مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مردم نگاری
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه مردم نگارانه یک اجتماع طایفه ای در محله ای تهی دست و حاشیه نشین در شهر تبریز است. تمرکز پژوهش حاضر حول رابطه بین فرد و اجتماع طایفه ای می گردد. به همین منظور، مردم شناسی روان شناختی به-طور عام و مردم شناسی عواطف به طور خاص بینش های تحلیلی نویسنده را تشکیل داده اند. داده های مقاله از مقاطع مختلفی از انجام کار میدانی طولانی مدت طی پانزده سال در محله قوربان دره سی برگرفته شده اند. مشاهدات روزانه، شنیدن موقعیتی، و حضور یا مشاهده مشارکتی در زندگی روزانه و موقعیت های خاص، کمک کرده اند تا یادداشت-های میدانی تولید شوند. سپس، تم های تحلیلی خلق شده اند. متن به سبک خاص نوشتار مردم نگارانه نوشته است. زندگی در اجتماع طایفه محور قوربان دره سی فرهنگی دوگانه پدید آورده که احساسات اعضا، مردان و زنان، را به-طور دوسویه ای تحت تأثیر قرار می دهد: بی ارزش شدن پیرمردها، احساس قدرت جمع در بین مردان جوان، حضور همه جایی سایه طایفه، احساس بی فرهنگی، و زخم خوردن از حرف. این فرهنگ دوگانه با خلق دو جهان عاطفی متفاوت، همزمان دامن زده است به گرایش به محله و گریز از محله در بین گروه های مختلف. برای تحلیل تنش های درون فرهنگ، رویکرد مکتب فرهنگ و شخصیت به کارم نیامد. بنابراین، مفهوم پیدایش دودستگی گریگوری بیتسون را جهت فهم جهان عاطفی مالازینالی به کار بستم.
تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد): رویکرد کیفی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
116 - 92
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی به عنوان مؤثرترین فضای ارتباط جمعی در دنیای امروز محسوب می شوند که با وجود همه گیری بیماری کووید -19 و کاهش ارتباطات واقعی و تعطیلی مدارس نقش آنها پر رنگ تر شده و با وجود عمر محدود خود از ضریب نفوذ نسبتا بالایی در میان جوانان و کودکان برخوردار هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) شهر ایلام انجام شد. روش تحقیق مردم نگاری و از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام هستند که در بستر شبکه شاد تحصیل می کنند و از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظرات 32 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش(باتوجه به محدود بودن نمونه دردسترس و حصول نتایج مورد انتظار) انتخاب شدند. این تحقیق به شناسایی و تبیین تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) منتج شد. یافته های تحقیق نشان داد، ایجاد تعامل بین معلم و دانش آموزان در شبکه شاد به سه طریق، تعامل به روش واعظ و مستمع، تعامل به روش مشارکتی و تعامل به روش دوستانه انجام می شود، همچنین مهارت های ضروری ارتباطی و تعاملی در شبکه شاد شامل: مهارت های اصلی تعامل درسی (تدریس و یادگیری) و همچنین مهارت های ارتباطی و دوستانه است، از نظر اطلاع رسان ها بسترهایی که معلم برای ایجاد تعامل با دانش آموزان باید فراهم کند شامل فن آوری، بسترهای تشویقی و باز گذاشتن جو و دادن اختیار به دانش آموزان برای تعامل است.
بازکاوی روش شناسی مردم نگاری به عنوان رویکردی کیفی
هدف از پژوهش پیش رو نگاهی جدید به روش مردم نگاری (قوم نگاری) است. مردم نگاری بر اساس بنیان نظری بر فرهنگ و با دیدی کل گرایانه به مطالعات عمیق برای توصیفی دقیق و فشرده از موضوع موردمطالعه می پردازد و توصیف عمیق تحلیلی از موقعیت فرهنگی و فرهنگ ارائه می کند. رویکرد مردم نگاری، رویکردی کل گرایانه است. بدین معنا که کنش انسانی در زمینه ای که کنش در آن رخ می دهد، ارزیابی می شود. فلسفه کل گرایانه مردم نگاری بر این اعتقاد است که کنش انسانی، تجلی امری خاص است که شناسایی آن جز در قالب زمینه کلی امکان پذیر نیست. در میان روش شناسی های کیفی که در حال حاضر مورداستفاده قرار می گیرند، روش قوم نگاری سابقه طولانی و برجسته ای دارد. در پژوهش حاضر به واکاوی کتاب ها و مقالات منتشر شده پیرامون مردم شناسی پرداخته شده است. ساختار و واژه شناسی، مبانی فلسفی، تاریخچه پیدایش، مراحل، چگونگی گردآوری داده ها و تجزیه وتحلیل آن و در نهایت انتقادات وارده به روش پژوهش مردم نگاری مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش حاضر حاکی از آن است که مشاهده موردمطالعه در شرایط طبیعی و تحلیل و ارزیابی یافته ها در زمینه مورد بررسی، باعث دیدی جامع نگر با اعتبار نسبتاً بالایی در این روش پژوهش گردیده است.
