مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
عدالت فضایی
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
۶۹-۴۳
حوزه های تخصصی:
برای ارزیابی و نهادینه سازی عدالت بایستی مدیریت شهری توأمان به فرآیندهای تصمیم سازی و نتایج و آثار و پیامدهای توسعه توجه کند و در تلاش برای کشف ساختارها و لایه های زیرین ایجادکننده بی عدالتی و نابرابری در شهرها و بررسی نتایج توزیعی از جنبه های عادلانه و یا ناعادلانه بودن باشد. براین اساس، هدف اصلی مقاله حاضر، ارزیابی عدالت فضایی با تأکید بر نقش مدیریت شهری می باشد که براساس آن عدالت را در سایه فرآیندهای تصمیم سازی (عدالت ساختاری) و آثار و پیامدهای توسعه (عدالت توزیعی) را موردبررسی قرار می دهد؛ بنابراین، مفهوم و ابعاد عدالت و عدالت فضایی، شیوه های ارزیابی آن و معیارهایی که می توانند جهت ارزیابی آن در اسناد و سنت های برنامه ریزی نظیر طرح های جامع شهری و نیز در توزیع فضایی پیامدهای توسعه به کار گرفته شوند، از مباحثی هستند که در این پژوهش موردتوجه هستند. از اطلاعات و داده های جی ای اسی سرشماری ۱۳۹۵ و اطلاعات کاربری های برداشت شده توسط معاونت شهرسازی و معماری شهرداری ارومیه در سال ۱۳۹۹ برای بررسی عدالت توزیعی و گردآوری اسناد و مدارک طرح جامع برای بررسی عدالت ساختاری بهره گرفته شده است. مهم ترین یافته این مطالعه، تدوین چارچوبی برای ارزیابی عدالت فضایی در برنامه های توسعه شهری (با روش تحلیل گفتمان کیفی با تأکید بر شبکه نشانه شناسی فردینان دوسوسور) و توزیع فضایی آثار و پیامدهای توسعه (با استفاده از مدل های کمی و فضایی در GIS) و نهادینه سازی آن با تأکید بر نقش مدیریت شهری است. نتایج نشان داد که سند طرح جامع ارومیه درمجموع سطح بسیار پایینی و حداقلی از عدالت را مدنظر قرار داده است و این موضوع (عدالت) را از زوایای کمتری موردتوجه قرار داده است و تعبیر سند از عدالت فضایی بیشتر بر بعد کالبدی معطوف است. در رابطه با ارزیابی عدالت توزیعی باید گفت که نابرابری های زیادی بین مناطق و نواحی شهر ارومیه از حیث توزیع فضایی و دسترسی ساکنین به خدمات وجود دارد. درواقع پراکنش کاربری ها و توزیع آن ها عادلانه نیست و غالباً در نواحی مرکزی متمرکزشده اند و لذا دسترسی ساکنین به ویژه نواحی حاشیه نشین به خدمات بسیار نامناسب می باشد.
تحلیل پراکنش کاربری های اراضی بر پایه عدالت فضایی و الگوی شهریادگیرنده (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهریادگیرنده به عنوان یکی از استراتژی های نوین در برنامه ریزی شهری، با بهره گیری از مفهوم یادگیری مادام العمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالش هایی مجهز می سازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربری های یادگیرنده، مناسب ترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربری های یادگیرنده از منظر عدالت فضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربری های یادگیرنده شهرزنجان، برای توسعه رویکرد شهریادگیرنده می باشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای-اسنادی است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، از دو شاخص ظرفیت و عدالت اجتماعی در چارچوب مقایسه سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل نحوه توزیع کاربری های یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربری ها در سطح شهر، به صورت متمرکز و خوشه ای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. به طوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سه گانه شهری به ویژه حواشی شرقی منطقه دو نشان می دهند. چنین مسئله ای توسعه رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبه رو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبود شان در نواحی پیرامونی شده است. به طوریکه نابرابری های عمیقی میان نواحی مسکونی شهر به وجود آمده است. در همین راستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربری های یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالت فضایی در سطح شهر، ارائه می دهد.
تحلیل عدالت فضایی کاربری های خدماتی در مناطق شهری با تکنیک ORESTE (مورد مطالعه: مناطق هشت گانه شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
261 - 274
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی کاربری ها یا به عبارتی دیگر توزیع عادلانه و عاقلانه و متوازن کاربری های شهری یکی از مسائل مهم برنامه ریزی شهری است. مطالعه حاضر از نظر هدف پژوهشی و از نظر ماهیت تحلیلی است. اطلاعات کتابخانه ای این پژوهش از کتب و مقالات گردآوری شده است. برای تحلیل از شاخص سرانه کاربری های خدماتی بهره گرفته شده که این سرانه ها در نرم افزار GIS محاسبه شده است. جامعه آماری پژوهش نیز مناطق هشت گانه شهر قم اند. این پژوهش تلاش کرده عدالت فضایی کاربری های خدماتی مناطق هشت گانه شهر قم را با تکنیک ORESTE، بر اساس شاخص ها، که سرانه کاربری های خدماتی هستند، تحلیل کند. برای این منظور ابتدا با روش آنتروپی شانون به شاخص ها وزن داده شد که بیشترین وزن به کاربری جهانگردی و کمترین وزن به پارک اختصاص یافت. پس از وزن دهی، تکنیک ORESTE انجام شد که منطقه 7 بیشترین و منطقه 6 کمترین میزان سرانه را کسب کردند. سپس با ضریب پراکندگی، به صورت دو به دو، پراکندگی سرانه کاربری های خدماتی مناطق محاسبه شد که نتایج نشان داد منطقه 2 و 8 از بیشترین و منطقه 5 و 7 از کمترین پراکنش فضایی کاربری های خدماتی برخوردارند. همچنین با ضریب همبستگی اسپیرمن رابطه همبستگی بین جمعیت هر منطقه با سرانه کاربری های خدماتی محاسبه شد که نتیجه رابطه همبستگی منفی را نشان داد؛ بدین معنی که هر چه جمعیت افزایش پیدا کند میزان سرانه کاربری های خدماتی کاهش پیدا می کند.
