مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
عدالت فضایی
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
29-44
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اصلی مدیران شهری، ایجاد عدالت در زمینه دسترسی عادلانه و برابر شهروندان به خدمات شهری است. با اجرای عینی مفهوم عدالت فضایی، ضمن بهره مندی مناسب شهروندان از خدمات، زمینه کاهش مسائل و مشکلات شهری فراهم می شود. عدالت فضایی، یکی از مفاهیم اصلی توسعه پایدار شهری، قلمداد می شود. این امر از طریق تصمیم گیری صحیح در مورد تخصیص بودجه شهری، قابل دستیابی است. شناسایی مناطق برخوردار و غیربرخوردار و تخصیص عادلانه و آگاهانه منابع مالی بین مناطق شهری، نیازمند به کارگیری تکنیکی است که بتواند معیارهای متفاوت و گه گاه متضاد را در تصمیم گیری، لحاظ کند. در این تحقیق با به کارگیری تکنیک پرامتی وی- سی اپتیمال تلاش شده تا در قالب مطالعه موردی، تخصیص منابع مالی کلان شهر مشهد در مناطق سیزده گانه با در نظر گرفتن معیارهای عدالت فضایی صورت پذیرد. نتایج این پژوهش، حاکی از آن هستند که شهر مشهد مقدس، از لحاظ شاخص های عدالت فضایی، در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. منطقه ثامن، به عنوان برخوردارترین و منطقه سه، محروم ترین منطقه کلان شهر مشهد، شناسایی شده اند. توانایی بالای تکنیک پیشنهادی در تخصیص عادلانه بودجه با در نظر گرفتن شاخص های متعدد، در این پژوهش نشان داده شده است؛ لذا این تکنیک می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در تصمیم گیری های شهری استفاده شود.
تحولات مفهوم عدالت در جامعه هند و نمود فضایی آن
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۶
30 - 41
حوزه های تخصصی:
درک و فهم هر جامعه از مفهوم عدالت در گذر زمان تغییراتی را تجربه می کند و این امر احتمالاً به تفاوت هایی در نظام های اجتماعی و در نتیجه، در نظام های فضایی و کالبدی شهرها می انجامد. مطالعه حاضر به تعبیر فلسفی و اجتماعی عدالت در جامعه هند توجه دارد و به تغییراتی که در تعریف عدالت در ادوار مختلف در این جامعه پدید آمده می پردازد و نهایتاً به این نکته اشاره می کند که هر درک از عدالت چگونه در شک لگیری و توسعه سکونتگاه های انسانی در این جامعه منجر می شود . بدین منظور ، این مطالعه با استناد پنج نمونه موردی )شهرهای جیپور، ادیپور، شاندیگار، گاندی نگر و احمدآباد( ، به بررسی ادوار مختلف تحول اندیشه عدالت در کشور هند و نمودهای فضایی- کالبدی آن در سکونتگا ههای جمعی می پردازد . یافته های تحقیق نشان می دهد که تعریف عدالت در جامعه هندی در سه مرحله از عدالت « به معنای نابرابری کاستی » در دوران پیش از مدرن تا پایان دوران استعمار ، به عدالت « به معنای تأمین حداق لها برای تود هها » در دوران مدرن و سپس به عدالت « به معنای افزایش قابلیت ها » در دوران پسامدرن تغییر کرده است . در تبدیل این اندیش هها به کالبد شهر نیز م یتوان به گونه ای این سه دوره را در تحلیل عوامل شکل دهنده به شهر نیز برشمرد . در دوره اول، حاکمان به شهرها شکل می دادند. در دوره ی دوم ، حاکمان در کنار تکنوکرا تها شهرها را طراحی می کردند و در دوره سوم نیز، حاکمان، تکنوکرا تها و مردم در قالبی مشارکتی به اسکان مجدد زاغه نشینان می پردازند
تحلیل سطح برخورداری از خدمات عمومی در مقیاس محله ای (مطالعه موردی: محله های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: انجام مطالعات عدالت محور فضایی و جغرافیایی برای شناخت نابرایری فضایی در شهرها برای ایجاد جامعه در خور تعالی انسان یک ضرورت است. محله، کوچکترین سطح تقسیم کالبدی شهر که به طور مستقیم با اساسی ترین نیاز های زندگی انسان در ارتباط است، مهمترین بخش تأثیر پذیر از نابرابری های فضایی می باشد. محله های شهر اصفهان از این قاعده جدا نیستند. هدف این پژوهش تحلیل سطح برخوداری از خدمات عمومی در مقیاس محله ای در محله های شهر اصفهان است. روش: از نظر روش شناسی براساس ماهیت از نوع توصیفی _موردی و تحلیلی است. براساس هدف از نوع کاربردی می باشد. به منظور گرد آوری اطلاعات از روش های اسنادی، کتابخانه ای و میدانی و ابزار های مشاهده، پرسش نامه، آرشیوهای اطلاعاتی شهرداری اصفهان استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های شاخص توسعه انسانی (HDI)، آزمون های آمار فضایی، همبستگی فضایی شاخص موران و میانگین نزدیکترین همسایه و تحلیل های ZONAL در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به صورت ترکیبی بر اساس مدل مفهومی استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتیجه نشان می دهد که نابرابری در توزیع شاخص های عدالت فضایی با عملکرد محله ای در بین محله های شهر اصفهان وجود دارد و این نقش مهمی در ایجاد دوگانگی فضایی در شهر اصفهان داشته است. این نابرابری فضایی در درون هر محله شهر نیز وجود دارد. در پهنه شهر اصفهان جزیره هایی با سطح برخورداری بالا در مقابل سطح وسیع با برخورداری کم شکل گرفته است.
