مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
عدالت فضایی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج می باشد. پژوهش از نوع هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی و تحلیلی بوده است. در این پژوهش4 متغیر اصلی و بیش از 42 شاخص عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری درزمینه های اجتماعی- اقتصادی، کالبدی شهر سنندج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل از مدل ویکور- فازی مبنا استفاده شده است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و در مناطق سه گانه شهر سنندج می باشد. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج برای کل ابعاد رقم 734/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی قابل قبول ابزار دارد. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نوآوری تحقیق از نظر جامع نگری به کلیه شاخص ها است. یافته های به دست آمده از مدل ویکور- فازی نشان داد که شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و دسترسی به خدمات در منطقه 3، با بالاترین سطح کیفیت زندگی و منطقه 1و 2 به ترتیب در رده های بعدی طبقه بندی کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج نشان دادند: از بین عوامل گوناگون طبیعی و انسانی، چگونگی برنامه ریزی ها، نحوه مدیریت شهری، مشارکت، امنیت، همبستگی اجتماعی وضعیت تصرف واحد مسکونی، دسترسی به مراکز درمانی، کیفیت اوقات فراغت، توسعه فضای سبز و ... در ارتقای کیفیت زندگی شهری سنندج نقش مؤثری دارند. ارتقای کیفیت زندگی در منطقه 3 شهر سنندج با توجه به نتایج پژوهش، تحت تاثیر نقش مدیریت شهری، مشارکت مؤثر در توسعه زیرساخت های شهری و عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، ارتقای شاخص های اجتماعی و اقتصادی از قبیل اشتغال پایدار است.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری، پژوهش موردی: شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
117 - 130
حوزه های تخصصی:
امروزه دست یابی به توسعه پایدار شهری، به یکی از اهداف برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. به طوری که از این طریق بتوانند، از منابع و ایجاد رابطه متعادل و متوازن میان انسان، اجتماع و طبیعت، به اهداف موردنظر خود دست پیدا نمایند. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سطوح پایداری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری شهری با تأکید بر ابعاد اجتماعی، کالبدی و خدمات شهری می باشد که در قالب سه شاخص کلی و 22 شاخص فرعی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. قلمرو مطالعه، شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. در این پژوهش، شاخص ها مورد بررسی با استفاده از مدل ANP توسط کارشناسان خبره وزن دهی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و رتبه بندی و تعیین درجه پایداری شهرستان ها، از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور استفاده شد. بر اساس مدل ویکور، شهرستان های مذکور در سه دسته توسعه یافته، نسبتاً توسعه یافته و محروم از توسعه، دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که شکاف بین توسعه یافته ترین شهرستان (بویراحمد) با محروم ترین شهرستان (لنده)، کاملاً مشهود بوده و نشان می دهد توزیع فضایی خدمات و امکانات، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت عدالت نبوده است. به همین جهت، روند توسعه در سطح شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد نابرابر می باشد. بنابراین، مسئولان استان باید سیاست گذاری های خود را متوجه نواحی محروم و کمتر توسعه یافته کنند تا شکاف موجود بین نواحی را برای رسیدن به پایداری کاهش دهند.
تحلیل عدالت فضایی در برخورداری از تسهیلات شهری با استفاده از مدل های کمی، فضایی و خودهمبستگی موران (منطقه مورد مطالعه: اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
240 - 254
حوزه های تخصصی:
با افزایش رشد جمعیت، فقدان مراکز خدمات کافی و آشفتگی در توزیع و مکان یابی تسهیلات شهری، مسایل عمده ای هستند که شهرها با آن روبه رو هستند. . چشم انداز توسعه فضایی، نمایانگر عدم تعادل های فضایی تمرکز جمعیت و نابرابری در برخورداری از کاربری خدمات و تسهیلات شهری در مناطق 15 گانه شهر اصفهان است. در راستای چنین ضرورتی رعایت عدالت فضایی و دستیابی به فرصت های برابر از اولویت های اساسی در این مناطق پانزده گانه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تأکید بر رویکرد نابرابری فضایی در مناطق پانزده می باشد. نتایج نشان داد مناطقی که از نظر برخورداری در سطح بسیار خوب قرار داشتند شامل منطقه (1 و 3)، مناطقی با برخورداری نسبتا خوب شامل مناطق (8، 2، 9، 13، 5، 6 و 10) و مناطقی با برخورداری ضعیف شامل مناطق (2، 15، 4 و 12) می باشند و برای پراکنش مکانی خدمات و تسهیلات مناطق پانزده گانه شهر اصفهان از الگوی خود همبستگی موران استفاده شد. در حالی که نتایج براساس این الگو نشان داد که میزان ضریب موران برای مراکز خدمات درمانی و بهداشتی عدد 034492/0 درصد را نشان داد. اما برای مراکز خدماتی میزان این نوع شاخص عدد 294227/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش آن به حالت خوشه ای توزیع شد. میزان ضریب موران برای مراکز تجاری و اقتصادی برابر عدد 032551/0 درصد بوده است و الگوی پراکنش خود همبستگی مکانی این نوع خدمات به صورت تصادفی توزیع یافته است و میزان ضریب موران آن 032551/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش خود همبستگی مراکز حمل و نقل که به صورت خوشه ای در منلطق پانزده گانه شهر اصفهان توزیع شده و ضریب موران آن عدد 22551/0 درصد را نشان داد.
