مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
عدالت فضایی
حوزه های تخصصی:
عدالت نقش بسیار مهمی را در جغرافیای شهری بویژه حضورپذیری کودکان در جامعه دارد. در حال حاضر فضاهای عمومی در شهرهای کنونی ایران، در روند شکل گیری خود و عدالت فضایی از ضرورت طراحی و مدیریت این فضاها در ارتباط با تاثیر پرورشی آن ها بر شخصیت و هویت کودکان بی بهره اند. این پژوهش با تاکید عمده بر دسترسی کودکان به فضاهای عمومی اقدام به سنجش حضورپذیری فضاهای عمومی برای کودکان در سطح مناطق و محلات شهر تهران اقدام خواهد نمود و در نهایت، الگوی بهینه فضاهای عمومی مناسب برای حضور کودکان در مناطق مختلف تهران به منظور دستیابی به عدالت ارایه خواهد نمود. پژوهش حاضر با آزمون نظریه ی لوفور ابتدا امکان استفاده از این نظریه را در شهر بررسی می کند، و چگونگی دستیابی به عدالت فضایی سوجا در جهت حضورپذیری کودکان با استفاده از این نظریه را تجزیه و تحلیل می نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، و نمونه آماری منطقه 1 و 11 تهران می باشد.
سنجش عدالت اجتماعی در ساختار فضایی کلانشهر تبریز با تأکید بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
35 - 50
حوزه های تخصصی:
امروزه فضا های آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در شهر ها است و نسبت به سایر کاربری های خدمات شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. تخصیص فضا نیز به این کاربری یکی از موضوعات مهمی است که در برنامه ریزی های شهری موردتوجه قرار می گیرد. کلانشهر تبریز در زمره شهر هایی است که در آن توزیع فضایی خدمات شهری از جمله خدمات آموزشی به طور مناسب و مکفی صورت نگرفته است. در راستای رفع مشکلات ناشی از این مساله و همچنین افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خود همبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GISبه نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر تبریز پرداخته است. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بلوک های شهر تبریز از لحاظ وضعیت کلی آموزشی نابرابری وجود دارد؛ نواحی 1 و 2 از منطقه 2 و ناحیه 5 از منطقه 4، وناحیه 1 از منطقه 8، ناحیه 1 از منطقه 3 و ناحیه 3 از منطقه 10 بیشترین وزنه و نواحی 4 و 6 از منطقه 5، ناحیه 2 از منطقه 9 و در نهایت ناحیه 1 از منطقه 6 کمترین وزنه از کاربری های آموزشی را به خود اختصاص داده اند. به گونه ای که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار دارند. همچنین بر اساس شاخص موران توزیع فضایی کاربری های آموزشی در کلانشهر تبریز به صورت خوشه ای می باشد. بر اساس این شاخص نیز نابرابری موجود در زمینه توزیع کاربری مورد نظر کاملا مشهود است.
تحلیل عدالت فضایی برخورداری از خدمات حمل و نقل و ارتباطات در جغرافیای استان های مرزی (مطالعه موردی: شهرستان های استان خراسان شمالی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
45 - 60
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختار دهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهری می باشد، هدف نوشتار حاضر، نحوه توزیع خدمات عمومی شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (استان خراسان شمالی) می باشد که به منظور تحلیل نحوه توزیع شاخص های حمل ونقل، تعداد ۸ زیر شاخص از شاخص های حمل و نقل تعریف شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و شیوه آن توصیفی- تحلیلی است. به منظور تجزیه وتحلیل از روش بی مقیاس سازی معمولی، برای وزن دهی آن ها از ضریب آنتروپی شانون و رتبه بندی شهرستان ها نیز با بهره گیری از مدل Vikor، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که خدمات حمل و نقل و ارتباطات به صورت متوازن در سطح استان توزیع نشده است به طوری که شهرستان بجنورد در بهترین وضعیت و شهرستان مانه و سملقان در پایین ترین سطح برخورداری از توزیع خدمات قرار دارند
بررسی عدالت فضایی در توزیع امکانات و خدمات بهداشتی- درمانی در شهرستان های استان خوزستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه عدالت فضایی، عدالت دربرگیرنده مفاهیمی چون توزیع متناسب عملکردها و خدمات، دسترسی مناسب به مراکز خدماتی و فعالیتی، بدون تبعیض و تفاوت بین ساکنان یک شهر یا منطقه شهری می باشد. هدف این تحقیق بررسی وضعیت عدالت فضایی در توزیع امکانات و خدمات بهداشتی- درمانی در شهرستان های استان خوزستان می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های تحقیق از سالنامه آماری استان خوزستان در سال 1390 گرداوری شده و به وسیله نرم افزارهای SPSS, EXCEL, GIS و همچنین روش های تاپسیس، تحلیل خوشه ای، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون مان ویتنی و سایر روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این تحقیق عدالت فضایی در توزیع توسعه بهداشتی- درمانی در شهرستان های استان خوزستان از دو منظر جغرافیایی و جمعیتی مورد بررسی قرار گرفت. از نظر جغرافیایی توزیع امکانات و خدمات بهداشتی-درمانی متعادل و متوازن به نظر می رسد؛ اما از نظر جمعیتی توزیع امکانات بهداشتی درمانی نابرابر می باشد و در تضاد با عدالت فضایی قرار می گیرد.