ارزیابی جایگاه شاخص های اقتصادی در تحقق عدالت فضایی پارک ها و فضاهای سبز شهری، پژوهش موردی: شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
133 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش ارزیابی جایگاه شاخص های اقتصادی در تحقق عدالت فضایی پارک ها و فضاهای سبز شهری شهر بندرعباس بود. روش پژوهش حاضر مبتنی بر روش ارزیابی – تحلیلی بوده است. گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام شد. برای ارزیابی شاخص های اقتصادی در عدالت فضایی از شاخص های ضریب جینی، نسبت تولید ناخالص برجمعیت، نرخ تورم و نرخ توسعه فضاهای سبز استفاده شده و با نرم افزار Eveiws، تأثیرگذاری شاخص ها برعدالت فضایی پارک ها و فضاهای سبز مشخص گردیده بود. ضریب تعیین در مدل رگرسیونی حاصل شده معادل 99/0 به دست آمد که نشانگر این است که متغیرهای مستقل 99/0 تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. شاخص های مورد بررسی به ترتیب اولویت، شاخص های ضریب جینی، نسبت جمعیت برتولید ناخالص و نرخ تورم مشخص گردیدند که در این میان ضریب جینی بیش ترین اثر را داشته، این معنا که توسعه پارک های با کیفیت؛ از لحاظ عملکردی و اکولوژیکی در شهر بندرعباس، گرایش به سمتی دارد که جمعیت آن بخش از شهر ضریب جینی پایینی دارد. بنابراین با درنظر گرفتن متغیرهای اقتصادی تأثیرگذار و داشتن نگاهی همه جانبه می توان حرکتی عادلانه را در گسترش موزون فضاهای سبز آغاز کرد.
تحلیلی بر اولویت یابی شاخص های شهر دوستدار کودک (نمونه موردی: مناطق 5 گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر اولویت یابی شاخص های شهر دوستدار کودک در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد تا با بررسی شاخص های شهر دوستدار کودک و رتبه بندی مناطق این شهر، پیشنهادهایی در جهت بهبود وضعیت هر یک از مناطق ارائه گردد.داده و روش: روش تحقیق پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که تعداد حجم نمونه 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی در محدوده توزیع گردیده است. معیارهای مورد بررسی در این پژوهش شامل معیار های کالبدی، دسترسی، فرهنگی-اجتماعی و زیست محیطی می شود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی و کیفی صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، کروسکال والیس، همبستگی اسپیرمن، روش تیسن و روش OPA استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین امر و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 790/0 به تأیید رسیده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشانگر این است که بر اساس داده های میدانی و پرسشنامه ای معیارهای شهر دوستدار کودک، منطقه 1 ارومیه رتبه اول و منطقه 2 ارومیه رتبه پنجم را در میان سایر مناطق کسب نموده است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشانگر این است که معیار کالبدی بیشترین تأثیر را بر روی شهر دوستدار کودک دارد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر این است که شهر ارومیه به لحاظ تحقق پذیری معیارهای شهر دوستدار کودک در سطح متوسطی قرار دارد و نیازمند توجه مدیریت شهری در جهت بهبود وضعیت در مناطق 2 و 3 می باشد.
بررسی توزیع خدمات شهری در راستای عدالت فضایی با تاکید بر ساختار جمعیتی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی و توزیع امکانات و خدمات باید مبتنی بر اصل عدالت اجتماعی باشد و هم زمان بتواند عدالت فضایی و توزیع بین مناطق مختلف را فراهم نماید و بدون آگاهی و شناخت تغییرات و ساختارهای جمعیتی نمی توان مبادرت به تصمیم گیری کرد و سیاست ها، راهبردها و راهکارهای مناسبی را در زمینه عدالت فضایی و برنامه ریزی شهری برگزید. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت پراکنش کاربری های خدماتی در کلان شهر تبریز با توجه به پراکنش و ساختار جمعیتی است.داده و روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف توصیفی–تحلیلی و ازنظر نتایج کاربردی می باشد. ابتدا با استفاده از روش نزدیک ترین همسایه وضعیت نوع توزیع خدمات و امکانات موردبررسی قرارگرفته است و در ادامه ۱۲ لایه اطلاعاتی از کاربری های شهر تبریز با استفاده از روش گامای فازی موردبررسی قرارگرفته و در انتها نتایج گامای فازی با پراکنش جمعیتی شهر تبریز مقایسه شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که در میان مناطق 10 گانه تبریز، منطقه 10 کمترین برخورداری و منطقه ۱ بیشترین برخورداری را به خود اختصاص داده است. در انتها پراکنش جمعیتی با میزان برخورداری مقایسه شده است که مشخص گردید جمعیت 0 تا 14 سال بیشترین درصد برخورداری (35.44 درصد) را دارند و در مقابل جمعیت بالای 65 سال با 21.1 درصد کمترین برخورداری را داشته اند.نتیجه گیری: جمعیت سالمند بالای 65 سال در شهر تبریز در مناطقی زندگی می کنند که نسبت به گروه های دیگر جمعیتی امکانات و خدمات شهری کمتری را در دسترس خود دارند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که جمعیت سالمند جهت دسترسی به خدمات و امکانات شهری بیشتر در حاشیه قرارگرفته است و این جمعیت جوان تر هستند که دسترسی مناسب تری به خدمات و امکانات را دارا می باشند.
