مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
سکوت
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی عوامل مدیریتی مؤثر بر سکوت سازمانی از منظر علم مدیریت و دیدگاه اسلام با روش تحلیل متن انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) و متخصصان علوم دینی و علوم تربیتی بود. نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و آن دسته از آیات و روایاتی به کار گرفته شد که با موضوع ارتباط داشتند و بخش متخصصان شامل 11 نفر از متخصصان علوم دینی و علوم تربیتی بود. از پرسش نامه محقق ساخته به منظور دریافت تأیید تناسب مقوله های استخراج شده با اهداف پژوهش استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، تفاوت مفهوم سکوت سازمانی از دیدگاه اسلام و علم مدیریت عبارت است از امتناع کارمندان از بیان نظرات و عقاید و دغدغه های خود در موضع حق و با رعایت حدود الهی، درباره مسائل و مشکلات سازمان در سطوح مختلف مدیریت و سایر افرادی که قادر به مرتفع کردن این مسائل در سازمان هستند. عوامل مدیریتی مؤثر بر سکوت سازمانی براساس آموزه های اسلامی در سه مفهوم کلی روابط ناکارآمد؛ موانع روابط حسنه؛ فقدان بینش، دانش و مهارت های تخصصی مفهوم بندی شد که هریک از این مفاهیم مشتمل بر مقولات و زیرمقولات متعددی است. به دلیل آنکه برخی از عوامل سکوت سازمانی در علم مدیریت با عوامل استخراج شده از آموزه های اسلامی برخاسته از ابعاد فطری یا خُلقی انسان و مربوط به تکوین انسان است، وجوه تشابهی بین عوامل مدیریتی مؤثر بر سکوت سازمانی در علم مدیریت و دیدگاه اسلام مشاهده شد. ازجمله عوامل مشابه، می توان به مقوله های ترس مدیران از بازخورد منفی و گرایش به ردکردن یا پاسخ منفی دادن به نظرات مخالف، بی توجهی مدیران به درخواست های غیررسمی کارکنان، باورهای تلویحی مدیران، رفتارهای از بین برنده اعتماد، ضعف در سلامت مدیریت ارشد و رفتار تبعیض آمیز اشاره کرد. همچنین، به دلیل وجود تفاوت از نظر جهان بینی، غایت مندی، فلسفه، انسان شناسی و اهداف در مبانی علم مدیریت و آموزه های اسلامی، تفاوت هایی در برخی از عوامل به دست آمد که از مهم ترین آنها می توان به حق مداری در اسلام و تکثرگرایی در علم مدیریت اشاره کرد. هریک از مفاهیم، مقولات و زیرمقولات استخراج شده در این پژوهش کاربرد گسترده ای در حوزه رفتار سازمانی دارند که با بهره گیری از آنها می توان روابط میان کارکنان سازمان با یکدیگر را بهبود بخشید.
پی جویی ترجمه واژه «بیان» در آیه «عَلَّمَهُ الْبَیانَ» با بهره گیری از مربع معناشناسی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از روزهای آغازین نزول قرآن تلاش های بسیاری برای درک آیات الهی صورت گرفته است. فهم فکورانه آیات با چگونگی ترجمه دقیق و نیز درک معنایی درست از آیات، ارتباط مستقیم دارد به همین جهت، ازجمله چالش های مهم در ترجمه قرآن کریم، شناسایی دقیق معنای واژگان است. یکی از واژگان قرآنی که مترجمان بسیاری در مورد آن سکوت کرده اند واژه «بیان» در آیه « عَلَّمَهُ الْبَیانَ » (الرحمن/4) است. به دیگر سخن، مترجمان معنای دقیقی برای این واژه ذکر نکرده اند. الگوی «مربع معناشناسی» یکی از الگوهای منتخب و روشی برای بازنمود ژرف ساخت معنایی متن، مبتنی بر روابط تقابلی است که توسط الگیرداس گریماس تبیین شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با بهره گیری از این مربع، معنایی دقیق واژه «بیان» یافت شود. این پژوهش سعی دارد تا از طریق واکاوی دوگان تقابلی «سخن» و «سکوت» معنایی دقیق برای واژه «بیان» ارائه نماید. در این راستا لایه های معنایی متناسب با هریک از این دوگان مورد واکاوی قرارگرفته است. در نوشتار حاضر حد مشترک «گفتار انسان» در نظر گرفته شده بنابراین صداهای دیگری مثل «همس» که در برخی آیات به آن ها اشاره شده است موضوع این پژوهش نیست. بررسی های انجام شده در این پژوهش، نشان می دهد که معنای «بیان»، سخن گفتن فصیح و اعم از نطق است.