تأثیر چارچوب مفهومی عدالت فضایی بر دسترسی شهروندان شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1377 - 1389
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تأثیر چارچوب مفهومی عدالت فضایی بر دسترسی شهروندان شهر ساری بود. روش تحقیق با توجه به ماهیت پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و با توجه به اینکه تمامی شاخص ها از نوع کمی و کیفی (آمیخته) است، از پارادایم تفسیرگرایی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 30 تن از افرادی که در شهر ساری دارای مدرک تحصیلی دکترای شهرسازی هستند و در بخش کمی شامل ساکنان شهر ساری می باشد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به فرمول کوکران محاسبه گردید. لذا تعداد ساکنان مناطق یک تا چهار شهر ساری با جامعه آماری با استفاده از فرمول فوق، به تعداد 400 به شرح هر منطقه 100 نمونه می باشد. در مورد جمع آوری اطلاعات از داده های GIS شهر ساری، مصاحبه با خبرگان و دو پرسشنامه استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها با استفاده از نظرات اصلاحی اساتید تعیین شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد. در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوی شده از روش تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج نشان داد در حوزه عدالت فضایی مؤلفه های: فیزیکی، اجتماعی، بصری، نمادین و اقتصادی وجود دارد که هر کدام تأثیرگذار بر دسترسی شهروندان در شهر ساری به امکانات در نقاط مختلف سطح شهر می-باشد. بنابراین در مناطق چهارگانه شهر ساری مدیران شهری می بایست با در نظر گرفتن ابعاد مورد شناسایی زمینه دسترسی هر چه بهتر شهروندان به امکانات شهری را با توجه به شاخص های پیشنهادی فراهم آورند.
بررسی خدمات شهری به منظور دستیابی به عدالت فضایی در سطح مناطق مختلف شهری شیراز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
83 - 104
حوزه های تخصصی:
بررسی توزیع خدمات در شهر و آگاهی از میزان تمرکز و تفرق واحدهای خدمات شهری در مناطق شهرداری نقش بسزایی در درک عدالت فضایی ایفا می کند. آنچه در این مفهوم حائز اهمیت است ایجاد فرصت برابر در فضای شهری در ارتباط با خدماتی که آحاد جامعه به آن احتیاج دارند. با توجه به اینکه هدف اصلی توسعه حذف نابرابری هاست، بهترین مفهوم توسعه، رشد همراه با عدالت اجتماعی است. بنابراین هدف کلی برنامه ریزی منطقه ای یا توسعه اقتصادی برقراری عدالت اجتماعی و توزیع رفاه و ثروت بین افراد جامعه است. روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است و از مدل های ضریب آنتروپی، امتیاز استاندارد شده، تاکسونومی عددی، تاپسیس و ضریب پراکندگی استفاده شده است. جامعه آماری 9 منطقه شهرداری شهر شیراز و 11 شاخص خدمات شهری بوده است. بررسی ضریب آنتروپی نشان می دهد که جمعیت به سمت تعادل در بین مناطق میل می کند و همبستگی پیرسون بین مساحت مناطق و نمرات استاندارد شده گویای رابطه مستقیم معناداری بین مساحت مناطق و امتیازات استاندارد شده است. همچنین بررسی همبستگی پیرسون بین جمعیت و نمرات استاندارد شده نشان از عدم همبستگی بین نمرات استاندارد شده و مناطق می باشد این بدان معناست که خدمات متناسب با جمعیت توزیع نشده است. بررسی ضریب پراکندگی نشان می دهد خدماتی که نیاز عموم مردم را در روز تشکیل می دهند بیشتر از خدماتی است که کارکرد منطقه ای و فرامنطقه ای دارند. نتایج حاصل از تلفیق مدل ها نشان می دهد که مناطق 1، 2 و 4 به ترتیب به عنوان مناطق برخوردار تشخیص داده شدند. مناطق 3، 7، 5، 6 به عنوان مناطق متعادل و نسبتاً برخوردار و منطق 8 و 9 به عنوان مناطق محروم شناخته شدند. به منظور دستیابی به عدالت فضایی و پراکنش مناسب خدمات در مناطق شهری اولویت برنامه ریزی در مناطق 1 و 7 افزایش جمعیت و در مناطق 3 و 5 افزایش خدمات پیشنهاد می گردد.
عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران؛ فرامطالعه چارچوب نظری مقاله های علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از موضوعاتی است که در دهه اخیر ذهن جامعه علمی کشور را در حوزه ی مطالعات شهری بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته اند و پژوهش های مختلفی در این زمینه انجام یافته است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا به واکاوی و آسیب شناسی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو میان رش ته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران بپردازد. مقاله پیش رو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است. جامعه ی آماری پژوهش را ۴۴ مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در ب ازه زم انی ۱۳۸۳-۱۳۹۴ تشکیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از شیوه هایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. در این زمینه فرم جامعی مخصوص تلخیص و استخراج داده از پژوهش های منتخب تهیه شد که حاوی مقوله هایی در خصوص مشخصات عمومی و چارچوب نظری مقاله ها بود. نتایج پژوهش بیانگر عمق کم مطالعات در قلمرو نوظهور و میان رشته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران است. پ ژوهش های انجام شده، به صورت فراگیری تلقی سوسیالیستی از عدالت فضایی را مفروض گرفته اند؛ لذا در بیش تر پژوهش ها، رویکردی توزیعی از نوع برابری محور به بحث عدالت در شهر موردتوجه قرارگرفته و از توجه به ریشه های بی عدالتی در قالب عدالت ساختاری بازمانده اند.
تحلیلی بر وضعیت شاخص های توسعه شهری با رویکرد عدالت فضایی، مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
با بررسی میزان نابرابری در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر می توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند تا از این راه، مدیریت شهر با عملکرد آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش دهد. پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی- تحلیلی است، هدف این پژوهش تحلیلی بر وضعیت شاخص های توسعه شهری ایلام در راستای تحقق عدالت فضایی می باشد که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی از جمله: ترکیب نقشه، آمار فضایی و ... انجام گرفته است. نتایج نشان می دهند که توزیع فضایی خدمات در سطح شهر ایلام مطلوب نیست و نتایج این پژوهش نشان می دهد که تمرکز امکانات و خدمات شهری در ناحیه مرکزی شهر رخ داده و سایر نواحی از لحاظ برخورداری از منابع و امکانات شهری در سطح پایینی قرار دارند، یافته های پژوهش نشان می دهد که 20 درصد جمعیت شهر در نواحی نسبتاًبرخوردار و 23.2 درصد نیز در نواحی با توسعه نیمه پایدار ساکن هستند و بالای 50 درصد ساکنان در نواحی محروم و کاملاً محروم از نظر توسعه در شهر ایلام ساکن هستند و با توجه به نتایج مدل ویکور هیچ کدام از نواحی از نظر توسعه پایدار محسوب نمی شوند با این حال بر اساس نتایج بدست آمده پژوهش، تمرکز خدمات شهری در شهر ایلام از مدل مرکز – پیرامون تبعیت می کند به این معنی که هر چه از نواحی مرکزی به سمت نواحی پیرامونی حرکت می کنیم از توزیع خدمات کاسته می شود. شماره ی مقاله: ۱۴
تحلیلی بر نارسایی نظام سیاست گذاری برنامه ریزی روستایی باتاکید بر عدالت فضایی (مطالعه موردی: استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر دارای هدف کاربردی و با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. در این مقاله برای رتبه بندی دهستان ها از روش ویکور، تحلیل پهنه ای خدمات از روش بیضی انحراف معیار، برای تحلیل خوشه ای و تمرکز تسهیلات از روش موران و برای تحلیل ارتباط بین متغیرها از روش همبستگی چند متغیره استفاده شده است. نمونه های موردی تحقیق روستاهای استان خراسان شمالی که در مقیاس دهستان تجمعیع یافته شده اند با توجه به نتایج به دست آمده از رتبه بندی روش ویکور دهستانهای آلاداغ و بدرانلو در طبقه بندی کاملا برخوردار، دهستان های اترک، گرمخان، آذری، روئین، جرگلان و جیران سو در گروه نسبتا برخوردار، دهستان های آلمه، حصارچه، شیرین سو، گیفان، باباامان، سیوکانلو، زیارت، حومه، شاه جهان، فاروج، بام و صفی آباد در گروه متوسطو بقیه دهستان ها در گروه نسبتا نابرخوردار ونابرخوردار طبقه بندی شده اند. با بررسی نتایج می توان دریافت دهستان هایی که در نزدیکی مرکز استان قرار دارند جزء دهستان های برخوردار محسوب می شوند و دهستان های با فاصله از مرکز استان در طبقه بندی نابرخوردار قرار گرفتند. همچنین تحلیل همبستگی چندمتغیره نشان می دهد که بین نزدیکی به مرکز استان با میزان برخورداری رابطه معکوس وجود دارد، بدین صورت که هر چقدر از مرکز استان فاصله زیاد شود میزان برخوداری روستاها کمتر شده است. در مورد ارتباط بین جمعیت و میزان برخورداری نشان دهنده همبستگی مستقیم و مثبت می باشد که هر چقدر تعداد جمعیت روستا افزایش یابد میزان برخورداری دهستان ها نیز بیشتر می شود
تحلیلی بر پراکنش فضایی مدارس در محلات منطقه 2 شهرداری اردبیل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
329 - 351
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی متوزارن و متناسب امکانات و خدمات آموزشی در برنامه ریزی شهری اهمیت زیادی دارد. زیرا تنها در صورت وجود تعادل در توزیع خدمات و کاربری ها، این امکان برای اقشار مختلف فراهم می گردد که از آنها بهره مطلوب ببرند. هدف این تحقیق، تحلیلی بر پراکنش فضایی مدارس در محلات منطقه 2 شهرداری اردبیل است.روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر داده ها و اطلاعات مستخرج از مرکز آمار ایران و شهرداری اردبیل می باشد. در تحلیل الگوی توزیع فضایی از تکنیک های، میانگین مرکزی و منحنی انحراف استاندارد، شاخص نزدیک ترین همسایگی، تحلیل لکه های داغ، شاخص موران جهانی و تحلیل تراکم کرنل برای تجزیه و تحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی کاربری آموزشی( مدارس)، پلیگون های تیسن برای مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات در سیستم اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شدند.یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی پراکنش مدارس در منطقه 2 شهر اردبیل به صورت خوشه ای توزیع یافته است. ارزیابی تاثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی محلات پیرامونی در منطقه 2 شهر اردبیل از کاربری آموزشی( مدارس) است. که نشان دهنده توزیع نامناسب مدارس و تجمع آن ها در مرکز منطقه و عدم توجه به نیاز شهروندان در راستای توزیع مدارس را می باشد. در مجموع نتایج تحقیق حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت فضایی در توزیع خدمات آموزشی( مدارس در مقاطع مختلف) در سطح محلات منطقه 2 شهر اردبیل می باشد.پژوهش حاضر برای اولین بار در محدوده مورد مطالعه انجام شده است و میزان نابرابری در توزیع فضایی مدارس دربین محلات منطقه را نشان می دهد.