تحلیل فضایی جمعیت و خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سیزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
65 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش"تحلیل فضایی جمعیت و توزیع خدمات شهری در نواحی شهر خرم آباد "است. براین اساس این پژوهش به چگونگی توزیع خدمات شهری متناسب با نیازهای جمعیت در23 ناحیه شهری خرم آباد می پردازد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مدل vikor، AHP ، نقشه GIS و مبتنی بر داده های اسنادی و میدانی است. بر اساس نتایج به دست آمده از 10 شاخص خدمات شهری 2 ناحیه متعادل ،5 ناحیه نیمه متعادل و باقی نواحی نامتعادل می باشد. برای بررسی پراکندگی جمعیت و خدمات شهری ضریب همبستگی اسپیرمن را محاسبه کردیم که ضریب به دست آمده (062/0) می باشد که نشان می دهد که توزیع خدمات شهری با تراکم جمعیت ناموزون می باشد . همچنین به منظور ارزیابی میزان عدالت اجتماعی از سه معیار عدالت دیوید هاروی نشان داد که معیارهای مدنظر در سطح شهر در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی و فضایی رعایت نشده است.
تحلیل و بررسی نقش عدالت فضایی در نواحی پیرامونی بر سازماندهی سیاسی فضایی پایدار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده های انسانی محدود و تک عاملی و گسسته از محیط پیرامون نبوده و شهر به عنوان نمودی مهم از هویت جمعی انسان ها از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به این مساله هدف این مقاله عبارت است از تحلیل و بررسی نقش عدالت فضایی در نواحی پیرامونی بر سازماندهی سیاسی فضایی پایدار شهر تهران. شهر تهران از جمله کلان شهرهایی است که بیشترین تاثیرپذیری و نیز متقابلا بیشترین تاثیرگذاری را از نواحی پیرامونی در مباحثی مانند جمعیت، مسکن، الودگی هوا، مسائل سیاسی مانند انتخابات، مسائل فرهنگی مثل پوشش... و مسائل اقتصادی داشته است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که نقش نواحی پیرامونی در سارماندهی سیاسی فضایی پایدار در شهر تهران چیست؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی است که با استفاده از پژوهش های انجام شده و آمارها و نقشه های موجود سعی خواهد مساله پژوهش تحلیل و تبیین شود. فرضیه مقاله برای پاسخگویی به سوال فوق این است که شهر سیستمی باز است که با محیط پیرامون خود دارای تبادل است که در نتیجه هرگونه برنامه ریزی و سیاست گذاری برای ساماندهی سیاسی و فضایی مولفه های جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی آن نیازمند پرداختن به دلایل آن در فضاهای پیرامونی است. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که تهران به دلیل ربایش منابع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... نواحی پیرامومونی، هم آن ها را دچار ناعدالتی می کند و هم خود در سازماندهی سیاسی فضایی پایدار با چالش روبرو شده است.
