مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تمدن غرب
حوزه های تخصصی:
نظریه بیداری اسلامی براساس اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر آیت الله خامنه ای، بیداری اسلامی واقعیت انکارناپذیری در مقابل «احساس تحقیرشدگی» است که استعمار غرب طی قرون گذشته به جوامع اسلامی تحمیل کرده است؛ بااین وصف، از نظر معظم له بیداری اسلامی همان «عزت اسلامی» است که در اثر انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک الگوی زنده و پویا در برابر چشم مسلمانان جلوه گر شده است و این الگو تا آخرین مراحل، «تمدن غرب» و نظام «لیبرال دمکراسی» را به چالش میکشد.
غرب شناسی وارونه؛ نقدی بر غرب شناسی حسن حنفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غرب شناسی، یکی از حوزه های مطالعاتی مهم معاصر است که به بررسی تاریخ، ماهیت و سرنوشت تمدن غرب میپردازد. حسن حنفی از روشنفکران معاصر و معروف مصر، مدعی تأسیس علم جدیدی به نام استغراب یا غرب شناسی است که از آفات غرب شناسی وارونه مصون میباشد. بررسی کتاب او در این زمینه نشان میدهد که مجموعه مباحث غرب شناسی وی با سه عنوان «تکوین آگاهی اروپایی»، «ساختار آگاهی اروپایی» و «سرنوشت آگاهی اروپائی» به غیر از بیان تاریخ مکتب های فلسفی غرب و ریشه های تاریخی آن و نیز وضعیت کنونی آگاهی غربی، کار جدیدی را در غرب شناسی انجام نداده است؛ بلکه خود به آفت غرب شناسی وارونه دچار شده است و نه تنها غرب را از منظر خودی مطالعه نکرده، بلکه «خود» را در آیینة غرب مشاهده کرده است. او بارها دربارة الگوگیری از مدل های تغییر و تجدد غربی برای بازسازی اندیشه دینی در آثار مختلف خویش سخن گفته و خود نیز از چنین روش هایی برای معناسازی میراث اسلامی بهره گرفته است و این همه، نشان از وارونگی غرب شناسی او دارد.
نقش مصطفی کامل در نهضت ناسیونالیسم مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، تلاش دارد با بررسی کنش و افکار مصطفی کامل، به نقش وی در نهضت ناسیونالیسم مصر بپردازد و از عملکرد او در این نهضت، تصویری روشن ارائه دهد. وی به مبارزات ملی گرایی مصر جان تازه ای بخشید، و توانست خواست برحق ملت اش؛ کسب استقلال و آزادی را به گوش دنیا برساند. مصطفی، از سویی، خواستار کمک اروپا و تمدن غرب در حل قضیه ی مصر بود؛ و از سوی دیگر، متحد عباس ثانی و سلطان عبدالحمید ثانی بوده و سیادت عثمانی بر کشورش را می طلبید. این موارد، نشان دهنده پارادوکس در افکار و اعمال مصطفی کامل است. این پژوهش، تلاش می کند از طریق بازسازی زمینه ی تاریخی آن دوران به فهم این پارادوکس کمک کند و دلایل موجود آن را دریابد.
