مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مقامات
حوزه های تخصصی:
" مقامات حریری و حمیدی، به عنوان دو اثر منثور و ارزشمند، جزو ادبیات داستانی کهن در ادب عربی و ادب فارسی به حساب می آیند.
«گفت و گو» میان شخصیت های داستانی، یکی از عناصر داستان است که در شناساندن حوادث و شخصیت های داستان به خوانندگان نقشی مهم بر عهده دارد.
نویسندگان این مقامات به ویژه حریری با تبحر کامل توانسته اند از ظرفیت عنصر «گفت و گو» در داستان های خود استفاده نمایند. مقایسه ی میان شیوه های بهره برداری حریری و حمیدی از عنصر «گفت و گو» جنبه ای مهم از ارتباط دو ادب فارسی و عربی را روشن می سازد.
در این مقاله، با بررسی و دقت نظر در انواع و شیوه های گفت و گو در مقامات حریری و حمیدی و تطبیق میان آن دو، به برجستگی ها و کاستی های موجود در بهره برداری هر کدام از این عنصر اشاره شده است و نتیجه گیری شده که حریری توانسته است از این عنصر برای جذاب نمودن مقامات خود، بهتر بهره برداری کند. "
محاکم شرع در دوره قاجاریه ( تا انقلاب مشروطه )
حوزه های تخصصی:
حضور و نمود محاکم شرعی در نهاد دادرسی و نظام قضایی تاریخ ایران اسلامی مبرهن و غیرقابل انکار است. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا مبتنی بر روش تحقیق در تاریخ و مطالعات کتابخانه ای کیفیت، نحوه کارکرد و کارنامه محاکم مزبور در دوره حاکمیت قاجاریه مورد توصیف و تبیین قرار گیرد. یافته های تحقیق دلالت بر آن دارد که در دوره مورد بحث، در فیصله امور دادرسی و قضایی مقامات دینی ـ در کنار محاکم و مقامات عرفی ـ در ابعاد مختلف حقوق مدنی و خصوصی، جرایم خلاف عفت عمومی و امور جزایی با عناوین مجتهد، شیخ الاسلام، قاضی، قاضی عسکر و صدر،کمابیش فعالیت و اشتغال داشته اند؛ مقامات مورد اشاره ـ به استثنای مجتهدان ـ برگزیده و منصوب حکومت بودند. گستره و محدوده وظایف هر یک از آنان در ارتباط با یکدیگر و نیز گاه با مقامات عرفی به دقت مشخص و قانونمند نبود. مجموعه کارکرد گردانندگان محاکم شرعیه در بوته نقد همراه و توامان با تحسین و انتقاد ارزیابی شده است.
جلوه های تقلید و ابتکار در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده چهارم هجری، فنون بدیع به طور گسترده ای در نویسندگی (نثر فنی) رخنه کرده بود تا بدین وسیله تمام فنون ادبی را زیر شعاع خود ببرد. در این فضای پر التهاب، مقامات ـ یکی از انواع نثر فنی ـ پدید آمد. نخستین کسی که مقامات را در جامه جدید خود به رشته تحریر درآورد، بدیع الزمان همدانی بود. وی تکدی گری را موضوع اصلی و مکرر مقامه ها قرار داد؛ برای همه مقامات، یک راوی ثابت و یک قهرمان ثابت در نظر گرفت و بدین سان چهارصد مقامه نوشت که تنها پنجاه و اندی از آنها به دست ما رسید.
حدود یک قرن بعد در سده پنجم هجری، حریری بصری روی صحنه ادبیات آمد و به مقامات تکامل بخشید. با آنکه حریری در مقامات خود از همدانی تقلید کرده و خود نیز در مقدمه مقاماتش بدان معترف است، اما مقامات حریری با مقامات همدانی اختلاف قابل توجهی دارد. وی پنجاه مقامه با موضوعات گوناگون، اما منظم نوشت. مقامات حریری نسبت به مقامات همدانی طولانی تر و منظم تر است و صنایع بدیع در آنها گویاتر می نماید. نیز در برخی مقامات، خود به لفظ بازی وتعقید لغوی پرداخته است. از این رو می توان گفت که مقامات حریری دارای پدیده های متعدد ابتکاری است.