تحلیل نابرابری فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری؛ نمونه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
71 - 88
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع، تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری است. توزیع نشدن بهینه خدمات میان مناطق و محلات مختلف شهر زمینه بروز مسائل ناشی از بی عدالتی ها و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی را فراهم می آورد. این پژوهش با هدف بررسی و تعیین نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تأکید بر رویکرد نابرابری فضایی در نواحی مختلف شهر یزد انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و همبستگی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و تکنیک های استفاده شده شامل شاخص ویلیامسون، آنتروپی شانون، تاپسیس و ضریب مکانی و همبستگی اسپیرمن و پیرسون است. یافته ها بیان کننده توزیع ناعادلانه تعدادی از تسهیلات و خدمات شهری در بین نواحی مختلف شهر یزد است. به علاوه نحوه توزیع فضایی خدمات شهری نشان از تمایل کاربری های اراضی شهر یزد به سمت تمرکز و قطبی شدن در بعضی نواحی دارد؛ همچنین رابطه ای بین رتبه برخورداری با تراکم جمعیتی نواحی وجود ندارد. یافته ها برقراری این رابطه را در گذشته نشان می دهد. در پایان پژوهش برای کمک به افزایش عدالت فضایی در نواحی شهری یزد برمبنای ضریب مکانی، اولویت بندی کاربری های پیشنهادی در هر ناحیه مشخص شد.
تحلیلی بر ارتباط فضامندی بی عدالتی و بی عدالتی فضامندی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، تحلیل چگونگی توزیع خدمات شهری و وابستگی آن به ساختارهای فضایی شهری و خلق مزیت های مکانی در توسعه شهری از منظر عدالت فضایی است؛ بدین منظور بررسی عدالت فضایی مستلزم نگاه از سه مقوله تشخیص بی عدالتی، علل به وجود آورنده آن و پیامدهای این بی عدالتی هاست که در مطالعه موردی (کاشان) این مهم سعی شده است مورد توجه قرار گیرد. روش تحقیق مقاله کمی و رویکرد آن توصیفی– تحلیلی است. با استفاده از مدل تحلیل شبکه دسترسی، مدل AHP و با استفاده از نرم افزار های مختلف، 15 نوع از خدمات شهری مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها و اطلاعات لازم از منابع آماری سال 1385 مرکز آمار ایران و اطلاعات طرح جامع شهر کاشان (سال 1384) جمع آوری شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد روند جابه جایی ها و تغییر توجهات، سبب جدا شدن محدوده تاریخی و میانی از محدوده در حال رشد شهر و گیر افتادن آن در تله فضایی و شکل گیری نوع خاصی از توسعه (اجتماعی، اقتصادی و محیطی) در محدوده پیرامونی گردیده است. دوگانگی فضایی و خلق ساختار فضایی مداوم برای مزیت و برتری مکانی، در حالی رخ می دهد که خدمات عمومی عملاً در آنها نقش اثرگذاری ندارند و ارزش مبادله ای زمین و مسکن، سیاست های کاهنده بی عدالتی فضایی را نیز به خدمت خود می گیرد.
مانیتورینگ و ردیابی نابرابری خدمات و امکانات درون شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از مهمترین فاکتورهای توسعه پایدار در اعلامیه دستور کار 21 کاهش نابرابری در شهرها است. لذا ضرورت شناخت وضع موجود شاخص های عدالت فضایی و ارزیابی فضاهای شهری جهت هرگونه برنامه ریزی کالبدی، اقتصادی و اجتماعی جهت مطلوبیت امری اجتناب ناپذیری است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی با ماهیت توسعه ای- کاربردی بوده که از تکنیک های برنامه ریزی فضایی- شهری برای شناخت جنبه هایی از نابرابری های فضایی- مکانی در نواحی شهر گرگان استفاد شده است. هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه ها و شاخص های خدمات و امکانات درون شهری جهت اولویت بندی و سطوح برخورداری نواحی شهری گرگان است. برای تحلیل داده های مربوط به خدمات شهری از تکنیک های تصمیم گیری تشابه به گزینه ایده آل (TOPSIS)، راه حل توافقی و بهینه سازی چندمعیاره (VIKOR)، میانگین وزنی ساده (SAW) در محیط نرم افزار Excel و برای رسیدن به یک نتیجه واحد، از تکنیک ادغام استفاده شده است. یافته ها: نتایج تکنیک تاپسیس نشان می دهد که ناحیه 2 از منطقه 2 با ضریب توسعه (0.5057) رتبه نخست را به خود اختصاص داده است و به عنوان ناحیه برخوردار و ناحیه 2 از منطقه 1 با ضریب توسعه (0.04117) رتبه آخر را دارا می باشد. بر اساس نتایج تکنیک ویکور نیز ناحیه 2 از منطقه 2 با ضریب ویکور (0) برخوردارترین و ناحیه 2 از منطقه 1 با ضریب ویکور (1) محروم ترین ناحیه به شمار می روند. نتایج: نتایج تکنیک ادغام نشان می دهد که نواحی 1 و2 منطقه 2 برخوردار، نواحی 1 و 2 از منطقه3 نیمه برخوردار، ناحیه 3 از منطقه 3 کم برخوردار و نواحی 1 و 2 از منطقه 1 و ناحیه 3 از منطقه 2 در شرایط محرومیت قرار گرفته اند.