ارزیابی وضعیت شاخص های حق به شهر (نمونه موردی: مناطق پنچ گانه شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
125 - 139
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث حق به زندگی شهری و حق خواهی در شهر و یا چنان که هنری لوفور می گوید، حق به شهر مورد توجه قرار گرفته است. با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر اردبیل می توان شیوه نظام سرمایه داری و سودطلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش ارزیابی شاخص های حق به شهر در اردبیل و مناطق شهری آن است که جهت جمع آوری داده ها از نظرات شهروندان مناطق (383 نفر) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، Excel و مدل تصمیم گیری چندمتغیره کوپراس (KOPRAS) استفاده شده است. در همین خصوص نتایج تحقیق و آزمون tتک نمونه ای بیانگر این امر است که میانگین امتیاز شاخص های حق به شهر در شهر اردبیل 99/2 به دست آمده که حد متوسط را نشان می دهد. همچنین براساس مدل کوپراس، مناطق یک، سه، پنج و دو و چهار شهری به ترتیب رتبه های اول تا پنجم شاخص های حق به شهر را در مناطق شهری اردبیل را کسب کرده اند. از نظر سطح بندی نیز، مناطق یک و سه شهری در سطح خوب، مناطق دو و پنج شهری در سطح متوسط و منطقه چهار در سطح ضعیف قرار گرفته اند.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات درمانی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
71 - 87
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد بیماری ها، سیر صعودی آلودگی ها و ناهنجاری های مرتبط با شهرنشینی، خدمات درمانی ازجمله مهم ترین خدماتی است که باید متناسب با نیاز و جمعیت شهرها موردتوجه مدیران و برنامه ریزان شهری واقع شود. بر این اساس این پژوهش به سنجش نابرابری فضایی در توزیع خدمات درمانی در محلات شهر اصفهان می پردازد. هدف پژوهش، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم بهره گرفته شد. توابع تحلیل نزدیک ترین همسایگی، شاخص موران محلی، موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه وتحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات درمانی، روش عضویت فازی برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دومتغیره موران در محیط نرم افزاری Geo Da، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت در ارتباط با پراکنش و مساحت خدمات درمانی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند الگوی پراکنش خدمات درمانی به صورت خوشه ای است. همچنین کمبود شدید خدمات درمانی در محلات پیرامون شهر را نشان می دهد. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر مطلوبیت شعاع عملکردی مناطق مرکزی و نامطلوبی مناطق پیرامون شهری می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات درمانی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات درمانی را نشان می دهد. درنتیجه نابرابری فضایی شدیدی در توزیع خدمات درمانی در سطح مناطق و محلات شهر اصفهان برقرار است
تحلیل توزیع فضایی مراکز خدمات بهداشتی درمانی، مطالعه موردی: شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 109
حوزه های تخصصی:
از منظر عدالت فضایی برخورداری از خدمات بهداشتی درمانی، به وضعیتی اطلاق می شود که در میان اقشار و گروه های مختلف جامعه، شکاف و تفاوت به حدی نرسد که نابرابری ها به صورت گسترده در جامعه استمرار پیدا کند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری داده ها از روشِ کتابخانه ای - اسنادی استفاده گردیده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. علاوه بر این با استفاده از برآورد تراکم کرنل برای مشخص کردن تراکم و از روش توزیع جهت دار و نزدیک ترین همسایه نیز برای مشخص کردن توزیع و تحلیل الگو مراکز درمانی و بهداشتی شهر اراک استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که پراکندگی بیمارستان ها بیشتر در منطقه 2 شهرداری یعنی مرکز شهر بوده است و در برخی مناطق از جمله مناطق 3 و 5 بیمارستان وجود ندارد. وضعیت پایگاه بهداشت و مراکز بهداشتی - درمانی نیز به همین نحو تمرکز آن در بخش مرکزی شهر است. در مقابل وضعیت پراکنش پایگاه اورژانس در سطح شهر به صورت مطلوب پراکنده شده است. در مجموع بیش از 70 درصد شهر به مراکز بهداشتی شهر دسترسی