تجددگرایی در ایران معاصر؛ مطالعه موردی: اندیشه میرزا ملکم خان ناظم الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین رویارویی اندیشه گران ایرانی با تمدن غرب تقریباً در دوره قاجار اتفاق افتاد. احساس عقب ماندگی و ضعف فکری این اندیشه گران در برابر غرب، اولین رگه های شکل گیری تجددگرایی در ایران را ایجاد کرد. میرزا ملکم خان از مهم ترین نمایندگان تجددطلبی در ایران اسلامی است. ملکم خان اندیشه گری است که شالوده اندیشه و عمل معاصر را در کنار نخستین منورالفکران ایران بنیان نهاده است. برخی از نویسندگان و مورخان معاصر معتقدند که ملکم خان از لفافه اسلام و مسلمانی برای بیان تفکرات سکولاریستی و پیش برد منافع شخصی خود بهره برده است. سؤال اصلی در این مقاله این است که چه شاخصه هایی در تفکرات جریان تجددگرا (ملکم خان به عنوان پیش گام این جریان) وجود دارد که باعث شده است این تفکر در جامعه ایرانی پذیرفته نشود؟ در ادامه، این فرضیه اثبات خواهد شد که در حقیقت تاریخ روشن فکری در ایران ذیل تمدن غرب تعریف می گردد و دیگر این که اگر پروتستانتیزم در غرب پدیده ای طبیعی و تاریخی در مقطعی خاص از تاریخ غرب است، پروتستانتیزم در ایران نه از روی طبیعت تفکر و روند تاریخ فکری خود، بلکه در برخورد و مواجهه با تمدن غرب آغاز شده و به طور طبیعی با مقاومت هایی از سوی روحانیت و مردم مواجه شده است.
جایگاه علم دینی در تمدن اسلامی از منظر دکتر داوری اردکانی
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق فهم نسبت دو مقوله علم دینی و تمدن نوین اسلامی و همچنین بررسی و واکاوی جایگاه علم دینی در تمدن نوین اسلامی از منظر دکتر داوری اردکانی می باشد. دال مرکزی بحث پیرامون وضع بینابین جامعه ای است که در آن انقلاب اسلامی رخ داده است؛ جامعه ای که نه با سنت نسبت تام دارد و نه تجدد را به تمامه اخذ کرده است. در وضعیتی که انقلاب اسلامی داعیه تمدن سازی دارد، و از طرفی به دنبال نقشه علمی جامع کشور، پی ریزی و پرداختن به این نقشه، بدون داشتن افق و نگرش تمدنی امری آن چنان که باید نخواهد بود.ین پژوهش به دنبال است که با پرسش اصلی از انقلاب اسلامی و چیستی مسیر بنای تمدن نوین اسلامی از نگاه دکتر داوری اردکانی، به نسبت علم دینی و تمدن حرکت کرده و پس از مشخص شدن این نسبت، ترسیم ایشان از نوع حرکت برای تمدن سازی را بدست اوریم و تحلیل کنیم. لذا در این پژوهش، به دنبال استفاده نظری و راهبردی از این نسبت برای آنچه اندیشه انقلاب اسلامی به عنوان افق خویش مطرح کرده است یعنی تمدن نوین اسلامی می باشیم. مدعای اصلی این پژوهش آن است که تا زمانی که عالَم دینی نشود، علم دینی شکل نمی گیرد و تا پیش از آن تنها می توان از طلب علم دینی سخن به میان آورد و این طلب است که می تواند زمینه ساز ایجاد عالَم دینی باشد. .
تصرف؛ الگوی مواجهه اصیل جمهوری اسلامی با تمدن غربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بیش از چند سده است که تمدن غرب، به تدریج خود را به صورت یک تمدن جهانی و همه گیر تبدیل کرده است و فرهنگ همه انسان ها در شرق و غرب عالم را به سوی یکسان سازی می برد. انقلاب اسلامی، نویدگر امکان خروج از سلطه فرهنگی و تمدنی غرب بود و طلیعه ظهور تمدنی نوین و گشودگی تاریخی دیگر را نشان داد. خروج از وضع موجود و حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی، نیازمند تعیین موضع گیری در برابر تمدن موجود غربی است. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «الگوی مواجهه جمهوری اسلامی در برابر تمدن غربی چیست؟». بر این اساس، با روش تحلیلی - انتقادی و با رویکرد اسنادی -کتابخانه ای درصدد بررسی موضوع و دست یابی به پاسخ است. الگوهایی که در جهان اسلام، برای مواجهه با تمدن غربی توصیه شده، حداقل در چهار الگوی: «دفع حداکثری»، «پذیرش حداکثری»، «گزینش» و «تصرف» خلاصه می شود. به نظر نگارنده، تصرف، تنهای الگوی اصیل مواجهه جمهوری اسلامی، بلکه دنیای اسلام در برابر تمدن غربی است.
