مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
دانش
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۳)
123 - 166
حوزههای تخصصی:
بررسی های این مقاله نشان می دهد شبکه روشنفکران ایجادشده توسط آمریکا در دوران جنگ سرد، با درک ناکارآمدی مواجهه سخت و سلبی با اندیشه چپ، ضمن به رسمیت شناختن این گرایش، با رویکردی نرم و ایجابی اقدام به ارائه خوانشی درونی از آن در قالب «چپ غیرکمونیستی» کردند. این شبکه با تولید و پشتیبانی از این ایده که در عین تعلق معرفتی به ایدئولوژی چپ، کمونیسم را در خود استحاله کرده و نگرشی کاملاً انتقادی به آن داشت، الگوی جایگزینی را توسعه داد که ضمن تضعیف پایه های مشروعیت حکومت های اروپای شرقی، عملاً مقاصد سیاسی نهادهای قدرت و تأمین کنندگان مالی آن که مهار و جلوگیری از افزایش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بود، را تأمین کرده است.
بررسی ایده دانش فضیلت بنیان بر مبنای نگرش تاریخی به ماهیت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین مفهوم دانش در دوره های مختلف با تأکید بر جوهر اخلاقی دانش می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که دیدگاه متفکران غربی درباره ماهیت دانش لااقل پنج موج دوره فلسفه، دوره میانه اروپا، دوره روشنگری، دوره انقلاب صنعتی، دوره پس از جنگ دوم جهانی و دوره پساساختارگرایی را پشت سر نهاده است. در طول این دوره ها به ترتیب، سلطه رویکردهای اخلاقی، دینی، علمی، اقتصادی، و اخلاقی به دانش مشاهده می شود. تحولاتی که مفهوم دانش به خود دیده است ناظر به فروکاستن وجه اخلاقی و معنوی دانش و افزایش وجه مادی برای آن مفهوم بوده است. درحال حاضر، یک توجه تجدیدنظرگرایانه نسبت به دانش با تأکید بر ماهیت اخلاقی آن به تدریج در حال شکل گیری است. بر مبنای این رویکرد جدید که با عنوان رویکرد دانش فضیلت بنیان از آن یاد می شود، جوهر اصلی دانش فضیلت است. به دنبال آن تعلیم و تربیت نیز سرشتی بالذات ارزشی به خود می گیرد و هدف، یادگیری و آموزش، ارزشیابی، محیط یادگیری، نقش معلم و دانش آموز نیاز به بازنگری پیدا می کنند .بدین ترتیب این ایده منجر به تربیت افرادی می شود که انسانیت را در خود پرورش داده و به فرهیختگی و خردمندی رسیده اند.
ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی؛ برحسب روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل نخبگان و متخصصان مرتبط با امور بانکی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران بانک ملی ایران در کشور به تعداد 3766 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و انتخاب حجم نمونه در مدلسازی معادلات ساختاری 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و به منظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دانش (0.862)، مهارت (812)، عامل فردی و ادراکی (858) و عامل سازمانی (0.812)) و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده های کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوا (کد گذاری) استفاده شد. در بخش کمّی نیز از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و با استفاده از نرم افزارهای Spss-V22، Lisrel-V8.8 و Smart PLS-2 استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی عبارت اند از دانش، مهارت، عوامل فردی و ادراکی و عوامل سازمانی؛ با توجه به مؤلفه های پژوهش مدلی ارائه شد که برازش مطلوبی داشتند؛ اولویت بندی عوامل مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی نشان داد به ترتیب دانش مدیران (0.498)، عوامل فردی و ادراکی (شخصیتی) (0.332)؛ عوامل سازمانی (0.253) و مهارت مدیران بانک ملی (0.169) اولویت اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند.
