مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
زیبایی شناسی
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۵
139 - 155
حوزه های تخصصی:
در این مقالله سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی دیدگاه قاضی عبدالجبار در مورد مناقشه معرفتی ذهنیت گرایی در سه حیطه متافیزیکی (هویات خارجی)، ارزش های اخلاقی و ارزش های زیباشناختی بیان شود. هرچند تا کنون پژوهش هایی درباره عینیت یا ذهنیت ارزش های اخلاقی از دیدگاه عبدالجبار انجام شده، اما کار مستقلی که به بررسی ذهنیت گرایی در هر سه حیطه پرداخته باشد، صورت نگرفته است. از دیدگاه عبدالجبار پذیرش ذهنیت گرایی متافیزیکی مستلزم تناقض است و او با دلایل متعدد سعی در ابطال این دیدگاه دارد. در حیطه اخلاق نیز عبدالجبار با ارایه نظریه ای به نام وجوه، ارزش های اخلاقی را عینی دانسته و در رد ذهنیت گرایی و همچنین قراردادگرایی در اخلاق دلایلی اقامه می کند؛ اما در ارزش های زیباشناختی عبدالجبار جانب ذهنیت گرایی را گرفته و این ارزش ها را وابسته به فاعل شناسا می داند؛ البته در این قسمت وی بیشتر به توصیف دیدگاهش پرداخته و دلایل چندانی برای دیدگاهش اقامه نمی کند.
تحلیل زیبایی شناسی آیات قرآن کریم برپایه عنصر انسجام و پیوستگی بررسی نمونه ای سوره های جزء سی ام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله عواملی که در آفرینش زیبایی های قرآن کریم و کشف ظرافت ها و لایه های پنهان آن نقش برجسته ای دارد، مسئله انسجام و پیوستگی آن است. هالیدی و حسن نخستین بار نظریه انسجام و پیوستگی متن را مطرح کردند. از دید آنان انسجام، یکی از ویژگی های روساختی متن است که با عناصر دستوری، واژگانی و پیوندی ایجاد می شود؛ اما پیوستگی، ویژگی ای ژرف ساختی است و باتوجه به موقعیت های بیرون از متن همانند شرایط اجتماعی، فرهنگی و دانش پیش زمینه درک می شود. در این پژوهش کوشش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی کارکرد هنری و زیباشناختی انسجام و پیوستگی در برخی آیات سوره های جزء سی ام قرآن با تکیه بر نظریه هالیدی و حسن بررسی شود؛ آیاتی که بیشتر به مسئله قیامت و معاد پرداخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهند عنصر انسجام و مؤلّفه های آن به دلیل حضور در برونه متن، نقش برجسته تری در آشکارکردن زیبایی ها و اسرار آیات منتخب داشته است. همچنین از بین عناصر انسجامی بررسی شده در آیات، ارجاع پسینی و حذف و تکرار لفظی با بزرگ جلوه دادن و درک نشدن واقعه قیامت، تکرار ساختار ترکیبی با حرکت بخشی به تصاویر قیامت و ایجاد فضای ترس و وحشت، تضاد و تقابل و تناسب با ترسیم فضاهای هماهنگ با بهشت و دوزخ نقش عمده ای در تبیین مفاهیم مرتبط با قیامت داشته است.
بازتاب آراء فلوطین در زیبایی شناسی هنر ایرانی - اسلامی (با تأکید بر کتاب آرایی و معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
22 - 34
حوزه های تخصصی:
همزمان با شروع نهضت ترجمه در جهان اسلام، تعداد بسیاری از منابع فلسفی و الهیات به زبان عربی برگردان شد و اندیشمندان از این منابع استفاده کردند. فلوطین از فیلسوفان قرن سوم میلادی با فلسفه نو افلاطونی، به دلیل نزدیک کردن اندیشه های افلاطون و ارسطو به یکدیگر توانست بر اندیشه های بسیاری از فیلسوفان اسلامی، تأثیر گذارد؛ چنان که می توان اثر بسیاری از اندیشه های فلوطین را در افکار فلسفی عارفان اسلامی، زیبایی شناسی و هنر در فرهنگ اسلامی و بر پیکره فهم دینی مسلمانان یافت. هدف این مقاله بررسی آراء فلوطین در باب هنر و بازتاب آن در زیبایی شناسی هنر اسلامی، با تاکید بر حوزه کتاب آرایی و معماری است. سوالاتی که مقاله به آن ها پاسخ می دهد: - آراء فلوطین در باب هنر و زیبایی شناسی کدامند؟ - شاخصه های زیبایی شناسی هنر اسلامی چیست؟ - کدام یک از آراء فلوطین در زیبایی شناسی هنر اسلامی دیده می شود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که آراء مطرح شده از سوی فلوطین در باب هنر، بر اصول و سنت کتاب آرایی و معماری ایرانی _ اسلامی تأثیر گذار بوده و نظریات فلوطین پس از بازاندیشی و بازنویسی توسط متفکران مسلمان، به هنر ایرانی _ اسلامی راه یافت. این اصول عبارت اند از: نور بسیط و منتشر، رنگ های تخت و خالص با منشاء فلزی، حرکات مارپیچ و دایره وار که متأثر از فلسفه وحدت وجودی فلوطین است. روش تحقیق مقاله، توصیفی _ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای می باشد. جامعه آماری شامل نمونه های آثار کتاب آرایی و معماری ایرانی _ اسلامی به شیوه گزینشی است.
