۱.
کلیدواژهها:
مهارت های اجتماعی جرات آموزی گروهی آسیب های شنوایی
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه جرات آموزی گروهی بر افزایش میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان دبستانی با آسیب های شنوایی در شهر بوکان انجام شده است. ابتدا با استفاده از آزمون مهارت های اجتماعی، دانش آموزان دارای مهارت های اجتماعی پایین یعنی آنهایی که نمره پایین تر از 100 دریافت کرده بودند، تشخیص داده شدند. این افراد به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 نفر دانش آموز دارای آسیب های شنوایی بوده که به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش وکنترل تقسیم شدند. سپس برنامه جرات آموزی گروهی طی 10جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد و بعد از این دوره آموزشی، دوباره آزمون مهارت های اجتماعی روی هر دو گروه انجام شد. در نهایت، داده ها به وسیله آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده،گروه آزمایش عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل در آزمون مهارت های اجتماعی داشت. یعنی برنامه جرات آموزی گروهی در افزایش مهارت های اجتماعی و روابط اجتماعی غیرکلامی دانش آموزان دارای آسیب شنوایی مؤثر بود.
۲.
کلیدواژهها:
امید به زندگی دانش آموزان ناشنوا خوشبینی
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان راهنمایی دختر ناشنوا و شنوای شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع عل ّی- مقایسه ای بود. بر این اساس تعداد60 نفر از دانش آموزان دختر در مقطع راهنمایی (30 نفر دانش آموز ناشنوا و 30 نفر دانش آموز شنوا) به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه هشت سؤالی جهت گیری به زندگی شیر و کارور (1985) و مقیاس خود گزارشی امید اسنایدر (1991) بزرگسالان را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته هانشان داد که تفاوت میانگین به دست آمده بین دو گروه در مقیاس امید برابر 04/7 بود که نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا از ناشنوا بوده است. علاوه بر این، تفاوت میانگین دو گروه در متغیر خوشبینی برابر 2 بود و نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا در مقیاس خوشبینی از دانش آموزان ناشنوا بوده است. از سوی دیگر نتایج آزمونt نشان داد که تفاوت بین دو گروه در متغیر های بین سن، امید به زندگی و خوش بینی معنادار است. بر اساس نتایج به دست آمده دانش آموزان ناشنوا در مقایسه با دانش آموزان شنوا آسیب پذیری بیشتری در متغیرهای امید و خوشبینی داشته اند و متعاقب این مسئله باید تحت خدمات روان شناختی و مشاوره ای قرار گیرند. ازآنجا که اعتقاد بر آن است که سازه های روان شناسی مثبت از جمله امید می تواند از افراد در برابر رویدادهای استرس زا حمایت کند، به نظر می رسد که تدوین و اجرای برنامه های پیشگیرانه برای دانش آموزان ناشنوا مفید فایده باشد. علاوه بر این یافته های مطالعات گوناگون نشان می دهد که خوش بینی اثر مطلوب روی سلامتی و رفتارهای سازشی دارد که در مقابله با موقعیت های استرس زا، افراد را یاری می کند و باید در گروه ناشنوا تلاش در جهت ارتقای آن صورت گیرد.
۳.
کلیدواژهها:
نابینا هوش هیجانی کم بینا
این پژوهش با هدف مقایسه هوش هیجانی در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی انجام گرفت. از آنجایی که پژوهش حاضر به مقایسه هوش هیجانی در سه گروه افراد عادی، نابینا و کم بینا می پردازد از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان نابینا، کم بینا و عادی دانشگاه های شهر تهران بودند. از این میان مجموعاً 63 نفر به تفکیک از هر گروه 21 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان بوده است. برای بررسی فرضیه های پژوهش و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه پژوهش از تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین مولفه هوش هیجانی و تمامی خرده مقیاس های آن در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. به نظر می رسد مدت زمان طولانی که افراد با معلولیت زندگی می کنند زمینه پرورش ابعاد عاطفی را می تواند ایجاد نماید، به علاوه قرار گرفتن در سنین جوانی و بالاتر و برخورداری از تحصیلات در سطوح بالا به عنوان عامل پرورش هوش هیجانی می تواند مؤثر باشد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد احتمالاً ظرفیت های هوش هیجانی در موفقیت این افراد دخیل بوده و در مقایسه با سایر معلولیت ها توانمندی بالایی جهت مقابله با مشکلات ایجاد کرده اند.
۴.