دارند. به عبارت دیگر نزدیک به 75 کیلومترمربع از سطح شهر تحت پوشش حداقل یکی از مراکز درمانی بهداشتی قرار دارند. نکته قابل توجه اینکه مرکز و شمال شهر اراک کاملاً تحت پوشش مراکز درمانی است. اما در مقابل قسمت جنوب شرقی شهر یعنی منطقه 1 شهر اراک هیچ گونه دسترسی به خدمات بهداشتی - درمانی ندارد. همچنین نتایج نشان داد الزامات ساختاری در مقیاس شهری همچنان بر تمرکز در نقاط معدود و ایجاد صرفه های ناشی از تجمع و مقیاس دامن می زند و درنتیجه شهر به صورتی پیش می ورد که تمایل و ترجیح عدم عدالت فضایی در آن مشهود می شود. بدیهی است تا هنگامی که زمینه ها، فرایندها و سازوکارهای فرادست ملی و منطقه ای تمرکزگرا اصلاح نشوند، نظام شهری در مقیاس محلی به تعادل و توازن پایدار نخواهد رسید
سنجش عدالت توزیعی پارک های شهری بر اساس میزان خدمات دهی به شهروندان، مطالعه موردی: منطقه ۱ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 127
حوزه های تخصصی:
با رشد و توسعه شهرنشینی ارتباط ساکنین شهرها با طبیعت کمتر گردیده است. ازاین روی پارک های عمومی در شهرها اهمیتی فراوانی پیداکرده اند. پژوهش حاضر با استفاده از مدل سازی، توابع تحلیل GIS و همچنین روش وزن دهی زوج معیاری به دنبال تعیین شاخص عدالت فضایی پارک های منطقه ۱ تهران خواهد بود. در این پژوهش با تبیین ۴ شاخص اصلی عدالت توزیع فضایی پارک ها شامل: سهم جمعیت پارک از حوزه نفوذ، میزان کارایی پارک ها، کشش پذیری جمعیت بلوک های حوزه نفوذ و همچنین بهره گیری از روش تحقیق مدل سازی اطلاعاتی، در می یابد که توزیع فضایی پارک ها بر اساس تقسیم بندی سلسله مراتبی در منطقه ۱ تهران به طور تصادفی است و ۳ حالت دارد: ۱- توزیع مکانی پارک های محله ای و همسایگی بافاصله کم از یکدیگر ۲- توزیع مکانی پارک های منطقه ای و ناحیه ای در یک محله به تنهایی ۳- ترکیبی از توزیع مکانی پارک های منطقه ای و ناحیه ای در نزدیکی پارک های همسایگی و محله ای. در تحلیل های انجام شده حالت اول و سوم شاخص عدالت توزیع فضایی پارک ها مقدار عددی بیشتری را نشان می دهند. این در حالی است که حالت سوم به دلیل تمرکز یک پارک منطقه ای یا ناحیه ای در یک محله، شاخص موردنظر مقدار عددی کمتری را نشان می دهد. بر همین اساس برای بررسی میزان نابرابری توزیعی در سطح محلات، این گونه دریافت شد که توزیع یک پارک در سطح منطقه ای و ناحیه ای به تنهایی موجب نابرابری در سطح محله ها ازجمله محله گلاب دره، نیاوران شده است. همچنین با استفاده از ضریب جینی درمیابیم که محلاتی همچون گلاب دره، نیاوران، هزار سنگ، دزاشیب، حکمت و... دارای بیشترین میزان نابرابری توزیع فضایی پارک ها در سطح خود هستند.
واکاوی ارزش افزوده ایجادشده ناشی از اجرای طرح های توسعه و عمران شهری از منظر عدالت فضایی (نمونه مورد مطالعه: شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
38 - 54
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طرح های توسعه شهری از طریق برنامه ریزی شهری و سرمایه گذاری در زیرساخت ها ارزش افزوده ایجاد می کنند. بسیاری از برنامه ریزان شهری با توجه به تغییراتی که در ارزش املاک و اراضی واقع در طرح های توسعه شهری ایجاد می شود، در صدد تنظیم و اجرای روش هایی بوده اند که در روند توسعه شهرها، بهره وران از منافع توسعه شهری را ملزم به پرداخت حداقل بخشی از این ارزش افزوده به مدیریت شهری کنند. در این خصوص توجه به مؤلفه های عدالت فضایی در جهت کاهش نابرابری ها مورد تأکید برنامه ریزان شهری است. در این پژوهش رویکردهای مختلف اخذ ارزش افزوده ناشی از اجرای طرح های توسعه شهری و جبران خسارت مالکان از منظر عدالت فضایی و روش های باز توزیع منافع خصوصی ناشی از هدایت توسعه شهرها مورد بررسی قرار گرفته است.