مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
نفت
حوزههای تخصصی:
نفت نقش مهمی را در تأمین منابع مالی کشور ایفا می کند و می تواند به عنوان اهرمی مثبت در جهت ارتقای بهره وری کل عوامل تولید و کاهش شکاف فنی کشور با کشورهای توسعه یافته عمل کند اما اکثر کشورهای صاحب درآمدهای نفتی با وجود حجم قابل توجه درآمدهای حاصل از این منابع، عملکرد مناسب اقتصادی ندارند. از این رو مطالعه حاضر با بهره گیری از سیستم معادلات همزمان به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم نفت بر بهره وری کل عوامل تولید اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1392-1357 پرداخته است. نتایج برآورد مدل به روش 3SLS نشان می دهد، اثر مستقیم درآمدهای نفتی بر بهره وری کل عوامل تولید منفی و معنی دار است. همچنین اثر درآمدهای نفتی در معادلات انباشت سرمایه انسانی، انباشت تحقیق و توسعه داخلی و توسعه مالی منفی و معنی دار و در معادلات سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری و انباشت فناوری اطلاعات و ارتباطات مثبت ولی بی معنی است. براساس نتایج مطالعه، اثر انباشت سرمایه انسانی، انباشت تحقیق و توسعه داخلی، سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری، توسعه مالی و انباشت فناوری اطلاعات و ارتباطات مثبت و معنی دار و اثر توسعه مالی بر بهره وری کل عوامل تولید مثبت و بی معنی است. لذا براساس نتایج به دست آمده انتظار می رود سیاست گذاران و تصمیم گیران اقتصادی کشور با مدیریت درست منابع ارزی حاصل از فراوانی منابع نفتی از کانال تدوین صحیح سیاست های اقتصادی (هماهنگی سیاست های سمت عرضه و تقاضا با محوریت بسط بازار مؤلفه های دانش محور) در جهت ایجاد تحول فنی درون زا و بهبود بهره وری کل عوامل تولید گام بردارند .
روندشکل گیری اعتصابات کارگری درمناطق نفت خیزخوزستان(ازپیدایش نفت تانهضت ملی شدن صنعت نفت)1330-1287(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند شکل گیری اعتصابات کارگری در مناطق نفت خیز خوزستان ( از پیدایش نفت تا نهضت ملی شدن صنعت نفت ) 1330-1287 مصطفی ندیم* / رضا حبیبی نژاد** چکیده واگذاری امتیاز دارسی در سال 1280ش/1901 م ودر پی آن کشف نفت در مناطق نفت خیزخوزستان و احداث پالایشگاه عظیم آبادان ،موجب سراریز شدن نیروی کار از خارج وداخل ایران ، به این مناطق گردید . نیروی کار، که تحت عنوان کارگربه استخدام شرکت نفت انگلیس وایران درآمدند از بسیاری از حقوق اولیه ی خود محروم بودندو خواسته ای جز احقاق حقوق از کف رفته ی خود نداشتند، تنها راه چاره را، در برپایی اعتصاب در محیط کار می دیدند . در این مقاله فرایند اعتصاب کارگران مناطق نفت خیز خوزستان در دو محور ارزیابی شده است : زمینه ها وعلل اعتصابات کارگری که بیشتر این اعتصابات جنبه صنفی و معیشتی داشت تا سیاسی . و هدف کارگران از برپایی اعتصاب ،افزایش حقوق و دستمزد ، تهیه مسکن و برخورداری از امکانات رفاهی و بهداشتی بهتر بود . در محور دوم مراحل اعتصاب کارگران در پنج مقطع زمانی که آغاز آن سال 1299 ش و پایان آن همزمان با ملی شدن ضنعت نفت در سال 1330 ش است مورد برسی و تحلیل قرار می گیرد . کلید واژه : اعتصاب کارگران ، نفت ، مناطق نفت خیز ، شرکت نفت انگلیس و ایران ، خوزستان .................................................................... *دانشیار دانشگاه شیراز : ( استاد راهنما ) پست الکترونیک: mos.nadim@gmail.com ** دانشجوی دکتری دانشگاه شیراز . پست الکترونیک : olympia17 m17 @yahoo.com