تأثیر اقتصاد دانش محور بر بهره وری نیروی کار کشورهای درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱
111 - 130
حوزههای تخصصی:
افزایش ظرفیت تولیدی از طریق افزایش بهره وری عوامل تولید همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. یکی از عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی کار، دانش است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر دانش (در چارچوب اقتصاد دانایی محور) بر بهره وری نیروی کار کشورهای درحال توسعه طی دوره 1980-2004 می باشد. به همین منظور از روش داده های تابلویی نامتوازن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد طی دوره مورد بررسی سه محور سیستم ابداعات، زیر ساخت های اطلاعاتی و رژیم های نهادی و اقتصادی تأثیر مثبت و معنی دار بر بهره وری نیروی کار کشورهای درحال توسعه داشته است. محور چهارم یعنی محور آموزش و منابع انسانی، دارای تأثیرات مثبت اما بی معنی بر بهره وری نیروی کار کشورهای درحال توسعه است. همچنین به دلیل شکاف فنی کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته و ظرفیت جذب پایین تکنولوژی در کشورهای درحال توسعه، تأثیر متغیر نسبت سرمایه به نیروی کار بر بهره وری نیروی کار بی معنی شده است.
مقایسه عملکرد دبیرستان های دخترانه هوشمند و غیرهوشمند از لحاظ پرورش توانایی تولید دانش در دانش آموزان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
165 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد دبیرستان های دخترانه هوشمند و غیرهوشمند از لحاظ پرورش توانایی تولید دانش در دانش آموزان سال سوم دبیرستان (پایه یازدهم) انجام شد. روش پژوهش از نوع پس رویدادی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان سال سوم دبیرستان های دخترانه منطقه (8) تهران که شامل 10 دبیرستان دولتی، 6 دبیرستان غیرانتفاعی(غیردولتی) و یک دبیرستان هوشمند با جمعیتی حدود 1020 نفر است. تعداد 260 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین مدارس غیرهوشمند و هوشمند انتخاب شدند. برای سنجش توانایی تولید دانش از آزمونی که پژوهشگر بر اساس اصول روان سنجی ساخته استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t برای مقایسه میانگین های دو گروه مستقل انجام گرفت. نتایج گویای آن بود که تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد و دبیرستان های هوشمند در زمینه پرورش توانایی تولید دانش در دانش آموزان نسبت به دبیرستان های غیرهوشمند عملکرد بهتری داشته اند و فاوا می تواند به معنای فن بهره برداری از اندیشه های انسانی باشد. در این مدارس دانش آموزان می توانند با منابع علمی جهان، آموزگاران، و دانش آموزان سایر مدارس در ارتباط بوده و فضای آموزشی به جای انتقال یکطرفه اطلاعات به روش های دوسویه کسب دانش هدایت شده و با تغییر نقش آموزگاران بر تسهیل جریان آموزش و یادگیری، دانش آموزان خود خالق دانش و اطلاعات خواهند بود.
از رفتار اطلاع یابی تا رفتار دانش یابی: واکاوی سیر تحول مفهومی و نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان برای برطرف کردن نیازهای خود دائماً مشغول بروز رفتارهای گوناگون است. این رفتارها انواعی دارند و هرکدام موضوع بحث رشته های علمی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، هنر، علم اطلاعات و دانش شناسی، و برخی زیرمجموعه های تخصصی آن ها است. رفتارهای اطلاعاتی و دانشی که ارکان اصلی فعالیت کاربر در تعامل با اطلاعات و دانش و همچنین نظام های بازیابی نشان می دهد، از جمله موضوع هایی است که در علم اطلاعات و دانش شناسی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این مفاهیم، در این جستار تلاش شده است تا با توجه به متون و پژوهش های علمی موجود و با رویکردی مروری- تحلیلی، مفاهیمی کلیدی همچون داده، اطلاعات، دانش، خرد، و هوش مورد بحث قرار گرفته، سپس پیش نیازهای شکل گیری یک رفتار دانش یابی مطرح شده و در ادامه تعریفی از رفتار دانش یابی و تمایز آن با رفتار اطلاع یابی ارائه شود. بررسی های صورت گرفته نشان داد مفهوم رفتار دانش یابی، مفهومی مهم و بسیار گسترده است، به همین دلیل می توان انتظار داشت که عرصه نوینی در ادبیات و پژوهش های حوزه های گوناگون به ویژه علم اطلاعات و دانش شناسی باز کند. به نظر می رسد که تلاش در زمینه تدوین و ضابطه مند کردن چارچوب ها در این عرصه بسیار ضروری باشد.
