مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
مهارت های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی با قابلیت های کارافرینی با نقش میانجی مهارت های اجتماعی هنرجویان هنرستان های فنی بود. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل هنرجویان هنرستان های فنی آموزش و پرورش ناحیه 2کرمان که شامل 2283 نفر پسر و 1736 نفر دختر بود. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است حجم نمونه پژوهش حاضر 351 نفر که 152 نفر دختر و199نفر پسر بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سواد اطلاعاتی رحمانی و همکاران(1386)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (۱۹۹۲) و پرسشنامه قابلیت های کارآفرینی میرزا صفی (1388) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss ویراست 24 و Amos استفاده شد و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین سواد اطلاعاتی با قابلیت های کارافرینی هنرجویان هنرستان های فنی رابطه وجود دارد، بین سواد اطلاعاتی با مهارت های اجتماعی هنرجویان هنرستان های فنی رابطه وجود دارد، بین قابلیت های کارافرینی با مهارت های اجتماعی هنرجویان هنرستان های فنی رابطه وجود دارد، بین مولفه های سواد اطلاعاتی با قابلیت های کارآفرینی هنرجویان هنرستان های فنی رابطه وجود دارد و بین مولفه های سواد اطلاعاتی با مهارت های اجتماعی هنرجویان هنرستان های فنی رابطه وجود دارد.
مقایسه مهارت های اجتماعی و اضطراب امتحان در نوجوانان تیزهوش، تیزهوش کاذب و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
85 - 106
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف مقایسه مهارت های اجتماعی و اضطراب امتحان در نوجوانان تیزهوش، تیزهوش کاذب و عادی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علیّ-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 147 دانش آموز (50 تیزهوش، 47 تیزهوش کاذب و 50 عادی) بود که از بین دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی متوسطه اول استان اصفهان به صورت دردسترس و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. برای تفکیک دانش آموزان تیزهوش و تیزهوش کاذب از آزمون هوش ریون استفاده شد. افراد نمونه به صورت آنلاین به فرم دانش آموزان دبیرستانی نظام ارزیابی مهارت های اجتماعی و مقیاس اضطراب امتحان فریدمن پاسخ دادند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. نتایج آزمون های چندمتغیری تفاوت کلی و معنادار میانگین مهارت های اجتماعی و اضطراب امتحان در بین سه گروه را نشان داد. آزمون اثرات بین آزمودنی نشان داد که اثر خودکنترلی و همکاری از ابعاد مهارت های اجتماعی و خطای شناختی از ابعاد اضطراب امتحان معنادارند. نتایج LSD نشان داد میانگین خودکنترلی دانش آموزان تیزهوش به طور معناداری بزرگتر از سایرین است. میانگین همکاری دانش آموزان تیزهوش کاذب به طور معناداری کمتر از سایرین و میانگین خطای شناختی دانش آموزان تیزهوش کاذب به طور معناداری بیشتر از سایر گروه ها است. نتایج این پژوهش، لزوم تفکیک دانش آموزان تیزهوش کاذب از دانش آموزان تیزهوش در مدارس تیزهوشان ایران را نشان می دهد.
مقایسه مهارت های اجتماعی، هوش هیجانی و افسردگی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و عادی در مدارس ابتدائی شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
145 - 164
حوزه های تخصصی:
مهارت های اجتماعی یکی از عوامل مهم بر پیشرفت و موفقیت فرد در طول سال های تحصیلی است، زیرا موجب می شودکه فرد بداند که چه می گوید، چگونه انتخاب کند و در موقعیت های مختلف چگونه رفتار کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه مهارت های اجتماعی، هوش هیجانی و افسردگی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و عادی در مدارس ابتدائی شهر مراغه انجام شد. روش پژوهش حاضر علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مدارس ابتدایی شهر مراغه بود که به صورت هدفمند (دارای اختلال یادگیری) و 40 دانش آموز عادی به روش همتاسازی از بین مدارس ابتدائی شهر مراغه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام والیوت (1990) و پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز (2005) و افسردگی دوران کودکی لانگ و تیشر (1983) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیره و تی تک گروهی مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد، بین میزان مهارت های اجتماعی (مهارت اجتماعی، همکاری، قاطعیت و خویشتن داری) و هوش هیجانی (خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی، مدیریت رابطه) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و عادی در مدارس ابتدائی شهر مراغه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0> P). همچنین، تفاوت معنی داری بین افسردگی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و عادی در مدارس ابتدائی شهر مراغه وجود دارد (05/0> P). بر اساس نتایج پیشنهاد می شود که در مدارس، برنامه ریزی و هماهنگی لازم جهت استفاده از روشهای آموزش هوش هیجانی و همچنین مداخلاتی در جهت تقویت مهارت های اجتماعی برای دانش آموزان مدارس ابتدایی دارای اختلال یادگیری انجام گیرد. همچنین از نتایج پژوهش حاضر در طراحی مداخلات درمانی استفاده گردد.
