مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اخلاق هنجاری
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
289 - 305
حوزههای تخصصی:
سازگاری میان اخلاق و سیاست، ضرورتی مبرم در نیل به ساختارهای سیاسی و سیاست ورزی اخلاق محور است. بر این اساس، سه مکتب فضیلت گرایی، فایده گرایی و وظیفه گرایی ارزیابی می شود تا ظرفیت ها و تنگناهای هریک آشکار و تبیین شود. بدین منظور از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی در بستر فلسفه تحلیلی استفاده شده است. برایند این پژوهش نشان می دهد که در راستای سازگاری اخلاق و سیاست، نمی توان صرفاً به یکی از مکتب های اخلاقیِ سه گانه بسنده کرد. راه حل پیشنهادی نویسنده، برگرفتن آموزه هایی از فایده گرایی و وظیفه گرایی در کنار« قاعده زّرین» است تا از سویی امکانات این دو مکتب مورد بهره برداری قرار گیرد؛ از سوی دیگر، از تناقض ها و ناسازگاری های این دو در سیاست ورزی اخلاقی فاصله گرفته شود. نقطه عزیمت این طرح تلفیقی، اخلاق سیاسی برخوردار از درون مایه نظری و توانمندی کاربردی در گستره سیاست است.
تحلیل و بررسی كنترل جمعیت از منظر اخلاق كاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کنترل جمعیت و راه های آن، یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار اجتماعی، اخلاقی و حقوقی مورد بحث در جوامع بشری است. جواز یا عدم جواز آن، موضوع نزاع موافقان و مخالفان است. موافقان، به ادله ای همچون محدودیت منابع، اصول لذت گرایی، سودگرایی و آرمان گرایی، مفهوم حقوق طبیعی، مبنای تحقق عدالت اجتماعی و مدرنیته تمسک جسته که همگی قابل خدشه اند. در مقابل، مخالفان نیز ادله ای ارائه کرده اند؛ اما در این مقاله از منظر اخلاق کاربردی، با کاربست اصول، مبانی و ارزش های مکتب اخلاقی اسلام، به مسئلۀ کنترل جمعیت پرداخته و ضمن بررسی ادله موافق و مخالف، آن، با کشف قیود پنهان به حل تعارض و در نهایت، اتصاف این مسئله به خوبی یا بدی دست یافته ایم. التبه خوبی یا بدی آن، مطلق نبوده و تابع مصالح و مفاسد است که در صورت تزاحم با مصلحت برتر، تنها حکم مصلحت برتر فعلیت می یابد.
گستره شناسی تحلیلی پژوهش های اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۲)
97 - 126
حوزههای تخصصی:
موفقیت در هر پژوهشی، در گرو دانستن جایگاه آن پژوهش در منظومه دانش بشر است؛ به این معنی که لازم است پژوهشگر بداند موضوع تحقیقش در چه ساحتی از علوم و معارف قرار می گیرد. پژوهش های اخلاقی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. محقق اخلاق، قبل از هر کاری باید به شناخت حوزه تحقیق خویش بپردازد و مسیر تحقیق را در آن حوزه سامان بخشد. در این نوشتار، با تحلیل پژوهش های انجام گرفته در این حوزه، جغرافیای پژوهش های اخلاقی بررسی، و ضمن تحلیل و تبیین پژوهش های اخلاقی، هفت حوزه برای این پژوهش ها معرفی شده است. این هفت حوزه عبارت اند از: کلیات اخلاق، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی، روان شناسی اخلاق، تربیت اخلاقی و جامعه شناسی اخلاق. یادآوری می شود این عرصه های هفت گانه، بر اساس پژوهش های موجود تعیین شده اند و ممکن است در آینده عرصه های دیگری نیز به این موارد افزوده شود.
