مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
نفت
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
263 - 289
الگوی دولت توسعه گرا عبارتی است که برای نوع خاصی از دولت ها وضع شده و در آن از شاخصه های خاصی بهره گیری می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی دو الگوی نظریِ دولت توسعه گرا و نفرین منابع در حوزه مطالعات توسعه جهان سوم با خاورمیانه است تا از رهگذر واقعیت موجود چشم اندازی برای آینده منطقه جست وجو کند. ازاین رو، این نوشتار حول این پرسش شکل گرفته است که تا چه اندازه نظریه دولت توسعه گرا ، با کشورهای نفتی خاورمیانه تطبیق دارد فرضیه نگارندگان این است که، مولفه های دولت توسعه گرا با در نظر گرفتن پدیده نفرین منابع در کشورهای نفتی خاورمیانه ضعیف بوده و این عامل در کنار تاثیرات منفی درآمدهای نفتی که خود منتج از ساختارهای نهادی نامناسب است زمینه ناکامی روند توسعه را در این منطقه باعث شده است.برای تأیید این فرضیه و رسیدن به پاسخی مناسب برای پرسش اصلی، مقاله در دو محور اصلی تنظیم شده است: در محور نخست به دو بحث نظری در قالب نظریه دولت توسعه گرا و نظریه نفرین منابع پرداخته خواهد شد. در محور دوم تلاش می شود، مباحث نظری با داده هایی از خاورمیانه سنجیده شده و به نتایج مشخصی در راستای پاسخ به پرسش اصلی دست یافت.
مدل سازی بازدارندگی نفت در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
715 - 691
نفت عنصر ثابت پژوهش های سیاسی ایران معاصر است، و نقش آن در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران به انحای مختلفی بررسی شده است. با این حال، نفت عاملی مؤثر بر امنیت ملی و ثبات منطقه ای به ویژه در خلیج فارس است که کشورهای آن بخش چشمگیری از نفت مورد نیاز جهان را تأمین می کنند. تجارت و امنیت یار قدیم اند و با توجه به حساسیت و آسیب پذیری عمومی جهان در قبال نفت، تجارت این کالا حتی بیش از سایر کالاها مستلزم امنیت است. با این حال، خلیج فارس و پیرامون آن مدت ها دستخوش جنگ های متعددی بوده است؛ و این تناقض مستلزم توضیح است. ویژگی برجسته تجارت نفت نوسان است؛ نوسان عرضه، نوسان تقاضا، نوسان قیمت، و نوسان سهم کشورها و مناطق نفت خیز از تجارت جهانی نفت. در این پژوهش، با هدف ارائه توضیحی در مورد تناقض جنگ و تجارت، رابطه جنگ و خشونت با نوسان های ذاتی بازار نفت بررسی می شود. پرسش پژوهشی اصلی این است که چگونه نوسان نسبت سهم تجارت نفت منطقه خلیج فارس به تجارت جهانی نفت بر رخداد خشونت و جنگ در این منطقه و پیرامون آن تأثیر می گذارد؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه بازدارندگی نفت ارائه شده است که با استفاده از داده های موجود و مدل سازی ریاضی، درستی آن آزمون می شود. انتظار از مدل سازی این است که رخداد های حاصل از افراط و تفریط در تجارت نفت منطقه را نشان داده و محدوده مناسبی از بازدارندگی تجارت نفت این منطقه را نمایش دهد. بازدارندگی نفت وجهی ساختاری دارد، و مستلزم شرایطی است که به صورت گزاره ریاضی تعریف شده باشند. برای مدل سازی از حوزه دستگاه های دینامیکی با تکنیک معادلات دیفرانسیل استفاده شده است. مدل ارائه شده نوسانی بودن مقوله بازدارندگی را نشان می دهد که بر اساس آن می توان «پهنای باند بازدارندگی» را محاسبه کرد. این محاسبه ها با داده های میدانی نیز سازگاری پذیرفتنی ای دارد. رخ دادن جنگ های متعدد در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه، و نبود تناقض آن با بازدارندگی نفت بر اساس نظریه انشعاب توضیح داده می شود.
