مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
دانش
منبع:
جهان نوین سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
17-28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش در سازمان ها در سازمان ها فراهم کننده زمینه بازخوانی ایجاد پرورش تسهیم و تبادل ارتقای سازمان دهی نگهداری و انتشار دانش در سطح سازمان هاست. مطالعه باهدف بررسی تعیین ضرورت استقرار و اجرا مدیریت دانش در دانشکده ی مدیریت واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد است. این مطالعه توصیفی است و در سال 1399-1398 در دانشکده ی مدیریت واحد علوم تحقیقات انجام گرفت جامعه پژوهش شامل دانشجویان مدیریت، اساتید می باشد ابزار گردآوری داده شامل پرسش نامه استاندار است که پایایی و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت و توسط نرم افزار تحلیل 24 SPSS شد. از بین افراد شرکت کننده در پژوهش، بیشترین فراوانی مربوط به گروه سنی 30-23 سال و کمترین فراوانی مربوط به گروه سنی بیشتر از 30 سال است. بیشترین فراوانی افراد شرکت کننده برحسب جنس مربوط به زن 83 نفر (5/58) است و همچنین کمترین فراوانی افراد شرکت کننده مربوط به مرد 117 نفر (5/41%) می باشد که افراد با مقطع کارشناسی ارشد را در برمی گیرد و برحسب مقطع تحصیلی بیشترین فراوانی مربوط به دکتری با فراوانی 190(95%) و کمترین فراوانی را مقطع کارشناسی ارشد با فراوانی 10 (5%) به خود اختصاص داده است و بیشترین میانگین مربوط به عامل فناوری اطلاعات با و عامل میزان رتبه بندی عوامل زمینه ای با 36/3 کمترین میانگین را داشته اند. باتوجه به نتایج به دست آمده، وضعیت مدیریت دانش در دانشکده مدیریت واحد علوم تحقیقات در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد و می توان نتیجه گرفت که برای استقرار مدیریت دانش فرهنگ سازمانی نسبت به بقیه عوامل از اهمیت بیشتری برخوردار است، بنابراین حفظ و تقویت مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ سازمانی باید از اولویت های دانشکده مدیریت واحد علوم تحقیقات باشد.
نقش مؤلفه های فرهنگی- اجتماعی بر رفتار محیط زیستی شهروندان، مطالعه موردی: شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم و قابل توجه در هر جامعه، رفتار محیط زیستی آن جامعه است که علاوه بر تأثیرگذاری بر مسائل و مشکلات محیط زیست، خود تأثیرپذیر از عوامل دیگری می باشد. لذا، این موضوع حائز اهمیت می باشد که رفتار محیط زیستی و عوامل تأثیرگذار بر آن، در هر جامعه ای مطالعه شود. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان شهر شیروان بوده که طبق فرمول کوکران، تعداد 380 خانوار به روش سیستماتیک تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش با رویکرد کمی و با روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی متغیرها که شامل رفتار محیط زیستی (632/0)، باور محیط زیستی (782/0)، ارزش محیط زیستی (823/0)، آگاهی محیط زیستی (760/0) و دانش محیط زیستی (819/0) می باشند، با مقادیر ذکر شده تایید شدند. هم چنین ، روایی تحقیق، از نوع روایی محتوایی و صوری بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد باور محیط زیستی افراد بر رفتار ایشان موثر است. رفتار نیز تحت تأثیر جنسیت، سن و تحصیلات افراد می باشد و عملکردهای متفاوتی از خود نشان می دهد. در یک نتیجه کلی، می توان بیان کرد که مولفه های فرهنگی- اجتماعی می توانند پیش بینی کننده رفتارهای محیط زیستی مسئولانه باشند.
بررسی تأثیر آموزش تاریخ فیزیک بر دانش و نگرش شاگردان دختر پایه دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۳۷
53 - 70
حوزههای تخصصی:
یافته های بسیاری نشان می دهد که استفاده از تاریخ علم در ایجاد درک درست نسبت به علم در میان دانش آموزان بسیار تأثیرگذار است. به همین دلیل در این تحقیق تأثیر روش تدریس مبتنی بر استفاده از تاریخ فیزیک بر دانش و نگرش شاگردان در مقایسه با روش معمول و همچنین رابطه بین دانش و نگرش شاگردان را مورد بررسی قرار داده ایم. این پژوهش از نوع تحقیقات شبه آزمایشی است که در گروه کنترل از روش تدریس سنتی و در گروه آزمایش از روش تدریس مبتنی بر تاریخ فیزیک استفاده شده است. برای سنجش دانش و نگرش شاگردان در پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب از آزمون تقشه مفهومی و پزسش نامه نگرش سنج استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین دانش و نگرش شاگردان از آزمون همبستگی پیرسون و برای بقیه فرصیه ها از آزمون تی تست دو نمونه ای مستقل استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تاریخ قیزیک تأثیری مثبت بر دانش و نگرش شاگردان می گذارد و بین دانش و نگرش شاگردان رابطه معنادار وجود دارد.
