مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
علم و فناوری
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
269 - 288
حوزه های تخصصی:
هدف و مقدمه: با توجه به اسناد بالا دستی، یکی از ویژگی های جامعه ایران در افق چشم انداز 20 ساله، تحقق جامعه مبتنی بر دانش است. شناسایی بستر، شرایط علی، شرایط مداخله گر و راهبردهای تعامل و کنشِ دانشی در راهبری جوامع دانش بنیان می تواند در تحقق جامعه دانشی مفید و مؤثر باشد. هدف این پژوهش که با روش نظریه داده بنیاد صورت گرفته است، شناسایی و طبقه بندی این عوامل بوده و در پی پاسخ به این سؤال اساسی است که «بسترها، شرایط علی، شرایط مداخله گر و راهبردهای تعامل و کنش دانشی در راهبری جوامع دانش بنیان کدامند؟». دانش برای توسعه جوامع انسانی حیاتی بوده و نقش کلیدی در رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی، غنای فرهنگی و توانمندسازی سیاسی ایفا می کند. یونسکو به منظور تمایز جامعه دانش بنیان از «جامعه اطلاعاتی» به توسعه مفهوم «جامعه دانش بنیان» پرداخته است که حاوی ایده هایی مبتنی بر فراگیری، کثرت گرایی، تساوی، گشودگی و مشارکت است. این مفهوم، بیانگر اعتقاد راسخ یونسکو به این مهم است که جوامع دانش بنیان نه تنها از سوی نیروهای علمی و فناوری، بلکه باید توسط انتخابهای اجتماعی شکل داده شده و هدایت شوند. در حقیقت، علم و فناوری ظرفیت خارق العاده ای را برای مبادله اطلاعات و دانش، ظهور الگوهای جدید ارتباطات و مبادله ایده ها و همچنین تولید و طراحی ایجاد می کند و هر جامعه ای نیز دارای سرمایه های معرفتی خاص خود است. در جمهوری اسلامی ایران، استقرار جامعه دانش بنیان، جامعه فرهیخته، توانا (مقدمه چشم انداز)، کارآفرین، خلاق، نوآور (ماده 4 برنامه پنج ساله ششم) و نظایر آن از مواردی هستند که در اسناد بالادستی و مشخصاً سند چشم انداز آمده است. افزون بر آن، به یقین، تدابیر ابلاغی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با عناوینی چون «الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی» از توجه نظام جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ به نیازها و مطالبات جامعه و نیز استفاده از فرصت ها جهت رسیدن به سطح بالای رفاه و آبادانی؛ تحقق جامعه دانایی محور؛ و الگو بودن در سطح و تراز جهانی حکایت دارد. تحقق این مهم، نیازمند توجه اساسی به بسیج منابع و ظرفیت های دانشی برای حرکت امیدوارانه و یافتن راه حل های جدید، مؤثر، کارآمد و پایدار برای اداره جامعه است. روش شناسی: این پژوهش رویکرد استقرایی داشته و از نظر استراتژی نیز کیفی است و از روش داده بنیاد بهره برده است. برای این منظور اسناد بالادستی از جمله چشم انداز 1404، برنامه های پنج ساله، سند تحول راهبردی علم و فناوری کشور، مطالعات علمی و پژوهشی مربوطه مورد بررسی واقع و مصاحبه های تخصصی نیز در بازه زمانی نیمه دوم 1398 تا پایان خرداد 1399 به صورت نیمه ساختاریافته و به روش گلوله برفی تا رسیدن به مرحله اشباع نظری صورت گرفت تا به شناسایی و تبیین عوامل مؤثر پرداخته شود. برای روایی و پایایی پژوهش یا «قابلیت اعتماد» در پژوهش داده بنیاد، اسناد و مدارک معتبر جمع آوری مورد بررسی قرار گرفت و جامعه پژوهش نیز با توجه به ویژگی هایی از قبیل سابقه بیش از 20 سال فعالیت در زمینه سیاست گذاری علم و فناوری، فعالیت در سطوح عالی اجرایی مراکز اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، تحصیلات عالی و فعالیت پژوهشی در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشور انتخاب شدند. همچنین، در پایان هر مرحله کدگذاری، نتیجه کار در اختیار 5 خبره قرار گرفت تا دقت علمی پژوهش و میزان انطباق متغیرها و گویه های تحقیق با هدف اصلی پژوهش بررسی گردد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، دانش درون زا، تحول اندیشه و تفکر تولید، تبدیل افراد