استلزامات تربیتی مؤلفه های زیبایی شناسی جان دیویی در نظام آموزش از دور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
135 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه مؤلفه های زیبایی شناسی از دیدگاه دیویی و استلزامات تربیتی آن در نظام آموزش ازدور ایران است. 6 مؤلفه زیبایی شناسی دیویی (شاملِ وحدت و انسجام، خودآگاهی کیفی، احساس، ابراز، تخیل و تجسم) و استلزامات تربیتی آن ها در محتوا، روش تدریس و ارزشیابی آموزش از دور ایران مورد بررسی قرار گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی است. به منظور گردآوری داده های لازم برای پاسخگویی به سؤال های پژوهش، همه منابع و مراجع مرتبط با استفاده از فرم گردآوری داده ها و یافته ها به شیوه کیفی تحلیل شد. بدین منظور سعی شده است داده ها از منابع مختلفی نظیر پژوهش ها، تولیدات تربیتی، تألیفات و کتب علمی، منابع خارجی و انسانی و نظایر آن جمع آوری شود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل تفسیر استفاده شد. نتایج پژوهش در زمینه میزان تناسب مؤلفه های زیبایی شناسی با حوزه آموزش از دور نشان داد که اکثر استلزامات تربیتی استخراج شده در منابع مکتوب متناسب با آموزش از دور می باشد؛ ازجمله خارج کردن محتوا از بسط و سکون، یکپارچگی و انسجام در محتوا، معنادار کردن هیجانات انسان، پرورش احساسات متعالی و بیداری وجدان انسانی، ایجاد کنش و واکنش و تعامل بین فرد و محیط، انطباق دادن بین امور قبلی و جدید، انتقال سریع مفهوم و استقلال فکری فراگیران، ایجاد شور و نشاط در زندگی افراد و بانشاط کردن کلاس درس است.
درآمدی بر زیبایی شناسی آیات مرگ در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم برای تعریف و تبیین مفهوم مرگ، بر حسب مخاطبان عام و خاص، از روش ها، تصاویر و شگردهای هنری و ادبی گوناگونی بهره جسته است. برخی از این تصویرها و تعبیرها، انتقال دهنده مفهوم «قدرتِ» پروردگار و «قطعیّت و شمولیّت مرگ»، و ارائه دهنده تصویر «خوف و بیم آدمی» در مواجهه با مرگ بوده و برخی دیگر، الهام بخش «آرامش و امنیّت روانی» و شماری از آنها بیانگر «وصال و فنای در محبوب» می باشد .گروهی دیگر از این تصاویر، حسّ و مفهومی از «شیرینی و انس» آدمی با پدیده مرگ یا تصویری از «غربت و تنهایی» را ایجاد نموده اند. در تصاویر دیگر، بویژه در تقریر مفهوم «شهادت و کشته شدن در راه خدا»، تصویر و پیامی از «زندگی ابدی و جاودانه» را به همراه دارند. این پژوهش با گزینش پنج آیه شریفه از قرآن کریم، بر آن است تا براساس منابع تفسیری و بلاغی (زیبایی شناسی) و براساس روش توصیفی- تحلیلی به زیبایی شناسی، تحلیل و معرّفی این آیات بپردازد.
بررسی عنصر تصویرپردازی در خطبه ی أشباح نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
تصویرپردازی یکی از ارکان مهم زیبایی شناسی در کلام محسوب می شود که از دیرباز مورد توجه ادباء و ناقدان بوده؛ بدین صورت که ادباء، تصویر را جزء لاینفک آثار خود می دانستند و ناقدان نیز آثار آن ها را از این منظر مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دادند. در این پژوهش سعی بر آن است که با روش تحلیلی-توصیفی خطبه ی أشباح را از نظر تصویر و تصویرپردازی مورد ارزیابی قرار دهیم. لازم به ذکر است که در این خطبه با توجه به مفهوم جملات و میزان آشنایی خواننده با وجه شبه و رعایت اقتضای حال مخاطب و درک عموم از تشبیهات بلیغ و مؤکد مفصل استفاده شده که این نشان دهنده ی تناسب تصویر با معناست و یا استعمال کنایه در متونی که مملو از عاطفه ی ترس و هجو است نشان از هماهنگی تصویر با عاطفه است و یا بسامد بالای تشخیص نسبت به تجسیم در این خطبه علاوه بر پویایی بخشی به متن؛ با توجه به حجم زیاد جملات فعلیه نسبت به جملات اسمیه نشان از سنخیت تصویر با اسلوب است زیرا جملات فعلیه نیز نسبت به جملات اسمیه متن را متحرک تر می کنند.