در معنا و شاخص های «بنیادگرایی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
193 - 220
حوزههای تخصصی:
هرچند خاستگاه بنیادگرایی، جامعه آمریکای پروتستان دهه دومِ قرن بیستم است اما بدلیل سرایت این مفهوم به سایر ادیان و هم چنین کاربرد آن در حوزه های غیر دینی، بنیادگرایی به یکی از مفاهیم کلان چند دهه گذشته تبدیل شده است، در نتیجه از معنای اولیه خود دور افتاده و نیاز به باز تعریف دارد. اینکه بنیادگرایی اسلامی چیست و چه شاخص هایی دارد؟ سوال اساسی مقاله است که برای پاسخ به آن به هجده متخصص مراجعه شده است. تحلیل محتوای پاسخ های مصاحبه شوندگان این نتیجه را به دست داده است که اگر چه بنیادگرایی اسلامی دارای شاخص های فراوانی است اما می توان چهار شاخص «نص گرایی»، «استفاده از خشونت»، «ساختن جامعه بر مبنای شریعت» و «مخالفت و مبارزه با مدرنیته» را اصلی ترین شاخص های آن دانست، بنابراین بنیادگرای اسلامی عبارت است از هر فرد یا گروه نص گرای مخالف با مدرنیته که خواستار ساخت جامعه بر مبنای شریعت است و در راه رسیدن به این هدف، از خشونت استفاده می کند.
تبیین نسبت نظریات اخلاق هنجاری با طرح اخلاقی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریات اخلاق هنجاری براساس تقریری که از معیار صواب و خطا در اعمال و گزاره های اخلاقی دارند در سه شاخه ی نتیجه-گرا، وظیفه نگر و فضیلت محور دسته بندی شده اند. از نظر فلاسفه ی اخلاق هنجاری، سه معیار (فضیلت/ وظیفه/ نتیجه) از هم متمایز بوده و قابل جمع با یکدیگر نیستند. با این وجود، یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم بانظر به وسع مخاطب خود که همگی در یک سطحِ اخلاقی و انگیزشی نیستند، نظریه ای فراگیر ارائه می کند. برهمین اساس، می توان با تکیه بر «نگرش طیفی» به جای نگرش های مرزبندی شده و به وسیله ی سازمان دهی شواهد متعدد قرآنی، این سه معیار متناقض را به متغیرهایی پیوسته تبدیل نمود؛ به این معنا که به جای اینکه میان «وظیفه»، «فضیلت» و «نتیجه» ارتباط از نوعِ «این یا آن» باشد، ارتباط «هرسه/ و» به صورت طیفی و دارای سلسله مراتب برقرار شود که در پایین ترین مرتبه، توجه به پیامدهای دنیوی و اخروی فعل اخلاقی (به ترتیب: خودگروی/ دیگر گروی/ فایده گروی) و در مراتب بالاتر، فضیلت مندانه بودن خودِ عمل(وظیفه گرایی) و در نهایت، شکوفایی واقعی انسان (فضیلت گرایی) قرار خواهد داشت. در این الگو، فعل اخلاقی بر اساس تحصیل رضای الهی که در تمامی مراحل مندرج است، طیف بندی می شود و هر مقدار انسان به این آرمان نزدیک تر باشد، فعل او ارزشمندتر خواهد بود.
رویکرد انتقادی به کاربست طبقه بندی اخلاق هنجاری در تبیین نظریه اخلاقیِ قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
اگرچه رویکرد انتقادی به رهاوردهای علوم انسانیِ مدرن چندین دهه است که در جهان اسلام و به شکل خاص در ایران بسیار رایج شده است، اما به دلیل تمرکز بیش از حد بر «چیستی» و «چراییِ» تولید مدل روش شناختی، به جای پرداختن به نمونه و تولید علم، تاکنون نتوانسته است از مقبولیت قابل توجهی برخوردار شود. نظریات اخلاق هنجاری در غرب براساس تقریری که از معیار صواب و خطا در احکام و گزاره های اخلاقی دارند در سه شاخه ی غایت انگارانه (نتیجه گرا)، وظیفه گروانه و فضیلت محورانه دسته بندی شده اند. از رهگذر بررسی روشمند آیات، این نتیجه به دست می آید که نه تنها قرآن کریم طرح اخلاقی خود را به یکی از این سه دسته ی غایت (نتیجه)، وظیفه و فضیلت محدود نمی کند؛ بلکه درضمن اهمیت به فاعلِ اخلاقی و تأکید بر رعایت قواعد و حدود اخلاقی، بر کنش ها و رفتارهای اخلاقی نیز که نقشی بی بدیل در سعادت انسان دارند، توجه می دهد و آن ها را مستقل و منفکّ از یکدیگر مورد نظر قرار نمی دهد. طرح «ایمان» به عنوان مقوّم ارزش های اخلاقی و وجود فضایلی- هم چون تقوا- که تنها در اخلاق دینی قابل دفاع و توجیه هستند نشان می دهد که کاربست طبقه بندی (نتیجه/ وظیفه / فضیلت) در تبیین و نظریه پردازی علم اخلاق اسلامی، آنچنان هم که به نظر می رسد، کارآیی ندارد.