بررسی امکان های بازتابندگی هنری به منظوربازنمایی اخلاقی دیگری فرودست مطالعه موردی«کلوزآپ- نمای نزدیک»(عباس کیارستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۸
199 - 223
حوزههای تخصصی:
بازتابندگی در معنای عام آن، واجد سبقه و مقبولیت تردیدناپذیری در فلسفه، علم و هنر است. این ترماز یکسو به عنوان مفهومی روش شناختی در این حوزه ها مورد استفاده قرار می گیرد و از سوی دیگر مفهومی ست که امکان های تحلیلی مهمی را در سنجش امور ملازم با این حوزه ها فراهم می آورد. علاوه بر این، بازتابندگی بنا بر چارچوب های تفسیری مختلف، دلالت های متفاوتی به خود می گیرد؛ دلالت هایی که می توانند معرفت شناختی، روش شناختی، زیبایی شناختی، اخلاقی یا سیاسی باشند. بر همین اساس و با توجه به محور مسئله زای مقاله ی حاضر، بازتابندگی بیش از هرچیز در نسبت با مقولات فرودست بودگی و مزیت بازنمایی/روایت مدنظر خواهد بود و دقیقا از چنین منظری ست که می توان به نحو معناداری از امکان های خلاقانه ی "کلوزآپ- نمای نزدیک" در بهره گیری از بازتابندگی هنری و نیل به مواجهه ای اخلاقی با دیگری فرودست سخن گفت. همانطور که خواهیم دید این روایت می کوشد تا از یکسو فضایی را برای شخصیت مرکزی فراهم آورد تا وی بتواند بازنمایی و روایتی را از خویش برسازد و از سوی دیگر تلاش می کند تا این امر را از رهگذر برقراری نسبتی بازتابنده با محدودیت های روایت های متعارف به انجام رساند. در این مجالبه منظور بسط و توضیح این امکان ها، ابتدا بر نسبت مسئله زای میان فرودستان و بازنمایی تمرکز کرده و سپس می کوشیم تا پس از اشاره به بازتابندگی در معنای عام آن، به بررسی موردی روایت کلوزآپ- نمای نزدیکپرداخته و دلالت های اخلاقی بازتابندگی در این روایت سینمایی را مورد مداقه قرار دهیم.
تأثیر تسهیم دانش بر بالندگی سازمانی با میانجیگری خودکارآمدی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تسهیم دانش بر بالندگی سازمانی با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان است. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، توسعهای- کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان شعب تأمین اجتماعی شهر کرمان بوده و تعداد 136 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامههای تسهیم دانش، خودکارآمدی کارکنان و بالندگی سازمانی هستند که روایی محتوایی و سازه این پرسشنامهها و همچنین پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. به منظور آزمون فرضیهها، از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart PLS استفاده شده است. یافتههای پژوهش ضمن تأیید الگوی پیشنهادی، نشان داد که تسهیم دانش و خودکارآمدی کارکنان بر بالندگی سازمانی تأثیر مثبت میگذارند. همچنین، اثر میانجیگری خودکارآمدی کارکنان در رابطه بین تسهیم دانش و بالندگی سازمانی مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر اراده، دانش، شناخت و تعامل کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی بر مبارزه با پول شوئی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تاثیر اراده، دانش، شناخت و تعامل کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی بر مبارزه با پول شوئی شکل گرفت. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و قلمرو زمانی سال 98 بود. جامعه آماری کارشناسان دستگاههای نظارتی و حسابرسی مسئول بوده که حسابرسان دیوان محاسبات کشور در آنجا حضور دارند انتخاب شد. با توجه به مشخص بودن افراد جامعه طبق جدول جرسی- مورگان حجم نمونه 200 نفر تعیین شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی و حسابرسی، از پرسشنامه استفاده گردید تا ارتباط بین متغیرها برای آزمون فرضیه تحقیق بررسی شود بدین منظور تعداد 230 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد 200 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل آماری دریافت گردید. جهت آزمون فرضیه ها از احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل از طریق معادلات ساختاری بررسی گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد، اراده کارکنان ارشد، دانش کارکنان ارشد، شناخت کارکنان ارشد و تعامل کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی بر مبارزه با پولشویی تاثیر دارد.
تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی ارائه مدل پارادایمی بر اساس نظریه گراندد تئوری (Grounded Theory)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
155 - 185
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی کشور ایران است. روش تحقیق: داده ها از 15 مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و مسئولین کتابخانه های دانشگاه گردآوری و از رویکرد کیفی و روش «گراندد تئوری» در تحلیل داده های کیفی استفاده شده است. مصاحبه ها پس از پیاده سازی، تجزیه وتحلیل و کدگذاری های باز، محوری و گزینشی و در زمینه های موضوعی گسترده تر دسته بندی گردید. یافته ها: مفهوم مرکزی با عنوان بررسی تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی شکل گرفت. شرایط علی شامل: عوامل مؤثر بر تسهیم دانش، دلایل تسهیم دانش و موانع تسهیم دانش هست. زمینه شامل: هدف از تسهیم دانش و هدف استفاده از شبکه های اجتماعی است. شرایط میانجی یا مداخله گر: در کنار زمینه های یادشده شرایط مداخله گری نیز وجود دارد که همواره بر عملکرد عوامل زمینه ای تأثیر می گذارد که شامل: عوامل فردی، عوامل سازمانی و عوامل محیطی است. راهبردها که تشدید یا تضعیف کننده زمینه هستند، شامل: ویژگی های کاربر، ویژگی های سازمانی، فرهنگ تسهیم دانش و ویژگی های شبکه های اجتماعی هست. پیامدها شامل: سهولت استفاده، سودمندی تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی و استفاده کارآمد از شبکه های اجتماعی هست. بررسی ها در قالب یک مدل پارادایمی در پایان پژوهش ارائه شده است.
روش فوکو به مثابه سوژه شدن و توسعه یک زیستِ درون ماندگار نقد و بررسی کتاب تبارشناسی خاکستری است: تأملاتی درباره ی روش فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
دغدغه ی اصلی این نوشتار مقابله با عقلانیت حاکم بر علوم انسانی است که تألیفات و کلاس های درس «فوکوی بی خطر و بهنگام» را ممکن می کنند. عقلانیتی که فوکو را برای بازتولید روابط استاد – دانشجویی و نگارش رساله ها و کتب علمی از آنِ خود کرده است. برطبق این عقلانیت، ابتدا فوکو دوره بندی می شود و سپس این دوره ها توسط استادی که به عنوان سوژه روبه روی ابژه ی فوکو قرار گرفته است و شیوه ی ارجاعات علمی را به طور دقیقی رعایت می کند، تدریس می شوند. درحالیکه فوکوی حقیقی (حقیت نه به معنای ارجاعات دقیق سوژه به ابژه ی آثار فوکو)، فوکوی نابهنگامی است که در زمانِ حال یک زیستِ درون ماندگار را توسعه می دهد. بنابراین، جهت مقابله با فوکوی دانشگاهی شده باید خوانشی از فوکو ارائه داد که دارای هیچ دوره بندی ای نیست (حتی نباید دوره ها را در ارتباط با یکدیگر فهم کرد) ، زیرا این دوره بندی کردن ها فضا را برای به تسخیر درآورده شدنِ فوکو توسط نیروهای عقلانیت دانشگاهی فراهم می کند. درنتیجه، باید روش فوکو را سوژه شدن و تولید مدام امر نابهنگام دانست که سوژه منقادسازی های دانش و روابط قدرت درون ماندگارِ سوژه به مثابه ی یک زیستِ درون ماندگارند.
