مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
چهارمحال و بختیاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مروری تاریخی بر سیر تحول تغییرات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی می تواند به شناخت بهتر راهبردها و گزینه های معیشتی مطلوب کمک کند و در راستای بهبود وضعیت مرتع و گذر از بحران ها و چالش های فراروی مدیریت پایدار مراتع، چارچوب های سیاست گذاری قابل اجرا ارائه دهد. هدف پژوهش: چهار محور اصلی در راستای تغییرات جمعیتی و وضعیت معیشت های وابسته به مراتع مورد بررسی قرار می گیرند. ابتدا یک ارزیابی تاریخی از تغییرات جمعیتی ارائه می شود (1). به دنبال آن، نظام های تولید دام و دامداری تشریح می شوند (2). سپس وضعیت معیشت های وابسته به مرتع در ایران تبیین می شود (3). در نهایت، ضمن ارائه چشم انداز معیشتی در استان چهارمحال و بختیاری و بطور خاص بازفت- پیشنهادانی در راستای مدیریت پایدار مراتع ارایه می شود (4). روش شناسی تحقیق: این مقاله با مروری بر منابع مرتبط در زمینه ی تغییرات جمعیتی و تحولات معیشتی بهره برداران مرتعی در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه و تحلیل می کند. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تغییرات جمعیتی و تحولات معیشتی بهره برداران مرتعی، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد. یافته ها و بحث: نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد عدم تعادل بین انسان، دام و مرتع و کاهش سهم محصولات دامی از چالش های عمده مدیریت پایدار مرتع در ایران می باشند. نتایج: در این راستا، تاکید شده است مدیریت پایدار مراتع در صورتی تحقق خواهد یافت که ضمن حفظ تعادل دام، مرتع و انسان تنوعی از معیشت به منظور توسعه معیشت های تکمیلی بهره برداران، در برنامه ریزی و سیاست گذاری در نظر گرفته شوند. مطالعات آینده می توانند به تبیین کاستی ها و ضعف های (نواقص) سیاستگذاری در زمینه مدیریت پایدار مراتع بپردازند و به دنبال آن چارچوب های سیاستگذاری مبتنی بر معیشت های پایدار توسعه دهند.
تحلیل سناریوهای پیامدهای امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
181 - 210
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سناریونگاری پیامدهای امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش کاربردی - نظری و از لحاظ ماهیت توصیفی و تحلیلی - ساختاری است. گردآوری و تحلیل اطلاعات در بخش توصیفی، از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و در بخش تحلیلی از روش های دلفی، تحلیل ساختاری و سناریونگاری بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از روش تحلیل ساختاری نشان داد که پیشران های حکمرانی آب، طرح های انتقال بین حوضه ای آب، تنش ها و منازعات محلی و منطقه ای، تبعیض های سیاسی، اقتدار سیاسی نظام، مهاجرت، فقر و محرومیت، سرمایه اجتماعی، بیکاری، امنیت روانی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت نهادهای محلی، مشارکت عمومی، مهم ترین پیشران های اثرگذار امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری بر اساس اولویت اثرگذاری محسوب می شوند. همچنین نتایج تحلیل سناریوهای چالش ها و پیشران های اثرگذار امنیتی بحران آب در استان نشان داد که تعداد چهار سناریوی قوی و با سازگاری درونی (یک سناریو با وضعیت های مطلوب و 3 سناریو با وضعیت های بحرانی) پیشِ روی چالش های امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد، از این رو ادامه ی روند حاکم بر مدیریت بحران آب و عدم کاربرد راهبردهایی مؤثر، نه تنها وضعیت بهتری در مدیریت بحران آب به وجود نخواهد آمد، بلکه با گسترش شکاف موجود منجر به بروز بدترین سناریو ممکن «سناریو 13» با حالات بحرانی در تمام عوامل می گردد. مطلوب ترین سناریو برای مدیریت آینده نگر نسبت به چالش های امنیتی بحران آب نیز پیشنهاد و گزینش پیشران های سناریوی اول مبتنی بر 13 وضعیت ایده آل به منظور ارتقاء شرایط حاکم بر چالش های امنیتی بحران آب در چارچوب حکمروایی بهینه آب است.