بررسی جایگاه نظریۀ تناسب وجودی در مباحث فلسفۀ اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
199-214
حوزههای تخصصی:
نظریه تناسب وجودی نظریه ای است درباره ارزش اخلاقی که بر مبنای نگاه واقع گرایانه به اخلاق ارائه شده است. این نظریه بر آن است که همه ارزش های اخلاقی قابل ارجاع به یک ارزش بنیادین هستند؛ آن ارزش بنیادین تناسب وجودی است و تناسب وجودی با خدا در این نظریه نقش محوری در ارزش بخشی اخلاقی دارد. یک سؤال درباره این نظریه ناظر به جایگاه این نظریه در فلسفه اخلاق است. آیا این نظریه یک نظریه فرااخلاقی است یا به قلمروی اخلاق هنجاری تعلق دارد یا حالت سومی قابل فرض است؟ با بررسی هایی که در این تحقیق صورت گرفت این نتیجه گیری به عمل آمد که هدف اساسی نظریه تناسب وجودی یک هدف نظری در قلمروی اخلاق هنجاری است و برخی اهداف عملی هنجاری نیز از طریق آن قابل تحقق است. با این حال، مباحث و مدعیاتی که در این نظریه مطرح می شود محدود به اخلاق هنجاری نیست؛ بلکه گاهی جنبه فرااخلاقی پیدا می کنند و چه بسا از آن هم فراتر روند و حوزه هایی دیگر از فلسفه را دربرگیرد. بنابر این، بهتر است این نظریه را یک نظریه ارزش مطابق با اصطلاحی رایج بدانیم که همه این حوزه ها را پوشش می دهد.
بررسی جایگاه اخلاق فضیلت در اخلاق هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
91 - 119
حوزههای تخصصی:
اخلاق فضیلت به عنوان یکی از شاخه های سه گانه اخلاق هنجاری مشهور است، ولی برخی از فلاسفه اخلاق موافق جایگاه مستقلی برای آن در اخلاق هنجاری نیستند. سؤال مقاله حاضر این است که سخن حق در مورد جایگاه اخلاق فضیلت در پژوهش های اخلاق هنجاری چیست؟ آیا ادله قائلین به استقلال اخلاق فضیلت در مقابل دیگر رقبا یعنی وظیفه-گرایی و غایت گرایی، بدون اشکال می باشد؟ راه حل پیشنهادی چیست؟ گردآوری داده ها در این مقاله کتابخانه ای بوده و با روش توصیفی تحلیلی به تبیین سؤالات و پاسخ گویی به آنها پرداخته است. قائلین به اخلاق فضیلت تقریر های مختلفی برای اخلاق فضیلت داشته اند که فضیلتمندیِ فاعلِ اخلاقی در همه آنها مشترک است. علل روی آوری به اخلاق فضیلت نیز متعدد بوده و بیشتر ناظر به نقاط ضعف نظریه های رقیب است. بررسی ها نشان از آن دارد که هم به تقریرهای اخلاق فضیلت اشکال وارد است و هم ادله روی آوری به آن قابل خدشه می باشد. نتیجه آن است که اگرچه اخلاق فضیلت جایگاه مستقلی در اخلاق هنجاری ندارد ولی دغدغه های منطقی قائلین به اخلاق فضیلت، توسط نظریه ی غایت گرای اخلاق اسلامی، معروف به نظریه قرب الهی، قابل حل می باشد.