بررسی زیبایی شناسی انسجام با تکیه بر عناصر شعری مطالعه موردی: قصیده"اَناعیَ قتلیَ الطفّ" سید حیدر حلی در رثاء حسین بن علی(ع)
حوزه های تخصصی:
نقد زیبایی شناسی یکی از شاخه های مهم در حوزه نقد ادبی معاصر به شمار می آید که به ارزش-گذاری اثر ادبی به وسیله عوامل درونی می پردازد و بر اصول انسجام و هماهنگی، وحدت، کمال، تقویت و تاکید، ابداع و الهام و پیچیدگی تکیه دارد. تناسب و هماهنگی، از عناصر اساسی و سبب پیوند و عامل وحدت نظام شعری است، همچنین از اساسی ترین مؤلفه های زیبایی شناختی در اثر ادبی به شمار می آید. این اصل در زبان شعری سید حیدر حلی(مرثیه سرای اهل بیت در قرن نوزدهم) به وضوح تجلی یافته است . مرثیه این شاعر که با محوریت عنصر عاطفه در رثای امام حسین(ع) سروده شده، از مهم ترین قصاید وی بشمار می آید. در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیلی-توصیفی، زیبایی شناسی مرثیه سید حیدر حلی برمبنای اصل انسجام وهماهنگی با تکیه بر عناصر شعری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد: عناصر شعری؛ موسیقی، زبان -واج، واژه و ترکیب های نحوی، عاطفه، خیال و معنا در جهت آفرینش ادبی با تکیه بر اصل تناسب و هماهنگی به کار گرفته شده تا بیانگر اندیشه درونی شاعر باشد و هماهنگی حاکم بر این قصیده بر اساس مجموعه هماهنگی های بین عناصر روساخت و زیرساخت آن شکل گرفته است.
سبک نثر در افسانه های عامیانه مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه، در نقد ادبی جایگاه ویژه ای دارد و بررسی آن، دستاوردهای قابل توجهی در عرصه مطالعات زبانی، ادبی و محتوایی ازجمله اطلاعات تاریخی، فرهنگی و جامعه شناختی دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر اساس مطالعه و بررسی بیست افسانه منثور مکتوب عامیانه و استخراج شواهد از این متون، برآن است که ویژگی های نثر آن ها را بررسی کند. با مطالعه این افسانه ها به این نتیجه می رسیم که ویژگی هایی که در پی می آید، قدر مشترک همه آن هاست: سادگی، روانی و نزدیک بودن به گفتار، کلیشه ای و یکسان بودن نثر، کوتاهی جمله ها، کاربرد فراوان جمله های وصفی، کاربرد واژگان، تعابیر و اصطلاحات عامه، جابه جایی ارکان جمله، کاربرد عناصر سبکی کهن، وجود اشکالات زبانی و کاربردهای نادرست زبانی، کاربرد نادرست برخی تعابیر و کلمات، ادبی و شاعرانه شدن نثر در خلال سبک و سیاق عامیانه در برخی صحنه ها، کاربرد فراوان کنایات، ضرب المثل ها، گزاره های قالبی، دشنام ها، تهدیدها، نفرین ها و سوگندها، دعا، تصدق و تحسین.
بررسی فرمالیستی شعر «ارغوان» از هوشنگ ابتهاج در سه حوزه ی زبان، موسیقی و زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
31 - 48
حوزه های تخصصی:
«ارغوان» شعری درخشان با مضمونی اجتماعی، سروده هوشنگ ابتهاج از چهره های مشهور شعر معاصر یا نیمایی است. عواطف غالب بر این شعر غم و اندوه و حسرت است که فقدان آزادی بر دل شاعرِ دربند مستولی گردانده است، اما اندیشه آرمان گرایانه او در انتظار دمیدن صبحی برای پرواز و رهایی است. این پژوهش با رویکردی فرمالیستی و با روشی تحلیلی سعی دربررسی شعر ارغوان در سه ساحت زبانی، موسیقایی و زیبایی شناختی دارد. بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد دلایل موفقیّت، جذابیّت و ماندگاری این شعر در هماهنگی میان کاربرد زبان عاطفی و پراحساس، وزنِ متناسب با محتوا و اعتدال در به کارگیری فنون بلاغت به ویژه استفاده هنرمندانه از زبان استعاری است. این عوامل، شعر ارغوان را در ترازوی نقد ناقدان وزین کرده است. ابتهاج با به کارگیری شگردهایی در هر یک از این سطوح (زبانی، آوایی و ادبی)، توانسته است به گونه ای موفق عاطفه و احساس خود را به مخاطب انتقال دهد.