مدل سازی تاثیر دانش مشتری بر توسعه محصول جدید و عملکرد شرکت با رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهم بزرگی از دارایی های شرکت را دانش تشکیل می دهد و یکی از مهمترین منابع دانش برای سازمان ها مشتریان می باشد، لذا شرکت ها برای شناخت بیشتر مشتریان و داشتن مزیت رقابتی، از مدیریت دانش مشتری استفاده و دانش مشتری از عوامل موفقیت شرکت ها شناخته می شود. براین اساس در این پژوهش مدل تاثیر دانش مشتری بر توسعه محصول جدید و عملکرد شرکت با توجه به رویکرد پویایی شناسایی سیستم ارائه می گردد. بدین منظور ارتباطات دانش مشتری، توسعه محصول جدید و شاخص های عملکردی در ادبیات موضوع مورد بررسی قرار گرفته و با مصاحبه با خبرگان صنعت فناوری اطلاعات و بهره گیری از تئوری داده بنیاد کدگذاری انجام و چگونگی اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد ترسیم گردید. در ادامه با توجه به کدگذاری انجام شده با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم، مدل پویا چگونگی تاثیر دانش مشتری بر عملکرد ارائه که در آن نحوه تاثیر ارتباط دانش مشتری بر روی توسعه محصول جدید و عملکرد سازمان مشخص گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانش و دانش مشتری بر توسعه محصول جدید و همچنین عملکرد مالی، تعداد مشتری، تعداد ایده، وفاداری مشتری، تعداد مشتری، محصولات شخصی سازی شده، زمان ایده تا محصول و فرآیندهای داخلی اثر می گذارد، همچنین به منظور اثرگذاری بهتر دانش مشتری برعملکرد نیاز به بلوغ دانش در شرکت می باشد. بدین رو با مدیریت دانش می توان رشد مناسبی در توسعه محصول جدید ایجاد کرد. این تحقیق می تواند هم به لحاظ روش تحقیق و هم به لحاظ نتایج در رشته های مختلف مهندسی مورد استفاده قرار گیرد.
اطلاع چیست؟ با تأکید بر یافته های زینس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر کاوش نظریات گوناگون درباره اطلاع و دانش در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه نقطه نظری جدید دراین باره است. روش : این مقاله به روشِ کتابخانه ای با بررسی محتوا و مطالب موجود در کتاب ها و مقالات و تدقیق در اصطلاحات و مفاهیم مرتبط و مقایسه آن ها با یکدیگر صورت گرفته است. یافته ها : نویسنده در این مقاله به تفاوت ها و تناقض های مطرح شده درباره اطلاع و دانش پاسخ گفته و با ارائه مدلی جدید مبتنی بر هستی و موجودیت بیان می دارد که اطلاع اشراف و التفات آدمی است بر نسبت (رابطه) های میان اجزای یک پدیده، یا یک فرایند با هم و آن پدیده، یا فرایند با پدیده ها و فرایندهای دیگر در جهان. چنین دیدگاهی نشان می دهد که پدیده وجود دارد و نسبت های بین اجزای آن و نیز آن پدیده با دیگر پدیده ها اموری وجودی هستند. اِشراف و اطلاع ما بر این نسبت ها با خود آن ها فرق داشته، و به نوعی حالت نامحسوس دارد؛ یعنی آگاهی ما با اصل وجودی و فیزیکی آن ها متفاوت است . اصالت/ارزش : چنین تحلیلی تاکنون درمورد اطلاع و دانش صورت نگرفته و لذا این تحلیل در نوع خود می تواند بدیع باشد که اگر مورد توجه قرار گیرد منشأ تحولات فکری ارزشمندی خواهد شد .
سرمایه انسانی و پیچیدگی اقتصاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی اقتصادی، منعکس کننده قابلیت های تولیدی یک کشور و تعیین کننده سطح رشد و توسعه اقتصادی کشورها است. سرمایه گذاری در دانش و سرمایه انسانی و به تبع آن، افزایش قابلیت های کنشگران اقتصادی لازمه گذار به یک اقتصاد پیچیده، شناخته می شود. پژوهش حاضر، به بررسی رابطه سرمایه انسانی و پیچیدگی اقتصاد در ایران طی دوره 1396-1350 پرداخته است. در پردازش داده ها مشخص شد که نرخ ثبت نام ابتدایی، فاقد همبستگی معنادار با شاخص پیچیدگی اقتصادی بوده، همچنین سهم مخارج تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی، رابطه معناداری با شاخص پیچیدگی اقتصادی نداشته، و امکان وجود رابطه هم انباشتگی بین این دو متغیر در آزمون جوهانسن، رد شده، اما مخارج دولت در آموزش عالی به عنوان یک متغیر مؤثر بر پیچیدگی اقتصادی قابل شناسایی بوده و نسبت مخارج دولت در آموزش عالی به تولید ناخالص داخلی، دارای رابطه هم انباشتگی با پیچیدگی اقتصادی است. بین این دو متغیر، رابطه علیت یک سویه از مخارج انجام شده در آموزش عالی به پیچیدگی اقتصادی، تأیید و در تحلیل واکنش آنی، مشخص شده که واکنش عمده پیچیدگی اقتصادی، پس از 3 سال محقق می شود. همچنین با رشد 10 درصدی مخارج انجام شده در آموزش عالی، شاخص پیچیدگی اقتصادی 11 درصد رشد خواهد نمود.