طراحی الگوی سنجش و گزینش مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به همراه ارائه بسته سیاست های پیشنهادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳
142 - 175
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و سازمان های فرهنگی پس از انقلاب اسلامی ایران همواره با نگاهی هزینه ای و نه سرمایه ای مورد توجه قرارگرفته اند. این در حالی است که فرهنگ همواره از جایگاهی راهبردی برای نظام جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده است. نخستین گام برای تغییر چنین رویکردی، تدوین سیاست هایی جهت اصلاح نظام سازمانی در سطح کلان است. با چنین نگاهی، مقاله حاضر مجموعه ویژگی های مدیر شایسته فرهنگی را برشمرده و به مدل سازی در این حوزه پرداخته است. مقاله شامل سه بخش اصلیِ بررسی و صورت بندی مسئله در ایران، بررسی و نقد سیاست های موجود و در نهایت، پیشنهاد سیاست های مطلوب است. در واقع، نگارنده برای دستیابی به سیاست های مطلوب به دلیل کلاژگونه بودن یافته های تحقیقات پیشینی و نداشتن مدلی جامع، به بررسی مدل های شایستگی پرداخته و از میان مدل های موجود مرتبط، از مدل نقش های مدیریتی کویین و مهارت های مدیریتی کاتز - به عنوان اصلی ترین مدل ها - استفاده شده است. در نهایت، شایستگی های مدیریتی ناظر بر سه بعد اصلی شخصیت، مهارت و دانش، شاخص سازی شده و بر اساس مؤلفه هایی چون گستره جغرافیایی، سطح های سازمانی، نقش های درون سازمانی و نوع مأموریت سازمانی، سطح بندی شده اند. در پایان، آسیب های مراحل گوناگون نظام شایسته سالاری بررسی و با تکیه بر پارادایم مدیریت اسلامی، راه حل های کلی و سیاست هایی برای برون رفت از این آسیب ها ارائه شدند.
تحلیل اجتماعی از اقتصاد مقاومتی بر اساس آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ماهیت و گفتمان نظام جمهوری اسلامی، الگوی اقتصاد مقاومتی را برای توسعه و پیشرفت ضروری می نماید. بدین منظور این نوشتار تلاش عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را بر اساس این الگو مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و مبانی تقسیم بندی آن را مورد بررسی قرار دهد. قلمرو روشی مقاله مبتنی بر مختصات روش کیفی است که با استفاده از مکانیزم تئوری زمینه ای تحلیل شده است. در این مسیر، زمینه ها و موانع مؤثر بر شکل گیری اقتصاد مقاومتی، مورد کاوش قرار گرفته است. درباره زمینه های مؤثر بر شکل گیری اقتصاد مقاومتی بر سه عامل اساسی حمایت های اجتماعی، امنیت و دانش تأکید شده است و آیات مناسب هر یک و زیرمجموعه های آن استقراء شده است. پس از ذکر زمینه های بسترهای مؤثر در شکل گیری اقتصاد مقاومتی، از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی یاد شده است. این موانع به طور کلی به دو دسته؛ حرام خواری: ربا، رشوه، زیاده خواهی در مصرف، ثروت اندوزی، اسراف، اتراف و نارسایی فرهنگی: وجود روحیه ناسپاسی، تکذیب رهبران دینی، بخل تقسیم می شوند.