جامعه از فقط مصرف کننده دانش به تولیدکننده دانش، مهم ترین نقش را در شکل گیری جامعه دانش بنیان دارند و منبع اصلی این تحولات، افراد آن جامعه هستند. هنگامی که دانش از درون ذهن افراد خارج گردیده و در چرخه توزیع و انتشار قرار گیرد، قدرت زا می شود و همه ابعاد جامعه را متأثر می سازد. توجه به مضامینی ازجمله «دغدغه و عزم مشترک» و «تحولات بنیادین مبتنی بر علم و فناوری» (طبقه محوری)؛ خلق، توزیع و به کارگیری دانش (شرایط علی)؛ سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فناوری اطلاعات و ارتباطات (شرایط مداخله گر)؛ چشم انداز 20 ساله و ضرورت تحول اندیشه و تفکر تولید با محوریت افراد جامعه (بستر و زمینه)؛ پویایی، تقویت رابطه دانشگاه، صنعت و دولت، ارتقاء فرصت های یادگیری (راهبردها)؛ برای تحقق جامعه دانش بنیان، ضروری است. اعتبارسنجی مضامین استخراج شده، با برگزاری پانل دلفی انجام و درنهایت، مدل پارادایمی ارائه شده است. بحث و نتایج: تحولات بنیادی، ماهیت جوامع را متأثر نموده است. نظم نوینی در حال شکل گیری است که پایه های آن بر اساس دانش و نوآوری مبتنی بر دانش است. در نتیجه ایفای نقش دانش، دگرگونی غیرقابل برگشت و کنترل برای جوامع وجود دارد. واقعیت آن است که با وجود چنین پدیده ای محتوم، آشنایی اجمالی جامعه علمی و اجرایی با واژه جامعه دانش بنیان، تبیین شفاف مفهوم شناسی و نیز شناخت عناصر پایه ای مؤثر آن بر اساس یک نظام واره علمی و منطقی صورت نگرفته است. ضرورت این مهم به دلیل آن است که اولاً خاستگاه این ادبیات غیربومی بوده؛ و ثانیه غالباً در سطوح سازمانی و یا حوزه ای مانند اقتصاد دانش بنیان و موارد مشابه بررسی شده اند. نظریه جامعه دانش بنیان و یکی از مهم ترین الزامات و پایه های تحقق آن، تغییر ذهنیت ها و روال های موجود و باوراندن این نکته است که دانش بزرگ ترین سرمایه و دارایی هر جامعه است و منبع اصلی این سرمایه، افراد آن هستند. هنگامی که دانش از درون ذهن افراد خارج گردیده و در چرخه توزیع و انتشار قرار گیرد، قدرت زا می شود و همه ابعاد جامعه را متأثر می سازد.
بررسی و تحلیل جایگاه ایالات متحده آمریکا در قدرت نرم علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
119 - 148
حوزه های تخصصی:
اگر قدرت نرم معادل جذابیت تلقی گردد، این جذابیت بسته به گفتمان های مختلف از منابع متنوعی ریشه می گیرد؛ یکی از منابع فوق ظرفیت علم و فناوری است. اهمیت این حوزه به اندازه ای است که برخی از کشورها از جمله ایالات متحده سرمایه گذاری عظیمی را در آن صورت داده و سیاست های قدرت نرم خود را با تمرکز بر علم و فناوری عملیاتی می سازند. در همین خصوص پژوهش کنونی با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و تحقیقات میدانی در نظر دارد به این مسئله بپردازد که ایالات متحده چگونه از ظرفیت علم و فناوری جهت اعمال قدرت نرم بهره برداری می کند و در قدرت نرم علم و فناوری جهان از چه جایگاهی برخوردار است؟ ازاین رو، در بخش نخست با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای اقدامات ایالات متحده در استفاده از ظرفیت علم و فناوری با رویکرد قدرت نرم مورد تحلیل قرار می گیرد؛ سپس با مراجعه به کتب، مقالات علمی، گزارش ها سازمان های بین المللی و... مهم ترین متغیرهای مؤثر بر قدرت نرم با ماهیت علم و فناوری در قالب 11 شاخص مفهومی و 46 متغیر عملیاتی گردآوری و تدوین شده است. در بخش مطالعه میدانی و برای تعیین وزن شاخص ها و متغیرها، پرسشنامه ای به دو زبان فارسی و انگلیسی طراحی و در اختیار 550 نفر از کارشناسان قدرت نرم قرار گرفت. سپس با پیگیری های فراوان، نظرات 194 نفر از پژوهشگران 33 کشور جهان دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت و مدل سنجش قدرت نرم علم و فناوری تدوین گشت. در نهایت بر اساس مدل مزبور، جایگاه قدرت نرم ایالات متحده با محوریت علم و فناوری مشخص گردید.
