مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
مهارت های اجتماعی
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
35 - 52
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برای موفقیت در روابط بین فردی به مهارت های اجتماعی نیازمندیم. احساسات مثبت و رضایت از خود حاصل موفقیت در این روابط است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی دانش-آموزان پسر پایه نهم متوسطه شهرستان بناب انجام گردیده است. روش: نوع پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون بود و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر پایه نهم متوسطه اول سال تحصیلی 1400-1399 شهرستان بناب تشکیل داده بودند. از بین این دانش آموزان 45 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. دانش آموزان به طور تصادفی در سه گروه 15 نفر به صورت دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. تعداد جلسات آموزشی، 15 جلسه ی 45 دقیقه ای برای هر کدام از گروه های آزمایش بود. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه رشد مهارت های اجتماعی کرامتی (1386) صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس و با نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل کوواریانس نشان داد، کلاس های آموزشی در افزایش مهارت های اجتماعی گروه های آزمایش موثر بوده است. همچنین تفکر خلاق 2/39 درصد و آموزش مبتنی بر مغز 9/37 درصد واریانس نمرات مهارت های اجتماعی را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که، آموزش یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق تأثیر معنی داری (05/0>p) بر روی مهارت های اجتماعی گذاشته و موجب ارتقاء آن در گروه های آزمایش گردیده است. همچنین تأثیر تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی بیشتر از یادگیری مغز محور بوده است.
تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی بر کاهش خودکشی نوجوانان (مطالعه موردی : نوجوانان پسر کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی در کاهش رفتارهای پر خطر، به خصوص خودکشی نوجوانان پسر شهر کرمان در سال 1400 1399 است. روش تحقیق کمی و پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، نوجوانان پسر کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان بوده که تعداد آنها برابر با 43 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری همه شماری با روش تحقیق نیمه تجربی مورد آزمون قرار گرفتند. تمام آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر مورد پیش آزمون قرار گرفتند و بعد از آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی به گروه آزمایش که شامل 22 نفر می شدند، پس آزمون انجام شد. با استفاده از شاخص مانکوا در نرم افزار اس پی اس اس 21، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی بر کاهش خودکشی نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان مؤثر بوده، یعنی نسبت اِف با اطمینان 95 درصد برابر با 69/11 بوده است.
رابطه هوش هیجانی با اختلال اضطراب فراگیر،مهارت های اجتماعی و خود کنترلی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
151 - 161
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تعیین رابطه هوش هیجانی، اختلال اضطراب فراگیر، مهارت های اجتماعی و خودکنترلی می باشد. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر به روش توصیفی همبستگی با رویکرد رگرسیونی صورت گرفت. برای گردآوری داده ها از 4 پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شیرینگ، اختلال اضطراب فراگیر اسپیترز، مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فورستر، و خودکنترلی تانجی استفاده شد. پرسشنامه ها با توجه به کاربرد در پژوهش های پیشین از روایی مناسب برخوردار بوده و پایایی هر پرسشنامه نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با (778/0)، (853/0)، (768/0)، و (773/0) سنجیده شد. نمونه گیری جامعه آماری از میان دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال به صورت نمونه در دسترس و به روش نمونه گیری غیرتصادفی 120نفر انتخاب شدند و130 پرسشنامه در بین جامعه آماری توزیع گردید که در نهایت 129 پرسشنامه تکمیل و برگردانده شد. نتایج: یافته ها در دو مرحله تحلیل رگرسیون گام به گام و هم زمان میزان همبستگی متغیرها به هوش هیجانی را نشان دادند. در گام اول میزان خودکنترلی توانسته است درحدود 3/37 درصد تغییرات میزان هوش هیجانی را پیش بینی نماید و در گام دوم نیز متغیر میزان اختلال اضطراب فراگیر توانسته در حدود 2/44 درصد تغییرات هوش هیجانی را تبیین نمایند. نتیجه گیری: هوش هیجانی با اختلال اضطراب فراگیر و خودکنترلی رابظه و همبستگی معنادار دارد اما بین هوش هیجانی با مهارت های اجتماعی رابطه همبستگی ای از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی تهران شمال وجود ندارد.