سوءتفاهم یا حکایت زبان قاتل نویسندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
589 - 605
حوزه های تخصصی:
سوءتفاهم یکی از آثار چرخه ی پوچی محسوب می شود که در آن کامو انسان را به آگاهی از پوچی جهان و زندگی تراژیک انسان دعوت می کند. در این اثر، سکوتِ انسان بسان تسلیم و کلام نماد طغیان است. در واقع، پرسشِ «بودن یا نبودنِ» هملت به «صحبت کردن یا نکردن» بدل شده و اهمیتی کمتر از پرسش پیشین ندارد. به این ترتیب جان در سوءتفاهم با انتخابِ سکوت به قتل خود توسط مادر و خواهرش تن می دهد. در واقع می توان گفت که جان با صحبت نکردن به مارتا این حق را می دهد که او را قربانی کند. به این ترتیب مشاهده می کنیم که سخن یا کلام به مثابه سلاحی است که با آن می توان در جهانی خشونت بار و سیاه از خود برای زیستن دفاع کرد. ما در این مقاله به شرح چگونگی درک پوچی جهان و بی دفاع بودن انسان در مقابل همنوعانش و همچنین نقش سکوتِ خدا، طبیعت و انسان در شکل گرفتن سرنوشت جان می پردازیم
مفهوم سکوت و بررسی آثار آن در خودسازی افراد جامعه با تاکید بر روایات اهل بیت (ع)
حوزه های تخصصی:
از ابزار خودسازی افراد در جامعه، کنترل زبان است. این پژوهش قصد دارد با رویکرد تحلیلی- روایی پاسخ دهد که اثر سکوت بر خودسازی افراد جامعه بر اساس متون روایی چیست لذا ابتدا مفهوم شناسی سکوت و خودسازی در دو قالب معنا ارائه شده و در ادامه آثار سکوت در خودسازی ارائه می گردد. روش جمع آوری مطالب در این پژوهش، کتابخانه ای بوده و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد. پس از بررسی ها مشخص شد که: 1- هدف از سکوت در اسلام پرورش عقل است، پس باید کلام را سنجید و آن را به عقل عرضه داشت، اگر در راه رضاى الهى بود، آن را به زبان جارى کرد و اگر این طور نبود، سکوت بهتر از تکلم است.2- باید سکوت را به اعتبار گوینده آن رتبه داد، مهم است که هدف گوینده رضای الهی باشد. 3- قوت اندیشه، رستگاری، محبت، پنهان ماندن عیوب، آسایش، حکمت، وقار، صبر از آثار سکوت هستند.
معنا و کارکرد سکوت در فرهنگ های مختلف با تأکید بر جایگاه آن در اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های میدانی در کشورهای مختلف نشان می دهد که نقش ارتباطات غیرکلامی، در انتقال اطلاعات در مقایسه با ارتباطات کلامی بسیار مؤثرتر است. در ارتباطات غیرکلامی، پیام بدون استفاده از کلمات منتقل می شود. از ابعاد غیرکلامی ارتباطات، می توان به زبان حالت و چهره، زبان تماس دیداری، زبان طرز ایستادن، زبان صدا، زبان تن پوش، زبان رنگ، زبان بو، زبان زمان و زبان مکان اشاره کرد. در این میان، نوعی زبان خاموش یعنی «سکوت» هم وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار می گیرد. با این همه، نمی توان نقش آن را در ارتباطات، به ویژه در ارتباطات میان فرهنگی نادیده گرفت. بنابراین، پرسشی که مطرح می شود اینکه معنا و کارکرد سکوت در فرهنگ های مختلف چیست؟ ازآنجاکه درک معنای کنش های ارتباطی مخاطبان برای برقراری ارتباط مؤثر و غلبه بر سوء تفاهمات اهمیت دارد، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با تأکید بر «روش واقع گرایی» شهید صدر و با تکیه بر اسناد و داده های قابل دسترس، ضمن پاسخ به پرسش مذکور، به یافتن دیدگاه اسلام در این خصوص پرداخت. یافته ها حاکی از این است که سکوت نیز گونه ای مهم از ارتباط به شمار می رود که معنا و نقش آن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. در فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز نوعی الگوی ارتباطی تلقی می شود که می تواند دلالت ها و پیامدهای مهمی به دنبال داشته باشد.