دیدگاه علمای شیعه ایران پیرامون مظاهر تمدن غرب (مطالعه تطبیقی آراء و نظرات شیخ فضل الله نوری و آیت الله نائینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت غرب، ضعف تدریجی جوامع اسلامی و حرکت استعماری و فرهنگی غرب به درون این جوامع، دگرگونی هایی را سبب شد. در این میان روحانیون به عنوان رهبران دینی و سنتی مردم، نسبت به ورود مظاهر تمدن غرب در اشکال ناسیونالیسم، سکولاریسم، لیبرالیسم و غیره که از طریق دولت های استعماری و روشنفکران غرب گرای داخلی انجام می شد، واکنش جدی نشان دادند. موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی این امر است که واکنش علمای شیعه نسبت به مظاهر تمدن غرب چگونه بود؟ فرضیه پژوهش که بر رویکرد تطبیقی مبتنی است، نشان می دهد که دیدگاه روحانیت نسبت به این پدیده در طیف وسیعی از رد کامل مظاهر تمدن غرب تا پذیرش بدون قید و شرط آن در نوسان بود. شیخ فضل الله نوری و آیت الله نائینی از زمره رهبران مشروطه به شمار می رفتند که به پذیرش مظاهر تمدن غرب به دیده تردید نگاه کردند و با وجود تاییدی که نائینی از آن داشت، تلاش کرد تا به مانند نوری آنها را در چارچوب دینی تفسیر و جواز آن را صادر کند. نتیجه بیانگر این امر است که تفاوت دیدگاه های نوری و نائینی در برخی موضوعات نظیر ناسیونالیسم تا حدودی مشهود است و در برخی موضع گیری ها مشابه عمل کردند.
گزارش کتاب فلسفه و تمدن در قرون وسطی
حوزه های تخصصی:
تبارشناسیِ مفهوم «تمدن civilization » در غرب جدید (ضرورت احتیاط در استفاده از واژه تمدن)
حوزه های تخصصی:
مفهوم جدید تمدن در غرب را باید از قرن هجدهم و نقطه ارتباط بین تمدن و مدرنیته دنبال کرد. لفظ تمدن در نیمه دوم قرن 18 در فرانسه مفهو مسازی شد و به معنای «طراحی جامعه که در آن حقوق و قوانین شهری جایگزین قوانین نظامی شود » به کار رفت. در قرن 18 با توجه به ایده های پیشرفت و با تکیه بر ایده روشنگری و مفهوم مدرنیته، مفهوم جدیدی از تمدن شکل می یابد که در آن بر تحول دنیوی و البته غیردینی و بر پیشرفت خودبنیاد انسانی تأ کید م یشود. مفهوم اخلاقی تمدن در قرن 18 که به معنای ادب در رفتار بوده و بر جنبه فردی و نه اجتماعی تمرکز داشته، در قرن 19 تغییر م ییابد و جامعه و نظم اجتماعی و معرفت نظام یافته در مفهوم واژه تمدن ملحوظ می شود. در قرن بیستم که کاستی های نظریات قرن هجدهم و بیستم آشکار شد، تلا شهای جدیدی در نسبت میان فرد و جامعه و تمدن و فرهنگ پیدا شده و مسائل نوظهوری مطرح گردید. نویسنده نوشتار حاضر را با هدف بررسی تبارشناسی مفهوم تمدن در غرب جدید به رشته تحریر درآورده است. از جمله مباحثی که در مقاله به چشم می خورد بدین شرح اند: تطورات مفهومی تمدن در تفکر نظریه پردازان قرن بیستم تفکیک مفهومی تمدن از اخلاق در غرب جدید تطورات مفهومی تمدن (الحضاره) در دنیای جدید اسلام (بعد از مدرنیته)
