مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نگرش تاریخی
حوزه های تخصصی:
تاریخ اندیشی و تعقل تاریخی از گذشته دور وجود داشته است، ولی به معنای یک نظام فلسفی و فکری منظم و دارای پیش فرض های معین و روش مشخص به دوره جدید باز می گردد.
فیلسوف تاریخ به دنبال فهم معنا و هدف تاریخ است. او می خواهد دریابد آیا سلسله حوادث و رویدادهای گذشته مجموعه نامرتبط و بی هدفی بوده یا این که در ورای این رویدادها هدف، غایت و طرفی وجود دارد؛ اما این که یک فقیه نیز دارای تعقلی تاریخی است یا نه، این سؤالی است که این مقاله در صدد پاسخ گویی به آن است. مقاله حاضر در صدد است تا پاسخ به سه سؤال اصلی فلسفه نظری تاریخ را از منظر فیلسوف فقیه، محقق سبزواری بررسی و تحلیل کند.
سنتهای الهی و رویدادهای تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توجه به تاریخ و حوادث عالم از گذشته های دور برای انسان ها اهمیت وافری داشته است. این امر برای مورخان مسلمان به جهت اهداف خاص شان از پیگیری تاریخ، اعتبار بیشتری داشت. مقریزی، مورخ مصری قرن نهم، مانند بسیاری از مورخان مسلمان توجه ویژه ای به تاریخ داشته است، گرچه او در زمینه-های دیگر هم قلم زده است. او مانند مورخ معاصرش، ابن خلدون، از اولین کسانی است که به چرایی و چگونگی وقایع و حوادث عالم توجه کرده است. در میان آثار مقریزی، کتاب اغاثه الامه بکشف الغمه به دلیل نگاه فلسفی و توجه خاص او به تاثیر مسائل اجتماعی و اقتصادی به رویدادهای تاریخی، متمایز از دیگر آثار اوست.
ایدئولوژی و تاریخ ( خاستگاهها، نگرشها،کارکردها و نمونه ها )
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی مفهومی اختلاف برانگیز هست که برخلاف بسیاری از واژگان بحث انگیز دیگر مانند مردمسالاری یا آزادی کمتر از 200 سال عمر دارد. ایدئولوژی ثمره دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فکری، انقلاب صنعتی در غرب بود. در این دوره با گسترش آموزش و پرورش، توسعه شهرنشینی، گسترش شبکه های حمل ونقل و ارتباطات و نیاز جامعه به مشارکت مردم در امور سیاسی و رشد تفکر سیاسی آنها، نیاز به نظامهای فکری و سیاسی به وجود آمد. جریانهای ایدئولوژیک که از این زمان شکل گرفته بود، در نیمه اول قرن بیستم در اروپا به اوج خود رسید و به صورت ایسم های گوناگون مارکسیسم، ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم... متجلی گردید. ایدئولوژی در رقابت های سیاسی به عنوان سلاح فکری مورد استفاده قرار گرفت و به صورت شیوه تفکر سیاسی مناسب عصر جدید درآمد. از آنجا که ایدئولوژی بر تحلیلی از گذشته و تاریخ مبتنی بود و دستورالعملهایی برای سیاستگذاری در بر داشت و چون ایدئولوژی در فضایی تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به ظهور می رسید، نیازی مبرم به تاریخ داشت. بر همین اساس هست که می بینیم هر نوع ایدئولوژی تاریخ نگری خاص خود را دارد. در ایدئولوژی، گذشته و تاریخ به شکلی ارادی و از نظر نیازهای زمان حال، از نو توصیف می شود، به همین سبب است که بیشتر حکومت ها سعی می کنند کنترل کامل گذشته و تاریخ را در دست داشته و پیوسته آن را برحسب مقاصد سیاسی زمان حالشان از نو تعبیر کنند. در این پژوهش سعی شده است ابتدا با دادن تعریفی از ایدئولوژی و سپس بررسی خاستگاههای تاریخی و کارکرد سیاسی ایدئولوژی در غرب به چگونگی رابطه ایدئولوژی و تاریخ بپردازد.