شناسایی موانع اجرای اسناد سیاست علم وفناوری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
31 - 60
حوزه های تخصصی:
اجرای ناقص سیاست ها، از مشکلاتی است که تمام کشورها، چه پیشرفته و چه در حال توسعه با آن مواجه اند. از منظر دانش سیاست گذاری، دلیل عمده این موضوع، عوامل بازدارنده اجرای سیاست ها در سطوح مختلف هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بازدارنده اجرای اسناد سیاست علم وفناوری در کشور با تاکید بر نقشه جامع علمی کشور به عنوان یک سند کلان و سند توسعه هوا و فضای کشور، سند علوم و فناوری های سلول های بنیادی و سند گیاهان دارویی به عنوان سه سند بخشی ذیل آن انجام شد. در این راستا، روش ترکیبی با دو مرحله کیفی و کمی مورد استفاده قرار گرفت. در بخش کیفی، با بررسی مطالعات پیشین، موانع اجرای سیاست ها در قالب یک چارچوب طبقه بندی شد و سپس با مصاحبه و بهره گیری از تجربه ها و دیدگاه های تعدادی از سیاستگذاران و مجریان اسناد یادشده، فهرستی از موانع، تهیه، اصلاح و تکمیل گردید. در بخش کمی، برای تعیین وزن هر یک از موانع شناسایی شده، پرسش نامه ای تهیه و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بین 31 نفر از خبرگان و مجریان سیاستگذاری کشور توزیع گردید. بر اساس این نظرسنجی، عمده موانع موجود بر سر راه اجرای اسناد سیاست علم وفناوری عبارتند از: معضل اولویت گذاری، به گونه ای که کلیه اقدامات ذکر شده در سند، دارای اولویت هستند، عدم استفاده از نتایج آینده نگاری در تدوین اسناد، عدم انطباق پذیری سیاست ها با چالش های موجود، عدم شبکه سازی میان سیاستگذاران، حاکمیت نکردن سیاست های فرادستی، نبود نگاه فرابخشی، ساختار دیوان سالاری جزیره ای و نبود نگاه بلندمدت به مدیریت و راهبری برنامه های سیاستی. به این ترتیب، این مقاله سعی دارد تا در شناسایی و تحلیل موانع بازدارنده اجرا در ظرف و زمینه ایران گامی جدید بردارد و با روش علمی، به آسیب شناسی اجرای اسناد سیاستی علم وفناوری در کشور بپردازد.
نگاشت عوامل مؤثر بر خلق پتنت با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
129 - 166
حوزه های تخصصی:
اهمیت یافتن مباحث مربوط به تولید فناوری و سرمایه گذاری های صورت گرفته، نیازمند نتایجی ملموس در حوزه انتشار دانش کاربردی خلق شده باقابلیت تجاری سازی و انتقال آن به بازار مصرف در قالب خلق پتنت می باشد. بااین وجود در مطالعات صورت گرفته چارچوب یکپارچه ای از روابط بین عوامل مؤثر بر خلق پتنت مشاهده نمی شود. لذا هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر خلق پتنت و تبیین نحوه ارتباط این عوامل می باشد. در این پژوهش کیفی تلاش شده با استفاده از شیوه فراترکیب و مرور نظام مند، مهم ترین عوامل مؤثر بر خلق پتنت بررسی و استخراج گردد. درنهایت با کدگذاری در قالب واحدهای معنایی و کدهای مفهومی نسبت به ترسیم ارتباطات بین آن ها اقدام شده است. براساس نتایج حاصل شده، مدیریت دانش، خدمات مدیریت فناوری، مدیریت فرآیندهای ثبت اختراع، فعالیت های تحقیق و توسعه و تعاملات بین المللی در تحقیق و توسعه، بیشترین نقش را در ایجاد تعادل بین مفاهیم مؤثر بر خلق پتنت دارد. چنین مطالعه ای با معرفی عوامل تأثیرگذار بر خلق پتنت به شیوه ای نظام مند نه تنها به شناخت مهم ترین عوامل موجود این حوزه کمک خواهد کرد بلکه با مشخص کردن نحوه ارتباط هر یک، برای سیاست گذاران در جهت تشخیص اثربخش ترین سیاست های ارتقای نوآوری، بستر لازم برای خلق پتنت را در پی دارد.
فراترکیب عوامل مؤثر بر تقویت روابط بین اعضای شبکه های همکاری علم و فناوری از نگاه نظریه سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
23 - 52
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های موفقیت شبکه ها، شکل گیری روابط و همکاری های پایدار بین اعضاء است. در واقع توجه به شبکه سازی نمایانگر این نکته است که همکاری بین اعضاء کلید اصلی عملکرد موفقیت آمیز اعضاء و کل شبکه است. بااین حال همکاری بین اعضای شبکه موضوعی پیچیده است که بررسی کامل آن نیازمند نگرشی جامع نگر است. یکی از نظریه هایی که می توان برای بررسی روابط بین اعضای شبکه مورد استفاده قرارداد نظریه سرمایه اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر طراحی چارچوبی برای تحلیل روابط بین اعضای شبکه های رسمی همکاری علم و فناوری با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی است. برای انجام این پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده شد و با جستجو در پایگاه WoS چهل وچهار سند به عنوان اسناد معتبر شناسایی و با کمک روش فراترکیب، اسناد منتخب بررسی و کدگذاری گردید. نتایج پژوهش حاکی از وجود بیست وچهار زمینه فرعی در قالب سه زمینه اصلی (زمینه های رابطه ای، شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی) در بین مقالات است.