حفظ حقوق زیست محیطی بشر در قراردادهای نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مسایل زیست محیطی در قراردادهای نفتی ایران سابقه ی چندانی ندارد. این در حالی است که کشورهای صنعتی و پیشرفته از همان ابتدا بند هایی از قرارداد های نفتی خود را به این موضوع اختصاص داده و بر رعایت آن تاکید دارند.شرکت های نفتی بین المللی برای شروع عملیات اکتشاف و توسعه و بهره برداری نیاز به مجوز سازمان حفاظت از محیط زیست دارند و این مجوز در صورتی صادر می شود که پیمانکار ارزیابی های زیست محیطی را بطور مبسوط در منطقه ی مورد نظر انجام دهد .در این بین باید به مسایلی از جمله نقش دولت و نظارت آن بر عملکرد پیمانکاران توجه داشت. در این مقاله ضمن تاکید بر رعایت الزامات زیست محیطی و حفظ حقوق زیست محیطی بشر به بررسی قوانین و مقررات محیط زیست و مسایل نفتی پرداخته شده است. همچنین طرق حقوقی مقابله با نقض این قوانین و مقررات و رعایت هر چه بیشتر این الزامات توسط پیمانکار پرداخته شده است. ضرورت توجه به محیط زیست باید به موازات فعالیت های تولیدی به عنوان رکن توسعه پایدار مورد توجه واقع شود. با وجود اینکه درسال های اخیر قانون گذار سعی بر این داشته است که با وضع مقرراتی درخصوص حفظ محیط زیست دولتها و شرکت ها را ملزم به رعایت این قوانین و گنجاندن آنها در قراردادهای نفتی کند و بستر لازم رابرای حفظ محیط زیست از آلودگی های ناشی از عملیات نفتی فراهم کند اما همواره شاهد ازبین رفتن محیط زیست هستیم. در این مقاله سعی بر این شد تا با ارایه ی راه کارهایی آسیب های زیست محیطی را به حداقل برسانیم.
نقد مفهومی کتاب دولت، نفت و صنعتی شدن در ایران روایتی ناکام از سیاست گذاری صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هفدهم اسفند ۱۳۹۶ شماره ۹ (پیاپی ۵۲)
101-118
یکی از مفاهیمی که طی یک صد سال گذشته همواره ذهن اندیشمند ایرانی را به خود مشغول داشته است، علل توسعه نیافتگی جامعه ی ایرانی است. از منظرهای متعددی به این مسئله پرداخته شده است. یکی از سویه های مهم توسعه یافتگی دسترسی به سطح بالای صنعتی شدن است. سیاست گذاری توسعه صنعتی که به نوعی از دوران حکومت رضاشاه پهلوی به این سو به منظور بازسازی زیرساخت های کشور پیگیری شد به مثابه زیربنای توسعه کشور همواره یکی از نقاط مهم توسعه نیافتگی مورد توجه بوده است. علی رغم اهمیت بررسی و شناخت عوامل و علل توسعه صنعتی، کمتر اثری به طور مشخص به علل توسعه نیافتگی صنعتی تاکید کرده است. کتاب « نفت، دولت و صنعتی شدن در ایران» نوشته مسعود کارشناس ( استاد دانشگاه سواز لندن- انگلستان) است یکی از آثار معدودی که به علل سیاست گذاری ناکارآمد صنعتی پرداخته است بررسی و نقد می شود.نویسنده تلاش داشته که با رویکردی ساختاری به بررسی تاثیر نفت بر سیاست گذاری صنعتی در دوران پهلوی بپردازد. مقاله حاضر ناظر به نقد رویکرد نویسنده به موضوع تاثیر نفت بر سیاست گذاری صنعتی و نتایج حاصل از رویکرد اتخاذ شده است.
