مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
زوجین
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
217 - 224
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی صمیمیت زوجین بر اساس هوش اجتماعی، باورهای دینی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در بین زوجین انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع از نوع کمی، همبستگی و پیش بین بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متأهل دانشگاه های آزاد و دولتی شهر قم در سال تحصیلی 95-94 بودند. نمونه موردبررسی شامل 270 نفر از زنان و مردان متأهل دانشگاه های آزاد و دولتی شهر قم بود که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه موردمطالعه انتخاب شدند. پرسش نامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زوجین ووندن بروک و هانس برتمن (1995)، هوش اجتماعی آنگ تون تت (2008) و پرسشنامه دین داری گلاگ و استارک (1965) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که همبستگی صمیمیت زوجین در سطح 99 درصد باهوش اجتماعی و باورهای دینی معنادار و مثبت و با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی معنادار و معکوس بود (0/05≥P). هوش اجتماعی، باورهای دینی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی به ترتیب پیش بینی معناداری را در ارتباط با صمیمیت زوجین ارائه می دهند.
پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس تحریف شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان ها در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرخوردگی زناشویی از مهم ترین عوامل ایجاد مشکلات و پیامدهای منفی در بین زوجین است که می تواند منجر به طلاق شود. از این رو، بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر اهمیت فراوانی دارد. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس تحریف شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد متأهل بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمام افراد متأهل مراجعه کننده به مراکز سلامت شهرستان زنجان در سال 1400 بود. شرکت کنندگان در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دو منطقه از مناطق مختلف شهرستان زنجان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس سرخوردگی زناشویی MDS، مقیاس تحریف شناختی بین فردی (ICDS)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P) و پرسشنامه بخشودگی بین فردی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS (نسخه ۲۴) با استفاده از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری (05/0 P<) انجام شد.
یافته ها: نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بین تحریف های شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان با سرخوردگی زناشویی، همبستگی چندگانه 0/41 وجود دارد (p<0/05). همچنین 17 درصد از واریانس سرخوردگی زناشویی توسط متغیرهای پیش بین به طور معناداری تبیین می شود (p<0/001). بخشش بین فردی دارای بیشترین سهم در تبیین واریانس سرخوردگی زناشویی است.
نتیجه گیری: سرخوردگی زناشویی زوجین تحت تأثیر عوامل درون فردی و بین فردی مختلفی قرار دارد. از این رو، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سرخوردگی زناشویی و استفاده از نتایج آن به شکل کاربردی و مداخله ای، تأثیرات بسیاری بر بهبود روابط زوجین دارد.
الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی با واسطه گری بخشش زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
411 - 432
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از تهدیدات رشد و بالندگی در زندگی زناشویی زوجین، ناسازگاری و دلزدگی در زندگی زناشویی است، پژوهش حاضر با هدف الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی با واسطه گری بخشش زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال (1399) بود. از بین آن ها 300 زوج (150 زن و 150 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشوییPines ، کلیشه های جنسیتی Bem و بخشش زناشویی Pollard et al.، استفاده شد. از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل معادله یابی ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین کلیشه های جنسیتی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، بین بخشش زناشویی و دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی و بخشش زناشویی، رابطه منفی و معنی داری وجود داشت (p< 0.01). هم چنین، کلیشه های جنسیتی از طریق بخشش زناشویی، تأثیر غیرمستقیم بر دلزدگی زناشویی داشت. نتیجه گیری: درمجموع، مدل فرض شده پژوهش برازش مناسبی داشت؛ بنابراین، لازم است تا در ساخت بسته های آموزشی و مشاوره ای در راستای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین، به نقش متغیرهای کلیشه های جنسیتی و بخشش زناشویی توجه شود.