واکاوی اثرات کووید-19 در حوزه پژوهش مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه و توسعه سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
147 - 180
حوزه های تخصصی:
همه گیری کووید-19، علاوه بر ایجاد چالش ابتلا و مرگ ومیر و تهدید سلامت تعداد زیادی از مردم در سراسر دنیا، همانند گردبادی است که خسارات دیگری نیز به بار آورده و چه بسا تأثیرات آن تا سال ها بعد بر جای بماند. واکاوی این اثرات برای اتخاذ سیاست های مناسب رویارویی و مدیریت با آن و بحران های مشابه، حیاتی است. یکی از بخش های تحت تأثیر کووید-19، علم و فناوری است. در این مقاله، اثرات مستقیم و غیرمستقیم کووید-19 بر پژوهش (به عنوان زیربنای حوزه علم و فناوری) بررسی و تحلیل شده است. روش تحقیق، تحلیل مضمون بوده و پیامدها با استفاده از تکنیک چرخ آینده، بازنمایی شده اند؛ به طوری که اثرات کوتاه مدت و میان مدت همه گیری بر پژوهش، در سطوح و لایه های مختلف بررسی و سپس به تناسب آثار شناسایی شده، چند گزاره سیاستی پیشنهادشده است. از جمله گزاره های سیاستی ارائه شده عبارت اند از: در نظر گرفتن ضریب کمکی برای امتیازات ترفیع اعضای هیئت علمی زن دارای فرزندان خردسال، تدوین سند مواد حیاتی کشور، ایجاد سازوکار مناسب برای دسترسی به منابع علمی کتابخانه ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی، حمایت از توسعه مهارت های بین رشته ای و فرارشته ای پژوهش ها، اصلاح دوره های دکتری و پسادکتری با هدف افزایش تاب آوری جوامع در مقابل بحران های آینده و تنوع بخشی به سبد تأمین مالی پژوهش.
آسیب شناسی سیستماتیک نظام تجاری سازی علم و فناوری در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۷۲-۱۴۰
حوزه های تخصصی:
تجاری سازی عاملی موثر در ظهور و رشد بنگاه های مبتنی بر دانش و فناوری است و به عنوان پیشران کلیدی توسعه از اهمیت روزافزونی برخوردار است. به رغم موفقیت شمار زیادی از پژوهش ها از نظر فنی، تعداد محدودی مرحله تجاری سازی را با موفقیت پشت سر گذاشته اند، این امر نشان از پیچیدگی و وجود موانع مختلف بر سر راه تجاری سازی دارد. منظور از نظام تجاری سازی، شبکه ای از نهادهای دولتی و خصوصی و روابط بین آنهاست که با هدف تسهیل تجاری سازی با یکدیگر تعامل می کنند. در این پژوهش با در نظر گرفتن کارکردهای تجاری سازی و مصادیق هریک از این کارکردها، بازیگران نظام تجاری سازی علم و فناوری دسته بنندی، سپس تعاملات ساختاری آنها در قالب نگاشت نهادی ترسیم شده است. هدف این پژوهش آسیب شناسی نظام تجاری سازی علم و فناوری در کشور است و نویسندگان نیز با به کارگیری نگاشت نهادی و تحلیل ذی نفعان، مطالعه منابع خاکستری و مصاحبه با خبرگان به تحلیل و آسیب شناسی پرداخته اند. بر اساس نتایج حاصله، به لحاظ ساختاری و نهادی چالش ها و خلاء های متعددی در نظام تجاری سازی علم و فناوری وجود دارد که به تناسب کارکردها و بازیگران مربوطه به تفصیل در این پژوهش ذکر شده است.
طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
۱۷۰-۱۳۷
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به تأکیدهای که روی توسعه پایدار و ارگانیک و پویایی اجزاء اکوسیستم نوآوری می شود و با توجه به اینکه همه نهادهای اکوسیستم نوآوری کشور در قالب یک پیکر، ملزم به همکاری و هماهنگی در راستای سوق دادن کشور در مسیر نوآوری، علم و فناوری هستند؛ وجود دانشگاه نوآور به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای اکوسیستم نوآوری حائز اهمیت است. با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و تغییرات سریع محیطی، ازجمله ورود فناوری های مختلف و روزآمد به بازار و شکل گیری رقابت سخت بین عاملان اقتصادی مختلف، و در راستای توسعه و رشد اقتصادی، سازمان های مختلف و ازجمله دانشگاه ها، اگر بخواهند به رشد و توسعه و حیات خود به عنوان نقشی که در اکوسیستم نوآوری در راستای توسعه علم و فناوری و پاسخگویی به نیازمندی های جامعه دارند، پاسخ دهند، ملزم به انطباق هر چه بیشتر با محیط و تشویق کارکنان خود به نوآوری و خلاقیت و حرکت به سمت تبدیل شدن به یک دانشگاه نوآور هستند. پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران و تعیین اجزای اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور انجام گرفت. روش شناسی: روش شناسی پژوهش از نوع گراندد تئوری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و اعضای هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، مدیران و کارشناسان سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، مدیران و کارشناسان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران، اعضای انجمن جمعیت صنعت و دانشگاه، کارشناسان، مدیران و اعضای هیئت علمی عضو دفاتر مرتبط با ارتباط دانشگاه و صنعت، نوآوری و فناوری در دانشگاه های فنی دولتی، دانشگاه آزاد و فرهنگیان و مرکز تحقیقات و سیاست های علمی کشور تشکیل می دادند. روش نمونه گیری هدفمند و تا دستیابی به حد اشباع نظری بود. مصاحبه شوندگان از طریق روش گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختمند قرار گرفتند. از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور از طریق تجزیه تحلیل نتایج از طریق هم توسط پژوهشگر کیفی و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و کدگذاری سه مرحله ایی بر اساس روش نظریه داده بنیاد(GT) و هم با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای10 ، تعیین و تبیین گردید. نتیجه گیری: درنهایت الگوی اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور طراحی و تحلیل مربوط به اثربخشی الگو آورده شد.
