محسن مشکبید حقیقی

محسن مشکبید حقیقی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر درماندگی روانشناختی و ارتقای سرمایه روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت استان گیلان

کلیدواژه‌ها: درماندگی روانشناختی سرمایه روانشناختی مهارت های زندگی دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر درماندگی روانشناختی و ارتقای سرمایه روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت استان گیلان در سال 1400 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در درمانگاه تخصصی دیابت سیمرغ گیلان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند تعداد 30 نفراز بیماران مبتلا به دیابت در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه آموزش مهارت های زندگی دیدند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه درماندگی روانشناختی (بوند، 1995) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی ( مک گی، 2011) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، آموزش مهارت های زندگی باعث کاهش درماندگی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت، هم چنین براساس نتایج یافته ها، آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به دیابت شد. بنابراین به نظر می رسد، آموزش مهارت های زندگی می تواند باعث کاهش درماندگی روانشناختی بیماران و تکنیک های موثری را برای افزایش سرمایه روانشناختی ارایه کند.
۲.

اثربخشی آموزش زندگی خانواده در کاهش تنیدگی والدینی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش زندگی خانواده تنیدگی مادران کودکان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: والدگری از جمله سخت ترین نقش هایی است که بزرگسالان فاقد هرگونه آمادگی خاص، متعهد ایفای آن می شوند. به خصوص اگر یکی از کودکان دارای کم توانی ذهنی باشد، ممکن است والدین را با مسائل بیشتری مواجه کند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش زندگی خانواده در کاهش تنیدگی والدینی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. نمونه مورد مطالعه شامل 60 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی از مدارس کودکان استثنایی شهر رشت در سال 97-1396 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این شرکت کنندگان پس از ورود به مرحله ارزیابی و دریافت رضایت آگاهانه در گروه های آزمایش (30 مادر) و گواه (30 مادر) جایدهی شدند. افراد نمونه شاخص تنیدگی والدینی آبیدین (1990) را در ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از هشت جلسه درمانی 90 دقیقه ای گروهی برای گروه آزمایش، در مراحل پس آزمون، هر دو گروه مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیره در محیط نرم افزار SPSS-24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش زندگی خانواده منجر به کاهش تقویت گری (38/42)، پذیرندگی (28/51)، سازش پذیری (18/92)، فزون کنشی (30/47)، احساس صلاحیت (17/54)، احساس دلبستگی (16/42)، احساس محدودیت (39/53)، احساس افسردگی (44/49)، روابط با همسر (16/22) و سلامت والد (16/86) در مادران کودکان کم توان ذهنی شده است (0/01>p). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مشخص کرد با افزایش مهارت های مادران دارای کودکان کم توان ذهنی از طریق برنامه اصلاح رفتار و آشنایی مادر با فنون والدگری می توان تنیدگی والدین دارای کودکان کم توان ذهنی را به میزان قابل توجهی کاهش داد.
۳.

تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش زندگی خانوادگی استرس والدگری مادران کودکان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
هدف: با توجه به اهمیت استرس های والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در سایر نقش های آنان، هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش زندگی خانوادگی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته و شاخص استرس های والدگری (آبیدین، 1990) استفاده و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزارSPSS-20 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش زندگی خانوادگی باعث کاهش مولفه های استرس والدگری شامل احساس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، سلامت و انزوای اجتماعی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد شد (05/0˂P). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر کاهش مولفه های استرس والدگری بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش آموزش زندگی خانوادگی در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود ویژگی های خانوادگی استفاده نمایند.
۴.

رابطه مدیریت دانش و هوش هیجانی با خلاقیت کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت هوش هیجانی مدیریت دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۴۸۲
خلاقیت سازمانی یک عامل موثر در موفقیت سازمان ها می باشد که متاثر از عوامل گوناگونی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی نقش مدیریت دانش و هوش هیجانی در خلاقیت کارکنان انجام شد. این مطالعه توصیفی- مقطعی بود که در جامعه آماری کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان در سال 1395 انجام شد (290= N ). در این مطالعه 165 نفر مشارکت داشتند. مشارکت کنندگان بر اساس لیست به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع اوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372)، پرسشنامه مدیریت دانش نوروزیان (1385) و پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1966) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که خلاقیت کارکنان با هوش هیجانی (634/0= r ) و مدیریت دانش (421/0= r ) رابطه مثبت و معنادار دارد (01/0> P ). همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در گام اول متغیر هوش هیجانی (000/0 P= ،453/10 t= ،364/0 β= )، در گام دوم متغیر مدیریت دانش (000/0 P= ،552/3 t= ،223/0 β= ) قدرت پیش بینی کنندگی خلاقیت را در کارکنان دارند و در مجموع 44% از واریانس خلاقیت را به طور معنادار تبیین می کنند. نتایج این مطالعه گویای این است که هوش هیجانی نسبت به مدیریت دانش از قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری برخوردار است. بر این اساس آموزش هوش هیجانی و توجه به مدیریت دانش در افزایش خلاقیت کارکنان پیشنهاد می شود.
۵.

