مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر آزادی اقتصادی بر سطح فعالیت های کارآفرینانه در 17 کشور نوآوری محور، طی سال های 2005 تا 2014، می باشد. در این پژوهش از داده های استاندارد آزادی اقتصادی موسسه فریزر، و داده های کارآفرینی دیده بان جهانی کارآفرینی، استفاده گردید و داده ها پانلی در محیط نرم افزار Eveiws9 و Stata14، به روش تخمین حداقل مربعات تعمیم یافته و حداقل مربعات معمولی تجزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، آزادی اقتصادی رابطه معناداری با سطح فعالیت های کارآفرینانه دارد و از بین شاخص های مورد بررسی، بیش ترین میزان تأثیر بر سطح فعالیت کارآفرینانه نوآورانه در 17 کشور نوآوری محور، توسط شاخص آزادی تجارت خارجی، تنظیم قوانین و مقررات و امنیت حقوق مالکیت برآورد شده است.
ارائه چارچوب نهادی برای افزایش اثربخشی نقش دولت و بخش عمومی در ارتقای توان فناورانه تولیدات داخلی: مطالعه موردی قانون حداکثر استفاده از توان داخل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه جهانی نشان می دهد که سیاست گذاران توسعه چه در کشورهای درحال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته همواره از اهرم بازار داخلی برای ارتقای توانمندی فناورانه کشورهای خود به عنوان یک ابزار سیاستی مهم و اثربخش استفاده نموده اند. در ایران نیز مهم ترین سیاست این حوزه، قانون حداکثر استفاده از توان داخل بوده است که علیرغم اصلاح نسخه اولیه در سال 1391 به نظر می رسد نتوانسته است نتایج اثربخشی برای اقتصاد کشور داشته باشد. در این پژوهش با بررسی پیشینه اجرای این قانون و قوانین و مقررات مرتبط و مصاحبه اولیه با کارشناسان، شش مقوله نهادی اصلی تأثیرگذار در توسعه توان داخل شناسایی و با استفاده از روش مصاحبه گروه متمرکز و تحلیل محتوای مباحثات و مصاحبه های انجام شده در شش جلسه، چارچوب نهادی توسعه توانمندی داخلی پیشنهاد شد. بر اساس تحلیل های انجام شده مهم ترین نواقص نهادی در کاهش اثربخشی اجرای قانون حداکثر استفاده از توان داخل، با مقولاتی نظیر اهمیت بیشتر ارجاع کامل کار به طرف ایرانی و الزام به ارتقای توانمندی فناورانه آن، نبود نظام تأمین مالی مقید، نبود تنظیم گری بخشی متناسب با اهداف توسعه توانمندی و عدم استفاده دستگاه های اجرایی کشور از تجمیع تقاضای عمومی برای افزایش قدرت چانه زنی مرتبط است.
سنجش کارایی نوآوری شرکت های چهار صنعت پیشرفته منتخب ایران، با استفاده از مدل جمعی تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث سیاست گذاری مبتنی بر شواهد و داده محور در زمینه نوآوری، روزبه روز اهمیت گسترده تری می یابد؛ لذا دانشمندان به این موضوع دست یافته اند که تا زمانی که داده های خرد و متقن از سطح شرکت ها، به منظور سنجش نوآوری آن ها جمع آوری نشده و مورد تحلیل قرار نگیرد، نمی توان انتظار تدوین سیاست های کارا و اثربخش را داشت. یکی از مهم ترین روش های سنجش نوآوری، سنجش کارایی آن است. تاکنون کارایی نوآوری، چه در سطح کلان، ملی و یا خرد و شرکت ها، موردسنجش قرارگرفته است ولی مدلی که با استفاده از آن بتوان پیشنهادهای بهبود برای شاخص های ورودی و خروجی ارائه نمود، به کار گرفته نشده است. در این پژوهش ابتدا بر مبنای ادبیات موضوع و داده های موجود، به منظور محاسبه کارایی نوآوری، شاخص های ورودی و خروجی مشخص شدند، سپس بر مبنای داده های جمع آوری شده در اولین پیمایش نوآوری ایران، کارایی نوآوری شرکت های چهار صنعت پیشرفته نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، تولید محصولات الکترونیک، میکروالکترونیک و مخابراتی و هوافضا، با استفاده از مدل جمعی تحلیل پوششی داده ها، بررسی شد؛ علاوه براین نقش و اهمیت اندازه شرکت ها در کارایی آن ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که 23.72% از شرکت های نانوتکنولوژی، 20% از شرکت های تولید محصولات الکترونیک؛ میکروالکترونیک و مخابراتی، 18.33% از شرکت های حوزه بیوتکنولوژی و 18.18% از شرکت های صنعت هوافضا کارا شده اند. علاوه بر نوع صنعت، اندازه آن ها نیز تأثیر جدی در کارا بودن یا کارا نبودن شرکت ها داشته است؛ بدین ترتیب که در صنایع نانوتکنولوژی و هوافضا هر چه اندازه شرکت ها بزرگ تر می شود، درصد کمتری از آنان کارا هستند. حال آنکه در صنعت تولید محصولات الکترونیک؛ میکروالکترونیک و مخابراتی، درصد شرکت های کارای با اندازه بین 10 تا 50 نفر بیشتر از شرکت های با اندازه کمتر از 10 نفر و شرکت های با اندازه بیشتر از 50 نفر است. در صنعت بیوتکنولوژی نیز روندی کاملاً متفاوت با روند نانوتکنولوژی و هوافضا دیده می شود به این ترتیب که هر چه اندازه شرکت ها بزرگ تر می شود، درصد کارایی آن ها نیز افزایش می یابد.
