مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جامعه پذیری
حوزه های تخصصی:
هرچند مسئلة هویت و حافظة تاریخی قدمتی به عمر تاریخ دارد، درحقیقت محصول عصر مدرن و از موضوعات اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصر است. در ایران نیز بحث دربارة این موضوع با ظهور گفتمان مدرنیسم و شکل گیری دولت مدرن آغاز شده و تا امروز ادامه یافته و با توجه به ناهمگونی فرهنگی و قومی جامعة ایران و تحولات جهانی امروزه این گونه مباحث اهمیت فزاینده ای یافته است. پژوهش موجود در همین راستا و برای بررسی رابطة بین حافظة تاریخی، هویت قومی و جهانی شدن در کردستان ایران صورت گرفته است. در بخش نظری بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی دیدگاه ها و مرور منابع تجربی موجود چارچوبی نظری تنظیم شد و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح گردید. پژوهش به روش چندگانه (روش پیمایشی و روش اسنادی) و با استفاده از پرسش نامه در مورد 455 نفر نمونه از افراد 15 سال به بالای ساکن شهر سنندج ایران انجام گرفته است. نتایج پژوهش بر بالابودن میانگین هویت قومی نسل کهن سال، حافظة تاریخی نسل میان سال و بهره گیری از رسانه های جهانی نسل جوان دلالت دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد که به ترتیب متغیرهای جامعه پذیری به شیوة کردی، احساس تبعیض قومی و حافظة تاریخی بیشترین تأثیر را بر متغیر هویت قومی داشته و در مجموع حدود 34 درصد تغییرات هویت کردی را تبیین می کنند.
عوامل اجتماعی موثر بر شدت اختلال هویت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شدت اختلال هویت جنسی و عوامل اجتماعی موثر بر آن می باشد. روش انجام پژوهش پیمایش می باشد. جامعه آماری تمام افراد دارای اختلال هویت جنسی مراجعه کننده به مرکز بهزیستی استان خراسان رضوی و مرکز اورژانس اجتماعی شهید نواب صفوی تهران بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 160 نفر انتخاب شده است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده با استفاده از فهرست افراد مراجعه کننده به دو مرکز یاد شده بوده و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه است. یافته ها نشان می دهد اختلال هویت جنسی (عدم پذیرش هویت جنسی) در میان افراد نمونه میزان بالایی دارد به گونه ای که در دامنه (5-1) میانگین اختلال 76/4 می باشد ، همچنین متغیر های «احساس رضایت از کنش اجتماعی با همسالان همجنس» و «کسب تایید اجتماعی از سوی همسالان همجنس»رابطه معنی دار و معکوسی بر اختلال هویت جنسی دارند و متغیر های «اختلال در جامعه پذیری»، «اختلال در همانند سازی»، «میزان تاثیرپذیری از الگوی رفتاری غیرهمجنس» و «دریافت برچسب اجتماعی جنس مخالف از سوی دیگران» به صورت معنی دار و مستقیم با اختلال هویت جنسی دارای رابطه ی معناداری هستند. نتیجه تحقیق نشان می دهد عوامل اجتماعی با تاکید بر یادگیری اجتماعی و عوامل خانوادگی با بروز و رشد اختلال هویت جنسی رابطه معناداری دارد.
بررسی نقش خانواده در کاهش انحرافات اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بشر از زمانی که زندگی گروهی را برگزید، همواره با مشکل ناهمنوایی و رفتارهای انحرافی برخی از همنوعان خود روبرو بوده و همواره در شناسایی علت پدیداری آن و راه حل و یا گریز از آن، تلاش کرده است. در این میان، در همه اعصار جهل و نادانی اصلی ترین علت ناهنجاری های اجتماعی شناخته شده و اندیشمندان بر آگاهی بخشی از طریق جامعه پذیری و فرهنگ پذیری در این زمینه تأکید داشته اند. البته شیوة فرهنگ پذیری را در آگاهی بخشی مطمئن تر و کارسازتر دانسته اند.
