مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مهارت های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان به کارگیری فناوری های نوین آموزشی در کتاب جدیدالتألیف علوم اجتماعی پایه نهم متوسطه دوره اول جهت آموزش مهارت های اجتماعی می باشد. رویکرد پژوهش کیفی و از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه پژوهش کتاب درسی علوم اجتماعی پایه نهم می باشد که تمامی محتوای آن به عنوان نمونه پژوهش مورد تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک مقوله بندی باز استفاده شد و با جمع آوری تمامی واحدهای متن و واحدهای ضبط، مفاهیم و زیرمقوله ها مشخص شدند و در انتها، تمامی زیرمقوله ها در دو مقوله اصلی فناوری های آنلاین و آفلاین دسته بندی گردیدند. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که به کارگیری فناوری های نوین آموزشی در تألیف کتاب مذکور ناکافی بوده به صورتی که در تمام محتوای کتاب تنها 18 واحد محتوا مرتبط با به کارگیری فناوری های آموزشی آنلاین و 15 مورد از فناوری های غیرآنلاین استفاده شده است.
خشونت در مدرسه: نقش توانایی همدلی، مهارت های ارتباطی و حل تعارض در کاهش رفتارهای خشونت آمیز نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف بررسی نقش توانایی همدلی، مهارت های ارتباطی و حل تعارض در کاهش رفتارهای خشونت آمیز نوجوانان انجام شده است. مواد و روش ها طرح پژوهشی استفاده شده در این مطالعه از نوع آزمایشی به شیوه پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر دوره متوسطه استان های تهران و همدان بودند. برای انتخاب نمونه در مرحله اول از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و در مرحله دوم، از روش جایگزینی تصادفی سود برده شد. همچنین به منظور افزایش ضریب اطمینان از نظر کنترل افت آزمودنی ها، برای هر گروه ۲۰ نفر در نظر گرفته شد و به شیوه جایگزینی تصادفی افراد در چهار گروه ۲۰نفری قرار گرفتند. ابتدا پرسش نامه خشونت بین فردی بین دانش آموزان مدارس انتخاب شده در استان های تهران و همدان توزیع شد. سپس، ۸۰ نفر (هر استان ۴۰ نفر) از آن ها که نمره شان بالاتر از خط برش قرار داشت انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (گروه آزمایش ۱ و ۲) و گواه (گروه ۱ و ۲) قرار داده شدند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی در قالب یک دور ه ۱۰ جلسه ای (جلسات گروهی ۹۰دقیقه ای) اجرا شد. ابزارهای اندازه گیری علاوه بر پرسش نامه خشونت بین فردی، شامل پرسش نامه هوش بهر هیجانی بار اون، مقیاس کنترل عواطف و نسخه دوم مقیاس شیوه مقابله با تعارض «رحیم» بودند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل MANCOVA سود برده شد. یافته ها نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقای مهارت همدلی، ارتباط مؤثر و حل تعارض دانش آموزان مقطع متوسطه مؤثر بوده است. همچنین نتایج بیانگر آن است که آموزش مهارت های اجتماعی در کاهش گرایش رفتارهای خشونت آمیز (خشونت کلامی و عملی) تأثیرگذار است. نتیجه گیری بنابراین می توان گفت که آموزش مهارت های اجتماعی مؤثر هستند.
تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع تک آزمودنی با پیگیری دو هفته ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف (هوشبهر بین 50 – 70) 8 تا 10 ساله شهرستان شاهرود در سال 97- 1396 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 4 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) و پرسشنامه عصب روان شناختی کولیج (2002) توسط مربیان تکمیل شد. برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت یک ماه در 8 جلسه 45 دقیقه ای با روش های بازی، قصه گویی و نمایش آموزش داده شد. یافته های بدست آمده از تحلیل دیداری نمودارها، درصد تمامی داده های غیرهمپوش و اندازه اثر بیانگر تأثیر آموزش خودتنظیمی در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی بود. بنابراین می توان گفت آموزش خودتنظیمی با بهبود توانایی برنامه ریزی، خودبازبینی و سازماندهی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی آنها مؤثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خلاقیت پسران ابتدایی شهرستان شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خلاقیت پسران ابتدایی شهر شیراز بود. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی ابتدایی شهر شیراز بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 40 دانش آموز انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش یا کنترل تخصیص یافتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خلاقیت عابدی است. برای گروه آزمایش، 8 جلسه ی 60 دقیقه ای هفتگی برنامه ی آموزش مهارت های اجتماعی اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) و تک متغیری ( ANCOVA ) استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 25 - SPSS انجام شد. نتایج MANCOVA و ANCOVA نشان داد که مداخله ی به کاررفته باعث افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر می شود. به طورکلی، می توان گفت که مداخله ی آموزش مهارت های اجتماعی برای کمک به دانش آموزان پسر اثربخش است و توصیه می شود.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
138-148
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در معرض خطر مشکلات هیجانی و اجتماعی هستند، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. برای این منظور تعداد 25 نفر از کودکان با اختلال طیف اوتیسم انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان را به صورت گروهی در هشت جلسه دریافت کرد ولی گروه گواه، این آموزش را دریافت نکردند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه مهارت های اجتماعی استون (2003) ارزیابی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش به طور معناداری پس از اجرای مداخله در حیطه درک عاطفی، آغاز و حفظ تعامل، عملکرد بهتری از گروه گواه داشته است ( 0/01 > P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، آموزش تنظیم هیجان با بالابردن مهارت های تنظیم هیجانی در روابط اجتماعی و دیدگاه گیری عاطفی و شناختی باعث بهترشدن درک عاطفی، آغاز، و حفظ تعامل اجتماعی در کودکان طیف اوتیسم می شود.
اثربخشی برنامه آموزش مدیریت شرم بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
149-162
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : روش های متعددی برای افزایش مهارت های اجتماعی و سازش یافتگی افراد با آسیب شنوایی به کار می رود. در این ارتباط پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش مدیریت شرم بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان با آسیب شنوایی انجام شده است. روش : در این پژوهش، از طرح نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با آسیب شنوایی شهر کرج در سال 1396 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از آنها به عنوان نمونه مورد مطالعه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی ( گرشام و الیوت، 1990 ) و پرسشنامه پرخاشگری باس و وارن (2000) بوده است . مداخله آموزشی برای گروه آزمایش در طی 14 جلسه انجام شد در حالی که گروه گواه چنین مداخله ای را دریافت نکردند. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد برنامه آموزش مدیریت شرم، بر کاهش پرخاشگری و مؤلفه های کلامی، خشم و خصومت پرخاشگری به غیر از مؤلفه بدنی پرخاشگری، تأثیر معناداری دارد. علاوه بر این، در پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزشی مدیریت شرم بر مهارت های اجتماعی و مؤلفه های همکاری، ابراز وجود، و خویشتن داری مورد تأیید قرار گرفت (0/01>P). نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد برنامه آموزشی مدیریت شرم با افزایش حرمت خود کودکان با آسیب شنوایی، روش مؤثری برای کاهش پرخاشگری و بهبود مهارت های ارتباطی باشد.
مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
107 - 122
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان نارساحساب با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان می شود. با توجه به ارتباط مهارت های عصب شناختی و اجتماعی با نارسایی حساب، هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب بود. روش: طرح پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود و نمونه این پژوهش 100 دانش آموز پسر با و بدون نارسایی حساب شهرستان رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به طور در دسترس انتخاب شدند (هر گروه 50 نفر). برای جمع آوری داده ها از آزمون رایانه ای برج هانوی، آزمون رایانه ای استروپ، آزمون رایانه ای اِن بَک، آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در مهارت های عصب شناختی و اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که در آزمون های مهارت های عصب شناختی و اجتماعی گروه دانش آموزان نارساحساب عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه دانش آموزان بدون این اختلال داشتند (001/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، توجه بیشتر به کارکردهای شناختی و اجتماعی دانش آموزان با نارسایی حساب می تواند تلویحات مهمی در آسیب شناسی و درمان این اختلال داشته باشد.