تحلیل توزیع پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: پارک های شهری بخشی از زیرساخت های عمومی اند که کارکردهای مفیدی برای محیط شهر، از جمله بهبود کیفیت هوا، انجام فعالیت های تفریحی، ثبات عاطفی شهروندان و ارتقای کیفیت زندگی شهری دارد. اما تضادها و نابرابری های موجود در توزیع چنین کاربری ها، از اساسی ترین چالش ها در زمینه عدالت فضایی شهری است. هدف تحقیق حاضر، تحلیل توزیع فضایی پارک های شهر بناب با رویکرد عدالت فضایی است. روش: نوع پژوهش، کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع، روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت ترکیبی مبتنی بر اسنادی و پیمایشی است؛ به این ترتیب که برای تدوین چارچوب نظری و استخراج شاخص ها، مروری بر تحقیقات پیشین و داده های مرکز آمار ایران صورت گرفته است؛ هم چنین، برای تطبیق داده ها و شاخص های مورد استفاده با واقعیت های موجود از روش پیمایشی بهره گرفته شد. برای پردازش داده ها از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایه و تحلیل شبکه به صورت تلفیقی با سایر قابلیت های فضایی ArcGIS استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان دهنده خوشه ای بودن توزیع فضایی پارک ها است که بیانگر توزیع نسبتاً مناسب پارک های شهر بناب در مناطق مرکزی و شمال شرقی شهر و نامناسب بودن آن در سایر بخش های شهری می باشد. بعلاوه، توزیع پارک ها تا حدودی مطابق با تراکم جمعیتی در بخش های مختلف شهر بناب صورت گرفته ولی توزیع فضایی این خدمات در محلات حاشیه نشین شهر بناب مطلوب نیست. نتایج: آنچه از این تحقیق بر می آید این است که عدالت فضایی در توزیع پارک های شهر بناب چندان رعایت نشده است.
تحلیل گفتمان عدالت فضایی در سند سیاست گذاری مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: شناخت و تحلیل فضا از طریق هدف ها و فرایندهایی که آن را قوام بخشیده اند اهمیت زیادی دارد. این اهداف و فرایندها توسط ساختارها، قوانین و نهادهای موجود که در ایجاد نا عدالتی تأثیر بسزایی دارند تهیه و پیاده سازی می شوند. در این میان، سیاست گذاری عرصه مهم و قدرتمندی در تولید فضا و ایجاد عدالت یا نا عدالتی فضایی به شمار می رود. بر این اساس عدالت فضایی یک ابزار مفهومی است که در چارچوب آن می توان پویایی، فرایندها و ابزارهای تولید فضای شهری را در دست یابی به شهری عدالت محور مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، تحلیل محتوای سیاست گذاری مدیریت شهری در چارچوب معیارهای گفتمان عدالت فضایی می باشد. روش: از آنجایی که طرح جامع شهر تهران سند اصلی در حوزه سیاست گذاری شهری است؛ در این مقاله به عنوان نمونه معرف اسناد سیاست گذاری انتخاب و با استفاده از روش کیفی و تحلیل تم، اصول و مؤلفه های مورد توجه در ارتباط با گفتمان عدالت فضایی از آن استخراج و تحلیل شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این سند به معیارهای نفی حاشیه ای شدن، همه شمولی، برابری فرصت ها و مشارکت توجه بیشتری داشته است. در مورد معیارهای تنوع، شفافیت و توافق، شواهد به دست آمده حاکی از توجه کمتر سند به اصول و مؤلفه های موجود در این معیارها می باشد. در زمینه معیارهای آزادی و تفاوت نیز؛ سند در حد برخی ایده های کلی که فاقد سیاست پیشنهادی مشخص می باشد باقی مانده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد در سند در سیاست گذاری مدیریت شهری تهران، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی مورد توجه قرار گرفته است که می توان آن را به وجود نسبی «عدالت حالت فضایی» در سیاست گذاری مدیریت شهری تعبیر کرد.