پیامدهای گسست مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۱۵-۹۲
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال شناسایی گسست های ناشی از مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران است. در حال حاضر حاصل تشدیدیافته این گسست نهادی و سازمانی در گذر زمان در کلانشهر تهران، عناصر رسمی نظام مدیریت شهری، طیف وسیعی شامل وزارت کشور و واحدهای تابعه آن، مسکن و شهرسازی، مهندسان مشاور، سازمان برنامه و بودجه، شرکت برق منطقه ای، شرکت گاز، شرکت مخابرات، شرکت پست، اداره آموزش و پرروش، دانشگاه ها و موسسات آموزش پزشکی، سازمان تربیت بدنی، اداره ارشاد اسلامی، ثبت اسناد و املاک و ... می باشد. روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی است وجمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. در این تحقیق درآمدهای نفتی دولت به عنوان یکی از فاکتورهای بسیار تأثیرگذار در زمینه انباشت قدرت و ثروت در منطقه کلانشهری تهران مدنظر قرار گرفته که در نهایت به تمرکز و تجمیع سازمان ها و نهادهای دولتی پرشمار در کلانشهر تهران و ایجاد کارکردهای موازی با سازمان های مدیریت شهری و در نهایت گسست در مدیریت سیاسی فضا منتهی شده است
تبیین اقتصاد مقاومتی با تمرکز بر نفت؛ کاربردی از رهیافت نامتقارن در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
296 - 273
حوزه های تخصصی:
نوسانات بالای قیمت نفت، کشورهای صادرکننده را در معرض چالش های زیادی قرار می دهد. یکی از این چالش ها، کاهش تولید ناخالص داخلی در اثر کاهش قیمت نفت است. اقتصادهایی که توانایی خنثی کردن اثر منفی کاهش های قیمت نفت بر تولید ناخالص داخلی را دارند، به اصطلاح مقاوم هستند. برای آزمون مقاومت اقتصاد ایران در برابر کاهش های قیمت نفت، این پژوهش اثر قیمت حقیقی نفت را بر تولید ناخالص حقیقی و تولید ناخالص حقیقی غیرنفتی با استفاده از داده های فصلی در دوره زمانی 1369:1 تا 1397:4 با الگوی خودتوضیحی با وقفه های توزیعی خطی و غیرخطی مورد آزمون قرار داده است. نتایج حاصل از این پژوهش در بلندمدت نشان می دهد که هم در الگوی اول و هم در الگوی دوم افزایش ها و کاهش ها در قیمت حقیقی نفت اثری مستقیم بر تولید ناخالص حقیقی و تولید ناخالص حقیقی غیرنفتی داشته است، با این تفاوت که در الگوی اول اثر افزایش ها در قیمت حقیقی نفت بیشتر از اثر کاهش ها بر تولید ناخالص حقیقی بوده است، ولی در الگوی دوم اثر کاهش ها بیشتر از اثر افزایش ها بر تولید ناخالص حقیقی غیرنفتی بوده است. همچنین با توجه به اثرگذاری منفی کاهش های قیمت حقیقی نفت بر تولید ناخالص حقیقی و تولید ناخالص حقیقی غیرنفتی ایران، فرضیه این پژوهش مبنی بر عدم مقاومت اقتصاد ایران در برابر کاهش های قیمت حقیقی نفت رد نمی شود.
تحلیل نامتقارنی تکانه های قیمت و درآمد نفت در نرخ بیکاری ایران کاربردی از الگوی NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
23 - 49
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر کوشش بر آن است تا نقش تکانه های قیمت و درآمد نفت در نرخ بیکاری ایران در قالبی متقارن(خطی) و نامتقارن (غیرخطی) مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور بر اساس داده های فصلی 2001:2 تا 2017:4، در برآورد الگو از رهیافت خودتوضیحی با وقفه های توزیعی خطی و غیرخطی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در قالب متقارن قیمت نفت بر نرخ بیکاری به طور معکوس مؤثر بوده و درآمد نفتی اثری بر نرخ بیکاری ندارد. همچنین مطابق با قالب نامتقارن در کوتاه مدت قیمت و درآمد نفت اثری نامتقارن بر نرخ بیکاری دارد. به نحوی که روند کاهش ها در قیمت نفت با یک فصل وقفه با اثری معکوس بر نرخ بیکاری همراه بوده و افزایش ها در قیمت نفت مؤثر نیست. در باب درآمد نفتی نتایج نشان می دهد که هم افزایش ها و هم کاهش ها در درآمد نفت اثری معکوس بر نرخ بیکاری دارد. به نحوی که نخست، اندازه اثر افزایش ها در درآمد نفت بر نرخ بیکاری، متفاوت از اثر کاهش ها در آن است و دوم، اندازه اثرگذاری روند کاهشی درآمد نفت بر نرخ بیکاری بیش از اندازه اثرگذاری روند افزایشی آن است. در بلندمدت نیز نتایج برای قیمت نفت مشابه با دوره کوتاه مدت بوده و تنها کاهش ها در قیمت نفت بر نرخ بیکاری اثری معکوس دارد. اثر تکانه های درآمد نفت نیز برخلاف دوره کوتاه مدت، در بلندمدت بر نرخ بیکاری با جهتی معکوس مؤثر است. به نحوی که نخست، ناتقارنی در اثرگذاری تکانه های درآمد نفت بر نرخ بیکاری تأیید می شود و دوم بر خلاف کوتاه مدت، در بلندمدت اندازه اثر تکانه های مثبت درآمد نفتی بر نرخ بیکاری بزرگ تر از اثر تکانه های منفی است. شاخص قیمت نیز در الگوی خطی و غیرخطی در کوتاه مدت و بلندمدت اثری معکوس بر نرخ بیکاری در اقتصاد ایران دارد.