کاوشی در فهم تجربه زیسته زوجین از فرزندآوری در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
135 - 166
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در حال حاضر جامعه ایرانی با آن مواجه است، مسئله فرزندآوری است. کاهش نرخ باروری و حرکت جمعیتی جامعه به سمت سالمند شدن از جمله دلایلی است که بررسی موضوع فرزندآوری در کشور را برای محققان ضروری کرده است. برای پژوهش حاضر از روش کیفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین شهرستان های استان لرستان بود. در بخش نمونه گیری داده های پژوهش با 31 مصاحبه از زوجین به اشباع نظری رسید. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. همچنین برای تحلیل یافته ها از تحلیل تماتیک و کدگذاری استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی به یازده بن مایه اصلی ختم شد که عبارتند از: فرزندگرایی ایده آل، عوامل روانی و فردی، تغییرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نگرش ها و اعتقادات، مسائل جنسی و خانوادگی، روابط بین زوجی و دیدگاه معرفت شناختی زوجین به زندگی. فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سالم و ایجاد حس رضایت و امنیت در جامعه، تأثیر بسزایی در تمایل زوجین به فرزندآوری دارد. همچنین حمایت و آگاه سازی در حوزه های پزشکی و فردی برای داشتن فرزند سالم نیز از جمله عوامل مؤثری است که نگاه زوجین استان را به داشتن فرزند تحت تأثیر قرار می دهد.
ارائه مدل ساختاری اعتیاد به اینترنت زوجین بر اساس صفات شخصیتی تاریک و نقش واسطه-ای احساس تنهایی
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارائه مدل ساختاری اعتیاد به اینترنت زوجین بر اساس صفات شخصیتی تاریک و نقش واسطه ای احساس تنهایی بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی؛ از منظر نوع داده ها، کمی و از بعد شیوه اجرا نیز توصیفی هم بستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه را کلیه ی زنان و مردان متأهل شهر مشهد در سال 1402 تشکیل دادند که بر اساس ملاک های ورود تعداد 312 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT، یانگ، 1988)، ویژگی های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر (SD3، جوناسون و وبستر، 2010) و احساس تنهایی راسل (UCLA-LS، راسل و همکاران، 1980) بود. روش تفسیر داده ها نیز آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-26 بود. یافته های پژوهش نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است و صفات تاریک شخصیتی هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیرمستقیم و از طریق میانجی گری احساس تنهایی بر اعتیاد به اینترنت زوجین اثرگذار هستند. بنابراین و با توجه به نتایج پژوهش می توان از صفات شخصیتی خصوصاً صفات تاریک و احساس تنهایی به عنوان عوامل تأثیرگذار مهم در اعتیاد به اینترنت زوجین نام برد که با بررسی بیشتر آن ها می توان از بروز پیامدهای آسیب زای خانوادگی پیشگیری نمود.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت در زوجین متقاضی طلاق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنچه از خود ازدواج مهم تر است موفقیت در ازدواج است، اما آمارها بیان کننده آن است که میزان طلاق در حال افزایش فزاینده است و یکی از عوامل تعیین کننده در این سازه صفات شخصیتی است. در همین راستا پژوهش حاضر باهدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت و ویژگی های شخصیت در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بینش و نگاه نوشهر کرج در 3 ماهه دوم سال 1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 200 زوج با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شد که پرسشنامه های دلزدگی زناشویی(CBM) و پرسشنامه سه گانه تاریک شخصیت را تکمیل کردند. داده ها بر اساس همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام توسط SPSS 26 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمره کلی سه گانه تاریک شخصیت و دلزدگی زناشویی و سه خرده مقیاس دلزدگی جسمانی، روانی و عاطفی رابطه مثبت معناداری وجود دارد(001/0 > P). همچنین یافته ها نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت تبیین معناداری از دلزدگی زناشویی داشته و به طور معناداری آن را پیش بینی می کند(911/0=R2 ) به نحوی که سهم خودشیفتگی، ماکیاویلیسم و ضداجتماعی به ترتیب 22/0، 52/0 و 21/0 در پیش بینی دلزدگی زناشویی داشتند. بحث و نتیجه گیری: درمجموع می توان بیان داشت که سه گانه تاریک شخصیت نقش معناداری در پیش بینی دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق دارد.