این مقاله، نقش بی بدیل خانواده را در حل و یا کاهش معضل انحرافات و کجروی اجتماعی بررسی می کند. پس از بهره گیری از تحقیقات به عمل آمده محققان و آموزه های دینی، نشان داده است که خانواده تنها عاملی است که در کاهش انحرافات اجتماعی نقش برجسته و انکار ناپذیری دارد. می توان با بهره گیری از شیوه صحیح و تایید شده دینی، رفتار فرزندان را مطابق ارزش های حاکم شکل داد و یا در اثر سوء تدبیر و سخت گیری و یا سهل انگاری در روش تربیت، راه انحراف و کجروی رفتاری و ناهمنوایی را توسط فرزندان در جامعه هموار ساخت.
بررسی رابطة جامعه پذیری و مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
در این نوشتار کوشش می شود تا تأثیر جامعه پذیری بر مشارکت سیاسی زنان در سطوح بالای تصمیم گیری در ایران پس از انقلاب، با رویکردی توصیفی تحلیلی، بررسی شود. به این منظور، با بهره گیری از روش تحلیل ثانویه و با مراجعه به داده ها و آمارهای موجود در وزارت خانه ها و مجلس شورای اسلامی، در گام نخست به بررسی میزان مشارکت سیاسی زنان در ساختار قوه مقننه و مجریه و قضائیه پرداخته شده و سپس نسبت بین مشارکت سیاسی زنان و جامعه پذیری بررسی شده است. به نظر می رسد که مشارکت سیاسی زنان در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران اندک است. در پاسخ به این سؤال، که چرا زنان در ساختار قدرت جمهوری اسلامی حضور اندکی دارند، نتایج پژوهش نشان می دهدکه زنان، بر اثر جامعه پذیری متفاوت و کلیشه های جنسیتی که در فرایند جامعه پذیری از طریق نهادهایی مثل خانواده، رسانه ها، مدارس، نهاد های آموزشی به آن ها القا می شود، سیاست را حیطه ای مردانه تلقی می کنند و تمایلی به مشارکت سیاسی، مخصوصاً حضور در عرصه قدرت، ندارند. به این ترتیب، تمایل نداشتن زنان به حضور در عرصه قدرت، بیش از آن که ناشی از ساختار های حاکم بر جامعه باشد، نشئت گرفته از جامعه پذیری متفاوت دختران و زنان ارزیابی می شود. اما شرط اول، برای افزایش مشارکت و حضور زنان در عرصه قدرت، زدودن و جلوگیری از بازتولید کلیشه ها و هویت های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جامعه در فرایند جامعه پذیری است.
بازتولید الگوهای حجاب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی این پژوهش معطوف به بررسی و تجزیه و تحلیل ابعاد و ویژگی های مرتبط با فرآیند جامعه پذیری حجاب و پوشش اسلامی بود. در این پژوهش، با استفاده از مدل نظری عناصر چهارگانه فرآیند جامعه پذیری میچنر و همکاران (1990) و سایر صاحب نظران معاصر تئوری جامعه پذیری (اونس و داویس، 2000؛ تایلور، 2003)، فرآیند جامعه پذیری حجاب از طریق سیستم آموزشی تجزیه و تحلیل شد. بر همین اساس، مهم ترین الگوها و ویژگی های مرتبط با چگونگی بازنمایی حجاب و پوشش زنان در متون آموزشی مدارس ایران بر پایه روش تحلیل محتوا بررسی شد. مطابق نتایج این پژوهش، اگرچه الگوهای کمابیش عمومی در زمینه چگونگی بازنمایی حجاب و پوشش زنان از طریق سیستم آموزشی وجود دارد، اما تجزیه و تحلیل های تفصیلی این پژوهش نشان می دهد که این الگوهای کلی به طور معناداری تابعی از دوره های تحصیلی و عنوان متون درسی است.
