مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مشارکت شهروندان
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع تاب آوری به یک بحث تخصصی و عمومی در جامعه تبدیل شده است. مفاهیم تاب آوری در جوامع شهری که در واقع کنشی علیه توسعه در سطح ملی و توسعه صرفا کالبدی در مقیاس شهری است و تلاشی در جهت دستیابی به معیارهای کیفی در عرصه برنامه ریزی شهری است. در این میان بحث تاب آوری در جوامع شهری به این معناست که جامعه قادر به تحمل سوانح طبیعی شدید باشد بدون آنکه دچار خسارات عمده، آسیب ها، توقف در تولید و کاهش کیفیت زندگی شود و همچنین در نگاه سطحی هدف از تاب آوری به عنوان آرمانی جهانی در سطح فردی، سازمانی و جامعه ای مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حکمروایی شهری بر تاب آوری شهرها تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن شهر تهران و متخصصین و کارشناسان حوزه پژوهش تشکیل می دادند. حجم نمونه برای گروه آماری شهروندان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و برای متخصصین 60 نفر برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و دستیابی به اهداف پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که حکمروایی شهری بر تاب آوری شهری تاثیر مستقیمی دارد به گونه ای که 42/0 درصد از واریانس متغیر تاب اوری شهری به وسیله حکمروایی شهری قابل تببین است.
نقش مشارکت شهروندان در ارتقاء سلامت اجتماعی شهروندان شیروان (مطالعه تطبیقی: محلات فلسطین، سه یک آب، زمین های کشوری، بیست متری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
192 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی نقش مشارکت شهروندان در ارتقاسلامت اجتماعی شهروندان شیروان در محلات بیست متری، سه یک آّب، زمین های کشوری (کهنه شهر)، فلسطین واقع در منطقه A می باشد. روش تحقیق حاضر، اسنادی و پیمایشی بوده واز ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنین محلات مورد مطالعه و تعداد نمونه آماری250 نفر بوده که براساس فرمول کوکران برآورد شده است. با استفاده از آزمون کولموگرف-اسمیرنف نرمال بودن توزیع داده ها و آزمون میانگین و همچنین وزن دهی متغیرها توسط مدل آنتروپی شانون و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک رتبه بندی ماباک انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان مشارکت که از لحاظ شاخص فیزیکی- کالبدی محله زمین های کشوری با 6/3 بهترین وضعیت و محله بیست متری با میانگین 3/2 بدترین وضعیت را دارا بوده واز لحاظ شاخص فرهنگی -اجتماعی، محله سه یک اب با 3.7 بهترین وضعیت و محله فلسطین با 2.5 ضعیفترین محله بوده، از لحاظ شاخص اقتصادی، محله فلسطین با میانگین 8/3 بهترین و محله زمین های کشوری با میانگین 2/2 ضعیفترین بوده همچنین از نظر شاخص زیست -محیطی محله فلسطین با میانگین6/4 بهترین شرایط و محله زمین های کشوری با 3/1 ضعیفترین محلات بودند.
نقش ساختار مدیریت شهری در توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی (مطالعه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۹
51 - 74
حوزه های تخصصی:
تمرکز روز افزون جمعیت در نواحی شهری و رشد سریع شهرنشینی ناشی از مهاجرت مشکلاتی را در ارائه خدمات مناسب به شهروندان به وجود می آورد .در این رابطه نقش مدیران شهری کاردان در قالب یک نهاد مدیریتی فراگیر و کارآمد در رفع مشکلات و نیازهای روز افزون شهروندان ضرورت پیدا می کند.
شهر همدان نیز با سابقه تاریخی کهن و افزایش روز افزون جمعیت که در دهه های اخیر اتفاق افتاده است از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین در پژوهش حاضر شناسایی عوامل مو ثر در بهبود ساختار مدیریت شهری و تاثیر آن در توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی همدان مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا با این فرض که مدیریت شهری همدان تنها با مشارکت بیش تر شهروندان، حفظ حقوق شهروندی و ارائه خدمات مناسب به آنان می تواند در اداره امور شهر و توسعه ی فرهنگ شهر و شهر نشینی موفق باشد؛به نقش و عملکرد مدیریت شهری همدان پرداخته است. در مجموع روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی، کاربردی و مبتنی بر پیمایش می باشد. در این روش از گردآوری اطلاعات، مطالعات اسنادی و میدانی (تهیه پرسش نامه) استفاده شده است، و جامعه ی مورد مطالعه شهر همدان و حجم نمونه 369 نفرمی باشدکه جهت ورود اطلاعات و داده ها وتجزیه- تحلیل آنها نیز از نرم افزار spss استفاده شده است. نتیجه این که ساختار مدیریت شهری همدان از انسجام، انعطاف پذیری، کارآمدی و مشارکت لازم برخوردار نیست و نیاز است جهت ار تقای فرهنگ شهر و شهرنشینی شهروندان همدانی توجه بیش تر و برنامه ریزی دقیق تری داشته باشد. همچنین با توجه به این موضوع که اکثر شهروندان همدانی با مفهوم حقوق شهروندی آشنایی چندانی ندارند و در اداره امور شهر رغبت چندانی از خود نشان نمی دهند بنابراین آگاه سازی، آموزش و توانمند سازی شهروندان جهت ارتقای مهارت ها و کسب عادت های صحیح زندگی اجتماعی پیش شرط لازم در اداره امور شهر می باشد و این امر نیاز به برنامه ریزی و سیاست گذاری اجتماعی دارد که مدیریت و حاکمیت شهری همدان می تواند تنها از این طریق به توسعه فرهنگ شهر و شهر نشینی نزدیک تر شود.