تعیین روابط علی فرهنگ و سکوت سازمانی: نقش میانجی هویت سازمانی در اداره کل ورزش و جوانان استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین روابط علی بین فرهنگ و سکوت سازمانی: با ملاحظه نقش میانجی هویت سازمانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز است. از این رو روش شناسی پژوهش حاضر از منظر هدف؛ کاربردی و از حیث نحوه ی گردآوری اطلاعات؛ از نوع همبستگی که به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادله ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3 است. جامعه آماری مورد نظر را کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز به صورت کل شمار (160) نفر تشکیل دادند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر نیز پرسشنامه های سکوت سازمانی واکولا و بورادس (2005)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و هویت سازمانی چنی (1983) بود که روایی صوری و محتوایی هر یک از پرسشنامه ها به تأیید 10 تن از اساتید مدیریت ورزشی در حوزه ی رفتار سازمانی رسید. جهت تأیید روایی روایی همگرا و واگرا به طور مشخص معیارهای متوسط واریانس استخراج شده و نسبت خصیصه متفاوت- خصیصه یکسان استفاده گردید؛ اعتبار پرسشنامه ها نیز با روش پایایی ترکیبی مناسب ارزیابی شد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن بود که بین فرهنگ و سکوت سازمانی ارتباط معنادار و با شدت اثر معکوس و منفی وجود دارد؛ از طرفی نقش میانجی هویت سازمانی نیز معنادار بدست آمد از این رو با توجه به نتایج پژوهش در هر بخش بصورت جداگانه پیشنهادات کاربردی به مدیران مربوطه در جهت کاهش سکوت و افزایش هویت سازمانی کارکنان خود به صورت کاربردی ارائه گردیده است.
مسئولیت سکوت تولیدکنندگان و عرضه کنندگان کالا با استناد به قاعده غرور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
413 - 425
حوزه های تخصصی:
آگاه نمودن مصرف کننده، تکلیف تولیدکنندگان و عرضه کنندگان و از حقوق مصرف کنندگان می باشد؛ چراکه امروزه کالاهای پیچیده ای در بازار می باشد که مصرف کننده غالباً با طرز استفاده از آن ها آشنایی ندارد و بجز افراد متخصص کسی نمی تواند از این کالاها بهره برداری بهینه داشته باشد و خطرات آن ها را پیش بینی نماید. فلذا به ارائه ی اطلاعات فنی و تخصصی ملزم اند. مبانی فقهی لزوم ارائه اطلاعات را تایید نموده و با استناد به آن می توان ساکت خاطی را مسئول شناخت. از جمله این مبانی قاعده غرور است. یافته های تحقیق نشان می دهد غرور اختصاص به علم شخص غارّ ندارد و در هر صورت مسئولیت دارد. زیرا عالم یا جاهل بودن شخص در رابطه با مسئولیتی که به عنوان حکم وضعی می باشد، تأثیری ندارد. سکوت شخص، به منزله ی فریب از ناحیه ی او می باشد. به این صورت که سکوت به عمل فریب زننده، ماهیت غرور را تحکیم می نماید؛ چرا که وی با سکوتش در رابطه با خطرات و عیوب پنهان کالای تولیدی خود، باعث گردیده که مصرف کننده ی ناآگاه قربانی ترک فعل گردد و در نتیجه دچار خسران گردد.