برای دستیابی به یک برنامه ریزی صحیح در طرح های توسعه شهری باید شناخت کافی از ابعاد و میزان عوامل مؤثر بر ارزش افزوده ناشی از اجرای طرح های توسعه داشت. تحلیل ارزش افزوده اراضی شهری گویای تعدد و پیچیدگی عوامل مؤثر بر ارزش املاک و اراضی شهر از جمله سیاست های کلان مالی و پولی، سیاست های مدیریت شهری، گرایش های تورمی و میزان عرضه و موجودی مسکن و خدمات شهری و... است. در این پژوهش عوامل مؤثر بر ارزش اراضی و املاک شهری به متغیرهای درونی و بیرونی تقسیم شده است. متغیرهای درونی ارزش افزوده املاک و اراضی شهری دربرگیرنده موضوعاتی از جمله اندازه قطعات، موقعیت اراضی، وضعیت ملک و سرمایه گذاری مالک است. ارزش افزوده ناشی از اقدامات عمومی دربرگیرنده انواع طرح های توسعه شهری و ایجاد زیرساخت های شهری است. از آنجا که بررسی اثرگذاری طرح های توسعه شهری بر ارزش اراضی و املاک شهری در صورتی امکان دارد که اثر سایر عوامل بر ارزش اراضی شهری حذف شود، در این پژوهش وضعیت قیمت اراضی شهر مورد مطالعه (شهر گلپایگان در استان اصفهان) در سال تهیه طرح توسعه شهر بی وزن شده و عددی بین صفر تا یک را به خود اختصاص داد. در این روش مقایسه قیمت اراضی نسبت به سایر نقاط شهر به صورت نسبی مشخص شد. همین عملیات پس از اجرای طرح توسعه و عمران شهر و در سال تهیه طرح تفصیلی صورت گرفت. با توجه به نقشه های استانداردشده در این مرحله امکان تحلیل میزان تغییرات ارزش اراضی شهری از طریق نرم افزار GIS فراهم شد. مواد و روش هامقاله حاضر به لحاظ ماهیت و محتوا، از نوع توصیفی تحلیلی است. از طرفی، این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است، زیرا می تواند برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار گرفته شود و کاربرد عملی دارد. از نظر زمان نیز از نوع مقطعی است.در این پژوهش افزایش ارزش اراضی و املاک ناشی از طرح های توسعه و عمران شهری و رویکردهای مختلف در اخذ ارزش افزوده اراضی در طرح های توسعه مورد بررسی قرار گرفته و تغییرات ارزش اراضی شهری در شهر گلپایگان طی 10 سال (در سال 1390 هنگام تهیه طرح توسعه و عمران شهر و در سال 1400 پس از اجرای طرح و تهیه طرح تفصیلی شهر) بررسی و میزان تغییرات ایجاد شده در کاربری های مختلف و پراکنش آن ها در شهر نحوه توزیع از منظر عدالت فضایی مشخص شده است. ابتدا معیار های عدالت فضایی در طرح های جامع مورد شناسایی قرار گرفت و این معیارها از دیدگاه متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری و کارشناسان و دست اندرکاران حوزه شهرسازی دخیل در تهیه طرح های جامع شهری مورد سنجش قرار گرفت و 100 نمونه پرسشنامه ها تکمیل شد. مؤلفه های عدالت فضایی با ارزیابی بیش از 100 منبع علمی که بیشترین تناسب با موضوع را داشتند انتخاب شدند. درنهایت، با استفاده از فن کدگذاری واحدهای معنایی و مقوله ها در قالب اصول و معیارهای عدالت اجتماعی و فضایی تدوین شدند.با توجه به معیارهای عدالت فضایی پرسشنامه ای در قالب 20 گویه متناسب با معیارهای و سنجه های عدالت فضایی تکمیل شد.کفایت اندازه نمونه ها با توجه به تعداد متغیرها و با استفاده از آزمون های KMO داده ها برای تحلیل عاملی برابر با 0/773 است و عددی قابل قبول است.تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از تکنیک تحلیل عامل اکتشافی انجام شده است. معیار های عدالت فضایی با استفاده از تحلیل ثانویه در مؤلفه های تنوع فضایی و برابری و عدم تبعیض، توجه به نیاز شهروندان و تفاوت به نفع محرومان، مشارکت و رعایت حقوق شهروندی و شفافیت و توافق مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته هاپس از اجرای طرح توسعه و عمران شهر گلپایگان موارد متعددی در تغییرات ارزش افزوده املاک ﺷهری ﺗأثیرگذار بوده اند که از آن جمله می توان به تعیین کاربری اراضی شهری، تعیین محدوده شهر و ایجاد شبکه معابر، ضوابط و مقررات ساخت وساز و منطقه بندی استفاده از کاربری های مختلف اشاره کرد. در نمونه مورد مطالعه تعیین و تغییر کاربری اراضی شهری به صورت انتفاعی و غیرانتفاعی به صورت مستقیم بر ارزش افزوده اراضی شهری تأثیر گذار بوده است. در قسمت هایی از شهر گلپایگان که تراکم کاربری های انتفاعی پیشنهاد شده، تغییرات ارزش اراضی مثبت و بیشتر از سایر بخش ها است. از مقایسه تغییرات نسبی ارزش زمین نسبت به کاربری های انتفاعی (تجاری) به نظر می آید پس از اجرای طرح، افزایش قیمت زمین و املاک در محورهای اصلی شهر نسبت به سایر بخش ها رشد بیشتری داشته است. البته در محورهای تجاری قدیمی به دلیل فرسودگی و بی توجهی به نوسازی شاهد کاهش ارزش افزوده نسبت به سایر بخش ها هستیم. یافته پژوهش نشان دهنده آن است که طرح های توسعه شهری در چارچوب ضوابط طرح های جامع و تفصیلی، از طریق تدوین ضوابط ساخت وساز، تعیین حداقل یا حداکثر مساحت قطعات زمین، تعیین نسبت زیربنا به مساحت زمین و سطح پوشش همکف، تراکم می تواند به تحقق عدالت فضایی کمک کند.