جامعه پذیری و بازجامعه پذیری سیاسی در نظام وظیفه مطالعة نگرش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان دربارةجامعه پذیری و بازجامعه پذیری سیاسی در نظام وظیفه است. متغیرهای اصلی این پژوهش تأثیر نظام وظیفه بر تغییر نگرش به خانواده، دوستان و محیط اطراف و نگرش دانشجویان به کارکرد های اجتماعی و کارکردهای سیاسی نظام وظیفهدر سه سطح نظام سیاسی، مقام های سیاسی و شناخت سیاسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد بیشتر دانشجویان با تأثیر نظام وظیفه بر تغییر نگرش مشمولان به خانواده، دوستان و محیط اطراف خود و نیز وجود کارکردهای اجتماعی برای نظام وظیفه ودرنتیجه تأثیر آن در فرایند جامعه پذیری موافق اند، اما با اینکه نظام وظیفه دارای آثار و کارکردهایی در بازجامعه پذیری سیاسی مشمولان باشد مخالف هستند. دربارة تأثیر نظام وظیفه بر تغییر نگرش به خانواده، دوستان و محیط اطراف، کارکرد های اجتماعی نظام وظیفه، کارویژه های سیاسی معطوف به نظام، مقام های سیاسی و شناخت و گرایش سیاسیبسته به وضعیت دانشجویان درقبال نظام وظیفه تفاوت معناداری میان دانشجویان وجود دارد.
نوجوانان، جوانان و مشارکت سیاسی؛بررسی مقایسه ای نقش عوامل جامعه پذیری در مشارکت سیاسی جوانان و نوجوانان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مقایسه ای نقش عوامل جامعه پذیری در مشارکت سیاسی جوانان و نوجوانان است. این مطالعه به روش کمی(پیمایش) و با استفاده از پرسش نامه انجام شده و جامعه آماری آن شامل نوجوانان و جوانان شهر شیراز می باشد. حجم نمونه، با استفاده از جدول لین، با سطح اطمینان 95% و پایایی سه درصد، 888 نفر برآورد گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت سیاسی در میان دختران و پسران و همچنین بین جوانان و نوجوانان تفاوت معناداری با یک دیگر ندارند. همچنین از بین عوامل جامعه پذیری، مشارکت سیاسی دوستان و والدین بیشترین ارتباط را با مشارکت سیاسی جوانان داشته و مشارکت سیاسی دوستان و والدین، رسانه ها و فن آوری های جدید و جو باز کلاس بیشترین ارتباط را با مشارکت سیاسی نوجوانان دارد. همچنین،در مورد دختران و پسران نوجوان، مولفه های جامعه پذیری که بیشترین قدرت تبیین کنندگی را برای مشارکت سیاسی شان دارند، متفاوت بوده، اما در مورد دختران و پسران جوان این تفاوت ملاحظه نگردید.
شکل گیری جامعه مدنی در لیبی پس از قذافی: ضرورت ها، موانع و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع نظام سیاسی در دوران قذافی، استبدادی و مبتنی بر تصمیم گیری های شخص وی بود و احزاب، تشکل ها، گروه ها و سایر نهادهای مدنی نقشی در اداره امور نداشتند. با پیروزی حرکت های اعتراض آمیز و انقلابی مردم لیبی، دوران تازه و متفاوتی در این کشور آغاز شد. این مقاله با روش توصیفی تبیینی درصدد بررسی ضرورت شکل گیری جامعه مدنی، موانع و راهکارهای دموکراسی در لیبی پس از قذافی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به سابقه طولانی استبداد در کشور لیبی، گسترش دموکراسی و نهادهای مدنی در این کشور با موانعی روبه رو است که رفع آنها مستلزم اتخاذ راهکارهای لازم از جمله ایجاد زیرساخت های مناسب سیاسی است.
نقش رسانه های جمعی در انتقال ارزش های اجتماعی (با تأکید بر رسانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه یا نظام ارزش ها به عنوان بنیادی ترین مؤلفه فرهنگی هر جامعه، معمولاً از طریق نفوذ تدریجی به سازمان شخصیتی افراد و نهادها و ساختارهای اجتماعی خود را در جلوه های انتزاعی و انضمامی بازتولید کرده و همچون جویباری در بسترهای روانی و اجتماعی و در سپهر معنایی و گفتمانی غالب جامعه به حیات خویش ادامه می دهد. انتقال ارزش ها به همراه سایر مؤلفه های وابسته، عمدتا از طریق کارگزاران و عوامل و وسایط خاصی صورت می پذیرد. در عصر حاضر، رسانه های جمعی، به ویژه رسانه های تصویری از برجسته ترین کانال های انتقال، احیا، تقویت، تغییر، ویرایش و حتی آفرینش ارزش ها شمرده می شوند. این نوشتار درصدد است تا با محوریت رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه عمومی و یکی از بازوان فرهنگی نظام اسلامی، و با ارجاع به زیرساخت های هنجاری و توقعات نهادی شده، نقش این رسانه را در بازخوانی، انتقال، تبلیغ، برجسته سازی و صیانت ارزش های اسلامی یا مورد تأیید اسلام را با رویکردی جامعه شناختی و ارتباطی مورد تحلیل و واکاوی قرار دهد.