کلیدواژهها:
اختلال یادگیری هنردرمانی
اختلال یادگیری به گروه نامتجانسی از اختلال ها اطلاق می شود که به شکل مشکلات عمده در فراگیری و به کارگیری توانایی های گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن و استدلال یا محاسبات ریاضی آشکار می شود. اکثر کودکان با اختلال یادگیری دارای مشکلات اجتماعی هیجانی نیز می باشند که در درمان این کودکان باید به آن ها توجه ویژه شود. یکی از روش های موثر و کارآمد برای درمان کودکان با اختلال یادگیری هنردرمانی می باشد. اگر هنردرمانی همراه با کمک های آموزشی باشد علاوه بر مرتفع کردن مشکلات اجتماعی هیجانی کودکان، باعث پیشرفت تحصیلی آن ها نیز می شود. بنابراین مقاله حاضر به بررسی نقش و اهمیت هنردرمانی در درمان و سازگاری اجتماعی هیجانی و تحصیلی کودکان دارای اختلال یادگیری می پردازد.
۵.
کلیدواژهها:
یادگیری اختلال یادگیری وظایف والدین
یادگیری یکی از مهارت های اساسی و پایه ای زندگی است که هم به زندگی رونق و دوام می بخشد و هم زندگی است که ضرورت یادگیری را به وجود می آورد. در دنیا شخص یا موجودی را نمی توان یافت که از ابتدایی ترین تا پیچیده ترین و تخصصی ترین رفتارها و عملکردهای فردی و اجتماعی خود را مدیون یادگیری نباشد. هر چه میزان یادگیری بیشتر و عمیق تر باشد در بهبود شرایط زندگی نقش مؤثرتری بازی می کند. با توجه به اهمیت موضوع یادگیری، در این مقاله ، به شرایط موثر و مهم در یادگیری و برخی از وظایف والدین کودکان دارای اختلال یادگیری، درمان مشکلات یادگیری و جنبه های پیشگیری از آن اشاره شده است.
۶.
کلیدواژهها:
آموزش فراگیر دانش آموزان دارای نیازهای ویژه تدریس همسال
تدریس هم سال یکی از راهبردهای آموزشی مؤثر به دانش آموزان دارای نیازهای ویژه در نظام آموزشی فراگیر است. آموزش فراگیر رویکردی مبتنی بر عادی سازی است و هدف آن آماده کردن فرد با نیازهای ویژه برای زندگی مناسب در جامعه می باشد. در آموزش فراگیر دانش آموزان دارای نیازهای ویژه در کلاس های درس عادی در کنار سایر دانش آموزان با استفاده از خدمات معلم رابط به عنوان تسهیل گر مشغول به تحصیل می شوند. در این راهبرد، یک دانش آموز (به عنوان آموزش یار) تجربه یادگیری را برای شاگرد دیگر (به عنوان آموزش گیرنده) تحت نظارت معلم فراهم می کند. در مقاله حاضر ضمن توصیف این راهبرد آموزشی، شکل ها، مزایا و روش های اجرای آن، به مخاطرات استفاده از تدریس همسال و نقش معلم در اجرای موفقیت آمیز آن پرداخته می شود.
۷.
کلیدواژهها:
فن آوری اطلاعات و ارتباطات آموزش ویژه
مبحث فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش مدتی است که مطرح است و در آموزش ویژه نیز از آن یاد می شود ولی نکته اصلی الگوی کاربرد بهینه در کلاس درس و یا مدیریت در کاربری فن آوری است که در این مقاله به آن می پردازیم. کمک به گسترش مهارت های معلمان و کارکنان در کاربری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در عمل کاری بس دشوار است. این کار به همان اندازه برای معلمان دشوار است که احساس کنند نقش مهمی در گسترش میزان و کیفیت فراهم آوری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس دارند. مدارس و دانشکده ها مانند هر سازمان دیگری ساختاری منظم دارند و معلمان در آن انواع وظایف و نقش های مدیریتی را ایفا می کنند. یکی از این نقش ها رابط فن آوری اطلاعات و ارتباطات است که به طور مکرر به دنبال منابع تمام دانش های موجود و مخزن دسترسی به آن ها در این زمینه است. این مبحث برخی از مهارت ها و رویکردهایی را انعکاس می دهد که در پشتیبانی از گسترش فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزاری در جهت برآوردن نیازهای تمام یادگیرندگان موثر است؛ همچنین به مهارت های بالای مدیریتی در فن آوری اطلاعات و ارتباطات می پردازد که همه معلمان در صورت استفاده به آن نیاز دارند. در واقع استفاده موفق از فن آوری اطلاعات و ارتباطات نیاز به ترکیب خاصی از تخصص هم در حیطه فنی و هم در حوزه آموزشی دارد.