دیپلماسی انرژی و عملکرد روسیه در قالب اوپک پلاس
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 51
حوزه های تخصصی:
رشد دیپلماسی انرژی و شبکه ای شدن سیاست خارجی کشورها باعث شده فعل و انفعالات در یک کشور و یک سازمان بقیه جهان را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد. در یک بازه زمانی طولانی، کشورهای عضو اوپک به عنوان مهم ترین بازیگران تصمیم گیرنده در بازار انرژی نقش آفرینی می کردند؛ اما به مرور بازیگرانی مانند روسیه تصمیم گرفتند برای تأثیرگذاری بیشتر به همکاری و تعامل بیشتر با کشورهای دارنده انرژی، به خصوص اوپک بپردازند. بر این اساس، ائتلافی در قالب اوپک پلاس به وجود آورده اند که روسیه و عربستان بزرگ ترین بازیگران تصمیم گیرنده در این ائتلاف محسوب می شوند. روسیه به دنبال نقش آفرینی بیشتر در بازار انرژی و جایگزین کردن خود به جای آمریکا در منطقه است و اعضای اوپک هم به دنبال کاهش وابستگی به غرب و تنوع بازار فروش و سلطه بر بازار قیمت گذاری. دو طرف ارزیابی کرده اند که نزدیکی آن ها باعث رشد بازار و قدرت بیشتر خواهد شد. سؤال مقاله این است که روسیه چه رویکردی را در اوپک پلاس دنبال می کند؟ و این ائتلاف چه مزایایی برای روسیه داشته است؟ مقاله به روش تبیینی، در چارچوب دیپلماسی انرژی، رویکرد سیاست انرژی روسیه را به دو بخش قبل و بعد از تشکیل اوپک پلاس تقسیم کرده است. زمینه هایی همچون نفت شیل و بحران قیمت ها باعث شده نگرش روسیه از رقابت به همکاری تغییر کند. با توجه به حضور روسیه در این ائتلاف، مطرح شدن روسیه به عنوان بازیگر مهم در تعیین قیمت بازار نفت، بالا بردن منافع سیاسی و اقتصادی، برهم خوردن توازن ریاض-واشنگتن و همکاری بیشتر عربستان-روسیه از مزایایی است که روسیه در این ائتلاف کسب کرده است.
بررسی جایگاه درآمدهای نفتی در برنامه های پنج گانه عمرانی (1356-1327 ش) دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
79 - 102
حوزه های تخصصی:
ایران اولین کشور در خاورمیانه به شمار می رود که نفت در آن تولید و صنعت نفت آن ملی شد. نفت مهم ترین منبع تأمین درآمدهای ارزی و یکی از منابع اصلی در برنامه های توسعه و بودجه های سالانه در ایران بوده است. نوسانات و تکانه های قیمتی نفت و تأثیر مستقیم آن بر درآمدهای دولت در دوران مختلف باعث تحولاتی درحوزه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شده است. هدف این پژوهش بررسی جایگاه، سهم و اهمیت درآمدهای نفتی در برنامه های اول تا پنجم عمرانی در زمان پهلوی است. این پژوهش کیفی و روش جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و شیوه تحلیل اطلاعات نیز توصیفی و تاریخی است. نتایج پژوهش نشان می دهد کاهش و حذف درآمدهای نفتی بعد از تحریم این صنعت (که ناشی از ملی شدن صنعت نفت بود) عامل اصلی توقف برنامه عمرانی اول و نرسیدن این برنامه به اهداف مورد نظر بود، ولی در برنامه دوم نفت از بخش های اصلی رشد اقتصادی این برنامه بوده است. هرچند در این برنامه بخش خدمات نقش اصلی را داشت، از سال 1342 به بعد مجدداً بخش نفت تا پایان برنامه عمرانی پنجم بخش اصلی اقتصاد ایران بود. در برنامه سوم و چهارم، توسعه نفت به موفقیت چشمگیری می رسد و پشتیبان اصلی رشد این برنامه ها قرار می گیرد، چنانکه از برنامه عمرانی سوم تا پایان دوران پهلوی میزان تولید و درآمدهای نفتی افزایش می یابد و بعد از افزایش انفجارگونه قیمت نفت در بازارهای جهانی در اوایل دهه 1350، پیش بینی افزایش شدید درآمدهای نفتی باعث بازنگری در برنامه عمرانی پنجم می شود.