تمسخر و طعنه در مقامات همدانی و مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از درخشان ترین نمونه های نثر ادبی در ادبیات عربی، «مقامات» است. مقامات قصه هایی است که در ضمن روایت واقع گرایانه اخلاق و مرام و رفتار مردمان روزگاران گذشته، گستره واژگانی بسیار پرباری را در قالب سجعی ادبی و مقتدر به کار گرفته است. بدیع الزمان همدانی و به تبع او حریری، قلّه های مسلّم فن مقامات هستند. ایشان در مقامات خویش در پرده های نمایشی کوتاه، گوشه های زشت و محکوم شدنی جامعه را از نظر خواننده می گذرانند و به نقد می کشند. آثار اینان بی آنکه جنبه موعظه و نصیحت داشته باشد، آگاه کننده و افشاگرانه است. تهکّم/ریشخند/تمسخر عیوب اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، جسمی و روانی، در همه مقامات به چشم می خورد. در این مقاله به تفصیل درباره تهکم و مقایسه کاربرد آن در مقامات همدانی و حریری می پردازیم.
«سلوک» در آموزه های دینی
حوزه های تخصصی:
حقیقت سلوک یا عرفان عملی، نوعی حرکت باطنی و گذر از مقاطع نسبی و در نهایت وصول، اتصال و فنای در حق تعالی با معنای درست آن است. از جمله پرسش هایی که ذهن را به خود مشغول میدارد، این است که آیا چنین معنایی را میتوان از آموزه های دینی و تعلیمات پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) استفاده کرد. این معنا از سویی، سطح عمیق تری از برداشت دینی را آشکار میسازد و از سوی دیگر، میتواند آغاز بر مطالعات گسترده تر و فنی در این زمینه باشد. بیتردید پیگیری این مسیر، افزون بر آنکه تقارب فضای حاکم بر عرفان عملی اسلامی با آموزه های دینی و مکتب اهل بیت(ع) را اثبات میکند، میتواند منجر به پدید آمدن آثار ارزشمندی در علم سلوک و عرفان عملی باشد.
مقایسه مقامات عرفانی از دیدگاه پدران صحرا و عارفان مسلمان در چهار قرن اولیه(میلادی و هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان، گرایش معنوی گسترده ای است که بیشتر در میان پیروان ادیان دیده می شود، و اساساً ادیان در زمینه های عرفانی با یکدیگر قرابت و تفاهم بیشتری دارند، چنان که بین دو نظام عرفان عملی مسیحیت و اسلام، این تشابه و تفاهم بسیار زیاد است. مقاله حاضر، به مقایسه مقامات عرفانی در نزد پدران صحرا و تصوّف اسلامی در چهار قرن اولیه می پردازد. در آغاز مقاله، به چگونگی شکل گیری سخنان پدران صحرا در چهار قرن اولیه میلادی و پیدایش تصوّف اسلامی و اهمیت عرفان عملی در هر دو نظام فکری اشاره شده، و در متن، بر اساس تقسیم بندی ابونصر سراج، در کتاب اللمع فی التصوّف است که در آن به ترتیب، هفت مقام توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکّل و رضا آمده است. در همه موارد ابتدا آیاتی از قرآن و کتاب مقدس که مورد استناد عارفان مسلمان و مسیحی بوده، ذکر شده، سپس از پیامبر اسلام و عیسی مسیح سخنی نقل شده است، و سخنانی از بزرگان صوفیه هر دو نظام، متناسب با هر مقام بیان و تحلیل شده است. بر پایه این سنجش، زهد اسلامی معتدل تر از گوشه نشینی راهبان مسیحی به نظر می رسد.
سبک شناسی مقامات همدانی و حریری براساس سبک شناسی آماری بوزیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان گونه های مختلف آثار ادبی، مقامات با توجه به ساختار ویژه ای که دارد علاوه بر عناصر ادبی عاطفه، خیال، اسلوب و اندیشه، دارای عناصر داستانی از جمله پیرنگ، شخصیت، کشمکش، زاویه دید، صحنه و به ویژه گفت وگوست و اگر مقامات را به طور خاص، زبان گفت وگو و شگردهای روایی بدانیم، همدانی و حریری به دنبال خلق زبانی هستند که توانایی ارائه و عینیت بخشیدن به ذهنیت و حساسیت های عاطفی ایشان و در نهایت قدرت اثرگذاری بر مخاطب را داشته باشد. مقاله حاضر برآن است با تکیه بر شیوه سبک شناسی آماری بوزیمان که سعد مصلوح آن را در زبان عربی بومی سازی کرده است به تحلیل مقامات همدانی و حریری بپردازد. داده های عددی پژوهش که براساس تعداد فعل و صفت و نسبت بین این دو است، بیا گر رویکرد انفعالی تر و در نتیجه ادبی تر مقامات همدانی در مقایسه با حریری است. عنصر گفت وگو و شگردهای روایی در تراکم و در نتیجه افزایش کمّی ادبیت مقامات دو نویسنده نقش اصلی دارد..