تحلیل جامعه شناختی مواجهه شهروندان تهرانی با فقدان فضای پارک خودرو و اخلاقیات مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: از منظر جیکوبز، فضا و اجتماع رابطه ای واضح و وثیق دارند بدان معنا که درک فضا بدون محتوای اجتماعی آن دشوار است. این پژوهش در تلاش است که از دیدگاه جیکوبزی به پدیده و مشکل فضای پارک خودرو در شهر تهران به عنوان موضوعی اجتماعی- فضایی توجه نموده تا این رویکرد و توجه به حوزه مطالعات شهری تسری یابد. روش مطالعه: روش پژوهش، ترکیبی- اکتشافی متوالی است. در مرحله اول (کیفی) از تحلیل محتوا استفاده شده و مرحله دوم (کمی) به روش پیمایشی انجام گرفته است. در بخش کیفی، تمرکز تحقیق معطوف به خبرگزاری و یا سایت های خبری معتبری بوده که رخداد موردنظر توسط مردم و یا خبرنگاران در آنها گزارش شده است. روش نمونه گیری به شیوه تمام شماری نمونه های در دسترس بوده و در بخش کمی با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده تعداد 302 نفر به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس۲۳ و مدل تاپسیس انجام گرفته است. یافته ها: اکثر شهروندان تهرانی در طی هفته با فقدان فضای پارک خودرو مواجه می باشند. ازجمله تبعات مواجهه شهروندان با نبود جای پارک خودرو، مشاجره و درگیری لفظی با عابرین پیاده رو، بوق زدن بی مورد و ممتد، جروبحث و فریاد کشیدن، ضرب و شتم، فحاشی و توهین، خارج شدن از خودرو و گلاویز شدن، عدم رعایت حق تقدم و حل مسالمت آمیز منازعات می باشد. ارزیابی ها دلالت بر پایین بودن رعایت اخلاقیات مرتبط با نبود جای پارک خودرو و در کلان شهر تهران دارد؛ با این وضعیت، مناطق شرق و شمال تهران به ترتیب ازلحاظ توزیع شاخص های موردمطالعه (رعایت اخلاقیات) در رتبه های اول و دوم قرار دارند و مناطق جنوب در رتبه آخر قرار می گیرد. نتیجه گیری: کلان شهر تهران با مشکلات فراوانی در این عرصه روبه رو است که اگر برای حل وفصل آن تدبیر مناسبی اندیشیده نشود موجب تحمیل هزینه های اجتماعی فراوانی هم به گردانندگان سیستم (مسئولین) و هم به استفاده کنندگان سیستم (شهروندان) خواهد شد.
بررسی و تحلیل عدالت فضایی برخورداری از خدمات بهداشتی- درمانی با استفاده از مدل های Topsis، Morris و Taxonomy، مطالعه موردی: شهرستان های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
75 - 98
حوزه های تخصصی:
جهان امروز با توجه به گسترش روز افزون شهرنشینی، توسعه فیزیکی و پیچیدگی ساختار فضایی- کالبدی شهرها،تعمیق و گسترش تقسیم کار اجتماعی- اقتصادی و بروز انواع آلودگی ها و بیماری های مرتبط با موارد مذکور، بیش از هر دوره دیگری وابسته به خدمات مختلف می باشد. در این میان خدمات بهداشتی- درمانی با توجه به نقش مهم خود در ارتقای سلامت جامعه و افزایش کیفیت زندگی از اهمیت خاصی برخوردار است، به طوری که ضعف و ناکارآمدی مدیریت در امر خدمات رسانیِ مطلوب در این زمینه، تبعات منفی گسترده ای را در پی خواهد داشت. از این رو پژوهش حاضر به طور نمونه، شهرستان های استان مازندران (محدوده پژوهش) را بر حسب برخورداری از خدمات بهداشتی- درمانی بویژه در رابطه با میزان جمعیت هریک از شهرستان های استان، مورد بررسی قرار داده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه آن توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات و داده ها نیز از نوع اسنادی می باشد و همچنین در این تحقیق از نرم افزار GIS برای ارائه نتایج استفاده گردیده است. نتایج این پژوهش که با نظر به مفاهیم عدالت فضایی و بهره گیری از مدل های Topsis، Morris و Taxonomy به دست آمده بیانگر نوعی بی نظمی در پراکنش مراکز بهداشتی- درمانی به ویژه در رابطه با جمعیت، به عنوان مهم ترین عامل موثر در خدمات رسانی به شهرها می باشد. در نهایت با توجه به مراحل مختلف مطالعاتی، یازده مورد پیشنهاد در راستای تحقق عدالت فضایی برخورداری از خدمات بهداشتی-درمانی در استان مازندران ارائه گردیده است.
