مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
عدالت فضایی
منبع:
جغرافیا سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
119 - 136
حوزه های تخصصی:
یافته های تحقیق مبین آن بود که در ارتباط با اهداف سیاست بانک زمین، تعداد 16 کد اولیه استخراج شده و سپس هر یک از این کدها در 6 مفهوم تحت عنوان بانک اطلاعات زمین، جلوگیری از غلبه سرمایه داری املاک و مستغلات بر فعالیت های اقتصادی، حمایت از اقشار آسیب پذیر و کم درآمد، افزایش کارایی و مطلوبیت زمین، ایجاد ظرفیت سازی نهادی و نظارت و کنترل بر اراضی دسته بندی گردیدند و در نهایت به دو مقوله اصلی شامل "مدیریت یکپارچه زمین و ایجاد عدالت توزیعی در جامعه" تفکیک شد. در ارتباط با ضعف ها و مشکلات سیاست بانک زمین نیز 27 کد اولیه استخراج گردید و سپس هر یک از این کدها در 5 مفهوم تحت عنوان "عدم اجرای صحیح کاداستر در کشور"، "چرخه معیوب اداری"، "عوامل حقوقی"، "عوامل مالی" و "عوامل فرهنگی، اجتماعی" دسته بندی گردیدند و در نهایت به یک مقوله اصلی تحت عنوان "ضعف ها و مشکلات اجرای بانک زمین" مطرح گردید و در ارتباط با الگوی مطلوب 17 کد اولیه استخراج گردید و سپس هر یک از این کدها در 8 مفهوم تحت عنوان "استفاده از تجربیات موفق سایر کشورها در زمینه سیاست بانک زمین"، "اجرای صحیح کاداستر در کشور"، " منابع درآمدی و تامین مالی"، " تدوین چشم انداز یکپارچه و منسجم در حوزه زمین و مسکن" و " تدوین استراتژی های عملیاتی مدیریت زمین جهت حرکت به سمت ایجاد توازن و عدالت توزیعی" دسته بندی شدند و در نهایت الگوی مطلوب و کارا در ارتباط با سیاست بانک زمین ارائه گردید.
تحلیل قابلیت دسترسی نظام سکونت و فعالیت به شبکه حمل ونقل با رویکرد عدالت فضایی؛ مورد مطالعاتی منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
17 - 36
حوزه های تخصصی:
با اتمام هزاره ی دوم میلادی مناطق کلان شهری با جذب جمعیت و فعالیت با دگرگونی های بنیادینی روبه رو شده اند؛ از مهم ترین پیامدهای این فرآیند، می توان به بی عدالتی در توزیع فرصت های شغلی و عدم دسترسی گروه های جمعیتی و سکونتگاه های حاشیه ای به آن ها اشاره کرد. پژوهش حاضر درصدد بهبود قابلیت دسترسی به شبکه ی حمل ونقل برای گروه های جمعیتی با بیشترین نیاز در منطقه کلان شهری تهران می باشد. این پژوهش از راهبرد استقرایی و روش تحقیق کمی برای پاسخ گویی به پرسش های پژوهش استفاده می کند. داده های جمع آوری شده از مرکز آمار و سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای ایران با استفاده از سیستم مختصات تحرک بالقوه و قابلیت دسترسی به اشتغال با روش های تجمعی و گرانشی و، عدم کارایی قابلیت دسترسی با استفاده از شاخص انصاف قابلیت دسترسی در نرم افزارهای Arc GIS و Excel تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آنند که قابلیت دسترسی به اشتغال در منطقه کلان شهری تهران، با فاصله از نوار مرکزی کاهش می یابد و بسیاری از پهنه های شمالی و شمال غربی با عدم کارایی قابلیت دسترسی مواجه هستند. درصد افراد زیر-آستانه های بسندگی به ترتیب با کاهش آستانه ی بسندگی از 50% تا 10% از حدود 48% به حدود 2% و سهم پهنه های زیر-آستانه از 3.5% به حدود 1% کاهش می یابد. سهم جمعیت زیر-آستانه از کل جمعیت برای آستانه های مذکور در در آستانه ی 50% حدود 13% و در آستانه ی 10%به 0.5% می رسد؛ این گروه های جمعیتی به صورت بالقوه مستحق بهبود در قابلیت دسترسیِ شان هستند. اما در نهایت با جمع بندی روش ها در آستانه های بسندگی پنج گانه، سکونتگاه های آسارا، طالقان، لواسان بزرگ، نساء، برغان، جوستان، پایین طالقان و میان طالقان با جمعیتی بالغ بر 47678 نفر در اولویت بهبود قابلیت دسترسی قرار دارند.
ارزیابی کمی و کیفی توسعه کاربری های ورزشی در استان خراسان رضوی براساس رعایت عدالت فضایی در پراکنش فضاها و اماکن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
22 - 35
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل فضایی اماکن ورزشی و ارزیابی نحوه دسترسی به مراکز ورزشی با توجه به الگوی توزیع فضایی آنها در سطح شبکه های ارتباطی در استان خراسان رضوی پرداخته است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی – تحلیلی می باشد. پس از تعیین سرانه کاربری های ورزشی در سطح استان، با استفاده از مدل ویلیامسون سرانه توزیعی این مراکز در سطح مناطق با توجه به تراکم جمعیت سنجیده شد. در بخش دوم، با استفاده از مدل موران الگوی توزیع فضایی کاربری های ورزشی (روباز، سرپوشیده و کل کاربری های ورزشی) با توجه به مساحت این کاربری ها سنجیده شد. نتایج بیانگر آن بوده است که سرانه فضاهای ورزشی در استان برابر با 34/0 مترمربع می باشد که از حداقل سرانه تعیین شده برای ایران نیز کمتر است. از طرف دیگر، سرانه کل فضاهای ورزشی به ازای هر خانوار در حدود 05/1 مترمربع است. همچنین؛ سرانه فضاهای ورزشی روباز بیشتر از سرانه فضاهای سرپوشیده (92/0در مقابل 13/0 مترمربع به ازای هر نفر) می باشد. در این میان، زون 1 که شمال شرق استان است، دارای پراکنش بیشتری از فضاها و اماکن ورزشی است که البته به لحاظ جمعیتی نیز از توزیع بیشتری برخوردار است. این در حالیست که با افزایش تراکم جمعیتی، سرانه کل فضاهای ورزشی (روباز و سرپوشیده) با شیب خط R2= 0.5985 افزایش می یابد. همچنین با توجه به نتایج حاصل از مدل میانگین نزدیک ترین همسایه مشخص شد که الگوی فضایی توزیع مراکز ورزشی در سطح استان خراسان رضوی در سطح 99 درصد به صورت تصادفی می باشد. بنابراین؛ حل این مشکلات نیاز به برنامه ریزی و مدیریت در زمینه مکان یابی و سامان دهی فضاهای ورزشی دارد.
شهر و عدالت فضایی؛ تحلیلی بر پراکنش شاخص های توسعه پایدار در عدالت فضایی شهر: مطالعه موردی مناطق شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
142 - 160
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردهای سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را الزام ساخته است. در این راستا مفهوم توسعه پایدار شهری به عنوان یک چارچوب مفهومی وسیع در راستای دستیابی به رشد اقتصادی و تأمین عدالت اجتماعی حرکت می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی توسعه یافتگی شهر شیراز از نظر معیارهای توسعه پایدار شهری "زیست محیطی، بهداشتی درمانی، خدمات شهری و فرهنگی" در غالب 36 شاخص می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی می باشد. جهت تحلیل، ابتدا داده ها استانداردسازی شده و در نهایت با بهره گیری از روش موریس مناطق یازدهگانه شهر شیراز رتبه بندی شدند. نتایج پژوهش بر اساس روش موریس نشان داد که از نظر شاخص های مورد بررسی منطقه یک و هشت با امتیازهای 49.38و 39.57در رتبه اول و دوم و مناطق، چهار و یازده با امتیازهای 17.86 و 10.39 در جایگاه آخر می باشند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده مشخص گردید هیچ کدام از مناطق در شرایط بسیار برخوردار و برخوردار قرار نگرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از وجود شکاف بین مناطق یازده گانه شیراز از نظر بهره مندی از شاخص های مورد بررسی است و در این بین منطقه یک با توجه به مرکزیت سیاسی و اقتصادی به دلیل وجود امکانات شهری در رتبه اول از نظر توسعه یافتگی قرار گرفته است.