کلان ساختار مقامات های صوفیان و نقش ایدئولوژیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا نشان داده ایم که در مقامات های صوفیان، کلان ساختاری وجود دارد که در این ژانر همواره تکرار می شود. آن گاه نقش ایدئولوژیک هر یک از عناصر این کلان ساختار را تشریح نموده و به نقش آن در روابط قدرت نیز پرداخته ایم. کلان ساختاری که شاکلة مقامات های صوفیان است از ذکر اصل و نَسَب مشایخ آغاز می شود و با بیان پیشگویی های دیگران دربارة درخشش معنوی آن ها، ریاضت های طاقت فرسا و کرامت ها ادامه می یابد و با مرگ شگفت انگیز آن ها به پایان می رسد. در این ساختار، کرامت نقشی برجسته دارد و کل ساختار را تحت تأثیر قرار می دهد. اصل و نسب سازی ها و پیشگویی ها و ریاضت ها همگی در حکم «تمهیداتی» برای ظهور کرامت عمل می کنند و مرگ-های شگفت و تنازع های گفتمانی در حکم «امتداد» نیروی کرامت اند. نقش عمده این کلان ساختار در مقامات های صوفیان این است که ضمن اثبات کرامت و امور خارق عادت برای مشایخ تصوف، دسترسی دیگران را به منبع قدرت گفتمان تصوف؛ یعنی کرامت، محدود یا غیرممکن سازد. این کارکرد ویژه موجب می شود تا در مفصل بندی گفتمان تصوف تغییراتی پدید آید و خُرده گفتمانی جدید به نام «گفتمان اهل کرامت» شکل بگیرد. همین گفتمان راه را برای ورود گفتمان تصوف در مناسبات سیاسی و اجتماعی هموار می سازد.
ساختارهای مقامه و یک مقامه کامل در بوستان
حوزه های تخصصی:
عربی دانی و عربی خوانی سعدی به وجوه گوناگون بر آثار او تاثیر نهاده است. یکی از اثرپذیری ها گویا اثر پذیری او از مقامه ها است. این تاثیرگذاری تنها در گلستان که نمودهای مقامه گون دارد و بسیاری از فضلا راجع به ساختار مقامه گون آن اشاراتی کرده اند، منحصر نیست. بوستان نیز با اینکه ساختارش نظم صرف است، در مواردی متعدد نمودهای مقامه گون دارد. حکایات با مضمون تکدی گری، مسافرت، مهمانی، شعردانی، نصیحت گری و مواردی دیگر در بوستان، همگی مضامین پر تکرار مقامات است. سعدی نیز به عنوان نویسنده حکایات گاه نقش مولف (بدیع الزمان یا حریری) را بازی می کند، گاه نقش راوی (عیسی بن هشام یا حارث بن-همام) و گاه نقش قهرمان (ابوالفتح اسکندری یا ابوزید سروجی). نمونه هایی از هرکدام از شاخصه های بالا با شواهدی تطبیقی در بوستان و نمونه های همسان آن درمقامات بدیعی، حریری و حمیدی خواهد آمد. نهایتاً یک مقامه مستقل در بوستان معرفی و شاخصه هایِ مقامه ای آن با ارائه و تطابق با شاخصه های مقامات مشهور تشریح خواهد شد. بدین صورت مشخص خواهد شد، بوستان تا چه حد ساختار مقامه ای دارد. حتی مشخص می شود، بعضی از سفرهای او که برخی در پی مستند سازی آن هستند، سفرهای خیالی از قبیل سفرهای قهرمانان و نویسندگان مقامه هاست.