روابط ایران و بریتانیا، چالش های گذشته و حال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
421 - 436
حوزه های تخصصی:
بررسی اُفت وخیز روابط ایران و انگلیس در طول تاریخ می تواند نکات مثبت و منفی و قوت و ضعف روابط فیمابین را مشخص نموده و چارچوب تحلیلی پویا و مناسبی جهت درک بهتر از روابط و بهره گیری از دیپلماسی کارآمد و مؤثر ارائه نماید. در این راستا، تلاش می شود به اختصار روابط ایران با انگلستان در دوره های مختلف تاریخی با نگاهی تحلیلی مورد تدقیق و واکاوی قرار گرفته و در انتها راهکارهایی براساس آموزه های تاریخی به منظور به کارگیری دیپلماسی مؤثر در روابط دوجانبه با انگلیس ارائه شود. در این مقاله سعی خواهد شد از هرگونه پیش داوری خودداری شده و تنها ملاک ارزیابی، مستندات تاریخی و رفتار کشورها باشد. از هم گسستن روابط دو کشور و لزوم اتخاذ تدابیر مؤثر در راستای تأمین حداکثری منافع ملی از دلایل عمده نگارش مطلب حاضر می باشد.
اولویت بندی تأثیرات تحریم های نفتی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
97 - 126
حوزه های تخصصی:
از زمان ملی شدن صنعت نفت ایران، این صنعت به عنوان یکی از مهم ترین منابع درآمد ملی به شمار می رفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان مسئله نفت، به عنوان یکی از مسائل مهم و ضروری در خصوص درآمدهای دولت ها محسوب می شد؛ به طوری که دشمنان انقلاب اسلامی در برهه های مختلف، باهدف تضعیف ایران اسلامی، سعی در تحریم نفتی این کشور داشته اند، چراکه با این تحریم ها به دنبال تأثیرگذاری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بودند. برغم تأکیدهای مکرر مبنی بر صادرات غیرنفتی، اما همچنان صنعت نفت ایران به عنوان یکی از صنایع مهم در کشور به شمار می رود. در سال های اخیر با شروع تحریم های همه جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران، صنعت نفت نیز از این طوفان مستثنی نشده و آماج حملات تحریمی امریکا و اتحادیه اروپا قرارگرفته است. این پژوهش به دنبال بررسی تأثیرات تحریم های نفتی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ابعاد اصلی امنیت ملی اعم از نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می باشد؛ بدین ترتیب در گام اول، تأثیرات مثبت و منفی تحریم ها را به صورت توأمان، مبتنی بر نظرات خبرگان این حوزه شناسایی و احصا نموده و سپس در گام دوم به اولویت بندی تأثیرات مذکور با استفاده از روش پژوهش تحلیل سلسله مراتبی( AHP )خواهیم پرداخت. علت استفاده از این روش، بهره مندی هرچه بهتر از زمان و منابع موجود هست؛ به طوری که نتیجه پژوهش حاضر با تأکید بر اولویت های به دست آمده، راهنمای بسیاری از سیاستمداران و مدیران در بهره مندی از امکانات، زمان و منابع موجود خواهد بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که بُعد اقتصادی امنیت ملی بیشترین تأثیر را از تحریم های نفتی می پذیرد و نیز در میان تمامی زیر مؤلفه های ابعاد امنیت ملی، مسئله افزایش تورم و کسری بودجه، بیشترین اوزان را در میان نظرات خبرگان به خود اختصاص داده اند.