تحلیل کاربست گفتمان سکوت در سوره مبارکه یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکوت به مثابه یک کنش ارتباطی، نقش مهمی در انواع گفتمان ایفا می کند. سکوت شالوده زبان، فکر و شناخت است. سکوت متمم گفتار و یا بیش تر از آن است. وجود عناصر غایب در گفتمان، با حضور معنادار خود تأثیر بسزایی بر مخاطب می گذارند و او را به اندیشه فرا می خوانند. قرآن کریم به عنوان یک اثر بلاغی و ادبی دارای عناصر غایب و مسکوت بسیاری است که پژوهشگران را برای واکاوی آیات الهی برمی انگیزد تا دیگر نکات بلاغی آن را آشکار سازند. در جستار حاضر برآنیم به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه گفتمان سکوتِ روایی و با استناد به تفاسیر قرآنی معتبر، سوره یوسف را در سه سطح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی واکاوی کنیم. در این راستا به دنبال پاسخی روشن به این سوال هستیم که سکوت چه تأثیری در چندمعنایی و خوانش سوره مذکور دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سوره یوسف از سه سبک سکوت برخوردار است که نشان از انسجام ساختاری و معنایی این آیات الهی دارد. سکوت ساختاری ضمن موجز ساختن کلام، گره افکنی و تعویق معنا، در کنار سکوت معنایی به تصویرسازی پرداخته و فضا را ملموس تر کرده است. سکوت کاربردشناختی با بسامد بالای خود، مؤید عفت و معصومیت حضرت یوسف است. کامل شدن شکاف های موجود به کمک دانش پیشین مخاطب و بافت، سبب بازاجرایی و خوانش معانی می شود و زمینه تفاسیر متعدد برای آیات الهی را فراهم می سازد.
فهم «در انتظار گودو» از منظری روانکاوانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
207 - 231
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با توسل به میراث فکری فروید و لاکان خاصه آن گونه که اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روانکاو معاصر، آن را پرورانده است، به برسی اجمالی از اثر در انتظارگودو ساموئل بکت می پردازد. ژیژک بر مبنای مفهوم" شی" یا همان "چ یز" لاکان، تقسیم بندی خاصی از مدرنیسم و پست مدرنیسم ارائه می کند و بر مبنای همین تقسیم بندی مدعی است که نمایش نامه ی در انتظار گودو در زمره ی آثار مدرنیستی است. اما ما با شرح و توضیح برخی از خود منظومه مفاهیم ژیژک و با مبنا قرار دادن تقسیم بندی او، داعیه ی او را به چالش می کشیم و تا حدی نشان می دهیم که در انتظار گودو اثری پست مدرنیستی است. از این حیث مقاله ی حاضر سر آن ندارد که به برسی خیل عظیم آثاری بپردازد که پیرامون در انتظار گودو وجود دارند، بلکه این مقاله بیشتر نوعی توضیح مفاهیم فلسفی-روانکاوانه ی ژیژک، و یا به تعبیر دقیق، نوعی دیالوگ و درگیری فکری با این فیلسوف و روانکاو معاصر است. به همین خاطر، آنچه به عنوان نتیجه گیری نیز بیان می کند بیشتر به نوعی پرسش یا چالش شباهت دارد تا نوعی نتیجه گیری قطعی. با اتخاذ چنین استراتژی است که مقاله حاضر بیان می دارد که گودو نامی برای یک "جیغ خاموش" است؛ چرا که گودو نامی برای عدم بیش نیست، گودو نام غیبتی محوری است؛ جیغ خاموشی که در گلوگیرکرده است و شاید به تعبیری که همسو با روح آثار بکت باشد، این جیغ خاموش همان "سکوت" است.
آیندۀ زیست اخلاقی ایرانیان در پرتوِ عرفی شدن و سکوت: (تحلیل واکنش دانشجویان در مواجهه با امر حجاب در گروه مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت رعایت حدود الهی، در ابعاد فردی و اجتماعی، پژوهش حاضر به بررسی میزان پای بندی دانشجویان به رعایت دستورات دینی و دعوت یکدیگر به پاسداشت ارزش ها و دوری از ضدارزش ها پرداخته است. این بررسی آینده پژوهانه، با رویکرد هنجاری و به روش تحلیل مضمون از نوع شبکه مضامین، با مطالعه یک گروه مجازی دانشجویی صورت پذیرفت. محتواهای ارائه شده از سوی کاربران مشارکت کننده در واکنش به نهی ازمنکر بدحجابی، اعم از متن، تصویر، ایموجی، استیکر و گیف، ثبت و مورد تحلیل قرار گرفت. در نتیجه 15 مضمون پایه، به دست آمد که بعد از ترکیب و تلخیص در چهار مضمون سازمان دهنده «غوغاگری»، «بهانه تراشی»، «شمع خاموش» و «سم سکوت» طبقه بندی شدند و درنهایت تک مضمون فراگیر «جولان باطل» شکل گرفت. رفتارهای یک گروه اقلیت و سکوت اکثریتِ دانشجویان در این گروه مجازی، به گونه ای رقم خورد که نه تنها پدیده بدحجابی تقبیح نشد، بلکه فرد منتقد، مجبور به پاک کردن پیام های خود شد. ازاین رو، آینده محتمل خبر از عقیم ماندن نهی ازمنکرها، افزایش سکوت و بی تفاوتی در برابر ضدارزش ها، عوض شدن جای منتقد و خطاکار و استبداد رفتاری افراد خطاکار خواهد داد. یافته های پژوهش حاضر می تواند تلنگری برای مدیران فرهنگی، در جهت توجه به ضریب برخی از تصمیم ها، در فضای مجازی و یا در سطح جامعه به شمار آید.
