مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۶۱.
۵۶۲.
۵۶۳.
۵۶۴.
۵۶۵.
۵۶۶.
تربیت
حوزه های تخصصی:
هدف : این مقاله در صدد بود تا تأثیر روش نیازمحور بر تربیت اخلاق دانش اندوزی دانشجومعلمان دختر پردیس بنت الهدی صدر دانشگاه فرهنگیان استان گیلان را در نیمسال دوم تحصیلی 98-1397 بررسی کند. روش: این پژوهش بر اساس شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. یافته ها: بیشتر توانمندی های انسان به دانایی برمی گردد و دانایی جز با دانش اندوزی به دست نمی آید. شخصیت آدمی در پرتو کسب دانش و معرفت، در تمامی ساحتهای وجودی، به رشد و تکامل می رسد. به همین دلیل، جامعه هایی که علوم و معارفشان در رشته ها و زمینه های مورد نیاز رشد نکرده باشد، نمی توانند به شکوفایی برسند. در زمان حاضر اخلاق به عنوان یکی از ضروریات جامعه دانشگاهی کشور محسوب می شود و تقویت و رشد اخلاق دانش اندوزی با توجه به تأثیر آن بر رفتار علمی ما در مراحل تحصیل، تدریس، تحقیق و خدمات علمی، از الزامات کشور به شمار می رود. نتیجه گیری : روش تدریس نیازمحور بر تقویت و پیشرفت اخلاق دانش اندوزی دانشجومعلمان مؤثر بود.
مؤلفه های قدرت نرم بانوان در بصیرت افزایی جامعه در تقابل با جنگ نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نیروهای ضد نظام اسلامی در تلاش اند در قالب جنگ نرم شناختی، زمینه مبارزه درون دینی را در جوامع اسلامی ایجاد و از این طریق، جامعه اسلامی را دچار اضمحلال هویتی کنند. بصیرت افزایی، بنیادی ترین راهبرد در پیشگیری و مقابله با جنگ نرم شناختی است و بانوان با توجه به گستره قدرت تأثیرگذاری، نقش بی بدیلی در این مهم دارند؛ پژوهش حاضر با هدف تبیین مؤلفه های قدرت نرم بانوان در بصیرت افزایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف، کاربردى است و با روش توصیفى- تحلیلى اجرا شده است. داده هاى تحقیق از طریق بررسى اسنادى، فیش بردارى و با رویکرد کیفی صورت گرفته است. سیره بانوان تأثیرگذار به عنوان جامعه تحقیق و روایاتِ ناظر به اهداف پژوهش، به عنوان نمونه تحقیق استفاده شده است. پس از ترسیم مفهوم شناسی پژوهش، مؤلفه های قدرت نرم، تبیین شده و به تحلیل کاربست آن در بصیرت افزایی پرداخته شده است. یافته ها: حاکی از آن بود که قدرت نرم بانوان، حقیقتی مشکک است که گاه با شجاعت و عاطفه و گاه با اقتدار و اطاعت ظهور می یابد. نتیجه گیری: مؤثرترین نقش بانوان در قالب قدرت نرم، اصلاح سامانه معرفتی افراد است که متناسب با موقعیت مکانی و زمانی، با اشکال متفاوتی بروز و ظهور می یابد.
تحلیل آموزه های تربیتی در داستان های برگرفته از کلیله و دمنه و مرزبان نامه درمجموعه آثار آذریزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل آموزه های تربیتی در داستان های برگرفته از کلیله و دمنه و مرزبان نامه در مجموعه آثار آذریزدی چکیده باتوجه به وسعت کاربرد داستان های برگرفته از کلیله و دمنه و مرزبان نامه در قصه گویی برای کودکان و نوجوانان در ایران، هدف پژوهش حاضر تحلیل آموزه های تربیتی این داستان ها در پرمخاطب ترین بازنویسی فارسی آن اثر مهدی آذریزدی بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و براساس ماهیت، آمیخته ی بهم تنیده بود و تحلیل محتوای کیفی و کمی به صورت موازی همگرا برای مجموع 46 قصه از کلیله و دمنه و مرزبان نامه در مجموعه ی هشت جلدی قصه های خوب برای بچه های خوب انجام گرفت. تحلیل محتوای کیفی از نوع تلخیصی قیاسی بوده و مؤلفه ها و زیرمؤلفه های تربیت با مرور ادبیات پژوهش، شناسایی و پس از تأیید 61 مؤلفه از سوی خبرگان، فهرست وارسی برای انطباق محتوا با ساحت های یادشده به کار گرفته شد. روش شناخت مضامین براساس شناخت کلمات و عبارات مترادف یا تکراری، اصطلاحات، عبارات و واژه های کلیدی بود و به مضامین نهان و آشکار متن توجه شد. کدگذاری پس از مطالعه ی مکرر متن صورت پذیرفت و محتوا براساس وجوه مشترک با هر یک از مقولات اولیه و ثانویه تحلیل گردید. یافته ها نشانگر شناسایی 390 آموزه ی تربیتی در مؤلفه های هفت گانه ی تربیت در این داستان ها بود و آزمون «خی دو»، وجود تفاوت بین میزان توجه به آموزه های تربیتی در داستان ها را تأیید کرد. رشد و تقویت عقلانیت و خردورزی، تربیت اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و اقتصادی به ترتیب در مرکز توجه آموزه های تربیتی در محتوا بوده و برای تربیت در این ابعاد پیشنهاد می گردد؛ ولی به دلیل فقدان یا کمبود محتواهایی پیرامون تربیت جنسی و پس از آن تربیت سیاسی، این داستان ها برای تربیت کودکان در این دو بعد توصیه نمی شود.