چرخش در مفهوم قدرت: تصور فوکویی و پسا فوکویی از قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
341 - 358
حوزههای تخصصی:
یکی از مجادله برانگیزترین منازعات فکری در حوزه نظریه های سیاسی بحث در باب چرخش مفهوم قدرت در دیدگاه میشل فوکو است.این مسئله که فوکو با طرح دیدگاهی بدیع، با عدول از دیدگاه های رایج، قدرت را نه صرفاً در ارتباط با سازوکارهای ساختارهای رسمی یا در قالبی صرفاً سیاسی؛ بلکه منتشر در تمام حوزه های اجتماعی می داند. فوکو خود می گوید که می خواهد راهی دیگر پیشنهاد کنم که ما را زودتر به «اقتصاد جدید روابط قدرت» برساند؛ راهی که تجربی تر، دارای ارتباط نزدیک تر با وضعیت جاری ما و متضمن رابطهای بیشتر میان نظریه و عمل است. این راه عبارت است از اینکه اشکال مقاومت در مقابل انواع مختلف قدرت را به عنوان نقطه عزیمت خود اتخاذ کنیم. با بهره گیری فوکو از روش تبارشناسی، مطالعات وی در باب قدرت جدی تر می شود و درصدد برمی آید به بررسی رابطه قدرت، دانش و پیکر آدمی بپردازد.
کنکاشی بر مناسبات نهاد دانش و قدرت در دوره صفوی با تأکید بر روابط علما و پادشاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
631 - 650
حوزههای تخصصی:
گفتمان مجموعه ای از احکام و گزاره هاست که شرایط را برای عاملان اجتماعی معنادار می کند. در رویکردهای گفتمانی، برخی از مفاهیم و موضوع ها کنارگذاشته می شوند؛ زیرا نظام گفتمانی بنا به ماهیتی که دارد برخی از موضوع ها و مفاهیم را برجسته می کند و برخی دیگر را به کنار می نهد. در نظام گفتمانی برخی از دانش ها بر اساس مطلوب های نظام قدرت برجسته می شوند؛ زیرا آن دانش ها بنا به ماهیتی که دارند به آن نظام سیاسی مشروعیت می بخشند. در دوره صفویه که نقطه عطفی در تاریخ تشیع محسوب می شود، دانش فقه به نهاد قدرت مشروعیت می بخشید؛ زیرا در این دوره بسیاری از کردارهای پادشاهان بر مبنای تعالیم و آموزه های تشیع شکل گرفته بود. در این زمان بسیاری از علما از سایر شهرهای اسلامی به ایران می آمدند و تحت تأثیر فضای مساعدی که پادشاهان صفوی ایجاد کرده بودند، آموزه های شیعی را ترویج می کردند. ماهیت روابط علما و پادشاهان صفوی از آ نجا اهمیت دارد که بسیاری از علمای شیعی در مشروعیت بخشی و تحکیم موقعیت حاکمان صفوی نقش ارزنده ای را ایفا کرده اند؛ اما برخی از این علما در قالب همان ساختار دانشی که به پادشاهان مشروعیت می داد، از نزدیک شدن به پادشاهان صفوی خودداری می کردند و با رویکردی انتقادی، بسیاری از رفتارهای آنان را تأیید نمی کردند. پرسش این پژوهش آن است که عالمان دینی در دوره صفویه در ارتباط با پادشاهان به تولید چه دانشی اقدام کردند؟ این نوشتار برآن است تا با تکیه بر روش گفتمان دانش قدرت میشل فوکو، نوع رویکردهای موافق و مخالف علما در نهاد تولید دانش فقه را نسبت به ساختار قدرت صفوی بررسی و کنکاش کند.