تأثیر میزان بازی در آموزش بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر میزان بازی در آموزش بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران از دیدگاه مربیان آنها به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه مربیان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران که در سال تحصیلی 1400 مشغول به خدمت بودند، که در مجموع 650 نفر بودند که 242 نفر طبق جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته شامل 55 گویه استفاده شد. روایی پرسشنامه مذکور نیز توسط افراد صاحب نظر (10 نفر) تایید شد و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از آزمودنی ها به وسیله آلفای کرونباخ، با ضریب 871/0محاسبه و تایید شد و در نهایت داده ها به روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد؛ از نظر مربیان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران تکنیک های بازی در آموزش(بازی با سفال، بازی های عروسکی، قصه گویی و کشیدن نقاشی) به میزان زیادی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان تأثیر دارد. نتیجه گیری: همچنین بیشترین میزان میانگین در بین مولفه های تاثیر تکنیک های بازی در آموزش با (95/3) به مولفه تاثیر بازی با سفال و کمترین میزان آن نیز با (76/3) به مولفه تاثیر کشیدن نقاشی اختصاص دارد.
نقش شیوه های فرزندپروری مادران ، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی در تربیت دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن (زن و فرهنگ) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
105 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شیوه های فرزندپروری مادران، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی در تربیت دختران بود.جامعه پژوهش کلیه متون روان شناسی شیوه های فرزندپروری، سرمایه فرهنگی و مهارت های-اجتماعی در تربیت دختران بود. نمونه پژوهش مطالب شیوه های فرزندپروری مادران ، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است.گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای وفیش برداری انجام شد سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ازبین شیوه های فرزندپروری مادران، شیوه مقتدرانه بهترین روش برای تربیت کودکان به ویژه دختران است؛ تربیت فرزندان در این شیوه محدود کننده نیست و فضا برای استقلال آن ها وجود دارد؛کودکانی که در این شیوه تربیت می شوند افراد سالم تری هستند و بهتر ارتباط برقرار می کنند. هم چنین کودکان سرمایه فرهنگی را از طریق والدین دریافت می کنند؛ سرمایه فرهنگی به سه شکل تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی مطرح می شود؛ کودکان و مخصوصا دختران که بیشترین وقت خود را با مادران می گذرانند، از طریق فرایند همانندسازی از رفتار و منش های نشأت گرفته از غنای فرهنگی آنان الگوبرداری می کنند و این عاملی برای رشد اجتماعی دختران می شود. سرمایه فرهنگی از اهمیت بسیاری در عقاید رایج تعلیم و تربیت مدرن برخوردار است. والدین پلی میان اندوخته های فرهنگی و عقاید موجود در زندگی روزمره و یادگیری در کودکان هستند؛ مادران به دلیل اثرات شایانی که در آموزش و کسب مهارت های اجتماعی کودکان ایفا می کنند بر بالندگی اجتماعی فرزندان در آینده، اهرم مهمی تلقی می شوند.