مکان یابی سایت های گردشگری عشایری (مطالعه موردی : استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به توان های بالای گردشگری در مناطق عشایری، برنامه ریزی در این زمینه، از جمله الزامات اساسی برای توسعه این جامعه است. در این خصوص، مکان یابی فضاهای مناسب گردشگری نقش مهمی در سایر مراحل برنامه ریزی گردشگری عشایر دارد. بر این اساس، هدف این مقاله مشخص نمودن مناسب ترین فضاها با استفاده از مدل TOPSIS و GIS برای ایجاد سایت های گردشگری عشایر در استان چهارمحال و بختیاری است. روش این تحقیق توصیفی - تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی است. لایه های تاثیر گذار بر مکان یابی سایت های گردشگری عشایری مواردی همچون لایه زیست بوم های عشایری، منابع و جاذبه های گردشگری، ایل راه های عشایری، کاربری اراضی، شبکه تلفن، نقاط روستایی، نقاط شهری، شبکه گاز، راه های دسترسی، گسل ها، شبکه برق سراسری، منابع آب و شیب را در بر می گیرد. بر اساس نتایج بدست آمده، 10 نقطه استان واقع در شهرستان های کوهرنگ، لردگان و اردل بالاترین امتیاز را بدست آورده اند که بر اساس مدل تاپسیس کانون چلگرد در شهرستان کوهرنگ با شاخص CI برابر 816/0 بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. سایر کانون های اولویت دار به ترتیب عبارتند از: شلیل (630/0)، بارز (541/0)، قلعه مدرسه (478/0)، صمصامی (426/0)، شیخ علیخان (423/0)، مازه سوخته (420/0)، هیرگان (381/0)، کری چهاربنیچه (374/0) و شرمک (266/0). با توجه به این اولویت بندی، سایر مراحل برنامه ریزی توسعه گردشگری عشایر در این استان می تواند بر اساس تجهیز و برنامه ریزی این سایت ها صورت گیرد.
مکان یابی احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری در منطقه چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر حاضر، گردشگری با توجه به رشد غیرقابل انکار آن، به انواع مختلف در حال توسعه و نقش آفرینی است. گردشگری عشایری به دلیل ارتباط با طبیعت و فرهنگ بومی، اهمیت زیادی پیدا کرده است. احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری، نمونه بارزی از برنامه ریزی در این زمینه است. در این راستا برنامه ریزی برای رشد و توسعه آن ضروری است.هدف پژوهش: هدف این تحقیق، شناخت و مکان یابی مناطق مستعد اکوکمپ های گردشگری عشایری در منطقه چهارمحال و بختیاری است.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی و پرسشنامه به روش مقایسه زوجی است. جامعه آماری را کارشناسان مرتبط با موضوع تشکیل داده که 30 نفر جهت مقایسه زوجی شاخص ها به روش AHP انتخاب شدند. همچنین از الگوریتم های موجود در GIS نیز برای ترسیم نقشه ها و مکان یابی مناطق مستعد احداث اکوکمپ های عشایری استفاده گردید. شاخص های تحقیق عبارت اند از ارتفاع، شیب، خاک، کاربری و پوشش اراضی، نزدیکی به منابع آب، دوری از مناطق حفاظت، فاصله از خط گسل، فاصله از زمین لغزش، متوسط دما سالانه، متوسط بارش سالانه، نزدیکی به جاده ارتباطی، نزدیکی به شهر، نزدیکی به روستا، تراکم جمعیت.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش، مناطق عشایری استان چهارمحال و بختیاری است. یافته ها و بحث: مهمترین معیار جهت احداث اکوکمپ گردشگری، نزدیکی به منابع آب با ضریب اهمیت 148/0 شناخته شده است. بعد از آن شاخص های نزدیکی به جاده ارتباطی با ضریب اهمیت 130/0؛ کاربری اراضی با وزن 109/0 و همچنین دوری از زمین لغزش با امتیاز 096/0 شناخته شده اند. یافته ها گویای این مطلب است که منطقه چهارمحال و بختیاری دارای ظرفیت های قابل توجه ای برای توسعه گردشگری و احداث اکوکمپ است. همچنین این تحقیق تایید می نماید که کانون های عشایری می تواند با احداث اکوکمپ های گردشگری ارتباط داشته باشند؛ چرا که 10 کانون عشایری در پهنه هایی از منطقه چهارمحال و بختیاری قرار گرفته اند که بر اساس تحلیل، بهترین پهنه ها برای احداث اکوکمپ گردشگری محسوب می شوند.نتایج: نتایج نشان داد که 10 اکوکمپ شامل چلگرد، شرمک، هیرگان، شیخ علیخان، شلیل، صمصامی، بارز، قلعه مدرسه، مازه سوخته و کری بنیچه برای توسعه گردشگری عشایری در این منطقه می تواند طراحی و برنامه ریزی شود.