تحلیل عدالت فضایی در توزیع کاربری های خدماتی در مناطق شهری (نمونه موردی: مناطق 5 گانه- ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
162 - 177
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش رتبه بندی مناطق 5 گانه شهر ارومیه بر اساس توزیع فضایی جمعیت و کاربری های خدماتی می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. اطلاعات این پژوهش با روش های مصاحبه، مشاهده و فیش برداری گردآوری شده است. جامعه آماری شامل جمعیت مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از ضریب جینی، روش ماباک، ضریب پراکندگی و ضریب همبستگی اسپیرمن در جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که طبق نتایج مدل جینی، توزیع جمعیت در مناطق 5 گانه به صورت متعادل می باشد. نتایج روش ماباک نشانگر این است که منطقه 5 رتبه اول، منطقه 1 رتبه دوم، منطقه 4 رتبه سوم، منطقه 3 رتبه چهارم و منطقه 2 رتبه پنجم را از منظر توزیع و پراکنش کاربری های خدماتی کسب نموده اند. طبق نتایج ضریب پراکندگی، کاربری مراکز فرهنگی هنری با مقدار 94/145 بیشترین و کاربری تأسیسات و تجهیزات شهری با مقدار 86/83 کمترین ضریب پراکندگی را در بین سایر کاربری ها کسب نموده اند. طبق نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن، رابطه قوی غیرمستقیم میان توزیع فضایی جمعیت و پراکنش کاربری های خدماتی در شهر ارومیه وجود دارد. با توجه به نتایج گردآوری شده شهر ارومیه نیازمند بازنگری کلی در راستای برنامه ریزی بهتر در جهت توزیع عادلانه کاربری های خدماتی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد.
تحلیل پایداری محلات شهری با تاکید بر عدالت فضایی - اجتماعی، نمونه موردی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی نقطه تلاقی فضا و عدالت اجتماعی است که به جنبه های فضایی عدالت نظر دارد، که به دنبال توزیع عادلانه منابع و فرصت های با ارزش در فضای جامعه است که می تواند تأثیرات زیادی در بهبود دورنمای زندگی در تمامی عرصه های فضایی داشته باشد. یکی از این عرصه ها سرمایه اجتماعی جامعه است که تحت تأثیر عدالت فضایی می باشد. به عبارتی عدالت فضایی می تواند در افزایش سرمایه اجتماعی جامعه تاثیر زیادی داشته باشد. هدف این تحقیق سنجش عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی و ارتباط بین آنها در سطح محلات شهری مراغه می باشد. برای سنجش عدالت فضایی از توزیع(رویکرد توزیع فضایی) کاربری ها و برای سنجش سرمایه اجتماعی از روش پیمایشی در سطح محلات با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج سنجش عدالت توزیعی سرانه کاربری های نشان می دهد محلات جدیدی و حاشیه نشین به نسبت محلات بافت مرکزی و میانی شهر وضعیت نامطلوب تری دارند. به منظور ارزیابی سرمایه اجتماعی، از روش پرسشنامه استفاده شده است که به تعداد 383 پرسشنامه نسبت به جمعیت هر محله تهیه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی در محلات جدید و حاشیه نشین می باشد و تقریبا نتایج مشابه با میزان توزیع سرانه های خدمات شهری دارند. در نهایت به منظور تحلیل ارتباط فضایی بین عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون جغرافیایی وزنی بهره گرفته شده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توزیع فضایی سرانه های خدمات شهری و سرمایه اجتماعی ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد. تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی نیز این نتایج آزمون پیرسون را تأیید می کند. همچنینن نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که با افزایش سرانه های کاربری ها به ویژه در محلات حاشیه نشین بر میزان سرمایه اجتماعی این محلات افزوده خواهد شد.
تبیین شاخص های سنجش عدالت اجتماعی در معماری مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
97 - 110
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی از مهمترین حقوق شهروندی محسوب میشده اما تاکنون تعریف جامعی از آن در معماری مسکن ارائه نگردیده است. هدف این پژوهش، تبیین وپالایش شاخصهای سنجش عدالت اجتماعی در معماری مسکن ایران بوده است. پژوهش با هدف کاربردی، به روش ترکیبی کیفی و کمی با کمک تکنینک دلفی و تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل آراء فلاسفه شرق و غرب و تطبیق آن با دیدگاه معماران معاصر از الگوی بومی سکونت، شاخصها در پنج حوزه: مفهومی، کالبدی، اقلیمی، اجتماعی و بصری دسته بندی شده اند. نهایتاً معیارها از طریق پرسشنامه میان صاحب نظران اعتبارسنجی گردیده و نتایج پژوهش نشان داده است که: دسترسی واحدها به نور، تهویه و منظر مناسب، پیش بینی فضاهایی برای معلولین، توجه به سلسله مراتب فضایی، انعطاف پذیری و مشارکت ساکنین درروند توسعه مجموعه مسکونی و تنوع فضاهای مشاع، امنیت فضا و متراژ متنوع واحدها مهم ترین عوامل ارتقا عدالت اجتماعی در معماری مسکونی ایران می باشند.