شناسایی و تبیین عوامل تعیین کننده در تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی با استفاده از الگوی سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحولات در محیط های دانشگاهی باعث شده که نگرش سنتی به دانشگاه ها به عنوان تولید کننده دانش مورد تجدید نظر قرار گیرد. در نگرش جدید، دانشگاه ها در تبدیل دستاوردهای تحقیقاتی خود به عوامل فراهم کننده رشد اقتصادی، ثروت جامعه و رفاه عمومی مسئولیت بیشتری دارند و بایستی تلاش های زیادی جهت انتقال و بکارگیری دانش در بخش های اقتصادی، اجتماعی و صنعت انجام دهند. از این تلاش ها که به عنوان تجاری سازی نتایج تحقیقات تعبیر شده، به صورت یکی از ماموریت ها و کارکردهای اصلی دانشگاه ها در کنار آموزش و پژوهش مورد پذیرش قرار گرفته است. در این راستا، بررسی و شناسایی عوامل موثر بر تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی به عنوان هدف مطالعه حاضر تعریف شده و انتظار می رود با تحقق هدف مذکور بتوان بخشی از یک مساله واقعی دانشگاه ها را حل نمود. روش مطالعه با توجه به گزاره های تحقیق، از نوع توصیفی و کیفی بوده که در دو مرحله کتابخانه ای و با استفاده از روش دلفی و مراجعه به 25 نفر از خبرگان دانشگاهی و دست اندرکاران اجرایی حوزه تجاری سازی انجام گرفته است. در مرحله اول و با مرور و مطالعه پیشینه با رویکرد اکتشافی و تطبیقی، مهمترین عوامل شکل دهنده و زمینه ساز برای تحقق تجاری سازی شناسایی و بر اساس ویژگی های هر مولفه/ متغیر در قالب الگوی سه شاخگی طبقه بندی گردید. با ترکیب متغیرها و ایجاد سه بًعد زمینه ای، محتوایی و ساختاری چارچوب مفهومی تحقیق طراحی و سپس با استفاده از روش دلفی و مراجعه به خبرگان در طی سه دور، ضرورت هر یک از مولفه های مدل استخراج شده برای تجاری شدن تحقیقات دانشگاهی بررسی گردید. پس از اعتباربخشی ساختار مدل و کسب اطمینان از هماهنگی درونی آن با مراجعه به صاحبنظران، مدل نهایی تحقیق ارائه شد. بر اساس یافته های این پژوهش و در ضمن مراحل سه گانه فرایند دلفی و پس از حذف مولفه های با میانگین کمتر از عدد 4 در طیف لیکرت، تعداد 10 مولفه زمینه ای، 9 مولفه ساختاری و 10 مولفه محتوایی تاثیرگذار بر تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی با ضریب کندال 804/0=W مورد توافق و اجماع صاحبنظران قرار گرفت.
رهیافت تلفیقی جامعه شناسی علم به مهاجرت نخبگان با تأکید بر جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از کاربردهای جامعه شناسی علم به عنوان شاخه ای تخصصی از جامعه شناسی معرفت، پرداختن به تأثیر و تأثر میان جامعه و علم(به ویژه مسائل جامعه شناختی نهاد علم) است. این مقاله، ضمن مرور برخی آمارهای مرتبط با مهاجرت نخبگان در ایران و جهان و همچنین ارائه سنخ شناسی این مهاجرت ها، تلاش می کند با استفاده از روش پژوهش اسنادی و تحلیل مجدد آماری و با رویکرد تلفیقی جامعه شناسی علم، به تحلیل مسأله مهاجرت نخبگان بپردازد. برخی از مهم ترین یافته های نظری مقاله عبارتند از: 1) علیرغم افزایش سهم تولید علم و پیشرفت های علمی کشور، آمار مهاجرت نخبگان ایرانی همچنان بالاست؛ 2) در پرتو تأثیر متقابل جامعه و نهاد علم، 10 سنخ از مهاجرت نخبگان ایرانی قابل کشف و شناسایی است؛ 3) بر اساس بینش مندرج در جامعه شناسی علم، ضرورت دارد به مصادیق تأثیر هنجارهای اجتماعات علمی بر نخبگان، تأثیر ساختارها و هنجارهای اجتماعی-اقتصادی بر فعالیت های علمی، نقش شبکه های ارتباطی محققان و نقش ساختارهای اجتماعی و شناختی توجه شود. رهیافت تلفیقی در تحلیل خود، همزمان به دو مؤلفه عاملیت و ساختار توجه دارد. کلیدواژه ها :
تحلیل بخش علم و فناوری لایحه الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با توجه به اقتضائات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر تحلیل بخش علم و فناوری لایحه الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با توجه به برخی از مهم ترین اقتضائات اسلامی پیشرفت در حوزه علم و فناوری است. به این منظور لایحه مذکور با روش تحلیل محتوا در دو بُعد نظری و عملی (اجرایی) مورد بررسی قرار گرفت. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و نظرخواهی (پرسشنامه) بوده و برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از آمار توصیفی و تحلیل های کیفی استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن بوده که لایحه مذکور در بُعد نظری 85% از مهم ترین اقتضائات اسلامی پیشرفت که در این پژوهش به عنوان مبانی بینشی و ارزشی اسلامی در حوزه علم و فناوری در نظر گرفته شده را لحاظ نموده که البته در اغلب موارد، مقوله ها به صورت جملاتی تیتر وار و صرفاً انتزاعی عنوان شده اند. در بُعد اجرایی و عملیاتی اما متأسفانه 5/81% از مقوله های در نظر گرفته شده، مبنای تدوین این بخش لایحه نبوده است. در کل باید گفت که بخش علم و فناوری لایحه، عمده مبانی بینشی و ارزشی اسلامی در عرصه علم و فناوری را درون خود جای داده لیکن در آن درک صحیحی از مقصد یعنی تحقق نظام علم و فناوری بر اساس این مبانی و همچنین راهبردهای حرکت به سمت الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت مورد توجه قرار نگرفته است به عبارت دیگر لایحه در این بخش بیشتر به آرزوها پرداخته آرزوهایی که گرچه با مبانی بینشی و ارزشی جهان بینی اسلامی تطابق داشته اند ولی در عمل و از جنبه اجرائی، شیوه های عملی تحقق این آرزوها آن گونه که مورد نیاز بوده را مورد توجه قرار نداده است. به نظر می رسد این امر به دلیل فقدان حاکمیت یک الگوی نظری دقیق و مشخص در فراسوی لایحه بروز کرده است.