جایگاه ایران در دکترین روسای جمهور آمریکا (از جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه 1350)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت پهلوی دوم در دهه 1350 (1970 م) توانست در سایه اتحاد و هم پیمانی با غرب به یکی از فعال ترین بازیگران در عرصه روابط بین الملل تبدیل شود. نوشتار حاضر با ابتنا بر روش تاریخی تحلیلی با بررسی جایگاه ایران در سامانه سیاست خارجی آمریکا از جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه1350، به چگونگی رشد روزافزون قدرت شاه در این منظومه می پردازد. از منظر سیاست خارجی، جایگاه ایران در دکترین روسای جمهور آمریکا در آن دوره و علل و عوامل موثر در رهنمون شدن ایران به یک بازیگر منطقه ای و فرامنطقه ای را مورد واکاوی قرار می دهد. تدقیق در دکترین روسای جمهور آمریکا حاکی از آن است که مسائل مربوط به اهمیت نفت ایران و همچنین هم مرزی با شوروی و بعد خلاء قدرت ناشی از خروج انگلستان و ظرفیت ایران برای پر کردن این خلاء ازجمله مهمترین عوامل موثر در دکترین روسای جمهور آمریکا و قدرت گیری ایران در طی این سال ها است. In the 1970s, the second Pahlavi period, through its alliance with the west, played a very influential role in the international relations arena. Taking a historical-analytical perspective, the present article explores the status of Iran in the US foreign diplomacy from the Second World War to the early 1970 in order to elaborate on the why and how of Mohammad Reza Shah’s rapid rise to power. Besides, this study refers to the status of Iran in the diplomacy of the US presidents to further elaborate on the status of Iran in the US presidents’ doctrines and to analyze factors which contributed to Iran’s being an influential regional and universal power in the 1970s. Findings from an in-depth analysis of the US presidents’ diplomacy bears witness to the fact that issues regarding the importance of Iran’s oil resources, Iran’s being coterminous with USRR, and Iran’s capacity for filling the void caused by UK’s absence were among the most crucial factors influencing the US presidents’ doctrines and contributing to Iran’s rise to power in the 1970s. Key words: Doctrine, The USA, Oil, Communism, Mohammad Reza Shah, Diplomacy.
کاربست سلاح نفت در جنگ های اعراب و اسرائیل و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ های اعراب و اسرائیل در خاورمیانه تاثیرات متفاوت و گوناگون و همچنین آثار منطقه ای و جهانی داشته است که در این میان استفاده از نفت بعنوان سلاح از سوی اعراب برای شکست اسرائیل در چندین مرحله به کار گرفته شد و همین امر این منازعه منطقه ای را به بحرانی جهانی در دهه 1970 تبدیل کرد؛ نوشتار حاضر با روش تاریخی- تحلیلی در پی آن است تا ضمن پیگیری روندها و عواملی که منجر به کاربست نفت بعنوان سلاح شد، دستاوردهای این سیاست را نیز مورد مداقه قرار داده و پیامدهای آن را در حوزه سیاستگذاری نفت تبیین نماید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر استفاده از سلاح نفت در کوتاه مدت اگرچه موجب نارضایتی دنیای غرب بعنوان کشورهای حامی اسرائیل شد ولی در نهایت به دلیل وابستگی کشورهای عربی به درآمدهای نفت از یک سو و عدم اتحاد و وحدت رویه در میان این کشور از دیگر سو و همچنین سیاست کشورهایی چون آمریکا موجب شد تا این سلاح کارایی خود را از دست بدهد و به همین دلیل پس از تجریه آخرین جنگ اعراب و اسرائیل و درس های ناشی از آن غرب هیچگاه با چالش سلاح نفت روبرو نشد و حتی توانست با بکارگیری ابزارهایی، سیاستگذاری در حوزه نفت را نیز تحت تاثیر منافع خود قرار دهد.
شناخت و کارکرد انواع چراغ های نفتی روشنایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با محوریت شناخت و کارکرد چراغ های روشنایی نفتی در یکصد سال اخی ر در منطق ه دوازده تهران قدیم (سنگلج، عودلاجان، لاله زار، بازار تهران و)... و در پاسخ به این پرسش که سه نسل از چراغ های روشنایی نفتی چ ه ن ام داش تند و در زندگی مردم آن دوره چه تأثیراتی را گذاشتند، تدوین شده است. پژوه صورت گرفته با روش توص یف فرهنگ ی از مجموع های از مشاهدات، مصاحبه ها و بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای و گردآوری داده ها ب ه ش یوه می دانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوه نشان می دهد روشنایی در جهان سیر تکاملی داش ته ت ا ب ه اختراع چراغ منجر شده است. این جُستار، چراغ ها را در سه نسل او (فانوس شمعی، فانوس بادی یا بغدادی) دوم (آرگان، لامپای شیشه ای و لامپای دی واری، گردس وز و انگلیس ی) و س وم توری یا زنبوری) بررسی کرده و نقش آنها را در زندگی مادی و معنوی مردم ایران بررسی نموده است.