مطالعۀ انسان شناختی الگوهای فرهنگی ترس از سخنرانی در بافت فرهنگی ایرانی، با تکیه برروایت ها و اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضربررسی این پرسش است که چرا عده ای از ما به انواع شیوه ها از سخنرانی در برابر جمعی می-گریزیم؟ الگوهای فرهنگی، در تشدید هراس و ترس از سخنرانی نقش دارند. با استفاده از رویکردهای نظری مکتبِ فرهنگ و شخصیت و همچنین شیوه مطالعه اسنادی ادبیات ایران شامل اشعار، ضرب المثل ها، گفتارهای رایج و پرکاربرد، به انواع الگوهای فرهنگیِ گریز از سخنرانی، پرداخته ام. مکتب فرهنگ و شخصیت، در حوزه انسان شناسیِ روان شناختی، با تکیه بر ویژگی های فرهنگیِ عام جامعه به شناخت شخصیت(های) غالب، می پردازد. شناخت این ویژگی های عام فرهنگی از طریق مطالعات میدانی یا اسنادی انجام می شود. در ادبیات کهن که در زندگی روزمره کنونیِ ما به صورت فعال ایفاء نقش می کنند، توصیه به سخنرانی گریزی یا ترس از سخن گفتن در جمع، بسیار دیده می شود. برحسب تحلیل محتوای کیفی اطلاعات این پژوهش، انتقال این ترس به سه شیوه؛ اولوهیت بخشی به «سکوت»، اولوهیت بخشی به «کنش» و اولوهیت بخشی به «متن مکتوب» رخ می دهد. فراوانیِ توصیه به سخن نگفتن در ادبیات و ضرب المثل ها به صورت عام و همچنین کاربرد شیوه های متعدد درونی کردن این نهی از سخن گفتن در زندگی روزمره، شائبه شفاهی بودن ما ایرانیان را در دیدگاه مردم شناسان ایرانی، مورد تردید قرار می دهد. فرهنگ شفاهی مبتنی بر سخن گفتن است، در حالی که اشارات بسیاری به ساکت ماندن، نهی از سخن گفتن و توصیه به سکوت در آن وجود دارد. این در حالی است که بنا به شواهد تاریخی و همچنین زندگی روزمره، ضرب المثل ها و روایات که در طول این مقاله به نمونه هایی از آنها اشاره شد، چنان که پنداشته می شود، ما از فرهنگ شفاهی غنی برخوردار نیستیم. انواع بسیاری از مذمت های سخن در گفتار ایرانی لانه کرده است.