تأملی بر «سخن » در شاهنامه ی فردوسی
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله ی حاضر بررسی «سخن» در شاهنامه ی فردوسی است. به کارگیری واژه ی سخن در مفاهیم مختلف و با بسامدی بالا، یادآور اهمیّت «گفتن» به مثابه یکی از اضلاع مثلث «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» در شاهنامه است. زیرا فردوسی کاخ بلند نظم خویش را بر شالوده ی این مثلث بنیاد نهاد تا تصویری روشن از زندگی شایسته و بایسته ی آدمی، در سایه این سه مقوله ی بنیادین زندگی،تصویر نماید. فردوسی بیش از دو هزار بار از واژه ی سخن به صورت های بسیط، مشتق و مرکب، در معانی حقیقی و مجازی و همراه با ملایمات و ملازمات آن، در جای جای شاهنامه، استفاده کرده است. نگارنده کوشیده است، پس از بررسی تمامی موارد استعمال آن، نگاه فردوسی را به این «دال» که فصل ممیّز انسان از حیوان است، با تحلیل و توصیف مدلول هایش، نشان دهد تا تبیین جایگاه آن، در اندیشه ی پر دامنه ی و جهان بینی حکیم توس، امکان پذیر گردد. اگر چه پژوهش هایی مشابه می تواند نقش و جایگاه هر واژه را در ساختار اثر سترگ این حکیم فرزانه نشان دهد، بی گمان واژه ی سخن برای بررسی هایی از این دست اهمیت بیش تری دارد.زیرا سخن نه تنها یگانه ابزار بیان اواست؛ بلکه با تمام شئون و مراتب آگاهی و خرد و دانش و بینش او پیوندی ناگسستنی دارد.گذشته از این بررسی «سخن» در کلام فردوسی نحوه ی کاربرد این واژه ی کلیدی را آشکار می سازد و بدین ترتیب اولاً افق فکری فردوسی را به نمایش می گذارد و ثانیاً نشان می دهد که چه گونه شخصیت های شاهنامه، با سخن گفتن، پرده از رازهای درون خویش برمی گیرند و در نزد مخاطب محبوب یا مطرود می شوند.
سنجش راهبردی مدیریت دانش با رویکرد جایزه جهانیMAKE در محیط فازی (مطالعه موردی در یک سازمان هلدینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود توسعه شایسته سوابق علمی و تجربی مدیریت دانش، همچنان تعداد زیادی از سازمان ها و صنایع، در عملیاتی ساختن موفق و یا بهره برداری اثربخش آن ناکام مانده اند. از جمله مهم ترین نواقص و کمبودهای روش شناسی، ترجمان نامناسب از ابعاد کلیدی مدیریت دانش و نبود یک رویکرد کل گرای کمی و کیفی در سنجش مدیریت دانش سازمانی است. این مقاله به دنبال سنجش مدیریت دانش سازمانی با رویکرد جایزه جهانی MAKEدر محیط فازی است. در این راستا با مرور مبانی نظری جایزه جهانیMAKE و با بهره گیری از خبرگی مدیران و کارشناسان دانشکار سازمانی در قالب روش تاپسیس فازی به سنجش معیارهای مدیریت دانش سازمانی پرداخته شد. نتایج حاصل از مطالعه موردی مقاله حاضر، گواه این مهم است که روش شناسی پیشنهادی سنجش مدیریت دانش سازمانی، میزان انحراف از هدف کمی پیش بینی مورد نظر در هر معیار و در نهایت شاخص مدیریت دانش سازمانی را تحلیل و تصمیم سازی های مورد نیاز را برای کنترل رفتاری و محتوایی و تصمیم گیری راهبردی در اختیار قرار می دهد.