اثربخشی آموزش درمان شناختی _ رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش درمان شناختی _ رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوجین متقاضی طلاق در سه ماهه اول سال 1400 بود که به مشاوره قبل طلاق ارجاع داده می شوند را تشکیل داد. نمونه پژوهش از میان مراجعان به مرکز مشاوره دادگستری شهر فیروزآباد انتخاب شد. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود و به منظور اجرای پژوهش 30 نفر در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت هدفمند یا مبتنی بر هدف قرار گرفت. سپس در پایان مداخله، پس آزمون از گروه آزمایش و گروه کنترل با استفاده از دلزدگی زناشویی پاینز (1996) سنجش صورت گرفت و داده ها جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گروه آزمایش پس از دریافت مداخله کاهش دلزدگی زناشویی را تأیید کرده بودند. یعنی درمان شناختی رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد تاثیر معنی داری دارد.
مطالعه ای در دلایل پایداری زندگی زناشویی زوجین دارای فرزند و بدون فرزند در مناطقی از مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی دلایل ادامه زندگی مشترک در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند با ده سال زندگی مشترک است. حجم نمونه تحقیق شامل ۳۸ نفر (۱۵ نفرمرد و ۱۸ نفر زن) بوده که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین زوجین دارای فرزند و بدون فرزند که بالاتر از ده سال سابقه زندگی زناشویی در مناطقی از مشهد دارند و با وجود عدم رضایت از زندگی زناشویی همچنان در ازدواجشان پایدار بودند، انجام شده است . روش گردآوری اطلاعات مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از روش تحلیل مضمون با کمک نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مدیریتی، اقتصادی، مسئولیت پذیری، فشارهای جمعی، مهارت های ارتباطی و کیفیت زناشوئی به عنوان دلایل پایداری زندگی در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند می باشد و فرزندآوری منجر به ذکر دلایل متفاوتی در تدوام و پایداری زندگی مشترک شده است، بدین معنا که زوجین، مولفه های فرعی متفاوتی را در زیرمجموعه دلایل اصلی پایداری زندگی مشترکشان عنوان نموده اند.
اثربخشی آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی شهر کرمانبود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر کرمان در سه ماه نخست سال 1402 بودند. 30 نفر از آن ها به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. مداخله آموزش تئوری انتخاب گلاسر در 8 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و ثبات خانواده در زوجین دارای همسر نظامی تاثیر معناداری داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد آموزش تئوری انتخاب گلاسر 49 درصد از تغییرات دلزدگی زناشویی و 58 درصد بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی را تبیین می کند. نتیجه-گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از آموزش تئوری انتخاب گلاسر در کاهش دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی، پیشنهاد نمود.