رابطه بین هوش هیجانی و خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خود کارآمدی معلمان تربیت بدنی شهر بندر عباس بود. روش شناسی: روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده و به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل دبیران تربیت بدنی مشغول به کار در مدارس شهر بندرعباس در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در سال تحصیلی (1393-1394) می باشد، که تعداد آنها برابر با 225 نفر بوده و براساس فرمول مورگان 142 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی خوشه ای در ناحیه یک و دو انتخاب شدند. از تعداد 142 پرسشنامه پخش شده 140 پرسشنامه برگشت داده شد. ابزار مورد نظر برای سنجش متغیرها، رگه هوش هیجانی و خودکارآمدی بود. پایایی خودکارآمدی و هوش هیجانی با استفاده ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 81/0 و 83/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری توسط نرم افزار 18 spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی(خودآگاهی، مهارت های اجتماعی، درک عواطف خود) با خودکارآمدی در معلمان تربیت بدنی شهر بندرعباس رابطه معناداری وجود داشت. همچنین مشخص شد، 3/27 درصد از تغییرات واریانس متغیر خودکارآمدی توسط، ابعاد هوش هیجانی( خوش بینی، خودآگاهی، درک عواطف خود و مهارت های اجتماعی) تبیین می شود. بحث و نتیجه گیری: بنابراین هوش هیجانی و خودکارآمدی بالای معلمان برای بهره برداری از فرصت های اندک و موجود و استفاده از روش های خلاقانه می تواند در جهت پیشبرد اهداف تربیت بدنی در آموزش و پرورش بسیار مهم و موثر باشد.
تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودکارآمدی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودکارآمدی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان کارشناسی پیوسته در رشته علوم تربیتی ورودی سال 1391 دانشگاه فرهنگیان( پردیس پسرانه شهیدبهشتی زنجان) به تعداد 210 نفر است که با نمونه گیری در دسترس در نهایت 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (30 نفر) و یک گروه کنترل (30 نفر)جای داده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران(1982) است. نمونه ها قبل و پس از آموزش به این پرسشنامه پاسخ دادند. داده های بدست آمده با تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های اجتماعی در بهبود و افزایش خودکارآمدی دانشجومعلمان تأثیر معناداری دارد. نتایج مطالعات مربوط به پیگیریِ یک ماه بعد از پس آزمون نیز بر تثبیت و پایداری این تأثیر دلالت دارد.
اثربخشی روان نمایشگری در بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان نمایشگری بر بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر معتاد به اینترنت در دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش : در یک طرح نیمه آزمایشی، 36 دانشجوی دختر که به صورت دردسترس نمونه گیری شده بودند به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای گروه آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های اجتماعی با رویکرد روان نمایشگری اجرا شد. برای ارزیابی اعتیاد به اینترنت و مهارت های اجتماعی به ترتیب از مقیاس اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسش نامه مهارت های اجتماعی بهره گرفته شد. تأثیر مداخله انجام شده به کمک پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری یک ماهه ارزیابی شد. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی وآزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها : مهارت های اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنی داری (001/0 p< ) افزایش و میانگین نمره های اعتیاد به اینترنت گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنی داری (001/0 p< ) کاهش یافت. نتیجه گیری : تعامل های افراد درگروه های روان نمایشگری، مطرح کردن مسئله در گروه و دستیابی به راه حل نهایی توسط شخص از عوامل مؤثر در اثربخشی این مداخله است. هم چنین می توان رویکرد روان نمایشگری را مداخله ای مؤثر برای افزایش مهارت های اجتماعی برای معتادان به اینترنت دانست.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
271-289
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 24383 دانش آموز مقطع متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 بود که در ابتدا به صورت خوشه ای دبیرستان های آزادی، شهید واقفی1 و کتیبه و سپس از هر دبیرستان 4 کلاس و از بین آن ها نمونه ای به تعداد 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شد. افراد گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش مهارت های اجتماعی برگرفته از کتاب صدری دمیرچی و اسماعیلی قاضی ولوئی (1389) و کتاب هارجی، ساندرز و دیکسون (1390) را هر جلسه 90 دقیقه هفته ای 2 بار به صورت گروهی دریافت کردند. هر دو گروه قبل و پایان آموزش و نیز پس از گذشت 2 ماه در مرحله پیگیری، به مقیاس سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1380) و خودکارامدی عمومی شرر، مادوکس، مرکاندنت، پرنتیس-دان، جاکوبز و روگرز (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی در بر سازگاری (55/12=F، 001/0=P) اثر داشته و میزان خودکارامدی را نیز به طورمعناداری افزایش داده (26/6=F، 01/0=P)؛ و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی روشی موثر برای ارتقاء سازگاری و خودکارامدی نوجوانان دختر است.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
477-499
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتارهایِ مشکل زا و مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی بدون گروه گواه، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، و جامعه آماری شامل60 نوجوان 11 تا 17 ساله مراجعه کننده به مرکز تهران اُتیسم و مرکز اُتیسم آوا در شهر تهران بود. با روش نمونه گیری هدف مند 12 نوجوان انتخاب و به دو گروه 6 نفری مشابه تقسیم شدند و مداخله را در 10 جلسه 90 دقیقه ای، هر هفته دو جلسه دریافت؛ و والدینِ آن ها نیز در سه مرحله مقیاسِ درجه بندیِ مهارت های اجتماعی-نسخه والدینِ گرشام و الیوت (1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد شرکت در جلسه های مداخله منجر به افزایش مهارت های اجتماعی شامل همکاری (92/9=F، 005/0=P)، جرأت ورزی (81/7=F، 009/0=P)، مسئولیت پذیری (18/8=F، 002/0=P) و خودکنترلی (64/7=F، 003/0=P) نوجوانان با اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا شده است؛ ولی این تاثیر در مرحله پیگیری یک ماهه پایدار نمانده؛ و از سوی دیگر در کاهش مشکلات رفتار بیرونی (28/0=F، 75/0=P)، درونی (24/0=F، 65/0=P) و بیش فعالی (08/1=F، 33/0=P) آن ها بهبودی حاصل نشده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته های این پژوهش می توان برنامه آموزشی مهارت های اجتماعی را روش مؤثری برای ارتقاء مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا تلقی کرد؛ و آن را برای افزایش مهارت های اجتماعی این نوجوانان توصیه نمود؛ اما لازم است برای پایدار ماندن اثربخشی تمرین های بیشتری در محیط زندگی طبیعی و نیز برای کاهش رفتارهای مشکل زا پژوهش های بیش تری برای شناسایی روش های مداخله ای موثر انجام شود.
اثربخشی لگو درمانی در بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش علائم کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
195-214
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی لگو درمانی در بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش علائم کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا بود. روش: روش مطالعه شبه آزمایشی از نوع طرح تک آزمودنی و جامعه آماری شامل 65 کودک پسر 6 تا 10 ساله دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا مراجعه کننده به مرکز ساماندهی درمان و توان بخشی اختلال های اُتیستیک و مرکز آموزش و درمان اختلال های اُتیستیک به آرا در سال 1388بود. از میان آن ها 10 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس نمره گذاری اُتیسم گیلیام، 1995 و نیمرخ مهارت های اجتماعی اُتیسم بیلینی و هوپف (2007) بود. مهارت های اجتماعی با بهره گیری از بازی لگو در 16 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه، هفته ای دو بار به شکل گروهی دو یا سه نفره به آن ها آموزش داده شد. ارزیابی ها در 6 مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، یک روز قبل از شروع درمان، بعد از هشت جلسه درمان، یک روز بعد از اتمام درمان و جلسه های پیگیری دو هفته و یک ماه بعد از اتمام درمان انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل دیداری و اندازه اثر نشان داد مهارت های اجتماعی کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا، افزایش و علائم اُتیسم ازجمله مشکلات تعاملات اجتماعی/برقراری ارتباط کاهش یافته؛ اما تغییری در رفتارهای کلیشه ای آن ها ایجاد نشده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه از قابلیت کاربرد و کارایی لگو درمانی برای افزایش مهارت های اجتماعی و اصلاح کفایت اجتماعی در کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا حمایت می کند.
لگو درمانی برای کودکان با اخلال های طیف اوتیسم: مبانی نظری، کاربرد، سطوح اجرا و اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های طیف اوتیسم مجموعه ای گسترده ای از رفتارهای نابهنجار ادراکی، شناختی، زبانی و اجتماعی را دربرمی گیرد. لگو درمانی یکی از برنامه های مداخله ای است که مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم را به نحو قابل توجهی بهبود می بخشد و رفتارهای غیراجتماعی درخودماندگی را کاهش می دهد. کلمه دانمارکی لگو به معنی یک بازی خوب است. لگو درمانی یک برنامه رشد اجتماعی برای کودکان با اختلال طیف اوتیسم می باشد که مبتنی بر همکاری در بازی با لگو است. نتیجه گیری: بسیاری از کودکان با اختلال طیف اوتیسم فاقد قصد ارتباطی هستند و تمایل به ارتباطی که هدف اجتماعی داشته باشد نشان نمی دهند. لگو درمانی از طریق بازی و ایجاد موقعیت ها و فرصت های خلاق برای برقراری تعامل موجب رشد و تحول کفایت اجتماعی می شود. کودکان الگوهای مختلف لگو را با کار کردن در گروه های دو یا سه نفری می سازند. بحث بر سر این است که کودکان مشارکت کننده در بازی با لگو انگیزه بیشتری را برای آغازگری ارتباط اجتماعی تجربه می کنند و به برقراری تعامل پایدار با دیگران ترغیب می شوند. در این مقاله مبانی نظری، کاربرد، گام های اجرای و اثربخشی لگو درمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: . بیشتر کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، مهارت های اجتماعی مناسبی ندارند و در سازش با محیط های مختلف و دوست یابی، دارای مشکلات اساسی هستند . برخی متخصصان معتقدند که بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری می تواند به کودکان مبتلا به این اختلال در یادگیری مهارت های اجتماعی کمک کند و برخی مشکلات رفتاری آنها را کاهش دهد. بدین ترتیب پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری بر مهارت های اجتماعی پسران پیش دبستانی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. در این پژوهش 30 پسر با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی 5 تا 6 ساله شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از از مراکز پیش دبستانی شهرستان آران و بیدگل در سال تحصیلی 1397-1396 انتخاب شده اند و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه، جایدهی شدند. گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری را در 12 جلسه 40 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که به گروه گواه این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بود. داده های به دست آمده از پرسشنامه در قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که پس از مداخله، میانگین نمرات مهارت های اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ( 0/001 P < و 57/77 = F ). همچنین میانگین نمرات همه خرده مقیاس های مشارکت ( 0/0001 < P و 64/30 F = ) ، ابراز وجود ( 0/0001 < P و 54/48 F = ) ، و مهار خود ( 0/0001 P < و 39/09 F = ) در گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری : بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری باعث بهبود مهارت های اجتماعی، مشارکت، ابراز وجود، و مهار خود در کودکان پیش دبستانی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شد. با توجه به این که در این شیوه مداخله، از فعالیت های هیجانی، عملی، و غیرکلامی استفاده می شود و از لحاظ نظری، تأکید بر تعامل فرد و محیط است، بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی موثر واقع شده است.
تأثیر آموزش مهارت های تفکر انتقادی بر میزان رشد مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
22-45
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های تفکر انتقادی بر میزان رشد مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی دانش آموزان انجام شده است. این پژوهش به روش شبه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است، جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر کرج در سال تحصیلی 96-95 تشکیل داده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بدین منظور ابتدا کلیه مدارس دخترانه شهر کرج را با توجه به موقعیت مکانی به چهار گروه تقسیم شدند سپس به صورت تصادفی یک ناحیه را و از آن ناحیه دو مدرسه برگزیدیم. به طوری که از مدرسه اول یک کلاس برای آموزش مهارت های تفکر انتقادی و از مدرسه دیگر یک کلاس برای گروه کنترل در نظر گرفته شد. تعداد افراد نیز بر اساس جدول کوهن با حجم اثر 50/0 و توان آزمون 97/0، حجم نمونه ای برای گروه آزمایش 24 و گروه کنترل 24 نفر می باشد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و مهارت های شناختی نجاتی (1392) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمارتوصیفی و در بخش آمار استنباطی از تحلیل واریانس چند متغیره ( Manova ) استفاده گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی دانش آموزانی که با روش آموزش تفکر انتقادی دیده اند و نسبت به دانش آموزانی که با روش معمول در مدارس آموزش دیده بودند تفاوت معناداری وجود دارد و باعث افزایش مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی شده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) روی مهارتهای اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان کودکان زیر 12 سال مبتلا به اختلال نقص توجه ،بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
113-122
حوزه های تخصصی:
اختلال نقص توجه/بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در کودکان می باشد .کودکان و نوجوانانی که دارای این تشخیص هستند ممکن است گستره ای از این نشانه ها را داشته باشند که در این سه دسته کلی جای می گیرند: بی توجه- بیش فعال و تکانشور . پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک ( CPRT ) روی مهارت های اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان کودکان زیر 12 سال مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی انجام گرفت. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری در برگیرنده مادران همه کودکان زیر 12 سال مشکوک به اختلال بیش فعالی و نقص توجه بود که به مرکز مشاوره آموزش وپرورش مراجعه کرده بودند. با توجه به جدول کوهن و با در نظر گرفتن توان آزمون (80/0)، اندازه اثر (50/0) و میزان خطای (05/0) برای هر گروه نمونه 15 در نظر گرفته شد و با روش در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش مقیاس مهارتهای اجتماعی اویرت (2010) و فرم کودکان مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2010) بود. برای تجزیه و تحلیل داد ه ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید.نتایج تحلیل برای فرضیه اصلی نشان داد درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک روی مهارتهای اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان کودکان اثربخش بوده است. بررسی فرضیه های فرعی نیز نشان داد مداخله بطور مستقلانه باعث بهبود مهارتهای اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان شده است.