اثربخشی مداخله سوسیودرام بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب اجتماعی ممکن است استفاده شخص از فرصت های خود برای یادگیری مهارت های اجتماعی مناسب را محدود کند. این پژوهش با هدف تبیین اثربخشی مداخله سوسیودرام بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این پژوهش آزمایشی از نوع طرح تک آزمودنی AB بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 7 سال مبتلا به اضطراب اجتماعی بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 در مراکز روانشناسی شهر تهران حضور داشتند. از بین آنها تعداد 5 کودک دارای اختلال اضطراب اجتماعی (دو پسر و سه دختر) بر اساس ملاک های ورود و خروج و به شیوه نمونه گیری هدفمند گزینش شدند. مداخله سوسیودرام برای هر کودک در 10 جلسه اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون و چک لیست رفتار اجتماعی بود. تحلیل دیداری داده ها در دو سطح درون موقعیتی و بین موقعیتی انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخله سوسیودرام سبب افزایش مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون شده؛ و میزان بهبودی کلی در هر یک از تک رفتارهای اضطراب و اجتناب در حل مسأله، اضطراب و اجتناب در خودکنترلی، اضطراب و اجتناب در مسئولیت پذیری، اضطراب و اجتناب در برقراری ارتباط، اضطراب و اجتناب در دوست یابی، اضطراب و اجتناب در مشارکت و همکاری و اضطراب و اجتناب در ابراز وجود به ترتیب 67/01، 83/30، 82/80، 82/65، 77/37، 86/88و 82/87 درصد بود. میزان بهبودی کلی بین پنج آزمودنی نیز 82/42درصد برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله سوسیودرام قادر است سبب افزایش مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی شود. بنابراین، نهادهای خانواده و آموزشی، مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره می توانند برای بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی از مداخله سوسیودرام بهره مند شوند.
اثربخشی برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارت های حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی برای گروه آزمایش در 15 جلسه (هر جلسه 70-90 دقیقه) اجرا گردید. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب (TTCT) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (SSRS) فرم آموزگار استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و آزمون کوواریانس تحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش مهارت های حل مسئله خلاق موجب بهبود خلاقیت و مهارت های اجتماعی شد. برنامه حل مسئله خلاق بین فردی به عنوان راهکاری مداخله ای و پیشگیرانه برای کودکان کار می تواند مورداستفاده متخصصان و دست اندرکاران این حیطه قرار بگیرد.
اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس بر سرمایه های روانشناختی، تاب آوری و مهارت های اجتماعی در مادران دارای فرزند بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
155 - 168
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس بر سرمایه های روانشناختی، تاب آوری و مهارت های اجتماعی در مادران دارای فرزند بیش فعال بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان بیش فعال مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 و 2 شهر تهران در سال 1400 تشکیل داد که در نیمسال دوم سال 1400 به این مراکز مراجعه کردند که تعداد آنها برابر با 750 نفر بود. نمونه آماری پژوهش طبق روش تحقیق نیمه آزمایشی، 30 نفر از مادران کودکان بیش فعال بود که به صورت تصادفی ساده از جامعه آماری گزینش شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل خلاصه ای از پروتکل آموزشی مهارت مدیریت استرس،پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، تاب آوری کانر و دیویدسون (1979) و مهارت های اجتماعی کوئین دام (2004) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردید. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت مدیریت استرس بر سرمایه های روانشناختی، تاب آوری و مهارت های اجتماعی در مادران دارای فرزند بیش فعال اثربخش است. با توجه به شدت اثر، آموزش مهارت مدیریت استرس بر تاب آوری مادران دارای فرزند بیش فعال تاثیر بیشتری نسبت به سرمایه های روانشناختی و مهارت های اجتماعی دارد.
نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین ذهن آگاهی و پرخاشگری دانش آموزان پسر متوسطه دوم ناحیه دو شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین ذهن آگاهی و پرخاشگری دانش آموزان بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز که تعداد آنها بالغ بر 8115 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه تعداد 360 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، مهارت های اجتماعی ماتسون و ذهن آگاهی بائر بود که ضریب پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 ، 86/0 و 89/0 بدست آمد که نشان از پایایی مطلوب ابزار است. به منظور تحلیل داده ها از در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده، تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و همچنین رگرسیون سلسله مراتبی به شیوه بارون - کنی استفاده شد نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی قادر به پیش بینی معکوس پرخاشگری است. ذهن آگاهی قادر به پیش بینی مهارت اجتماعی می باشد. مهارت های اجتماعی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین متغیرهای ذهن آگاهی و پرخاشگری ایفا می کند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی مردان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
137 - 157
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی بیماران مبتلابه اختلال دوقطبی نوع یک بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع کار آزمایی بالینی بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران خلقی دوقطبی نوع یک بود که در کمیسیون تشخیص نوع و تعیین شدت معلولیت سازمان بهزیستی مورد تأیید قرارگرفته و دریکی از مراکز درمان و توان بخشی بیماران روانی مزمن استان آذربایجان شرقی دارای پرونده هستند، تشکیل می دادند. نمونه آماری 45 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی (گروه آزمایشی اول 15 نفر و گروه آزمایشی دوم 15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابتدا پرسشنامه های سازگاری اجتماعی (بل، 1961) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1996) توسط گروه ها تکمیل گردید. در مرحله بعد گروه های آزمایشی در جلسات آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان شرکت کردند، در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات آموزش، پرسشنامه های ذکرشده دوباره توسط گروه ها تکمیل گردید. در انتها داده های به دست آمده از گروه ها برای تحلیل آماده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که داد که روش آموزش مهارت های اجتماعی نسبت به آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر بیشتری بر سازگاری اجتماعی و عاطفه منفی و روش آموزش راهبردهای تنظیم هیجان نسبت به آموزش مهارت های اجتماعی تأثیر بیشتری بر عاطفه مثبت بیماران دوقطبی نوع یک داشته است (05/0=P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که بین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی بیماران مبتلابه اختلال خلقی دوقطبی نوع یک تفاوت معناداری وجود دارد.
مهارت های اجتماعی فرزندان بر اساس سرمایه اجتماعی خانواده با توجه به نقش واسطه ای منش های اخلاقی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی مهارت های اجتماعی فرزندان بر اساس سرمایه اجتماعی خانواده با توجه به نقش واسطه ای منش های اخلاقی والدین بود. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد بود که در سال تحصیلی 1398-1399 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه تعداد 400 نفر از والدین بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای (چندمرحله ای) انتخاب شدند و از این تعداد 382 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) (SSRS) ، سرمایه اجتماعی خانواده اکبری (1393) (FSCQ) و پرسشنامه منش های اخلاقی خرمائی و قائمی (1397) ( MCQ ) استفاده شد. جهت انجام معادلات ساختاری از PLS-SEM استفاده شد. یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم سرمایه اجتماعی به منش های اخلاقی معنی دار است (001/0> p ، 23/0= β ). مسیر مستقیم سرمایه اجتماعی به مهارت های اجتماعی معنی دار است (002/0= p، 26/0= β ). مسیر مستقیم منش های اخلاقی به مهارت های اجتماعی معنی دار است (001/0> p ، 25/0= β ). مسیر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی به مهارت های اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای منش های اخلاقی نیز معنی دار است (045/0= p ، 057/0= β ). شاخص های برازش مدل نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد. می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی خانواده هم به صورت مستقیم و هم به واسطه منش های اخلاقی والدین می تواند مهارت اجتماعی فرزندان را پیش بینی کند.
تأثیر مداخله زود هنگام هیجانی - اجتماعی بر رشد اجتماعی کودکان کم شنوای پایین تر از 3 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان کم شنوا به دلیل محدودیت های ارتباطی بیش از همتایان شنوای خود در مهارت های اجتماعی دچار شکست می شوند که این امر، به نوبه خود می تواند مهارت های اجتماعی کودک را در آینده به شدت متأثر کند. با نظر به اهمیت این موضوع و نیاز به چنین برنامه هایی در مداخلات زود هنگام این کودکان، هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر برنامه مداخله زود هنگام هیجانی-اجتماعی بر رشد اجتماعی کودکان دچار کم شنوای پایین تر از 3 سال بود. مواد و روش ها: در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل، 16 کودک کم شنوا از مرکز گفتار درمانی آترا کرج به روش هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس و در نسخه 20 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد، برنامه مداخله هیجانی- اجتماعی اثر معناداری بر رشد اجتماعی کودکان کم شنوا داشت ) 0001 / p >0 ( و موجب ارتقای وضعیت رشد اجتماعی کودکان در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد مداخله زود هنگام هیجانی-اجتماعی می تواند موجب بهبود رشد اجتماعی این کودکان شود. با توجه به اهمیت نقش مهارت های اجتماعی در زندگی، توصیه می شود در بسته ی مداخله های زودهنگام این کودکان، برنامه هایی با هدف بهبود وضعیت هیجانی-اجتماعی آنان گنجانده شود.
بررسی رابطه نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اول و دوم شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز صورت پذیرفت. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و اطلاعات به وسیله پرسشنامه استانداردشده سازگاری تحصیلی سینها وسینک، نظارت والدین فلانری، مهارت های اجتماعی ماتسون (پرسشنامه پنج سوالی) جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 97-1396 می باشد.180 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور پایایی سؤالات از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده گردید. عمده ترین یافته های تحقیق عبارتنداز: بین نظارت والدین با سازگاری تحصیلی، بین مهارت رفتار اجتماعی مناسب با سازگاری تحصیلی، بین متغیر مهارت عدم پرخاشگری و رفتار تکانش گری با سازگاری تحصیلی، بین مهارت اطمینان زیاد به خود داشتن با سازگاری تحصیلی و بین متغیر مهارت ارتباط با همسالان با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت معنادار و مستقیم وجود داشت و بین مهارت عدم رفتار اجتماعی مناسب با سازگاری تحصیلی رابطه منفی معنی داری وجود داشت. همچنین طبق رگرسیون چندگانه انجام شده، بین نظارت والدین و مهارت های اجتماعی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان اول و دوم مقطع ابتدایی شهر اهواز رابطه معناداری وجود داشت.
بررسی اثربخشی آموزش طرح کرامت بر مهارت های زندگی (مهارت های ارتباطی- اجتماعی) دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گناوه
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش طرح کرامت بر مهارت های دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گناوه بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش با توجه به نوع طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم و چهارم مقطع ابتدایی سال 1399-1398 شهرستان گناوه استان بوشهر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به تعداد 30 نفر انتخاب شده است سپس در دو گروه 15 نفره آزمایش و 15 نفره کنترل تقسیم شده است. در این ژوهش از دو پرسشنامه استاندارد مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و مهارت های ارتباطی کوئین دام (CSTR)(2004) استفاده شده است. و اطلاعات با نرم افزار SPSS نسخه 22 با آزمون تی-مستقل و تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مقدار تاثیرگذاری نوع گروه آماری بر هر دو متغیر مهارت ارتباطی و مهارت اجتماعی معنادار می باشد(P<0.05) . همچنین پس از اجرای طرح کرامت میزان مهارت های ارتباطی افزایش داشته است و میزان مهارت های اجتماعی پس از اجرای طرح کرامت نیز افزایش داشته است. لذا اجرای طرح کرامت منجر به بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی در بین دانش آموزان می شود و پیشنهاد می شود این طرح در بین دانش آموزان کلیه مقاطع اجرایی شود.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
121 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان پایه نهم شهر یزد بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پایه نهم شهر یزد در سال تحصیلی 98-97 بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی تعداد 260 نفر انتخاب شدند. پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، مهرورزی والدین بوری، مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و احساس تنهایی دهشیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و Amos-21 و آزمون های همبستگی، معادلات ساختاری و t مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که احساس تنهایی در رابطه مهرورزی والدین با اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای معناداری دارد اما در رابطه مهارت های اجتماعی با اعتیاد به اینترنت، نقش واسطه ای احساس تنهایی، معنادار نبود. همچنین اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی در پسران به صورت معناداری بیش از دختران و مهارت های اجتماعی در دختران به صورت معناداری بیش از پسران بود، ولی در مهرورزی والدین بین دختران و پسران تفاوت معناداری مشاهده نشد. لذا از طریق مهرورزی والدین و افزایش مهارت های اجتماعی و همچنین پر کردن خلأ احساس تنهایی در دانش آموزان می توان از اعتیاد به اینترنت تا حدودی جلوگیری کرد.