ارزیابی طرح جامع شهر تبریز از منظر تحقق پذیری عدالت اسلامی
حوزه های تخصصی:
تسلط نظام سرمایه داری بر ساختارها و فرایندهای برنامه ریزی شهری، بین منافع خصوصی و عمومی در هنگام تولید و بازتولید فضاهای شهری، تعارض ایجاد کرده است. برنامه ریزی شهری عدالت محور رهیافتی نوین برای حل این تعارض است. اما به دلیل وابستگی مفهوم عدالت به شرایط زمانی، مکانی و جهان بینی، ارائه چارچوبی جهان شمول از عدالت فضایی تا حدودی ناممکن است اما منطبق سازی آن با ارزش های جامعه مورد مطالعه ضرورت دارد. این پژوهش از یک سو به دنبال تبیین چارچوبی جهت ارزیابی عدالت فضایی منطبق بر ارزش های جامعه اسلامی- ایرانی و از سوی دیگر به دنبال ارزیابی آخرین طرح جامع تبریز از لحاظ میزان و چگونگی دستیابی آن به عدالت فضایی در شهر است. روش پژوهش در بخش تبیینی، استدلال منطقی و در بخش ارزیابی، تحلیل محتواست. مفهوم عدالت در آرای متفکران پرورش یافته در جهان بینی اسلامی با چهار معیار کانونی هم عرض «کنترل اجتماعی»، «حق»، «کرامت انسانی» و «انصاف» گره خورده است. از ترجمه این معیارها در ساحت برنامه ریزی شهری می توان به چهار معیار هم عرض «خودتنظیمی»، «حق مردم بر شهر»، «توانمندسازی» و «تعادل فضایی» رسید. معیار خودتنظیمی بر بعد سیاسی، معیار حق مردم بر شهر بر بعد حقوقی، معیار توانمندسازی بر ابعاد اجتماعی- اقتصادی و تعادل فضایی بر بعد کالبدی عدالت فضایی، تأکید دارد. ارزیابی محتوای سند طرح جامع تبریز نشان داد که تهیه کنندگان این طرح، دستیابی به عدالت فضایی را بیشتر از طریق استفاده بهینه از زمین مطالبه کرده اند. چنین مطالبه ای، بیش از آنکه سیاسی، حقوقی و اجتماعی باشد، کالبدی و اقتصادی است و راه را برای تسلط منفعت خصوصی بر منفعت عمومی در شهر هموار می سازد.
تحلیل دسترس پذیری کتابخانه های عمومی در منطقه 20 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این تحقیق، وضعیت برخورداری منطقۀ 20 تهران از کتابخانه های عمومی و کیفیت دسترسی شهروندان آن به این مراکز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع کاربردی است. بخشی از داده های تحقیق از اسناد و از اطلاعات دریافت شده از کتابخانه های عمومی به دست آمده و بخشی نیز از پیمایش حاصل شده اند. تحلیل های کمی با استفاده از شاخص های «نسبت پوشش» و «سرانۀ کتابخانه» صورت گرفته و ابزارهای Buffering و Euclidean Distance در سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز برای ترسیم حوزه های پوشش کتابخانه ها و تحلیل دسترسی ها به کار گرفته شده اند. یافته ها: در محدودۀ مطالعاتی از هر هکتار زمین شهری تنها به طور میانگین حدود 31/4 متر مربع به کاربری کتابخانه عمومی اختصاص یافته و سرانۀ فضای کتابخانه عمومی نیز 027/0 متر مربع است که تقریباً نصف استانداردهای شهری است. 1/86 درصد از مراجعه کنندگان وضعیت دسترسی به کتابخانه ها و 9/74 درصد ظرفیت آن ها را «بسیار خوب» و «خوب» ارزیابی کرده اند. حدود 18 درصد از مساحت منطقه که 32/18 درصد جمعیت در آن به سر می برند، به کتابخانه های عمومی دسترسی ندارد. درحالی که در نیمی از مساحت منطقه که کمی بیش از نصف جمعیت به سر می برند، حوزۀ پوشش خدماتی دو یا سه کتابخانه هم پوشانی داشته است. 20 درصد از جمعیت در فراتر از فاصلۀ 1000متری از نزدیک ترین کتابخانۀ عمومی قرار داشته و از دسترسی مناسبی بهره مند نبوده اند. اصالت/ ارزش: این تحقیق، عدم توازن در پوشش خدمات کتابخانه ای در منطقۀ 20 تهران را آشکار ساخته و نشان داد که ایجاد توازن مستلزم توسعه کمی و کیفی کتابخانه های با درجات 2 و بیشتر و احداث کتابخانه های جدید با رعایت دقیق ملاحظات مکان یابی به کمک ابزار GIS است. ازاین رو، ارزش و اهمیت این تحقیق در این است که نتایج آن می تواند به عنوان رهنمودی در ایجاد توازن و توسعۀ خدمات کتابخانه ای فراروی برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
تحلیل فقر از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: استان های شمالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
95 - 110