شبکه روابط اجتماعی و گفت وگومندی زوجین: یک مطالعه زمینه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بستر اجتماعی که افراد در آن رشد یافته اند، در نحوه برقراری تعاملات در خانواده ها نقش مهمی دارد، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش شبکه روابط اجتماعی را در چگونگی شکل گیری و وضعیت گفت و گو در خانواده های یزدی تبیین کند. بر این اساس، از روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای به کار گرفته و با استفاده از نمونه گیری نظری، از 31 نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد مصاحبه عمیق انجام شد؛ سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و در قالب 63 مقوله فرعی و 22 مقوله اصلی دسته بندی شد. درنهایت یک مقوله هسته ای با عنوان «گفت وگو؛ برآیندی از شبکه روابط اجتماعی» ارائه شد؛ سپس مدل پارادایمی و طرح واره نظری تحقیق ارائه گردید. به طور کلی تبیین نتایج نشان می دهد که گفت وگو برآیندی از روابط اجتماعی است که زوجین در عرصه های گوناگون از گذشته تا به امروز تجربه کرده اند. بسترهای فرهنگی و اجتماعی، ازجمله خانواده مبدأ با ایجاد بسترهایی دموکراتیک یا اقتدارگرایانه، بیشترین تأثیرگذاری را بر افراد دارد و پس از آن، گروه های دوستی، سیستم تحصیلی، شغلی و محیط زندگی افراد در شکل گیری تعاملات و گفت و گو در خانواده، نقش مهمی دارند و آن را تحت تأثیر قرار می دهند
بررسی نقش عزت نفس و سبک های دلبستگی در پیش بینی انتخاب همسر در زوجین تازه ازدواج کرده یا در شرف ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
6 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عزت نفس و سبک های دلبستگی در انتخاب همسر در زوجین تازه ازدواج کرده یا درشرف ازدواج ایرانی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی، همبستگی از نوع رگرسیون لجستیک اسمی چندوجهی به روش همزمان بود. جامعه آماری تحقیق شامل زوجین تازه ازدواج کرده یادرشرف ازدواج در سال 1400 بودند که از بین آنها تعداد 227 زوج به شیوه نمونه-گیری غیرتصادفی داوطلبانه انتخاب شده و به ابزار پژوهش شامل سبک های همسرگزینی (1388)، پرسشنامه سه بعدی عزت نفس (2014) و پرسش نامه تجدیدنظرشده تجارب در روابط نزدیک (1998) پاسخ دادند. داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین شیوه انتخاب همسر با عزت نفس و سبک های دلبستگی رابطه معناداری وجود دارد (05/0P)؛ به این معنا که عزت نفس و سبک های دلبستگی (ایمن، ناایمن هراسان و ناایمن انکارکننده) پیش بینی کننده شیوه انتخاب همسر می باشند، براساس این نتایج می توان گفت که عزت نفس وسبک های دلبستگی به عنوان یک آیتم مهم درمشاوره های پیش ازازدواج موردتوجه قرارگیرد.
امکان سنجی ضابطه مندی ازدواج موقت بر مبنای شاخصه های سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
63 - 88
حوزههای تخصصی:
در فقه امامیه ازدواج موقت از عقود مشروع بوده و علاوه بر مصالح و منافع، دارای احکام و آثاری ازجمله عدم لزوم رفع نیازهای مالی و عاطفی زوجه است. عدم تبیین ضابطه مند حدودوثغور جواز و درنتیجه امکان سوءاستفاده از مشروعیت مطلق آن، موجب بازتاب های منفی و درنتیجه ایصال گزارش های متعددی از طرف کشورهای مختلف اسلامی و غیراسلامی و ارجاع نامه ها توسط سازمان هایی همچون فرهنگ و ارتباطات اسلامی به دانشگاه ها جهت تعیین میزان مشروعیت ازدواج موقت شده است. ازاین رو این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی امکان ارائه ملاک برای سنجش جواز یا عدم جواز ازدواج موقت بر مبنای شاخصه های سبک زندگی اسلامی پرداخته و با جمع آوری داده ها از طریق اسنادی، به تبیین عرصه ها و معیارهای همسو و متعارض ازدواج موقت با سبک زندگی اسلامی پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که ازدواج موقت نمی تواند به طور مطلق محکوم به جواز باشد؛ بلکه امکان ضابطه مندی بر اساس شاخصه های سبک زندگی اسلامی را دارد و درجایی که مؤلفه های سبک زندگی اسلامی با جواز ازدواج موقت در تغایر باشد بایسته است که جواز ازدواج موقت محدود شود. نتیجه اینکه با درنظرگرفتن شرایط، شاخصه ها و قابلیت نوسان حکمی ازدواج موقت میان وجوب تا حرمت، لازم است قوانین و به تبع آن فرهنگ جامعه اسلامی در راستای تحقق کارکرد ازدواج موقت مشمول تغییرات پیشنهادی گردد.
