مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
سیستان و بلوچستان
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
35 - 63
حوزههای تخصصی:
در بستر متنوع قومی و مذهبی ایران زمین، دائما مسئله نحوه و کیفیت تعامل بین اقوام و پیروان مذاهب مورد بحث بوده است. این تعامل می تواند متأثر از عوامل واگرا باشد. نظر به اهمیت دوچندان همسویی و وحدت ملی در شرایط تاریخی کنونی، در این مقاله سعی شده است تا زمینه ها و دلایل تشدید اختلاف و فاصله افتادن بین ادیان و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان، که میزبان پیروان اقوام و مذاهب متعددی است، مطالعه شود. در این مقاله ذیل چارچوب مطالعه کیفی و بر اساس نظریه زمینه ای با 25 نفر از ساکنین استان سیستان و بلوچستان طی بازه زمانی 6 ماهه مصاحبه انجام شده است. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری نظری بوده و با مشارکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. یافته ها بر اساس روش اشتراوس و کوربین کدگذاری و تحلیل شده اند. در کدگذاری باز، متن مصاحبه ها چندین بار خوانده و حدود 95 مفهوم از جملات معنی دار استخراج شد. مفاهیم در کدگذاری محوری در 16 مقولهٔ فرعی و 7 مقولهٔ اصلی و انتزاعی تر تلفیق شدند. در نهایت یک مقولهٔ هسته ای نهایی «نیروهای واگرا و ازهم گسیختگی تعاملات بین ادیان و مذاهب» که جامع و چکیده ای از تمامی مقولات اصلی و تحلیل داستانی از فرایند داده هاست، استخراج شد. این مطالعه ثابت می کند که عواملی تحت عنوان تبعیض، عدم پذیرش دیگری، نابخردی برخی علمای دینی و فقدان گفت وگوی آزاد و در بستری که بنا به مشکلات اقتصادی و تحت تأثیر جغرافیای فرهنگی شکل گرفته و با مداخله عواملی مانند تعصبات شدید قومی و دینی منجر به شکل گیری شبکه تعاملی متعصب و منافع داخلی و خارجی شده است که در راستای منع تعامل بین ادیان و مذاهب فعالیت می کنند. پیامد این فرایند هم روی آوردن به کنش تحقیرآمیز و توهین آمیز افراد و همچنین تغییر تصور آن ها نسبت به دین است.
تحلیل و طبقه بندی موضوعی انواع نقش در سوزن دوزی بلوچ براساس اسلوب هنرهای سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
49 - 86
حوزههای تخصصی:
سوزن دوزی بلوچ، صورت برجسته ای از هنرهای سنتی است که با استان سیستان و بلوچستان، به ویژه نواحی سرحد و مکران تناسب پیدا می کند. هدف این مقاله، طبقه بندی نقوش اصیل و پرکاربرد در بلوچی دوزی جهت دستیافتن به معانی نمادین آنهاست. بدین قیاس پرسش آن است: چگونه می توان با نظر به اسلوب هنرهای سنتی، نسبت به تحلیل و طبقه بندی موضوعی نقش در سوزن دوزی بلوچ اقدام نمود؟ با این نگاه، پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی و با نظر به اطلاعات میدانی (مبتنی بر مشاهده و مصاحبه) و البته مطالعات اسنادی (فیش برداری و تصویرخوانی) به شیوه نمونه گیری احتمالی از نقوش سوزن دوزی بلوچ شکل گرفت و تحلیل داده ها بر مبنای طبقه بندی موضوعیِ برآمده از اسلوب هنرهای سنتی دنبال شد. نتیجه پژوهش در چهل و چهار نقش نشان داد: نقوش سوزن دوزی بلوچ بر مبنای طبقه-بندی موضوعی هنرهای سنتی ایران قابل تقسیم هستند. نقوشی که در عین حال که اغلب به صورت تجریدی و با اشکال شکسته و هندسی تصویر می شوند، بر صور و اجزاء انسانی، جانوری، گیاهی و جمادی همچون زیورآلات، اشیاء مصرفی زندگی و مکان ها دلالت می کنند و واقعیت زندگی مردم بلوچ، اعتقادات و باورهای ایشان را به تصویر درمی آورند.