اقتصاد آشغال و جهان عاطفی رنج: مردم نگاری تهی دستان حاشیه نشین تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با توسل به مردم شناسی عواطف می خواهم حیات عاطفی و فرهنگ احساسات مردمان تهی دست قُپانلار محله قُپانلار در تبریز را در بسترهای بزرگ تر جمعی قرار بدهم و بفهمم. اقتصاد پررونق آشغال و ضایعات در چند سال اخیر در محله، پیوندهای جمعی جدیدی را خلق کرده که در آن تجربه هرروزه افراد، خانواده ها و اجتماع محلی تحت تأثیر قرار گرفته است. این اقتصاد، جامعه مردان قُپانلار را به سه گروه تقسیم کرده است: صاحبان کارگاه های بزرگ انبارکننده، وانت دارها و نیسان دارهای حمل کننده، و چرخی های گردآورنده آشغال ها و ضایعات. بر اساس کار میدانی طولانی مدت در دو دوره پژوهشی در این محله، به ترتیب سه و شش ماه، گردآوری داده ها را از طریق مشاهده مشارکت آمیز و سایر فنون از جمله گفت وگوی غیررسمی انجام دادم. یافته ها نشان می دهند که جهان عاطفی این مردمان فرودست حاشیه نشین، همزمان محل رنج کشیدن شان از چهار طریق است: 1) آن ها در گوش انداز آزاردهنده اقتصاد آشغال متعلق به خویشان و همسایگان شان می زیند و لذا باید امر غیرقابل تحمل را تحمل کنند. به طور خاص، زنان می جوشند ولی خودخوری می کنند؛ 2) مردان جوانی که شاهد پیشرفت صاحبان مغازه های ضایعاتی اند دیوانه می شوند. آن ها در بن بستی فرهنگی گیر کرده اند بین انتخاب شرف یا پیشرفت؛ 3) چرخی ها وقتی در محیطی بر سر سطل ها می روند که اکثر افراد قوم و خویش هم اند، شرمگین می شوند؛ و 4) با شیوع اقتصاد آشغال، عواطف والدین آذربایجانی، مشهور به غیرت ورزی، به بی تفاوتی تحمیل شده دگرگون می شود. این عواطف هرروزه آزاردهنده، عنصری اصلی اند در جامعه و فرهنگ قُپانلار قُپانلار.
درک گردشگران مذهبی زن از کنش زیارت در بقاع متبرکه شهر شیراز مطالعه مردم نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۲
97 - 117
حوزههای تخصصی:
در گردشگری مذهبی از یک سو باور مذهبی نقش دارد و از دیگر سو زمانی که گردشگران صرف دیدن مکان های مذهبی می کنند. جنبه دیگر واقعیت این است که این گردشگران قبل از اینکه قصد سفر داشته باشند، انگیزه های مذهبی برای سفر دارند. زیارت یکی از مصادیق کنش دینی است که در ادیان ومذاهب مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با اتخاذ رویکرد کیفی به توصیف چگونگی زیارت زنان در گردشگری مذهبی می پردازد، درچارچوب مفهومی نگاهی به دورکیم انداخته شده است؛ از روش مردم نگاری برای اجرای عملیات تحقیق استفاده شد. تکنیک گردآوری داده ها مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساخت یافته بود و مشارکت کنندگان با نمونه گیری هدفمند انتحاب و یافته ها از طریق تحلیل موضوعی تحلیل شده اند. جامعه مطالعه شده، گردشگران زن بقاع متبرکه شهر شیراز بودند که از طریق مصاحبه عمیق با 30 نفر، داده ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از این می باشند که سفر زیارتی از مقوله هایِ بستر اعتقادی، مناسک زیسته، میل به بندگی، احساس فضای قدسی، آرامش، تغییر وتحول تشکیل می شود. زیارت گردشگران زن از یک سو کنشی عقلانی و از دیگر سو کنشی عاطفی است که ناشی از حال وجدانی و درونی آنهاست که در نهایت سبب آرامش روحی، نزدیکی به خدا و حضور قلب آنها می گردد و موجب می گردد در بینش و روش زنان بعد از سفر زیارتی تغییراتی صورت گیرد که سایر جنبه ها همچنین سبک زندگی آنها را تحت تأثیرقراردهد.