نگاه تاریخی نیچه به اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد تبارشناسانه نیچه در پی ردیابی روند ظهور ارزش های اخلاقی است. این نقد در پی استدلال برای نحوه پیدایش این ارزش ها، پیوسته رابطه ای میان خاستگاه و مقصود یا فایده یک مفهوم یا الگو را مورد تجدیدنظر و بازاندیشی قرار می دهد تا روشن نماید که آیا آنچه تاریخ اخلاق نامیده می شود، نماینده مجموعه ای از تفاسیر مقتدر و معتبر از پیشرفت و تکامل زندگی است یا بر عکس، واژه ها و مفاهیم اخلاقی منشاء و خاستگاهی ماوراء الطبیعی و آسمانی دارند؟ نیچه بر این گمان است که ایده اخلاقی انسانی که ما امروز می شناسیم، در واقع می تواند نوعی شیوع موقتی الگو های تاریخی متنوع باشد. نگاه ریشه ای وی به تاریخ اخلاق او را بر آن می دارد تا دو پرسش را مطرح کند. یکی اینکه اگر ظهور ارزش های تاریخی عبارت از نوسان میان تفاسیر مقتدر از زندگی باشد، آیا ما نباید به جای جستجوی یک مقصود که بتواند الگو های تاریخی را به هم مرتبط سازد، به جابه جایی و ناپیوستگی های میان این الگوها توجه نمائیم؟ و اگر معنای تاریخ در اثر کشاکش میان این تفاسیر متفاوت به وجود آمده باشد، آیا مهم ترین وظیفه ما بنا نهادن تفسیری از گذشته نیست که ما را قادر سازد تا در زمان حال به نحوی مولد وخلاق زندگی کنیم؟ نگارنده در طول نگارش مقاله به بررسی مسائل فوق می پردازد.
بررسی ایده دانش فضیلت بنیان بر مبنای نگرش تاریخی به ماهیت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین مفهوم دانش در دوره های مختلف با تأکید بر جوهر اخلاقی دانش می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که دیدگاه متفکران غربی درباره ماهیت دانش لااقل پنج موج دوره فلسفه، دوره میانه اروپا، دوره روشنگری، دوره انقلاب صنعتی، دوره پس از جنگ دوم جهانی و دوره پساساختارگرایی را پشت سر نهاده است. در طول این دوره ها به ترتیب، سلطه رویکردهای اخلاقی، دینی، علمی، اقتصادی، و اخلاقی به دانش مشاهده می شود. تحولاتی که مفهوم دانش به خود دیده است ناظر به فروکاستن وجه اخلاقی و معنوی دانش و افزایش وجه مادی برای آن مفهوم بوده است. درحال حاضر، یک توجه تجدیدنظرگرایانه نسبت به دانش با تأکید بر ماهیت اخلاقی آن به تدریج در حال شکل گیری است. بر مبنای این رویکرد جدید که با عنوان رویکرد دانش فضیلت بنیان از آن یاد می شود، جوهر اصلی دانش فضیلت است. به دنبال آن تعلیم و تربیت نیز سرشتی بالذات ارزشی به خود می گیرد و هدف، یادگیری و آموزش، ارزشیابی، محیط یادگیری، نقش معلم و دانش آموز نیاز به بازنگری پیدا می کنند .بدین ترتیب این ایده منجر به تربیت افرادی می شود که انسانیت را در خود پرورش داده و به فرهیختگی و خردمندی رسیده اند.
مورخ یا کیمیاگر به مثابه ریشه شناس: مطالعه موردی عنوان «ال-کیمیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۴ بهار و تابستان۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
97 - 113
شیوه های مختلف تاریخ نگاری، نظیر حال محور، تاریخی-فلسفی، کُربنی و یونگی، در بازسازی تاریخ کیمیای دوره اسلامی به کار گرفته شده است. در این میان، یکی از فنونی که در هر یک از این شیوه ها، به نحوی از انحا، می تواند به کار آید، فنّ ریشه شناسی است. در اینجا، ریشه شناسی های مختلفی که برخی مسلمانان کیمیاگر یا اهل تراجم (نظیر ابن ند یم، صفدی، خوارزمی، جلدکی، ازنیقی) از واژه «ال-کیمیا» عرضه کرده اند، ارائه شده و در دو منظر تاریخی و پدیدارشناختی تحلیل شده است.
نسبت تاریخ و ترقی در سفرنامه میرزاصالح شیرازی؛ نخستین بارقه های تاریخ تطبیقی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه میرزا صالح شیرازی حاوی روایتی نسبتاً مفصل از تاریخ غرب، به ویژه کشورهای روسیه، انگلستان و عثمانی است. هدف این پژوهش جست وجوی دلالت های صریح و ضمنی نهفته در این بخش از سفرنامه، و سؤال مشخص آن ناظر به انگیزه، هدف و شیوه تاریخ نگاری میرزاصالح و نگرش تاریخی اوست. تحلیل مضامین مندرج در سفرنامه در پرتو نگاهی فرامتنی، نشان می دهد که وزن بالای تاریخ نگاری در این سفرنامه حاکی از اهمیت تاریخ، هم به عنوان یک دانش و هم به عنوان یک نگرش نزد نویسنده آن است. هدف میرزاصالح از رجوع مکرر و مفصل به تاریخ، ایجاد بنیادهای ترقی جوامع غربی و ارائه الگو برای آسیب شناسی وضع موجود و انجام اصلاحات در ایران است. در نگرش تاریخی میرزاصالح تحولات جوامع بشری امری تدریجی و محصول انباشت رویدادها و تجربیات آنهاست. در سفرنامه همچنین نوعی تاریخ تطبیقی نهفته است که سه الگوی وضعیت «مدنیت» «سبعیت» و «طریق ترقی» (گذار از سبعیت به مدنیت) را می توان از یکدیگر بازشناخت. انگلستان نمونه الگوی اول، عثمانی نمونه الگوی دوم و روسیه نمونه الگوی سوم است. تمایز این الگوها از یک سو به فرصت و سرعت پیشرفت جوامع در سه حوزه آزادی، تجارت و صنعت و از سوی دیگر به گرایش ها و عزم نخبگان حاکم برای پیشبرد اصلاحات در مسیر ترقی مربوط است. کشور ایران به الگوی عثمانی نزدیک است و برای نجات آن راهی جز انتخاب طریق ترقی وجود ندارد.