مطالعه مقامات عرفانی از منظر عطّار بر اساس مجموع آثار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر و سلوک را می توان مهم ترین رکن عرفان و وهم ممیآن ان ای رینر ا ها معرفتی را ست. سالک واقعی با عنایت حق و ییر ر پیر کارران ب ا ریاضت و مجاهدت، مراحل و مقامات طریقت را یکی پس ای رینر پشت سر می گاارر و تا یما ی کم حق یک مقا را بم خوبی ارا کررن باشد می توا د بم مقا رینر ران یابد. عطّار عارف بآرگی است کم رر تما اثار خور بم یبا ی سارن و شاعرا م، مقامات را مطرح می کند. او بم توبم، یهد و ورع نان خاصی رارر و مقامات رینر ون فقر، صبر، توکل و رضا را رر هایت پختنی و کمال مطرح می کند. این وشتار بر ان است تا بم مطالعم مقامات رر اثار مختلف عطّار بپررایر و شیون طرح، بسامد و یآ کمّ و کیف ا ها را بررسی ماید. یآ با استزارن ای رارن ها مطالعاتی بم رو توصیزی تحلیلی بم برخی ای ابهامات و سؤالات رر این یمینم، پاسخ رهد.
کاربرد انواع و اغراض کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
169 - 188
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان همدانی از نویسندگان زبردست عرب زبان در قرن چهارم هجری است که ابتکار فن مقامه نویسی را به نام خود ثبت کرده است. او در بخش هایی از مقامات خود با هنرمندی خاص، از اسلوب کنایه برای القای معانی بهره برده است. کنایه اسلوب بلاغی است که نویسنده با بیان مبهم، مقاصد خود را بیان می کند. به عبارت دیگر، کنایه از اسلوب های بیان است که به روش مجاز به انتقال معانی می پردازد. این نوع مجاز قرینه مانعه ندارد و می توان معنای حقیقی را -با آنکه مدنظر نیست- در کنار معنای مجازی اراده کرد. این پژوهش در پی آن است که با بررسی کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی به روش توصیفی- تحلیلی، پاسخی برای این سؤال بیابد که نویسنده هنر پرداختن به کنایه را با چه اغراضی به کار برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسنده انواع کنایات موردنظر علمای بلاغت را با اغراض مختلفی چون ترسیم امور معقول به محسوس، احترام، تفاؤل و تطیر، دلیل و برهان، ذم، فخر، استرحام، استهزاء، بزرگداشت، کراهت از ذکر نام، مدح، مبالغه و... به کار برده است.
بررسی تطبیقی گلستان سعدی و مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان همدانی یکی از بزرگ ترین نویسندگان عصر عباسی، فنّ جدیدی را ابداع کرد که مورد توجّه نویسندگان و شاعران آن زمان و حتّی دوره های بعد قرار گرفت. این اقبال به فن ابتکاری بدیع الزمان، به زبان عربی محدود نشد و ادبای سایر زبان ها نیز به پیروی از بدیع الزمان آثار ارزشمندی را تألیف نمودند. ازجمله این آثار کتاب گلستان سعدی است. سعدی در تألیف این اثر بی بدیل تا حدود زیادی از مقامات عربی تأثیر پذیرفته، تا جایی که برخی از منتقدان، گلستان را در شیوه انشا نوعی مقامات دانسته و مقدمه آن را یک مقامه کامل به حساب آورده اند. مقاله حاضر درصدد است تا گلستان سعدی را به شکل تطبیقی با مقامات بدیع الزمان مقایسه کرده و موارد اشتراک و اختلاف میان آن ها را به شکل واضح بیان نماید. بر اساس نتایج به دست آمده، گلستان در دوازده مورد با مقامات بدیع الزمان مشترک و در شش مورد با آن متفاوت است. بدین ترتیب و با عنایت به وجود موارد مشترک بیشتر نسبت به موارد اختلاف، معلوم می شود که سعدی گلستان را به شیوه مقامات و به تبعیت از سبک بدیع الزمان تألیف کرده، اما این تأثیرپذیری تقلید صرف نبوده و نبوغ سعدی در گلستان به وضوح نمایان است.