تحلیل روندهای محلی و جهانی ممیزی دانش در پایگاه استنادی کلریویت آنالیتیکس
حوزههای تخصصی:
برای ارزیابی فرایندهای مدیریت دانش به منظور مطابقت دادن آنها با اهداف سازمان ها ممیزی دانش ضروری است و تحلیل روندهای آن در سطح محلی و جهانی به شناسایی خلأءهای موجود در این زمینه کمک خواهد کرد. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش تحلیلی توصیفی و علم سنجی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش 84 مقاله ممیزی دانش منتشرشده در پایگاه استنادی Clarivate Analytics (پایگاه استنادی مجلات معتبر ISI - web of science سابق) است. ابزار گردآوری دادها فهرست کنترل و یادداشت برداری و روش تجزیه و تحلیل داده ها و ترسیم نقشه های هم استنادی با استفاده از نرم افزارهای HisCite, VOSviewer، Pajek و Excel بوده است. یافته ها نشان داد که روند انتشار مقاله های ممیزی دانش در نوسان بوده و بیشترین گرایش موضوعات آنها مربوط به کسب و کار مالی، مدیریت، علم اطلاعات و کتابداری و پزشکی عمومی داخلی است و تعداد استنادهای محلی کشورها، سازمانها، نویسندگان، مجله ها و موضوعات نسبت به استنادهای جهانی شان بسیار پایین است. هم چنین یافته ها نشان داد که زبان اکثر مقاله ها انگلیسی است و کشورهای امریکا، انگلیس و کانادا بیشترین انتشار مقاله و استناد محلی و جهانی را داشته اند و دانشگاه های کولرادو، آلاباما، واترلو و کورنل و نیز مجله های بررسی و نقد حسابداری و ممیزی در نظر و عمل به ترتیب بیشترین استنادهای محلی و جهانی را داشته اند و نقشه هم رخدادی واژگان این حوزه نیز منسجم نیست. علاوه بر این در میان نویسندگان بونر، لیبی، دزورت و سالتریو بیشترین استنادهای محلی و جهانی را داشته اند و شبکه مرکزیت درجه، نزدیکی و بینابینی نویسندگان از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. نتایج نشان داد که میزان استنادهای محلی مقاله های ممیزی دانش مطلوب نیست و برای بهبود وضعیت آن باید برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های لازم صورت پذیرد.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش در میان اعضای هیأت علمی (نمونه پژوهش: دانشگاه علامه طباطبائی تهران)
حوزههای تخصصی:
تسهیم دانش بین کارکنان، مؤلفه ای کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در اقتصاد پویای کنونی و بویژه در سازمان های با فناوری پیشرفته می باشد. تسهیم دانش اثربخش میان کارکنان می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر زمان، هزینه و کیفیت فعالیت های تحقیق و توسعه در چنین سازمان هایی تأثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با تسهیم دانش بین اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی است. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی بودند که تعداد آنها 538 نفر است. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 228 نفر درنظر گرفته شد و از این تعداد پرسشنامه پخش شده 160 پرسشنامه قابل استناد بازگردانده شد. پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی همبستگی قرار دارد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال و پرسشنامه تسهیم دانش وان دن هوف و وان وینن استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت؛ هم چنین پایایی پرسشنامه ها با بهره گیری از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 877/0 و 813/0 محاسبه گردید. برای آزمون فرضیه ها از روش آماری معادلات ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شد و نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که متغیر بعد ساختاری، بعد رابطه ای و بعد شناختی بر متغیر اهدای دانش اعضای هیأت علمی تأثیر مثبت دارد؛ هم چنین بعد ساختاری، بعد رابطه ای و بعد شناختی نیز بر متغیر گردآوری دانش اعضای هیأت علمی تأثیر مثبت و معناداری دارد. از این رو باتوجه به اهمیت تسهیم دانش در محیط های آموزشی بویژه در دانشگاه ها شایسته است که مدیران دانشگاهی بستر لازم را برای ایجاد و افزایش سرمایه اجتماعی فراهم کنند که از عوامل مهم میزان تسهیم دانش است.
ساختار یابی مدل سواد بدنی دردختران 10 ساله ناحیه یک شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
1 - 12
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین ارتباط میزان فعالیت بدنی با زیر سازه های تشکیل دهنده سواد بدنی (درک و دانش، انگیزش و شایستگی بدنی) دختران 10 ساله ناحیه یک شهر اهواز بود. ازمیان کل جمعیت دانش آموزی این ناحیه، دو مدرسه با بیشترین تعداد دانش آموز در این محدوده سنی انتخاب شدند. تعداد 220 نفر واجد شرایط برای انجام پژوهش دعوت به همکاری شدند. تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون نشان داد که عوامل سواد بدنی، انگیزش و شایستگی بدنی با میزان فعالیت بدنی ارتباط معناداری نداشتند و فقط دانش نظری قابلیت پیش گویی مناسبی برای فعالیت بدنی شرکت کنندگان داشت. نتایج نشان داد که برای افزایش میزان فعالیت بدنی دانش آموزان دختر در مدارس ابتدایی، به همان اندازه که بر فعالیت عملی تأکید می شود، به دانش نظری نیز باید توجه شود.