تأملی بر نگرش احسان طبری در بازخوانی تاریخ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت مارکسیستی از تاریخ ایران در حدود دهه های 40 تا 50 ه.ش تحت تأثیر ظهور مکتب تاریخی مارکسیستی در شوروی بود که تاریخ ایران را در درون چارچوب های نظری- مفهومی مارکسیستی روایت می کرد.احسان طبری نه در هیئت یک مورخ، بلکه به عنوان یکی از مهم ترین تئوریسین ها حزب توده می کوشید تا تاریخ ایران باستان را متناسب با دیدگاه های حزبی و در راستای اهداف سیاسی اش بازخوانی نماید.این نوع بازخوانی، واجد چند خصلت پراهمیت است: نخست اینکه وی ادوار تاریخ باستانی ایران را بر اساس منطق فکری-مفهومی مارکسیستی و مطابق با فرماسیونهای پیشنهادی مارکس صورت بندی می نمود، دوم، اینکه به تناسب مختصات نظام اجتماعی ایران، خصال فرماسیونهای اجتماعی تاریخ این دوره را نه یکدست، بلکه ترکیبی می دانست، سوم، ثنویت مزدیسنایی را در قالب پیش نمونه ای از دیالکتیک مارکسیستی تحلیل می نمود، چهارم،نگرش ستایش آمیز توأم با رویکرد انترناسیونالیستی نسبت به حوزه های اجتماعی فرهنگی جامعه ایران باستان داشته است. پرسش پژوهش حاضر در مورد چگونگی نگرش تاریخی احسان طبری نسبت به تاریخ باستانی ایران است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که طبری تاریخ ایران باستان را در چارچوب نظری-مفهومی ویژه ای که مبتنی بر منطق مارکسیستی و ماتریالیسم دیالکتیک بود، روایت می نمود این طرز روایت همراه با سویه هایی از تفاخر به میراث فرهنگی و یا درواقع امر ایجاد تلفیق و آشتی میان بنیان های ضد ملی گرایانه مارکسیستی و وطن پرستی یا وطن دوستی غیرشوینیستی بود.در این پژوهش، با رویکردی تحلیلی، نگرش تاریخی احسان طبری نسبت به تاریخ باستانی ایران مورد واکاوی قرار خواهد گرفت و تلاش می شود تا مختصات این نگرش تاریخی و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن به پرسش گرفته شود.
تأثیر نگرش تاریخی فقیه بر تفسیر متون دینی با تأکید بر حدیث «بسمله»
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
135 - 114
حوزه های تخصصی:
برداشت های مختلف از متون دینی همواره از مباحث بحث برانگیز بوده و در علم تفسیر و اصول فقه، قواعد و راهکارهایی برای ارائه تفسیر صحیح از متون ارائه شده است؛ با این وجود، خوانش های مختلف از متون سابقه ای به قدمت فقه دارد. لزوم تفسیر متون در افق تاریخی صدور، از قواعد مهم تفسیر است که می تواند به ترجیح یکی از خوانش های فقهی کمک نماید. از اختلافات فقهی مذاهب اسلامی، جهر به «بسمله» در نماز است که شافعیه و امامیه قائل به جهر و حنفیه، مالکیه و حنابله قائل به عدم جهر هستند. دلیل اصلی هر دو دیدگاه، استناد به روایات همسانی است که بیانگر کیفیت امامت پیامبر(ص) است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای به بررسی تأثیر نگرش تاریخی فقها بر تفسیر روایات همسان پرداخته و با ارائه شواهد تاریخی و تشکیل خانواده حدیثی نشان داده است که روایات مذکور دلالت قطعی بر نفی بسمله نداشته و با استقراء احادیث مرتبط، مشخص می گردد ذکر عبارات نخستین آیه در احادیث، برای اشاره به سوره و بیانگر ضرورت قرائت سوره حمد در نماز بوده که به دلیل پذیرش و شهرت اسامی سور از قرن دوم به بعد، از این عبارت نفی بسمله برداشت شده است.