کاوش عوامل مرتبط با رابطه فرازناشویی: یک مطالعه پدیدارشناسی تفسیری در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
81 - 113
رابطه فرازناشویی یکی از مهم ترین تهدیدات ثبات خانواده و از دلایل بروز طلاق است؛ اما به دلیل تابو بودن، به این مسئله توجه جدی نشده است. این مطالعه با هدف واکاوی پدیدارشناختی علل روابط فرازناشویی در زوجین شهر بیرجند انجام گرفت. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. جامعه آماری، شامل زوجینِ شهر بیرجند بودند که از خرداد 1402 تا دی 1402 به مراکز مشاوره راه نو، رویش، میثاق و همراه مراجعه کرده بودند. از این جامعه آماری تعداد 21 نفر که سابقه رابطه فرازناشویی (فرد خیانت کننده) داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا حد اشباع داده ها ادامه یافت. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شد. واکاوی تجارب زیسته افراد منجر به استخراج یک مضمون اصلی (خلأوجودی/بی معنایی)، پنج مضمون فرعی (بحران های وجودی، آمادگی آسیب خیزی، بحران های بین فردی/عدم ارضای نیاز مرتبط بودن، سوق یافتگی/سوق دهنده های اجتماعی و دگرگونی ارزشی) و 135 مفهوم اولیه گردید. شناسایی این مؤلفه ها ضمن افزایش بینش و آگاهی درباره تبیین پدیده رابطه فرازناشویی، نشان می دهند که رابطه فرازناشویی یک پدیده تک بعدی و سطحی نیست که صرفاً به علل درونی و بیرونی (مثل فرهنگ، اقتصاد، مذهب) نسبت داده شود. عدم درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی این پدیده و معضل چندبعدی منجر به ازهم گسیختگی بیشتر بنیانِ نهاد خانواده خواهد شد.
رابطه رضایت زناشویی با ذهن آگاهی در زوجین: نقش میانجی نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های نظری جدید شروع به تغییر مطالعه ویژگی های ذهن آگاهی فراتر از فرآیندهای فردی به روابط عاشقانه بین فردی کرده اند. دوام این اهداف ممکن است مشروط به این فرض اساسی باشد که ذهن آگاهی با ویژگی های بالاتر با نتایج مفیدی مانند رضایت از رابطه مرتبط است. این پژوهش باهدف تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس ذهن آگاهی با نقش میانجیگری نظریه ذهن در زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 500 نفر (250 زوج) از زوج های شاغل شهر تهران در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی (ادارات) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رضایت زناشویی (انریچ، 1989) ، ذهن آگاهی (فرایبرک، 2006) و نظریه ذهن (کوهن، 2001) گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس استفاده شد. پردازش اطلاعات و بررسی فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV26 صورت گرفت. نتایج به دست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از رابطه مستقیم و معنادار ذهن آگاهی با نظریه ذهن (001/0=p، 350/0=β) ، ذهن آگاهی با رضایت زناشویی (001/0>p، 710/0=β)، نظریه ذهن با رضایت زناشویی (001/ 0>p، 451/0=β) بود. همچنین نتایجشان داد که نظریه ذهن در رابطه بین ذهن آگاهی و رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند (001/ 0>p، 107/0=β). ذهن آگاهی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجی نظریه ذهن با رضایت زناشویی زوجین رابطه دارد. ازاین رو برنامه ریزی جهت افزایش میزان ذهن آگاهی و نظریه ذهن زوجین می تواند رضایت آنان از زندگی زناشویی را افزایش داده و ساختار خانواده را بهبود بخشد.