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی به حاکمیت شرایطی اشاره دارد، که در آن منابع، مزایا، قدرت و ثروت جامعه از یک توزیع متوازن برخوردار باشد. تجلی این امر را می توان در توزیع نسبی متوازن شاخص های توسعه در مقیاس های ملی و محلی مشاهده کرد. از سویی دیگر بی عدالتی فضایی به حاکمیت شرایطی اشاره دارد که منابع، مزایا، ثروت و قدرت در جامعه از توزیع نامتوازنی برخوردار بوده و جامعه میل به دوگانگی و شکاف ساختاری داشته، و پیامدهای مختلفی را خواهد داشت. جدای از پیامدهای سیاسی و امنیتی آن، از نظر اجتماعی، حاکمیت بی عدالتی فضایی، پیامدهایی همچون گسترش فقر، حاشیه نشینی و ناهنجاری های دیگری را در بر خواهد داشت. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی، تکیه بر اطلاعات کتابخانه ای، تجزیه و تحلیل داده ها، تولید نقشه ها و استفاده از نرم افزار Excel و ArcGIS در پی مطالعه و تحلیل فقر استان های شمالی جمهوری اسلامی ایران از منظر عدالت فضایی می باشد. بدین منظور، هفت استان خراسان شمالی، گلستان، مازندران، گیلان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که استان خراسان شمالی جزو فقیرترین استان های کشور می باشد. بعد از آن استان های گلستان، گیلان و اردبیل به لحاظ شاخص فقر و محرومیت در رتبه بعدی قرار دارند. استان های مازندران، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی در مقایسه با استان های پیش گفته وضعیت مطلوب تری داشته و در رتبه دوم فقر و محرومیت قرار دارند.
تحلیلی بر عدالت فضایی و تأثیر آن بر بوم شناسی سیاسی شهرها نمونه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
89 - 100
حوزه های تخصصی:
مفهوم بوم شناسی سیاسی شهر بامعادل سازی مفاهیم زیستی در ارتباط با شهر، به مطالعه و بررسی روابط متقابل فرآیندهای سیاسی، زیست محیطی و اقتصادی و نقش کمبود منابع در فضای داخلی شهر می پردازد و در قالب آن می توان اثر ساختار اجتماعی بر محیط زیست شهری را درک کرد. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل توسعه فضایی مناطق 22 گانه شهر تهران و تأثیر آن بر شرایط زیست محیطی مناطق می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. تعداد شاخص ها برای بررسی توسعه فضایی 42 مورد بوده است. این شاخص ها در 6 بعد اصلی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیربنایی، امنیتی، فرهنگی گنجانده شده است و 4 شاخص نیز برای ارزیابی شرایط زیست محیطی در سطح مناطق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. برای تحلیل داده ها و ارزیابی شرایط توسعه فضایی و زیست محیطی کلانشهر تهران از مدل AHP و تحلیل عاملی استفاده شده است. در سنجش میزان تأثیرگذاری توسعه فضایی بر شرایط زیست محیطی از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. برای مدلسازی فضایی از رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) و رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS ) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین مناطق شهر تهران شکاف فضایی شدیدی وجود دارد، همچنین شرایط زیستی محیطی با شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی همبستگی فضایی بالایی دارد. به طوری که متغیر اجتماعی با مقدار 0.63 و متغیرهای کالبدی و فرهنگی با مقدار 0.37 و 0.36 بیشترین تأثیرگذاری را در کیفیت زیست محیطی مناطق دارند.
تحلیل شاخص عدالت فضایی در روستاهای گردشگرپذیر (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
551 - 569
حوزه های تخصصی:
تحلیل شاخص های عدالت فضایی با هدف کلی شناخت نحوه توزیع منابع و جلوگیری از بروز نابرابری ها اهمیت دارد. در این میان، ضرورت شناخت نحوه توزیع بهینه کاربری ها در روستاهای گردشگرپذیر از اهمیت اساسی برخوردار است؛ زیرا در این روستاها، استفاده از زمین و فضا به عنوان منبع عمومی، باید براساس اصول علمی برنامه ریزی کاربری زمین صورت بگیرد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص عدالت فضایی کاربری اراضی در 48 روستای توریستی استان آذربایجان شرقی انجام شده است. برای این منظور، 42 شاخص عدالت فضایی در ابعاد مختلف انتخاب و اطلاعات مورد نیاز به تفکیک وضع موجود و مطلوب به روش میدانی و داده های سرشماری سال 1390 و منابع موجود در اداره ها استخراج شد. پس از محاسبه شکاف وضع مطلوب و موجود، از مدل وایکور استفاده شد. همچنین به منظور بررسی اختلاف کاربری های مختلف، آزمون تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی دانکن کاربرد داشت و برای سطح بندی از آزمون تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین کمبود در میان کاربری ها، به کاربری های رفاهی-خدماتی مربوط است؛ به نحوی که هشت شاخص رفاهی و خدماتی با میانگین 829/0 بیشترین شکاف را داشته اند. همچنین نتایج تحلیل خوشه ای نشان می دهد وضعیت عدالت فضایی در سطح مناسب با مقدار 5/45 درصد بیشترین فراوانی را دارد. علاوه براین، میان جمعیت، سطح برخورداری، طرح هادی و تیپ روستا با میزان عدالت فضایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. درنهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهای کاربردی در زمینه توزیع بهینه کاربری های اراضی ارائه شد.