ارزیابی روند تصویب لایحه "اصلاح جدول حوزه های انتخابیه مجلس شورای اسلامی و تعداد نمایندگان آنها" در سال 1378(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیم پهنه سرزمینی و جمعیتی کشور به حوزه های انتخاباتی، نخستین گام به منظور تسهیل برگزاری انتخابات و فراهم آوردن زمینه و بستر تناسب عادلانه بین تعداد نمایندگان و جمعیت کشور است. ترسیم حوزه های انتخابیه، بایستی به گونه ای باشد که ضامن تحقق عدالت و برابری شهروندان بوده و باعث شکل گیری مجلسی دموکراتیک و مردم سالار شود که نماینده اقشار مختلف مردم باشد. پژوهش حاضر به ارزیابی روند تصویب لایحه "اصلاح جدول حوزه های انتخابیه مجلس شورای اسلامی و تعداد نمایندگان آنها در سال 1378 " پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش کلی، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. یافته های تحقیق گویای آن است که شاخص های جمعیت، انطباق با تقسیمات کشوری وسعت، رقابت مکانی، محرومیت، مرزی بودن و موقعیت اقتصادی و صنعتی مهم ترین شاخص های موثر در افزایش20 کرسی نمایندگی و اصلاح جدول حوزه های انتخابیه بود. عدم تعریف شاخص برای معیارهای حوزه بندی بر مبنای اصل 64 قانون اساسی (انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها) و محاسبه نکردن وزن و سهم آنها در حوزه بندی که برخاسته از نبود دایره حوزه بندی در وزارت کشور است، باعث انحراف از عدالت فضایی در افزایش کرسی نمایندگی و تفکیک و الحاق برخی حوزه ها در لایحه دولت شد.
تحلیل فضایی عدالت مکانی در آمایش کاربری های خدماتی (پارک و فضای سبز، ورزشی و تفریحی-توریستی) شهر تبریز با رویکرد چند معیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشکلات اساسی شهرها در دهه های اخیر، توزیع نابرابر منابع و جمعیت در بخش های مختلف شهری است. توجه به اهمیت توزیع کاربری های خدماتی در نواحی شهری و فراهم نمودن امکانات و خدمات مورد نیاز عاملی مهم در ارتقاء سطح زندگی، عدالت اجتماعی و پایداری زندگی شهری است. خدمات عمومی شهر به عنوان مهم ترین ابزار در دست مدیریت شهری، برای برقراری عدالت فضایی است. با توزیع مناسب این خدمات، شهر می تواند به عنوان بستر تحقق عدالت فضایی مطرح گردد. کلان شهر تبریز علاوه بر اینکه از تبعیض طبقاتی در بین گروه های اجتماعی – اقتصادی رنج می برد، از تبعیض فضایی ناشی از توزیع نامناسب خدمات شهری نیز تهدید می شود. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی علمی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. به دلیل پیچیدگی و ازدیاد فاکتورهای مؤثر در مکانیابی کاربری های خدماتی، لزوم به کارگیری روش های چند متغیره تصمیم ساز جهت تعیین مکان مطلوب جهت احداث کاربری های جدید را ضروری می سازد. در پژوهش حاضر ابتدا سرانه کاربری های مورد بررسی محاسبه و با سرانه استاندارد مقایسه شده و میزان کمبود در منطق ده گانه مشخص شد. سپس پارامترهای مؤثر در مکان گزینی کاربری هایی نظیر (پارک و فضای سبز، ورزشی و تفریحی-توریستی) شناسایی شده، و با استفاده از روش های مبتنی بر سیستم های پشتیبانی فضایی چند معیاره MC-SDSS برمبنای مدل های Topsis و Saw در محیط نرم افزار ArcGIS و وزن دهی پارامترها توسط کارشناسان خبره حوزه مطالعات شهری با روش تحلیل سلسه مراتبی در محیط نرم افزار Expert Choice نقشه های نهایی تهیه شده، و فضاهای کاملاً نامطلوب تا کاملاً مطلوب برای هر کدام از خدمات فوق شناسایی شده اند.