اقتصاد ژئوپلیتیکی منازعه در جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
46 - 61
حوزههای تخصصی:
نیروهای عراق در شهریور 1359 به رهبری صدام حسین به خاک ایران یورش آوردند و جنگی که به مدت 8 سال در منطقه درگرفت، مسائل پیچیده و بی سابقه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را برای دو کشور به همراه داشت. از منظر استراتژیک، جنگ ایران و عراق یکی از بدترین جنگ های بین دو کشور در قرن بیستم میلادی بود و صرفنظر از همه خسارات مادی، منافع نفتی دو کشور ایران و عراق را که دارنده یک پنجم نفت بودند را بهشدت تهدید کرد. این جنگ در عمل مانع از آن شد که این دو کشور از منافع اقتصادی و سیاسی حاصل از دارایی های ارزشمند زیرزمینی خود بهره مند شوند و نتوانند در نظام بین الملل آنگونه که باید نقشآفرینی کنند. این مقاله نشان می دهد ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی پس از آنکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید با حمایت مستقیم و غیرمستقیم از رژیم عراق، کوشیدند تا ضمن حفظ منافع نفتی خود درگیری دو کشور ایران و عراق تداوم بیشتری پیدا کند و در پایان نیز این دو کشور را با جراحات عمیق حاصل از جنگ هشت ساله رها ساختند. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و کاربست مفروضات نظریات «اقتصاد سیاسی منازعه» و استفاده از داده های مستند و تطبیقی نشان می دهد جنگ ایران و عراق در کوتاه مدت خسارات اقتصادی فراوانی به دو کشور وارد کرد و در میان مدت نیز اقتصادسیاسی ایران و عراق را دچار آسیب های جبرانناپذیرکرده است. مقاله همچنین بر این نکته تأکید میکند که پیامدهای این جنگ نه فقط دو کشور را از اثربخشی در بازار جهانی نفت محروم ساخت بلکه اقتصاد سیاسی دو کشور را از اقتصاد سیاسی بین الملل نیز منزوی کرد.
ماهیت حقوقی «قرارداد مشارکت در تولید» از منظر حقوق ایران و فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارداد نفتی مشارکت در تولید به عنوان یکی از قالب های قراردادی برای جذب شرکت های بین المللی نفت به منظور انجام عملیات نفتی در بخش بالادستی صنعت نفت مطرح است و می تواند به عنوان مبنایی برای تعامل ایران با شرکت های نفتی متقاضی سرمایه گذاری در این صنعت در کشور قرار گیرد. با توجه به اینکه انعقاد این نوع از قراردادها با الزامات ناشی از حاکمیت و مالکیت ملّی بر منابع طبیعی منافات ندارد، ضروری است به منظور بررسی هر چه بیشتر ماهیت ابعاد حقوقیِ این قالب قراردادی، تطابق یا عدم مخالفت آن با مبانی حقوق موضوعه و فقه امامیه تبیین گردد. نوشتار حاضر، نخست با رویکرد توصیفی تحلیلی و به صورت گزیده با تحلیل مبانی فقهی حقوقی و اقوال فقهای امامیه و حقوق دانان، به تبیین ماهیت حقوقیِ حقوق و تکالیف طرفین قرارداد می پردازد و سپس جنبه های اشتراک و تفاوت این قراردادها را با نهادهای مشابه حقوقی تحلیل می کند و در نهایت، صحت انعقاد آن را در پرتو نهاد «جعاله» اثبات می نماید.