رسانه ملی و سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق رسانه ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
سبک زندگی، از جمله مفاهیم رایج در علوم اجتماعی است که در مقام معرفی برخی از واقعیت های فرهنگی جامعه به کار می رود. تلقی «سبک» به عنوان شیوه، الگو، آیین، راه و رسم، نظم، قاعده و به تعبیر برخی داستان زندگی در فرایندهای جاری و پویش های مکرر و تجدیدشونده، با فضای فرهنگی و اندیشه ای جامعه ما تناسب بیشتری دارد.
سبک در مقام تحقق امری ترجیحی، تعینی، تجربی، تراکمی، نهادینه، تاریخی و میان نسلی است. در مقام استقرار و برای نسل هایی که بدان ارجاع می دهند، ماهیت قاعده ای، هنجاری، توصیه ای و مناسکی دارد. در سطح فردی و روان شناختی، گاه از آن به منش، تیپ روانی و شخصیتی و عادت واره تعبیر می شود. در هر جامعه، معمولاً تنوعی از سبک ها و خرده سبک ها به اعتبارات مختلف رواج دارد. برخی سبک ها به دلیل عمومیت و ارجاع جمعی، کلان الگو شمرده می شوند. مفهوم سبک به لحاظ گسترده معنا، تقریبا همه عناصر و مؤلفه های عینی و نمادین را دربر می گیرد، اگرچه غالبا به جلوه های رفتاری و نمودهای عینی تقلیل یافته و تعریف می شود.
امروزه رسانه های جمعی، یکی از مجاری مهم و در مواردی بی بدیل، در فرایند انتقال، تثبیت، تغییر، توجیه و حتی تولید سبک های زندگی شمرده می شوند و این گفت وگو به این موضوع می پردازد.
موانع تربیت اجتماعی کودکان در خانواده های امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده، مهم ترین کانون تربیت اجتماعی و جامعه پذیری است که در تربیت و اجتماعی کردن کودکان، به ویژه در سال های آغازین زندگی نقش مهمی دارد. در این میان، گاه موانع و آسیب هایی سد راه تأثیر خانواده در تربیت اجتماعی کودکان می شوند. این تحقیق با رویکرد توصیفی و اسنادی و با استناد به متون دینی و یافته های علوم جدید، به بررسی موانع و آسیب هایی می پردازد که به نحوی در مسیر نقش آفرینی نهاد خانواده در تربیت اجتماعی کودکان اخلال ایجاد می کند. فرسایش سرمایه اجتماعی کودکان در خانواده، گسیختگی نظام خانواده و طلاق، افراط و تفریط در جامعه پذیری نقش های جنسیتی، ناهماهنگی میان خانواده و دیگر عوامل تربیت اجتماعی و ضعف نظارت خانواده بر فرزندان، در خانواده های امروزی از مسائلی است که می تواند در مسیر تربیت اجتماعی مطلوب کودکان در محیط خانواده، مانع ایجاد کند. هدف این نوشتار دستیابی به شاخص هایی است که در درون خانواده، موانع تربیت اجتماعی را بازتاب می دهند.