قواعد فراملی حاکم بر قراردادهای حفاری و منابع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
355 - 377
حوزه های تخصصی:
عملیات اکتشاف و توسعه نفت، به ویژه بهره برداری از چاه های حفر شده، به وسیله زنجیره ای پیچیده و چندلایه از مراحل و انواع خدمات فنی اداره می شود. از مهم ترین بخش های این عملیات، خدمات حفاری چاه های نفت و گاز است. نزدیک به بیست عملیات مختلف لازم است تا چاه های نفت و گاز را در مدت بهره برداری، اداره، تعمیر، نگهداری، بازحفاری و کنترل کند. بررسی ها نشان می دهد که معیارها و قواعد فنی و اجرایی یکسانی بر مجموعه این فعالیت ها حاکم است. پرسش این است که آیا قراردادهای این بخش از صنعت نفت نیز از قواعدی پیروی می کند که الزاماً ویژه یک نظام حقوقی داخلی خاص نباشد؟ و اگر چنین است، مهم ترین این قواعد کدام اند؟ هدف این نوشتار، معرفی کلی جایگاه این خدمات و شناسایی معیارها و قواعدی است که در بخش عملیات حفاری، جزئی از چهارچوب مناسبات حرفه ای و قراردادی طرفین است. جدای از قراردادنویسی، نقش این قاعده ها و معیارها در مرحله حل اختلاف - اعم از دادگاه، داوری و یا شیوه های جایگزین- نیز به همان اندازه و گاهی بیشتر مهم است.
بررسی همبستگی بین قیمت نفت خام و بازار سهام در ایران: رویکرد گارچ چندمتغیره و موجک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۴)
141 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی همبستگی شاخص کل بورس و قیمت نفت برنت در بازه هفتگی از شهریور 1388 تا آذرماه 1399 است. در این راستا از رویکرد DCC-GARCH و رویکرد موجک پیوسته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همبستگی بین دو شاخص مورد بررسی تحت تاثیر شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه تغییر می کند. همچنین این وضعیت تحت تاثیر شرایط پاندمی کرونا از بهمن 1398 تا آردیبهشت 1399 قرار دارد به طوریکه در این بازه زمانی همبستگی بین دو شاخص منفی و در بازه قبل و بعد از این مدت مثبت است. نتایح حاصل از رویکرد موجک نیز نشان می دهد وابستگی بین جفت بازار مورد بررسی در کوتاه مدت پایین و در برخی دوران در میان مدت و بلند مدت وابستگی بالاتر است. از اینرو به سرمایه گذاران توصیه می شود بسته به افق زمانی مورد بررسی و شرایط اقتصادی و سیاسی کشور اقدام به سرمایه گذاری در این دو بازار نمایند
نفحات نفت (انعکاس تحولات اجتماعی حاصل از نفت در ادبیات بومی خوزستان)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
85 - 96
حوزه های تخصصی:
نفت در سده اخیر یکی از مضمون های تازه و بکر پیش روی جامعه ی ایرانی بوده که آثار عمیق و دوران سازی ب ر خوزستان و ادبیات آن برجای گذاشته است. خصوصاً انعکاس مسائل و مناسبات اجتماعی مرتبط با نفت در آثار داستانی نویسندگان خوزستانی قابل توجه است. به همین جهت در این پژوهش تلاش شده است تا نفت و مسائل و پیامدهای آن از ادبیات بومی خوزستان تا پیش از دهه هفتاد شمسی استخراج گردد و آن چنان که نتیجه این پژوهش نشان می دهد پیامدهای استخراج نفت و ایجاد شرکت نفت در خوزستان در قالب مضامینی چون اضمحلال شیوه های سنتی و اقتصاد بومی، رشد مناسبات س رمایه داری، تغییر در انگاره های قشربندی اجتماعی، گ سیختگی و ناموزونی رشد اقتصادی-اجتماعی و گسترش حاشیه نشینی ، دام ن زدن ب ه مهاجرت های وسیع روستایی، گسترش زندگی حاشیه ای، گسترش و دامن زدن به تضادهای ف رهنگی- اج تماعی، برخورد تحقیرآمیز و استعماری فرنگیان، بیداری ملی(خودآگاهی ملی) و هویت های تازه در ادبیات بومی خوزستان انعکاس داشته است که از دید این آثار مهم ترین آن ها تضعیف شدید هویت های عشیره ای و قومی و شکل دادن ب ه هویتی جدید در قالب شرکت- شهرهای نفتی ب وده است .