بررسی الگوی مناسب مخاطره اخلاقی در شروط غیرمالی قراردادهای نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نفت أهمیت فراوانی در اقتصاد کشورهای تولیدکننده ان دارا می باشد. به دلایل متعدد از جمله روابط استعماری بین کشورهای تولید کننده وکشورهای استعمارکر از طرفی و فقدان نیروی متخصص وسرمایه لازم تولید نفت در کشورهای جهان سوم با مشارکت عمدتا سرمایه کذاران از کشورهای صنعتی انجام می شد. به همین جهت تعیین ماهیت حقوقی این روابط مباحث زیادی را بدنبال داشته است. از یکسو جنبه عمومی و اقتصادی و مخاطرات اخلاقی آن برای کشور میزبان واز طرف جنبه خَصوصی سرمایه کذاری بر دشواری بحث افزوده است. شرایط مالی وغیر مالی چنین قراردادهایی در مقاطع مختلف تاریخی تغییرات قابل توجهی بخود دیده است که الگوهای زیادی را ایجاد کرده. تحولات سیاسی و اقتصادی در جهان به نوبه خود تغییرات و دگرگونی هایی در شرایط این روابط و مخاطرات اخلاقی آن به وجود اورده است. بررسی نخستین شکل این روابط نفتی که تحت عنوان “امتیاز Concession ”سرمایه کذاران با دولتهای صاحب نفت به امضاء نموده تا قرار دادهای متداول امروزی می تواند زوایای مختلف اخلاقیات در این قرار دادها را مشخص نماید. در این مقاله بررسی الگوی مناسب مخاطره اخلاقی در شروط غیرمالی قراردادهای نفت و گاز در ایران به شیوه توصیفی تحلیلی، انجام شده است.
ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ در ﺑﺨﺶ مسکن در اقتصادنفتی ایران ﺗﺤﺖ رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه نقش بانک ها به عنوان واسطه گران مالی در چرخه های اقتصادی و همچنین اهمیت بانکها در بازار پولی اقتصاد ایران، تبعات سرمایه گذاری بانک ها در بخش مسکن در اقتصاد نفتی ایران که مستعد بروز بیماری هلندی است دغدغه ی مطالعه حاضر است. بدین منظور برای بررسی موضوع، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی طراحی شده است. نتایج حاصل از مدل که مؤید بروز بیماری هلندی به هنگام تکانه مثبت نفتی است، سرمایه گذاری بانک ها دربخش مسکن را در شرایطی مورد قبول و سودآور نشان می دهد که تولید در اقتصاد در حال رشد بوده و میزان تسهیلات اعطایی افزایش یافته باشد. تکانه مثبت بهره وری نیروی کار در بخش تولید و تکانه سیاست پولی، اقتصاد را در شرایطی قرار می دهند که تولید در اقتصاد افزایش یافته و سرمایه گذاری بانک ها در بخش مسکن سودآور شود. اما در فضایی که تولید افت کرده و میزان تسهیلات اعطایی بانکها کاهش می یابد، همانند زمانی که اقتصاد با تکانه مثبت بهره وری نیروی کار در بخش مسکن و یا تکانه مثبت درآمدهای نفتی مواجه می شود، انجماد دارایی بانکها در بخش مسکن توصیه نمی گردد و علاوه براینکه اقتصاد و تولید را بامشکل مواجه می سازد، با کاهش سود و افت در سرمایه بانک ها، آنها را در معرض بحران قرار می دهد.
محاسبه قیمت تمام شده تولید نفت شیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرات امنیتی، سیاسی و اقتصادی نفت و گاز شیل از موضوعاتی است که شکل بازی را در عرصه انرژی دنیا تغییر داده است. کشورهای مختلف به دنبال دستیابی به تکنولوژی تجاری تولید نفت از منابع رستی هستند. در این مقاله، پس از بررسی فنی و اقتصادی تولید نفت رستی، هزینه های سرمایه گذاری و عملیاتی تولید نفت رستی را به صورت یک مدل مالی جهت تحلیل حساسیت رفتار سرمایه گذاران در بازار مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با فرض عدم تحول شدید در فناوری های موجود تولید نفت شیل، قیمت 52 دلار برای هر بشکه نفت، قیمتی تعادلی برای سرمایه گذاران به منظور دستیابی به نرخ بازده داخلی 10 درصدی است.