روش شناسی جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین روش شناختی عملکرد جلال آل احمد در حوزه انسان شناسی و فرهنگ پژوهی، می تواند نموداری دقیق از منش فکری عقیدتی او به دست دهد، چرا که آل احمد معتقد بود با ابزارها و روش های غربی نمی توان به توصیف درستی از موقعیت ایران دست پیدا کرد. او در مواجه با مسائل، می کوشید آنها را به شکلی ملموس و عینی توصیف کند و در نهایت راه کارهایی ارائه دهد. در مقاله حاضر کوشیده شده است با توصیف معرفت شناسی آل احمد، روش کاری، سبک و نگاه انسان شناختی اش تبیین شود، برای دست یابی به این هدف تمرکز بیشتر بر روی کارهای پژوهشی وی است. مقاله در یک مقدمه و چهار بخش مختلف سامان دهی شده است. در هر کدام از فصول مقاله نیز کوشیده شده تا پیشینه مباحث و رویکردهای مختلف به آرا آل احمد به اختصار مورد بررسی و یا نقد قرار گیرد و در انتها رویکرد سبک شناسانه او به شکلی ایجابی توصیف شود.
فرهنگ های مصرف محلی و کالای جهانی: مردم نگاری فرهنگ محلی در مواجهه با امر جهانی در شهر بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه مردم نگارانه مواجهه فرهنگ محلی در شهر بانه با کالاهای جهانی است. به لحاظ نظری مقاله حاضر در چارچوب نظریه های فرهنگ مصرف مدعی است که مواجهه با امر جهانی را بایستی در ارتباط با هویت، بازار جهانی نئولیبرال و ایدئولوژی های جمعی فهمید. در پژوهش حاضر هم زمان با مشاهده مشارکتی با پانزده نفر مصاحبه انجام شد. نتیجه های حاکی از آن است که 1) فرهنگ های مصرف محلی بیشترین تأثیر را از ایدئولوژی های بازار و سازوکارهای تبلیغاتی آن می پذیرد و نقش ویژگی های ملی و دینی در برساخت معنا محدود به بازار است و بنابراین جهانی شدن و کالاهای جهانی فرهنگ مصرف استانداردی را خلق کرده اند که معانی مندرج در آن متمایز از فرهنگ محلی است، 2) مصرف محلی بدون فرهنگ مواجهه، چاره ای جز پذیرش منطق بازار ندارد و 3) بازاری شدن و تجاری شدن عرصه های عمومی و خصوصی مردم محلی فرایند رو به گسترشی است که همگان را درگیر کرده و منجر به واکنش های اخلاقی و اتخاذ استراتژی های هویتی و عامیانه انطباق شده است.
تهران در محاصره سرمایه داری: مطالعه موردی مجتمع تجاری، فرهنگی، تفریحی کوروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مردم نگارانه سعی دارد با تکیه بر انسان شناسی تفسیری روایتی از چگونگی شکل گیری تصویر شهر تهران معاصر از طریق کار میدانی در یکی از نمادهای اخیر آن، کوروش مال ارائه دهد. انسان شناسی تفسیری فرهنگ را مجموعه ای از معانی می داند که از خلال نمادها تفسیر می شود و از طریق تجزیه و تحلیل رویدادها و دسترسی به نشانه ها سعی در روشن کردن آن چیزی دارد که در میدان می گذرد. مجتمع تجاری، تفریحی، فرهنگی کورش با بیش از 500 واحد تجاری، 14 سالن سینما، شهربازی، رستوران و کافی شاپ از بزرگ ترین و به نام ترین مراکز تجاری کشور در منطقه 5 شهرداری تهران واقع شده است. این روایت مردم نگارانه به دیدگاه سرمایه داران و سیاست گذاران سازنده مجتمع کورش ، مصرف کنندگان فضا و خدمات آن و تصویری شکل گرفته از از تهران با محوریت این گونه مجتمع ها می پردازد. پژوهش با استفاده از فنون مصاحبه با اطلاع رسانان و مشاهده مشارکتی تلاش می کند تا فرآیند ساخت و ایجاد رضایت برای مردم و بدیهی انگاشتن این فرآیند را توصیف کند.