ارزیابی عدالت فضایی در پراکنش خدمات شهری. مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
82 - 101
حوزه های تخصصی:
سرآغاز عدالت اجتماعی ریشه در عدالت فضایی و محیطی دارد. با توجه به این که خدمات شهری به مثابه ی نوعی کالای عمومی محاسبه می شود که برآورد و مکان یابی صحیح آن ها در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین نمی توان بخشی از جامعه شهری را از آن محروم کرد. محرومیت از این خدمات یا دسترسی به آن ها با هزینه ی بیشتر، توان و امکانات بخشی از جامعه را که معروض این بی عدالتی شده است در یک رقابت نابرابر مستحیل می کند. کلان شهر تبریز همچون اغلب شهرهای بزرگ کشور بستر نابرابری فضایی مناطق از بهره مندی از خدمات عمومی شهری است. بنابراین در این تحقیق مناطق شهرداری تبریز از منظر خدمات عمومی مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. در این راستا پس از تعیین شاخص ها، مناطق شهرداری تبریز با استفاده از مدل تاپسیس فازی، سطح بندی شد و الویت های برنامه ریزی برای هر منطقه با توجه هر شاخص ارائه شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شهر تبریز از سطح عدالت فضایی مناسبی در پراکنش این خدمات برخوردار نیست. منطقه ی 2 در شرایط مطلوبِ کاملاً برخوردار قرار دارد در حالی که مناطق 4 و 10 از این شرایط برخوردار نیستند. مناطق شهری 8، 5 و 6 در محدوده ی طبقه بندی برخوردار و مناطق 3، 1 و 7 نیمه برخوردار می باشند. این مسایل، توجه ی ویژه ای را در پراکنش خدمات در دو منطقه ی 4 و10 - که حدود یک سوم جمعیت را در خود جای داده اند- می طلبد. بنابراین مدیریت شهری تبریز نیازمند توجه به مناطق محروم در شاخص های مرتبط است.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی. مطالعه موردی: شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۱
91 - 102
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان و جغرافیدانان اهمیت ویژه ای یافته است. ازآنجاکه خدمات عمومی شهری ساختار دهنده ی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر می باشد، بی عدالتی در نحوه ی توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محلات شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبرو کرده است. با بررسی میران نابرابری ها در توزیع خدمات و شناسایی الگو فضایی بی عدالتی در سطح شهر می توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند و بی عدالتی بیشتر در بخش و محله شهری تمرکزیافته است تا از این طریق مدیریت شهری با عمل آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش داده و کیفیت رندگی را ارتقا دهد. هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات شهر مریوان بر اساس جمعیت، مساحت و سرانه کاربری های خدماتی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به منظور تحلیل نحوه توزیع خدمات در سطح محلات، مدل VIKOR، تکنیک نزدیک ترین همسایه به کمک نرم افزار GIS و ضریب همبستگی پیرسون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد خدمات شهری به طور عادلانه در سطح محلات شهر مریوان توزیع نشده است؛ به طوری که محله 11 در بهترین وضعیت و محله 7 در پایین ترین وضعیت قرار دارند. همچنین بیانگر نوعی بی نظمی در پراکنش فضایی کاربری ها به ویژه در رابطه با جمعیت می باشد.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی با استفاده از مدل ویکور. مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
133 - 154
حوزه های تخصصی:
. ام روزه مشکلات ناشی توزیع نامناسب خدمات شهری، باعث شده است که توزیع خدمات شهری از کلیدیت رین عناص ر ش هری جه ت و برقراری عدالت فضایی باشد. عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی به معنی توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری باری رسیدن به جامعه ای متوازن و یکی از رهیافتهای عدالت اجتماعی ا ست. در این میان، موضوع خدمات رسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است.بنابرای نمیتوان بخشی از جامعه شهری را از خدمات شهری محکوم کرد.محرومیت از این خدمات یا دسترسی به آنها با هزینه ی بیشتر زمینه نابرابریهای فضایی را در شهرها فراهم می آورد. شهر قزوین همچون اغلب شهرهای کشور دارای فضاهای نابرابر در برخورداری از خدمات شهری است.بر این اساس هدف پژوهش حاضر با توجه به مفهوم عدالت فضایی بررسی ارتباط بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات و دسترسی مناسب ساکنین نواحی ۱۹ گانه شهر قزوین از خدمات عمومی شهری است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و به منظور جمع آوری اطلاعات از روشهای کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.برای بررسی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی نسبی و به منظور تحلیل نابرابری های فضایی نحوه توزیع خدمات در سطح نواحی از مدل ویکور بهره گرفته شده است.نتایج مدل آنتروپی(۷۴۱۵۲/0) نشان میدهد که پراکنش جمعیت در نواحی شهری قزوین به صورت متناسبی صورت نگرفته است. بطوری که نواحی ۱۵،۱۶ و ۱۹ که بیتشرین درصد جمعیت را به خود اختصاص داده اند از حداقل امکانات شهری برخوردار میباشند.ناحیه ۸ با امتیاز Q =۸۴۱۰/0 و ناحیه ۱۷ با امتیاز Q= ۸۸۹/0 کمترین برخورداری از امکانات و ناحیه ۱۲ و ۱۳ بیشترین برخورداری را در مدل Vikor دارا میباشند. نتایج آزمونهای کای اسکور و ANOVA نیز بیانگر تفاوت معنی دار در رضایتمندی شهروندان در زمینه متفاوت بودن توزیع فرصتها و دسترسی به خدمات شهری است.بنابراین توزیع خدمات شهری مناسب با نیازهای نواحی نمی باشدوکاربریهای توزیع شده در نواحی شهری مورد استفاده شهروندان نمی باشد.