تحلیل فضایی- مکانی نظام بانکی در کلان شهر رشت
یکی از مقوله های مهم دربرنامه ریزی شهری، تعیین مکان مناسب برای استقرار کاربری های شهری است. فعالیت های گوناگون شهری هرکدام نیازمند فضای مناسب خود می باشد و امکان استقرار آنها در هر ناحیه ای از شهر وجود ندارد. توزیع فضایی- مکانی شعب بانک ها یکی از مسائل مهم در برقراری عدالت فضایی است که از نظر رویکردهای توسعه پایدار در کانون توجه خدمات رسانی و توسعه قرار دارد. شهر رشت 274 واحد بانکی دارد، به نظر می رسد در نقاط مختلف این شهر به صورت نامطلوبی توزیع شده باشند در این خصوص سوال اصلی تحقیق کشف ضوابط توزیع فضایی واحدهای بانکی در شهر رشت است. جهت پاسخ گویی به آن از روش توصیفی- تحلیلی و تکنیک های تحلیل فضایی استفاده شده است. برای این منظور نخست بر اساس ادبیات تحقیق به استخراج شاخص ها مبادرت شد سپس ضوابط توزیع فضایی بانک ها را تعریف و بر اساس آن به سؤال های تحقیق پاسخ داده شده است. نتایج تحقیق نشانگر عدم کفایت و عدم تناسب در توزیع واحدهای بانکی در مناطق مختلف می باشد و اغلب بانک ها نقاط حساس و استراتژیک شهر را برای فعالیت های خود برگزیده اند.
تحلیل سطح توسعه خدمات بهداشتی - درمانی از منظر عدالت فضایی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
در هر جامعه ای، بهداشت و درمان به عنوان یکی از بخش های مهم اجتماعی نقش تعیین کننده ای در سلامت و تندرستی افراد جامعه دارد. از این رو به عنوان یکی از حقوق جهانی بشر، مورد تاکید تمام کشورها در زمینه تأمین رفاه اجتماعی است. مطالعه حاضر باهدف تحلیل سطح توسعه خدمات بهداشتی - درمانی از منظر عدالت فضایی در سکونتگاه های روستایی استان آذربایجان غربی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جمع آوری داده ها در قالب 12 شاخص، به صورت اسنادی و کتابخانه ای بوده است. به منظور تحلیل داده ها از ضریب آنتروپی شانون و مدل های TOPSIS و MORIS و به منظور رسیدن به نتیجه واحد از روش میانگین رتبه ها استفاده شد. بابکارگیری این مدل ها و آنالیز هریک از آن ها، سکونتگاه های روستایی شهرستان های آذربایجان غربی رتبه بندی و سطح بندی فضایی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های روستایی شهرستان های ارومیه و خوی درهر دو مدل بارتبه 1و2 با وضعیت مطلوب در سطح اول و دوم قرارگرفته و سکونتگاه های روستایی شهرستان های سلماس، مهاباد، تکاب، پیرانشهر، نقده، شاهین دژ، سردشت، اشنویه، چالدران با کسب رتبه های ششم تا چهاردهم در سطح چهارم جای گرفته اند. نتایج مشاهدات میدانی صورت گرفته نشان داد در نابرابری فضایی موجود، علاوه بر تعداد جمعیت، عامل فاصله نیز اثرگذار است. به طوری که با افزایش فاصله از مرکز شهر، از شدت برخورداری از امکانات و خدمات کاسته می شود. این امر حاصل نتایج سیاست های رشد قطبی است که در نتیجه آن تمام امکانات و قدرت در یک یا چند منطقه تمرکز می یابد و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می کنند. در نهایت با توجه به عدم تعادل فضایی موجود، پیشنهادهایی ارائه شده است.
