اقتصاد آشغال و جهان عاطفی رنج: مردم نگاری تهی دستان حاشیه نشین تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با توسل به مردم شناسی عواطف می خواهم حیات عاطفی و فرهنگ احساسات مردمان تهی دست قُپانلار محله قُپانلار در تبریز را در بسترهای بزرگ تر جمعی قرار بدهم و بفهمم. اقتصاد پررونق آشغال و ضایعات در چند سال اخیر در محله، پیوندهای جمعی جدیدی را خلق کرده که در آن تجربه هرروزه افراد، خانواده ها و اجتماع محلی تحت تأثیر قرار گرفته است. این اقتصاد، جامعه مردان قُپانلار را به سه گروه تقسیم کرده است: صاحبان کارگاه های بزرگ انبارکننده، وانت دارها و نیسان دارهای حمل کننده، و چرخی های گردآورنده آشغال ها و ضایعات. بر اساس کار میدانی طولانی مدت در دو دوره پژوهشی در این محله، به ترتیب سه و شش ماه، گردآوری داده ها را از طریق مشاهده مشارکت آمیز و سایر فنون از جمله گفت وگوی غیررسمی انجام دادم. یافته ها نشان می دهند که جهان عاطفی این مردمان فرودست حاشیه نشین، همزمان محل رنج کشیدن شان از چهار طریق است: 1) آن ها در گوش انداز آزاردهنده اقتصاد آشغال متعلق به خویشان و همسایگان شان می زیند و لذا باید امر غیرقابل تحمل را تحمل کنند. به طور خاص، زنان می جوشند ولی خودخوری می کنند؛ 2) مردان جوانی که شاهد پیشرفت صاحبان مغازه های ضایعاتی اند دیوانه می شوند. آن ها در بن بستی فرهنگی گیر کرده اند بین انتخاب شرف یا پیشرفت؛ 3) چرخی ها وقتی در محیطی بر سر سطل ها می روند که اکثر افراد قوم و خویش هم اند، شرمگین می شوند؛ و 4) با شیوع اقتصاد آشغال، عواطف والدین آذربایجانی، مشهور به غیرت ورزی، به بی تفاوتی تحمیل شده دگرگون می شود. این عواطف هرروزه آزاردهنده، عنصری اصلی اند در جامعه و فرهنگ قُپانلار قُپانلار.