تحلیل عدالت فضایی در استان کرمان. مطالعه موردی: بخش شبکه های ارتباطی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
1 - 18
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه یافتگی رابطه مستقیمی با شبکه های ارتباطی دارد که توزیع مناسب آن در سطح مناطق، عدالت فضایی و به طور خاص عدالت اجتماعی - اقتصادی را به همراه خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمان در بخش شبکه های ارتباطی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از نوع کاربردی است که با استفاده از مدل Topsis و AHP و نرم افزارهای Expert Choice و Topsis Solver انجام شده و ترسیم نقشه ها نیز به کمک نرم افزار Arc GIS صورت گرفته است. جهت رتبه بندی سطوح توسعه، از 25 زیر معیار شبکه های ارتباطی بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده توزیع فضایی نامتعادل شاخص ها در شهرستان های استان کرمان می باشد. به طوری که شهرستان های کرمان و سیرجان در سطح مناسب تری نسبت به سایر شهرستان ها قرار داشت و در مقابل شهرستان های قاریاب و رایر محروم ترین شهرستان استان کرمان بودند. در مجموع نابرابری در توزیع فضایی شبکه های ارتباطی در بین شهرستان های استان کرمان مشهود می باشد. لذا لازم است در برنامه ریزی ها آتی، به منظور گسترش عدالت فضایی، شهرستان های محروم در اولویت قرارگیرند تا بدین وسیله زمینه عدالت اجتماعی نیز فراهم شود.
تحلیلی بر میزان کارآمدی و ناکارآمدی شهرستان های ایران از لحاظ خدمات بهداشتی- درمانی؛ مورد: شهرستان های استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
33 - 50
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی متعادل انواع خدمات شهری از مهم ترین نشانه های عدالت اجتماعی در شهر به شمار می رود. بخش خدمات بهداشتی و درمانی در میان انواع مختلف خدمات شهری از جایگاه ویژه ای برخوردار است چون با قشر وسیع تری از جامعه شهروندی ارتباط داشته و از سویی دیگر وظیفه و رسالت خطیر حفظ سلامت و مراقبت از حیات جامعه را بر عهده دارد. این پژوهش با تحلیلی بر میزان کارایی و ناکارایی شهرستانهای استان خوزستان از لحاظ خدمات بهداشتی- درمانی با 31شاخص تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از تکنیک تحلیلی پوشش داده ها است. نتایج نشان می دهد که از 24 شهرستان مورد مطالعه، 15شهرستان آن با میزان کارایی کمتر از یک درصد به عنوان شهرستانهای ناکارا و سایر شهرستانها به تعداد 9 شهر که میزان کارایی آنها یک درصد است، به عنوان شهرستانهای کارآمد شناخته می شوند؛ همچنین نتایج حاصل از ماتریس کارایی متقاطع، منعکس کننده این مطلب است که رامشیر، هفتگل و لالی توانسته اند رتبه های نخست را در بین شهرستانهای مورد مطالعه کسب کنند. از سوی دیگر شهرستانهایی مانند آبادان، اهواز و باوی در جایگاه آخر و در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. در حالت کلی 62درصد از شهرها در وضعیت نامساعد و ناکارآ قرار دارند که نشانگر وضعیت نامساعد آن ها ازلحاظ میزان کارایی می باشد.