بررسی شرایط اقلیم گردشگری شهرهای استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
143 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین زمان مناسب گردشگری شهرهای استان سیستان و بلوچستان بر پایه شاخص دمای معادل فیزیولوژیک است. این شاخص، یکی از خروجی های نرم افزار ریمن است که برای تبیین شرایط اقلیم گردشگری شهرهای زاهدان، خاش، سراوان، زابل، ایرانشهر و چابهار استفاده شد. بدین منظور، داده های روزانه (10957 روز) دمای هوا، ابرناکی، فشار بخارآب، سرعت باد و رطوبت نسبی ایستگاه های هواشناسی این شهرها (1394- 1365) گردآوری و نتایج خروجی نرم افزار ریمن به صورت تقویم های اقلیمی روزانه استخراج گردید. با توجه به درصد ماهانه روزهای بدون تنش (آسایش دمایی)، نتایج نشان داد که در فروردین (زابل و ایرانشهر، 67 درصد)، اردیبهشت، خرداد، تیر و شهریور (زاهدان، 90 – 28 درصد)، مهر (سراوان، 87 درصد)، آبان (ایرانشهر، 87 درصد)، آذر، دی، بهمن و اسفند (چابهار، 95 – 42 درصد)، بهترین شرایط برای حضور گردشگران را دارند. بهترین شرایط مناسب گردشگری زاهدان (اردیبهشت و شهریور، 90 درصد)، خاش (اردیبهشت، 76، شهریور، 54 و مهر، 60 درصد)، سراوان (فروردین، 43 و مهر، 87 درصد)، زابل (فروردین، 67 و مهر، 60 درصد)، ایرانشهر (فروردین، 67 و آبان، 87 درصد) و چابهار (آذر، 88، دی، 60، بهمن، 42، اسفند، 95 و فروردین، 45 درصد) برآورد شده که بیش ترین درصد روزهای توأم با آسایش دمایی را دارند.
بررسی تأثیر عوامل محرک و انگیزه ساز اجتماعی، فرهنگی و ورزشی در جذب بازماندگان از تحصیل (متوسطه اول) استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عوامل محرک و انگیزه ساز اجتماعی، فرهنگی و ورزشی در جذب بازماندگان از تحصیل (متوسطه اول) استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. روش این پژوهش از نوع توصیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران، معاونین و دبیران تربیت بدنی و پرورشی آموزش وپرورش استان سیستان و بلوچستان بود. نمونه آماری تحقیق 384 نفر بر اساس جدول مورگان بوده است که محقق برای دست یابی به نتایج کامل تر تعداد بیشتری پرسشنامه را به صورت خوشه ای دومرحله ای در میان جامعه توزیع نموده است که 420 پرسشنامه به محقق بازگردانده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مبانی نظری تحقیق بوده است که روایی و پایایی آن مورد بررسی و تائید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده گردید. یافته های تحقیق بیانگر وجود رابطه معنادار (001/0= P) بین عوامل شناسایی شده به عنوان جذب بازماندگان از تحصیل شامل عوامل فردی، اجماعی، فرهنگی، اقتصادی، روان شناختی و ورزشی و میانگین فرضی هر کدام از عوامل بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که از نظر جامعه آماری تحقیق عوامل اقتصادی و ورزشی می تواند به صورت مثبت تری در جذب بازماندگان از تحصیل نقش ایفا کند.
بررسی عوامل مؤثر بر درآمد زکات (مطالعه موردی: کمیته امداد امام خمینی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
223 - 239
حوزههای تخصصی:
در کشورهای اسلامی، خمس و زکات جزء مهم ترین درآمدهای اسلامی است که جمع آوری و توزیع صحیح آنها می تواند آثار مثبت فراوانی نظیر از بین رفتن فقر، کاهش فاصله طبقاتی در بین افراد جامعه و همچنین رشد و رونق و شکوفایی جامعه اسلامی دربرداشته باشد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر گردآوری زکات از سوی کمیته امداد امام خمینی باشد. بدین منظور از داده های شهرستان های استان سیستان و بلوچستان سال های 1390 تا 1396 استفاده شده است و از رهیافت پانل دیتا بهره گرفته می شود. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای درآمد سرانه، ارزش افزوده بخش کشاورزی به عنوان شاخص های اقتصادی، تعداد دانش آموزان و نهادهای مذهبی به عنوان شاخص اجتماعی و مذهبی تأثیر مثبت بر گردآوری زکات دارند.
اقتصاد سیاسی نارکوتیک و امنیت در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
65 - 88
حوزههای تخصصی:
اقتصاد سیاسی، چارچوبی برای فهم کنش های اقتصادی در بستر سیاست است و در عین حال اقتصادهای سیاسی رسمی و غیررسمی هر کدام، اثربخشی و پیامدهای متفاوتی در سطوح اجتماعی دارند. بر مبنای نظریه امنیت پایدار، اقتصاد سیاسی به ویژه بخش غیررسمی آن می تواند بر امنیت ملی کشورها تأثیر منفی بگذارد. در این پژوهش، پرسش اصلی ناظر بر این مسئله است که متغیر اقتصاد سیاسی قاچاق مواد مخدر چگونه بر امنیت پایدار در استان سیستان و بلوچستان تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ به این پرسش مقاله با استفاده از دو مفهوم «امنیت پایدار» و «اقتصاد سیاسی نارکوتیک» و همچنین جمع بندی از تجربیات جهانی پیرامون این دو مفهوم نشان می دهد اقتصاد سیاسی قاچاق مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان چگونه این استان را مستعد پیامدهای امنیتی نظیر آدم ربایی، گروگان گیری، قتل، گسترش خریدوفروش اسلحه و سرقت مسلحانه کرده است. روش این پژوهش تحلیل پسارویدادی از طریق تحلیل تطبیقی آمارهای موجود اقتصادی و امنیتی استان سیستان و بلوچستان و تحلیل محتوایی اظهارات فرماندهان نیروی انتظامی کشور درباره پیامدهای امنیتی مرتبط با موضوع مواد مخدر است. یافته های این پژوهش نشان می دهد اقتصاد سیاسی نارکوتیک در استان سیستان و بلوچستان باوجودآنکه نمی توان تخمین دقیقی را درباره گردش مالی آن برآورد کرد اما رقابت بسیار نزدیکی با آمار اقتصاد سیاسی رسمی در این استان دارد و ضعف اقتصاد سیاسی رسمی موجب شده است رشد اقتصاد سیاسی نارکوتیک پیامدهایی امنیتی نظیر افزایش قتل، آدم ربایی و قاچاق اسلحه را بر امنیت ملی در کشور تحمیل کند.