نتیجه گیرینتایج حاصل از بررسی و تحلیل طرح نشان می دهد معیارهای عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری در سطح پایینی قرار دارند و برای درک نتایج اخذ افزایش ارزش زمین به چارچوبی برای تحلیل ارتباط بین رویکردهای برنامه ریزی و معیارهای عدالت فضایی نیاز است. همچنین ارتباط مؤلفه های ایجادکننده ارزش افزوده ناشی از اجرای طرح های توسعه شهری و معیارهای عدالت فضایی ارائه شده است.در ارتباط با شاخص های عدالت فضایی هرچند در شهر گلپایگان تفاوت چندانی وجود ندارد، اما نتایج رتبه بندی حاصل از تحلیل عاملی نشان می دهد تنوع فضایی و عدم تبعیض و برابری به عنوان شاخص هایی که رتبه اول را کسب کرده، شناخته شده است. تحلیل محتوای برنامه ها و سیاست های طرح توسعه شهر گلپایگان، آسیب شناسی وضع موجود و شناسایی کمبودها و مشکلات مربوط به توزیع خدمات در سطح شهر نشان دهنده عدم تبیین جایگاه عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری و حوزه های تصمیم سازی جهت برنامه ریزی در شهر است. همچنین راهکارهای توزیع عادلانه منافع در طرح جامع شهر پیش بینی نشده و در مراجع تصویب کننده طرح نیز به آن ها اشاره نشده است.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های کلیدی مؤثر بر تحقق عدالت فضایی از منظر شهرهای خلاق(مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
615 - 632
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه شهر به عنوان مکان و بستری جهت انجام فعالیت های انسانی باید بتواند پاسخگوی نیازهای حقیقی ساکنانش و نیز تمایلات آنان باشد و در عین حال بتواند زمینه را برای بروز خلاقیت شهروندان فراهم کنند، اما در عمل شهرها توانایی لازم جهت توزیع بهینه و عدالت محور زیرساخت ها را ندارند که این امر ریشه در روش های سنتی و غلط مدیریت شهری دارد. عدم توزیع بهینه زیرساخت های شهر، منابع از بروز خلاقیت و در نهایت تحقق شهر خلاق می شود و از طرفی بین شهر خلاق و شهر عدالت محور نیز ارتباط متقابلی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش عدالت فضایی در برخورداری از زیرساخت های شهری از منظر شهر خلاق در شهر بناب صورت گرفته است.
روش شناسی: روش پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی –تحلیلی است. در این راستا هشت شاخص گردشگری، ارتباطی، صنعتی، دانشگاهی و آموزشی، اجتماعی، فرهنگ و هنر، معماری و شهرسازی، مدیریتی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت شناخت وضعیت نواحی 12گانه شهر بناب از لحاظ برخورداری از خدمات و امکانات از منظر شهر خلاق، با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک و مدل های تصمیم گیری چند معیاره (فرایند تحلیل شبکه وزن دهی و مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتر) مورد بررسی قرار گرفت.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل شهر بناب در استان آذربایجان شرقی می باشد که دارای 12 ناحیه است.
یافته ها و بحث: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های به عمل آمده با استفاده از میک مک نشان داد که به ترتیب مؤلفه های کباب بناب، موقعیت ارتباطی و فعالیت صنایع سنگین به عنوان سه مؤلفه ای هستند که بیشترین میزان اثرگذاری در را تحقق عدالت فضایی از منظر شهر خلاق در شهر میانه اندام بناب دارند. همچنین نتایج یافته ها با استفاده از روش الکتر نشان داد که توزیع زیرساخت در سطح نواحی متعادل نیست. در این میان بیشترین امتیاز مربوط به نواحی 11و6 است.
نتیجه گیری: در نهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهای کاربردی در زمینه دسترسی به شهر خلاق و بهبود وضعیت شاخص های عدالت فضایی در شهرها ارائه گردیده است.
تحلیلی بر توزیع جمعیت و دسترسی به خدمات شهری در شهر مرند مبتنی رویکردی عدالت محور
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۷
11 - 27
حوزه های تخصصی:
بررسی توزیع خدمات شهری در سال های گذشته مورد توجه زیاد متخصصان برنامه ریزی شهری قرار گرفته است. از آنجا که هدف هر دولتی برقراری عدالت در سطوح مختلف جامعه می باشد، هدف این تحقیق نیز بررسی توزیع خدمات شهری در شهر متوسط اندام مرند در استان آذربایجانشرقی می باشد. روش تحقیق این مقاله توصیفی – تحلیلی می باشد و همچنین از روش کتابخانه ای و همچنین آمار سازمان ها و شهرداری بمنظور جمع آوری داده های تحقیق استفاده شده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات شهری در نواحی پنجگانه شهری مرند و ارزیابی برخورداری نواحی شهری و جمعیت آن، از خدمات شهری صورت گرفته است. در این پژوهش، برای ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی نسبی و برای ارزیابی توزیع خدمات از مدلهای VIKORو TOPSIS استفاده شده است. نتایج مدل آنتروپی (0،87305) نشان می دهد که پراکنش جمعیت در نواحی شهری به صورت متناسبی صورت گرفته است، هم چنین نتایج ارزیابی توزیع خدمات شهری در نواحی شهری نشانگر آن است که ناحیه شهری 5 کمترین برخورداری از خدمات شهری و ناحیه 3 بیشترین برخورداری در دو مدل VIKORو TOPSIS را دارا می باشند. در ادامه پژوهش با استفاده از مدل اسپیرمن به ارزیابی هم بستگی بین رتبه جمعیت و تاثیر آن در برخورداری از خدمات شهری پرداخته شد که نتیجه (0،6) نشان می دهد هم بستگی بالایی بین رتبه جمعیتی و دسترسی به خدمات شهری وجود دارد.