مقایسه اثربخشی روش آموزش ورزش و روش سنتی در آموزش والیبال بر متغیرهای دانش و اشتیاق دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
43 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی روش آموزش ورزش و روش سنتی در آموزش والیبال بر متغیرهای دانش و اشتیاق دانش آموزان پسر بود که به صورت نیمه تجربی به انجام رسید. 36 دانش آموز به صورت غیر تصادفی و به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به دو گروه هجده نفره در قالب آموزش ورزش و سنتی تقسیم شدند و به مدت 12 جلسه تحت آموزش والیبال قرار گرفتند. از پرسش نامه 25 سوالی اشتیاق و پرسش نامه 20 سوالی دانش عمومی و تخصصی والیبال جهت جمع آوری داده ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد روش آموزش ورزش به شکل معناداری سبب افزایش سطح دانش و اشتیاق دانش آموزان نسبت به روش سنتی شد. به نظر می رسد دلیل آن مشارکت فعال دانش آموزان در فرآیند برنامه ریزی، تصمیم گیری و اجرای برنامه آموزشی در این روش باشد.
نقش دانش و نگرانی اخلاقی مصرف کنندگان در نیات رفتاری آنان نسبت به پوشاک ورزشی تقلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
129 - 148
حوزههای تخصصی:
یکی از روندهای جهانی که به صورت هشدار دهنده ای در حال افزایش است، تولید، توزیع و مصرف کالاهای تقلبی است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر نیز تأثیر دانش و نگرانی اخلاقی مصرف کنندگان در نیات رفتاری آنان نسبت به پوشاک ورزشی تقلبی بود. پژوهش حاضر با روش تحقیق توصیفی - همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه کردستان بودند که با توجه به حجم جامعه آماری (10000)، حجم نمونه براساس جدول مورگان و کرجسی تعداد 373 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغییرهای پژوهش از پرسشنامه های نگرانی اخلاقی، دانش، نگرش و نیات رفتاری از مارکتی و شیلی (2009) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به وسیله متخصصان و پایایی آنها از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها نشان داد، بین مصرف کنندگان، متغیر نگرانی اخلاقی بر نگرش (41/0)، دانش بر نگرش (74/0) و نگرش بر نیات رفتاری (62/0-) اثر دارد. همچنین مدل ارائه شده دارای برازش مناسبی بود. می توان با طراحی بروشور، برنامه، فیلم و مستند به منظور افزایش نگرانی اخلاقی و آگاهی و دانش مصرف کنندگان، از طریق بیان پیامدها و آسیب-های اقدام به خرید و مصرف پوشاک ورزشی تقلبی، سطح نگرش منفی مصرف کنندگان نسبت به اینگونه محصولات را بالا برده تا کمتر به خرید و مصرف پوشاک ورزشی تفلبی اقدام کنند.