تأثیر سکوت بر دقتِ تشخیص زیروبمی موسیقی دانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی ادراک و تشخیص زیروبمی، در فرآیند درک موسیقی اصلی بنیادی است و بسیاری از کاوش ها در پی یافتن عواملی مؤثر جهت بهبودِ دقت این توانایی هستند. تاکنون اثرات متفاوتی از سکوت در بازه های زمانی گوناگون، بر توانایی تشخیص زیر و بمی انسان شناسایی شده است. مطالعه تحلیلی- توصیفی حاضر در پی یافتن تأثیر قرار دادن سکوت در بازه ای خاص، بین محرک های صوتی، بر دقتِ تشخیص زیر و بمی است؛ در این کاوش، تأثیر عوامل مختلف روانی و فیزیکی بر تشخیص زیروبمی تا حد امکان حذف و سپس اثر بخشی دیرندهای گوناگونِ سکوت در بازه 500 تا2000 میلی ثانیه بر دقتِ تشخیص زیر و بمی موسیقی دانان ارزیابی شد. به منظور بررسی تأثیر سکوت بر تشخیص زیر و بمی، مقادیر مختلفی از تضادها (5، 10، 25 و 50 سِنت) استفاده شد. نتایج نشان داد که قرار گرفتن سکوت بین محرک ها با دیرندهای 500، 1000 و 2000 میلی ثانیه، دقتِ توانایی تشخیص تضاد زیر و بمی را، در دامنه بسامدی 25/523 هِرتز و شدت صوتی در حدود 5/72 دسی بِل، در موسیقی دانان بهبود می بخشد (05/0P < ). چنین اثری را می توان از منظر فیزیولوژیک با ساز و کار گوش داخلی در فرآیند شنوایی و از دیدگاه روانشناختی با عملکرد حافظه در فرآیند درک و داوری در مورد اصوات، توضیح داد.
استنباط از سکوت معصوم، گونه ها و مؤلفه ها
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
69-88
استنباط حکم از سکوت معصوم یکی از روش های متداول در اجتهاد فقهی است. این روش دارای ملاکات مختلفی است و کمتر مورد ارزیابی تفصیلی واقع شده است. نوشته حاضر به روش تحلیلی انتقادی از منابع فقهی و اصولی و حدیثی با استناد به روایات و سیره های عقلائی در صدد بررسی موضوع است. سکوت معصوم از سه جهت قابل بررسی است. جهت اول معصوم به عنوان فردی از افراد جامعه عقلا و به عنوان یک متکلم عرفی لحاظ می شود و شکی نیست که سکوت متکلمِ عرفی در مقابل سخن یا رفتار خاصی، منشأ ظهور حال است و از آنجا که ظهور حال افراد، با شرایط خاصی حجت است می تواند منشأ استنباط حکم شرعی باشد. در جهت دوم معصوم به عنوان یک مکلّف در نظر گرفته می شود و سکوت معصوم از این باب، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این صورت در مواردی که ملازمه میان سکوت و حکم شرعی ثابت شود مانند موارد وجوب امر به معروف و نهی از منکر یا وجوب ارشاد جاهل، استنباط حکم شرعی ممکن خواهد بود و در جهت سوم معصوم به عنوان مبلّغ و معلّم لحاظ می شود که می تواند بیش از پیش راه را برای استنباط از سکوت باز کند. در نوشته حاضر با توجه به روایات موجود و همچنین تحلیل سیره عقلا، امکان برداشت از سکوت معصوم در جهات سه گانه مورد ارزیابی قرار گرفته و برایند آن، تأیید فی الجمله حجیت چنین برداشتی در جهات مذکور است.
«صمت و خاموشی از دیدگاه عرفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر و سلوک دارای ارکان ، آداب و احوالی است . یکی از ارکان سلوک را صمت و سکوت دانسته اند . در قرآن و احادیث همیشه سکوت به عنوان یک ارزش و یک نشانه والا مطرح گردیده است . در متون منثور و منظوم عرفانی نیز سکوت و خاموشی از شرایط خلوت و از ابزارهای رسیدن به کمالات عرفانی است و دارای فواید و نتایجی است ؛ برخی از عرفا اصل طریقت را سکوت دانسته اند ؛ از آنجا که خاموشی دارای انواع و گونه هایی است و درباره سکوت صوفیان نظریات و عقاید گوناگونی وجود دارد، به گونه ای که برخی خاموشی را ترجیح نهاده و برخی گفتار را ، این مقاله بر آن است تا حد مقدور ، نخست به تحلیل مفهوم صمت و خاموشی در قرآن و احادیث و امهات متون عرفانی و سپس به مثنوی معنوی به عنوان یکی از این آثار که سکوت و خاموشی عرفانی در آن بازتاب و جلوه خاصی دارد بپردازد .