پژوهشی در طرح و نقش سنگ قبرهای گورستان بُزلَر هفشجان و قبرستان ارامنه ی سیرَک با رویکرد تطبیقی-تحلیلی (با تأکید بر طرح و نقوش گیاهی و حیوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
127 - 139
حوزه های تخصصی:
سنگ قبرها در مناطقی که مردمش به کمال صناعت و ذوق و غنای تمدن آراسته باشند، منظومه ای بکر جهت مطالعه خواهد بود. کثرت طرح و نقش در متن و زمینه ای که موضوعش با اساسی ترین مقوله ی زندگی انسان یعنی مرگ و زندگی عجین است، داستانی جذاب از تنوع نمادها و کیفیت یگانه ی تجربه ی زیبایی شناختی دارد. قبرستان «بُزلَر[i] هفشجان» و «ارامنه سیرَک[ii]» در چهارمحال و بختیاری از این دست منظومه ها هستند.این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی می کوشد ارزش های هنری و نمادین (خصوصا نقوش گیاهی و حیوانی) سنگ قبور این دو حوزه را بررسی کرده و نحوه تعامل آن دو را با وجود تفاوت در دین و مذهب شان نشان دهد. از همین منظر نیم نگاهی به مطالعات جامعه شناختی در داد و گرفت فرهنگی ایرانیان با مهاجرین میهمان خواهیم انداخت. روش گردآوری داده ها عمدتا میدانی است و بر مبنای تحلیل طرح و نقش ها صورت می گیرد.جایی که پای هنر و زیبایی به میان می آید، حصارها و تمایزات ناشی از تعصب مذهبی در بحث تعاملات فرهنگی رنگ می بازد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرهنگ تصویری سنگ قبرهای «بزلر» و «سیرک» در یک منطقه ی واحد با دو مذهب متفاوت مردمش، کارکرد هنر و زیبایی بر تعصبات خاص مذهبی هرچند که اثر محرز دارد، تفوق تام می یابد.
تحلیل جایگاه کنشگران در نظام سیاستگذاری شبکه حکمرانی آب حوضه زاینده رود؛ مورد مطالعه استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
109 - 142
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز زاینده رود، یکی از پرچالش ترین حوضه های آبریز کشور طی سال های اخیر بوده است. چالش هایی که عرصه های مختلفی از موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و... را در برگرفته و توجهات را به چگونگی حمکرانی آب در این حوضه معطوف نموده است. بر این اساس در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکه ای، ساختار حکمرانی آب در استان چهار محال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که حکمرانی مستلزم مشارکت تمام ذی نفعان است، پژوهش حاضر ضمن احصاء کنشگران در قالب گروه های 21گانه، درصدد پاسخ به این سوال بوده که هر یک از کنشگران شبکه حکمرانی آب در حوضه زاینده رود، از چه جایگاه و نقشی در نظام حکمرانی آب برخوردار هستند؟. برای پاسخ به این سوال داده های پژوهش با استفاده از شاخص مولفه های ارزشی در نرم افزار UCINET مورد تحلیل قرار گرفته تا دو شبکه تاثیرگذاری و تبادل اطلاعات، مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جایگاه هریک از کنشگران احصاء شده در شبکه های مذکور، تناسبی با مفهوم حکمرانی آب در شکل شبکه ای آن نداشته و در مقابل ساختاری غیرشفاف و ناکارآمد را ترسیم می نماید که برون داد آن، ضعف در مدیریت منابع آب و نارضایتی ها و چالش های اجتماعی، سیاسی و امنیتی است. نمای کلی از یافته های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزارNetdraw ترسیم شده است.