بازنگری اخلاقی سیاست مقاومت در سپهر نظریه های اخلاق هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تجزیه و تحلیل مقاومت بر اساس نظریه های سه گانه اخلاق هنجاری می پردازد. اخلاق در ترکیب با سیاست، مبانی کنش سیاسی افراد و جوامع را تشکیل می دهد؛ بنابراین «مقاومت» آنها در برابر قدرت های سلطه گر از منظر اخلاقی قابل بررسی است (ازجمله، دفاع از حق مقاومت). هر چند چنین حقی به عنوان یک اصل هنجاری در دوران مدرن مورد توجه قرار گرفته است، اما کندوکاو اخلاقی آن می تواند موضوعی جذاب در سپهر اخلاق باشد. از این رو نویسندگان با استفاده از روش توازن متأملانه تلاش دارند ضمن ایضاح ساختار مفهومی اخلاق مقاومت، تمهیدات نظری مناسبی برای جریان مقاومت سیاسی در حوزه فلسفه اخلاق و نظریه سیاسی فراهم سازند. برهمین اساس، این پژوهش نسبت حق اخلاقی مقاومت سیاسی با مقوله های اجتماع اخلاقی، مصلحت عمومی و افتخار را بحث و نشان داده است که این سه چگونه شرایط امکان و اخلاقی بودن مقاومت را فراهم می آورند.
نظریه های اخلاقِ هنجاری و چالش های اخلاقی در عرصه ی مدیریت اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله، بررسی مسائلِ اخلاقیِ مطرح در مدیریت اطلاعات از منظر چهار نظریه ی عمده ی اخلاق هنجاری (نظریه های نتیجه محور، وظیفه محور، حق محور و فضیلت محور) است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی مفهومی انجام پذیرفت.
یافته ها: در این مقاله نشان داده می شود که چگونه می توان نظریه های اخلاقی را برای حل مسائل و چالش های انضمامی مدیریت اطلاعات به کار گرفت. همچنین مشخص می شود که هر یک از نظریه های اخلاق هنجاری، به شیوه ی خاص خود با این چالش ها مواجه می شوند.
اصالت: این مقاله ضمن توضیح درباره ی تعریف و تقسیم بندی فلسفه اخلاق، تاریخچه ی اخلاق اطلاعات و مباحث اصلی آن، به نحو مستدل و روشن توضیح می دهد که هر یک از نظریه های اخلاقی از چه زاویه ای به توجیه مسائل اصلیِ اخلاقی در عرصه ی مدیریت اطلاعات می پردازند.
تحلیلی بر نظریه اخلاقی علامه مجلسی در پارادایم نظریات اخلاق هنجاری و پیامدهای کاربردی آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
اخلاق یک امر مهم و نیاز ضروری برای همه جوامع بشری هست و تاکنون نظریات اخلاقی مختلفی از سوی هر یک از اندیشمندان و اخلاق پژوهان شرقی و غربی ارائه شده است . عمده این نظریات در سه نظریه اصلی وظیفه گرایی،فضیلت گرایی و غایت گرایی خلاصه می شود . اندیشمندان اسلامی نیز به این امر اهتمام ویژه داشته و رسالت اصلی دین را پرورش انسان ها در حوزه اخلاق می دانند از جمله این اندیشمندان علامه محمدباقر مجلسی است .ایشان داعیه دار طرح اخلاقی نقلی با بهره گیری از آموزه های وحیانی می باشد و در کتب و نگاشته های خویش بسیار به اخلاق پرداخته است . لذا این سوال مطرح می شود که نظریه اخلاقی علامه مجلسی چیست ؟و ایشان ملاک ارزش گذاری افعال اخلاقی را در چه چیزی می داند؟ و نظریه وی با کدام یک از نظریات مطرح در اخلاق هنجاری مطابقت و هم سویی دارد؟این پژوهش در پاسخ به این سوال و با رویکرد تحقیقی –تحلیلی با مطالعه آثار علامه به این نتیجه رسید که مهمترین جنبه ابداعی و نوآورانه در نظریه ایشان این است که نظریه اخلاقی وی یک نظریه تلفیقی است که شامل هر سه نظریه اصلی مطرح در اخلاق هنجاری می باشد . علامه در پایین ترین مرتبه و به حکم فطرت و پاره ای از اخلاقیات ذاتی انسان، ملاک ارزش گذاری افعال را در وظیفه گرایی می داند.
حوزه علمیه قم و دانش های جدیدِ عرصه اخلاق در یک سده اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در صد سال اخیر، جهان شاهد تحولات بسیار و عمیقی در حوزه اخلاق و تحقیقات اخلاقی بوده که تمام ساحت های پژوهش های اخلاقی را دربر گرفته است. ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی، روان شناسی اخلاق، جامعه شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی همگی در روند این تحولات، تغییرات گسترده ای را به خود دیده اند. حوزه علمیه قم یکی از پیشگامان در مواجهه معقول و منطقی با تحولات عرصه پژوهش های اخلاقی است. این حوزه گرچه خود مبتکر مباحث گوناگونی در عرصه اخلاق است، با این حال تحولات جهانی این عرصه از علوم را نادیده نگرفته و واکنش های مناسبی نسبت به آنها داشته است. در واقع، اگر تغییرات در عرصه جهانی ایجاد شاخه جدیدی در فضای مباحثات اخلاقی بوده، حوزه علمیه نگرش خود را نسبت به آن شاخه جدید بیان داشته و اگر تغییرات در عرصه تغییر دیدگاه نسبت به یک موضوعی کهن بوده، حوزه بر اساس منابع دینی و پایگاه اعتقادی خود، رویکرد مناسبش را بدون لحاظ آراء جدید و ضرورت و یا عدم ضرورت تغییر رویکرد، ارائه کرده است. این مقاله با روش «تحلیل اسنادی» و «کتابخانه ای» کوشیده است نحوه مواجهه حوزه علمیه قم با دانش های جدید حوزه اخلاق در یک سده اخیر را بررسی کند. با بررسی وقایع یک سده گذشته در عرصه پژوهش های اخلاقی، بیشترین واکنش های حوزه علمیه قم را در ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی و روان شناسی اخلاق می بینیم.
بررسی تطبیقی نظریات اخلاق هنجاری اندیشمندان معاصر از بُعد عقلی (علامه مصباح یزدی و دکتر هادی صادقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
17 - 36
حوزههای تخصصی:
اخلاق هنجاری نوعی از مطالعات و بررسی های اخلاقی است که کاربرد آن ارائه ی نظریه معقول درباره افعال اختیاری انسان است که در این حوزه نظریات متنوعی وجود دارد که دارای اشکالات اساسی هستند که وجود این اشکالات دست یابی به نظریه ی متمایز و فراگیر را ضروری می کند. حال از نظریات اندیشمندان معاصر نیز در حوزه اخلاق هنجاری استفاده می شود. در این پژوهش پس از اشاره ای گذرا به مولفه های و ویژگی های اصلی نظریات اخلاقی معاصر (علامه محمد تقی مصباح یزدی و دکتر هادی صادقی) به مقایسه دو دیدگاه پرداخته شده است. نظریه اخلاقی مصباح یزدی بر پایه قرب بنیان گذاری شده است. این نظریه بر اساس رابطه واقعی میان عمل و اختیار بشر و آثار واقعی مترتب بر آن است که از روابط علی و معلولی میان فعل و نتیجه حکایت دارد و طبق دیدگاه ترکیبی ایشان ، عقل اصول کلی اخلاق را تعیین می کند ولی برای تعریف و تبیین و تعیین مصادیق نیاز به وحی را ضروری می داند. ولی در نظریه ی یکپارچگی اخلاق توجه داشتن به تفاوت ها و ظرفیت های مردم و گروه ها در امور اخلاقی مورد توجه قرار می گیرد و بر اساس وسع و تناسب آن ها توصیه های اخلاقی را انجام می دهند. از ویژگی های این نظریه می توان به فرا دینی بودن ، غیرترکیبی ، تناسب گرایی وغیره اشاره کرد. این پژوهش بر اساس روش توصیفی و تحلیلی نگارش شده است