اثربخشی بازی های ریتمیک بر برنامه ریزی و سازماندهی، انعطاف پذیری، بازداری، و فراشناخت کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی های ریتمیک انعطاف پذیری فراشناخت برنامه ریزی و سازمان دهی بازداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۹
زمینه و هدف : پیدا کردن روش های مناسب برای بهبود کنش های اجرایی همچون مهارت های برنامه ریزی و سازمان دهی، انعطاف پذیری، بازداری، و فراشناخت در کودکان پیش دبستانی به واسطه اثر این مهارت ها در تمامی فعالیت های آینده این کودکان، حائز اهمیت خاصی است؛ از این رو هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی های ریتمیک بر میزان مهارت های برنامه ریزی و سازمان دهی، انعطاف پذیری، بازداری، و فراشناخت کودکان پیش دبستانی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6-4 ساله ثبت نام شده در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی شهر رشت در سال 1396 بود که تعداد 30 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس درجه بندی رفتار کنش وری اجرایی (اسپای، ایسکوئس و جیویا، 2002) بود. آزمودنی های گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه چنین آموزشی را دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله بازی های ریتمیک توانسته است عملکرد مهارت های برنامه ریزی و سازمان دهی (0/001> P و 21/11= F )، انعطاف پذیری (0/001 > P و 17/89= F )، بازداری (0/01 > P و 7/58= F )، و فراشناخت (0/001 > P و 19/59= F ) گروه آزمایش را بهبود دهد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان استنباط کرد اجرای بازی های ریتمیک به صورت جلساتی جذاب و سلسله مراتبی، با ایجاد تحرک و نشاط به همراه موسیقی و ریتم، این فرصت را در اختیار کودکان قرار می دهد تا توانایی خود را در مهارت های برنامه ریزی و سازمان دهی، انعطاف پذیری، بازداری، و فراشناخت تقویت کنند؛ بنابراین، این شیوه می تواند به عنوان یک شیوه تکمیلی در کنار سایر برنامه های آموزشی به کار رود.
۶.

اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و خلاقیت بر خود پنداره تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت آموزش دانش آموز اثربخشی راهبردهای فراشناختی خودپندارهتحصیلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری فراشناخت
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۶۴۱
پژوهش حاضرباهدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت و خلاقیت بر خود پنداره انجام شده است.طرح پژوهش،شبه آزمایشی و در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه با پیش آزمون-پس آزمون صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه هفتم منطقه 2 شهرتهران در سال تحصیلی 94-1393بود و به کمک نمونه آماری شامل 54 نفر که از این تعداد به تصادف، 18 نفر درگروه آزمایش فراشناخت، 18 نفر درگروه آزمایش خلاقیت و 18 نفردرگروه کنترل جایگزین شدندو پیش آزمون سنجش خودپنداری تحصیلی دلاور برای گروه ها اجرا و سپس 10 جلسه 70 دقیقه ای گروه آزمایش اول با روش بسته آموزشی برگرفته از روش TREE(مدل سکستون و همکاران) و گروه آزمایش دوم با روش بسته های آموزش خلاقیت محقق ساخته برگرفته از اصول تورنس و ویلیامز و گروه کنترل با روش متداول آموزش دیدند.جهت بررسی افزایش خود پنداره تحصیلی پس آزمون استفاده شد و داده هابا استفاده ازآزمون های آماری موردنیازازجمله تحلیل کوواریانس موردتجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد دانش آموزانی که از آموزش های فراشناختی و خلاقیت برخوردار بودندنسبت به دانش آموزانی که به روش متداول آموزش دیدند به صورت معناداری خود پنداره تحصیلی شان افزایش یافته است؛و راهکار های مناسب جهت ارتقاء خودپنداری تحصیلی پیشنهاد گردید.
۷.

بررسی اثرآموزش زندگی خانوادگی درکاهش تنیدگی والدینی مادران دارای کودکان بیش فعال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش زندگی خانوادگی (F L E) تنیدگی والدینی ADHD

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۶۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر برنامه آموزش زندگی خانوادگی [1]F. L. E در کاهش تنیدگی والدینی مادران دارای کودک ADHD می باشد. F. L. E به عنوان متغیر مستقل و تنیدگی والدینی (PSI) به عنوان متغیر وابسته در طرح پژوهش آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل حاضر در نظر گرفته شده اند. 80 نفر از مادران دارای کودک 6-4 ساله مبتلا به ADHD خانه دار، 40-30 ساله، حداقل دارای تحصیلات در سطح دیپلم و دارای 1 یا 2 فرزند بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی گمارده شدند. کلیه کودکان از دارو استفاده می کردند. کلیه مادران شاخص تنیدگی والدینی[2] PSI (ابزارتحقیق) را تکمیل نمودند. نتایج به کمک فرمول t استیودنت برای مقایسه دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان افزایش مهارت های مادران دارای کودکان مبتلا به ADHD از طریق محتوای برنامه باعث تغییر نگرش مادران در خصوص سازش پذیری، فزون طلبی، خُلق، بی توجهی و فزون کنشی، پذیرندگی و تقویت گری کودک شده است. گرچه برنامه آموزش زندگی خانوادگی نتوانسته باعث کاهش احساس افسردگی مادر بعنوان بخشی از منبع زاینده تنیدگی والدینی شود امّا توانسته است احساس های مادران دارای کودکان ADHD را در زمینه احساس های منفی صلاحیت، محدودیت نقش، انزوای اجتماعی، روابط با همسر، دلبستگی و سلامت کاهش دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان