مطالب مرتبط با کلیدواژه

تفکر فازی


۱.

تفکر فازی فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود منطق فازی تشکیک وجود تفکر فازی فلسفه فازی صدرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۷۱
امروزه در مباحث جدید منطق، از منطق جدیدی بنام منطق فازی سخن میرود. این منطق توسط پرفسور لطفی زاده، به این نام موسوم و بجهان معرفی شد. منطق فازی منتقد منطق کلاسیک ارسطویی است زیرا در منطق ارسطویی در توصیفات خود از واقعیات، بخط کشی صفر و یکی و سیاه و سفید میپردازد در حالیکه منطق فازی معتقد است جهانِ بیرون بصورت یک پیوستار متدرّج است واز اینرو ما نیز در شناخت آن، باید بجای سخن از « ا یا غیر ا » از « ا و غیر ا » سخن بگوئیم تا موارد مختلف میان صفر و یک یا خاکستریهای میان سیاه و سفید نیز مغفول نمانند . با نظر به فلسفه صدرایی، شاهد عناصری نظیر تشکیک در جهان عینی، حرکت جوهری و نیز مجموعه های مبهم فازی هستیم که حکمت متعالیه صدرا را به سمت تفکر فازی سوق داده است. با این تفاوت که فلسفه صدرا بیش از آنکه تنها یک نگرش فازی باشد، یک فلسفه فازی است که در آن عناصری نظیر انسان و جهان و ارتباط خدا با جهان بشکل فازی به تصویر کشیده شدند. خلقت انسان از ابتدا بشکل جسمانیة الحدوث و امتداد آن بشکل حرکت جوهری تا رسیدن به مرحله عقلیت و حتی خروج از نفسیت، یک نمونه از طرح تصویر فازی و پیوستار گونه در انسانشناسی صدرایی است. فلسفه فازی حکمت متعالیه ـ البته با حفظ تفاوتهایی با منطق نوین فازی آثار مفیدی در شناخت واقعی انسان و واقعیت بدنبال دارد.
۲.

اصل ناهمسازگاری در تفکر فازی و کاربست آن در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل ناهمسازگاری تفکر فازی زیان قرآن سیستم های پیچیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۷۹
تفکر فازی و نظریه سیستم های پیچیده در اصل ناهمسازگاری به یکدیگر پیوند خوردند. مطابق این اصل که در سال 1973 مطرح شد، به فراخور پیچیدگی یک سیستم توان ما در بیان گزاره های دقیق و معنادار کاسته می شوند. در این صورت گزاره ها از قطعیت و سیاه و سفیدی و شفافیت فاصله گرفته و به گزاره هایی فازی تبدیل خواهند شد. در این جستار با روشی تحلیلی نشان داده ایم که زبان وحیانی قرآن با خصلت هایی که به ویژه در بین مباحث مربوط به زبان دین در دوران معاصر از خود نشان می دهد، می تواند در فضای الگوواره ای سیستم های پیچیده مورد بازخوانش قرار گیرد. در این صورت مطابق اصل ناهمسازگاری، رهیافت اساسی در تبیین و تحلیل زبان وحیانی قرآن تفکر فازی خواهد بود که در نتیجه آن گزاره های توصیفی ما از زبان قرآن به گزاره هایی بینابینی، مشکک، خاکستری، مات و غیرخطی تبدیل خواهد شد.
۳.

تمدن نوین اسلامی؛ تفکرفازیِ A و غیر A

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمدن نوین اسلامی تفکر فازی ایدئولوژی جامع نگر انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
طرح موضوع تمدن نوین اسلامی، درواقع نشانگر وحدت نظری است که بین ملت های مسلمان و مستضعفان جهان، در تقابل با حصرگرایی جهان استکبار، به منصه ظهور رسیده و حضور مقتدرانه چنین تمدنی در تمام معادلات جهانی، حاکی از وجود عالمانه آن است. مؤلفه های این تمدن با این بنیان که نگاه تک قطبیِ صفر و یک در هیچ یک از ساحت های ماورایی و این جهانی، قابل قبول نیست و با تکیه بر تفکر A و غیر A، تمدن مبتنی بر جهان ماده غربی را نیز مردود نمی شمارد و معتقد است که تفکر فازی و قانون چندارزشی در این جهان، توسط خدای هستی به ودیعت نهاده شده است. اینکه دولت ها و ملت ها و تمدن ها، یا با ما هستند و یا برضد ما، اینکه دولت ها و ملت ها، یا تحت سیطره ما هستند یا محکوم به نابودی، یعنی A یا غیر A، در تمدن نوین اسلامی جایگاهی ندارد. اولین مؤلفه این تمدن، عنصر حکمت و دانایی است؛ چراکه بنیان آموزه های اسلام بر حکمت است: « مَن یُؤْتَ الْحِکمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کثِیراً » (بقره: 269). مؤلفه انسان ولی نه انسانِ سکولار و بریده از خدا، بلکه خلیفه خدا و با اندیشه فازی و با کارویژه های فرعی چون مقوله آزادی، کرامت، جاودانگی، عدالت و امنیت در این تمدن، بسیار مهم است. نوع نگاه به جهان و هستی و جان جهان یعنی خداوند و تزریق عنصر تشکیکی و ذومراتبی در جهان شناسی فازی، از واجب الوجود به عنوان فعلیت محض تا ماده اولیه که فعلیتی جز عدم فعلیت نیست، دیگر مؤلفه مهم این تمدن است. هدفمند بودن هستی به اینکه عالَم، حاصل تضاد تصادفی ماده بی جان و بی شعور نیست و هدفی در خلقت عالم به ویژه شاهکار خلقت، انسان، وجود دارد و بدون داشتن نظریه ای مناسب درباره معناداری عالَمِ هستی، نمی توان به گونه مناسبی، انسان و شرایط زندگی مناسب او را مورد توجه قرار داد، در این تمدن اساسی است. جامع نگری به همه امور هستی و مراتب وجودی انسان مد نظر است. حذف یک یا چند بعد از ابعاد وجودیِ وی و گرایش به تک ساحت گروی و فروکاهش گرایی، ظلم به انسان است؛ یعنی روش شناسی صفر و یک غربِ امروز در نظام هندسی فازی به شدت محکوم است. عدالت و صلحِ مبتنی بر عدالت از دیگر مؤلفه هاست. عدالت امری تابع دین و برگرفته از دین نیست ، بلکه خود، مفهومی مطلق و مستقل است و صلح نیز چنین است و تحقق عملیِ این دو در تمدن نوین اسلامی، توأمان صورت می گیرد و در صورت جداییِ آنها از یکدیگر، نه صلح می ماند و نه عدالت. ازآنجاکه شاکله تمدن ها به انسان های مختاری وابسته است که با تربیت صحیح و بنیادین و اصولی، خود را شریک فرازوفرود های این تمدن می دانند، مردم سالاری در تمدن نوین اسلامی، اساس و علاوه بر سه مؤلفه مهم عقلانیت، عدالت و قانون، دیانت از شاخصه های آن است و به تبع، آزادی و کرامت انسانی بر اساس عقل و تقوا نیز در پازل بزرگ این تمدن معنا می یابد و حقیقت آزادی در چهارچوب عقلانیت دینی با دو رکن عصیان و تمرّد و تسلیم و انقیاد عالمانه تحقق می پذیرد. سبک زندگی و در محوریت آن، خانواده به عنوان شاکله انسانیِ تمدن، بسیار مهم است. تلازم همشگیِ عمل با نظر و عقل و نقل نیز از مؤلفه های تمدن نوین اسلامی منظور شده است. در مجموعِ هندسه معرفتیِ تمدن نوین اسلامی، رویکرد حصرگرا و یک بعدی نگر، مردود و رویکرد جامع نگر با دو ویژگی پویایی و پایایی حاکم است.