بررسی وضعیت روابط دانشگاه، صنعت و دولت در تولیدات علمی بر اساس مدل مارپیچ سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر به دنبال بررسی وضعیت موجود تعاملات دانشگاه، صنعت و دولت در تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری کشور ایران در بازه زمانی 1985 تا 2015 است. در این پژوهش از مدل مارپیچ سه گانه، جهت تعیین روابط میان دانشگاه، صنعت و دولت در روند تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری استفاده شد. بر همین اساس کلیه مقالات با حداقل یک آدرس از کشور ایران در این بازه زمانی (شامل 267097 مقاله) در حوزه علوم و فناوری از طریق درگاه Web_of Science استخراج و مورد بررسی قرار گرفت. تولیدات علمی ایرانیان در حوزه علوم و فناوری در بازه زمانی مذکور روندی صعودی داشته است. در این بین، تعاملات دوگانه دانشگاه و دولت، بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده و کمترین تعاملات مربوط به روابط صنعت و دولت بوده است. روند تعاملات سه گانه دانشگاه، صنعت و دولت، طی سی سال گذشته کاهشی بوده و در دهه اخیر به سمت صفر میل می کند. ارتباط مستحکم دانشگاه، صنعت و دولت، عامل شکوفایی صنعت و فناوری در کشور است. اما متاسفانه در عرصه تولیدات علمی که شاخصی از وجود روابط میان ارکان مذکور است وضعیت مطلوبی در کشور وجود ندارد. بی شک سرمایه گذاری های بیشتر و اجرای سیاست هایی پایدار در خصوص تقویت روابط سه گانه و تلاش جهت رفع موانع موجود در راه همکاری های این ارکان، نتایج مثبت و افزایش چشمگیر شاخص های هرم سه گانه در تولیدات علمی کشور را به دنبال دارد
سیاست های حمایت از شبکه سازی با هدف توسعه علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۲) ویژه نامه جامع سیاست علم و فناوری
333 - 346
شبکه های همکاری به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد برای مدیریت بهینه منابع، انتقال دانش بین عوامل، به اشتراک گذاری دارایی ها و کاهش ریسک های توسعه در عرصه اقتصاد، کسب وکار و دانش شناخته شده اند. تجربه جهانی نشانگر آن است که در حوزه هایی که رشد علم، فناوری و نوآوری با سرعت زیادی صورت می گیرد و منابع دانش به مقدار زیادی توزیع شده هستند، یک بنگاه یا سازمان به تنهایی تمام قابلیت ها و امکانات لازم برای معرفی نوآوری های اساسی به بازار را ندارد. در چنین شرایطی، شبکه ها می توانند به عنوان خاستگاه نوآوری عمل کنند. گرچه شبکه سازی رویکرد جدیدی در دنیا نیست اما با این وجود، در چند دهه اخیر توجه به شبکه ها و روابط درون آنها به شدت افزایش یافته است. دو الگوی متفاوت در دنیا برای شکل گیری اینگونه شبکه ها تجربه شده که در الگوی اول، شبکه ها به صورت خودجوش و غیررسمی (از پائین به بالا) و در الگوی دیگر شبکه ها به عنوان یک ابزار سیاستی و با مداخله یک نهاد (غالباً سیاست گذار) دولتی به صورت یک سازمان رسمی (از بالا به پائین) ایجاد شده اند. در این مقاله ابتدا ضمن معرفی شبکه و کارکردهای آن، خردمایه مداخلات دولتی در ایجاد این شبکه ها و استفاده از آنها به عنوان یک ابزار سیاستی برای پشتیبانی و توسعه علم و فناوری مورد بررسی قرار می گیرد.