تبیین نقش عوامل جامعه پذیری در توسعه مشارکت ورزشی جوانان (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش عوامل جامعه پذیری در توسعه مشارکت ورزشی جوانان شهر اصفهان بود. روش پژوهش بر اساس نوع؛ کاربردی و نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه جوانان 29 15 ساله ساکن در شهر اصفهان بودند. تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری چند مرحله ای بود و داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شدند که روایی آن با استفاده از نظرات برخی از اساتید تربیت بدنی و جامعه شناسی دانشگاه اصفهان بررسی و تأیید شده بود. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر متغیرهای خانواده، دوستان و همسالان با مشارکت ورزشی جوانان دارای رابطه معناداری می باشد. نتایج تحلیل مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که متغیر خانواده قویترین تأثیر را در تبیین توسعه مشارکت ورزشی جوانان داشته است. به عنوان نتیجه گیری نهایی می توان گفت که توسعه مشارکت ورزشی جوانان از یک کانال خاص صورت نمی گیرد و عوامل مختلفی درآن تأثیر دارند.
مطالعه مقایسه ای قابلیت سازی و جامعه پذیری شبکه های اجتماعی عمومی و تخصصی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شبکه های اجتماعی عمومی و تخصصی داخلی و خارجی و شناسایی نقاط تمرکز و مشترک آن ها، بررسی نقاط ضعف و قوت هر یک و همچنین ارائه راهکارهائی به منظور توسعه و بهینه سازی شبکه های اجتماعی ایرانی بر اساس شاخص های سنجش توانمندی های شبکه های اجتماعی است. پژوهش حاضر از حیث نتیجه ""کاربردی""، از حیث استراتژی ""پیمایشی"" و از حیث هدف ""توصیفی"" و از نوع ارزشیابی است. جامعه پژوهش شامل 6 شبکه عمومی خارجی و یک شبکه داخلی و 6 شبکه تخصصی خارجی و سه شبکه تخصصی داخلی می باشد. مدل مورد استفاده برای انجام مقایسات مدلان.آی.سی.آی استفاده شده است این مدل مخفف چهار واژهدسترسی، اعتبار منابع، هوشمندی و تعاملات است که برای تحلیل ساختار شبکه های اجتماعی و سنجش توانمندی های آن ها استفاده می شود. 33 شاخص اصلی برای این معیارها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان می دهد شبکه های فیس بوک، مای اسپیس و کلوب در میان شبکه های عمومی بیش ترین میزان تطابق با معیارها را دارند و سه شبکه گود ریدز، اچ آر و لینکدین در میان شبکه های تخصصی بالاترین میزان مطابقت را با معیارهای سنجش توانمندی های شبکه های اجتماعی دارا هستند. در پایان نیز با توجه به انجام مقایسات و تحلیل نقاط اشتراک و قوت و ضعف هر یک از شبکه ها راهکارهائی به منظور بهبود وضعیت شبکه های اجتماعی ارائه شده است.
تغییر الگوی نقش اجتماعی زنان هند با توجه به فیلم های سه دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای جنسیّتی از جمله الگوهایی است که می تواند در فرایند تغییر دستخوش دگرگونی شده و نقش های سنّتی ایفا شده توسط هر جنس به نقش هایی نوین تغییر یابد. هندوستان دومین کشور پر جمعیت دنیا و با الگوهای متعدد اجتماعی و فرهنگی است که در طی دهه های گذشته تغییرات چشمگیری را در زمینه های متعدد تجربه کرده است. در این مطالعه هدف اصلی شناخت روند تغییر الگوی اجتماعی زنان هند طی سه دهه گذشته بود که با استناد به تصویر زنان در فیلم های سینمایی سه دهه گذشته در هند مطالعه شد. مطالعه از نوع اسنادی، روش مطالعه کتابخانه ای و با توجه به اینکه منبع مورد مطالعه در این پژوهش فیلم ها بود، ابزارجمع آوری داده ها تحلیل محتوای کمّی فیلم ها بود. دو فیلم برای هر دهه و جمعاً 1080 دقیقه فیلم تحلیل محتوا شد. نتایج پژوهش نشان داد که در این فیلم ها ساختار خانواده هسته ای و اکثر زنان با سواد و بیکار هستند، در مشاغل مدیریتی سهمی ندارند و الگوی اقتدار در خانواده عمودی است. پوشش زنان برحسب سه دهه متفاوت است و در دهه سوم اکثر زنان پوشش به سبک غربی دارند. زنان عمدتاً در عرصه عمومی و بیش تر در مراکز خرید و مراکز تفریحی به تصویر کشیده شده اند . در دهه اول از هر سه نوع خشونت وجود دارد و در دهه دوم و سوم خشونت جنسی مشاهده نمی شود.