تحلیل چالش های راهبری شبکه های رسمی همکاری علم و فناوری (مورد مطالعه: شبکه های منتخب در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم تحقیقات انجام شده در زمینه شبکه های همکاری علم و فناوری(STCNs)، چالش های مدیریت این شبکه ها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، 5 شبکه همکاری ایجاد شده توسط نهادهای دولتی در بین سال های 1379 تا 1397 در ایران، در زمینه آزمایشگاه های فناوری های راهبردی، آزمایشگاه های علمی، بیوتکنولوژی، پزشکی مولکولی و داروهای گیاهی، مطالعه شده است. در این مقاله با مرور نظام مند تحقیقات انجام شده، 41 چالش راهبری شبکه های رسمی همکاری علم و فناوری در ایران در سطح تحلیل شبکه شناسایی شد. سپس پرسشنامه محقق ساخته تدوین و در بین مطلعین 5 شبکه همکاری منتخب که جزء فعالترین شبکه های رسمی همکاری در حوزه علم و فناوری در ایران بودند توزیع گردید. برای تحلیل ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عوامل اصلی و چرخش واریماکس استفاده شد. از 41 شاخص شناسایی شده، 19 شاخص بار عاملی زیر 0.5 داشته و از تحلیل ها حذف و 22 شاخص در مرحله دوم و پس از چرخش، در 6 طبقه قرار گرفتند. با توجه به خصوصیات شاخص ها در طبقات، 6 عنوان برای طبقات نامگذاری گردید: 1-عضو گیری(دوشاخص)، 2-ساختار شبکه(6 شاخص)، 3- موقعیت شبکه(3 شاخص)، 4-جریان دانش(3 شاخص)، 5- صیانت پذیری(3 شاخص) و 6- پایداری(5 شاخص). در پایان نیز محدودیت های تحقیق ارائه شد.
تحلیلی بر توسعه فناوری پهپاد در ایران با تأکید بر رویکرد مدیریت راهبردی جاویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه سیاست گذاری درست در هر فرایند گذار فناورانه ای، تحلیل وضعیت کنونی آن با تمرکز بر نقاط ضعف و قوت و زمینه های شکست آن است. مقاله پیش رو در پی تحلیل پویایی فرایندهای گذار فناوری پهپاد در ایران، به عنوان یکی از اولویتهای دفاعی کشور، است. لذا نخست با اتکا به مبانی نظری پژوهش، پرسش نامه ای برای ارزیابی سه فرایند توسعه جاویژه های فناوری شامل تبیین انتظارات و چشم انداز، شبکه سازی و یادگیری و 13 مولفه زیرمجموعه آنها، طراحی شد. در ادامه با ابزار پیمایش، وضعیت کنونی فرایندهای یادشده در توسعه جاویژه فناوری پهپاد در ایران ارزیابی و نقاط ضعف و قوت مولفه های زیرمجموعه آنها تعیین گردید و مشخص شد که هر سه فرایند در سطح رو به ضعیف قرار دارند. البته وضعیت فرایند «تبیین انتظارات و چشم انداز» تا حدی بهتر است. همچنین مولفه های «توجه به جنبه های غیرفنی»، «تعاملات و مشارکت بازیگران در قالب شبکه» و «فضای یادگیری و سطح رقابت» ضعیف ترین مولفه ها و «سطح نوآورانه و بلندپروازانه بودن انتظارات و چشم انداز»، «سطح قدرت لابی بازیگران و تشکیل ائتلافهای حامی» و «کیفیت و کمیت یادگیری»، قو ی ترین مولفه های فرایندی شناخته شدند. سپس با برگزاری پنلی از خبرگان، تحلیل کیفی درباره وضعیت فرایندهای یادشده و تعامل آنها با یکدیگر صورت گرفت. در پایان مشخص شد که این رویکرد کاربردپذیری خوبی برای تحلیل توسعه فناوریهای نوظهور دفاعی دارد.
نگاشت عوامل مؤثر بر خلق پتنت با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت یافتن مباحث مربوط به تولید فناوری و سرمایه گذاری های صورت گرفته، نیازمند نتایجی ملموس در حوزه انتشار دانش کاربردی خلق شده باقابلیت تجاری سازی و انتقال آن به بازار مصرف در قالب خلق پتنت می باشد. بااین وجود در مطالعات صورت گرفته چارچوب یکپارچه ای از روابط بین عوامل مؤثر بر خلق پتنت مشاهده نمی شود. لذا هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر خلق پتنت و تبیین نحوه ارتباط این عوامل می باشد. در این پژوهش کیفی تلاش شده با استفاده از شیوه فراترکیب و مرور نظام مند، مهم ترین عوامل مؤثر بر خلق پتنت بررسی و استخراج گردد. درنهایت با کدگذاری در قالب واحدهای معنایی و کدهای مفهومی نسبت به ترسیم ارتباطات بین آن ها اقدام شده است. براساس نتایج حاصل شده، مدیریت دانش، خدمات مدیریت فناوری، مدیریت فرآیندهای ثبت اختراع، فعالیت های تحقیق و توسعه و تعاملات بین المللی در تحقیق و توسعه، بیشترین نقش را در ایجاد تعادل بین مفاهیم مؤثر بر خلق پتنت دارد. چنین مطالعه ای با معرفی عوامل تأثیرگذار بر خلق پتنت به شیوه ای نظام مند نه تنها به شناخت مهم ترین عوامل موجود این حوزه کمک خواهد کرد بلکه با مشخص کردن نحوه ارتباط هر یک، برای سیاست گذاران در جهت تشخیص اثربخش ترین سیاست های ارتقای نوآوری، بستر لازم برای خلق پتنت را در پی دارد.