تحلیل زیبایی شناختی چل سروها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چل سرو 1 یا چهل سرود ازجمله فال های بسیار متداول مردم لرستان است که آن را به صورت دسته جمعی اجرا می کنند. در هر تفأل، چهل بیت مد نظر است که بیت چهلم، فال نیت شده را تفسیر می کند. در این مقاله بر اساس منابع کتابخانه ای، کارکرد زیبایی شناختی پانصد بیت از چهل سروده ها که به روش میدانی گردآوری شده، در دو بخش روساختِ «آواها، واژگان، موسیقی و صورخیال» و ژرف ساختِ «عاطفه، اندیشه و معنی» تجزیه و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد در بخش روساخت «آواها»، حرکت توأم با موسیقی را گاه با آرامش و گاه با خشونت در ابیات می آفرینند. هم نشینی واژگان در تداعی عواطف و معنی شعر نقشی مؤثر دارد. در پاره ای از ابیات، وزن و قافیه ایراد دارد که قابل اغماض است. موسیقی درونی ابیات به ترتیب، مرهون آرایه های واج آرایی، واژه آرایی و جناس است و موسیقی معنوی نیز به ترتیب فراوانی، ناشی از مراعات نظیر، حسن تعلیل، اغراق و ... است. کنایه و سپس تشبیه در آفرینش صور خیال نقشی بسزا دارند. در بخش ژرف ساخت، از نظر عاطفی در فال های خوب، شور و هیجان توأم با شادی، ملموس است که در فال های بد، به یأس می انجامد. از نظر معنی، به ترتیب فراوانی، موضوعات عشق و دوستی؛ منابع طبیعی مانند کوه و درخت و...؛ اعتقادات مذهبی؛ و علائقی همچون شکار، دام پروری، کشاورزی و.. در ابیات مشهود است.
تاملی در مبانی هستی شناختی زیبایی شناسی در مکتب عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
29 - 40
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های بسیار مهم در عرصه هنر پژوهی و بلکه اساسی ترین آن ها پرسش از زیبایی و مبانی آن به عنوان پایه گفتمان هنری و زیبایی شناسانه است. با توجه به اینکه هر مکتبی بنا بر چارچوب فکری خود مبانی ویژه ای برای زیبایی شناسی مطرح می کند در این پژوهش تلاش شده مبانی زیبایی شناسی بر اساس دستگاه عرفان اسلامی استخراج و سازماندهی شوند. از آنجایی که وجود و شناخت زیبایی ارکان و مقوم های اصلی زیبایی شناسی هستند در این نوشتار از مبانی زیبایی شناسی عرفانی در حوزه هستی شناختی بحث خواهیم کرد. هر چند این نوشتار در صدد مقایسه بین مبانی زیبایی شناسی در عرفان اسلامی با هنر معاصر نیست اما از خلال مباحث آتی روشن خواهد شد که در بسیاری از موارد عرفان اسلامی دارای ابداعات و مبانی تاسیسی در زیبایی شناسی است که می تواند توجه پژوهندگان فلسفه زیبایی و هنر معاصر را به عرفان اسلامی جلب نماید.
تحول زیبایی شناسی در فلسفه هنر هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هگل طرح سوبژکتیو و تقلیل گرایانه پروژه زیبایی شناسی در فلسفه عصر روشنگری را در نظام فلسفی خود دگرگون کرده و مسیر تازه ای را جایگزین آن می کند، به طوری که در این رویکرد تازه، موضوع «ذوق» جای خود را به بازاندیشی پیرامون نسبت هنر و حقیقت می دهد. هگل با تجدید نظر در میراث اندیشه روشنگری و به تبع آن، ممتاز کردن هنر در حیطه زیبایی شناسی (که پیشتر زیبایی طبیعی و هنری را در بر می گرفت) آن را صراحتاً نمودی از حقیقت در جریانی تاریخی خواند. در نظام کلی فلسفه هگل، هنر به همراه دین و فلسفه، عظیم ترین نمود تجلی حقیقت است، لیکن در امر محسوس. زیبایی شناسی هگل با رویکرد دیالکتیکی خود، بدون قصد بازگشت به دوره پیشانقدی، به دنبال گشودن افق تازه ای برای فلسفه هنر و در نتیجه، آگاهی تکامل یافته تری در مسیری تاریخی به هنر است. در این پارادایم نوین، هنر به قلمرو حقیقت ارتقا می یابد، قلمروی که با فلسفه مشترک است، و بنابراین گذر از زیبایی شناسی صرف را به فلسفه هنر ممکن می سازد. بدین ترتیب، عطف توجه به زیبایی هنری و پیوند دادن آن با حقیقت و فلسفه، دگرگونی های دامنهداری را در این زمینه به دنبال دارد. پیرو پرداختن به زیبایی هنری به جای طبیعی، مفهوم هنر و زیبایی، تحت عنوان بیانی انسانی و تاریخی، در راستای آگاهی و آزادی قرار می گیرد. از این رو، هنر و فلسفه به قلمرو واحدی تعلق دارند و دیگر بیگانه باهم در نظر گرفته نمی شوند، اگرچه ظاهراً به بیان هگل، فلسفه در جایگاهی برتر از هنر نشانده شود.