بررسی باورهای عامیانه در بین بانوان قالیباف چهارمحال و بختیاری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
111 - 131
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای شناخت روحیات و خلقیات مردم سرزمینها، شناخت فرهنگ و باورهای عامه است.فرهنگ عامه، که در نسلهای پیاپی، اندیش ههای گرانبها و عواطف و نتایج فکر و ذوق ملل و اقوامگوناگون را به نمایش میگذارد، گنجین هیی زوا لناپذیر است که شالوده آثار معنوی و باشکوه زیباییهایبشریت بشمار م یآید. در میان انواع گوناگون جلو ههای فرهنگ ایرا نزمین، فرش دستباف جایگاهارزند هیی دارد که بواسطة دیرینگیش، سرشار از مضامین اعتقادی و باورهای عمیق فرهنگی است.یکی از مناطق کهن بافت فرش در ایران، چهارمحال و بختیاری است. بافندگان هنرمند این خطه طیمراحل مختلف تولید فرش، مضامینی را در نظر گرفته و به اجرا درم یآورند که هر یک برگرفته ازاعتقادات و باورهایی است که طی نسلهای متمادی بصورت سینه به سینه تا به امروز تداوم داشتهاست. در نوشتار حاضر باورهای این بافندگان در زمین ههای اجتماعی و فرهنگی، بر اساس اسنادکتابخان هیی و میدانی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و به تصویر درآمده است.
سیر تغییرات نظام تقسیمات کشوری در چهارمحال و بختیاری (از ابتدا تا سال 1385 ه.ش/ 1427 ه.ق)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۴
151 - 166
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از منابع و اسناد تاریخی، سیر تطور تقسیمات کشوری در استان چهارمحال و بختیاری (از ابتدا تا سال 1385 ه.ش/ 1427 ه.ق) تبیین شود. براساس شواهد تاریخی و یافت ههای باستان شناسی در عهد باستان، ابتدا بخش های وسیعی از مناطق چهارمحال و بختیاری در محدوده حکومت «ایلام » قرار داشت ( 300 ق.م). سپس هم زمان با حکمرانی دولت های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان این منطقه سکونت گاه تابستانی این حکومت ها شد. با ورود اسلام به ایران، منطقه فعلی چهارمحال و بختیاری، همانند دیگر نقاط ایران، تا قرن سوم هجری زیرنظر خُلفا اداره می شد. در طول این دوران مناطق لُرنشین (از جمله منطقه بختیاری) بخش های وسیعی از ایالات جبال، فارس و خوزستان را در برمی گرفت. به دنبال تمایلات استقلال طلبانه مردم ایران در قرن سوم هجری، این منطقه در محدوده سرزمین «لُربزرگ » قرار گرفت که مرکز آن شهر ایذه بود. از سال 550 تا 827 ه.ق، این سرزمین تحت فرمانروایی حکومت اتابکان «لُربزرگ » قرار داشت. با به قدرت رسیدن حکومت صفویه در 907 ه..ق با توجه به تغییراتی که در ایالات و ولایاتِ مختلفِ ایران صورت گرفت، دو ساختار جغرافیای سیاسی تفکیک شده «چهار محال (چهار اربعه)» و «بختیاری» ایجاد شد. اصفهان مستقیماً اداره سرزمین «چهارمحال » را به عهده گرفته بود اما واژه «بختیاری » از این زمان به بعد هم به صورت نام یک ایل و هم به عنوان یک منطقه جغرافیایی- سیاسی شناخته می شود که به صورت نیمه مستقل و در شکل خان نشینی به حیات سیاسی خود ادامه داده است. در دوره افشاریه و زندیه با توجه به ای نکه به جز زمانی کوتاه، کشور در هَرج و مَرج و آشوب به سر می برد، همان تشکیلاتو تقسیم بندی خاص دوره صفویه با تغییرات بسیار جزئی تداوم داشت. در دوره قاجار، سرزمین «چهارمحال بختیاری » به نام «سرزمین بختیاری» و در زمره اقلیم چهارم محسوب شد. پس از انقلاب مشروطه، با تصویب قانون ایالات و ولایات در سال (1285 ه.ش)، وضع چهارمحال و بختیاری به شکل کنونی همانند سایر مناطق کشور تا حدودی تثبیت شد. از سال 1286 ه.ش که نخستین قانون تقسیمات کشوری مصوب شد تا سال 1352 ه.ش استان فعلی چهارمحال و بختیاری عمدتاً با عنوان «فرمانداری » و «فرمانداری کل » زیر مجموعه «اصفهان » تعریف و اداره می شد. سال (1352 ه.ش) در سیر تحولات تقسیمات کشوری چهارمحال و بختیاری اهمیت ویژه ای دارد زیرا در تاریخ 07 / 07 / 1352 با تصویب هیئت وزیران، «فرمانداری کل » چهارمحال و بختیاری به استانداری چهارمحال و بختیاری تبدیل و استان چهار محال و بختیاری ایجاد شد.
