۳
عدالت آموزشی یکی از مهم ترین اصول اخلاقی در حوزه آموزش است که ابعاد مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری را در بر دارد. پیاده سازی این اصل اخلاقی به ویژه در ارتباط با تفاوت سطح فکری و استعداد دانشجویان چالش هایی به همراه دارد؛ حضور دانشجویان بااستعداد و کم استعداد در کلاس درس می تواند استاد را با این چالش ها مواجه سازد. روش: در این پژوهش سعی شده است به روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر منابع اسلامی، ضمن تحلیل و ارزش داوری اخلاقی مسئله و قضاوت درباره دیدگاه های موافق و مخالف، پیشنهاداتی جهت برون رفت از این چالش مطرح گردد. یافته ها: وجود استعدادهای متفاوت در کلاس و پذیرش آن امری بدیهی است، لکن استاد برای جبران و یاری رساندن به دانشجویان کم استعداد، می تواند پیشنهاداتی از این قبیل در دستور کار خود قرار دهد؛ اختصاص دادن زمان بیشتر در ساعات غیرکلاسی، حمایت و هدایت استعدادها و ترکیب و تلفیق دانشجویان مستعد و غیرمستعد.
شناسایی و الویت بندی مولفه های رفتار شهروندی سایبری، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی در نظام آموزشی و ارتباط آنها با یکدیگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
25-64
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و الویت بندی مولفه های رفتار شهروندی سایبری، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی در نظام آموزشی و ارتباط آنها با یکدیگر انجام شد. روش تحقیق کیفی – کمی – اولویت بندی، جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران نظام آموزش و پرورش، اعضاء هیئت علمی در مراکز آموزش عالی، در بخش کمی معلمان مدارس دوره دوم متوسطه مازندران، در 400 مدرسه بتعداد 6420 نفر و در بخش الویت بندی، اعضاء هیئت علمی و مدیران عالی آموزش و پرورش استان مازندران بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری غیرتصادفی" هدفمند"، تعداد 20 نفر، در بخش کمی با روش خوشه ای نسبی بر اساس فرمول کوکران، تعداد 364 نفر و در بخش اولویت بندی، تعداد 25 نفر با روش هدفمند، انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق تکنیک دلفی با پرسشنامه نیمه ساختاریافته و ساختاریافته، در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با پرسشنامه 92 گویه ای و در بخش اولویت بندی، از طریق تکنیک دیماتل با پرسشنامه های ماتریسی، استخراج شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS و DEMATEL SOLVER استفاده شد. یافته ها نشان داد که رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست ICT و عدالت آموزشی با کاربست ICT، رابطه معنادار و مثبتی داشته و عدالت آموزشی در رابطه رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست ICT، نقش میانجی را ایفا نمود.