تحلیل فضایی نابرابری های اجتماعی در منطقه مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
225 - 244
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نابرابری های اجتماعی، به منظور دستیابی به الگوی مناسب توسعه و عدالت اجتماعی در سطح 19 دهستان منطقه مغان است. شاخص های مورد مطالعه شامل 13 شاخص موثر در نابرابری اجتماعی در این منطقه از ایران است. رویکرد حاکم بر این پژوهش رویکرد عدالت فضایی است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مقایسه ای با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS و مدل تحلیلی Capland (ترکیب روش های Topsis، Vikor و Saw) است. جامعه آماری منطقه مغان شامل سه شهرستان پارس آباد، بیله سوار و گرمی مغان که جمعاً 19 دهستان است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی است و روش های تجزیه و تحلیل از آنتروپی شانون شاخص-سازی شده، مدل های تصمیم گیری چند معیاره، نرم افزار Excel و از تکنیک ادغامی (POSET) از نوع Capland استفاده شده است. یافته ها و نتایج حاصله مشخص می سازد که نابرابری در بهره مندی از منابع و تسهیلات، یکی از مهم ترین عوامل نابرابری اجتماعی در این منطقه است. به طورکلی عدم تعادل در شاخص های اجتماعی در سطح دهستان های منطقه مغان به وضوح قابل مشاهده است. الگوی تفاوت های فضایی توسعه اجتماعی در دهستان های منطقه مغان؛ الگوی مرکز پیرامون است. به گونه ای که مرکزیت هر کدام از دهستان ها برخوردارتر و پیرامون با برخورداری کمتری مواجه است. در بین 19 دهستان منطقه؛ دهستان های، آنی، تازه کند، آجارود شمالی و قشلاق شمالی از لحاظ شاخص های اجتماعی برخوردار و به ترتیب با رتبه های یک تا چهار و دهستان های انگوت شرقی، محمودآباد، اصلاندوز، ساوالان، اجارود شرقی، قشلاق غربی، قشلاق جنوبی، اجارود مرکزی، پایین برزند، قشلاق شرقی و اجارود غربی در رتبه های پنجم تا پانزدهم و از لحاظ وضعیت توسعه، نیمه برخوردار و در نهایت دهستان های گوگ تپه، انگوت غربی، انجیرلو و آزادلو به لحاظ وضعیت توسعه در شرایط محروم جای دارند.
تحلیل نابرابری فضایی در توزیع خدمات اداری انتظامی از منظر عدالت فضایی، نمونه پژوهش: محله های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد فزاینده شهرنشینی در جهان، شهرهای کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران با نابرابری خدماتی و پراکنش جمعیت مواجه شده اند؛ به طوری که ناپایداری حاصل از آن به شکل نابرابری فضایی اجتماعی و با نمودهایی چون محرومیت شهروندان از خدمات و تسهیلات شهری و افزایش شکاف طبقاتی نمایان شده است. در این زمینه هدف از این مقاله، ارزیابی الگوی فضایی خدمات اداری انتظامی در شهر اصفهان، دستیابی به تأثیر الگوی توزیع این خدمات بر مطلوبیت شعاع عملکردی و سنجش ارتباط بین توزیع فضایی این خدمات و میزان جمعیت مناطق متناظر بر موقعیت مکان آنها در شهر اصفهان است. نوع پژوهش براساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مرتبط گردآوری شد. برای پیشبرد اهداف پژوهش حاضر و تحلیل داده ها، روش هایی از قبیل توابع تحلیل نزدیک ترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی، تحلیل لکه های داغ، روش عضویت فازی و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa در محله های شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی پراکنش خدمات اداری انتظامی، تصادفی است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محله های پیرامون شهری در خدمات اداری انتظامی است. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات اداری انتظامی و میزان جمعیت محله ها نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند. درمجموع نتایج پژوهش حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات اداری انتظامی در سطح محله های شهر اصفهان است.
تبیین الگوی توزیع فضایی پارک های درون شهری با رویکرد عدالت فضایی، منطقه موردمطالعه: شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی توزیع فضایی پارک های درون شهری با رویکرد عدالت فضایی شهر در شهر سبزوار است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. به منظور تحلیل توزیع و تبیین الگوی فضایی از روش های آمار فضایی از قبیل نزدیک ترین واحد همسایگی و بررسی سطح سرویس دهی خدماتی پارک های شهری از تحلیل شبکه در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. آنچه پژوهش حاضر را از پژوهش پیشین متمایز می کند بررسی و تحلیل الگوی توزیع فضایی و میزان دسترسی در انواع طبقات پارک های شهری در سطوح مختلف شهر سبزوار می باشد. نتایج حاصل از آن نشان داد که شعاع عملکردی پارک های شهری در شهر سبزوار، درسطح منطقه ای بیان کننده شعاع عملکردی مطلوب در بافت های مرکزی شهری است که بافاصله گرفتن از مرکز شهر، از مطلوبیت آن کاسته می شود. عدم توزیع مناسب پارک های درون شهری در سطح ناحیه ای در غرب شهر سبزوار باعث کاهش مطلوبیت و عملکرد پارک های ناحیه ای شده و تمرکز بیش ازحد این پارک ها در در شرق شهر باعث افزایش شعاع عملکرد و مطلوبیت در مناطق شرقی شهر سبزوار شده است، در نتیجه از یک سو توزیع و پراکنش نامناسب و ناعادلانه پارک های دورن شهری در سطوح مختلف شهر سبزوار از سوی دیگر عدم تناسب جمعیت و سرانه فضای سبز منجر به تشدید توزیع ناعادلانه پارک ها در سطوح مناطق، نواحی و محلات شهری شده چراکه به عنوان مثل در ناحیه 9 مساحت پارک 175157مترمربع و جمعیت 7088نفر است که سرانه آن 24مترمربع می باشد یعنی به ازای هر یک نفر 24 مترمربع فضای سبز و مازاد فضای سبز وجود دارد.