تحلیلی بر انتقال آب میان حوضه ای در استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 41
حوزه های تخصصی:
آب گران بهاترین ثروتی است که در اختیار بشرقرار گرفته است، به خصوص در مناطق خشک کشور که سطح عظیمی از کشور ما را در بر گرفته است. امروزه جوامع بین المللی از اهمیت آب برای رشد اقتصادی و اجتماعی پایدار در زمان حال وآینده آگاه گشته اند. در سطح ملی سهم زیادی از سرمایه گذاری ها صرف زیر ساخت ها و امور زیر بنایی و بهبود مدیریت منابع آب وانتقال آن می شود. این عوامل یاد شده بیانگر اهمیت بخش آب وامنیت اقتصادی واجتماعی در سطح ملی خواهد بود.
مسئولان امر، در سال های اخیر به دلیل سوء مدیریت در حفظ منابع آبی و همچنین زیرساخت های هدایت منابع آبی زیرزمینی نتوانسته اند فکری به حال خشکسالی پیش بینی شده انجام دهند. یکی از طرح های انتقال آب بین حوضه ای که در دست مطالعه و اجرا می باشد، انتقال آب از بهشت آباد به زاینده رود می باشد. طرح بهشت آباد، عنوانی است که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان به کار برده می شود. طبق این طرح قرار است نسبت به انتقال سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران اقدام شود در حالیکه استان چهارمحال و بختیاری با کمبود شدید آب آشامیدنی مواجه می باشد. طرح انتقال آب بهشت آباد یکی از طرح های بزرگ انتقال میان حوضه ای محسوب می شود که قرار است آب را از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان انتقال دهد. این طرح در کش وقوس قانون گذاری ها و تحت فشار افکار عمومی استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و نمایندگان این استان ها در مجلس، علی رغم تصویب در شورای عالی آب هنوز اجرا نشده است. بیشتر کارشناسان معتقدند اجرای این طرح، به طور خاص پیامدهایی منفی بر استان های مبدأ و به طور عام بر امنیت ملی دارد. کنشگری های سیاسی، چالش های امنیتی (درگیری های قومی)، تنش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حاصل از مطالعه نکردن و امکان سنجی نادرست طرح، از جمله مسائلی هستند که توجیه پذیری اجرای آن را ناموجه جلوه می دهند. این پروژه که برای انتقال آب از منطقه زاگرس به فلات مرکزی ایران اجرا می شود، شامل احداث سد ذخیره مخزنی به ارتفاع حدود (180متر) در محل تقاطع رودخانه های کوهرنگ و بهشت آباد است.