بررسی تاریخی نظریه امر الهی و نقش های خدا در فلسفه اخلاق غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
25 - 56
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه امر الهی، خوبی و بدی اعمال وابسته به اوامر و نواهی الهی اند و از همین رو، امر/ اراده الهی نقش و نمودی پررنگ در حوزه اخلاق دارد. شواهد اولیه بر این نظریه همراه با اشاره هایی به نقش خدا در اخلاق را می توان در محاورات سقراط و به ویژه رساله اوثیفرون سراغ گرفت، اما این نظریه، تقریرهای گونه گون و تکامل یافته تری نیز دارد و افزون بر آباء کلیسا و اندیشه ورزانی چون آگوستین، گریگوری کبیر و اکامی، فیلسوفان دوره رنسانس و عصر روشنگری (همچون لوتر، بیکن و سوآرز) نیز تقریرهایی از این نظریه ارائه داده اند. دکارت، لاک، پالی و کِرکِگور را می توان از هوادارن این نظریه در دوره مدرن به شمار آورد. به اذعان و اعتقاد بسیاری، ارائه تقریری نو و تعدیل شده از این نظریه به دست مری آدامز، به احیای این نظریه در دهه های اخیر انجامیده و اقبال برخی فیلسوفان به آن را در پی داشته است. در این مقاله، ضمن گذری تاریخی و با نیم نگاهی تحلیلی، به طرح اجمالی رویکردها به این نظریه با توجه به نقش های خدا در اخلاق و تقریرهای سنتی و نوپدید آن در فلسفه اخلاق غرب پرداخته می شود.
فضیلت گرایی پیشین و معاصر؛ یونان باستان و پینکافس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 112
حوزههای تخصصی:
فضیلت گرایی، از باسابقه ترین نظریه های اخلاقی است که در دهه های اخیر بار دیگر توجه فیلسوفان اخلاق را به خود جلب کرده و اقبال بسیاری از اخلاق پژوهان را در پی داشته است. ادموند پینکافس - فیلسوف فضیلت گرا و در نظر برخی از احیا کنند گان فضیلت گرایی در دوره معاصر - ضمن تخطئه آنچه که او فروکاهش گرایی در حوزه اخلاق می نامد، تقریری تازه و متفاوت از فضیلت گرایی ارائه داده است. در این مقاله پس از اشاره ای گذرا به مایه ها و مبانی نظریه فضیلت گرایانه افلاطون و ارسطو - سرآمدان فضیلت گرایی در یونان باستان - به مقایسه دیدگاه های فضیلت گرایی کلاسیک با انگاره های فضیلت گرایانه پینکافس، پرداخته شده است. پوشیده نیست که افلاطون و ارسطو، رویکردی غایت گرا داشته اند و از سویی فضایل را غیر نسبی و قابل بازگشت به فضیلت واحد می انگاشتند، اما پینکافس ضمن نقد فروکاستن اخلاق به یک یا چند فضیلت یا اصل اخلاقی محدود، بر کارکردگرایی به جای غایت گرایی تاکید می کند. مقایسه در چهار بخش معناشناسی، گونه ها و اقسام فضایل، ادله فضیلت گرایی و ملاک گزینش فضایل، به همراه نیم نگاهی تحلیلی و تاریخی انجام گرفته است.
اخلاق فضیلت؛ منظری قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 57
حوزههای تخصصی:
اخلاق فضیلت یکی از نظریه های اخلاقی است که اهتمام ویژه ای بر شخصیت فاعل و ویژگی ها آن دارد . در مقابل اخلاق فضیلت ، نظریه های عمل محور (وظیفه نگر و غایت نگر) قرار دارند . شناخت دیدگاه قرآن ، به عنوان مهم ترین منبع اعتقادی و عملی دین اسلام ، در میان نظریه های اخلاق هنجاری ضروری به نظر می رسد . از همین رو، در این پژوهش می کوشیم ضمن تبیین دقیقِ اخلاق فضیلت و ویژگی های آن ، به سراغ آیات قرآنی رفته ، دیدگاه قرآن در قبال این نظریه را تبیین کنیم . دیدگاهی که از مجموع شواهد قرآنی برداشت می شود، تأیید اخلاق فضیلت با رویکرد فضیلت موضوع )فاعل محور و فاعل مقدّم( است ، اما برای رویکردهای فضیلت معیار و فاعل مبنا شاهد قوی ای یافت نشد . اخلاق قرآنی با محور قرار دادنِ قلب و روح در مقابل افعال ظاهری انسان و ایمان در مقابل عمل صالح و همچنین با طرح «اسوه» به عنوان معیار شناخت اخلاق، رویکردی بسیار نزدیک به اخلاق فضیلت، اتخاذ کرده است .
ارزیابی نسبت میان دین و اخلاق از دیدگاه تامس نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های گوناگونی درباره نسبت دین و اخلاق ارائه شده است. یکی از انواع نسبت میان آنها وابستگی روان شناختی آنها به هم دیگر است. تامس نیگل فیلسوف تحلیلی معاصر در نظریه اخلاق هنجاری خویش، با تفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی، کوشیده است تا از عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی دفاع کند. او با تفکیک 1) نگاه آفاقی و انفسی به زندگی؛ 2)تفکیک امیال انگیخته و ناانگیخته؛ 3) ارائه دیدگاه های برون گرا و درون گرا درباره منشأ انگیزه اخلاقی و 4) ارائه دو تقریر حداقلی و حداکثری از درون گرایی، با دفاع از درون گرایی حداقلی، راه را برای دفاع از مؤلفه های همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی، یعنی «مصلحت اندیشی» در زندگی خوش و «دیگر گزینی» در زندگی اخلاقی گشوده است. از سوی دیگر، نیگل بر این باور است که به مدد باورهای دینی می توان همگرایی انگیزشی در زندگی خوش و اخلاقی را تقویت کرد و کمک آموزه های و باورهای دینی به همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی را می توان نوعی وابستگی روان شناختی غیر انحصاری و غیر الزامی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی شمردتفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی و دفاع روان شناختی از عینیت آنها و دفاع از نوع خاصی از وابستگی روان شناختی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی از نقاط برجسته نظریه اخلاق هنجاری نیگل است، ولی تکیه او بر تبیین روان شناختی، محدود کردن ارزش های اخلاقی به ارتباط انسان ها با یکدیگر، عدم توجه به ارتباط انسان ها با خداوند و طبیعت و عدم توجه به تفاوت باورهای دینی در ادیان در تبیین چگونگی وابستگی آنها به هم دیگر از نکاتی است که شایسته است در نظریه نیگل بدانها توجه شود.
ارزیابی نظریه و رویکرد وظیفهگرایانه کانت از منظر اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«وظیفه گرایی»، به عنوان مشهورترین و مناقشه برانگیزترین نظریه ها در حوزه اخلاق، همواره در تقابل با رهیافت پیامدگرایانه تعریف و تلقی شده و رقیب سنّتی فایده گرایی به حساب آمده است. به اعتقاد بسیاری، نظریه وظیفه گرایانه ایمانوئل کانت، مشهورترین تقریر وظیفه گرایانه است که البته، از منظرهای مختلف بررسی و نقد شده و نقد آن از منظر مبانی اخلاق اسلامی نیز ضروری و مهم می نُماید. در این پژوهش - با روش تحلیلی۔انتقادی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به ویژه منابع ناظر به اخلاق اسلامی - ضمن واکاوی مؤلفه ها و زوایای نظریه کانت، در صدد ارزیابی این نظریه بر اساس آموزه ها و مبانی اخلاق اسلامی برآمده ایم. به رغم ظرفیت ها و مزیّت های در خورِ توجه نظریه کانت، رویکرد مطلق گرایانه و همچنین عقل گرایی رادیکال کانت، چالش بر انگیز و آماج اشکالات و نقدها بوده است و برخی پیش فرض ها و دعاوی او و از جمله ادعای ناکامی و ناموجّه بودن ابتنای اخلاق بر دین - دست کم از منظر هواداران اخلاق دینی - ناپذیرفتنی و از مهم ترین نقاط ضعف رویکرد و نظریه او به شمار آمده است.