راهکارهای دستیابی به عدالت فضایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹
10.22067/pg.v4i9.75411
حوزه های تخصصی:
بواسطه تهدیدات و شرایط پیچیده کنونی، ضرورت تلاش برای دستیابی به عدالت فضایی یکی از اولویت های مطالعاتی جغرافیای سیاسی به عنوان علم کشورداری و اداره بهینه فضا است، لذا این پژوهش با شیوه توصیفی و تحلیلی و تکیه بر مطالعات نظری و یافته های میدانی و با استفاده از نرم افزار سنجش عدالت فضایی در پی تدوین راهکارهای دستیابی به عدالت فضایی در کشور می باشد. یافته ها نشان از این امر دارد که بی عدالتی فضایی حاکم بر ایران ناشی از عملکرد عوامل گسترده ای است که مهمترین آنها به صورت کلی عبارتند از: جغرافیای طبیعی، توزیع طبیعی و ذاتی بنیادهای زیستی(خصوصیات ذاتی مناطق)؛جغرافیای انسانی ایران؛ نظام سیاسی، سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه ملی (خصوصیات اکتسابی)؛محیط ژئوپلیتیکی پیرامونی و جهانی. مهمترین بنیان های بی عدالتی فضایی در ایران متأثر از عملکرد عوامل پیش گفته به ترتیب اهمیت عبارتند از: نابرابری در توزیع منابع، قدرت، ثروت و فرصت، ضعف نظام بودجه ریزی، ضعف مدیریت نظام منطقه ای و محلی، تبدیل نشدن عدالت فضایی به یک مطالبه عمومی و تمرکزگرایی نهادمند به عنوان با اهمیت ترین مولفه ها با تأثیرگذاری خیلی زیاد و بنیادهای طبیعی نامتوازن، ضعف ادبیات در حوزه مطالعاتی عدالت فضایی و ضعف نظام اطلاعات و حسابداری منطقه ای و ملی به عنوان مولفه های با اهمیت پایین تر نسبت به سایر عوامل تشخیص داده شد. در راستای دستیابی به عدالت فضایی راهکارهای ذیل به عنوان دستورکار سیاستگذارانه توصیه می شود: توزیع فضایی بهینه جریان ثروت به عنوان پیش نیاز توسعه( مدیریت جریان پول)؛ در نظر گرفتن ردیف متمرکز با عنوان تعادل بخشی در بودجه استانها به منظور دستیابی به توازن منطقه ای؛ تقویت پتانسیل های محلی مناطق در راستای افزایش بهره وری به منظور نیل به توسعه متوازن؛ پیگیری تفکر سیستمی عدالت فضایی در سطوح محلی، منطقه ای و ملی؛ بازنگری اصول 27 گانه مبتنی بر تمرکز امور در قانون اساسی.
فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
83 - 104
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیتی که بحث عدالت، به طور بازفزاینده ای در سطح جامعه، عرصه سیاسی و حوزه شهرسازی دارد، بازشناسایی این موضوع دارای اهمیت بسیاری است. زندگی در شهرها براثر تفاوت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افراد، به پدیدآمدن تفاوت های فضایی منجر شده است که این تفاوت های فضایی در طبقه بندی و جدایی گزینی افراد در شهرها نقش کلیدی و مهمی دارند. مقاله پیشِ رو مبتنی بر راهبرد فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش را 49 مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در بازه زمانی 1386-1397 تشکیل می دهد. روش گردآوری داده ها برطبق پروتکل PRISMA[1] که استانداردی برای مطالعات فراتحلیل است، صورت گرفت. با بررسی های به دست آمده از نتایج مقالات مشخص شد که در اکثر مناطق بررسی شده، توزیع خدمات عمومی شهری به صورت عادلانه صورت نگرفته است. همچنین با وجود اهمیت بسیار زیاد بحث عدالت فضایی و تأثیرگذاری بسیار زیاد آن از یک سو و مبتلابودن تقریباً همه کلان شهرهای ایران به مسائل ناشی از عدم تعادل های فضایی از سوی دیگر، متأسفانه این مسئله در میان جامعه علمی اعم از مراکز دانشگاهی و پژوهشی فعال در مطالعات شهری، در اولویت مطالعات و تحقیقات قرار ندارد. نتایج پژوهش، بیانگر پایین بودن مطالعات از حیث کمّی، عمقِ کم مطالعات در مقیاس شهری ایران و تعمیم پذیری نتایج مطالعات است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت موضوع عدالت، جامعه علمی توجه ویژه ای به چالش های نظری و ریشه یابی بی عدالتی در این زمینه داشته باشند تا امکان ارائه راه حل های نظری در این زمینه فراهم شود.