فرهنگ و شخصیت در اصفهان مطالعه ای انسان شناختی در باب یک گونه شخصیتی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به دنبال ارائه طرحی بر اساس مطالعه میدانی برای ترسیم الگوی «شخصیت پایه فرهنگی» هستیم که در آن ملاحظات روش شناسی به کار برده شده باشد تا علاوه بر تأکید بر زمینه مند بودن مطالعات فرهنگ و شخصیت، یکی از حوزه های فرهنگی غنی ایران یعنی فرهنگ شهری اصفهان از این منظر بررسی شود. در این مقاله با تکیه بر روش های مردم نگارانه از یک سو و تجربه زیسته پژوهشگر در فرهنگ اصفهان و مصاحبه با اطلاع رسان های بومی و یا دارای تجربه زیسته دراز مدت در این شهر از سوی دیگر تلاش شده به مسئله ای محوری یعنی «الگوی شخصیت پایه اصفهانی» پرداخته و ابعاد و عملکردهای آن ترسیم شود. سه مؤلفه بنیادین «شخصیت اصفهانی» (مفهومی با روشنی نسبی و دارای یک اجماع شناختی نسبتاً گسترده) را می توان نظم، ترتیب و آداب مندی دانست. این قالب های معنایی در نظام تربیتی این شهر تا حد زیادی نهادینه شده و به نظام تعاملات کنشگران با دیگران، درون جامعه و حتی با «غیرخودی» شکل می دهد. می توان گفت غلبه کنش عقلانی معطوف به هدف در این نظام فرهنگی سبب شکل گیری خصایص آن شده است. در نهایت این مطالعه بیانگر آن است که نظام های فرهنگی در شبکه ای از شخصیت های پایه، برخی از وجوه را برای تداوم انسجام و بازتولید فرهنگی خودشان نهادینه کرده اند؛ در این گونه شخصیت رایج در اصفهان این مسئله خصایصی را ایجاد می کند که در اذهان عمومی در قالب کلیشه های فرهنگی مانند «حسابگری»، «زرنگی» و ... بازنمود می یابد. این مقاله تلاشی است برای تفسیر فرهنگی ذهنیت بیرونی از این فرهنگ و گروهی از کلیشه ها که از خلال یک بازخوانی انسان شناختی بررسی شده اند.
واکاوی ماهیت دگرفضاهای شهر تهران (محدوده مرکزی) با تاکید بر زمینه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 29
حوزههای تخصصی:
پررنگ شدن نقش فضاهای نیمه عمومی (مانند کافه ها، سالن های تئاتر، گالری ها) نشان از تمایل به ایجاد اجتماعاتی متفاوت با گفتمان رسمی در لایه های زیرین جامعه دارد که جنسی از تفاوت را نسبت به دیگرفضاهای شهر نشان می دهدند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ماهیت این فضاهای متفاوت (دگرفضاهای) شهر تهران(در محدوده مرکزی) و نقش آن ها با تاکید بر زمینه فرهنگی ای است که در آن شکل گرفته و گسترش می یابند. در فرایند روش شناسی، از پارادایم تفسیری/برساخت گرا و روش مردم نگاری نظریه مبنایی استفاده شده است. در نتیجه ی این پژوهش 6 مقوله ی اصلی برای معرفی دگرفضاها به دست آمد که عبارتند از درون مایه فرهنگی- هنری، تفاوت، وجود تفکر انتقادی در کاربران فضا، اهمیت مقوله ی فضا، مکان اندیشه ورزی و معنادار بودن فضا. در نهایت برای تبیین نظریه با توجه به وجه مردم نگارانه ی پژوهش، متن مردم نگارانه نیز نگارش شد و مفهوم "دگرفضای تأملی- خیال انگیز " به عنوان مقوله هسته برای معرفی ماهیت فضاهای مورد سوال این پژوهش ارائه شد. این دگرفضاها علی رغم شباهت هایی که با اصطلاحات مشابه در متون نظری دارند (هتروتوپیا، فضای سوم و مکان سوم)، طبق یافته های این پژوهش، به طور کامل منطبق بر هیچکدام از این مفاهیم نبوده و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
مردم نگاری آیین های عزاداری ماه محرم در شرایط همه گیری کرونا (سال 1399ش، 1442ق)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
115-149