تبیین و مقایسه مبانی نظری مدیریت دانش از دیدگاه اسلام و غرب
نخستین منبع راهبردی انسان ها و سازمان ها در این عصر، دانش محسوب می شود و سازمان هایی موفق هستند که به ایجاد دانش جدید بپردازند، آن را به شکلی گسترده در سراسر سازمان خود توزیع کنند و به سرعت این دانش جدید را به فناوری و محصولات جدید تبدیل کنند. جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمان ها با قدرت دانش می توانند برتری های بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند. جهت موفقیت سازمان ها در این زمینه و دستیابی به قدرت دانش، شناخت مبانی معرفت شناسی و فلسفی مدیریت دانش امری ضروری به نظر می رسد. فلسفه مدیریت دانش به عنوان یک رشته هم در دیدگاه اسلامی و هم در دیدگاه غربی شناخته شده است و می تواند به عنوان منبع اقتصاد، قدرت و رفاه شناخته شود. تمرکز بر روی فلسفه مدیریت دانش و مقایسه دیدگاه سنتی و مدرن آن منجربه کشف راه های جدیدی می شود که دانش ازطریق آن شناخته، مدیریت و اعمال می شود. در دیدگاه رایج غربی منبع نهایی دانش، انسان است؛ درحالی که در دیدگاه اسلام، منبع نهایی دانش خداوند است. اسلام کامل ترین ویژگی های معرفتی را دارد و هیچ مکتبی به اندازه اسلام برای دانش، معرفت و آگاهی ارزش قائل نیست و هیچ دینی مانند دین مبین اسلام، انسان ها را از خطر جهل بر حذر نداشته است. هدف این مقاله تبیین مبانی معرفت شناسی و فلسفی مدیریت دانش در غرب و بازخوانی و مقایسه آن براساس معرفت شناسی دینی و مبانی اسلام است. پس از درک عمیق تفاوت ماهوی مدیریت دانش در غرب و اسلام، زمینه برای جایگزینی مبانی معرفت شناسی دینی با مبانی موجود فراهم می شود.
فراتحلیل پیشایندهای تسهیم دانش در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
113 - 145
حوزههای تخصصی:
در عصر دانایی محوری کسب مزیت رقابتی پایدار برای سازمان ها نیازمند فراهم ساختن پیش نیازهایی است که اعضای سازمان بتوانند دانش خود را به گونه ای اثربخش به اشتراک بگذارند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف به ترکیب کمّی و یکپارچه سازی مطالعات کمّی انجام شده در خصوص عوامل تسهیل گر تسهیم دانش در سازمان های ایرانی انجام شده است. این پژوهش کاربردی، از نوع کمّی است و ماهیتی توصیفی دارد. منابع اطلاعاتی آن را پژوهش های کمّی منتشرشده در نشریات علمی پژوهشی کشور در ده سال اخیر تشکیل می دهند که عوامل مؤثر بر تسهیم دانش را بررسی کرده اند. نمونه گیری بر اساس معیارهای مورد نیاز برای ورود به فرایند فراتحلیل انجام شد و بر این اساس 21 مورد انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز با روش فراتحلیل و با کمک نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد همه 25 پیش نیاز مورد مطالعه برای تسهیل تسهیم دانش از اندازه اثر معنادار برخوردار بودند و در سه طبقه دارای اندازه اثر زیاد، متوسط و کم دسته بندی شدند. در این میان، عوامل سرمایه اجتماعی، رهبری تحول آفرین، بدبینی سازمانی و سرمایه روان شناختی به ترتیب از بیشترین اندازه اثر برخوردار بودند. بر این اساس فراهم ساختن پیش نیازهای انجام مؤثر تسهیم دانش در سازمان نیازمند دیدگاهی همه جانبه است که در آن به عوامل سخت و نرم به طور هم زمان توجه شود. در تلاش برای بهسازی وضعیت این پیشایندها نیز اولویت بندی بر اساس میزان نقش و تأثیر آن ها دستاورد بیشتری را حاصل خواهد کرد.
نقش روحیه جهادی در واسطه گری دانش در یکی از مراکز تولیدات نظامی دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
77 - 105
حوزههای تخصصی:
واسطه گران دانش، در مجموعه ای از فعالیت های رابطه ای، تحلیلی و فن وارد می شوند تا توسعه و تسهیل روابط را به وجود آورند و گروه ها و افراد را در خلق، جستجو و کاربرد دانش در عملیات کاری برای تجاری سازی آن یاری دهند. بنابراین، واسطه گری دانش در بخش های مختلف کشور با هدف پیوند علم و عمل، صنعت و دانشگاه و محقق و کارگزار باید با یک نگرش و رفتار جهادی، آغاز شود تا امکان ارتباط صنعت و دانشگاه محقق شود. در پژوهش حاضر، از واسطه گری دانش، به عنوان الگویی جدید برای تحلیل تعامل بین دانشگاه و صنایع نظامی، بهره گیری شده است. به همین منظور با توزیع و جمع آوری تعداد 165پرسشنامه مربوط به دو متغیر تحقیق، ابتدا ابعاد واسطه گری دانش و نگرش جهادی در یکی از مراکز تولیدات نظامی- دفاعی از طریق آزمون تی بررسی شد و سپس تأثیر روحیه جهادی کارکنان این مرکز نیز در واسطه گری دانش بین این مرکز و سازمان های تحقیقاتی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری بررسی شد. بر اساس یافته های تحقیق، میزان تأثیر نگرش جهادی بر واسطه گری دانش، 35 درصد، و بر اساس آزمون تی تک نمونه ای، سطح نگرش جهادی در این مرکز مناسب و سطح واسطه گری دانش نامناسب بود.