تأثیرات نفت بر امنیت اقتصادی ایران از سال 1368 تا 1390(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تأکید این نوشتار، بررسی تأثیرات نفت بر امنیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران از سال 1368 تا 1390 می باشد. نفت اهمیت زیادی در اقتصاد ایران هم به لحاظ جایگاه آن در تولید ناخالص داخلی کشور و هم به لحاظ سهم درآمدهای نفتی در بودجه دولت و نیز منابع ارزی کشور دارد. آن چه اکثر کارشناسان بر آن اتفاق نظر دارند، این است که افزایش درآمدهای نفتی منجربه افزایش سرمایه گذاری ملّی می شود. این نتیجه در واقع مشکل اساسی اقتصاد ایران است که همان وابستگی به درآمدهای نفتی است. آن چه روشن است، این نکته است که درآمدهای نفتی به خودی خود عامل عقب ماندگی نیست و دلیل اصلی این امر اتکای بیش از اندازه به ارز حاصل از صادرات نفت و نبودن برنامه ریزی صحیح و اصولی برای این سرمایه ملّی است. بطور دقیق این پژوهش ریشه های آسیب پذیری و تقویت امنیت اقتصادی ناشی از درآمدهای نفتی را تجزیه و تحلیل خواهد کرد. براین اساس بایستی توجه داشت دولت برخوردار از درآمدهای هنگفت نفت، به طور خودکار معمار معیشت عمومی و مصلحت ملّی می گردد و به جای مدیریت کارآمد، به توزیع اقتدارآمیز ثروت می پردازد. این مشی دولتی تبعات متعددی از قبیل شکاف طبقاتی، افزایش توقعات و گسترش تبعیض را موجب می شود.
تأثیرات نفت بر امنیت سیاسی ایران از سال 1368 تا 1384(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تأکید این نوشتار بررسی تاثیرات نفت بر امنیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران از سال 1368 تا 1384 یعنی دوره های ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی است. تداوم اقتصاد جهانی، مناسبات حاکم بر نظام سرمایه داری کنونی و نیاز روز افزون دنیا به انرژی از جمله چالش هایی است که امنیت سیاسی ایران را تحت تأثیر خود قرار داده اند. از یک نگاه افزایش درآمدهای نفتی، فرصتی برای کشور ها محسوب می شود که موجب افزایش درآمد ارزی شده است، امّا از سوی دیگر مدیریت این منابع درآمدی از جمله چالش جدّی دولت محسوب می شود. نفت کلیدی ترین و در عین حال سیاسی ترین کالای دنیای امروز است و از همین رو سیاستگذارینفتی کشورهای نفت خیز در واقع بخش عمده ای از سیاستگذاری ملّی این کشورها را تشکیل می دهد. همین امر اهمیت توجه به نفت و فرآورده های نفتی را دو چندان کرده است. به طور دقیق این پژوهش ریشه های آسیب پذیری و تقویت امنیت سیاسی ناشی از درآمدهای نفتی را تجزیه و تحلیل کرده است. به طور کلی نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از این مسأله است که سیاست ها و آثار کلی وارد شده در اقتصاد، سیاست و اجتماع طی این دوران ( 1368 – 1384 ) تا حدود بسیار زیادی متأثر از نفت بوده و نتایج آن در قالب تورّم، افزایش حجم نقدینگی و . . . قابل مشاهده است. نفتی که اکنون به عاملی منفی در اقتصاد ایران تبدیل شده است، با مدیریتی صحیح و خردمندانه می تواند موتور توسعه ی ملی کشور شود.