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه شهری بر اساس رویکرد عدالت فضایی (نمونه موردی: طرح ساماندهی فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه مبتنی بر نظریه های عدالت فضایی یکی از موضوعاتی است که در برنامه ریزی شهری ایران مغفول مانده است. هدف این مقاله تدوین چارچوب معیارهای عدالت فضایی و ارزیابی طرح ساماندهی محله فرحزاد بر اساس آن معیارها به روش کیفی است. ازآنجاکه ارزیابی طرح های توسعه شهری با رویکرد عدالت فضایی مدنظر است با توجه به ماهیت موضوع عمدتاً از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش اصول عدالت فضایی در قالب 12 مفهوم شامل، مشاوره با مردم، مشارکت محوری، نفی محرومیت و حاشیه نشینی، رعایت حقوق مردم، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها، نیاز به سهیم شدن در منفعت عمومی، استحقاق، همه شمولی و فراگیری، تنوع و تفاوت شناسایی شد. تحلیل محتوای اسناد طرح ساماندهی محله فرحزاد بیانگر آن است این طرح به میزان کمی با برخی از معیارهای عدالت فضایی مانند مشارکت محوری، مشاوره با مردم، استحقاق، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها انطباق دارد، درصورتی که معیارهای نفی محرومیت و حاشیه نشینی، همه شمولی و نیاز بهسهیم شدن در منفعت عمومی در برنامه ریزی ساماندهی محله فرحزاد جایگاه پائین تری داشته است. طرح ساماندهی محله فرحزاد طرحی کالبدی است که تنها برخی از معیارهای موردنظر عدالت اجتماعی مبتنی بر لیبرالیسم را موردتوجه قرار داده است.
تبیین رابطه بی عدالتی فضایی و چشم اندازهای امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
73 - 104
فهم عدالت فضایی در پیشبرد امور یکی از اولویت های مطالعاتی جغرافیای سیاسی به عنوان علم کشورداری و اداره بهینه فضاست. بی عدالتی فضایی به قطبی شدن فضا و انزواگزینی برخی از شهروندان منجر شده است و مانع مشارکت اثربخش آنها در حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می شود و همین امر فاصله گرفتن از جریان اصلی جامعه را در پی خواهد داشت. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی ضمن تبیین بی عدالتی فضایی در ایران تأثیر و پیامدهای آن را بر تحولات پیش رو از منظر چشم اندازهای امنیت داخلی مورد بررسی و کنکاش قرار داده است. نتایج نشان می دهد بی عدالتی فضایی با ایجاد شکاف های فضایی در جامعه، امکان اقدام های تهدید کننده امنیت پایدار جامعه مانند واگرایی در نواحی قومی و مرزی، تروریسم، قاچاق، بحران مواد مخدر، حاشیه نشینی و مهاجرت را منجر می شود. این امر در مرحله اول تنزل شاخصه های پایداری جامعه و امکان وقع و رخداد جرم به عنوان یکی از عناصر مؤثر بر ترسیم وضعیت و مختصات امنیت را در مقیاس داخلی در پی خواهد داشت.
تحلیل بازآفرینی بافت های فرسوده شهری با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مورد مطالعه: محله نعمت آباد منطقه 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۴
21 - 49
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از رویکرد بازآفرینی با توجه و الزام به اصول عدالت فضایی می تواند نقش مهمی در ارتقا و توسعه ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، محیطی شهرها داشته باشد. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر بازآفرینی پایدار شهری با تأکید بر عدالت فضایی و ارائه راهبردهای مناسب در این زمینه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. ابتدا، اطلاعات گردآوری شده با به کارگیری تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، بافت فرسوده در محله نعمت آباد در وضعیت کنونی علی رغم تمام کمبودها و نارسایی ها واجد پتانسیل قوی ای برای تحقق عدالت فضایی است. در این راستا، 6 عامل که درمجموع 70/71 درصد واریانس را تبیین می کنند، شناسایی شد. مهم ترین عامل دسترسی به خدمات شهری 5/156 است. سپس، تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق ماتریس تحلیلی SWOT صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد که در گروه نقاط قوت، بالا بودن جمعیت فعال 0/19 وزن نهایی) و وجود امکانات شغلی 0/18 به ترتیب مهم ترین نقاط قوت و نبود انگیزه برای سرمایه گذاری در بافت به دلیل فرسودگی کالبدی 0/2 و قرارگیری خانوارها در دهک های پایین اقتصادی0/2 از مهم ترین نقاط ضعف هستند. درعین حال امکان برطرف کردن کمبود خدمات و امکانات شهری به صورت عادلانه 0/19 و عزم و قانون مداری مسئولین جهت مداخله در بافت 0/19 از مهم ترین فرصت های محدوده مورد مطالعه و همچنین تداوم روند اسکان اقشار کم درآمد 0/19 و عدم توجه به بازآفرینی بافت های فرسوده 0/18 به ترتیب مهم ترین تهدیدهای محله نعمت آباد در تحقق عدالت فضایی در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری به شمار می آیند. با توجه به راهبردهای ارائه شده، بر راهبردهای تهاجمی تاکید می شود.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی، مطالعه موردی: شهرستان قرچک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