انسجام قومی در استان سیستان و بلوچستان و رابطه آن با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری اسلامی ایران
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶
1 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی انسجام قومی در استان سیستان و بلوچستان و رابطه آن با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد هرچند رابطه مناسبی بین انسجام قومی جوانان این استان با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری برقرار است، ولی این رابطه در حد متوسطی بوده و دیگر متغیرهای مداخله گر نیز با این مشارکت رابطه مؤثری دارند. به دلیل رابطه مثبت دو متغیر با افزایش انسجام قومی در استان می توان تا حدودی سطح مشارکت سیاسی را افزایش داد، به عبارتی تقویت احساس تعلق به قوم، تسهیل و تقویت ارتباطات بین فردی در جامعه، افزایش همبستگی خانوادگی و تقویت نظارت آن بر فرزندان تا حدودی می تواند سطوح مختلف مشارکت سیاسی (تمایل به مشارکت سیاسی، حمایت از فعالیت های سیاسی و انجام فعالیت های سیاسی) در انتخابات ریاست جمهوری در ایران را افزایش دهد.
پیشران های هیدروپولتیک منابع آب مشترک ایران و افعانستان در بحران کشاورزی استان سیستان و بلوچستان با رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
49 - 68
حوزههای تخصصی:
ایران دارای مرزهای طولانی و مشترک با کشورهای همسایه از جمله؛ افغانستان می باشد. رود هیرمند، منبع آب مشترک بین ایران و افغانستان که چندین دهه محل منازعه و تنش بین دو کشور بوده و عدم پایبندی دولت کنونی افغانستان برای اجرای تعهدات خود، مشکلات زیست محیطی، اجتماعی و حتی سیاسی فراوانی برای کشور ایران را به دنبال داشته است و بدین لحاظ بزرگترین آسیب را جوامع روستایی استان سیستان و بلوچستان متحمل شده ا ند. این تحقیق قصد دارد به تحلیل پیشران های هیدروپلتیک منابع آب مشترک ایران و افعانستان در راستای مواجهه با بحران های بخش کشاورزی استان سیستان وبلوچستان بپردازد و در این راستا از رویکرد آینده نگاری با بهره گیری از تکینک های تأثیرات متقابل استفاده شده است. حجم نمونه این تحقیق 8 تن از اعضای هیات علمی متخصص در علوم سیاسی دانشگاه های لرستان، گیلان، تهران و سیستان و بلوچستان بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که برای مقابله با بحران هایی که در بخش کشاورزی وجود دارد باید از سیاست های حمایتی از این بخش استفاده شود و تلاش نماید با اشتغالزایی به جوامع روستایی حیات دوباره ببخشد. همچنین تغییر الگوی کشت مناسب با ظرفیت آبی منطقه و انتقال آب به این بخش، می تواند مؤثر باشد.
بررسی مزیت نسبی بخش های اقتصادی استان سیستان و بلوچستان با تأکید بر سیاست های کلی آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
88 - 103
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت برنامه ریزی منطقه ای در برنامه های توسعه اقتصادی، به ویژه سیاست های کلی آمایش سرزمین، و ضرورت تمرکززدایی فعالیت های اقتصادی در مناطق مختلف، شناسایی قابلیت های مناطق مختلف کشور در این خصوص ضروری است. برای شناخت توانمندی ها و استعداد های مناطق در راستای اهداف برنامه ریزی منطقه ای، نظریه مزیت نسبی اهمیت بسیاری دارد. هدف از پژوهش حاضر این است که با استفاده از شاخص مزیت نسبی تکامل یافته بالاسا (1965)، مزیت های نسبی فعالیت های اقتصادی استان سیستان و بلوچستان برمبنای اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1400 شناسایی و بررسی شود. روش این تحقیق تحلیلی توصیفی مبتنی بر مطالعه اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد بخش آموزش با 49/2 درصد، بالاترین مزیت نسبی را بین بخش های عمده اقتصادی داراست و جایگاه دوم از لحاظ مزیت نسبی مربوط به بخش کشاورزی، شکار و جنگلداری، و ماهیگیری با 33/2 درصد است. بنابراین برنامه ریزان و سیاست مداران باید با عنایت به این مزیت ها، در جهت افزایش تولید و اشتغال در استان گام بردارند.