برساخت معانی اجتماعی در فیلم مستند تاریخی؛ مطالعه مستندهای «آقای نخست وزیر» و «مصدق، نفت، کودتا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
39 - 71
حوزه های تخصصی:
تاریخ و سینمای مستند هر دو مصنوعاتی وفادار به امر واقع اما وابسته به روایت هستند. ازاین رو، فیلم مستند تاریخی، نه بازتاب دهنده تاریخ که بازنمایاننده برداشت هایی از آن است. این برساخت ها برای مستندسازان مهم تر از اطلاعات تاریخی ای هستند که به نمایش میگذارند؛ چراکه در شکل گیری ذهنیت تاریخی و در نتیجه، قضاوت های فرهنگی و سیاسی مخاطبان خود مؤثرند. در این پژوهش تلاش شده است، با مطالعه نشانه شناختی دو مستند «آقای نخست وزیر» و «مصدق، نفت و کودتا» راهبردهای مستندساز در برساخت معانی از موضوعات تاریخی شناسایی شوند. پژوهش در نهایت استفاده از «مشابه سازی تاریخی» و «جلب اعتماد حداکثری مخاطب» را دو سازکار اصلی در مستند های مورد مطالعه برای برساخت معانی اجتماعی دانسته است. نتایج نشان می دهد که مشابه سازی تاریخی از طریق گنجاندن عبارات و مفاهیم فرهنگی و سیاسی در گفتار متن و ارجاع تاریخی به آنها در مستند «آقای نخست وزیر» منجر به برساخت پیام هایی در مورد اعتماد به امریکا و مقابله با تحریم ها شده است. در مستند «مصدق، نفت، کودتا» نیز جلب اعتماد حداکثری مخاطب از طریق ارائه خوانش های متفاوت از رخدادهای تاریخی، راهبرد خلق برساخت معانی اجتماعی است.
علوم در برهان قاطع
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۴ بهار ۱۳۸۱ شماره ۱۳
51 - 80
در فرهنگ برهان قاطع در کنار تعاریف و معانی لغات فارسی اشارات صریحی نیز به مواد و خواص و کاربرد آنها شده است که از نظر آشنایی با فناوری آن دوره از کشور اهمیت فراوانی دارد. در این مجموعه لغاتی گردآوری شده است که در آنها به فلزات ، مواد و کاربردی آنها اشاره شده است. لغات در سه سر فصل معانی، کاربرد و روش های تولید و کاربرد آنها طبقه بندی شده است و برای جلوگیری از تکرار در موارد مشترک فقط در یکی از سرفصل ها به لغت اشاره شده است. از این رو برای آشنایی با کلیه اشارات به هر فلز باید هر سه فصل مطالعه شود.
سوابق تاریخی آشنایی بشر با نفت و قیر بر اساس یافته های باستانشناسان و نوشته ها در ادبیات ایران و یونان
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۸ تابستان ۱۳۸۵ شماره ۳۰
75 - 95
سوابق تاریخی نشان می دهند که ایرانیان از 4 هزار سال قبل نفت و قیر و محل مخازن آنها را به خوبی می شناختند و به طور روزمره از آنها استفاده می کردند. مجسمه های ساخته شده از قیر در موزه ایران باستان، مهرهای کشف شده در خوزستان در نزدیکی چاه های نفت امروزی که در1600 سال قبل از میلاد ساخته شده اند، اشارات مورخان یونانی و رومی به نفت و کاربرد آن در گرمایش و عایقکاری، نوشته های مورخان عرب درباره میدان های نفتی و اشعار شعرای ایرانی در ارتباط با خواص نفت و قیر مؤید این ادعاست. اشارات در کتب فارسی و اشعار شعرا به نفت سیاه و سفید نشان می دهد که نفت برای اولین بار در 1000 سال قبل توسط ایرانیان تصفیه شده است
بررسی ماهیت دولت پاتریمونیالیسم تحصیلدار در دوره پهلوی دوم؛ (1342 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
95 - 111
حوزه های تخصصی:
درباب ماهیت حکومت پهلوی دوم تاکنون نظریات مختلفی ارایه شده است که هر کدام از این نظریات از زاویه خاصی به تبیین ماهیت حکومت پهلوی دوم پرداخته است. هر نویسنده براساس برداشت خاص خود از اصلیترین ویژگی حکومت محمد رضا پهلوی نظریه خود را سازماندهی کرده است، برخی اقتصاد، برخی فرهنگ، برخی سیاست و برخی ویژگیهای اجتماعی را ملاک ارزیابی خود از ماهیت حکومت پهلوی دوم قرار داده اند. درهمین راستا تاکنون نظریات مختلفی برای تبیین ماهیت دولت پهلوی دوم از جمله نظریه پاتریمونیالیسم، استبدادشرقی، دولت مطلقه، دولت رانتیر، نظام سلطانی و...ارایه شده است .بااین وجود ماهیت این حکومت هنوز مورد مناقشه نظریه پردازان است، بنابراین نویسنده دراین مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که چه نظریه ای بیشترین قابلیت تبیین ماهیت دولت محمد رضا شاه دربین سالهای 1342تا1357را دارا میباشد؟درهمین راستا نگارنده معتقداست که هیچکدام از نظریات ارایه شده درمورد ماهیت حکومت پهلوی دوم به تنهایی نمیتوانند ماهیت دولت محمد رضا شاه را تبیین کنند، وکاربرد هر کدام از این نظریات به تنهایی دارای کاستی ها وضعف هایی می باشد.بنابراین با ارایه ی نظریه پاتریمونیالیسم تحصیلدار که تلفیقی از دونظریه پاتریمونیالیسم ودولت رانتیراست سعی دارد تا به تبیین چیستی حکومت پهلوی دوم بپردازد