تجربة زیستة دختران نوجوان در نقش همسر (مطالعة ازدواج زودهنگام دختران آران بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوجوان همسری به ازدواج افراد زیر 18 سال اطلاق می شود. یافته های تحقیق از مصاحبه های عمیق با 35 زن در شهر آران بیدگل به دست آمده و با استفاده از تحلیل تماتیک مراحل کار تدوین و نتایج به دست آمده است. از آن جا که این زنان در فرایند انتخاب همسرشان دخیل نبوده اند و به رشد کافی عقلی نرسیده بودند، ازدواجشان در حقیقت توافقی میان والدین دختر و پسر بوده است؛ بنابراین این دختران حتی تصور و شناخت درستی از ازدواج و مسئولیت های مربوط به آن نداشته اند و از نظر روابط اجتماعی و فرهنگی در جامعه و هم چنین روابط شخصی، نظیر برقراری ارتباط مناسب با همسر، فرزندان و اطرافیانشان دچار مشکلات فراوانی شده اند. از سوی دیگر، به دلیل آموزش ندیدن در زمینة مسائل جنسی، بارداری در سنین پایین زمینه ساز مشکلات جسمی و روانی برای این افراد بوده است.
مطالعه نقش مداخله گرایانه سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی در تأثیرگذاری فرآیند جامعه پذیری بر دین داری؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین داری پدیده ای است که از همان ابتدای پیدایش انسان ها در روند تحول جوامع تأثیرگذار بوده است و به موضوعی اساسی و مهم در روند زندگی افراد تبدیل شده است. امروزه نیز دین داری به عنوان عاملی مؤثر در جنبه های مختلف زندگی شناخته شده است لذا مقاله حاضر در نظر دارد آن را با توجه به فرآیند جامعه پذیری افراد و همچنین بررسی نقش عوامل اجتماعی و روان شناختی در این ارتباط به بررسی میزان دین داری بپردازد. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در تمامی مقاطع در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می دهد که از بین آن ها، 402 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب، و داده ها جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس و آزمون تی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بین سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری با دین داری دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ یعنی با افزایش هر یک از متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری می توان به افزایش میزان دین داری دانشجویان کمک نمود. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنی داری بین ابعاد دین داری (تجربی، مناسکی و پیامدی) و ابعاد متغیرهای سرمایه اجتماعی و روان شناختی بود. نتایج تحقیق همچنین میانگین نمره دانشجویان را برای دین داری، متوسط رو به بالا ارزیابی نمود. بعد تجربی بیشترین میانگین را در بین ابعاد دین داری به خود اختصاص داده است. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، دین داری بیشتر از همه از متغیر سرمایه اجتماعی متأثر است. بعد از آن نیز متغیرهای جامعه پذیری و سرمایه روان شناختی به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته دارند. نتیجه تحلیل مسیر صورت گرفته نیز نشان داد که متغیر جامعه پذیری به صورت مستقیم 18/0 درصد بر متغیر وابسته و از طریق سازه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی 14/0 درصد و در کل نیز حدود 32/0 درصد بر میزان دین داری تأثیر گذاشته است. این نتایج همچنین بیانگر تأثیر مستقیم 40/0 درصدی متغیر سرمایه اجتماعی و 09/0 درصدی متغیر سرمایه روان شناختی بر میزان دین داری بوده است.