مفهوم سرپیچی در فلسفه ادبیات کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی و هنری خلاقه نه تنها معنای تازه ای خلق می کنند، بلکه شیوه تازه ای برای معناداری و درنتیجه تحول و دگرگونی ساختار ادبی و همچنین سوژه هنرمند را در پی دارند. معنایی که بر اساس ساختارهای از پیش موجود و هنجارهای شکل گرفته کار نمی کند و در واقع تنها با با دگرگون ساختن اصول پذیرفته شده، نحوه جدیدی از معناداری را معرفی می کنند. این خصلت دگرگون کننده را کریستوا در زبان شاعران آوانگارد و درون یک سیستم نمادین و از پیش پذیرفته شده تشخیص می دهد. در نظر کریستوا در یک اثر نوآورانه و به طور کلی خلاق ادبی، عناصر متن زایشی یا خصلت نشانه ای زبان، از تغییر جهتی در سوژه سخنگو و وجود ظرفیتی برای بازی و لذت حکایت می کنند که اجبار و الزام کلی قانون نمادین را نقض کرده و مفهومی از «مرز» و همچنین سرپیچی، فراروی و یا تخلف از مرز را به همراه دارد. بنابراین، این «عمل» را می توان پذیرش قانون نمادین و توأمان، فراروی از آن قانون جهت احیای آن دانست. موضوعی که می توان مصادیق آن را در قالب های ادبی و هنری گوناگون سراغ گرفت و بر این اساس چارچوب نظریه ای در ادبیات از منظر کریستوا ترسیم کرد. اما چنین نظریه ای می تواند ابعاد گوناگونی بیابد و از زیبایی شناسی به شکل معمول نیز فراتر رود و برای ادبیات و هنر جایگاهی فراتر از یک ابژه زیبایی شناسی قائل شود. امری که قادر است تحول و دگرگونی سوژه و فرهنگ را در پی داشته باشد.
مفهوم سرپیچی در فلسفه ادبیات کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی و هنری خلاقه نه تنها معنای تازه ای خلق می کنند، بلکه شیوه تازه ای برای معناداری و درنتیجه تحول و دگرگونی ساختار ادبی و همچنین سوژه هنرمند را در پی دارند. معنایی که بر اساس ساختارهای از پیش موجود و هنجارهای شکل گرفته کار نمی کند و در واقع تنها با با دگرگون ساختن اصول پذیرفته شده، نحوه جدیدی از معناداری را معرفی می کنند. این خصلت دگرگون کننده را کریستوا در زبان شاعران آوانگارد و درون یک سیستم نمادین و از پیش پذیرفته شده تشخیص می دهد. در نظر کریستوا در یک اثر نوآورانه و به طور کلی خلاق ادبی، عناصر متن زایشی یا خصلت نشانه ای زبان، از تغییر جهتی در سوژه سخنگو و وجود ظرفیتی برای بازی و لذت حکایت می کنند که اجبار و الزام کلی قانون نمادین را نقض کرده و مفهومی از «مرز» و همچنین سرپیچی، فراروی و یا تخلف از مرز را به همراه دارد. بنابراین، این «عمل» را می توان پذیرش قانون نمادین و توأمان، فراروی از آن قانون جهت احیای آن دانست. موضوعی که می توان مصادیق آن را در قالب های ادبی و هنری گوناگون سراغ گرفت و بر این اساس چارچوب نظریه ای در ادبیات از منظر کریستوا ترسیم کرد. اما چنین نظریه ای می تواند ابعاد گوناگونی بیابد و از زیبایی شناسی به شکل معمول نیز فراتر رود و برای ادبیات و هنر جایگاهی فراتر از یک ابژه زیبایی شناسی قائل شود. امری که قادر است تحول و دگرگونی سوژه و فرهنگ را در پی داشته باشد.