جایگاه نهادها در توسعه یافتگی نروژ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه منطقه ای پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
124 - 162
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحثی که در خصوص توسعه موردتوجه است، توجه به شکل گیری و کارکردهای نهادی است. نهادهای اقتصادی و سیاسی، به واسطه نقش تعیین کننده بر روی نظام ها و خرده نظام های اقتصادی، می توانند ترتیبات توسعه ای به وجود آورند. درعین حال، فقدان نهادها، می توانند زمینه های عدم پویایی و پایایی سیستم را به وجود آورند. نظام های اقتصادی با منابع بسیار زیاد، درصورتی که از پتانسیل های نهادی استفاده نکنند، درگیر بحران در سیستم های تولید، توزیع و مصرف خواهند شد. مطالعات نهادی جایگاه ویژه ای در چند دهه تحقیقات محققان اقتصاد سیاسی داشته است. نهادها سبب شکل گیری اقتصادهای متمایز می شوند به گونه ای که تفاوت بین نتایج در اقتصاد سیاسی را در تفاوت نهادها قلمداد کرده اند. نمونه نروژ، نمونه ای موفق در اقتصاد سیاسی محسوب می شود که بر اساس شاخص های توسعه سیاسی و اقتصادی می توان برآیند زمینه های نهادی آن را مشاهده کرد. نروژ از سطح بالای غنای منابع ازجمله نفت، انرژی آبی، ماهی، مواد معدنی و جنگل ها برخوردار است. بااین حال درنتیجه تفاوت های عمده ای در شاخص های توسعه یافتگی با کشورهای دیگری را که از منابع سرشار برخوردار هستند، تجربه می کند. نروژ به عنوان یکی از دولت های اصلی اسکاندیناوی، مدل توسعه ای بر اساس آموزه های دولت رفاه را دنبال کرده است. سؤالی که به وجود می آید این است که معمای توسعه یافتگی نروژ علی رغم وجود منابع سرشار شبیه به نفت چیست؟ در پاسخ به این سؤال، با استنباط از رویکرد نهادگرایی در اقتصاد سیاسی، به تأثیر نهادها (خرده نهادها)ی سیاسی به عنوان بخش مهمی از توسعه یافتگی در نروژ توجه خواهد شد. این فرضیه از این حیث اهمیت دارد که راهکارهای برون رفت از اقتصاد رانتیر و نفتی در ایران در آن نهفته است؛ چراکه تجربه زیست توسعه یافتگی نروژ در نهادسازی نفتی، نهادهای سیاسی، دموکراسی، رفاه اجتماعی و ... می تواند در نهادسازی در ایران موردتحقیق قرار گیرد.
آسیایی شدن خلیج فارس؛ تبیین مؤلفه های سیاسی- اقتصادی مؤثر بر جهت گیری آسیایی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
223 - 266
حوزه های تخصصی:
فرایند آسیایی شدن منطقه خلیج فارس تحت تأثیر الزام های گوناگون سیاسی- اقتصادی، بی شک مهم ترین چرخش سیاسی- دیپلماتیک کشورهای عربی این منطقه از زمان تأسیس تا به امروز بوده است. رابطه میان آسیا و خلیج فارس که از دهه ها قبل آغاز شد، امروزه تحت تأثیر عواملی چندگانه به مرحله ای نوین از تکامل خود رسیده است. این نوشتار با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی و با اتکا بر روش استنتاج علی و بهره گیری از رویکرد چندعلیتی خرد و کلان درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که چه مؤلفه های سیاسی- اقتصادی منجر به آسیایی شدن خلیج فارس و چرخش اعضای شورای همکاری خلیج فارس به سوی شرکای آسیایی شده است؟ ادعای این مقاله آن است که افزایش توجه سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به روابط آسیایی ناشی از تاثیرگذاری مولفه هایی در سطوح فرد، نقش، جامعه، دولت و ساختار نظام بین الملل است. یافته های این پژوهش بیانگر این است که فارغ از تعاملات تاریخی در زمینه های فرهنگی، انرژی، تجاری و نظامی؛ عواملی نظیر تغییر نسل در رهبران شورا، ضرورت ایجاد اقتصاد مولد و تضمین بقا و مشروعیت دولت های خلیج فارس در کنار تحولاتی در سطح ساختار بین المللی از جمله تسریع انتقال قدرت از غرب به شرق، خیزش خارق العاده چین و ضرورت موازنه سازی منطقه ای منجر به تثبیت و تسریع آسیایی شدن اعضای شورا در سال های اخیر شده است.