ارائه نظریه مدیریت دانش ایرانی اسلامی با راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیچ مکتبی به اندازه اسلام برای دانش و آگاهی ارزش قائل نیست و هیچ دینی مانند دین اسلام انسان ها را از خطر جهل برحذر نداشته است. مدیریت دانش، مفهوم تازه ای نیست و بیشتر حاصل کار تمدن های قدیمی از جمله تمدن اسلام و ایران است. بسیاری از فیلسوفان علم بر این امر تأکید دارند که هر جامعه ای نیازمند به مجموعه دانشی است که متناسب با حافظه تاریخی، فرهنگی و به طور کلی، سازگار با محیط زندگی آن جامعه باشد. در این میان کشورهای اسلامی به ویژه ایران با داشتن فلسفه زندگی خاص و فرهنگ متفاوت با دیگر کشورها، به تئوری های خاص خود نیاز دارند. با وجود مطالعات فراوانی که در حوزه مدیریت دانش انجام گرفته است، شمار بسیار کمی از تحقیقات به مدیریت دانش با رویکرد ایرانی اسلامی پرداخته اند و تحقیق جامع و معتبری در این خصوص مشاهده نگردید. این امر پژوهشگران را برآن داشت تا با به کار بردن روش کیفی و راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد به مطالعه و بررسی در حوزه مورد اشاره بپردازند. هدف این پژوهش این است که ضمن مقایسه مدل های مختلف مدیریت دانش و بررسی چرخه مدیریت دانش در ادبیات مدیریت و منابع اسلامی، نظریه مدیریت دانش ایرانی اسلامی را ارائه کند. در این پژوهش با هفده نفر از خبرگان مصاحبه اختصاصی صورت گرفت که براساس تحلیل داده های جمع آوری شده و پس از فرآیند کدگذاری سه مرحله ای متن مصاحبه ها 235 کد نهایی، 80 مفهوم نهایی و 29 مقوله به دست آمد و سپس نظریه مدیریت دانش ایرانی اسلامی مطرح شد.
فهم گذار از قدرت آفرینی دانش به قدرت آفرینی اشتراک دانش (یک روش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز، حوزه معرفت شناسی هم دچار تغییر و تحولات اساسی شده است، به نحوی که شاهد گذار از مرحله قدرت آفرینی دانش به مرحله قدرت آفرینی اشتراک دانش هستیم. بنابراین هدف پژوهش حاضر فهم گذار از قدرت آفرینی دانش به قدرت آفرینی اشتراک دانش از دید دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است. روش: در پژوهش حاضر از رویکرد نظریه داده بنیاد که یک شیوه پژوهش کیفی است، بهره گرفته شده است و با تعداد بیست نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه صورت گرفت. مصاحبه تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل اطلاعات بلافاصله پس از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد از نظر دانشجویان چهار مضمون اصلی زمینه ساز اشتراک دانش در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی می باشند. مضامین فرعی دینداری (اعتقاد و باور دینی، زکات علم، نشر علم) در سرمایه اجتماعی دانشگاهی (اعتماد بین فردی، تشکیل اجتماع علمی)، در ارتقای کیفیت خدمات دانشگاهی (تأمین امکانات و منابع، زیرساخت های تکنولوژیکی)، در عوامل انگیزشی (حمایت های کلان، حمایت های خرد) . هر کدام از مضامین اصلی دارای زیرمجموعه های فرعی هم بودند. مقوله محوری در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعیِ دانشگاهی است. نتیجه : یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد بیشتر پاسخگویان، سرمایه اجتماعیِ دانشگاهی را زمینه ساز اصلیِ اشتراک دانش می دانند. با این حال، تأثیر متغیرهای اقتصادی، فرهنگی و انگیزشی را هم در رابطه با اشتراک دانش باید در نظر گرفت.