تحلیلی بر رابطه ی پراکنش توزیع خدمات اساسی و شاخص های جمعیتی با تأکید بر نظریه عدالت فضایی (مورد: شهرستان های استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
17 - 30
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی منطقه ای، مسئله توسعه متعادل و متناسب خدمات اساسی متناسب با پراکنش جمعیت آن منطقه می باشد. چرا که ﻋﺪم ﺗﻮزیﻊ خدمات مذبور ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ایﺠﺎد بحران های جمعیتی، اﺟﺘﻤﺎﻋی و ﻣﺸکﻼت ﭘیﭽیﺪه ﻓﻀﺎیی در راستای ﺗﻮزی ﻊ ﻋﺎدﻻﻧ ﻪ و ﺗﻮﺳﻌه ﻣﺘﻮازن ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. هدف از این پژوهش، سنجش سطح خدمات زیر ساختی شهری- روستایی و رابطه آن با پراکنش جمعیتی در استان خراسان رضوی می باشد. این پژوهش دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی و برای تحلیل داده های خام و پهنه بندی شهرستان های استان خراسان رضوی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نرم افزار GIS استفاده شد. در این رابطه، یافته های حاصل از مدل ویکور و مدل سلسله مراتب فازی در سطح شهرستان های استان بیانگر عدم توزیع متعادل خدمات می باشد. شهرستان مشهد در بالاترین سطح از برخورداری و شهرستان های سبزوار و نیشابور در حد متوسط و شهرستان های خلیل آباد و جوین در سطح نامطلوب قرارگرفته اند. با توجه به اینکه شهر مشهد اولین شهر زیارتی ایران بوده به عنوان بزرگ ترین کانون جذب جمعیتی در این استان می باشد در وهله اول به نظر می رسد این خدمات در سطح استانی در مقایسه با سایر مراکز جمعیتی متعادل نباشد و لذا این تحقیق دنبال این می باشد که چه راهکارهایی با توجه به شرایط محلی و منطقه ای که عملی و قابل اجرا باشد می توان ارائه داد که این مراکز جمعیتی به سمت نقطه تعادلی کشیده شود. در ادامه، جهت بررسی ارتباط بین شاخص های جمعیتی با وضعیت برخورداری شهرستان ها به لحاظ خدمات شهری از آزمون پیرسون استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد؛ بین تراکم جمعیت و نرخ رشد جمعیت با تمرکز خدمات، به ترتیب با ضریب (0.721)و (0.076) رابطه مستقیمی وجود دارد، از سوی دیگر، فاصله از مرکز استان با سطح برخورداری از خدمات اساسی با ضریب (0.113) رابطه چندان معنی داری ندارد.
سنجش عدالت فضایی در بستر نظام حمل و نقل عمومی با مدل تحلیل شبکه ای (مورد پژوهی: مناطق 2، 3، 4 و 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت مفهومی است که هیچ گاه دغدغه بشر از آن عاری نبوده است. نام گذاری دهه چهارم انقلاب بنام پیشرفت و عدالت بیانگر این واقعیت است که عدالت و پیشرفت بدون یکدیگر فاقد ارزش است. توسعه ای که در آن عدالت نباشد پیشرفتی را در بر نخواهد داشت؛ لذا پیشرفت بدون عدالت یعنی توسعه فقر. در برنامه ریزی شهری آنچه به تحقق پذیری بیشتر عدالت شهری کمک می کند، توجه به عدالت فضایی و تعادل بخشی بین تمرکز جمعیت و خدمات است. لذا پژوهش به دنبالِ تبیین جایگاه حقوق عمومی در نظام برنامه ریزی شهری با تأکید بر سیستم حمل و نقل همگانی و همچنین تحلیل شبکه ای سیستم حمل ونقل عمومی از منظر عدالت فضایی، در جهت دست یابی به عدالت اجتماعی است. روش تحقیق این مقاله، روش ترکیبی و از نوع مطالعات کاربردی- بنیادی است. پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار ARCGIS و با بهره گیری از تکنیک تحلیل شبکه ای (Network-Analyst) به بررسی سیستم حمل و نقل عمومی در چهار منطقه تهران (2 و 3 و 4 و 5) با استناد به استاندارهای دسترسی به ایستگاه ها پرداخته است. نتایج خروجی از تحلیل پژوهش، نشان می دهد شبکه حمل و نقل عمومی موجود (مترو و اتوبوس تندرو) سطح بسیار محدودی از مناطق 4 گانه مورد بررسی را تحت پوشش خدمات رسانی قرار می دهد. به نحوی که از کل سطح مناطق چهارگانه مورد مطالعه به ترتیب 14.5 درصد، 48 درصد، 36 درصد و 33.5 درصد تحت پوشش خدمات حمل و نقل عمومی می باشد؛ لذا دسترسی ساکنین سایر محله ها به ایستگاه ها در بازه های زمانی بسیار طولانی اتفاق می افتد که ناشی از عدم گسترش و توزیع فضایی نامتناسب شبکه حمل و نقل همگانی در سطح شهر تهران شده است که به دنبال آن تحقق عدالت اجتماعی را با چالش هایی مواجه کرده است.