جایگاه معماری پایدار در زیبایی شناسی معماری
حوزه های تخصصی:
منتقدین معماری پایدار بر این باورند که معماری سبز فاقد زیبایی بصری است، زیرا معماران این سبک فقط با در نظر داشتن تعدادی معدودی از المان ها اثر معماری خود را خلق می کنند که هیچ اثر زیبایی در آن نیست و فقط جنبه های مصرف انرژی در ساختمان پایین آورده می شود. اما نمونه های اجرایی این سبک معماری نشان می دهد که معماری پایدار در کنار پایین آوردن مصرف انرژی و همچنین سازگاری با محیط اطراف خود می تواند بسیار زیبا هم باشد. در این مقاله ابتدا با ایجاد نظمی منطقی تعریفی از مفهوم زیباشناسی با استناد به گفته های محققان و اندیشمندان حوزه های مختلف تبیین گردیده است. پس ازآن به ارائه تعریفی از معماری پایدار پرداخته و درنتیجه با استفاده از ویژگی های مهم استخراج شده از مفهوم زیبایی شناسی با توجه به تعریف معماری پایدار، می توان جایگاه معماری پایدار را در زیبایی شناسی معماری یافت. در نهایت می توان این گونه گفت که امروزه با توجه به آلودگی های گوناگون زیستی در زمین و محدودیت در منابع نوسازی و بازسازی ساختمان ها به صورت پایدار به نظر می رسد نه یک تفنن بلکه یک ضرورت است که هم معماران و طراحان وهم مالکین بنا باید به آن توجه و اهتمام ویژه داشته و به سمت آن حرکت نمایند اما در کنار آن بایستی به مسائل زیبایی شناسی برای دلپذیر بودن آن ها از لحاظ بصری تأکید کرد، زیرا باید در کنار توجه به صرفه جویی در مصرف انرژی به زیبا بودن معماری آن ها هم توجه داشت.
ارائه یک الگوی طراحی تعامل در محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی با توجه به نقش توانمندی زیبای یشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۶
47 - 69
حوزه های تخصصی:
امروزه یادگیری الکترونیکی بعنوان یک تکنولوژی تحول آفرین و ابزاری مهم در فرایند آموزش و فعالیت های آموزشی مطرح م یباشد. در حقیقت فرایند تعاملات یادگیری الکترونیکی دنیای ذهنی جدید و گسترده ای را داراست که یادگیری در آن کیفیت و شکل متفاوتی دارد. بر اساس جامع ترین تعبیری که تاکنون از آموزش الکترونیکی بیان شده است، آموزش الکترونیکی عبارتست از : رویکردی خلاقانه برای انتقال بینشها، مهارتها و اطلاعاتی که به منظور خاص طراحی شده، فراگیر محور، تعاملی، انعطاف پذیر و قابل گسترش و نوآورانه بوده و با استفاده از دستاوردهای فناوری دیجیتالی تولید و از طریق زیر ساخت های شبکه و اینترنت انتقال می یابند. این اطلاعات برای هر کس، هر کجا و هر زمان قابل استفاده بوده و تمام جنب هها و الزامات آموختن و تدریس را در بر م یگیرند(خلیلی ماهانی، عادلی، زند رضوی، 1387 (. بطور کلی قابلیت مشارکت و تعامل یکی از ویژگیهای مهم ابزارهای اینترنتی و محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی است که با استفاده از این قابلیت ها می توان محیط یادگیری غنی و با کیفیت را برای یادگیرنده تدارک دید.) سراجی، عطاران، 1390 ، ص 16 (زمینه مشارکتی سازنده، محور اساسی ساختار یادگیری الکترون کیی است. محیطهای یادگیری که مشارکت یادگیرندگان را افزایش می دهند، موجب بهبود عملکرد یادگیری الکترون کیی م یشود زیرا مشارکت موثر به یادگیرندگان امکان درگیری فعالانه در فرایند یادگیری را می دهد )فناخسرو، 1388 ،ص 201 (. طراحان، محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی را بر اساس تفسیرهای سازنده گرای خود از چنین محی طهایی طراحی می نمایند و در اختیار مربیان قرار م یدهند تا آنها را در موقعیت های گوناگون با رویکردهای آموزشی مختلف بکار برند .