آسیب شناسی نظام تربیتی نسل تمدن ساز در بیانیه ی گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
215 - 232
حوزه های تخصصی:
نظام سازی تحول گرایانه به منظور تربیت نسل جوان انقلابی و اثرگذاری آن در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی، ازجمله دوران دفاع مقدس، را می توان از مهم ترین تجربه های جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد اهداف و آرمان اصلی آن، ایجاد تمدن جدید اسلامی، در نظر گرفت. در این راستا، تربیت نسل تمدن ساز برای آینده انقلاب، هدفی ارزشمند و البته به زعم بسیاری از صاحب نظران کاری دشوار است و ممکن است با آسیب های ناشناخته ای همراه باشد؛ بنابراین، مسئله اصلی این پژوهش، آسیب شناسی نظام تربیتی با نگاه تربیت نسل تمدن ساز است که در متن بیانیه گام دوم، نقشه راه تربیتی نسل آینده انقلاب، بروز و ظهور یافته است. روش این مطالعه، به صورت تحلیل محتوای کیفی است که در گام اول، متن بیانیه طی چندین مرحله از سوی نویسندگان، با نگاه نکته سنجی و استخراج کدهای اصلی، مطالعه شد و با روش تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه ها و مقوله های مرتبط با کدهای اصلی استخراج شدند؛ در گام دوم نیز موانع و آسیب های بیرونی و درونی دسته بندی شدند. یافته های تحقیق بیان کننده این است که نسل جوان تمدن ساز ما از یک طرف، دارای آسیب های درونی، مانند عدم درک صحیح از موقعیت ها، فاصله از خطوط اصلی، عدم شناخت صحیح از گذشته، عدم استفاده از تجربیات گذشتگان، ترس کاذب و عدم رعایت اولویت ها است و از طرفی دیگر، با موانع بیرونی، مانند تحریف حقایق از سوی دشمنان، رهزنان فکر و عقیده، مأیوس سازی مسئولان، سیاست های تبلیغی و تحلیل های مغرضانه دشمنان، کانون های ضدمعنویت و تلاش برای القای سبک زندگی غربی رو به رو است.
الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور (الگوی تعالی انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور مبتنی بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور بود. روش: پژوهش حاضر از منظر ماهیت و روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و راهبرد پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) است. جامعه مورد مطالعه، خبرگان سازمان های مذهبی و فرهنگی بودند و نمونه گیری به شکل هدف مند انجام و در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی، کتابخانه ای و تحلیلی متون اسلامی مرتبط با تربیت اخلاقی، ابعاد و مؤلفه های متغیرها از طریق روش دلفی و پرسش نامه پژوهش گرساخته گردآوری شد و براساس روش های آماری کیفی توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل و نهایتاً تناسب الگو به اجماع خبرگان رسید. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی هر یک از متغیرهای پژوهش توسط نرم افزار اسمارت پی ال اس3 انجام شد. یافته ها: براساس یافته ها، الگوی تعالی انسان دارای ۵ بُعد (اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، رفتار اجتماعی، شناخت اجتماعی و احساس اجتماعی) با 18 مؤلفه (تقوای فردی، هدایت یافتگی فردی، عمل به واجبات و مستحبات، تواضع و فروتنی، استقامت، ارتقای سطح تربیت و تهذیب، محبت در میان مردم، احترام و اعتماد میان مردم، رشد علمی و عقلی مردم، وحدت و عدم تفرقه، عدالت خواهی فراگیر، مبارزه با امتیازات طبقاتی، مقابله با تبعیض نژادی، حذف تجمل گرایی و امنیت همه جانبه، ویژگی های رفتاری، ویژگی های شناختی و ویژگی های احساس اخلاق اجتماعی) می باشد. نتیجه گیری: از آن جایی که ساخت روایی مشترک متقاطع، میزان پایایی مرکب و میانگین واریانس های استخراج شده در الگوی پژوهش در سطح قابل قبول بود، الگوی مناسبی تشخیص داده شد.
رابطه عملکرد خانواده با سبک تفکر در تربیت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطه عملکرد خانواده با سبک تفکر در مادران کودکان مهد کودک شهر قم انجام پذیرفت. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران کودکان مهد کودک شهر قم که زیر نظر سازمان بهزیستی شهر قم بودند، صورت گرفت. ۱۴۱ نفر از مادران کودکان مهد کودک به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر(1992) و پرسشنامه استاندارد ابزار سنجش خانواده (1983) استفاده شد. داده ها با آزمون معناداری همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین متغیر عملکرد خانواده با سبک تفکر وجود داشت(0/01>p < /span>). سبک تفکر جزئی رابطه منفی و معناداری با عملکرد خانواده در سطح معنادار یک صدم داشت و بین سبک تفکر قضایی با عملکرد خانواده رابطه منفی و معنی داری برقرار بود. سبک های تفکر سلسله مراتبی، کلی، رابطه منفی و معنی داری با عملکرد خانواده برقرار کردند. سبک تفکر اولیگارشی، درونی، محافظه کار، آزاد اندیش، رابطه مثبت و معناداری را با عملکرد خانواده به ترتیب برقرار کردند. نتیجه گیری: تربیت و عملکرد موجود در خانواده بر شکل گیری و پرورش سبک های تفکر افراد از زمان کودکی تأیر بسزایی می تواند داشته باشد.