بررسی و نقد کتاب آموزش معلمان زبان خارجی برای یک جامعه جهانی: مدل چندواحدی کسب دانش، تحلیل، شناخت، اجرا و مشاهده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۷۰)
109-127
در دورانی که جهانی شدن اقتصادی، فرهنگی، و آموزشی روزبه روز درحال رشد و توسعه است، ضرورت دست رسی به چهارچوبی منسجم و جامع برای آماده سازی و آموزش معلمان به وضوح احساس می شود. در کتاب حاضر، چهارچوبی بدیع و کاملاً نو معرفی شده است که با استناد به آن معلمان آینده نگر را می توان به نیروهای متفکر راه بردی، پژوهش گران اکتشافی، و معلمان تحول آفرین تبدیل کرد. مهم ترین انگیزه نویسنده برای ارائه این مدل چندواحدی اشاره به توان مندی معلمان برای نظریه پردازی آن چه در عمل انجام می دهند و به مرحله عمل رساندن نظریه هایشان بوده است تا با استناد به آن ها بتوانند به شناختی کلی درباره رویدادهای کلاس های درس زبان خارجی برسند. مؤلفه ها و ویژگی های ارزش مندی مثل اهداف صریح و آشکار، دانش تخصصی، قدرت تحلیل، ساختار مدون، و اصطلاح های مرجع، و نثر سلیس این اثر را به منبعی مستند و معتبر در حوزه آموزش معلمان زبان خارجی برای مقاطع تحصیلات تکمیلی، پژوهش گران، دانشجویان، معلمان فعال، و مدرسان برجسته می کند. باوجوداین، مدل حاضر به مسائلی هم چون هوش هیجانی، هوش چندگانه، هوش اجتماعی، تمایل به برقراری ارتباط، نوازه، کاربردشناختی اجتماعی و کاربردشناختی زبانی، نیازهای تکنولوژی محور، و انگلیسی برای اهداف ویژه اشاره نکرده است. نکات دیگری درمورد جنبه های ظاهری، ساختاری، و محتوایی این اثر قابل ذکر است.
نقد معرفت شناختی دیدگاه دانش/ قدرت در جغرافیای سیاسی و ژیوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
181 - 219
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش(جغرافیا) با ارزش(قدرت) یکی از بحث های مهمّ فلسه علم می باشد، در این زمینه به عقیده غالب فیلسوفان علوم اجتماعی، از دیدگاه منطقی، هیچ گونه ارتباط تولیدی میان گزاره های مربوط به پدیدارهای عینی و حقیقی(هست ها) با گزاره ها و قضایای ارزشی و اعتباری(بایدها) وجود ندارد و واقعیّت ها دربردارنده عناصر ارزشی نیستند و در ذات خود فارغ از تعلّقات افراد می باشند امّا در عین حال، دانش و عینیّت در محیط بیرونی و در عمل، نسبتی وثیق با ارزش ها و تعلّقات دارند. در مقابل عدّه ای از جمله اصحاب مکاتب انتقادی معتقدند که میان معرفت و ارزش های انسان چنان آمیختگی و وابستگی وجود دارد که اساساً وجود دانشِ عینیِ فارغ از تعلّقات، ناممکن است. در این راستا کسانی همچون ویتفوگل و اُتوا جغرافیا و ژئوپلیتیک را مجموعه ای از «دانش/ قدرت» و ایدئولوژی طبقه بورژوا و بلکه جغرافیا را تولید قدرت می دانند. در این مقاله با آوردن گزاره های متعدّدی از جغرافیای انسانی و طبیعی نشان داده شد که هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی علم جغرافیا فارغ از ارزش ها می باشد امّا در مرحله کاربرد، این علم می تواند در خدمت قدرت ها و ایدئولوژی ها قرار بگیرد. بنابراین، مدّعای اندیشمندان مکاتب انتقادی مبنی بر مسبوقیّت دانش به ارزش ها ناشی از خلط میان «نظر و عمل» یا «معنا و کاربرد» است و ایشان با خلط میان «معنای دانش با کاربرد دانش» این دو امر را یکی انگاشته و از این رو معتقدند که دانش و معرفت در ذات خود با اهداف عملی و کاربردی آمیخته و اساساً دانشِ بی طرف و غیرمسبوق به اهداف و جهت گیری هایِ کاربردی و ارزشی وجود ندارد.