رهیافت های مواجهه با چالش های اخلاقی احکام کیفری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
159 - 188
حوزههای تخصصی:
احکام جزایی بخشی از پیکره شریعت اسلامی را تشکیل می دهند. در دنیای جدید برخی مدعی اند بعضی از این احکام از قبیل اعدام مرتد، شیوه های خشن مجازات ، لوث و قسامه، قصاص مادر و... با معیارهای اخلاقی مغایر هستند. در مواجهه با این مسئله، سه رهیافت اصلی را شاهدیم: مدافعه جو و توجیه گرا؛ منتقد و اصلاح گرا؛ اخلاق/عقل گرا. دسته نخست اساساً منکر وجود هرگونه چالشی است و احکام شرعی را منطبق بر اخلاق دینی می داند. گروه دوم با قبول اصل چالش، اصلاحاتی در این موارد به عمل می آورد. اما رهیافت اخلاق گرا ضمن تأکید بر لزوم انطباق شریعت با گزاره ها و هنجارهای اخلاقی، به ایجاد تغییرات اساسی در مبانی احکام جزایی باور دارد. این جستار با به کارگیری روش تحلیلی انتقادی درصدد ارائه راه حلی عملی جهت رفع تغایر میان برخی از احکام جزایی با معیارهای اخلاقی و جامعه پذیرترکردن آن هاست. باور نگارندگان آن است در مواردی که حکمی جزایی با عقلانیت و وجدان جمعی در تغایر باشد، گزاره اخلاقی مقدم می شود؛ ازاین رو ضروری است پاره ای از احکام جزائی در پرتوِ اصول اخلاقی و عقلانی مورد بازخوانی واقع شود.
دلایل هنجارین «ایثار و از خود گذشتگی» در اخلاق وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
ایثار و ازخودگذشتگی از جمله مفاهیم و اصول اساسی در اخلاق اسلامی است که براساس آن، انسان با نادیده انگاشتن منافع شخصی، دیگری را بر خویشتن مقدم می کند. دلایل و تبیین های مختلفی برای ایثارگری می توان بیان کرد.در پژوهش حاضر کوشیده است که با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه به قرآن و حدیث، دلایل هنجاری و وجه ارزشمندی ایثار را تبیین کنیم و به این پرسش بپردازیم که از منظر اخلاق ماثور، چرا انسان باید برای دیگران از منافع شخصی خویش بگذرد. آیا دلایل نتیجه گرایانه ای وجود دارد یا وظایف و فضایلی هستند که انسان را به ایثارگری می رسانند در پاسخ به این پرسش؛ بر اساس نظریه ها و دسته بندی های رایج اخلاق هنجاری این مسئله، ارزیابی و تحلیل شده است. ارزیابی و تحلیل آیات و روایات نشان می دهد که در اخلاق نقلی، دلیل واحدی برای ایثارگری نیست بلکه دلایل متفاوتی برای ایثارگری وجود دارد. در برخی موارد، ایثارگری به دلایل نتیجه گرایانه است.عامل به دنبال کسب منافعی است که این ایثارگری در مواردی از جمله کسب منافع اخروی ارزشمند است. در مواردی نیز ایثارگری به دلایل وظایف گرایانه مانند اقتضای امرالهی یا عقل است. در مواردی نیز می توان گفت که منش و شخصیت ایثارگرایانه است که فرد ازخودگذشتگی می کند و پروای دیگران را دارد.