بررسی تأثیر دانش آفرینی سازمانی بر ظرفیت انطباق پذیری سازمانی (مورد مطالعه: کارمندان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موفقیت سازمان ها به توانایی سازگاری و انطباق آن ها با عوامل متغیر محیطی بستگی دارد؛ به عبارت دیگر، به دلیل تغییرهای سریع در جهان کنونی، انطباق موفقیت آمیز با محیط بخش مهمی از پیروزی است. بر این اساس، توجه به ظرفیت انطباق پذیری در سازمان ها رو به افزایش است؛ زیرا اصل اساسی مفهوم یادشده، توانایی سازمان ها در پندآموزی، سازگاری، ارزیابی و پاسخ دهی به تغییرها و تحول های درون و برون سازمانی است. ظرفیت انطباق پذیری سازمانی در سازمان های دانشگاهی زمانی ارتقا می یابد که روحیة دانش آفرینی در بین کارمندان وجود داشته باشد؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دانش آفرینی بر ظرفیت انطباق پذیری سازمانی بوده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بود. جامعة آماری، 716 نفر از کارمندان دانشگاه تبریز در سال 1391 است که از این تعداد 239 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوة نمونه گیری طبقه ای تصادفی در مقایسه با سطوح طبقات انتخاب شدند. یافته های تحقیق بیان می کند میزان ظرفیت انطباق پذیری سازمانی کارمندان دانشگاه تبریز بالاتر از حد متوسط (21/117) است. همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، به ترتیب آثار ابعاد جامعه پذیری، ترکیب و درونی سازی سازة دانش آفرینی بر متغیر وابسته (ظرفیت انطباق پذیری سازمانی) معنی دار است و متغیرهای یادشده توانستند 59 درصد تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و بلوغ زودرس بر جامعه پذیری دختران (مطالعة موردی: دختران دوره راهنمایی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع انسانی، از جامعه پذیرکردن اعضای خود اهداف خاصی را دنبال می کنند که مهم ترین آن ها، آموزش خویشتن داری و نهادینه کردن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است، اما یکی از عواملی که سبب اختلال در جامعه پذیری می شود، بلوغ زودرس است که عوامل زیادی در وقوع آن دخالت دارند. در این پژوهش، به بررسی تأثیر کنترل اجتماعی، استفاده از رسانه های جدید و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر بلوغ زودرس دختران و تأثیر بلوغ زودرس بر جامعه پذیری می پردازیم. روش تحقیق، پیمایشی و جامعة آماری، شامل دختران دوره راهنمایی شهر شیراز است که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران، 250 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. بر اساس نتایج، بلوغ زودرس جسمی با جامعه پذیری رابطة معنادار دارد. همچنین رابطة متغیرهای استفاده از رسانه های جدید، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و کنترل اجتماعی خانواده با جامعه پذیری معنادار است. از سوی دیگر، متغیرهای استفاده از رسانه های جدید، کنترل اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با بلوغ زودرس، رابطة معنادار دارند. همچنین با کنترل متغیر بلوغ زودرس، سطح معناداری رابطه متغیرهای استفاده از رسانه ها، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و کنترل اجتماعی خانواده با جامعه پذیری تغییر می کند. یعنی متغیر بلوغ زودرس، به عنوان متغیر واسط بر رابطه ها تأثیر دارد.
رابطه بین حیطه های جامعه پذیری سازمانی و بهره وری کارکنان در بیمارستان های منتخب اصفهان براساس مدل جامعه پذیری Biligard و بهره وری Gold Esmit(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جامعه پذیری اثربخش می تواند نقش موثری در ایجاد تناسب فرد-شغل، تناسب فرد-گروه، تناسب فرد-سازمان،رضایتمندی شغلی، تعهد سازمانی، تمایل به ماندگاری و بهبود عملکرد و بالتبع بر افزایش کارایی و بهره وری کارکنان در سازمان داشته باشد. در این مقاله به تعیین رابطه ی بین جامعه پذیری سازمانی و بهره وری کارکنان و بررسی ابعاد هر