درآمدهای نفتی و آثار متعارض آن بر رشد و توسعه اقتصادی در ایران و نروژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفت به عنوان اصلی ترین منبع قدرت اقتصادی و سیاسی همواره در تحولات سیاسی و اجتماعی دولت های نفتی نقش تعیین کننده ای ایفا کرده است. در مقاله حاضر با بررسی مقایسه ای نقش نفت در اقتصاد ایران و نروژ در پی پاسخ به این پرسش هستیم که چرا درآمدهای نفتی در ایران منجر به توسعه اقتصادی نشده، اما در نروژ، پیشران توسعه اقتصادی بوده است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال در چارچوب مقاله حاضر مورد آزمون قرار گرفته عبارت از این است که تفاوت در سیاستگذاری و مدیریت درآمدهای نفتی بین ایران و نروژ علت آثار متفاوت آن درآمدها در توسعه اقتصادی است. یافته های مقاله نشان می دهد وابستگی ملی ایران به نفت و هزینه کردن درآمدهای ناشی از آن در چارچوب بودجه و هزینه های جاری منجر به پیامدهای ضد توسعه در ایران شده است. برعکس، در نروژ، به جای تاکید بر سرمایه ها یا منابع طبیعی، بر توسعه سرمایه های انسانی تاکید شده و از ثروت نفت به عنوان پشتوانه و موتور توسعه بهره گرفته شده است. در نروژ با جلوگیری از ورود درآمدهای نفتی به بودجه جاری و ذخیره نمودن آن در صندوق ذخیره ارزی و با مدیریت هوشمندانه، اقدام به سرمایه گذاری در خارج از کشور صورت پذیرفته است و ضمن جلوگیری از تبدیل کشور و دولت به دولتی رانتیر، از این نعمت در مسیر پیشبرد برنامه های توسعه کشور استفاده شده است.
سیاست های منطقه ای ستیزه جویانه عربستان سعودی در قبال ج.ا.ایران (2017-2003): دلایل، اهداف و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی سیاست های منطقه ای عربستان سعودی از سال های 2003 تا 2017 در تقابل و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران می پردازد. عربستان سعودی که تا قبل از سال 2003 به عنوان یک کشور محافظه کار و حافظ وضع موجود در منطقه شناخته می شد، از این دوره به بعد در سیاست منطقه ای خود تغییر ایجاد کرده و سیاستی تهاجمی و کنشگرایانه در پیش گرفته و به رویارویی و تقابل با جمهوری اسلامی ایران پرداخته است که با یک روند صعودی تا به امروز ادامه یافته است. نفت که همواره ستون فقرات اقتصاد عربستان بوده است، در تحکیم پایه های اقتصاد این کشور و فراهم آوردن شرایط و امکانات لازم برای پیگیری راهبردها و اهداف سیاست خارجی از جانب ریاض، نقش کلیدی را ایفا می کند. به همین دلیل سیاست های عربستان در منطقه و در قبال ایران در سه دوره (2006-2003)، (2011-2006) و (2016-2011)، واکاوی و رفتارشناسی می شود. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که چرا سیاست منطقه ای عربستان سعودی از 2003 تاکنون روند تهاجمی فزاینده ای داشته است؟ برای یافتن چرایی مسئله و پاسخ به پرسش حاضر، در پژوهش ابتدا این مطلب بیان می شود که سیاست های عربستان سعودی بعد از 2003 در منطقه و در مقابل ایران روند تهاجمی فزاینده ای داشته و سپس با ذکر دلایل تهاجمی شدن سیاست های عربستان، روند تهاجمی شدن این سیاست ها را بعد از 2003 و سقوط صدام تا سال 2017 بررسی و تحلیل می کنیم. پژوهش حاضر در چهارچوب نظریه واقع گرایی تهاجمی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش درآمده است.
شبیه سازی تأثیر شوک های نفتی و ارزی بر ریسک سیستماتیک و بازده قیمتی سهام شرکت ها: رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
91 - 111
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سهام اهمیت زیادی در مطالعات مالی داشته و از مفاهیم نیرومند در استراتژی ها و تصمیمات سرمایه گذاری محسوب می شود. از اینرو در سال های اخیر در قالب پژوهش های تجربی به شناسایی و بررسی عوامل مؤثر داخلی (شرکتی) و خارجی (کلان اقتصادی) بر ریسک و بازده سهام پرداخته شده که در این راستا متغیرهای کلان اقتصادی اهمیت بیشتری داشته است. در این پژوهش از بین متغیرهای کلان اقتصادی مختلف، به بررسی تأثیر شوک های نفتی و ارزی بر ریسک سیستماتیک و بازده سهام پرداخته است. داده های مورد استفاده به صورت فصلی بین سال های 1381 تا 1395 بوده که با استفاده از مدل DSGE، واکنش متغیرهای مالی در برابر شوک های نفتی و ارزی بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که شوک نفتی و ارزی ابتدا بر ریسک سیستماتیک سهام و بازده قیمتی تاثیر منفی دارد و سپس در دوره های بعدی این روند ادامه پیدا نکرده و پس از طی یک دوره نوسانی به حالت تعادلی و پایدار خود بر می گردد، بطوری که نوسانات ریسک سیستماتیک بیشتر از بازده قیمتی می باشد.