کارکرد اجتماعی کرامات عرفا بر اساس کتاب «مقامات ژنده پیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث پرمناقشه عرفان اسلامی، متصور شدن قدرت کرامت گونه برای شیوخ متصوفه است. عرفا از دوره سلجوقی(590-429 ه.ق)، کرامات را نشان صدق ولایت شیوخ در جانشینی پیامبر (ص) می دانستند و چون این گفتمان قدرت اجتماعی فوق العاده به آنها می بخشید در اشاعه آن سعی بلیغ داشتند. کتاب «مقامات ژنده پیل» نوشته محمد غزنوی به شرح کرامات شیخ احمد جام (م. 536 ه.ق) می پردازد. این کتاب مشحون از حکایاتی کرامت گونه از شیخ جام می باشد که صحت تاریخی بسیاری از آنها قابل اثبات نیست اما درون مایه هر حکایتی بازگو کننده منافع اجتماعی سازندگان آن است. این نوشتار با بررسی حکایاتی از این اثر به کمک دیگر آثار صوفیه و تاریخی آن دوره به تحلیل این موضوع می پردازد که این حکایات تأمین کننده چه منافع اجتماعی مروّجان آن است. نتایج نشان از آن دارد که صوفیه برای نفوذ و تثبیت قدرت اجتماعی خود بر اقشار مختلف جامعه از کرامات بهره می گرفتند. شیخ متناسب با قشر اجتماعی مخاطب خود دست به کرامت می زد و این زیستِ کرامت گونه، او را از دیگران متمایز می ساخت. شیخ برای حفظ موقعیت اجتماعی و جذب مریدان بیشتر به دفاع از منافع اقشار پایین دست جامعه در برابر صاحبان قدرت سیاسی و نظامی می پردازد. البته در بعضی موضوعات اجتماعی، کرامات تلاشی برای تغییر گفتمان غالب نداشت.
دلایل و چگونگی تبویب در متون عرفانی (مطالعه موردی منطق الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
117 - 144
حوزه های تخصصی:
تبویب مراحل سیر و سلوک از مباحث مطرح در میان کتب صوفیه است. با وجود اینکه نشانه گذاری مسیر سلوک، پیشینه ای به بلندای تاریخ اسلام دارد، اما درمیان صوفیان، رواج این باب بندی به طور مشخص، از قرن دوم هجری بوده است. از همان اوان رواج عرفان، اختلاف باب بندی ها میان عرفا و چه بسا در تألیفات مختلف یک عارف هم دیده می شود. در این پژوهش تلاش شده تا ضمن نشان دادن عوامل مؤثر در شیوه تقسیم بندی این باب بندی ها، به تبیین دلایل باب بندی و نهایتاً چگونگی تبویب آن پرداخته شود. به این منظور از میان آثار بنام عارفان، دو اثر مهم منطق الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری برای بررسی انتخاب شده اند و با روش توصیفی تحلیلی، به مقایسه نحوه تبویب این دو اثر پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عامل اختلاف در تبویب که باعث بروز تناقض در کلام و آثار صوفیان شده، تجارب متفاوت عرفانی، نحوه سیر و طریقت عرفانی، نوع مکتب و بینش فقهی و شرایط سیاسی اجتماعی است که باعث اختلافاتی چون شیوه نامگذاری، ترتیب مقامات، تعداد مقامات و... در عرفان شده است.
بررسی و مقایسه ی ریاضت در آثار و مقامات شیخ احمد جام نامقی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
169 - 187
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، آرای شیخ احمد جام درباره ی چیستی ریاضت در آثار و مقامات موجود از وی، بازیابی و با یکدیگر مقایسه شده است؛ زیرا ریاضت، یکی از مهم ترین اصول در طریقت بوده و پیران و کاملان در ابتدای سلوک، این مرحله را پشت سر می گذاشته و مریدان خود را نیز بدان سفارش می کرده اند. شیخ احمد جام نامقی، معروف به ژنده پیل(536– 441 ه.ق.) از مشایخ نامدار تصوّف است که روایت های گوناگونی در مورد چگونگی توبه و درآمدن او به حلقه ی صوفیان و سلوک فردی و اجتماعی اش به دست ما رسیده و آرای صاحب نظران تاریخ ادبیات و عرفان در باب وی، گاه در تقابل با هم است؛ ازجمله مطالب شگفت در تذکره ها و مقامات، حکایات مربوط به ریاضت های اوست امّا روایات مقامات در این باره تا چه حد قابل اعتماد است و آیا سخنان شیخ احمد جام در آثارش، گزارش های مقامات نویسان را تأیید می کند؟ بررسی تطابق یا عدم تطابق روایت های مقامات با سخنان شیخ جام از سویی، موجب کسب اطّلاع نظر این صوفی درباره ی این دو اصطلاح تصوّف می شود و از سوی دیگر، معیاری برای سنجش اعتبار مطالب مقامات است. نگارنده در این پژوهش دریافته است که شیخ جام بیش از ریاضت به مجاهدت توجّه داشته و مریدان را به ریاضات غیر معمول، توصیه نکرده است. همچنین ریاضات غریب منسوب به وی در مقامات ژنده پیل و خلاصهُ المقامات، در هیچ یک از آثار به جا مانده از شیخ جام، ذکر نشده است. گمان می رود، مقامات نویسانِ شیخ جام، پیر خود را با چنان ریاضاتی، پسندیده و او را نه آن چنان که بوده بلکه مطابق با تصویر دلخواه خود، معرّفی کرده اند.