آیین های عزاداری محرم، از مهمترین راه کارهای هویت بخش فرهنگ شیعیان بشمار می آید. این آیین با انعطافی قابل توجه و در طول زمان، به خوبی خود را با آداب و رسومِ اقوام و جوامع مختلف وفق داده است. در این میان، رویدادهای مختلف زمان و مکان، مانعی در مسیر برگزاری این آیین نشده است. برگزاری این آیین موجب خلاقیت و ابتکار جماعت عزادار شده است. همه گیری ویروس کرونا که از ماه های پایانی سال 1398ش، مهمان ناخوانده بشریت شد، اقتضائات خاصی را نیز به همراه داشت. سرایت سریع این بیماری در انسان، دلالتی ویژه جهت اعمال تغییرات در برگزاری آیین عزاداری در سال 1399ش ایجاد کرد. لذا شیوه های مختلفی در چگونگی برگزاری هیات های عزاداری در دهه اول ماه محرم از سوی متولیان و عزاداران اتخاذ شد. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با رویکرد کیفی و روش مردم نگارانه و با بهره گیری از ابزار مشاهده، مشارکت، مشاهده مشارکتی، ثبت تصویر و بررسی اسنادی، سیر تغییرات برگزاری مراسم عزاداری را بررسی کند. در نهایت این شیوه ها را می توان ذیل راهبردهای تغییر، تحدید و تعلیق صورت بندی کرد.
وزن محیط فیزیکی: مردم نگاری عواطف و بدن ها در محله ای حاشیه نشین در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
225 - 246
کار میدانی مردم نگارانه ی من در میان محله ای حاشیه نشین در تبریز، به من نشان داد کالبد فیزیکی محله، شالوده ای اساسی است که در و روی آن تجربه ها و زندگی های این مردمان شکل می گیرد. کالبد خاص مالازینال، با ریخت کلی دره و تپه، کوچه های تنگ و صدها پله ای، زمین های مرطوب، خانه های نم گرفته و بوگرفته، محیط فیزیکی ای را تشکیل داده که الگوی شماری از عواطف و فرایند شماری از مریضی بدن ها را پدید می آورد. با این فهم میدانی، از شاخه های مردم شناسی عواطف و مردم شناسی پزشکی کمک گرفتم تا واقعیت های عملی و زیسته ی این فرودستان را به لحاظ نظری درک کنم. داده های لازم برای این پژوهش، بر اساس کار میدانی طولانی مدت شش ماهه در این محله به دست آمدند. از طریق قطعات نوشتاری به سبک مردم نگارانه، شامل فیلدنوت ها و توضیحات شان، می خواهم آشکار کنم که چگونه محیط فیزیکی به تجربه ی زندگی روزانه مردمان مالازینال نفوذ می کند و به واسطه ی آن، فرهنگ عاطفی و روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد.
اتنواکولوژی مراتع شور و قلیایی ترکمن صحرا با استفاده از دانش سنتی دامداران ترکمن: مطالعه موردی شهرستان آ ق قلا استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
321 - 354
در پژوهش حاضر سوال اصلی نحوه درک دامداران از گیاهان در مراتع شور و قلیایی و رابطه بین آب، خاک و گیاه بود. گردآوری داده با استفاده از روش پیمایش میدانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دامداران مرتع اینچه برون شهرستان آق قلا استان گلستان صورت گرفت. دامداران به 38 گونه گیاهی با ارائه نام محلی اشاره کردند. دانش سنتی دامداران نشان داد زمین در مراتع ترکمن صحرا یا شیرین است یا شور و به جای این دو اصطلاح، اصطلاحات سالم - ناسالم و خوب - بد نیز در توصیف نوع زمین کاربرد دارند. دامداران در ادامه هفت طبقه خاک شیشه ای، شُر، مرطوب، نائور، تپه ای، قرمز و سیاه را معرفی کردند که در هر یک از این طبقات گونه های گیاهی خاصی حضور دارند. نتایج این پژوهش نشان داد دامداران ترکمن از دانش غنی در خصوص توصیف گیاهان و زیستگاه های آنها برخوردار هستند. نوآوری این مطالعه استفاده از دانش سنتی دامداران ترکمن در شناسایی گیاهان، طبقات خاک و ویژگی های آن بود که برای اولین بار در منطقه انجام شده است. پیشنهاد می شود سیاست گذاری در زمینه مدیریت منابع طبیعی ایران جهت استفاده از دانش بوم شناختی سنتی جوامع محلی، برنامه ریزی و تصمیم گیری از پایین به بالا را نیز مد نظر قرار دهد.