تأثیر آموزش فلسفه بر خودتنظیمی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
161 - 179
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش فلسفه بر خودتنظیمی و رشد مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول قم در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه آماری مورد نظر شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم در سال ۹۹-۱۳۹۸ بود. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ بدین ترتیب در هر گروه تعداد 20 دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول حضور داشت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (۱۹۹۰) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندر بیتزن و فوستر (۱۹۹۲) بوده است. اعضای گروه آزمایش در 12 جلسه 60 دقیقه ای برنامه آموزش فلسفه شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فلسفه تأثیر معناداری بر خودتنظیمی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه دارد. بر اساس یافته های پژوهش، آموزش فلسفه به نوجوانان موجب بهبود خودتنظیمی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر می شود.
اصلاح رفتار قلدری: یک مطالعه ی اقدام پژوهی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اصلاح رفتار قلدری یکی از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی به روش اقدام پژوهی در سال تحصیلی 1401-1400 و در شهرستان خداآفرین انجام گرفته است. رفتارهای قلدرمآبانه ی این دانش آموز در موقعیت های مختلفمشاهده گردید و مورد بررسی قرار گرفت. داد ه های پژوهش با استفاده از مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه ی قلدری ایلینویز (2001) گردآوری شد. پس از آن برای حل این مشکل، محقق با استفاده از پیشینه ی نظری و عملی موجود، راهکارهایی را جهت اصلاح این رفتار، معین کرده و آن ها را اجرا نمود. این راهکارها عبارت بود از: آموزش مؤلفه های هوش هیجانی؛ تقویت مهارت های اجتماعی، ارتباطی و خودکنترلی؛ آموزش مهارت های حل مسئله؛ حمایت از رفتارهای مثبت، محبت به دانش آموز وآگاه سازی والدین و سایر همکاران در خصوص رفتار قلدری دانش آموز و نحوه ی برخورد با این مسئله. نتایج و مشاهده ها نشان داد که اجرای این راهکارها مؤثّر بوده و منجر به اصلاح رفتار قلدری در این دانش آموز شده است.
ارزیابی رابطه مهارت های اجتماعی و تربیت شهروند در کتاب های جامعه شناسی متوسطه دوم
حوزه های تخصصی:
برقراری ارتباط و تعامل موثر با دیگران مستلزم کسب مهارت های اجتماعی است که پیامد آن سلامت فردی و اجتماعی است. نهاد آموزش و پرورش از طریق درس جامعه شناسی می تواند این امر را محقق سازد و شهروندانی فعال و مسئولیت پذیر را تربیت کند. به همین منظور در این تحقیق با کمک نظریه های جامعه شناسی به دنبال بررسی و تبیین رابطه مهارت های اجتماعی و تربیت شهروندی در کتاب های جامعه شناسی متوسطه دوم هستیم. روش انجام تحقیق توصیفی و کیفی است که از طریق مصاحبه های عمیق با معلمان جامعه شناسی متوسطه دوم صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد به مهارت های اجتماعی در کتاب های جامعه شناسی چندان توجه نشده است و بیشتر مطالب مفهومی و در حوزه شناختی است و مصادیق عینی و رفتاری مهارت های اجتماعی مطرح نشده است و مسلما با این محتوا دانش آموزان چندان با نقش شهروندی آشنا نمی شوند. بنابراین لازم است که محتوای کتاب ها مورد بازبینی قرار بگیرد و در حوزه مهارتی و رفتاری بیشتر کار شود.