مالی ضد ادواری بر اقتصاد ایران با تأکید بر بخش نفت (با وجود صندوق توسعه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته، اقتصاد کشورهای جهان بطور پیوسته دچار نوسانات اقتصادی، بروز ادوار تجاری و چرخه های رونق و رکود شده اند. قواعد مالی به عنوان یکی از مهم ترین ابزار دولت با هدف ثبات سازی و کاهش نوسانات در طی ادوار تجاری می باشند. همیشه ذهن بسیاری از سیاست گذاران درگیر این مسئله است که در دوران رونق یا رکود اقتصادی، چگونه سیاستی را باید مدنظر قرار دهند. در واقع سیاست گذاران با این سؤال روبه رو هستند که در طول ادوار تجاری، باید از قواعد مالی استفاده شود یا خیر ؟ در پاسخ به این سؤال، پژوهش حاضر با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی که شامل خانوارها با افق برنامه ریزی نامحدود، بنگاه تولید کننده کالای نهایی، بنگاه های تولید کننده کالای واسطه ای، دولت-مقام پولی، بخش نفت و صندوق توسعه ملی می باشد، به سناریوسازی در دو حالت اعمال قاعده مالی ضدادواری و عدم اجرای آن پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد که در مورد تکانه نفتی، قاعده مالی ضدادواری مبتنی بر درآمدهای نفتی، شدت نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی را در مقایسه با عدم وجود قاعده مالی، کاهش داده است. همچنین در مورد تکانه پولی، تفاوت محسوسی در اثرگذاری اجرای قاعده مالی نسبت به عدم اعمال آن مشاهده نشده است.
نفت و فرایند دولت - ملت سازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
95 - 112
حوزههای تخصصی:
نقش آفرینی نفت در روند دولت-ملت سازی ایران در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دیده می شود. در بعد اقتصادی، نفت باعث شکل گیری اقتصادی تک محصولی، حاکم شدن اقتصاد دولتی و غیررقابتی ، عدم رشد بورژوازی و عدم ایجاد نیروهای اقتصادی مولد ،گسترش فساد شده است. نقش ضعیف و حاشیه ای نیروهای اجتماعی در تولید ثروت ملی، سطح پایین و غیراستاندارد شاخص های اجتماعی، جامعه مصرفی و کم بازده، طبقه وسیع حقوق بگیران، زندگی اقتصادی یارانه ای، شکاف های طبقاتی، محدودیت در ایجاد طبقه متوسط هم از نتایج یک اقتصاد وابسته به نفت در حوزه اجتماعی است. تمرکز قدرت، دولت رانتیه، احزاب و گروه های سیاسی دولتی و وابسته و عدم شکل گیری دولت های توسعه گرا نیز از تاثیرات منفی درآمدهای نفت در حوزه سیاسی است. نتیجه اینکه نفت در ایران در یک قرن گذشته عملا فرایند دولت- ملت سازی و روی دیگر آن یعنی توسعه را طولانی، پرهزینه و منحرف کرده است.
نفت و دموکراسی: مورد کشورهای صادرکننده نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
247 - 262
حوزههای تخصصی:
رابطه توسعه اقتصادی و دموکراسی و ارتباط نفت و دموکراسی تاکنون از جهات گوناگون مورد کنکاش قرار گرفته است. این مقاله در پی آن است با توجه به نظریات مختلف مطرح شده، ممکن بودن توسعه اقتصادی و همین طور دموکراسی را در کشورهایی صادرکننده نفت بررسی کند. فرض بر این است که ایجاد نهادهای مدنی در جهت دموکراسی در کشورهایی که دچار اقتصاد رانتیر هستند؛ به شفافیت و پاسخگویی دولت کمک خواهد کرد و توسعه اقتصادی و توسعه انسانی را نیز در این کشورها ممکن خواهد کرد.
رابطه توسعه اقتصادی و دموکراسی و ارتباط نفت و دموکراسی تاکنون از جهات گوناگون مورد کنکاش قرار گرفته است.