آسیب شناسی پژوهش های فرهنگ عامیانه و لزوم مردم نگاری و مردم شناسی دانش و فن آوری های عامیانه و کارابزارهای سنتی در ایران
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال سوم اسفند ۱۳۷۳ شماره ۵ و ۶
85 - 114
این نوشته با مرور و گمانه زنی در کارهای انجام شده در سه دهه گذشته در زمینه پژوهش های مردم شناسی در ایران به ناموزونی و نارسائی آنها در مهمترین بخش این پژوهش ها می پردازد. افزودن بر دلایل ضعف عمومی این رشته در ایران، به ویژه مشکلات و دلایل کاستی های فاحش در زمینه مردم شناسی دانش و فن آوری های عامیانه و کار ابزارهای سنتی را باز می نماید. در این گفتار اهمیت عظیم کاربردی این حوزه از فرهنگ عامیانه را گوشزد و نابودی قریب الوقوع بخشی از «گنجینه آفرینندگی های بشر» را در این سوی جهان اخطار می کند. این نوشته همچنین به طور ضمنی راه حل هائی را چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه ای برای پرداختن به حوزه های مهم تر اما کارناشده و پیشگیری از چند باره کاری ها و هیچ باره کاریها ارائه می دهد. شرایط اضطراری و وقت تنگ مردم نگاران و مردم شناسان را برای ثبت و ضبط آخرین بازمانده ها و یادمانده های فرهنگی بر می شمارد و در بخش پایانی به معرفی کار ابزارهای سنتی « آسیاب معدل» به عنوان ابزاری در خدمت جمعیت شناسی تاریخی می پردازد. در این نوشته کوشش شده تا دنیاها و فضاهای تازه و فراموش شده کاری را بر روی مردم نگاران و مردم شناسان به ویژه مردم نگاران و مردم شناسان غیر حرفهای و کوشنده این مرز و بوم و منطقه بازگشاید
زنانگی و برساخت ایدئال های مردانه: مطالعه ای در میان مردان متولد دهه ۱۳۷۰ در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
329 - 349
حوزههای تخصصی:
این مقاله برآمده از مطالعه مردم نگاری است که روی تجارب جنسی ۱۵ نفر از دانشجویان مرد متولد دهه 1370 در تهران انجام شده است. با تحلیل مصاحبه های عمیق و با استفاده از نظریه مردانگی هژمونیک کانل، این مقاله بحث می کند که هنجار باکرگی چه نقش و معنایی در بازتولید ایدئال های مردانه یا تولید اشکال جدید مردانگی برای گروه نسلی مورد مطالعه دارد. جدای از مردانگی هژمونیک که رابطه جنسی را حق خود و حفظ باکرگی را وظیفه و مسئولیت زن می داند، سه گروه دیگر نیز، در طیفی از مردانگی ها تحلیل شده است: «مردانگی معذب»، «مردانگی اخلاق مدار» و «مردانگی رها». مردانگی معذب نزدیک ترین به مردانگی هژمونیک است، زیرا به هنجار باکرگی اهمیت می دهد، اما احساس عذاب وجدان دارد که در عمل به این هنجار پایبند نیست. مردانگی اخلاق مدار با آنکه منتقد هنجار باکرگی است، خود را مسئول و نگران آینده زن و جایگاه اجتماعی او می بیند و همچنان ریشه های مردانگی هژمونیک در آن قابل تشخیص است. در سوی دیگر طیف، مردانگی رها قرار دارد که در عقیده و عمل منتقد هنجار باکرگی است. این مقاله تأکید می کند که هر یک از این اشکال مردانگی را نمی توان به منزله مقوله هایی جدا از هم دید و هریک با دیگری در عین تفاوت، هم پوشانی دارد.