69 - 88
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان و جغرافیدانان اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری، ساختار دهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر می باشد، بی عدالتی در نحوه توزی ع آن،تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محلات شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های ج دی روبرو کرده است. با بررسی میران نابرابری ها در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر، می توان پی ب رد که کدامیک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند و بی عدالتی بیشتر در کدام بخش و محله شهری تمرکز یافت ه اس ت ت ا از ای ن طریق مدیریت شهری با عمل آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، ن ابرابری ه ای فض ایی را ک اهش داده و کیفیت رندگی را ارتقا دهد. رشد روزافزون جمعیت شهرستان قرچک و نیاز ساکنین به خدمات شهری در حال افزایش است. ازاین رو تحقیق حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای و استنتاج یافته های میدانی در قالب تدوین و توزیع پرسش نامه، در سطح محدوده موردمطالعه صورت گرفته است به بررسی وضعیت برخورداری شهروندان از خدمات و نیز توزیع آن ها در سطح روستاها پرداخته است. یافته های تحقیق با استفاده آزمون موران و روش جینی و همچنین آزمون T-test مورد تجزیه تحلیل قرارگرفته و نتایج به دست آمده نشان می دهد که خدمات و امکانات مورد بررسی در تحقیق در سطح شهرستان قرچک به صورت عادلانه توزیع نشده اند
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر توزیع خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: نواحی شهرستان ماکو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
83 - 96
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد سریع شهرها بخصوص کشورهای در حال توسعه نیازمند توجه بیش از پیش به برقراری و تحقق عدالت فضایی در سطح شهر هستند. چرا که تناقض فضایی خدمات شهری می تواند کل سیستم شهری را در سیر نزولی رونق و توسعه قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی توزیع خدمات شهری در سطح شهر ماکو، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، اقدام به بررسی 23 شاخص خدمات عمومی شهری در 5 ناحیه شهر نموده است. برای این منظور در ابتدا جهت تعیین وضعیت توسعه فیزیکی شهر از مدل هلدرن، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات عمومی از مدل کوپراس و همچنین جهت تعیین ارزش هر یک از خدمات عمومی در سطح شهر از مدل ANP استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند توسعه فیزیکی شهری دارای 60 درصد رشد اسپرالی بوده است. همچنین توزیع خدمات شهری در سطح نواحی بیانگر بیشترین مقدار خدمات با معیار مثبت برای ناحیه یک به میزان 033/0 درصد بوده است که حاکی از انطباق این ناحیه با بیشترین تراکم می باشد.
تبیین نظری رابطه سازماندهی سیاسی فضا و عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
۲۸۷-۲۷۲
حوزه های تخصصی:
سازماندهی سیاسی هر کشوری در قالب تقسیمات کشوری انجام می شود، تقسیمات کشوری فرایندی است که سرزمین توسط مرزها محدود شده و هر حکومت برای اداره بهتر سرزمین و سهولت در خدمات رسانی ایجاد توسعه و ایجاد یک عدالت فضایی در کشور نیازمند تقسیم بندی سیاسی فضا می باشد. عدالت فضایی از طریق ساز و کار سازماندهی فضا یا برنامه ریزی فضایی، به توسعه متوازن مکان و فضای جغرافیایی منجر شده و موجبات رضایت شهروندان و اعتماد آنها را به سازه مدیریت و سیستم سیاسی مربوطه را فراهم کرده در نتیجه از شکل گیری ذهنیت درجه دو و سه و یا اجحاف ملی در بین آنها تا حد زیادی جلوگیری می کند. در این پژوهش که از نوع بنیادی است با استفاده از روش کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز جمع آوری می شوند و سپس با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته خواهد شد که سازماندهی سیاسی فضا رابطه ای با عدالت فضایی دارد؟ یافته ها نشان می دهد که اصول و معیارهای اصلی سازماندهی سیاسی فضا را می توان در مباحثی چون افزایش احساس رضایت، سهولت در دسترسی به خدمات و خلق فرصت های برابر شهروندان و نواحی دسته بندی کرد. از آنجایی که عدالت فضایی به عنوان یک خروجی در پی برابری نسبی قدرت، فرصت و ثروت در راستای کسب حداکثر مزیت ها متناسب با ظرفیت ها در راستای ارتقای منزلت شهروندان است. با نظر داشتن اصول و رویکردهای سازماندهی سیاسی فضا و عدالت فضایی می توان ادعا کرد که ارتباط آنها از نوع تعاملی است.