تبیین مفهوم عدالت فضایی در اجرای طرح های جامع شهری (نمونه موردی: شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
981 - 1008
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات مشهود در برنامه ریزی شهری در ایران، ارائه نشدن الگوهای مؤثر در زمینه کاهش نابرابری های موجود شهری و ترویج عدالت فضایی است. تبیین مفهوم عدالت فضایی در شهر و کاربردی کردن آن می تواند به برنامه ریزی شهری کمک شایانی داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی عدالت فضایی در اجرای طرح های توسعه در شهر گلپایگان می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن انجام شده است. شاخص های عدالت فضایی با استفاده از تحلیل ثانویه در مفاهیم برابری و مساوات، تنوع فضایی، منافع عام، آزادی و مشارکت مردمی، شفافیت، تفاوت، سازش و عمومیت داشتن بررسی شده است. نتایج بررسی طرح ها نشان می دهد معیارهای عدالت فضایی این طرح ها در سطح پایینی قرار دارند و شاخص های عدالت فضایی در طرح جامع شهر گلپایگان دارای اولویت چندانی نسبت به یکدیگر نیستند. همچنین راهکارهای توزیع عادلانه منافع در طرح جامع شهر پیش بینی نشده و در مراجع تصویب نیز به آن ها اشاره نشده است. تحلیل محتوای برنامه ها و سیاست های طرح توسعه شهر گلپایگان، آسیب شناسی وضع موجود و شناسایی کمبودها و نهادهای خدماتی نشانگر تبیین نشدن جایگاه عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری و حوزه های تصمیم سازی به خصوص در طرح های توسعه و عمران است.
بررسی لایه های ذهنی عدالت فضایی شهری در شهر جدید پرند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، با توجه به تمایل افراد به مهاجرت به شهرهای بزرگ و کلانشهرها با توجه به فرصت های اقتصادی مناسب در آن ها، شاهد رشد چشم گیر جمعیتی در این شهرها بوده ایم که این امر خود منجر به ایجاد چالش ها و مسائلی شده است. یکی از راه حل هایی که متخصصان و فعالان عرصه مدیریت شهری در جهت حل این چالش ها مطرح کرده اند، برنامه ریزی و مکان یابی شهرهای جدید در پیرامون این مادرشهرها بوده است. با این وجود، با در نظر گرفتن این امر که شهروندان در این شهرهای جدید، قبل از آن در شهر مبدا از امکانات و تسهیلات مناسبی برخوردار بوده اند، می توان بیان کرد که در درک آن ها از عدالت فضایی در این شهرهای جدید چالش هایی به وجود خواهد آمد. در همین راستا، این پژوهش با هدف بررسی خوانش شهروندان از شهرهای جدید برمبنای عدالت فضایی شکل گرفت. برای رسیدن به هدف، پس از تبیین شاخص های اثرگذار از عدالت فضایی با توجه به ادبیات پژوهش، پرسشنامه ای ساختار یافته طراحی شد و بین شهروندان در پرند توزیع شد. تحلیل داده ها به روش آزمون فرید من نشان داد که افرادی که در این شهر زندگی می کنند بیش از هرچیز کاربری های خدماتی روزانه را به عنوان عامل اثرگذار در خوانش ادراکی عدالت فضایی در شهر جدید پرند در نظر گرفته اند. بر همین مبنا، نتیجه گرفته شد که شهروندان در بررسی عدالت فضایی ابتدا پایه ترین نیازهای خود را در نظر می گیرند.