فاطماننه هانا اوزادیر: دیدن و چشیدن تصویر در دست بافته های زنان لومه- دره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
209 - 228
حوزههای تخصصی:
این مقاله دعوتی است برای پذیرفتن و وارد کردن حس ها به قلمرو پژوهش های مردم نگارانه هنر. تلاش کرده ام تا بعد زیبایی شناختی دست بافته های زنان اجتماع لومه دره، از تیره های طایفه ترکمه در شمال غرب ایران را در جهان حسی جامعه تولیدکننده قرار دهم و به سوی درک آن حرکت کنم. کار میدانی ام در میان لومه دره با تمرکز بر دست بافته ها صورت گرفت. تجربه مردم نگارانه نشان داد که نمی توان تصاویر بافته شده بر این آثار را بر اساس یک دیدگاه کلان و تقلیل گرای متأثر از منابع مکتوب ادبی و اسطوره شناختی ایرانی تحلیل کرد، بلکه باید تلاش کرد تا درکی نزدیک به جامعه تولیدکننده به دست آورد و تصاویر را در داخل این تجربه واقعی از زیست با جامعه قرار داد. طرح های ترنجی در ایران در میان بسیاری از جوامع محلی و قومی رایج است، اما پژوهشگران هنر در ایران همه آن ها را دارای یک معنا یا یک بعد زیبایی شناختی می دانند. بررسی حاضر از برخی طرح های ترنجی در میان لومه دره نشان می دهد که محوریت آب در نقش مایه های بزرگ و مرکزی متن دست بافته ها از ارزش های جمعی و فلسفه بومی از تجربه هنرهای تجسمی سرچشمه می گیرد.
مردم نگاری به مثابه رویکردی کیفی
حوزههای تخصصی:
«مردم نگاری» یک روش کیفی در حوزه های انسان شناسی و علوم انسانی با رویکرد اکتشافی است که در موضوعات فرهنگی، ارزشی، باورها، گرایش ها و تعلیم و تربیت جایگاه مهمی دارد. در این روش جوامع گوناگون به صورت کامل و همه جانبه توصیف می شوند. این روش یک رویکرد کل نگرانه و کل گرایانه است و به مطالعه عمیق برای توصیف دقیق از موضوع مطالعه شده در زمینه درک واقعیت های اجتماعی به همان شکلی که بودند می پردازد. مشاهده موضوع مطالعه در شرایط کاملاً طبیعی در این روش دیدی جامع نگر به محقق می دهد. پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه «روش شناسی مردم نگاری در ایران» انجام شده است. این پژوهش با یک فرایند مشخص، ابتدا به پیشینه مردم نگاری، مکاتب و انواع مردم نگاری و مراحل انجام این نوع از پژوهش پرداخته است تا بتواند این روش را با وضوح بیشتری معرفی کند.
کیفیت رابطه معلم-دانش آموز در بافت مدرسه: یک پژوهش مردم نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
129-156
حوزههای تخصصی:
ارتباط معلم-دانش آموز، تبادل دوجانبه پیچیده و پویایی است که در طول زمان و در موقعیت های متعدد شکل گرفته است و در بستری از عوامل مؤثر بر آن، تغییرات تحولی دانش آموز را رقم می زند. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد تا کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز را از طریق مطالعه میدانی طرفین اصلی آن یعنی معلم و دانش آموز در بافت مدرسه در مقطع ابتدایی بررسی کند و به تفسیر این الگوی ارتباطی و علل و عوامل مؤثر بر آن بپردازد. برای دریافت نظام معنایی که دانش آموز و معلم در رفتار و ادراک ارتباطی خود نشان می دهند، از روش مردم نگاری استفاده شده است. این پژوهش در دو فاز طی دو سال تحصیلی انجام شد. در فاز اول (اصلی)، بر اساس نمونهگیری ملاکی، یک مدرسه ابتدایی دولتی در دو شیفت دختران و پسران به عنوان میدان تحقیق انتخاب گردید و محقق یک نیمسال تحصیلی را به عضویت آن در آمد. در فاز دوم (فاز اعتباریابی و تعمیق مفاهیم) نیز، 99 دانش آموز، 19 معلم و 13 کلاس از میان شش مدرسه ابتدایی دولتی در شهر شیراز در اجرای این پژوهش مشارکت داده شدند. از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بدون ساختار و مشاهده نیمه مشارکتی برای جمع آوری داده بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، تبیین الگوی ارتباطی معلم-دانش آموز را در چهار لایه ی مسیرهای تبادل معلم و دانش آموز، ویژگی های معلم و دانش آموز، بازنمایی ذهنی معلم و دانش آموز از یکدیگر و عوامل بیرونی ممکن می سازد. بهبود این بستر ارتباطی و فرایندهای منجر به آن، می تواند دستیابی به پیامدهای تحولی مثبت بسیاری را برای دانش آموز و معلم محقق سازد.