شناسایی چالشهای توسعه گردشگری شهری در شهرهای استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش های توسعه گردشگری شهری در شهرهای استان چهارمحال و بختیاری است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی کیفی و بر مبنای تحلیل محتوا است و جامعه آماری بررسی شده شامل کارشناسان علمی، دانشگاهی و سازمانی هستند که با 12 نفر از افراد، مصاحبه نیمه عمیق، باز و غیرساختارمند انجام شده است. مصاحبه های گردآوری شده جهت شناسایی کدهای باز، ویرایش و حذف کدهای مشابه و شناسایی مقولات (چالش های گردشگری) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل کیفی از بین 12 مصاحبه صورت گرفته، در مجموع 135 کد اولیه شناسایی شد و بعد از ادغام و ترکیب کدهای مشابه، بیش از 117 مفهوم اولیه استخراج شده و این کدها منتج به 29 بُعد از چالش های توسعه گردشگری شهری شد که شامل (ضعف حمل و نقل و شبکه ارتباطی، بهره گیری از افراد غیرمتخصص، کمبود نیروی انسانی، عدم تبلیغات کارامد، ضعف زیرساخت های گردشگری، عدم سرمایه گذاری مناسب، نبود برنامه راهبردی، عدم طرح های نیازسنجی، عدم مشارکت بخش های مختلف، عدم بهره گیری از تجربیات موفق، عدم تخصیص اعتبارات لازم، نگرش نامناسب به استان، نبود امنیت کافی، فصلی بودن گردشگری، عدم اطلاع رسانی کافی، نبود آموزش های کافی، عدم فرهنگ سازی، ضعف روحیه مهمان نوازی، عدم رسیدگی به جاذبه های گردشگری، ضعف مدیریت، نبود نوآوری های لازم، ضعف خدمات، ضعف آگاهی و علم گردشگری، عدم بهره گیری کافی از فناوری های نوین، ضعف جایگاه راهنمایان گردشگری، ضعف طرح های جامع گردشگری، عدم توجه به محیط زیست، عدم وجود برند گردشگری و عدم برگزاری رویدادهای گردشگری) است.
سنجش شاخص ها و تحلیل پیشران های کلیدی کارآفرینی و کسب وکارهای گردشگری اثرگذار بر پایداری روستاهای هدف گردشگری چهارمحال و بختیاری در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
233 - 254
حوزه های تخصصی:
بهبود کارآفرینی و کسب وکارهای مقاصد گردشگری به ویژه گردشگری روستایی نقش بسیار مهمی در پایداری روستاها دارد و می تواند زمینهٔ کاهش خسارت های سنگین ناشی از کووید-۱۹ و رسیدن به پایداری را فراهم کند. هدف پژوهش حاضر تحلیل پیشران های کلیدی کارآفرینی و کسب وکارهای گردشگری اثرگذار بر پایداری روستاهای هدف گردشگری چهارمحال و بختیاری در دوران پساکرونا است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و، براساس ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. همچنین، جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. به منظور استخراج پیشران های کلیدی کارآفرینی و کسب وکارهای گردشگری اثرگذار بر پایداری روستاهای هدف در دوران پساکرونا، سؤالاتی در قالب پرسش نامه آماده و در بین اعضای جامعهٔ نمونه توزیع و تکمیل شده است. پرسش نامه برای کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی، مالکان کسب وکارها و مسئولان اجرایی در حوزهٔ گردشگری تهیه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و تحلیل ساختاری تأثیرگذاری هریک از شاخص های کارآفرینی و کسب وکارهای گردشگری بر پایداری روستاهای هدف در دوران پساکرونا از نرم افزارمیک مک (Mic Mac) استفاده شد. درنتیجه، در بین 54 عامل استخراج شده، براساس ادبیات نظری و پیشینهٔ پژوهشی، 15 پیشران کلیدی تأثیرگذار شناسایی شد که با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم به ترتیب شامل ایجاد کسب وکارهای مرتبط با اقامتگاه های بوم گردی با اثرگذاری مستقیم (12+) و غیرمستقیم (20228+)، تشویق سرمایه گذاران محلی برای ایجاد فرصت های شغلی با اثرگذاری مستقیم (10+) و غیرمستقیم (17266+)، میزان فعالیت مدیران روستایی برای گسترش کارآفرینی، آشنایی با زمینه های کسب وکارهای جدید با اثرگذاری مستقیم (8+) و غیرمستقیم (6202+) هستند که دارای بیشترین تأثیرگذاری در مقایسه با دیگر پیشران ها هستند.