زیبایی شناسی و مرگ در رمان ملکوت بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هنر و ادبیات مدرن، با بذل توجه به مضامین منفی و نامتعارف فلسفی که نقش مهمی در زیبایی شناسی کلاسیک برعهده نداشتند، مبانی زیبایی شناسی نوین متحول شد. «مرگ» یکی از مؤلفه هایی است که برمبنای اندیشه های مکاتب اگزیستانسیالیسم و پساساختارگرایی، عنصر محوری ادبیات مدرن شناخته می شود. در رمان مدرن، مرگ هم ازمنظر محتوایی و هم ازنظر زبان شناختی و هنری در ساختار و بافت داستان نقش اساسی ایفا می کند و بسیاری از وجوه زیبایی شناختی رمان حول محور آن می گردد. صادقی، در جایگاه یکی از نویسندگان پیشرو ایران، در رمان ملکوت، «مرگ» را موضوع داستان قرار داده و بسیاری از جنبه های ادبی اثرش را پیرامون این مفهوم طرح کرده است. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، وجوه زیبایی شناختی مرگ در رمان ملکوت بررسی شده که به دیگر مؤلفه های زیبایی شناسی مدرن گره خورده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مرگ با دیگر مؤلفه های زیبایی شناختی مدرن چون تناقض، غیاب، و ابهام منجربه اهمیت یافتن جنبه های تاریک هستی و همچنین امتناع اثر از معیارهای زیبایی شناسی کلاسیک و متعارف شده است.
عدم تحقق تدلیس با سکوت و خودداری از بیان عیب هنگام معامله؛ مطالعه در فقه امامیه و حقوق مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون مدنی ایران در خصوص وقوع تدلیس با سکوت حکم صریحی ندارد. مطابق با ماده 438 این قانون، به طور کلی، عملیاتی که موجب فریب شود، تدلیس محسوب شده است. به عقیده برخی حقوقدانان، عملیات فریبنده با وقوع فعل یا ترک فعل واقع می شود. برخی دیگر، «عملیات» را شامل سکوت عمدی نیز می دانند. مشابه این اختلاف در میان فقیهان امامیه هم وجود دارد. به نظر برخی، پوشاندن عیب، با انجام اعمالی محقق می شود که مورد معامله را سالم و بی عیب نشان دهد. به نظر دیگران امّا، سکوت و خودداری از بیان عیب، در صورت علم به آن، موجب پوشیده ماندن عیب و سبب تحقق تدلیس است. غالب فقها، حکم شرعی سکوت و اعلام نکردن عیب را بر مبنای غش و تدلیس استوار کرده اند. برخی دیگر، صدق مفهوم عرفی غش در صورت سکوت را دشوار دانسته اند، زیرا حیله و فریب با انجام کارهای فریبنده صورت می گیرد. به علاوه، وجود قصد فریب و سوءنیت شخص ساکت را عرفاً مسلّم نمی دانند. به ویژه که آنچه در روایات مربوط به غش مورد نهی واقع شده است، انجام امور نیرنگ آمیز مانند آمیختن مورد معامله با چیزهای دیگر و امثالذلک است. در این مقاله، دیدگاه های فوق الذکر مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است و این نتیجه حاصل شد که موافقان وقوع تدلیس با سکوت دلایل قانع کننده ندارند. همچنین، با دقت در مبانی و دلایل نظریه آنان، معلوم شد که استناد به تدلیس در موارد سکوت، جز شهرت فقهی پشتوانه دیگری ندارد. به ویژه که حرمت شرعی سکوت و عدم اظهار عیب، نزد بسیاری از فقیهان امامیه ثابت نیست. النهایه روشن شد، وجود «خیار عیب» به عنوان حکم وضعی سکوت و خودداری از بیان عیب، در فقه امامیه قابل پذیرش است.