زیستن میان فرهنگ ها: مردم نگاری چندفرهنگی بودن در میان معاودین محله دولت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
121 - 140
حوزههای تخصصی:
جماعت های مهاجر دیاسپورا به بخش مهمی از زندگی شهری تبدیل شده اند. تجربه ی زندگی آن ها و ویژگی چندفرهنگی بودنشان به بخشی از موقعیت معاصر فرهنگ نیز تبدیل شده است. این امر بر انسان شناسی و مفاهیمی که دست مایه ی این رشته بوده مانند فرهنگ، سنت، هویت و مکان نیز تأثیر گذاشته است و مولد نظریه ها و روش شناسی هایی بوده است. در این مقاله، با نوشتار مردم نگارانه ی حاصل کار میدانی در محله ی دولت آباد تهران و با کاوش در زندگی جمعی معاودین به دنبال فهم چیستی و چگونگی چندفرهنگی بودن هستیم. معاودین ایرانی عراقی هایی اند که از عراق اخراج شدند و با سکونت در شهرهای ایران دیاسپورایی شکل داده اند که به عنوان یک دیاسپورای «عربی» شناخته می شود. موقعیت آن ها در عراق و در ایران همواره موقعیتی مرزی و آستانه ای بوده است. در این مقاله به این پرسش نیز پرداخته ایم که زندگی معاودین چه نسبتی با مفاهیمی مانند فرهنگ و هویت برقرار می کند. آن ها که زندگی شان ورای مرزهای سیاسی شکل گرفته است، چگونه خود را درون مرزهای فرهنگی و هویتی موقعیت یابی می کنند. علاوه بر این، از آنجایی که این جماعت ها به واقعیت همه جاحاضری در جهان امروز تبدیل شده اند، انسان شناسی چگونه می تواند خود را برای فهم بهتر این موقعیت جدید فرهنگ بازیابی کند. در این مقاله تلاش کرده ایم تا این پرسش ها را از خلال صدای معاودین، نظریه های انسان شناختی و همینطور تجربه ی مردم نگارانه بررسی کنیم.
مردم نگاری آیین ازدواج در جنوب استان فارس (مطالعۀ موردی: علامرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۹۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
آیین ازدواج از نخستین مراحل تا پایان جشن عروسی مجموعه ای از مراحل و عناصر را در خویش دارد. این آیین در فرهنگ عامه کشور ما با وجود همانندی ها، تفاوت هایی نیز دارد. استان فارس به ویژه مناطق جنوبی آن، مجموعه ای متنوع از فرهنگ ها، آداب و رسوم را در خود دارد که با وجود اشتراک با دیگر نقاط کشور، تفاوت ها و زیبایی های ویژه ای نیز دارد. هدف این مقاله معرفی و تحلیل ویژگی های فرهنگی و بومی آیین ازدواج، بر مبنای مردم نگاری است که به روش گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از بزرگ سالان و آگاهان بومی، به توصیف و تحلیل آیین ازدواج در علامرودشت (در جنوب استان فارس) پرداخته است. همچنین از زاویه «آیین های گذر» نیز برخی از مراحل تحلیل شده است. مراسم عروسی در علامرودشت از سنت هایی است که همچنان نشانه هایی از پای بندی به رسوم و میراث پیشین، در آن مشاهده می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که فرایند ازدواج از انتخاب همسر تا پایان عروسی در این منطقه شامل مجموعه ای است که شادابی، همکاری گروهی، مشورت، احترام به بزرگ ترها، تأثیر مذهب و باورهای دینی، باورهای بومی، بازی های محلی، اشعار متنوع و موسیقی، همدلی، شور و شادی مهم ترین عناصر بومی و فرهنگی در مراحل مختلف آن است.