ارائه راهکارهای موثر بر ارتقای عدالت فضایی در سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: حاشیه نشینی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی اجتماعی مانند جریان سریع شهر نشینی و مهاجرت های روستایی لجام گسیخته در شهرهای امروز پدیدار گردیده است. در بافت های حاشیه نشین شهرهای امروز ، به علت تفاوت های ناشی از زیرساخت های طبیعی و الگوی برنامه ریزی فضایی، شاهد فضاهای نابرابر شهری می باشیم. هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت عدالت فضایی در پهنه های حاشیه کلانشهر مشهد صورت پذیرفته است. روش شناسی تحقیق: پژوهش به شیوه توصیفی– تحلیلی با استفاده از مدل F’ANP صورت پذیرفته است. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی در پژوهش شامل سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد می باشد. یافته ها و بحث: براساس مطالعات صورت گرفته سه معیار آرامش، ارتباط فضایی و کیفیت فضایی معیارهای موثر در تحقق عدالت فضایی در پهنه های شهری می باشد. نتایج: از میان پهنه های هشت گانه حاشیه ای کلانشهر مشهد، هسته جمعیتی گلشهر به لحاظ وضعیت عدالت فضایی در سطح بسیار ضعیف و هسته جمعیتی جاده قوچان در سطح بندی انجام شده وضعیت عدالت فضایی بسیار زیاد را به خود اختصاص داده است.
بررسی تأثیر ابعاد کالبدی، کارکردی و ادراکی مؤلفه امنیت بر میزان حضورپذیریِ دانشجویان؛ به منظور افزایش عدالت فضایی (مورد مطالعاتی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
87 - 104
حوزه های تخصصی:
ایجاد عدالت فضایی در فضاهای عمومی، همواره یکی از بزرگ ترین چالش های مدیران، برنامه ریزان و معماران است. بنا بر رویکرد توزیعیِ عدالت فضایی، فضاها باید به گونه ای طراحی شوند که پاسخگوی نیازها و ترجیحات متفاوتِ گروه های مختلف باشند. یکی از این نیازها و تفاوت ها در دو جنس، تفاوت آن ها در احساس امنیتِ آن هاست. ازآنجاکه اغلب فضاهای عمومی، عمدتاً توسط مردان و بر اساس استانداردهای فضایی مطابق با جنسیت و نیاز مردان، طراحی، برنامه ریزی و ساخته می شوند. هدف این تحقیق، ایجاد فرصت برابرِ حضور برای دانشجویانِ دختر و پسر در فضای باز پردیس های دانشگاهی از طریق تبیین معیارها و شاخص های مؤلفه امنیت در قالب یک مدل مفهومی و همچنین، بررسی تأثیر مؤلفه امنیت بر میزان حضور دانشجویان است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی (آمیخته) است و روش آن در قسمت کیفی؛ تحلیل محتوا و در قسمت کمّی؛ پیمایشی است و ازلحاظ هدف؛ کاربردی می باشد. پس از تبیین مدل مفهومی، برای پاسخ به سؤالات بخش کمّیِ تحقیق و گردآوری داده ها، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارها و شاخص های مؤلفه «امنیت» مؤثر بر حضورپذیری دانشجویان، متشکل از ابعاد سازنده فضاهای باز عمومی و در سه بُعد کالبدی: «امنیت فیزیکی» و «دسترسی فیزیکی»؛ کارکردی: «تفکیک فضایی» و «کنترل قلمرو» و ادراکی: «خوانایی» و «نظم بصری» است و پس از تجزیه و تحلیل داده ها و تأیید مدل مفهومیِ پیشنهادی، مشخص گشت که همه معیارهای مؤلفه امنیت (به عنوان متغیر پیش بین) به جز رؤیت پذیریِ فضا، پیش بینی کننده حضورپذیری (به عنوان متغیر ملاک) هستند و با بررسی ضرایب استاندارد، مشخص شد که معیارهایِ امنیت فیزیکی (31/0) و خوانایی (31/0)؛ بیشترین پیش بینی کننده حضورپذیری هستند. بعدازآن به ترتیب، کنترل قلمرو (25/0)، نظم بصری (23/0)، تفکیک فضایی (15/0) و دسترسی فیزیکی (09/0) قرار دارد و آنچه در بین زنان و مردان در رابطه با معیار های امنیت برای حضورپذیری اهمیت بیشتری دارد، به ترتیب بر اساس اندازه اثر شامل: خوانایی (23/0)، نظم بصری (23/0)، امنیت فیزیکی (18/0)، کنترل قلمرو (15/0)، تفکیک فضایی (12/0)، رؤیت پذیری (06/0) و دسترسی فیزیکی (05/0) می شود. لذا پاسخ محیط به نیازهای متفاوت زنان و مردان در احساس امنیت، به حضور بیشتر آن ها در فضا می انجامد.