بررسی کیفی روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۴
113 - 126
روابط فرازناشویی یکی از چالش های اساسی زندگی خانواده در عصر کنونی است. همچنین، در کشور ما آمار طلاق یک روند صعودی را در طی سالیان اخیر تجربه کرده است؛ طبق نظر کارشناسان خانواده در اغلب موارد، زوجین بی وفایی همسر را به عنوان یکی از عوامل طلاق ذکر کرده اند. با توجه به پیامدهای ناگواری که روابط فرازناشویی برای خانواده و فرزندان آن ها در پی دارد، هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه کیفی عوامل موثر بر برقراری روابط فرازناشویی بوده است. بدین منظور 24 نفر از زنان و مردان در شهر قروه -که به همسرشان بی وفایی نموده و به مراکز بهزیستی و مشاوره مراجعه نموده بودند- به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نظریه مبنایی نشان داد، دو دسته از عوامل فرهنگی- اجتماعی و زیستی- روانی، نارضایتی زناشویی و روابط فرازناشویی را رقم می زنند که به ترتیب عبارت اند از از: ازدواج اجباری، دلبستگی به خانواده منشأ و دخالت آنان، اختلاف نگرش بر سر نقش های جنسیتی، نارضایتی از روابط جنسی و عاطفی و سوء ظن و بدبینی. به عبارتی عوامل مذکور زمینه را برای نارضایتی، کاهش علاقه و تفاهم و در مواردی روابط فرازناشویی فراهم می کنند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و تحلیل ارتباط متقابل بر باورهای ارتباطی تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
114 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای روان شناسی در زمینه های مختلف در جهت اثرگذاری بیشتر و زمان بهبودی کوتاه تر مورد علاقه بسیاری از محققان می باشد؛ بنابراین هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و تحلیل ارتباط متقابل بر باورهای ارتباطی تعارضات زناشویی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره آبادان و دفاتر خدمات قضایی آبادان در سال 1401 بوده است. نمونه آماری شامل 30 زوج بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به اساس معیارهای ورود به تحقیق تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه باورهای ارتباطی آیدلسون و اپستاین (1982) بود. پروتکل های تحقیق شامل طرحواره درمانی هیجان محور نوشته لیهی، تیرچ و ناپولیتانو (2011) و تحلیل رفتار متقابل اریک برن (2011) بود. تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 در سطح معنی داری 05/0 برای تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که در گروه های طرحواره درمانی هیجان محور و تحلیل ارتباط متقابل در تمامی مؤلفه های متغیر باورهای ارتباطی، در مراحل پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار دیده می شود (05/0p≤) ولی بین پس آزمون با پیگیری تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0p≥). همچنین در مقایسه بین گروهی پس آزمون ها و پیگیری بین دو گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0p≥)؛ ولی بین گروه گواه با دو گروه آزمایش تفاوت معنی دار می باشد (05/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که هر دو درمان بر متغیر باورهای ارتباطی و مؤلفه های آن در زوجین دارای تعارض زناشویی اثرگذار می باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روابط زوجین همواره می تواند با مشکلات متعددی روبرو شود و روابط آنان را مبهم نماید که برای مقابله با آن ها مداخلات درمانی زیادی برای کاهش مشکلات و افزایش روابط زناشویی پیشنهاد شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش ها : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بسط یافته همراه با پیگیری بود. برای انجام این پژوهش 30 زوج دارای مشکلات ارتباطی به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین استفاده شد. سپس مداخلات آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار، به مدت10جلسه برای هردو گروه آزمایش اعمال شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزارspss-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فرضیه پژوهشی مبنی بر اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین، مورد تأیید قرار گرفته است و هر دو مداخله در مراحل پس آزمون و پیگیری بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشتند(0/01>p). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله طرح واره درمانی بر بازسازی الگوهای ارتباطی، بیشتر از زوج درمانی هیجان مدار بود(0/01>p). لذا رویکرد طرح واره درمانی می تواند در بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین به عنوان یک روش کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: هر دو رویکرد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین اثربخش است. اما اثربخشی طرح واره درمانی کارآمدتر از زوج درمانی هیجان مدار است.