سنجش مناطق شهری بر اساس توزیع کاربری های خدمات شهری و اثرات آن در توزیع فضایی جمعیت (مطالعه موردی: مناطق شهر مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷شماره ۴۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
میزان و چگونگی توزیع کاربری ها و خدمات شهری می تواند نقش مؤثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات جمعیتی در مناطق شهری داشته باشد و از آنجا که یکی از معیارهای توسعه ی پایدار شهری توجه به توزیع متوازن جمعیت است، لذا توزیع خدمات و کاربری های شهری باید به گونه ای باشد که عدالت فضایی را برقرار نماید. در این پژوهش به صورت موردی مناطق شهر مرند در ارتباط با 12 نوع خدمات و کاربری شهری مورد بررسی قرار گرفته است. اهداف این مقاله شامل بررسی توزیع خدمات و کاربری ها در بین مناطق شهر مرند و رتبه بندی این مناطق بر اساس سرانه های موجود و همچنین شناسایی روند تعادل جمعیتی در مناطق شهر و شناخت اثرات توزیع خدمات در بر هم خوردن تعادل جمعیتی مناطق می باشد. برای دسترسی به هدف اول از مدل های VIKOR و SAW و مدل تلفیقی کپ لند استفاده شده است و برای بررسی هدف دوم مدل اسپیرمن مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد توزیع خدمات و کاربری ها در مناطق شهر مرند به صورت متعادل توزیع نشده است و نتایج هر سه مدل ویکور، ساو و مدل کپ لند نشان می دهد مناطق 1 و 3 در برخورداری از خدمات رتبه های اول و دوم را دارا می باشند و منطقه 5 در رتبه آخر قرار دارد و با مقایسه این نتایج با نتایج مدل اسپیرمن مشخص می شود ارتباطی بین پراکنش جمعیت و توزیع سرانه ها در مناطق شهر مرند وجود ندارد.
برنامه ریزی راهبردی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
151 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان شهری، نحوه تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر بر حسب نیازهای جامعه شهری می باشد. این مقاله با هدف برنامه ریزی راهبردی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی در سطح مناطق مختلف کلانشهر اهواز تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی بوده و از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس و از کاربست مدل ترکیبیSWOT-AHP استفاده شده است. یافته ها بر اساس مدل تاپسیس نشان می دهد که مناطق چهار، سه و یک بیشترین خدمات را به خود اختصاص داده اند و در وضعیت بهتری نسبت به سایر مناطق گرفته اند. از سوی دیگر نتایج حاصل از مدل ترکیبی نشان می دهد که راهبرد so با امتیاز نهایی 0.265 بیشترین تأثیر را در میان عوامل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها داشته و راهبرد غالب در منطقه مورد مطالعه از نوع تهاجمی می باشد و نمودار تحلیل حساسیت نشان می دهد استراتژی راهبردی SO بیشترین حساسیت و استراتژی راهبردی WO کمترین حساسیت را دارد.
سنجش و تحلیل عدالت فضایی کاربری های خدمات شهری (مطالعه موردی: محلات منطقه دو شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
43 - 66
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی شهر عمدتاً بر وجه توزیعی عدالت با توجه به ناهمسانی های ناحیه ای، حفظ تعادل مناسبات انسان و محیط، برخورداری همسان شهروندان از فرصت ها و کاهش آثار زیان بار ناشی از عدم توزیع عادلانه و فرصت ها و امکانات در گستره ی سرزمین ملی با محوریت مقوله تنوع فضایی تأکید دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارزیابی کاربری های خدمات شهری در محلات منطقه دو اردبیل می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی می باشد روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای می باشد که از ده شاخص خدمات شهری برای نیل به هدف استفاده شده است در این پژوهش از مدل آنتروپی شانون برای وزن دهی و اهمیت شاخص ها و از مدل های ویکور و تاپسیس برای رتبه بندی و میزان برخورداری محلات استفاده شده است با توجه به اینکه نتایج حاصل از این دو مدل (ویکور و تاپسیس) در مواردی با هم تفاوت داشت در نتیجه برای رسیدن به نتیجه ی واحد در رتبه بندی و میزان برخورداری محلات از تکنیک تلفیقی کپ لند استفاده شده که نتایج بیانگر آن است در محلات یازده گانه توزیع کاربری های خدمات شهری نامتعادل است به طوری که محله های هشت، چهار و نه به ترتیب در رتبه های اول، دوم و سوم در سطح برخوردار، محله های یک و یازده در رتبه های چهارم و پنجم در سطح نسبتاً برخوردار، محله های پنج و سه در رتبه ششم در سطح نیمه برخوردار و محله های هفت و دو در رتبه های هفتم و هشتم در سطح نیمه برخوردار و نهایتاً محله های شش و ده در رتبه آخر در سطح محروم قرار دارند. همچنین نتایج بر اساس مدل رتبه- اندازه نشان داد که از نظر جمعیت و خدمات بین محلات شهری منطقه دو، تعادل فضایی وجود ندارد بر این اساس محله یک و سه دارای وضعیت مناسب و منطقه چهار و ده در وضعیت نامناسب قرار دارند.