بررسی توزیع و عدالت فضایی با تأکید بر ویژگی های کالبدی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱
70 - 84
حوزه های تخصصی:
شهرهای امروزی به ویژه در کشورهای درحال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی مستمر، پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با خود به همراه داشته است. یکی از این پیامدها یا بحران های جوامع بشری در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت اجتماعی و اقتصادی ریشه دارد و به یکی از مباحث جدی پیشروی برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. در این تحقیق، هدف ارزیابی عدالت فضایی شهر اهواز با توجه به پراکنش جمعیت آن است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و بر اساس نقشه کاربری اراضی شهرداری اهواز و بلوک های آماری مرکز آمار در سال 1395 است. در این پژوهش از 12 لایه اطلاعاتی به عنوان لایه های کالبدی شهر اهواز استفاده شده است. این لایه های اطلاعاتی با استفاده از روش گامای فازی تحلیل شده اند و در انتها نقشه وضعیت عدالت فضایی به دست آمده است. با توجه به بررسی 12 لایه اطلاعاتی در شهر اهواز و بررسی نحوه توزیع آنان مشخص گردید بیشتر امکانات و خدمات در مرکز شهر اهواز تجمع یافته اند و حدود 46 درصد وسعت شهر در وضعیت خیلی نا برخوردار قرار دارد؛ و تنها 5 درصد کل مساحت شهر اهواز وضعیت بسیار برخوردار را داشته است. درمجموع 15 درصد مساحت شهر وضعیت برخوردار و خیلی برخوردار را در شهر اهواز دارا می باشیم. همچنین طبق تحلیل های صورت گرفته حدود 33 درصد جمعیت شهر اهواز در وضعیت عدم برخورداری و برخورداری کم ازلحاظ دسترسی به خدمات و امکانات هستند. با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت که عدالت فضایی در شهر اهواز به خوبی برای تمامی شهروندان وجود ندارد و تک مرکزی بودن شهر بسیاری از جمعیت شهر را از خدمات و امکانات مناسب و در دسترس محروم کرده است. تحلیل های جمعیتی و توزیع کاربری ها نشان دهنده عدم تناسب در توزیع خدمات و امکانات با توجه به پراکنش جمعیتی است.
سنجش رضایت مندی ساکنان از کیفیت مسکن در محلات شهری با رویکرد عدالت فضایی، مطالعه موردی: محلات منطقه دو شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین کارکرد هر شهری نقش سکونتی آن است و به همین دلیل ویژگی های کیفی مسکن نقش اساسی در کیفیت فضاهای شهری و عدالت فضایی-اجتماعی دارند. با رشد سریع شهرنشینی در قرن اخیر، به خصوص در جوامع توسعه نیافته و در پی آن رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت و کوچک شدن بعد خانوار باعث چالش های جدی در شهر ازجمله کاهش کیفیت مسکن و نابرابری در ابعاد گوناگون کالبدی، محیط زیستی، خدماتی، اجتماعی و اقتصادی شده است. منطقه 2 شهر تهران به دلیل شمالی-جنوبی بودن و کشیدگی از مرکز شهر تا شمالی ترین نقاط شهری تهران دارای گوناگونی سکونتی و کیفیت مسکن می باشد. مسکن یکی از نیازهای حیاتی انسان ها است، به همین دلیل رضایت مندی ساکنان از کیفیت مسکن در محلات شهری قابل تحلیل هستند و بی توجهی به این امر مهم، می تواند باعث نابرابری مسکن شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل رضایت مندی ساکنان از کیفیت مسکن در سطح محلات منطقه 2 شهر تهران است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی با ماهیت کاربردی است و در گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی با استفاده از روش پرسشنامه صورت گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تی تک نمونه، میزان رضایت از شاخص های کیفیت مسکن، آزمون همبستگی پیرسون و در نهایت تحلیل عاملی انجام شده اند. یافته ها نشان می دهد که شاخص های مورد مطالعه (دسترسی، ویژگی ساختاری، امکانات رفاهی، ویژگی اقتصادی، ویژگی اجتماعی و سلامت محیطی) با موضوع پژوهش و حتی مولفه های هر شاخص رابطه معناداری دارند. نتایج رضایت مندی ساکنان نیز نشان دهنده این است که منطقه ازنظر داشتن شاخص های مورد مطالعه پژوهش دارای مطلوبیت مناسبی می باشد. درنهایت ده عامل برای کیفیت مسکن از منظر کیفیت خیابان، نوع ساختمان ، تقاضای مسکن، سطح فرهنگی، امکانات رفاهی، دسترسی به ایستگاه و خطوط حمل ونقل، خلوتی محل، کیفیت صوتی و هوا، نسبت قومی و نژادی و عوارض و مالیات شهرداری قابل شناسایی است. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون مشخص می کند که بالاترین همبستگی مربوط به شاخص های امکانات رفاهی با دسترسی و ویژگی اقتصادی بوده است.