تطبیق کاربرد رنگ در داستان های منظوم و منثور فارسی و عربی (مطالعه موردی: اسکندرنامه نظامی و مقامات حریری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تاکنون، شاعران و نویسندگان در آثار خویش، به صورت نمادین یا صریح، عاطفه و احساس خود را با رنگ به تصویر می کشند؛ به گونه ای که با نگاهی روان شناسانه به آثار آنان می توان پیرامون شخصیت ایشان، به نتایج قابل توجّهی دست یافت. در همین راستا، پژوهش مذکور تلاش کرده است با دو رویکرد توصیفی- تحلیلی و آماری، کاربرد رنگ ها را در اسکندرنامه نظامی و مقامات حریری مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نتایج، حکایت از آن دارد که نظامی در اسکندرنامه 380 بار از رنگ بهره برده است، 261 بار به طور مستقیم و 119 بار به شکل غیر مستقیم و با واژه هایی مانند تیره، روشن، قیرگون و... در این اثر، رنگ سیاه و مشتقات آن با 107 بار تکرار، 57 مورد مستقیم و 50 مورد غیر مستقیم، بیشترین بسامد را دارد. کاربرد رنگ، اغلب به صورت تشبیه، استعاره و کنایه برای تعبیر از حالات درونی انسان بوده است که با نظرات روان شناسان معاصر پیرامون رنگ های مختلف، مطابقت بسیار دارد. حریری نیز در مقامات خود، 37 بار به رنگ های گوناگون اشاره کرده است که رنگ زرد با 14 بار تکرار، بالاترین بسامد را دارد. برخلاف اسکندرنامه، کاربرد رنگ در مقامات، بیشتر جنبه نمادین و کنایی دارد که اغلب از طبیعت رنگ ها سرچشمه گرفته است؛ مانند دلالت سپیدی بر امید و سیاهی بر نومیدی و سیه بختی یا رنگ زرد ممکن است در جایی نماد اندوه و بیماری و مرگ باشد و در جایی دیگر نمادی از شادی و سعادت. افزون بر این ها نوشتار پیش رو با ارائه نمودار، بسامد رنگ ها را در این دو اثر، به نمایش گذاشته است.
چگونگی سلوک عرفانی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
133 - 154
حوزه های تخصصی:
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغه های عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض می گردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل می شود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنج ها را بر خویش هموار می کند. هدف اصلی این مقاله این است که با استناد به متون و آثار ابن سینا و با بهره گیری از تحلیل گفتار برخی از شارحان وی اثبات کنیم که وی علاوه بر پایبندی به سیر وسلوک عقلی که مقتضای روش فلسفی وی است، در اواخر عمر خویش و در برخی از آثارش از روش رسمی مشاییان که روش بحثی وعقلی محض است، عدول کرده است و به روش شهودی و اشراق حضوری که بعدها سهروردی آن را گسترش داد؛ روی آورده است. شاهد این ادعا، آثار بر جای مانده اوست. البته چنانچه اثر نفیس او با عنوان «حکمت المشرقیین» به طور کامل باقی می ماند، با شفافیت بیشتری می توانستیم درباره بعد عرفانی او گفتگو کنیم. یافته های ما از آثار ابن سینا اثبات می کند که آن حکیم بزرگ علاوه بر مشی مشایی، اهل سیر وسلوک و ریاضت هم بوده است و برخی از اعمال ناشایستی که به وی نسبت داده اند، از سوی دشمنان و مخالفانش می باشد. روش به کار رفته در این پژوهش، روش تحلیلی توصیفی و بعضا پدیدار شناسی است.