شهروندی علمی: فهم و درگیری عمومی از علم و فناوری در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
شهروند علمی به شهروندی اطلاق می شود که اطلاعات علمی وی باعث می شود در برابر دولت برای خود حقوق و وظایف ویژه ای قائل شود و از جمله این حقوق، حق مشارکت علمی است. در نتیجه ما با شهروندانی فعال سروکار داریم که در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های علمی کاملاً مشارکت می کنند. این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال بوده که آیا شهروندی علمی در میان شهروندان تهرانی شکل گرفته است یا خیر؟ برای پاسخ به سؤال مذکور دو بُعد مهم شهروندی علمی مدنظر بوده است: فهم عمومی و درگیری عمومی در مسائل مختلف علم و فناوری. پژوهش، پیمایشی بوده و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، 204 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمعیت هدف مطالعه هم کلیه شهروندان با سن 16 سال و بالاتر ساکن شهر تهران بوده اند. در یک شمای کلی باید گفت که نمود شهروندی علمی، درگیری عمومی شهروندان است. نتایج ابعاد درگیری عمومی نشان می دهد که شهروندی علمی به لحاظ کیفیت شکل گرفته است. به عبارتی درهم تنیدگی ابعادی چون عضویت، حقوق و همچنین مشارکت در میان پاسخگویانی که بیان نموده اند در انجمن های علمی عضو هستند کاملاً آشکار است اما به لحاظ کمیت می توان مدعی شد که در جامعه مورد مطالعه هنوز شهروندی علمی تعمیم پیدا نکرده است. درباره نتایج تحلیلی پژوهش هم می توان گفت که فهم عمومی، نقش پررنگی در درگیری عمومی شهروندان دارد و بنابراین عنصر آگاهی در ترویج شهروندی علمی که به لحاظ کمّی هنوز شکل نگرفته می تواند تأثیرگذار باشد.
مدل سازی ارزیابی سیاست های علم و فناوری زنان موردکاوی حمایت از محققان زن در بخش پژوهش و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
581 - 602
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است بر ارائه مدل ارزیابی سیاست های علم و فناوری زنان با تأکید بر حمایت از محققان زن در بخش پژوهش و فناوری. ابتدا با مرور ادبیات موضوع و انجام دادن مصاحبه های خبرگی، ابعاد و مؤلفه های ارزیابی سیاست به دست آمد و مدل اولیه ای پیشنهاد شد. این مدل از طریق پرسش نامه خبرگی و با استفاده از آرای 43 نفر از محققان زن و 36 نفر از خبرگان سیاست گذاری مورد آزمون قرار گرفت. بر این اساس، مدل نهایی از هفت بعد (اهداف سیاست، پیش فرض های سیاست، تطابق نهادی، طراحی سیاست، اجرای سیاست، کفایت منابع و نتایج و پیامدها) و درمجموع از 15 مؤلفه و 41 شاخص تشکیل شده است. روش تحقیق کاربردی، مقطعی، توصیفی، پیمایشی و آمیخته است که با تشکیل جدول های توزیع فراوانی و با استفاده از نرم افزار SPSS جهت تحلیل پرسش نامه و تعیین روابط بین متغیرها و پدیده ها صورت گرفته است. نتایج آزمون های میانگین نشان داد که مدل از نظر هر دو جامعه مورد تأیید است. در نهایت و براساس نتایج به دست آمده، توصیه های سیاستی اراﺋﻪ شد.
پیشنهادهای سیاستی برای بخش علم و فناوری در برنامه پنج ساله هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر پایه اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
240 - 271
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی حوزه های موضوعی سیاست علم و فناوری برپایه اسناد بالادستی و پیشنهاد برخی از گزینه های سیاستی برای این بخش در برنامه پنج ساله هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در این پژوهش با روش فراترکیب که از روش شناسی های کیفی است، سیاست های علم و فناوری در اسناد سیاستی کشور شناسایی و استخراج شد. سپس این سیاست ها برپایه همانندی ها و تفاوت های موضوعی دسته بندی گردید. براساس تحلیل و تفسیر سیاست های هر دسته نیز نامی بر آن ها نهاده شد. این نام ها همان موضوع های سیاست علم و فناوری است. در پایان نیز برای ویرایش این موضوع ها، دیدگاه دوازده تن از متخصصان دریافت شد. در این پژوهش، شش موضوع سیاستی کلان به همراه هفده موضوع فرعیِ آن ها معرفی شد. شش موضوع سیاستی کلان عبارت است از: 1. منابع انسانی و مهارت ها؛ 2. قوانین و مقررات؛ 3. زیرساخت های اطلاعاتی؛ 4. ارتباطات ملی، منطقه ای و جهانی؛ 5. بخش اطلاعات؛ 6. بخش اقتصاد اطلاعات. این پژوهش پیش نویسی از موضوع های سیاست علم و فناوری و نیز سیاست های در پیوندِ با این موضوع ها را به سیاست گذاران پیشنهاد می کند که می تواند در نگارش برنامه پنج ساله هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به کار رود. در این پژوهش، در زمینه هریک از هفده موضوع، سیاستی فرعی شناسایی شد و افزون بر سیاست، نیازمندی های انجام سیاست و سنجه هایی برای ارزیابی آن نیز پیشنهاد شد.