کاربست پارادایم انتقادی در فهم عدالت فضایی در حاشیه کلانشهر تهران مورد مطالعه: اسلامشهر و شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 33
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی یکی از ارکان اصلی توسعه متعادل در درون و بیرون کلانشهر است. امروزه در حاشیه کلانشهرها میتوان نمودی از بیعدالتی فضایی را مشاهده نمود که منجر به تشدید تلههای فضایی شده و فقر شهری را تشدید نموده است. هدف این پژوهش تبیین انتقادی عدالت فضایی در نواحی پیرامونی کلان ً شهر تهران مشخصااسلامشهر و شهر قدس است. در این راستا، با استفاده از پارادایم انتقادی و روش تحلیل گفتمان انتقادی به جمعآوری دادهها با دو روش مصاحبه و تحلیل اسناد پرداخته شده است. شش مقوله قدرت، سلطه، عدالت، وابستهسازی، ایدئولوژی، حق به شهر و شهروندی تبیین شدند و حاصل این تبیین نشاندهنده آن است که این شش مقوله بر ابعاد گوناگون مفهوم قدرت، عدالت و اقتصاد سیاسی دلالت دارند و همچنین اهمیت بُعد سیاسی-نهادی قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی سایهای از نافضایی در این شهرها ایجاد کرده است. در نتیجه جهت تغییر و رسیدن ً به عدالت فضایی و رهایی از تله فضایی فقر صرفا عدالت توزیعی کافی نیست بلکه حرکت در توزیع متناسب قدرت در بُعد نهادی میتواند راهگشا باشد
مروری نظام مند بر ادبیات نظری رابطه قابلیت دسترسی و عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 22
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی در دو رویکرد اصلی توزیع فضایی و فرایندهای تصمیم سازی دنبال می شود، در رویکرد اول بیشترین مساله ای که در سالیان اخیر مورد توجه پژوهشگران بوده، دسترسی به حمل ونقل می باشد. قابلیت دسترسی مفهومی بسیار مهم با تعاریف، اندازه گیری ها و معیارهای ارزیابی متنوعی است؛ زیرا، پیامدهای حمل ونقل و سایر ابعاد برنامه ریزی را همانند محوری به یکدیگر وصل می کند. چندبعدی بودن قابلیت دسترسی خود نشان از پیچیدگی مفهوم آن دارد و از سوی دیگر نیز مفهوم پردازی رابطه آن با عدالت فضایی را پیچیده تر می کند. اما تاکیدات لازم به مبانی نظری و فلسفی رویکردهای نظری خیلی مورد توجه پژوهش گران نبوده است. این امر سبب ایجاد دو نوع مساله شده است: تخصص گرایی افراطی و کم توجهی به بین رشته ای بودن رابطه عدالت و قابلیت دسترسی و یا ساده انگاری بیش از حد با دیدگاه باینری به مقوله ی قابلیت دسترسی. در دوره اول دسترسی از طریق مفهوم شمولیت اجتماعی با عدالت مرتبط می شود اما در دوره دوم با طرح عدالت افقی و عمودی در رویکرد محتوایی به توزیع زیرساخت ها می پردازند و در نهایت در دوره سوم با طرح انتقادهایی به مبانی فلسفی رویکرد محتوایی، رویکرد رویه ای شکل می گیرد. اصول مورد توجه رویکرد محتوایی را می توان شامل: فایده گرایی، برابرگرایی، اصل رالزی، کف حداقلی، بازه حداکثری و سهم های برابر دانست؛ درحالی که مارتنس در نظریه اش اصول نیاز، بیشینه سازی بیشنه و بسندگی را مورد توجه قرار می دهد. در رویکرد محتوایی اولین چالش، ظرفیت بسنده نظام حمل ونقل است که به دلیل دو مولفه مساله مند پیش بینی تقاضا و تحلیل هزینه فایده در این رویکرد سبب غلبه تحرک محوری می شود به همین دلیل غلی رغم تلاش های نظری، قابلیت دسترسی همچنان محور اصلی نیست.با جمع بندی این دو رویکرد می توان به این نتیجه رسید که قابلیت دسترسی به عنوان هدفی برای سنجش عدالت فضایی است که از طریق ابزارهای قابلیت اتصال، مجاورت و تحرک سنجیده می شود.