نشانه شناسیِ اجتماعیِ مقامات حریری باتکیه بر نظریه پی یرگیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی به عنوان روش پژوهش در شناخت دلالت ها، به بررسی و تحلیل نشانه ها و درک معانی نهفته در آن ها می پردازد. از این لحاظ پدیده های اجتماعی به خودی خود معنا پیدا نمی کنند، بلکه در درون شبکه ای از معانی قرار گرفته و دارای چارچوبی فرهنگی هستند. حریری (446-516 ه ) یکی از پیشگامان مقامات در ادبیات عرب است. پی یر گیرو نشانه های اجتماعی را دو نوع نشانه های هویت و آداب معاشرت می داند. پژوهش حاضر کوشیده است تا باتکیه بر روش نشانه شناسی به بررسی نشانه های اجتماعی در بیست مقامه ابتدایی حریری باتکیه بر نظریه پی یر گیرو بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نشانه شناسی اجتماعی در دو مقوله هویت و آداب معاشرت بروز یافته و درقالب عواملی چون خوراک، پوشاک، لباس، اطوار و حالات، لحن کلام و... به اشکال گوناگون بازتاب یافته و بیانگر تنوع نشانه ها و توجه حریری به اوضاع اجتماعی- فرهنگی محیط حاکم بر جامعه است؛ همچنین عواملی چون اختلاف طبقاتی بین اقشار فرادست و فرودست در خوراک و پوشاک، شغل، تقابل فرهنگی بین اشخاص جامعه به وسیله شخصیت های داستان ها، توجه به جنبه های دینی-اعتقادی، بازتاب حوادث و مشکلات اجتماعی، به کارگیری نشانه های مکان ها، نام ها و القاب از مباحثی است که در مقامات حریری بازتاب یافته است.
بررسی تطبیقی جایگاه مضامین اجتماعی در "مقامات" بدیع الزمان همدانی و "حدیث عیسی بن هشام" محمد مولیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
168 - 189
شناخت و تحلیل آثار ادبی و زندگی آفرینندگان آن آثار بدون بررسی و تحلیل جامعه و فرهنگی که در سایه آن نشو و نما یافته اند، میسر نیست. به عبارت دیگر، تحقیق و تدقیق در نحوه معیشت،روابط اجتماعی،باورها،شکست ها و پیروزی ها،دردها و شادی ها و فراز و نشیب های جامعه ای که هنرمند در آن زندگی می کند،بررسی دقیق تر و جامع تر زندگی و آثار او را میسر می سازد. "مقامات" مهم ترین اثر "بدیع الزمان همدانی"است که به عربی نوشته شده و نخستین بار به همراه شرح آن در 51 مقامه، در سال ۱۸۸۹ میلادی در بیروت به طبع رسید. ایشان شیوه ای نو در نثرنویسی عربی پدید آورد؛ قهرمان مقامات او ابوالفتح اسکندری هر بار در لباسی ظاهر می شود و در شهرهای مختلف سیاحت کرده و درخصوص مسائل گوناگون چون ادیبی توانا سخن می گوید.همین امر موجب شده که او نام شهرهای گوناگون به ویژه شهرهای ایران را بر مقامات خود بگذارد.مقامات برای بدیع الزمان به مثابه آوردگاه ادبی است.او داستان را محلی برای نمایش قدرت ادبی خود در بکارگیری عبارات مسجوع همراه با تشبیه،کنایه،استعاره و ضرب المثل می بیند. نویسندگانی نیز در دوره ی معاصر از شیوه ی وی پیروی کرده و اندیشه های خود را در قالب "مقامه" بیان کردند که در این میان می توان از چهره های سرشناسی چون محمد مویلحی،ناصیف یازجی،احمد شوقی،محمدتوفیق بکری و حافظ ابراهیم نام برد. این پژوهش که به شیوه ی تطبیقی تحلیلی نگاشته شده، به بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در "مقامات"بدیع الزمان همدانی و "حدیث عیسی بن هشام"محمد مویلحی پرداخته است.