ارزیابی و تحلیل برنامه ریزی کاربری زمین در طرح های توسعه شهری از منظر عدالت فضایی (نمونه موردی: طرح تفصیلی شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناهمگونی فضایی که امروزه در شهرها قابل مشاهده است نتیجه فقدان طرح های توسعه مناسب و کارآمد قبلی و تحقق پذیری نامطلوب آنها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، با بهره گیری از مطالعات اسنادی مربوط به طرح تفصیلی 1375 و وضع موجود شهر و استفاده از مدل های کمی، تحلیل های آماری و آمار فضایی در نرم افزارهای SPSS و Arc GIS، انجام گرفته است. هدف اصلی پژوهش تبیین و سنجش نحوه تدوین و میزان تحقق طرح تفصیلی 1375 شهر مهاباد بر اساس معیارهای عدالت فضایی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد در مجموع میزان تحقق کاربری های پیشنهادی در طرح تفصیلی کم است که در این بین بیشترین کاربری تحقق یافته، کاربری مسکونی بوده و کاربری های خدمات شهری با تحقق پذیری ناچیزی روبرو بوده اند. همچنین در بخش هایی که تحقق کاربری-های پیشنهادی، به ویژه کاربری های خدمات شهری بیشتر بوده، شکاف میان نواحی مختلف شهر بیشتر شده است. به عبارت-دیگر، خدمات لازم در نواحی که محرومتر بوده اند ایجاد نشده اند این مساله ناشی از آنست که هم در تدوین طرح و هم در تحقق آن نواحی برخوردارتر بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. در بحث موارد عدم تحقق کاربری های پیشنهادی، می توان دریافت که موارد عدم تحقق در قسمت های حاشیه ای و پیرامونی شهر بیشتر است. نکته حائز اهمیت دیگر آنست که در طرح پیشنهادی تاکید بیشتر به توسعه بیرونی بوده و توجه چندانی به توسعه درونی شهر نشده است. در مجموع، می توان دریافت که فقدان پایه نظری و نگرش مبتنی بر تئوری ها و معیارهای عدالت فضایی در تهیه و تدوین طرح های توسعه شهری به ویژه در شهرهای کوچک و متوسط، به خوبی قابل مشاهده می باشد.
پایش فضای شهری با رویکرد عدالت فضایی (پژوهش موردی: مناطق 13 گانه کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
187 - 214
حوزه های تخصصی:
شهر همواره با چالش های بسیاری از جمله نابرابری و بی عدالتی روبرو است که برای رفع این چالش ها، مفاهیمی چون عدالت فضایی با هدف کاهش نابرابری ها وارد مباحث برنامه ریزی شهری شد. بر مبنای این رویکرد، عدالت بعد فضایی- جغرافیایی دارد، بنابراین می توان از یک نگرش فضایی به منظور تشخیص بی عدالتی در شهر استفاده کرد. پژوهش حاضر به مطالعه پراکنش امکانات و خدمات شهری در سطح مناطق کلانشهر مشهد می پردازد.این مطالعه برحسب روش، توصیفی-کاربردی است. برای انجام پژوهش، کاربری های خدماتی 13 گانه شهر مشهد انتخاب گردیده، سپس با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و صفحه گستر (EXCEL) مرتب و دسته بندی شده اند؛ شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش «آنتروپی شانون» وزن دهی شده اند و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (WASPAS, WSA, SAW) رتبه بندی شده اند؛ سپس برای ادغام تکنیک ها از یک مدل تلفیقی (KANDREST) بهره گرفته شده است. با توجه به خروجی مدل ها و تکنیک های مناطق در رتبه های مختلف قرار گرفته اند. در نهایت با توجه به تکنیک ادغام کاندرست مشخص شد که مناطق هفت با امتیاز (12)، نه با امتیاز (10) و منطقه ده با امتیاز (8) در پایدارترین شرایط و مناطق 13، 11، 2 در وضعیت متوسط و مناطق 8، 6، 4، 5، 1، 2، 3 در ناپایدارترین شرایط از لحاظ شاخص های خدمات شهری قرار گرفته اند، نکته ی قابل توجه اینکه در تمامی مدل های به کار گرفته شده منطقه 7 در بهترین و بالاترین رتبه و منطقه 5 در بدترین و پایین ترین رتبه قرار گرفته اند. این شرایط که نابرابری فضایی فاحشی را در مناطق کلانشهر مشهد نشان می دهد مستلزم نگاه ویژه مدیران و مسئولین شهری جهت فراهم زیرساخت ها و خدمات در مناطق ناپایدار است.