فقه نظام؛نرم افزار گذار از تمدن غربی به تمدن نوین اسلامی
منبع:
نظام ولایی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
73-96
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی برای وصول به «تمدن نوین اسلامی» مسیری به سوی ظهور و تحقق «حیات طیبه» را طی می کند. بر این اساس لازم است به منظور تبیین این مسیر و الزامات آن، مختصات، نسبت، رابطه سه پدیده «تمدن اسلامی»، «تمدن غرب» و «حیات طیبه» مورد تدقیق قرار گرفته، چیستی، چرایی و چگونگی تحقق تمدن اسلامی بررسی شود. اگر تحلیل های موجود در رابطه با تمدن غرب، عبارت از «غرب پذیری»، «غرب گریزی»، «غرب گزینی» باشد؛ شاید بتوان تحلیل این نوشته را «غرب گذری» نامید. این دیدگاه بر اساس دو اصل «اضطرار» و «استحاله»، تمدن نوین اسلامی را پدیده ای برای گذار از تمدن غرب و نیل به حیات طیبه می شمرد که اولاً بهره مندی از تمدن غرب را در حد اضطرار می داند و ثانیاً می بایست در همان حد، با رویکرد استحاله به شاخصه های حیات طیبه و نهایتاً اضمحلال تمدن غرب نزدیک شد. فقه نیز متناسب با این تعریف، اولاً به کشف نظامات مطلوب حیات طیبه در منابع وحیانی، و ثانیاً به راهبری در برنامه ریزی استحاله نظامات موجود در نظامات مطلوب می پردازد. لازم به ذکر است این نوشتار، به عنوان یکی از مبانی «فقه جامع نظام ولایی» و قطعه ای از قطعات پازل آن بحث، زمینه فقاهتی جامع با هدف اقامه دین در جامعه را فراهم می آورد و در اینجا تنها به فقاهت مبتنی بر درک صحیح از تمدن نوین اسلامی و نسبت آن با حیات طیبه و تمدن غرب، اشاره می گردد.
بررسی چند کانون مهم اثر گذار بر اندیشه ترقى در دوره قاجاریه
حوزه های تخصصی:
بررسی انتقادی زیرساخت های دکارتی تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۷
5 - 24
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است بنیادهای نظری برآمده از دو مبنای مهم معرفت شناختی و روش شناختی غرب جدید یعنی سوبژکتیویسم و اصالت ریاضیات دکارتی را واکاود و برون دادهای آن دو را در شکل دهی به تمدن مدرن غرب جویا شود. ما حصل تحقیق این است که دو بنیاد یادشده سرانجام سیطره کمیت و استخدام طبیعت و استثمار انسان را در پی آورده و الگوی پیشرفت غربی را به الگوی تصاحب و تزاید قدرت و تکاثر ثروت مبدل ساخته است. بررسی این مبانی و سپس عرضه آنها به منابع و تراث خودی و دریافت پاسخ های متفاوت یا مشترک آنها می تواند ما را در اکتشاف مبانی خودی یاری رساند و وجوه اشتراک و تمایزهای ارزشی- تمدنی ما را آشکار سازد.