تحلیل پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی شهری با استفاده از روش شاخص ویلیامسون (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود نابرابری در توزیع خدمات و امکانات در مناطق یک شهر پدیده ای جدید در هیچ یک از شهرهای جهان نیست و این نابرابری و عدم تعادل در شهرها یک امری طبیعی است و می توان آن را به حداقل ممکن رساند. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی و ارائه راهکارهای لازم جهت کاهش این نابرابری در شهر تبریز می باشد. نوع روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مناطق ده گانه شهرداری تبریز است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحقق پذیری طرح های توسعه شهری به لحاظ توزیع فضایی کاربری های خدمات عمومی با مشکلات زیربنایی مواجه بوده و براساس پراکندگی جمعیت نبوده و این امر در مناطق محروم به ویژه مناطق سه، چهار، هشت و نه تبریز قابل توجه می باشد و در جهت کاهش این نابرابری و نحوه توزیع خدمات پیشنهاد می شود با بازبینی های دقیق و کارشناسانه و اجرای صحیح طرح های توسعه شهری در راستای حل مشکلات شهروندان گام برداشته شود
ارزیابی عدالت فضایی در توزیع و توسعه پایدار فضای سبز شهری با استفاده از مدل آنتروپی و ضریب پراکندگی (نمونه موردی: مناطق 10 گانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعه شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. در توسعه پایدار شهری توزیع متناسب فضای سبز با توجه به پراکندگی متوازن جمعیت یکی از اصول برقراری عدالت جغرافیایی است. می باشد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی در پی دستیابی به هدف اصلی پژوهش یعنی ارزیابی وضعیت سرانه فضای سبز در مناطق ده گانه شهر شیراز می باشد در این راستا با گرد آوری اطلاعات موجود در طرحهای توسعه شهری و سرشماری های رسمی مرکز آمار ایران طی سال های 1385، 1390 و 1394، تحلیل های لازم با استفاده از مدل های آنتروپی و ضریب پراکندگی صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بالاترین سرانه فضای سبز شهری به ترتیب در مناطق 9، 3، 6، 1 و کمترین سرانه فضای سبز به ترتیب مربوط به مناطق 8 و 7 می باشد. در محاسبات مدل ضریب پراکندگی عدد (20/0) بدست آمد که برخلاف تحقیقات قبلی در خصوص نمونه مورد مطالعه این پژوهش، نشانگر تحقق اصل عدالت محوری در برنامه ریزی فضایی شاخص فضای سبز در سال 1394 می باشد. نتایج حاصل از ضریب آنتروپی نیز نشان داد که توزیع جمعیت در مناطق ده گانه شهر شیراز در سال 1385 متعادل بوده، در سال 1390به سمت توزیع نابرابری جمعیت پیش رفته و سپس در سال 1394 دوباره به سمت عدد 1 که نشان دهنده توزیع متعادل است، سوق یافته است.
تبیین عدالت فضایی از منظر تمهید خدمات سلامت در فضاها و کاربری های شهری برای قشر سالمند (مورد پژوهی: منطقه 15 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به جایگاه و نقش سالمندان در نظام برنامه ریزی شهری و معماری از یک طرف و تحقق پذیری شهرهای دوستدار سالمند، از اولویت های اساسی در فرایند برنامه ریزی شهری و معماری است. خدمات شهری ساختار دهنده ی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ لذا بی عدالتی در نحوه ی توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر به ویژه سالمندان را با چالش های جدی روبرو می کند. تحقیق حاضر به بررسی وضعیت عدالت فضایی در سطح نواحی منطقه 15 تهران پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش تحقیق پیمایشی می باشد. در روند تحقیق ابتدا با طراحی پرسشنامه و برداشتهای میدانی به بررسی میزان دسترسی شهروندان به ویژه سالمندان در سطح نواحی شهر تهران پرداخته شد و سپس جهت رتبه بندی نواحی شهر به لحاظ دسترسی به خدمات از مدل VIKOR استفاده شد و در نهایت از مدل نزدیکترین همسایه جهت ارزیابی الگوی پراکندگی خدمات در سطح نواحی شهر استفاده گردید. نتایج مدل ها حاکی از آن است که پراکنش فضایی خدمات شهری در نواحی منطقه 15 از الگویی منظم پیروی نمی کند و توزیع ها به صورت تصادفی و خوشه ای می باشد. همچنین تخصیص خدمات شهری در رابطه با قشر سالمند در نواحی منطقه مذکور تفاوت معنی داری دارد. در بررسی های به عمل آمده از لحاظ دسترسی به خدمات ناحیه 3 بیشترین دسترسی و برخورداری و ناحیه 5 و 6 کمترین دسترسی برخوردارند.