یک در بین کارکنان پرستاری و پشتیبانی بیمارستان های منتخب استان اصفهان پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی / همبستگی است. جامعه مورد مطالعه کارکنان(پرستاران و پشتیبانی) بیمارستان دولتی آموزشی کاشانی، دولتی غیر آموزشی عیسی بن مریم، خیریه حجتیه و خصوصی سعدی در استان اصفهان بوده است. برای تعیین میزان جامعه پذیری از پرسشنامه Biligard و برای سنجش بهره وری کارکنان از پرسشنامه بهره وری بر اساس مدل Gold Esmit استفاده شده که روایی و پایایی آن توسط صاحب نظران مورد تائید قرار گرفته است .جامعه پذیری در چهارحیطه آموزش،تفاهم، حمایت همکاران و چشم انداز و بهره وری در 7 حیطه توانایی، وضوح یا شناخت ،کمک ، انگیزش، ارزیابی، اعتبار؛محیط بررسی شده اند. داده ها در نرم افزار Spss وارد گردید و به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از روش های آمار توصیفی- تحلیلی و تحلیل همبستگی استفاده شد .همچنین برای توصیف متغیرهای جمعیت شناختی جداول توزیع فراوانی مطلق، درصد و میانگین و انحراف معیار رسم گردید. در بخش تحلیلی ، ازروش های آزمون همبستگیPearson و آزمون ANOVAs ،T Test وجهت اطمینان بیشتر تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: . بین تمام حیطه های جامعه پذیری ( آموزش، تفاهم، حمایت همکاران و چشم انداز آینده سازمان) و حیطه های بهره وری(توانایی، وضوح، کمک، انگیزش، ارزیابی، اعتبار و محیط ) ارتباط معناداری(p value< 0.05 ) وجود داشته و همبستگی بین آنها مثبت و در نتیجه مستقیم بوده است. یعنی با افزایش هر یک از حیطه های جامعه پذیری بهره وری نیز افزایش یافته است. ویژگی های فردی اعم از سن، جنس، پست سازمانی، سابقه استخدام و نوع استخدام به استثنای بیمارستان سعدی؛ بر جامعه پذیری و بهره وری کارکنان تاثیر معناداری نداشتند.
نتیجه گیری: جامعه پذیری مناسب کارکنان، دلبستگی و تعهد فرد نسبت به شغل و سازمان و در نهایت بهره وری و کارایی سازمان را افزایش می دهد. از سوی دیگر ، جامعه پذیری نامناسب کارکنان، به جابه جایی های زیاد فرد در سطح سازمان و یا خروج فرد از سازمان به صورت استعفا یا اخراج منجر می گردد، بنابراین بهترا ست سازمان برای جامعه پذیری فرد تازه وارد،برنامه ریزی مناسبی داشته باشند تا از بهروه وری بالای کارکنانشان بهره برند و از مهم ترین سرمایه سازمانی که همان نیروی انسانی است کارآمدانه استفاده کنند.
جبر یا اختیار: رویکردی جامعه شناسانه به نزاعی کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختیار اعمال انسانی از یک سو و ضرورت های الهیاتی ناشی از قدرت و علم خداوند از جنبه دیگر، دو سویه نزاع میان متکلمان بوده که براساس نوع تقریر ارتباط بین آنها، سه رویکرد کلامی میان مسلمانان ظهور کرده است. امامیه در مقایسه با اشاعره و معتزله، رویکردی بینابین را برگزیده که ضمن حفظ سویه های ارادی عمل، نظام مندیِ برآمده از قدرت خداوند نیز نادیده گرفته نمی شود. در این مقاله با ارزیابی اجمالی شرایط تاریخی و اجتماعی این نظریات، امکانات فهم جامعه شناسانه در خصوص جایگاه «اختیار» و حدود آن بررسی می شود. شرایط مدرن و فهم جامعه شناسانة معطوف به آن، صورت بندی جدیدی را از وضعیت اراده پیش نهاده است. در چنین وضعیتی، اجبار اجتماعی، محصول اراده های افراد پرشماری است که به یکدیگر معطوف شده اند و این پدیده برای تحقق حداکثری، خصلتی مستقل و اجباری می یابد. قواعد الزام آور فرهنگی موجب می شوند تا اراده امکان تحقق یابد. گرچه گونه معرفت جامعه شناختی نمی تواند در خصوص غایات الهیاتی ضرورت بخش در حوزه انسانی بحثی به میان آورد، صورت بندی جامعه شناختی برای تبیین کیفیت تحقق نظم اجتماعی در شرایط معاصر، ضمن حفظ خصلت اراده مندی کنش انسانی، به تقریر بهتر مسئله در میان متکلمان نیز یاری می رساند و مزایای رویکرد امامیه را در زمینه وضعیت بینابین اختیار و جبر، در مقایسه با رویکردهای اشاعره و معتزله تبیین می کند.