جامعه منتظر و بایسته های تمدن سازی از منظر آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
103 - 131
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در تفکر اسلامی، مسئله تمدن و تمدن سازی و رسالت جامعه منتظر در این خصوص است. این مسئله به دلیل اهمیت تاریخی و جایگاه آن در چشم انداز آینده امت اسلامی، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان دینی بوده است. حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله) از جمله مصلحان نواندیش دینی است که با جامع نگری و ژرف اندیشی خاصی، این موضوع را مورد تأمل قرارداده و با طرح نظریه «تمدن نوین اسلامی»، توجه نخبگان فکری در جوامع اسلامی را به این مسئله مهم معطوف کرده است. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی این موضوع از منظر معظم له پرداخته است. ازدیدگاه آیت الله خامنه ای، ایجاد تمدن نوین اسلامی، یک هدف راهبردی و دست یافتنی است و جامعه منتظر باید تحقق این هدف مهم را اولویت اصلی خود قرار دهد؛ به گونه ای که همه ظرفیت های امت اسلامی در این راستا به کار گرفته شود. آیت الله خامنه ای، ضمن تبیین فرایند شکل گیری تمدن اسلامی، مهم ترین رسالت جامعه منتظر در دوران معاصر را تمدن سازی با الهام از آرمان تمدن مهدوی دانسته و برخی از بایسته های حرکت در این مسیر را برشمرده است. نگاه جامع به ساحت ها و نیازهای مادی و معنوی انسان، نگرش مکتبی به عرصه تمدن سازی، اهتمام به فرهنگ و نهادهای دینی، نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی، الهام پذیری از آرمان تمدن مهدوی، نگاه جهان شمول به پروسه تمدن، نظام سازی و ایجاد ساختارهای قانونی، توسعه عدالت اجتماعی، تقویت بنیان های اقتصادی جامعه، پرهیز از تقلید و خودباختگی در برابر تمدن غرب و... از مهم ترین بایسته های تمدن سازی در جامعه منتظر، بیان شده است
مواجهه مفهومی بوم گرایانه سیدجمال الدین اسدآبادی و آیت الله محمدحسین نائینی غروی با تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸
112 - 126
حوزه های تخصصی:
حفاظت از اسلام در برابر هجوم همه جانبه غرب به همراه تأمین زندگی و معیشت مردم مسلمان، مسأله ای است که ایرانیان طی 150 سال گذشته با آن مواجه بوده اند. نخستین مرحله این مسأله، تضاد یا تعامل معنایی مفاهیم مدرنی چون آزادی-رهایی، دموکراسی-مشروطه طلبی، توسعه-پیشرفت، تمدن-تجدد و مانند آن است که از آن به بحران مفاهیم در علوم انسانی یاد می کنند. سیدجمال الدین اسدآبادی و آیت الله محمدحسین نائینی غروی از پیشگامان دینی تقابل و تعاضد با مفاهیم مدرن اند اما این دو با دو روش متمایز یکی با حفظ اصالت سنت، متمرکز بر تحمیل معانی سنتی بر مفاهیم مدرن و دیگری با استدلال عدم تغایر مفاهیم مدرن با اسلام، ناظر بر تحمیل معانی مدرن بر مفاهیم سنتی با مفهوم تمدن به معنای جدید خود یعنی توسعه و ترقی مادی روبرو شده اند. نوشتار حاضر با تمرکز بر مقوله تمدن به تبیین این دو روش و نتایج حاصله با کاربست روش تحلیل محتوا می پردازد.
تهاجم فرهنگی و امنیت هستی شناختی در گفتمان انقلاب اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با پایان جنگ سرد، مفهوم امنیت، فراتر از بعد نظامی آن، به ویژه در بعد اجتماعی و با محوریت فرهنگ و هویت در کانون توجه اندیشمندان قرار گرفت. نظریه «امنیت هستی شناختی» رویکردی جدید است که توسط جنیفر میتزن در حیطه منازعات موجود در روابط بین الملل با تأکید بر ملاحظات هویتی مطرح شد. براین اساس، تضاد اجتناب ناپذیر فرهنگ غرب با فرهنگ انقلاب اسلامی ایران را باید در مبانی هستی شناختی این دو فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. هدف این مقاله شناخت مبانی هستی شناسی متعارض فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی است که در فرایند تهاجم فرهنگی قوام می یابد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر هستی شناختی، چرا جمهوری اسلامی ایران فرهنگ غرب را به مثابه یک فرهنگ مهاجم تصور می کند ؟ یافته های این مقاله با استفاده از آموزه های نظریه میتزن نشان می دهد که نزاع هستی شناختی گفتمان انقلاب اسلامی ایران با غرب متأثر از بی اطمینانی و ادراک ناامنی در هستی شناختی رهبران انقلاب اسلامی در مواجهه با غرب به واسطه تقابل مفاهیم عقل و جهل در این دو گفتمان است و هرگونه تأمین امنیت هستی شناختی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی در این رویارویی، منوط بر حفظ استقلال و هویت فکری و تأکید بر حفظ صورت و محتوای آموزه های اسلامی است. روش تحقیق این مقاله، تطبیقی مقایسه ای است که با مقایسه مبانی هستی شناسی دو نظام اندیشگی غرب و انقلاب اسلامی، تعارض و ناسازگاری این دو ساحت اندیشگی را آشکار و بر تضمن های تأمین امنیت هستی شناختی جمهوری اسلامی ایران در روابط با غرب تأکید دارد.