مهارت های اجتماعی و نقش آن در پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی در بین مزدوجین شهر یاسوج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
103 - 127
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه چارچوب کسب مهارت های اجتماعی و نقش آن در پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی در بین مزدوجین شهر یاسوج انجام شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مزدوجین بین سال های 95-1390 شهر یاسوج به تعداد 24792 نفر در سال 1400 بود. نمونه آماری به روش تصادفی سهمیه ای و با استفاده از نرم افزار Sample Power 559 نفر مورد مطالعه شدند. در تدوین چارچوب نظری از نظریه های جامعه شناختی استفاده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار و پایایی پرسشنامه ها تأیید شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد؛ پنج مهارت: 1- همدلی و همکاری 2- رعایت ارزش های اجتماعی 3- مهارت مقابله ای 4-خودگردانی و 5- ارتباط با دوستان به عنوان چارچوب مهارت های اجتماعی مزدوجین شهر یاسوج تدوین شدند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد: مهارت های پنجگانه در پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی زوجین تأثیر معنی داری دارند(05/0p<). همچنین مهارت های پنجگانه به صورت همزمان به میزان 64% پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی زوجین شهر یاسوج را پیش بینی می کنند که مهارت رعایت ارزش های اجتماعی با بتای(399/0-)، مهارت همدلی و همکاری با بتای(284/0-)، مهارت مقابله ای با بتای(27/0-)، مهارت خودگردانی با بتای(06/0-) و مهارت ارتباط با دوستان با بتای(026/0-) در مجموع موجب پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی زوجین شهر یاسوج می شوند.
کفایت و پذیرش اجتماعی والدین تا چه اندازه تغییرات بلوغ و مهارت های اجتماعی نوجوانان را تبیین می کند؟ مطالعه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
167 - 182
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرزندان در اغلب زمینه ها تمایل دارند مانند والدین خود رفتار کنند و از الگوی رفتاری والدین پیروی کنند. تغییرات رفتاری و ارتباطی والدین که جنبه ی فردی و اجتماعی دارد، می تواند بر نگرش ها و رفتارهای فرزندان، به صورت بین نسلی تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین بلوغ اجتماعی و مهارت های اجتماعی نوجوانان براساس کفایت اجتماعی و پذیرش اجتماعی والدین آنها می باشد. روش و داده ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نمونه پژوهش شامل 175 نفر از مادران دارای فرزند نوجوان در شهر یزد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983)، بلوغ اجتماعی رائو (1986)، کفایت اجتماعی فلنر (1990) و پذیرش اجتماعی مارلون و کرون (1960) استفاده شد. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که کفایت اجتماعی و پذیرش اجتماعی مادران بلوغ اجتماعی و مهارت های اجتماعی نوجوانان را پیش بینی می کند و کفایت اجتماعی مادران قدرت بیش بینی بیشتری در مهارت و بلوغ اجتماعی نوجوانان دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که افزایش کفایت اجتماعی و پذیرش اجتماعی مادران بلوغ اجتماعی و مهارت های اجتماعی نوجوانان را پیش بینی می کند. مادرانی که توانایی تفکر، حل مسأله و عزت نفس بالایی دارند می توانند با ارائه بازخوردهای سازنده به رشد مهارت های اجتماعی در فرزندان خود کمک کنند. پیام اصلی: رویارویی و کنار آمدن ب ا تغیی رات هم ه جانب ه جسمی، روانی و اجتماعی، از جمله مهارت های اجتماعی مهم برای نوجوانان است که م ی توان د در فرآین د ارتباطی و س ازگاری آنان نق ش داشته باشد. والدین و خصوصاً مادران در این فرآیند نقش به سزایی دارند. نگرش والدین نسبت به خود و نگاه واقع بینانه به جنبه های مختلف زندگی، مهارت و توانایی نوجوانان در ارتباط با مسائل مختلف را شکل می دهد.