اخلاق در سایه سکوت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
101 - 121
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ضمن تبیین اجمالی سخن سالاری و شلوغی زایدالوصف حاکم بر جهان مدرن به ویژه پس از عصر دیجیتال، از به محاق رفتن سکوت و غفلت از اهمیت آن سخن رفته است. معنای سکوت و تحلیل و تعریف آن و بررسی ارتباط این پدیده با مفاهیمی چون بیان، سخن و صدا دستمایه بخش بعدی بحث است. معرفی گونه های گوناگون سکوت از قبیل سکوت معنایی، آوایی، راهبردی، ترفندی، نشانه ای و… بخش بعدی بحث را قوام بخشیده است. پس از تمهید مقدمات مذکور و بر اساس مباحث گفته شده، زیستِ ساکتانه یا زندگی مبتنی بر سکوت معرفی و مصادیق اخلاقی، دینی و عرفانی آن تبیین شده است. کارکردهای اخلاقی و سه گانه سکوت از منظر اخلاق اسلامی بخش دیگری از نوشتار پیش رو را به خود اختصاص داده است. در بخش پایانی، نقش محوری و مغفول سکوت در اخلاق صلح مورد تأکید قرار گرفته و از خطرات دیدگاه های کلام محور به این مقوله سخن به میان آمده است. بر اساس یافته های مقاله، «سکوت» جزئی مهم از زیست اخلاقی بوده و مشخصاً مبنایی است مناسب و مستحکم برای اخلاق صلح.
کارکرد سکوت در موسیقی باروک تا معاصر
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
113 - 128
حوزه های تخصصی:
سکوت در کنار صدا سازنده موسیقی است. موسیقی از درون یک سکوت طولانی آغاز می شود و با آن پایان می یابد. در یک قطعه موسیقی، سکوت با قرار گرفتن بین صداهای متصل به هم، آنها را به عنوان یک عبارت به گوش می رساند. همچنین بسیاری از قطعات در کلیت خود با کمک سکوت به عنوان جداکننده دسته های صدایی و بخش ها فرم می گیرد. البته به نظر می رسد تا پیش از دوره معاصر، اهمیت سکوت چندان مورد توجه آهنگ سازان نبوده است؛ در این دوره، بسیاری از آهنگ سازان ارزش زمانی سکوت را به صورت دقیق بین موومان های قطعات خود مشخص می کنند تا وقفه زیادی در بین آنها پیش نیاید و جریان موسیقی دچار تاخیر نشود. آهنگ سازان معاصر قطعاتی را بر اساس گسترش سکوت و ترکیبات مختلف آن در کنار صدا ساخته اند؛ یعنی به جای اینکه ریتم صداهای مختلف در بطن حرکت موسیقی باشد، سکوت با ریتم های مختلف خود، همچون یک عنصر ساختاری، جریان موسیقی را پیش می برد. از طرف دیگر، در بسیاری از قطعات موسیقی معاصر، سکوت شنونده را به درک درست اتفاقات صدایی می رساند و علاوه بر اینکه بستری برای روی دادن آنها است، خود نیز جزیی از یک اتفاق صدایی است. کارکردهای متنوع سکوت، سوال مهمی را درباره نقش آن از گذشته مشخص تا این دوره در ذهن ایجاد می کند: آیا استفاده آهنگ سازان از سکوت، کاملا کاربردی و مانند یک عنصر ساختاری بوده یا کیفیت دیگری مانند این نمونه ها داشته است؟ با توجه به روند زیبایی شناسی موسیقی کلاسیک غرب از دوره باروک تا معاصر، مطرح کردن این سوال به خصوص در این ادوار سبب می شود مطرح گردد تا مهم ترین موارد کارکرد سکوت در موسیقی به دست آید. برای این منظور ضمن تحلیل ادبیات تحقیق و با جستجو در بطن رپرتوار موسیقی مورد نظر، با استناد به نمونه هایی با کاربرد خاص سکوت، سکوت از سه منظر نقش ساختاری در فرم موسیقی، طبیعت اجرای موسیقی و فلسفه وجودی نبودن صدا، به موارد مختلفی تقسیم می شود که عبارت هستند از فرم، عبارت بندی، گفتگو، گسترش و تنش. فرم نشان می دهد که سکوت در مقیاس بزرگ از یک قطعه، نقش ساختاری دارد و سازنده مفهوم موسیقی در بین دسته های صدایی و بخش ها است. عبارت بندی نشان دهنده استفاده آشکار و بدیهی از سکوت برای ساختن عبارت های موسیقایی است. گفتگو با قرار دادن سکوت بین دو یا چند خط صدایی یا ساز، می تواند کیفیت بیانی موسیقی را نشان دهد. گسترش با استفاده از سکوت، نوعی کاربری است که با به زمینه آمدن سکوت و با به کار رفتن آن کنار سایر عناصر مانند ارتفاع و رنگ صدایی، معنا می یابد و تنش به کاربری روایی و فرامتنی از سکوت در موسیقی اشاره می کند.