ظرفیت نگرش هستی شناختی به دموکراسی غربی از منظر تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند سده ی اخیر، دموکراسی یکی از پرطرفدارترین نظام های سیاسی در کشورهای غربی بوده که مورد توجه برخی دولت ها و ملت ها در جهان اسلام نیز قرار گرفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت مردم سالار (جمهوری اسلامی)، تتبّع و کنکاش درباره نظام های مردم سالار و خصوصا نظام های دموکراتیک افزایش چشمگیری یافت و این مقوله با رویکردهای مختلف و همچنین دغدغه های گوناگون مورد بررسی قرار گرفت. در این میان، رویکردی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، رویکرد تمدنی است. این مقاله با روشی توصیفی- علّی به آن بخش از نظام های دموکراتیک که نقش ویژه ای در تمدن غرب و ظرفیت تمدن سازی داشته، می پردازد. بر این اساس، پرداختن به حکومت های دموکراتیک، صرفا از باب مردم سالار بودن آن ها نیست، بلکه به جایگاه دموکراسی در شکل گیری و تداوم تمدن غرب و ظرفیت این نظام در شکل گیری و قوام تمدن نوین اسلامی نیز ارتباط پیدا می کند. طبق نتایج به دست آمده، به دلیل اصل خودآیینی یا خودمختاری، انسان شناسی فلسفی غربی، نوع نگرش به امر سیاسی و مفهوم قدرت، با رهیافت هستی شناختی به دموکراسی، می توان جایگاه تمدنی این نظام را در تمدن غرب به اثبات رساند، اما به دلیل مغایرت ارزش های بنیادین دو نظام اندیشگی اسلام و غرب، یکپارچگی در تمدن غرب، زوال در افق تمدن غرب، تحقق نیافتن کرامت انسانی، این نظام امکان ظرفیت سازی و زمینه سازی برای شکل گیری و تدوام تمدن نوین اسلامی را دارا نیست
بررسی و نقد دیدگاه های دکتر اسماعیل راجی الفاروقی درباره اسلامی سازی علوم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
63 - 84
حوزه های تخصصی:
بحث اسلامی سازی علوم در جهان اسلام از مسائل مهم در عرصه علوم انسانی است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از متفکران حوزه علم و دین را به خود مشغول کرده است. پژوهش در مبانی و مبادی معرفت شناختی و روش شناختی دیدگاه های مطرح در حوزه علم دینی، یکی از نیازهای اساسی متفکران عرصه علوم انسانی و اجتماعی است. بحران های ناشی از علم گرایی و افراط در نظریات تعارض علم و دین در دو قرن اخیر، همکاری علم و دین و به تبع آن امکان علم دینی و خداباور را با چالش و تردید مواجه کرده است. فاروقی با تأکید بر میراث اسلامی و توجه به ضعف های نظام آموزشی سنتی و غربی، اسلامی سازی علوم را در گرو اصلاح نظام آموزشی و ادغام دو سیستم سنتی اسلامی و جدید غربی با محوریت اسلام می داند. اهمیت دیدگاه فاروقی در شناخت و تبیین ضعف ها و کاستی های نظام آموزشی اسلامی و نگاه آسیب شناسانه به علوم جدید است. ضعف نظریه فاروقی نیز در این است که وی در تلفیق میراث اسلامی با علوم جدید نتوانسته راهکاری مناسب برای سازگار کردن این دو سیستم ارائه دهد؛ همچنین نتوانسته روش شناسی مناسبی برای اجرایی کردن مراحلی که در دستور کار قرارداده است، عرضه کند.
بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر افول هژمونی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران را می توان در ردیف انقلاب های بزرگ تاریخ دانست که باعث ایجاد تحولات مهمی در دنیای معاصر شده است. انقلابی که از زمان پیدایش به مثابه گفتمانِ غیر (دیگری) تمدن غربی، همواره در نزاع با این گفتمان بوده است. لذا سؤال اصلی که مطرح می گردد این است که با توجه به تقابل جدی این دو نگاه، انقلاب اسلامی چه تأثیری بر افول هژمونی آمریکا داشته است؟ (مسئله)؛ بر همین اساس در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش کیفی و مطالعه اسنادی، داده ها و مطالب مرتبط با این مسئله مطالعه و مورد بررسی قرار گیرد (روش)؛ نتایج بررسی ها حاکی از این است که انقلاب اسلامی از یک سو در سطح گفتمانی، اندیشه لیبرالیسم غربی را به صورت جدی به چالش کشیده است و از سوی دیگر با اقداماتی مانند کناره گیری از اتحاد راهبردی با آمریکا، تسخیر سفارت این کشور در ایران، ایجاد روحیه بیدارگری اسلامی در منطقه غرب آسیا، تضعیف جایگاه و قدرت رژیم صهیونیستی، حمایت از جنبش های ضد استکباری و به چالش کشیدن قدرت نظامی آمریکا، تأثیر بسزایی در گسترش حرکت های آزادی خواهانه - به طور خاص بیداری اسلامی- و در نتیجه افول هژمونی آمریکا داشته است (نتایج).
واکاوی تمایز غایت گرایانه تمدن نوین اسلامی با تمدن غرب در اندیشه آیت الله خامنه ای
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن غرب گرچه در برخی ویژگی ها همسانی هایی دارند، تمایزات آشکاری در رویکرد غایت گرایانه میان آن دو تمدن وجود دارد که در بیانات رهبر معظم انقلاب فراوان دیده می شود. براین اساس مسئله مهم در این پژوهش سرانجام تمدن اسلام و غرب در نگاه و باور حضرت آیت الله خامنه ای است. پژوهش حاضر با روش تحلیل و توصیف بیانات مقام معظم رهبری صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مبانی تمدن اسلام بر اساس نفی شرک و توحیدمحور سامان یافته است که نهایتاً به عبودیت بشر در روند تمدن مبتنی بر آرمان های اسلام منتهی خواهد شد. درمقابل استواری تمدن غرب بر اساس رویکرد مادی گرایانه و عدم توجه به ارزش های الهی است. ازاین رو ساخت دنیای بهتر انگیزه غایی ایجاد تمدنی نو در غرب بوده است. به باور مقام معظم رهبری، دنیاگرایی خود عاملی روبه رشد در تمدن غرب بود و موجب شد این تمدن در جهان پیش ران شود، اما عدم باورداشت به ارزش های الهی و انسانی خود عامل سقوط آن در آینده ای نه چندان دور خواهد شد. در نگاه ایشان، مهم ترین وجه تمایز میان این دو بینش تمدنی در رویکرد غایت گرایانه است. در تمدن نوین اسلامی، رویکرد خداباورانه سبب خواهد شد عبودیت به خداوند متعال که هدف از خلقت بوده است در جامعه گسترانیده شود، اما در تمدن غرب این مهم که نیاز فطری و اساسی بشر بوده، مورد توجه قرار نگرفته است.