بنابراین به منظور دستیابی به بهترین و کاراترین محتوای آموزشی، برای طراحی محتوای آموزش الکترونیکی باید از جهات گوناگونی به موضوع نگریست. در این میان از عمده مباحث مطرح و مهم در آموزش الکترونیکی، توجه به ساختار و کیفیت محتوای آموزشی است. تیم گریزویک وضع توجه به جنبه ها و تجربه های شناختی در طراحی محتوای اطلاعات را توسط طراحان وخیم اعلام م یکند و معتقد است آنچه که در طراحی محتواهای اطلاعات مبتنی بر وب فقدانش کاملاً احساس می شود، توجه به ویژگی های زیبایی شناختی و ترکیب بندی بصری است.) یزدانی، زندی، 1386 ،ص 36 ( متاسفانه در طراحی آموزشی محیط های یادگیری الکترونیکی، به معیارهای زیبایی شناسی یاندازه کافی توجه نشده است. روشن است که در چنین محی طهایی برای مشارکت تنها به پیش نیازهای تکنولوژیکی، آموزشی و اجتماعی توجه م یشود و نقش پیش نیازهای زیبایی شناسی نادیده گرفته می شوند. در این مقاله، بر زیبایی شناسی در طراحی محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی تمرکز می شود که تحت عنوان محیط های یادگیری مشارکتی پشتیبانی شده توسط کامپیوتر ) CSCL ( بدان اشاره شده است . این مقاله پس از تشریح نقش انواع توانمندی ها در فعال نمودن و حفظ مشارکت و طراحی تعامل جهت طراحی محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی، چارچوبی برای طراحی چنین محیط های مشارکتی ارائه می نماید که علاوه بر سه پیش نیاز، تکنولوژیکی، آموزشی و اجتماعی، مبتنی بر پیش نیاز زیبایی شناسی است. سپس خلاصه ای از رهنمودهای زیباشناسانه نیز بعنوان رهنمودهایی جهت طراحی بیان شده است.در نهایت، نتیجه گیری نیز ارائه شده است.
تبیین و تحلیل تربیت اخلاقی از منظر زیبایی شناختی با تاکید بر آرای متفکران عمل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
37 - 58
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین وجوه تربیت به شمار می آید. دیدگاه های بسیاری در این زمینه عمدتا بر پرورش جنبه عقلانی توجه کرده اند و کمتر به جنبه های دیگر پرداخته اند. دیویی در قرن بیستم با نگاهی متفاوت - زیبایی شناسانه - به امر تربیت اخلاقی پرداخت. بعد از او نیز مباحث فراوانی درباره این دیدگاه مطرح شد و پیروان عمل گرایی به بسط این دیدگاه مبادرت ورزیدند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی این دیدگاه می پردازیم. نتایج نشان می دهد که جنبه زیبایی شناسی رفتار اخلاقی کودکان از دو جهت قابل بررسی است: 1- تولید و خلق رفتار (اجرای هنرمندانه) 2- فعالیت زیباشناسانه که به عمل فهم و لذت مربوط است. بر این اساس «دیویی» معتقد است که تجربه اخلاقی شامل این دو بخش به طور همزمان است و در واقع، تجربه اخلاقی یک تجربه هنری- زیبایی شناختی است و نتیجه کاربرد آن در تعلیم و تربیت و به ویژه تربیت اخلاقی رشد و شکوفایی حساسیت، همدلی، ادراک و عمل اخلاقی در دانش آموزان است.
خوانش جامعه شناختی – زیبایی شناختی داستان روز اسب ریزی
منبع:
رخسار زبان سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
۵۶ – ۴۴
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسان ادبیات کمتر به اندیشه های زیبایی شناختی و فرمالیستی در آثار ادبی توجه می کردند. اما برشت، آدورنو، هورکهایمر، بنیامین و مارکوزه به روش های فرمالیستی روی آوردند. آنان میان فرمالیسم و مارکسیسم آشتی برقرار کردند. مارکسیسم در محتواهای اجتماعی و برون ارجاعی اصرار می ورزید و فرمالیسم در شکل های ادبی و خود ارجاع پافشاری می کرد. اما جامعه شناسان ادبی یاد شده این مرز بندی ها را از میان برداشتند و بر این باور بودند که داستان نویس نباید مستقیماً به جامعه بنگرد. در این صورت هم خود متن خواندنی تر می شود و هم مشکلات اجتماعی بهتر به نمایش کشیده می شوند. مارکوزه در آثار اولیه به جنبه های محتوایی گرایش داشت اما در آثار بعدی به فرم و زیبایی شناسی نیز اهمیت داد. خلاصه سخن او در این آثار این است که انسان باید از کار طاقت فرسا، ستمدیدگی، تک ساحتی بودن و نیازهای دروغین مادی آزاد شود تا به نیازهای واقعی چون عشق و آزادی دست یابد. این محتوا و درون مایه باید هنرمندانه و با استعاره ها، نمادها و زاویه دیدهای غریب ارائه گردد تا از عوامانه بودنش هر چه بیشتر فاصله گیرد. داستان «روز اسب ریزی» از بیژن نجدی ما را به اسارات یک اسب و نیز عادت او به بندِگاری یعنی تک ساحتی شدن و از دست دادن هویت اصلی اش آگاه می-کند، این آگاهی مستقیم و ساده انگارانه نیست بلکه هنری و فرمالیستی است. هدف مقاله معرفی جامعه شناختی مبتنی بر فرمالیسم است که به روش توصیفی تحلیلی انجام می گیرد. این مقاله به بررسی داستان «روز اسب ریزی» از مجموعه داستان یوز پلنگانی که با من دویده اند بر پایه نظریات جامعه شناختی و زیبایی شناختی به ویژه از دیدگاه مارکوزه می پردازد.