بررسی تاثیر بکارگیری شبکه های اجتماعی در روابط عمومی شهرداری بر مشارکت شهروندان بابل
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
19-32
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون شبکه های اجتماعی مجازی در عرصه ی ارتباطات رسمی و سازمانی با مردم ضرورت بررسی بهتر چگونگی تاثیرگذاری این شبکه ها بر نحوه ارتباطات و مشارکت شهروندان در امور مهمی همچون مدیریت شهری از طریق روابط عمومی ها، احساس می شود. با توجه به این امر این تحقیق با هدف بررسی تاثیر بکارگیری شبکه های اجتماعی در روابط عمومی شهرداری بر مشارکت شهروندان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی است. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه ی بسته ی محقق ساخته ای که از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بوده است،در بین نمونه ای شامل 384 شهروند بابلی، به روش تصادفی ساده، جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای نرمالیته و رگرسیون خطی در نرم افزار اس.پی.اس.اس22 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که؛ پیگیری مطالبات و خواسته های مردمی(447/0) اولین و مهمترین دلیل مشارکت شهروندان از طریق بپگیری خواسته هایشان از طریق شبکه های اجتماعی مجازی متعلق به روابط عمومی شهرداری بابل بوده است. بعد از متغیرهای افکار سنجی و نظر سنجی و تحقیقات روابط عمومی(343/0)، پاسخگویی مسئولان روابط عمومی(287/0)، فعالیت های خبری و اطلاع رسانی(222/0) به ترتیب رتبه های دوم تا چهارم را از لحاظ تاثیر گذاری بکارگیری شبکه های اجتماعی در روابط عمومی شهرداری بر مشارکت شهروندان داشتند.
تولید مشترک ارزش عمومی: راهی برای توسعه جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
3 - 24
ارزش های عمومی برآیندی از خط مشی های عمومی، قوانین، مقررات عمومی، خدمات عمومی و سایر رفتارهای کارگزاران بخش عمومی هستند که در یک جامعه مردم سالار این ارزش ها توسط خود مردم تعیین می شوند. این ارزش های عمومی تجلی رحجان ها و خواست های شهروندان یک جامعه است، لذا از آنجایی که تولید مشترک از طریق فرصت ایجاد هم افزایی بین دولت و جامعه مدنی با تأثیر مثبت بر سرمایه اجتماعی و به دلیل پتانسیل آن برای مقابله با طیف وسیعی از عوامل بازدارنده ارائه خدمات عمومی موثر می باشد پژوهش حاضر در تلاش است ب ا به ره گیری از روش اسنادی، کتابخانه ای منابع و متون مدیریتی م رتبط در ابتدا مروری بر مفاهیم اصلی، معانی متنوع و نوظهور ارزش عمومی و درنهایت نقش تولید مشترک ارزش عمومی را مورد بحث قرار دهد. پژوهش حاضر، درک بهتر مفهوم ارزش عمومی و نقش به سزایی تولید مشترک ارزش های عمومی را در توسعه جامعه بیان می کند.