تحلیل الگوی پراکندگی خدمات عمومی بر مبنای رویکرد عدالت فضایی، مطالعه موردی: شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
113 - 134
حوزه های تخصصی:
بی عدالتی می تواند سبب افزایش فاصله بین افراد، مشاغل و خدمات عمومی گردد؛ به منظور تحقق مفهوم عدالت اجتماعی، خدمات عمومی باید به گونه ای توزیع شوند که نیازهای جوامع آسیب دیده اجتماعی را تسهیل کنند؛ پژوهش حاضر با هدفِ سطح بندی نواحی محروم و برخوردار از منظر توزیع خدمات شهری و شناسایی الگوی فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح نواحی شهری جهرم، انجام گرفته؛ روش انجام پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش نواحی چهارگانه شهر جهرم و شاخص های موردنظر، کاربری های بهداشتی-درمانی، تجاری، آموزشی، تأسیسات و تجهیزات شهری، فضای سبز، ورزشی، گردشگری-پذیرایی و فرهنگی-مذهبی، هستند. به منظور بررسی وضعیت کمیت توزیعی در نواحی چهارگانه شهر، از سه مدلِ تاپسیس، ویکور و کوپراس بهره گرفته شد؛ بر این اساس نواحی یک و دو با امتیاز 46/0 در رتبه نخست، ناحیه چهار با امتیاز 41/0 در رتبه دوم و ناحیه سه با امتیاز 36/0 در رتبه سوم از نظر توزیع خدمات شهری قرار گرفتند؛ در مرحله دوم به منظور بررسی کیفیت توزیعی، با استفاده از آماره موران I معین شد:عدالت در کیفیت توزیعی شهر جهرم، کاملاً برخلافِ عدالت در کمیت توزیعی است و نواحی دارای تراکم خدمات در جوار یکدیگر به صورت الگوی خوشه ای قرارگرفته اند؛ در نهایت با تحلیل نقشه خوشه ها و نا خوشه ها در سطح شهر مشخص گردید، خدمات عمومی در شهر جهرم از الگوی مرکز-پیرامونی تبعیت می کنند به گونه ای که خوشه های خدمات عمومی به صورت متمرکز در بخش میانی، با غلبه خوشه های سرد (تجاری، ورزشی، گردشگری-پذیرایی و فرهنگی-مذهبی)، تجمع دارند و هرچه از ناحیه مرکز به پیرامون شهر حرکت می کنیم، شاهد کاهش یافتن خوشه های خدمات عمومی هستیم.
تحلیل عدالت فضایی در دسترسی به خدمات شهری، نمونۀ موردی: شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
1 - 32
حوزه های تخصصی:
توجه به جنبه های ساختار فضایی شهر از نظر شاخص های مختلفِ خدماتی امری ضروری به نظر می رسد؛ زیرا ساختار فضاییِ شهر دارای سیستم منسجمی است و از اجزا و عناصر گوناگون تشکیل شده که ناپایداری هر کدام از این عناصر بر کل مجموعه و ساختار شهری تأثیرگذار است. با توجه به اهمیت مسئله عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، هدف مقاله حاضر تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی در شهر یاسوج و شناسایی نابرابری ها و عدم تعادل ها در سطح مناطق و نواحی مختلف شهر است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش برای تعیین الگوی پراکنش خدمات شهری از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایه و برای تکمیل فرایند تحلیل و مشخص شدن وضعیت شهر از نظر دسترسی به خدمات عمومی نیز از تحلیل شبکه در نرم افزار Arc GIS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دهنده توزیع فضایی خوشه ای خدمات در شهر یاسوج است. بدین صورت که توزیع خدمات در محله های واقع در ناحیه یک از منطقه یک و محله های واقع در ناحیه یک از منطقه ۲ مناسب است، در حالی که توزیع آن ها در محله های واقع در شرق و شمال شرقی و همچنین محله های جنوبی شهر وضعیت نامناسبی دارد. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد توزیع خدمات در شهر یاسوج وضعیت نامناسبی دارد و محله های حاشیه شهر نسبت به محله های مرکزی برخورداری ضعیفی دارند. براین اساس، بازنگری در طرح های توسعه شهری، توجه به نیازها و ضرورت های موجود و دوری از مقتضیات مکانی، فضایی و اقتصادی در مکان یابی خدمات و توزیع مجدد خدمات و اولویت دهی به محله های کم برخوردارپیشنهاد می شود.
تحلیل عدالت اجتماعی و پراکنش شهری در توزیع خدمات عمومی شهری، مطالعۀ موردی: شهر تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
117 - 141
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش شهرها و افزایش جمعیت در نواحی مختلف شهر، سبب پراکنش جمعیت شهری شده است؛ ازاین رو، رسالت عدالت فضایی در شهرها در راستای توزیع عادلانه امکانات و خدمات شهری با توجه به رفع نیاز شهروندان امری ضروری است؛ بنابراین، اگر مدیران شهری نتوانند امکانات و خدمات عمومی را به صورت عادلانه و مطلوب در مناطق مختلف شهر توزیع کنند، زمینه ایجاد نارضایتی شهروندان از دسترسی به خدمات رسانی را فراهم خواهند کرد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تحلیل عدالت اجتماعی و پراکنش شهری در توزیع خدمات عمومی شهری، ازطریق نرم افزار ARC GIS در شهر تربت حیدریه انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را 13 ناحیه شهر تربت حیدریه تشکیل داده است. این پژوهش ابتدا با استفاده از مدل جینی و مدل آنتروپی شانون به محاسبه توزیع و پراکندگی جمعیت در نواحی مختلف شهر پرداخته است. درنهایت ازطریق محیط ArcMap به ترسیم نقشه های الگوی توزیع و پراکندگی فضایی نزدیک ترین فاصله همسایگی کاربری ها و خدمات عمومی شهری و رتبه بندی نواحی به 5 دسته (بسیار محروم، محروم، نسبتاً مطلوب، مطلوب و بسیار مطلوب) در 13 ناحیه این شهر پرداخته است. نتایج حاصل نشان داد: نواحی (2-7-8-4) به عنوان نواحی بسیار مطلوب، نواحی (1-5-10) مطلوب، نواحی (3-11-12) نسبتاً مطلوب، نواحی (5-6) محروم و ناحیه (13) به عنوان ناحیه بسیار محروم از خدمات عمومی شهری در این شهر رتبه بندی و شناسایی شده اند؛ بنابراین خدمات عمومی عادلانه و متناسب با جمعیت شهر توزیع نشده است؛ به طوری که نواحی مرکز و داخل شهر دارای خدمات عمومی مطلوب و نواحی حاشیه و پیرامون نظیر نواحی (5-6-13) با توجه به تعداد جمعیت آن ها، فاقد خدمات رسانی یا به صورت نامطلوب توزیع شده اند.