روابط فرامنطقه ای در پرتو ادراک ژئواکونومی: ارزیابی دیپلماسی انرژی چین با عربستان سعودی
حوزه های تخصصی:
دقت در وضعیت انرژی چین نشان می دهد که از یک سو تقاضای انرژی در این کشور به تبع رشد و توسعه ی اقتصادی آن به شدت در حال افزایش است و از دیگرسو به دلیل کمبود منابع داخلی، وابستگی این کشور به منابع بین المللی در حال افزایش است. به همین خاطر گسترش تعامل با کشورهای تولیدکننده انرژی مانند عربستان، می تواند زمینه را به سوی وابستگی متقابل فراهم آورد. در واقع عربستان به عنوان نخستین صادرکننده عمده نفت در جهان، نه تنها در دیپلماسی انرژی چین بلکه برای همه قدرت های بزرگ از جایگاهی والا برخوردار است. پژوهش حاضر درصدد است به واکاوی و بررسی جایگاه عربستان سعودی در دیپلماسی انرژی چین بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که چین به چند علت برای عربستان اهمیت ویژه ای قائل است: نخست اینکه عربستان شریکی قابل اعتماد برای مشتریان بوده است. دوم اینکه عربستان بزرگ ترین صادرکننده نفت تلقی می گردد. از سوی دیگر، این کشور بزرگ-ترین اقتصاد کشورهای عربی را داراست و درنهایت اینکه عضو بسیار تاثیرگذار در اوپک است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است و به فراخور موضوع از آمارهای رسمی سازمان اوپک، بریتیش پترولیوم و صندوق پولی عربستان استفاده خواهد شد.
اثر درآمدهای نفتی بر رابطه علّی توسعه مالی-رشد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
71 - 98
حوزه های تخصصی:
ارتباط میان عملکرد بخش واقعی و بخش مالی توجه مطالعات بسیاری را به خود معطوف کرده است. با این وجود، در حالی که اجماعی نسبی میان اقتصاددانان درباره اثر مثبت توسعه مالی بر رشد اقتصادی وجود دارد، رابطه علّی بین این دو هنوز محل مجادلات بسیاری است. به علاوه در غالب مطالعات رابطه توسعه مالی و رشد اقتصادی بدون توجه به عوامل پیرامونی مؤثر بر آن ها مورد بحث قرار گرفته است. به همین دلیل، مطالعات اندکی به بررسی اثر نفت بر عملکرد بازارهای مالی پرداخته اند. مقاله حاضر تلاش می کند تا با مطالعه اثر درآمدهای نفتی بر رابطه علّیت توسعه مالی و رشد اقتصادی، پاسخی به تفاوت رابطه علّی مالی-رشد در کشورهای وابسته به منابع نسبت به کشورهای توسعه یافته دارای اقتصادهای تولیدمحور ارائه دهد. این مقاله با بکاگیری الگوی تصحیح خطای برداری به انجام آزمون علّیت سه متغیره میان رشد اقتصادی و شاخص های منتخب توسعه مالی و نیز شاخص چندبُعدی توسعه مالی (که با استفاده از روش تجزیه مؤلفه های اصلی استخراج شده است)، با لحاظ نمودن شاخص سهم درآمدهای نفتی از درآمدهای دولت در الگو طی سال های 1352 تا 1389 می پردازد. یافته های این تحقیق گویای آن است که بر خلاف نتایج آزمون علّیت دومتغیره که علّیت معکوس از رشد به توسعه مالی را نشان می دهد، نتایج آزمون علّیت سه متغیره این حالت انفعالی را در مورد برخی از شاخص های توسعه مالی رد کرده و در مورد سایر شاخص ها نشان می دهد که این رابطه علّی یک طرفه در حضور درآمدهای نفتی تضعیف می شود.