اثر بازی های حرکتی خلاق بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
173-182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بازی های حرکتی خلاق بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 6 تا 12 ساله در شهر شیراز که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند. در این مطالعه ی نیمه تجربی، 58 کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر(30 پسر و 28 دختر) با میانگین سنی 07/9 سال، به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل گمارده شدند. برای سنجش اولیه مهارت های اجتماعی شرکت کنندگان، از معلمان آن ها خواسته شد تا به سؤالات خرده آزمون مهارت های اجتماعی پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت(1990) پاسخ دهند. گروه تجربی 6 هفته به بازی های حرکتی خَلاق پرداختند و گروه کنترل نیز در این مدت فعالیت های عادی مرتبط با برنامه مدرسه را انجام دادند. داده ها با استفاده از آزمون لِون، آزمون کولموگروف – اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار spss-16 و در سطح معناداری 05/0 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مداخله بازی های حرکتی خَلاق بر مهارت های اجتماعی منجر به تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و کنترل شد(05/0 P≤ ). به نظر می رسد که بازی های حرکتی خَلاق به علت فراهم کردن فرصت های تمرینی، شرایط مطلوب و داشتن برنامه های مفرح و متنوع بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مؤثر هستند.
رابطه خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین ارتباط خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوءمصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. 400 دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های (40 دانش آموز از 10 مدرسه) شهرستان اراک در سال تحصیلی 90-89، با روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های خودکارآمدی (شرر، 1982)، برانگیختگی (بارات، 1994)، مهارت های اجتماعی (ماتسون، 1983) و فهرست سوءمصرف مواد (کریمی، 1389 ) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان و گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان دادند که برانگیختگی رفتاری و سطوح پایین مهارت های اجتماعی سهم معناداری در پیش بینی سوءمصرف مواد دارند. همچنین، نتایج مبیّن آن بودند که برانگیختگی رفتاری، سطوح پایین خودکارآمدی، عدم تفکر و برنامه ریزی در کارها و سطوح پایین مهارت های اجتماعی به میزان معناداری در گرایش نوجوانان به سوءمصرف مواد مؤثر است.
مقایسه مهارت های اجتماعی و مشکلات روان شناختی در دانش آموزان قلدر، قربانی و عدم درگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه مهارت های اجتماعی و مشکلات روان شناختی در دانش آموزان مقطع راهنمایی درگیر در پدیده قلدری است. با روش نمونه برداری خوشه ای 282 دانش آموز به طور کاملاً تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و از بین این دانش آموزان و از طریق معرفی اولیای مدرسه 53 دانش آموز قلدر، 56 دانش آموز قربانی و 173 دانش آموز عادی شناسایی شد. دانش آموزان مقیاس خودگزارش دهی مشکلات رفتاری آشنباخ (YSR؛ آشنباخ، 1991) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی (TISS؛ ایندربیتزن و فوستر، 1992) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان دادند دانش آموزان قلدر در مهارت های اجتماعی مثبت به صورت معناداری از دو گروه دیگر پایین تر و در مقابل مهارت های منفی آنان به طور معناداری بالاتر از دو گروه بود. همچنین میانگین نمره های افراد قلدر و قربانی در اختلال های درونی سازی شده به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان عدم درگیر است. همچنین در اختلال های برونی سازی شده میانگین افراد قلدر به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان عدم درگیر در پدیده قلدری است. تفاوت مهارت های اجتماعی دانش آموزان (قلدر و قربانی و عدم درگیر) و اختلال های درونی سازی و برونی سازی شده دانش آموزان قلدر و قربانی حاکی از اهمیت ارائه آموزش مهارت های اجتماعی و برنامه های پیشگیری ومداخله مناسب در مدارس جهت جلوگیری از وقوع قلدری و پیامدهای آسیب زای آن است.