ارزیابی عملکرد رسانه های خبری ایران با استفاده از نقد رتوریک (مطالعه موردی: بحران کم آبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به گستردگی مسائل محیط زیستی و ضرورت توجه به آنها بخصوص بحران کم آبی در کشور ایران، نیاز مبرمی به آگاه سازی و آموزش عمومی جهت اتخاذ رفتارهای مناسب در این زمینه احساس می شود. یکی از روش های هدفمند و اصولی برای مواجهه با این بحران، تمرکز بر روی زمینه ی ارتباطات محیط زیستی می باشد، چراکه دامنه ی گسترده ای از جامعه ی انسانی را تحت تأثیر خود قرار داده و می تواند آنان را در راستای حفظ محیط زیست خود ترغیب نماید. با توجه به بررسی های انجام گرفته در زمینه ی ارتباطات محیط زیستی، می توان به این نتیجه رسید که پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از دو روش کیفی و کمی، تحلیل بر روی سه منبع خبری ایرنا، وزارت نیرو و صداوسیما با تأکید بر بحران کم آبی در کشور ایران صورت گرفته است. در این پژوهش به پیشنهاد و معرفی ارزش های خبری برای تحلیل رتوریکی محیط زیست در وضعیت بحران پرداختیم و بر این اساس تحلیل آماری و رتوریکی بر روی اخبار منعکس گردیده از سه ارگان ذکرشده صورت پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که رسانه ی خبری ایرنا با بیشترین تعداد خبر و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با کمترین تعداد خبر به پوشش خبری از بحران کم آبی پرداخته اند و همچنین تحلیل های کیفی نشانگر لزوم وجود تعریفی درست از مسائل پیچیده ی محیط زیستی نزد کنشگران رسانه و تمرکز بیشتر رسانه های تصویری بر روی اخبار محیط زیستی می باشد. درنهایت به ارائه ی پیشنهاد های پژوهشی و ارائه ی راهبرد پرداخته شده است.
مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دنیای آموزش و پرورش نقطه توجه خود را از تدریس به یادگیری معطوف کرده است و چنین رویکردی با توجه به دانش گسترده فناوری اطلاعاتی و فنی آوری غنی به دست می آید. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد بوده است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل دانش آموزان پایه ششم می باشد. این پژوهش بر روی دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه یکی با نرم افزار آموزشی و دیگری بدون نرم افزار آموزشی انجام شده است، که برای این منظور تعداد 60 نفر دانش آموز پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد به روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سطوح یادگیری بلوم بود، که به منظور سنجش سطح یادگیری دانش آموزان در سطح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم طراحی شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین آموزش سنتی و آموزش با نرم افزار در سطوح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد بین روش آموزش سنتی و روش آموزش با نرم افزار در سطوح یادگیری در درس علوم و ریاضی در سطح فهمیدن درس ریاضی و سطح دانش درس علوم تفاوت معنادار وجود دارد.
سنجش میزان دانش و رابطه آن با میزان استفاده از بازی های رایانه ای در دانش آموزان دختر پایه هشتم شهر تهران
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
100 - 120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان دانش دانش آموزان دختر پایه ی هشتم شهر تهران از بازی های رایانه ای انجام شد . روش این پژوهش توصیفی-پیمایشی بود که پژوهشگران علاوه بر آن به بررسی رابطه میان دانش دانش آموزان با استفاده آن ها از بازی های رایانه ای نیز پرداخته اند. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر هشتم شهر تهران در سال تحصیلی 1393-1394 بود که با استفاده از جدول کوهن، 387 دانش آموز با روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته (برگرفته از پرسشنامه های پایان نامه کارشناسی ارشد کبیری 1393) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی نشان داد که دانش دانش آموزان پایه هشتم نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر از میزان میانگین است، همچنین بررسی ها نشان داد رابطه دانش امور واقعی و دانش امور روندی دانش آموزان با میزان استفاده آن ها از بازی های رایانه ای مثبت و مستقیم است؛ اما بین دانش امور مفهومی آنان با میزان استفاده از بازی های رایانه ای این رابطه برقرار نیست (رابطه ضعیف بود). چنانچه هرچقدر دانش امور مفهومی آنان نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر نشان داده شد میزان استفاده آنان از این بازی ها به شکلی منظم، کنترل شده و صحیح تر بود.نتایج نشان دادمی توان با ارتقاء دانش مفهومی دانش آموزان و والدین آنان از بازی های رایانه ای، میزان و نحوه استفاده دانش آموزان از این بازی ها را به میزان زیادی کنترل و به سمت مطلوب سوق داد.