استراتژی بهینه تحقق عدالت فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری با استفاده از مدل ترکیبی (مطالعه موردی: شهر بناب)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۱
25 - 52
حوزه های تخصصی:
عدم دسترسی عادلانه به خدمات شهری و توزیع نامتوازن آنها، از مسائل عمده ای است که در فضاهای شهری کشور موجود است و این مساله، کیفیت زندگی ساکنین شهری را تحت تاثیر قرار داده است. هدف نوشتار حاضر، ارزیابی عدالت فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری در نواحی پنچ گانه شهر بناب از توابع استان آذربایجان شرقی می باشد. روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل نواحی پنج گانه شهر بناب بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که از طریق چهارده شاخصِ خدمات شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده و در تحلیل داده ها از مدل های TOPSIS، VIKOR، WASPAS و روش ترکیبی (ادغام)، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح نواحی شهر بناب بهره گیری شده است. همچنین با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک SOWT، عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف)، و عوامل بیرونی (فرصت و تهدید) از طریق مطالعه اسناد و مدارک موجود و استفاده از نظرات سه گروه (خبرگان، نخبگان و اجتماع محلی) در قالب پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تعادل فضایی بین پراکنش جمعیت و خدمات شهری در سطح نواحی بناب وجود ندارد. حدود 20 درصد از کل جمعیت در شرایط متعادل، 20 درصد نسبتاً متعادل و تقریباً 60 درصد بقیه در شرایط نامتعادل بهره مندی از خدمات شهری به سر می برند و با توجه به نتایج ماتریس های IFA و EFA، امتیاز عوامل درونی برابر با 607/2 و عوامل بیرونی 746/2 است که نشان می دهد برای دستیابی به تعادل فضایی، لازم است از راهبرد تهاجمی (SO) استفاده نمود. به بیان دیگر، بهره مندی حداکثر از قوت های موجود و مقابله با تهدیدهای پیشرو مناسب ترین استراتژی برای شهربناب محسوب می گردد. همچنین نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نیز نشان می دهد که بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهری، هیچ گونه رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین توسعه خدمات شهری در سطح نواحی، و توزیع متعادل این خدمات در بین نواحی شهر بناب ضروری به نظر می رسد.
سنجش عدالت فضایی به منظور دسترسی برابر به فرصت های اجتماعی )نمونه مطالعه: بافت قدیم شهر قزوین(
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
53 - 74
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه، مستلزم برقراری تعادل و ترکیب در درون شهر می باشد که در قالب عدالت فضایی در شهر امکان بروز می یابد. فرصت های اجتماعی برابر، از مهم ترین مؤلفه های سازنده ی عدالت در شهر است که اجازه می دهد شهروندان از فرصت های متناسب با شایستگی هایشان برخوردار شوند. در صورت تحقق این ممکن، می توان شاهد ارتقاء حس عدالت در بین ساکنین شهر و در نهایت توسعه هویتمند آن بود؛ توسعه ای که همه اقشار با تمامی ویژگی های متفاوتشان را تحت پوشش قرار خواهد داد. هدف این تحقیق، سنجش عدالت فضایی به منظور دسترسی به فرصت های اجتماعی در منطقه یک شهر قزوین، که دربرگیرنده بافت قدیمی شهر است، می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای و روش آن، توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن از ابزارهای مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات و سنجش میزان عدالت از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان عدالت در دسترسی به نیازهای اولیه تا حدی مطلوب بوده ولی پایین بودن دسترسی به فرصت های اجتماعی در شاخص های حق حضور در شهر و حق متفاوت بودن، تا حدودی از میزان عدالت فضایی در محدوده مورد مطالعه کاسته است.
تحلیل جامعه شناختی عدالت فضایی کاربری های مذهبی در شهر اراک (از طریق بررسی برهم کنش سطح منفعت عمومی با نیازها و استحقاق شهروندان)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
157 - 186
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی نحوه توزیع و استقرار کاربری مذهبی به عنوان یکی از بسترهای شکل گیری کنش ها و ارتباطات مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در شهر است تا براساس آن، به بررسی میزان ارتباط و انطباق این کاربری ها با نیازها و استحقاق مذهبی شهروندان ساکن در مناطق شهر اراک بپردازد. روش مطالعه ترکیبی است که در مرحله اول جمع آوری اطلاعات مربوط به مطالعات کالبدی با تحلیل ثانویه انجام و پس از آن مکانی و در مرحله بعد به جمع آوری داده ها با ابزار پرسشنامه و نمونه گیری متناسب با حجم صورت پذیرفته است. از مهم ترین نتایج می توان به کاستی مسئله مند و تفاوت معنادار نحوه استقرار امکانات مذهبی و میزان برخوردای از آن در مناطق شهر اراک اشاره کرد که نشان دهنده شکاف و نابرابری های محسوس در تخصیص و توزیع امکانات و خدمات مذبور می باشد، همچنین با در نظر گرفتن عامل سرانه، سرانه استاندارد و شعاع عملکردی کاربری های مذهبی، می توان از وضعیت نابرابری و محرومیت فضایی−اجتماعی در بخش قابل توجهی از پهنه جغرافیایی و جمعیتی شهر اراک صحبت به میان آورد. می توان گفت که الگوی توزیع فضایی کاربری های مذهبی بر مبنای نیازها و استحقاق شهروندان در شهر اراک، ناکارا، نابرابر و ناعادلانه می باشد که نابرابری هایی را در سطح مناطق و در بین شهروندان ایجاد نموده است.