تدوین مدل رضایت زناشویی براساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی مرزهای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل رضایت زناشویی براساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی مرزهای خانواده صورت گرفت. روش این پژوهش همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری است؛ بدین منظور 366 نفر از زوجین شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی با رویکرد اسلامی (جدیری و همکاران، 1396)، سیاهه تمایزیافتگی خود (اسکورن، 2000) و پرسشنامه مرزهای خانواده (هوشیاری و همکاران، 1400) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد؛ همچنین برای طبقه بندی، پردازش، تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (95/0=CFI، 92/0 = NFI ،07/0 =(RMSEA و نتایج پژوهش نشان داد که تمایزیافتگی خود با واسطه گری مرزهای خانواده بر رضایت زناشویی در سطح 05/0P< تأثیر معناداری دارد؛ همچنین مرزهای خانواده در رابطه بین تمایزیافتگی خود با رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند. پس برای بهبود رضایت زناشویی، مداخله در تمایزیافتگی و مرزهای خانواده در زوجین می تواند اهمیت داشته باشد.
از باورهای ذهنی مطلوب تا چالش های عملی شکل گیری تعاملات با فرزند: یک مطالعه زمینه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۳۲۴-۲۹۱
حوزههای تخصصی:
ساختار خانواده، شیوه های تعاملات میان والدین با یکدیگر، سبک های تربیتی و شکاف نسلی میان والدین و فرزندان، نقش مهمی در شکل گیری تعاملات بین اعضای خانواده و ایجاد فضایی اقتدارگرایانه یا دموکراتیک دارند. در این راستا، پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی شکل گیری و وضعیت گفت وگو میان والدین و فرزندان در خانواده های شهر یزد پرداخته است. بدین منظور، از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شد و ضمن استفاده از نمونه گیری نظری با ۲۵ نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های گردآوری شده از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و درنهایت ۶۷ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی شناسایی گردید. مقوله هسته پژوهش «شکاف نظر و عمل در گفت وگو با فرزند» بود که در قالب مدل پارادایمی و طرح واره نظری ارائه شد. نتایج تحقیق نشان دهنده شکاف میان باورهای ذهنی والدین و چالش های عملی در تعاملات آن ها با فرزندان است که تأثیر مستقیم بر وضعیت گفت وگو در خانواده دارد. درواقع، علی رغم آن که امروزه والدین به لحاظ ذهنی به برقراری تعاملات سازنده و گفت وگو با فرزندان خود معتقدند؛ اما در عمل به دلیل محدودیت های زمانی، تکنولوژی های ارتباطی، فرهنگ والدین و شکاف نسلی، در شکل گیری این تعاملات با مشکلاتی مواجه هستند.
بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) یک ابزار خودگزارشی است که برای ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت استفاده می شود. با این حال، روایی تشخیصی آن در نمونه های ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی بود. روش این پژوهش که در حیطه طرح های روان سنجی است، زیرمجموعه ای از مطالعات روش شناختی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران تشکیل می دهند که تعداد 240 نفر (120 نفر به عنوان گروه بالینی و 120 نفر به عنوان گروه هنجاری) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی تشخیصی ابزار مذکور با تأکید بر روش نقاط بُرش از ضریب حساسیت و وضوح گرایی استفاده شده است . یافته ها نشان داد که مقیاس های «اختلال صمیمیت» و «روابط اجتماعی پایین» از بُعد « اجتناب اجتماعی»؛ «اختلال سلوک»، «خودشیفتگی» و «طرد شدن» از بُعد «رفتار ضداجتماعی»؛ «بی نظمی شناختی»، «وابستگی ناایمن» و «لجبازی و نافرمانی» از بُعد «بی نظمی هیجانی» و «تکانشگری» از بُعد «رفتار تکانشی» با استفاده از هر دو روش دارای روایی تشخیصی می باشند و می توانند گروه بالینی را از گروه هنجاری تشخیص دهند.