مطالب مرتبط با کلیدواژه

چندمعلولیتی


۱.

مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش-آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی کم توان ذهنی اختلال اتیسم : آموزش حرفه ای چندمعلولیتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان با مشکلات حرکتی
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۵۹۲
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در دوره اول و دوم دبیرستان است. روش: روش این پژوهش از نوع ارزشیابی بود که در آن نمونه ای شامل 39 کلاس درس از ده مجتمع آموزشی در دو دوره اول و دوم دبیرستان و در سه گروه از دانش آموزان با نیازهای ویژه یعنی اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی انتخاب شدند. شیوه انتخاب گروه کم توان ذهنی به صورت تصادفی و شیوه انتخاب دو گروه دانش آموزان بااختلال اتیسم و چندمعلولیتی به صورت تمام شماری بود. 52 دبیر در دوره اول دبیرستان و 48 دبیر در دوره دوم دبیرستان با استفاده از روش مصاحبه که توسط همکاران و آزمونگران طرح استفاده شد فهرست وارسی های مربوط به محتوای آموزش حرفه ای دوره اول و دوم دبیرستان را تکمیل نمودند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که حدود 83 درصد کارگاه ها، 5 کارگاه از شش کارگاه کپسول آتش نشانی نداشته اند . میانگین نمره تناسب محتوای برنامه برای سه گروه دانش آموزان دارای اتیسم، کم توان ذهنی و چند معلولیتی دوره اول دبیرستان به ترتیب برابر با 17/50، 57/58 و 08/50 ، و در دوره دوم دبیرستان به ترتیب 59، 62/48 و 22/54 بوده است. در زمینه ارزشیابی نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول دبیرستان میانگین گروه های دانش آموزان با اختلال اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی به ترتیب 68، 91 و 88 ، در دروس مهارتی دوره دوم دبیرستان به ترتیب حدود 75، 91 و 97 و در دروس نظری دوره دوم دبیرستان حدود 83، 91 و 80  است. نتیجه گیری:در دوره اول دبیرستان از امکانات کارگاهی به طور مستقیم استفاده نمی شود و در دوره دوم دبیرستان بسیاری از تجهیزات وجود ندارد. در مورد محتوای آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج نزدیک به میانگین است و برای بهبود محتوا لازم است اصلاحاتی صورت گیرد. در مورد نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج بالاتر از میانگین است ولی باز هم می توان برای بهبود وضعیت اصلاحاتی اعمال نمود. در ضمن تفاوتی بین گروه های اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در اکثر اهداف مشاهده نشد و تنها در دوره دوم دبیرستان وضعیت ارائه آموزش گروه کم توان ذهنی و چندمعلولیتی مناسبتر از گروه اتیسم است.
۲.

مقایسه مادران دارای دو کودک استثنایی (چندمعلولیتی، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی) با مادران کودکان عادی در مؤلفه های سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان مادران کودکان استثنایی کم توان ذهنی نابینا ناشنوا جسمی-حرکتی چندمعلولیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۴۴۶
هدف :. هدف از تحقیق حاضر یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا بین مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی از نظر سلامت روان تفاوت وجود دارد یا خیر؟ روش : روش این تحقیق پس رویدادی (علّی- مقایسه ای) است . آزمودنی های این پژوهش متشکل از 516 نفر از مادران کودکان استثنایی (202 نفر کم توان ذهنی ، 63 نفر ناشنوا، 58 نفر نابینا، 94 نفر جسمی-حرکتی و 99 نفر چندمعلولیتی) است که به طور تام شمارش انتخاب شده بودند و 69 نفر از مادران کودکان عادی که به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، مقیاس 28 سؤالی سلامت عمومی است. ضریب اعتبار این پرسش نامه 72/0 و روایی همزمان کل پرسش نامه 85/0 به دست آمده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های آماری نشان داد که به طور کلی بین سلامت روان مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین از نظر علائم سلامت روانی یعنی بین خرده مقیاس علائم جسمانی و افسردگی تفاوت معناداری بین مادران گروه های مختلف استثنایی و مادران گروه عادی مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی ، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، در مؤلفه اضطراب و کم خوابی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی، کم توان ذهنی ، جسمی-حرکتی و ناشنوا و آسیب شنوایی در مؤلفه کارکرد اجتماعی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با مادران نابینا و آسیب بینایی، تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نگردید . نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق سلامت روان یک ویژگی متمایزکننده در مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی است، مادران دارای دو کودک استثنایی استرس و فشار روانی بیشتری را در زندگی تجربه می کنند. بنابراین وضعیت سلامت روان آنها در مقایسه با مادران کودکان عادی بدتر است.