بررسی و ارزیابی نحوه توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی؛ نمونه موردی: شهر بومهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۶۸-۲۴۷
حوزه های تخصصی:
میزان سنجی عدالت فضایی در چارچوب نظریه شهر عدالت محور؛ موردپژوهی: مناطق 22 گانه شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۴۲۳-۳۹۱
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم عدالت به مثابه امری اساسی در فرآیند برنامه ریزی شهری و مدیریت مناطق کلانشهری مورد توجه قرار گرفته است که پیدایش مفاهیمی مانند شهر عدالت محور، عدالت فضایی و عدالت اجتماعی و موارد مشابه نشان از این امر دارد. در هرحال، پرداختن به این مفهوم و ترسیم چشم انداز و تدوین سیاستها و تخصیص برنامه های اقدام در این رابطه امری کاملاً ضروری بنظر می رسد که هدف این تحقیق را به خود اختصاص داده است. روش تحقیق این پژوهش در مرحله مبانی نظری، توصیفی و تحلیلی و در مرحله بیان یافته ها، تحلیل ثانویه بوده است که از ابزار گردآوری داده ها منطبق بر مجموعه گزارش ها و آمارهای مرکز آمار ایران و شهرداری تهران در حوزه مناطق 22 گانه شهرداری بهره برده است. در ادامه مفهوم عدالت در 4 مولفه: «تأمین منصفانه مسکن، تأمین دسترسی کافی به خدمات، تأمین امکانات (فرصت) برای همه و انصاف در تقسیم منابع»، مورد سنجش قرار گرفته و در پایان ضمن بیان وضعیت مناطق 22 گانه در مقایسه با هم، راهکارهایی چند در رابطه با تحقق شهر عدالت محور مورد اشاره قرار گرفته است.
تحلیل تفاوت های فضایی کیفیت زندگی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع کیفیت زندگی به خصوص در زمینه ی شهری در سال های اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده و به طور فزاینده ای به موضوع تحقیقات مختلف تبدیل شده است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق بررسی تفاوت های فضایی کیفیت زندگی در شهر همدان است. با توجه به اهمیت جایگاه عدالت در ابعاد مختلف بر رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی، مطالعه ی چگونگی ارتباط میان عدالت فضایی و رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی خود، از موضوعات دیگری است که موردمطالعه قرار خواهد گرفت. محدوده ی موردمطالعه تمام نواحی شهر همدان که دربرگیرنده ی 4 منطقه ، 12 ناحیه و 75 محله است. با توجه به گستردگی محدوده ی موردمطالعه، از میان محلات شهر همدان، 17 محله به عنوان محلات منتخب برای مطالعه انتخاب گردیدند. روش شناسی تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) و همبستگی است و ازآن رو که تحقیق در یک محدوده ی جغرافیایی خاص صورت می گیرد، می توان آن را در زمره ی پژوهش های موردی دانست. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس پرسش نامه ی استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی است. بر اساس یافته های پژوهش، امتیاز کلی کیفیت زندگی در محله های موردمطالعه در شهر همدان برابر با 13/3 و بیشتر از حد متوسط است. هم چنین یافته های تحقیق گویای آن است که رابطه ی معنی دار و مستقیمی میان بهره مندی از عدالت فضایی (بهره مندی از خدمات و امکانات شهری) و رضایت مندی از کیفیت زندگی در محلات موردمطالعه وجود داشته است.
تأثیر تقسیمات سیاسی فضا بر وضعیت عدالت فضایی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
127 - 154
حوزه های تخصصی:
سازماندهی سیاسی به عنوان فرآیند تقسیم سرزمین توسط حکومت، با مرزهای محدود و در راستای کنترل و اداره سرزمین در قالب تقسیمات کشوری انجام می شود. حکومت ها برای اداره بهتر سرزمین، تسهیل در خدمت رسانی و دستیابی به عدالت فضایی و توسعه آن، نیازمند تقسیم بندی سیاسی فضا هستند. تقسیمات کشوری در ایران ریشه تاریخی دارد، در سال های اخیر متأثر از انگیزه های سیاسی و نیاز به توسعه، شاهد افزایش تقاضا درخصوص تقسیم بندی های جدید کشوری در قالب ارتقاء، الحاق و انتزاع هستیم. استان لرستان، یکی از استان های غربی کشور است که به دلایلی مانند: عدم توزیع هماهنگ امکانات، خدمات و منابع به عنوان استانی کمتر توسعه یافته و کم برخوردار شناخته می شود. بنابرتقسیمات کشوری، این استان در سال 1370 مشتمل بر6 شهرستان، ۲۰ بخش و ۸۰ دهستان بوده اما در سال ۱۳۹۵ به ۱۱ شهرستان، 31بخش و 87 دهستان رسیده است. این روند نشان می دهد که در طی ۲۵ سال گذشته، سطوح تقسیمات کشوری استان به ارتقاء تمایل بیشتر نشان داده است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی و ماهیّت کاربردی، با استفاده از تکنیک «ویکور» و در چهارچوب رویکرد عدالت فضایی، درپی بررسی چگونگی اثرگذاری تقسیمات سیاسی کشوری بر عدالت فضایی در استان لرستان است؛ بنابراین، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوالات است که: تقسیمات کشوری در استان لرستان، چه تأثیری بر عدالت فضایی استان داشته؟ و آیا با ایجاد ۵ شهرستان جدید، وضعیت شهرستان ها در مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی بهبود پیدا کرده است یا خیر؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت عدالت فضایی 50 درصد از شهرستان های استان در سال 1370، بسیار پایین تر از میانگین استانی قرارداشته و این میزان در سال 1395، به 63 درصد رسیده است؛ از این رو می توان نتیجه گرفت که افزایش سطوح تقسیمات کشوری، تأثیر مطلوبی بر بهبود وضعیت شاخص های عدالت فضایی و توزیع عادلانه مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی– زیربنایی در استان لرستان نداشته است.