تأثیر روش تدریس همیاری بر رشد مهارت های اجتماعی در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
39 - 56
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس همیاری بر رشد مهارت های اجتماعی در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان بوده است. روش شناسی پژوهش : برای دستیابی به این هدف، دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان استهبان (2019-2020) موردپژوهش قرارگرفته اند. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان استهبان (2019-2020) تشکیل داده که از بین آن ها ۵۹ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. قبل از آموزش در هر دو گروه پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام_الیوت (فرم معلم و دانش آموز) (1990) به عنوان پیش آزمون اجراشده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته ها : نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش تدریس همیاری، در سطح خطای ۰٫۰۵ تأثیر معناداری در رشد همه مؤلفه های مهارت های اجتماعی دانش آموزان که شامل همیاری، قاطعیت، خویشتن داری و همدلی است، داشته و نسبت به روش تدریس سنتی در رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان مؤثرتر است. بحث و نتیجه گیری: از آن جا که روش تدریس همیاری، تأثیر به سزایی در رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دارد، جایگزین مناسبی برای روش تدریس سنتی است.
نقش هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در پیش بینی دین داری دانش آموزان دبیرستانی قزوین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی با دین داری و تعیین نقش پیش بینی هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در دین داری بین دانش آموزان شهرستان قزوین می باشد. روش این پژوهش، توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری، همه دانش آموزان دبیرستان ناحیه دو شهرستان قزوین می باشد. نمونه پژوهش 100 نفر دانش آموز پسر بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: مقیاس هوش هیجانی، مقیاس مهارت های اجتماعی و مقیاس دین داری. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری صورت گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش هیجانی، مهارت های اجتماعی و دین داری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد هر یک از متغیرهای هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی می تواند به عنوان متغیر پیش بین، متغیر دین داری را به عنوان متغیر ملاک پیش بینی کند.
بررسی رابطه سطح سواد رسانه ای با تفکر انتقادی و مهارت های اجتماعی در دانشجویان دانشگاه پیام نور بیرجند
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
21 - 30
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که هجوم اطلاعات و پیام های مختلف ابعاد مختلف زندگی افراد را متأثر ساخته است؛ سواد رسانه ای به عنوان یک نیاز اجتماعی در دوران جوانی محسوب می شود. هدف از انجام این مقاله، بررسی رابطه سطح سواد رسانه با تفکر انتقادی و مهارت های اجتماعی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور خراسان جنوبی است. این مقاله، با روش پیمایش میدانی و از نوع کمی است و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای جمع آوری اطلاعات، از سه پرسشنامه استاندارد سواد رسانه ای فلسفی (1393)، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﻔﮑﺮ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ﺭیتکس (2005) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون و همکاران (1983) استفاده شده است. نمونه گیری به شکل در دسترس و از طریق انتشار لینک پاسخگویی به پرسشنامه ها در فضای مجازی انجام پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان داد سواد رسانه ای با تفکر انتقادی و مهارت های اجتماعی رابطه معنادار داشته و مؤلفه های آن قابلیت تبیین متغیرهای فوق را دارند. همچنین در میزان سواد رسانه، تفکر انتقادی و مهارت اجتماعی تفاوتی در دانشجویان زن و مرد وجود نداشت. با توجه به تفاوت سواد رسانه ای در بین دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد پیشنهاد گردید جهت تقویت مهارت های اجتماعی و تفکر انتقادی دانشجویان، کارگاه های آموزش سواد رسانه جهت ارتقا تفکر نقادانه و مهارت های اجتماعی برگزار گردد.
ارزشیابی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تحلیل رفتار کاربردی بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف از انجام این پژوهش ارزشیابی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تحلیل رفتار کاربردی بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 24 دانش آموز پسر دچار اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا از بین دانش آموزان استثنایی مدرسه ابتدایی پسرانه ضیافت در محدوده شهریار که در سال تحصیلی 97-1398 مشغول به تحصیل بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، طی 60 جلسه در معرض آموزش تحلیل رفتارکاربردی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های اجتماعی اوتیسم بلینی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیره نیز نشان داد که برنامه تحلیل رفتار کاربردی در سطح معناداری 001/0 موجب بهبود مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم شده است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر، این نتیجه به دست آمد که برنامه ABA بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا اثربخش بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که معلمان اوتیسم از این برنامه برای این گروه کودکان استفاده کنند.