سنجش وضعیت دانشگاه پیام نور تهران در تبدیل شدن به نسل چهارم دانشگاهها با استفاده از تکنیک ANP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 30
حوزه های تخصصی:
بر اساس چشم انداز جدید جهانی آموزش عالی، دستیابی به فناوری، رشد اقتصادی و رفاه جامعه با رسالت مسئولیت پذیری اجتماعی در گرو تحول نظام آموزش عالی و تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه نسل چهارم است. در ایران در سطح دانشگاه ها فعالیت هایی برای تجاری سازی نتایج پژوهش های دانشگاهی شروع شده، اما با وجود تدوین سیاست های حمایتی، همچنان فرایند حرکت به سمت نسل چهارم، کم رنگ است. هدف اصلی پژوهش سنجش وضعیت آمادگی دانشگاه پیام نور تهران برای تبدیل شدن به نسل چهارم دانشگاه ها در تمامی رشته ها با استفاده از روش ANP فازی است. بعد از مرور ادبیات، ابتدا شاخص های دانشگاه نسل چهارم شناسایی و با دریافت دیدگاه های خبرگان در ارتباط با جامعیت و میزان تأثیرگذاری آنها، دسته بندی شد. بعد فازی کردن داده های دریافتی، اوزان هر یک از شاخص ها و زیرشاخص های مرتبط تعیین و بر اساس نتایج، شاخص راهبردی، رهبری و مدیریت مهم ترین عامل مؤثر بر فرایند نسل چهارم شدن دانشگاه ها است. در نهایت، با سنجش شرایط فعلی دانشگاه پیام نور تهران در قیاس با شاخص های شناسایی شده، میزان موفقیت این دانشگاه برای ورود به نسل چهارم اندازه گیری شد. نتایج حاکی از عدم آمادگی دانشگاه پیام نور تهران برای ورود به نسل چهارم است.
نقد و بررسی نقشه جامع علمی کشور
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۸ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
5 - 22
حوزه های تخصصی:
مقاله کنونی کوششی است در زمینه ارزیابی و بررسی نقادانه پیش نویس سند "نقشه جامع علمی کشور" که به همت شورای عالی انقلاب فرهنگی تهیه گردیده است. نقطه عزیمت مقاله توضیحات مختصری در خصوص مفاد و مضمون فناوری نرمی است که تولید و تدوین "نقشه راه" نام دارد. به دنبال آن تحلیلی از جنبه های مختلف متن سند پیش نویس در دو تراز بحث های مفهومی و جنبه های شکلی ارائه می شود. در هر قسمت سعی شده است تا پس از عرضه دیدگاه های نقادانه، پیشنهادهایی نیز برای بهبود متن سند عرضه گردد
علم و فناوری در چشم انداز تمدن نوین اسلامی از منظر امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
205 - 237
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین جایگاه علم و فناوری در چشم انداز تمدن نوین اسلامی از منظر امام خامنه ای انجام شده است.تحقیق از نوع کیفی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج مضامین از روش تحلیل مضمون استفاده و120 مضمون پایه، 26 مضمون سازمان دهنده و13مضمون فراگیر استخراج شد. مضامین فراگیر عبارتند از: علم و فناوری به عنوان پایه تمدن نوین اسلامی، عامل پیشرفت و عزت و اقتدار، هماهنگی علم با دین، نفی وابستگی علمی، علم اخلاق مدار و عدالت محور، آینده نگری و تعیین چشم انداز علمی، علم نافع، خلاقیت علمی، شکستن مرزهای دانش،کسب مرجعیت علمی در جهان، جهاد علمی، اقتصاد دانش بنیان، یادگیری از تجارب دیگران در کنار تولید علم. از بین مضامین مستخرج، جهاد علمی با دارا بودن 43 مضمون پایه، بیشترین تاکید و فراوانی را در کلام امام خامنه ای دارد. بر اساس نتایج تحقیق، امام خامنه ای با تاکید بر جهاد مستمر علمی به عنوان موتور پیشران کشور، پیشرفت در علم و فناوری مبتنی بر اخلاق و معنویت و عدالت را به عنوان یک ارزش و شاخص تعالی، از ارکان تمدن نوین اسلامی میدانند و بر تغییر رویکرد از مصرف کننده علم به تولیدکننده علم، شکستن مرزهای دانش و کسب مرجعیت علمی در جهان تاکید دارند.
زمینه سازی برای پیشرفت علم و فناوری و آثار توسعه آن در توسعه اجتماعی اقتصادی کشور
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۶ تابستان ۱۳۸۳ شماره ۲۲
119 - 121
سهم ایران در پیشبرد مررزهای دانش و استفاده از علوم و فنون تولید شده در جهان در مقایسه با کشورهای صنعتی بسیار ناچیز است. برای یافتن علل عقب ماندگی علمی و در نتیجه، کندی توسعه اقتصادی اجتماعی کشور یک طرح پژوهشی در فرهنگستان علوم تعریف و از آبان ماه 1378 تحقیقات لازم آغاز شد. نتیجه این مطالعات ارائه 21 مقاله تحقیقاتی بود که در چند جلسه و میزگرد اعضای فرهنگستان و سایر علاقمه مندان مورد بحث قرار گرفت.