نقش کمال گرایی و مثبت اندیشی والدین، در پیش بینی مهارت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
91 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کمالگرایی و مثبت اندیشی والدین در پیش بینی مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (از نوع رگرسیون) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 94-1393، در مدارس ابتدایی شهرستان قائم شهر مشغول به تحصیل بودند. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 377 نفر؛ با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه چندگانه کمال گرایی هویت و فلت، پرسش نامه مثبت اندیشی اینگرام و وینسکی و پرسشنامه درجه بندی مهارت های اجتماعی ماتسون و همکاران جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کمال گرایی و مثبت اندیشی والدین با مهارت های اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان قائمشهر رابطه وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کمال گرایی و مثبت اندیشی با تبیین 31 درصد از واریانس نمره کل مهارت های اجتماعی، قابلیت پیش بینی متغیر ملاک را دارند. این یافته ها ضرورت توجه جدی برنامه ریزان، مشاوران و مسئولین امر را به امر مهارت های اجتماعی دانش آموزان نشان می دهد.
الگوی ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس ویژگی های فرزندشان با میانجی گری ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
120 - 129
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای کم توانی ذهنی مدارس ابتدایی کم توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399 1398، و مادران آن ها بودند. 298دانش آموز (از 878دانش آموز) با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). داده ها با آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارت های اجتماعی و ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه ویژگی های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان در مدراس می توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آن ها را ایجاد نمود.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از عوامل کلیدی مؤثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی و کسب مهارت های اجتماعی است. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر، شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر (بهارستان) در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 30 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 دانش آموز) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی (کرامتی، 1386) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکس و همکاران، 2004) بودند که قبل و بعد از ارائه آموزش مهارت های مثبت اندیشی برای هر دو گروه گواه و آزمایش اجرا شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره در سطح معنا داری 05/0 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد، به طوری که مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش مهارت های مثبت اندیشی به دانش آموزان کمک می کند تا خود را بهتر بشناسند و درباره خویشتن و جهان کنجکاوی کنند و تشویق می شوند تا تجربه های مثبت و خوب را باز شناسند و در نتیجه مهارت های سازشی و انگیزه تحصیلی آنها بهبود یابد.
مقایسه اختلالات عاطفی رفتاری و مهارتهای اجتماعی در نوجوانان دختر عادی و فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۷
۲۰۱-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانان به دلیل ساختار فکری خاص، یکی از بحرانی تری مراحل زندگی را می گذرانند، با توجه به اینکه، فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی افرادی هستند که در معرض انواع خطرات و آسیب های روانی و اجتماعی قرار دارند، ه دف از ای ن تحقی ق، مقایسه اختلالات عاطفی رفتاری و مهارت های اجتماعی در نوجوانان عادی و فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی است. روش: مطالعه مذکور یک پژوهش توصیفی از نوع تحقیقات پس رویدادی و یا به عبارت دیگر علی مقایسه ای بود. حجم نمونه ش امل 114 نفر از نوجوانان دختر عادی و 102 نفر از نوجوانان دختر تحت سرپرستی بهزیستی بود. ابزارهای گردآوری اطلاعات، شامل فرم فارسی پرسشنامه خودسنجی در نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA) که توسط مینایی (1385) برای جامعه ایرانی انطباق و هنجاریابی شده و مقیاس سنجش مهارتهای اجتماعی ماتسون بود. به منظور تحلیل آماری داده های جمع آوری شده، آزمونهای آماری فریدمن و تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) چندگانه اجرا شد. یافته ها: مشکلات توجه، اضطراب/ افسردگی، گوشه گیری/ افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، رفتار پرخاشگرانه، شکایات جسمانی و رفتار قانون شکنی به ترتیب از مشکلات عاطفی رفتاری در گروه فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی بود. همچنین، دختران مراکز شبانه روزی بهزیستی در مقایسه با دختران نوجوان عادی، مشکلات عاطفی رفتاری بیشتری را تجربه می کنند و در زمینه مهارتهای اجتماعی مشکلات بیشتری داشتند. مشکلات اجتماعی در دو گروه فرزندان مراکز شبانه روزی و نوجوانان عادی متفاوت بود. مهارت اجتماعی مناسب، جسارت نامناسب و اطمینان زیاد به خود داشتن در دو گروه از تفاوت آماری معناداری برخوردار بود. بحث: بسیاری از مشکلات برون سازی و درون سازی ناشی از نقص در رشد مهارتهای زندگی اساسی است. نقص در مهارتهای اجتماعی افراد را از اجتماع دور کرده و آنها را به سمت انزوا سوق داده و مستعد اختلالات عاطفی، انزوا و درنتیجه افسردگی میکند. مهارت های اجتماعی، شناختی، هیجانی و بین فردی قادرند افراد را در مواجهه مؤثر با چالش های روزمره آماده سازند. نوجوانان مراکز شبانه روزی چون از محیط خانوادگی که مناسب تری محیط از نظر رشد و شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان و همچنین سالم ترین آنها از نظر ارضای نیازهای اجتماعی محسوب می شود، محروم اند، میزان مشکلات درون سازی و برون سازی بیشتری نسبت به نوجوانان عادی نشان داده اند. شناسایی زود هنگام اختلالات رفتاری نوجوانان می تواند ما را در طراحی برنامه های مداخله ای و به کار گیری آن، یاری دهد. برنامه های غنی سازی اجتماعی که ارتقاء مهارت های کودکان و نوجوانان چون مدیریت خشم، همدلی، حل مسئله و حل تعارض در زندگی روزمره را مورد هدف قرار داده اند، با تقویت مهارت های اجتماعی از پرخاشگری و سایر مشکلات کودکان و نوجوانان جلوگیری می کنند. این برنامه های تقویتی به ویژه برای کودکان و نوجوانان محروم از خانواده بسیار مفید است. سودمندی برنامه های ارتقاء مهارتهای اجتماعی برای مقابله با پرخاشگری و سایر مشکلات حتی تا بزرگسالی تداوم می یابد و اثرات مثبتی بر سایر مشکلات سلامت همچون سوء مصرف مواد و رفتارهای جنسی ناایمن دارد.
اثربخشی آموزش به روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
45 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش به روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر شیراز است
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه بود. در این پژوهش آزمودنی ها در دو گروه کنترل و آزمایش قرار می گیرند. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. محقق به صورت روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، چهار کلاس را به عنوان نمونه انتخاب کرد. بدین منظور به 80 نفر از دانش آموزان پرسشنامه ها داده شد و به طور تصادفی 40 نفر به عنوان گروه آزمایش و 40 نفر هم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش از طریق آموزش به روش قصه گویی آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی نداشتند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه مهارت اجتماعی و پرسشنامه عملکرد تحصیلی جمع آوری شده است
یافته ها : همانطور که نتایج نشان داد، قصه گویی بر عملکرد تحصیلی و مهارت های اجتماعی درس علوم تجربی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. قصه گویی بر ابعاد عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. قصه گویی بر ابعاد مهارت های اجتماعی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر شیراز تاثیر معنادار دارد
اثربخشی بازی مشترک والد و کودک بر کاهش تکانشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
225 - 254
حوزه های تخصصی:
بعضاً وجود رفتارهای تکانشی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی باعث می گردد تا مشکلات اجتماعی در آنان افزایش یابد؛ که میزان تعامل با والد، می تواند موجب افزایش توانمندی های آنان گردد. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بازی مشترک والد و کودک بر کاهش تکانشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام پذیرفت. در این پژوهش از روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد و جامعه آماری آن را تمامی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر بجنورد و مادران آن ها در سال 1401 تشکیل دادند؛ که 30 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جای دهی شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون، شامل مقیاس تکانشگری بارت (1995) و مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) به اجرا درآمد و گروه آزمایش به مدت 8 جلسه دوساعته به صورت هفتگی تحت بازی مشترک والد و کودک قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه مجدداً پس آزمون را تکمیل نموده و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، بازی مشترک والد و کودک در کاهش تکانشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که می توان از بازی مشترک والد و کودک در کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی انجام پذیرفت. روش: طرح پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان هریس در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از این جامعه، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و در 2 گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازش یافتگی سینها و سینگ(2011)، احساس تعلق به مدرسه بری و همکاران(2004) و خودپنداره تحصیلی یی سن چن(2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته: میانگین نمرات خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه در پس آزمون در گروه آزمایش به ترتیب 05/33 ± 24/4 و 05/54 ± 54/4 به دست آمد. نتایج نشان داد؛ آموزش مهارت های اجتماعی بر احساس خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان مقطع ابتدایی تأثیر دارد(P≤0/01) و باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه می شود. نتیجه گیری: براین اساس اکتساب و به کارگیری مهارت های اجتماعی مبنایی است که ارتباط های بین فردی بر پایه آن ساخته می شود. دانش آموزانی که مهارت های اجتماعی را به طور واقعی تمرین می کنند و به شایستگی به کار می گیرند، به طور حتم قادرند در ورود به گروه همسالان و دوست یابی موفق باشند و تعاملی مثبت و متقابل با دیگران برقرار کنند که چنین امری باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در آنان می گردد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی در خانواده به شیوه نقاشی درمانی بر روابط والد-فرزند و مهارت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
449 - 469
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه نقاشی درمانی بر روابط والد-فرزند و مهارت های اجتماعی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. از بین کلیه دختران پایه دوم ابتدایی شهرستان تاکستان 24 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 11 جلسه آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه نقاشی درمانی برگرفته از مداخله گروهی هنر درمانی (مارتین، 2009) و برنامه های مداخله ای پیشین (احسان پور، 1395؛ شلانی، 1394)، شرکت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رابطه والد-فرزند پیانتا (1994) و فرم معلم مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس همراه با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل، پس از آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه هنردرمانی مبتنی بر نقاشی، نمرات بعد نزدیکی در روابط والد-فرزند (09/28=F، 001/0=P) و مهارت های اجتماعی (68/44=F، 001/0=P) افزایش معنی داری پیداکرده بود و نمرات بعد وابستگی (80/22=F، 001/0=P) و تعارض (58/133=F، 001/0=P) در روابط والدفرزند کاهش معنی داری پیدا کرده بود. نتیجه گیری: باتوجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که برای بهبود روابط والد-فرزند و مهارت های اجتماعی کودکان، می توان از آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه نقاشی درمانی استفاده کرد
بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد رفتاری-شناختی بر مهارت های اجتماعی و سازگاری فردی در کودکان دوره ی اول ابتدایی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
مشارکت کردن در کار گروهی و همکاری کردن با یکدیگر، از مهارت های اجتماعی لازم برای زندگی در دنیای امروز است و یادگیری این مهارت ها در دوران کودکی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد رفتاری-شناختی بر مهارت های اجتماعی و سازگاری فردی در کودکان دوره اول ابتدایی شهر اصفهان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل32344 دانش آموزان دوره اول ابتدایی بودند. نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای به این صورت که از بین نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، مناطق2،6 به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. تعداد 15 نفر که در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) و سازگاری کودکان دخانچی (1377) بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 45 دقیقه ای، تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-25 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد رفتاری شناختی بر مهارت های اجتماعی و سازگاری فردی در کودکان دوره اول ابتدایی شهر اصفهان تأثیر دارد.
ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان و نقش آن در ارتقای تفکر خلاق و مهارت های اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
824 - 840
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بهبود شرایط آموزش تفکر در سیستم های آموزشی است هدف این برنامه کمک به کودکان است که یاد بگیرند چگونه خودشان فکر کنند. فلسفه برای کودکان یک فعالیت آموزشی است که منجر به بهبود تفکر خلاق و روابط اجتماعی در آن ها می شود. دانش آموز با آموزش فلسفه یاد می گیرد که چگونه خود را در موقعیت های جدید قرار دهد و راه حل های جدید بیابد. همچنین برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر ایجاد روابط اجتماعی و عاطفی کودکان تأثیر مثبت داشته و موجب پیشرفت آن ها در زمینة رفتار اخلاقی پسندیده در جامعه شده است. این مقاله به منظور واکاوی ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان و نقش آن در ارتقای تفکر خلاق و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با روش توصیفی-کتابخانه ای انجام شده است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر موسیقی بر مهارت های اجتماعی، توجه و تمرکز کودکان 6 تا ۱۰ ساله با نارسایی ویژه در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر موسیقی بر مهارت های اجتماعی، توجه و تمرکز کودکان 6 تا۱۰ ساله با نارسایی ویژه در یادگیری بوده است. نارسایی ویژه در یادگیری به گروه ناهماهنگی از اختلال های رشدی گفته می شود که به شکل مشکلات عمده در فراگیری و به کارگیری نارسایی های خواندن، نوشتن و ریاضیات آشکار می شود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پس آزمون و پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری شامل تمام کودکان 6 تا10 ساله در مرکز آموزش اختلال یادگیری توانای شهرستان قائمشهر به تعداد 50 نفر در سال تحصیلی 1399-1400 است که از این میان 30 نفر به شیوه نمونه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 16 جلسه تحت موسیقی درمانی قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ماتسون و پرسشنامه کانرز بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (شاخص های میانگین، درصد، انحراف معیار، ترسیم جدول فراوانی) و در بخش استنباطی از روش GEE استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که موسیقی درمانی بر رفتار اجتماعی مناسب، رفتار غیر اجتماعی، پرخاشگری، رفتار تکانشی و اطمینان زیاد به خود داشتن و همین طور مشکلات سلوک پسران و دختران و بی توجهی - رؤیاپردازی کودکان دارای نارسایی ویژه در یادگیری اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: استفاده از موسیقی درمانی می تواند بر مهارت های اجتماعی، توجه و تمرکز کودکان دارای نارسایی ویژه در یادگیری مفید باشد.
مقایسه اثربخشی روش درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و روش درمانی-آموزشی (TEACCH) بر بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در کودکان مبتلا اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
۱۱۰-۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روش درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و روش درمانی- آموزشی (TEACCH) بر بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در کودکان مبتلا اختلال طیف اوتیسم بود. روش: مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا از نوع درون گروهی (تک آزمودنی) است. در این پژوهش از طرح چند خط پایه ای با استفاده از روش و افراد مختلف استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در دوره ابتدایی استان مازندران در سال تحصیلی 1397- 1398 تشکیل می دهند. گروه نمونه شامل چهار نفر در دو گروه و در هر گروه دو نفر عضو هستند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و مقیاس وکسلر کودکان بود. آزمون های آماری در این پژوهش عبارت بودند از تحلیل دیداری و آماری و نیز بررسی روند تغییرات در آزمودنی. روش مداخله به صورت مشاهده خط آزمودنی در خط پایه و آموزش بسته مداخلات و نیز پیگیری روند تغییرات بود که در مدت دو ماه زمان برد. یافته ها نشان داد، که تأثیر روش درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و روش درمانی- آموزشی (TEACCH) بر بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم متفاوت است و با توجه به شاخص های بهبود (83/8 و 15/13 برای مهارت اجتماعی) و (نمرات 160 و 100 برای درک کلامی) روش درمانی- آموزشی (TEACCH) سهم بیشتری دارد. نتیجه گیری: مطالعه نشان داد روش درمانی TEACCH با توجه به ماهیت ساختارمند نسبت به روش درمانی ABA در بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در دو آزمودنی مؤثرتر بود.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر ساز ش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بارز ترین شیوه های تغییر رفتار در کودکان، بازی درمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی انجام شد. روش: در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی دوره ابتدایی در شهر اصفهان در سال 1400 بود که از بین آنها 3 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مادران دانش آموزان پس از 3 جلسه خط پایه، طی 10 جلسه 120 دقیقه ای برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را دریافت کردند و 1 ماه پس از پایان مداخله، طی 3 جلسه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه سازش یافتگی اجتماعی کالیفرنیا و پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل دیداری، شاخص روند و شاخص ثبات، اندازه اثر، درصد داده های همپوش و غیر همپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی-آسیب دیده بینایی اثربخش بوده است. درصد غیر همپوشی داده های سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی در 2 موقعیت خط پایه و مداخله برای 3 آزمودنی به ترتیب 88 % و 100 % و شاخص درصد بهبودیداری به ترتیب 04 / 14 و 41 / 22 بود. این اثربخشی در مرحله پیگیری 30 روزه همچنان مشهود بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک می تواند نقش مهمی در افزایش سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی ایفا کند.