روزنامه تربیت و نظام آموزشی و تربیتی ایران دوره قاجار؛ چالش ها و الگوهای پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روزنامه یکی از ابزارهای موثر در بررسی انتقادی شرایط جامعه محسوب می شود. در ایران دوره قاجار نیز به رغم نوپا بودن جراید و موانع سیاسی و اجتماعی، اندک روزنامه های موجود در جهت ایجاد تحول در عرصه های مختلف اجتماع مطالب و مباحث انتقادی و پیشنهادی را منعکس می کردند. این فرآیند تحول خواهی در روزگاران منتهی به مشروطیت از جدیت بیشتری برخوردار بودند. روزنامه تربیت در زمره جرایدی محسوب می شد که به دلیل غلبه روحیه محافظه کاری توانست دیر زمانی به حیات خود ادامه دهد. محوریت مباحث این روزنامه فرهنگی و تربیتی بود. به زعم محمد حسین فروغی گرداننده و نویسنده اصلی روزنامه، ریشه تمام نابسامانی ها و عقب ماندگی جامعه ایران دوره قاجار به جهل باز می گشت و تنها راه برون رفت از این شرایط پناه بردن به دانش بود. نوشتار حاضر در پی آن است تا نگرش های انتقادی روزنامه نسبت به شرایط آموزشی و تربیتی جامعه دوره قاجار را بازیابی و در عین حال الگوی پیشنهادی در جهت برون رفت از این شرایط را استخراج و تحلیل و بررسی نماید. از این رو عمده سوالات مطرح در این زمینه عبارت است از این که در نگاه نویسنده روزنامه چه چالش های عمده ای در نظام آموزشی دوره قاجار به چشم می خورد و دیگر این که روزنامه برای برون رفت از شرایط موجود چه الگوهایی را مورد توجه قرار می داد؟ در منظومه فکری فروغی مهمترین عنصر تحول ساز دانش است و راه وصول به دانش از مدرسه می گذرد به همین دلیل ساختار سنتی موجود آموزشی در دوره قاجار از لحاظ کمی و کیفی فاقد ارزش و اعتبار کافی است که بتواند تحولی عمیق در پیکره اجتماع ایجاد نماید. از این رو با استفاده از تجارب موجود در غرب بایستی علاوه بر توجه به ابعاد کمی آموزش، در روش های کیفی و منابع تربیتی و آموزشی نیز بازنگری جدی صورت پذیرد.
الگوی پیاده سازی نظام مدیریت دانش در شرکتهای دانش بنیان دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۶
149 - 184
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین هدف سازمان های دفاعی برای به کارگیری مدیریت دانش حفظ مزیت رقابتی و نگهداری آن در مراحل رشد و بلوغ در چرخه حیات سازمان می باشد و متناسب با پیشرفت دانش و فناوری نیاز به راه اندازی و همکاری با شرکت ها و مجموعه های دانش بنیان دارد که به دنبال آن نیازمند اجرا و پیاده سازی قاعده ها و الگوهایی جهت مدیریت دانش می باشد. دراین پژوهش با مطالعه ادبیات موضوع و تحقیقات پیشین، مجموعه جامعی از عوامل موثر استخراج، و پس از غربالگری توسط خبرگان در نهایت7 محور اصلی و 43 گویه موثر، مشخص، و روایی آنها با روش ترستون، پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ تایید و نظر به انتخاب جامعه آماری در شرکت های دانش بنیان همکار با صنایع دفاعی ، 85 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای پیش پردازش داده ها از نرم افزار Excel و SPSS و جهت شناسایی عوامل، تایید و اعتبار سنجی مدل و رتبه بندی عوامل از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS انجام گردید.یافته های تحقیق نشان می دهد الگوی پیاده سازی نظام مدیریت دانش در شرکتهای دانش بنیان دفاعی شامل هفت عامل ساختار سازمانی، رهبری، فناوری، فرآیندها، کارکنان، راهبرد و پیامدها است که طبق رتبه بندی انجام شده، ساختار سازمانی بیشترین اهمیت و پیامدها کمترین اهمیت را دارد. پیشنهاد می شود در آینده محققان به آسیب شناسی عوامل محدود کننده و موانع استقرار نظام مدیریت دانش در شرکت های دانش بنیان دفاعی بپردازند.