زیبایی شناسی، تزئینات " قندیل های طلا" در موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) با تکیه بر ساختار
منبع:
پیکره دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
1 - 13
حوزه های تخصصی:
قندیل یکی از انواع وسایل روشنایی است که به صورت آویخته از سقف مورد استفاده قرار می گیرد. این شئِ برخلاف دیگر وسایل روشنایی که صرفاً جنبه روشنایی به محیط را دارند، دارای ریشه و پیشینه دینی است و معمولاً در اماکن مذهبی از آن استفاده می شود. مقاله حاضر با رویکرد زیباشناختی به بررسی ساختار، رنگ، نقوش و تزئینات، قندیل های ساخته شده از جنس طلا دوره قاجار که در موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) موجود است می پردازد. مسئله این مقاله تحقیق، چرایی وجود قندیل های متعدد و متنوع در حرم حضرت معصومه(س) و بررسی انواع تزئینات به کار رفته در آن ها است. سوال اصلی پژوهش حاضر بدین شرح است: قندیل هایی اهدائی حرم حضرت معصومه (س) در قم، چه ویژگی هایی دارند و تزئینات اصلی آن ها چیست و سازندگان آن چرا و چگونه آن ها را به کار برده اند. این مقاله، با بررسی سه نمونه از قندیل های حرم حضرت معصومه (س) و مقایسه آن ها با یکدیگر، نتایج خود را با ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی وتطبیقی و استفاده از تصاویر قندیل های موزه حضرت معصومه و منابع کتابخانه ای ارائه می کند. نتایج سه قندیل طلایی موجود موزه آستانه حضرت معصومه، از لحاظ زیبایی شناسی ظاهری و ساختار، با توجه به رنگ و استفاده از سنگ های تزیینی پرتلالو که پر تعداد هم هستند و با تناسب خاصی به کار رفته اند، و نیز با توجه به هنر مرصع کاری و مینا کاری استفاده شده بر روی قندیل، به نظر می رسد که به تنهایی اثر هنری کاملی خلق شده است، اما وقتی که این قندیل ها در جایگاه واقعی خود قرار می گیرند و با نور تلفیق می شوند در می یابیم که بازی نور و رنگ عجیبی به راه می افتد که جلوه معنوی فضا را دوچندان می کند.
ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی در فلسفه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
395-421
حوزه های تخصصی:
اخلاق و زیبایی شناسی همواره در مباحث فلسفه جایگاهی ویژه داشته اند؛ معیار تشخیص و ارتباط آنها نیز از دغدغه های فیلسوفان بوده است. اغلب فیلسوفان معتقدند این معیار، توسط عقل تعیین می شود، اما هیوم در این باره نظری جدید و بدیع آورده و معتقد است که آنها بر احساس و ذوق مبتنی بوده و از یک جنس اند. از نظر او در اخلاق، هرآن چه به واسطه زیبایی و یا فایده، لذت به بار آورد، امری فضیلتمند به شمار می آید. فایده مندی نیز گاهی به طور مستقیم و گاهی نیز به واسطه زیبایی و به دلیل اینکه زیبا می نماید، لذت به وجود می آورد. همچنین زیبایی نیز بر اساس نظر هیوم، امری ذهنی و وابسته به لذت است؛ پس لذت و رنج مبنای ذوق برای تشخیص فضیلت و رذیلت اخلاقی و ارزش اثر هنری است. ما در این مقاله ابتدا ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی را از چهار جنبه مختلف با یکدیگر مقایسه کرده ؛ سپس با تکیه بر دیدگاه مفسران شاخص هیوم، نسبت زیبایی و اخلاق را در فلسفه او بررسی کرده و نهایتاً از این دیدگاه دفاع می کنیم که زیبایی از مولفه های مهم تبیین اخلاق در نظام فلسفی هیوم است، اما زیبایی شناسی به طور کلی بر اخلاق تفوق ندارد؛ در نتیجه در این مقاله از «اصالت اخلاق» در مقابل «اصالت زیبایی شناسی» دفاع شده است.