تحلیل مؤلفه های شهر عادل و رابطه آن با حق به شهر در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهر عادل و حق به شهر خواسته ای است که از دل تباینات و تناقضات فضای انتزاعی برمی خیزد. این خواسته از امکاناتی که در لابه لایی فضای متناقض سرمایه داری وجود دارد استفاده می کند و بروز می یابد. به همین دلیل است که صاحبان و تولیدکنندگان فضای انتزاعی (دولت، سرمایه و فن سالاران) آن را خوشایند نمی دانند.هدف: هدف این نوشتار بررسی و تحلیل مؤلفه های شهر عادل و رابطه آن با حق به شهر در کلان شهر تهران است.روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف گذاری کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت به صورت میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) و داده های نظری با روش اسنادی تهیه شده است. جامعه آماری این پژوهش 40 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به صورت دلفی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های جمع آوری شده از روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، تی تک نمونه ای، خی دو، فریدمن تحلیل مسیر و معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده گردیده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو این پژوهش کلان شهر تهران براساس تقسیمات سیاسی سال 1395 است.یافته ها و بحث: نتایج یافته های پژوهش نشانگر این بود که سطح معنی داری آزمون اکثر مولفه ها و زیرمولفه های شهر عادل و حق به شهر کوچک تر از (05/0) می باشد و در سطح اطمینان 95 درصد، اختلاف معنادار منفی بین میانگین مؤلفه های شهر عادل و حق به شهر و مقدار متوسط (3) وجود دارد و این مولفه ها از وضعیت مطلوبی در کلان شهر تهران برخوردار نیستند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از ضرایب معادلات ساختاری، مقدار t برای مسیرهای تحقیق(طبق قاعده خطای پنج درصد در ناحیه رد فرض صفر برای مقادیر خارج بازه 96/1 تا 96/1-) برآورد شده است. لذا می توان بیان نمود که مسیرهای تحقیق با 95 درصد اطمینان تأیید می شود و شهر عادل 82 درصد بر حق به شهر در کلان شهر تهران تأثیر مثبت معناداری دارد.
عدالت فضایی در پراکنش خدمات عمومی شهر (مطالعه موردی: منطقه هشت شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۳۳۵-۳۱۱
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی در شهر، به انتظام پراکندگی و طرح پراکنش فضای خدمات و امکانات شهری، نگاه ویژه ای می نماید. در مبحث برابری و مساوات هیچ کدام از گروه های شهری و طبقات ساکن در آن بر دیگری رجحان ندارد و نگاه یکسانی برای همگان فارغ از پایگاه اجتماعی و اقتصادی شان برای دسترسی به خدمات عمومی شهری مهیا می سازند. بدین سبب این موضوع همان طور که از تجمع امکانات و خدمات شهری در یک ناحیه از قطبی شدن فضای شهر و نابرابری های اجتماعی پیشگیری می کند، باعث دسترسی همگان به امکانات در شهر می گردد. به همین منظور پژوهش حاضر در جهت کاوش سنجش عدالت فضایی در پراکنش خدمات و امکانات شهری در محلات منطقه هشت شهر تهران می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ای و اسنادی است. داده های مورد استفاده در این پژوهش داده هایی هستند که از طرح های شهری اقتباس شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، در مرحله اول با استفاده از آنتروپی شانون میزان توازن (برابری) و یا عدم تعادل (نابرابری) هر کدام از کاربری ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سپس اقدام به رتبه بندی محلات 13 گانه، مناطق و میزان بهره مندی از خدمات و امکانات شهری با استفاده از مدل کوکوسوکه برای رتبه بندی مناطق استفاده شده و نتایج به دست آمده نشان دهنده عدم تعادل در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری می باشد. براساس نتایج روش آنتروپی، معیار فرهنگی با وزن 0.463 رتبه اول را کسب کرده است. معیار ورزشی با وزن 0.255 رتبه دوم و معیار فضای سبز با وزن 0.153 رتبه سوم را کسب کرده است. طبق مدل کوکوسو و با توجه به نتایج، محله کرمان رتبه اول، فدک رتبه دوم و وحیدیه رتبه سوم را کسب کرده است.