بررسی تاثیر شاخص های قابلیتی و کارکردی شهرداری در حضور و مشارکت شهروندان (نمونه موردی: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
203 - 232
بحث های زیادی درباره تنگناهای مالی شهرداری مطرح بوده و پیشنهاد بسیاری از محققان بر این است که شهرداری باید درآمد پایدار داشته باشد؛ اما واقعیت آن است که شهرداری نهادی خدماتی است و باید هزینه خدمات خود را از شهروندانی اخذ کند که از این خدمات بهره مند می شوند؛ بنابراین اگر شهرداری توانایی دریافت این هزینه ها را ندارد، این فرض مطرح است که ممکن است نقصی در سیاست گذاری ها یا کارکردهای این نهاد وجود دارد. به همین منظور، این بررسی قصد داشت فرضیه وجود سیاست گذاری و وضعیت کارکردی شهرداری را به آزمون بگذارد. روش این بررسی از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز از 150 نفر از کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری گردآوری شد. داده های گردآمده با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن و همچنین روش تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی (PLS) تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین کارکرد و کیفیت سیاست های تدوین شده و همچنین شاخص های قابلیتی و عملکردی شهرداری مشهد، رابطه مثبت و معنی داری برقرار است؛ اما چون کیفیت و کارکرد سیاست های طراحی شده در سطح مناسبی قرار ندارد، شاخص های قابلیتی و کارکردی دچار ضعف اساسی بوده و همین عامل در ناکامی شهرداری در کسب هزینه خدمات ارائه شده به ساکنان اثرگذار بوده و شهروندان این نهاد را نه یک نهاد خدماتی که سازمانی حاکمیتی قلمداد می کنند. تا این اختلال مرتفع نشود، شهرداری همچنان مجبور است از شیوه هایی کسب درآمد کند که علاوه بر ناپایداربودن، مشکلات زیادی را برای شهر و شهروندان ایجاد می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در مناطق پنجگانه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که از نوع پیمایشی و بر اساس هدف ، کاربردی و به روش توصیفی–تحلیلی است عوامل مؤثّر بر مشارکت شهروندان در مناطق پنجگانه شهر رشت مورد تحلیل و مقایسه قرارگرفته است. جامعه آماری شامل ۶۷۹۹۹۵ نفر جمعیّت شهر رشت و حجم نمونه (کوکران با ۵درصدخطا) ۳۸۴ نفر افراد بالای ۲۵ سال تعیین گردید. باتوجه به مقادیرکمتر از ۰۵/۰ در آزمون کولموگروف-اسمیرنوف. کلیّه داده ها غیرنرمال درنظر گرفته شدند. برای بررسی رابطه بین متغیّرها براساس غیرنرمال و کیفی بودن از آزمون اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که از بین عوامل فردی، سطح تحصیلات با مقدار ۲۶/۰ و از بین عوامل اجتماعی، متغیرهای مسئولیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد به مسئولین و رضایت اجتماعی و از میان عوامل مدیریتی و سیاسی متغیّرهای شفافیت، پاسخگویی مدیران شهری، باور مسئولین به توانایی مردم و فراهم سازی زمینه مشارکت مردم توسط مدیران با مقدار صفر با متغیّر جلب مشارکت شهروندان دارای رابطه معنی دار هستند. سپس از آزمون ناپارامتریک فریدمن برای رتبه بندی عوامل و متغیرها استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد عوامل مدیریتی و سیاسی با مقدار۱۳/۲رتبه اول، عوامل اجتماعی با۹۶/۱رتبه دوم و عوامل فردی با ۹۲/۲در رتبه سوم قرار دارند همچنین سطح تحصیلات با ۶۸/۲رتبه نخست عوامل فردی، رضایت اجتماعی با ۶۷/۲ رتبه نخست عوامل اجتماعی و فراهم سازی زمینه مشارکت مردم توسط مدیران با ۵۷/۲ در رتبه نخست عوامل مدیریتی و سیاسی قرار دارند. برای بررسی تفاوت دیدگاه ها از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده گردید باتوجه به مقدار بالای ۰۵/۰ برای تمامی متغیّرها، هیچگونه تفاوت معناداری در بین دیدگاه های پاسخگویان درمناطق مختلف شهر رشت مشاهده نشد.
بررسی نقش فضاهای باز شهری منطقه 20 شهرداری تهران در کاهش آسیب های ناشی از زلزله
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
389 - 409
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی با انواع گوناگون و گستره ی نفوذشان به عنوان پدیده های تکرار پذیر و مخرب، همواره در طول دوران حیات کره ی زمین وجود داشته اند و پس از پیدایش بشر نیز همیشه خطری جدی برای انسان بوده اند. بنابر این برنامه ریزی پیش از وقوع بحران از جمله مهمترین مسائلی است که امروزه پیش روی مدیران شهری قرار دارد. یکی از شهرهای ایران که بیش از سایر شهرها با این مشکل روبرو است، شهر تهران باشد. منطقه 20 تهران در جنوب این شهر واقع شده و از جمله مناطقی است که بر روی گسل خطرناک ری قرار دارد. به نظر میرسد تلاش های صورت گرفته در یک دهه گذشته به لحاظ ایجاد برخی زیرساخت ها، بر اساس بافت فشرده جمعیتی و بافت فرسوده موجود، کافی نبوده است. در همین راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و از نوع پژوهش های کاربردی و کمی و کیفی به دنبال بررسی نقش فضاهای باز شهری در کاهش آسیب ناشی از وقوع زلزله با تاکید بر مشارکت شهروندان منطقه 20 تهران می باشد . جامعه آماری کلیه شهروندان منطقه 20 شامل 453740 نفر می باشد . به این ترتیب در پژوهش حاضر ، مفهوم مشارکت ، ساختار کالبدی نواحی منطقه 20، ساختار شبکه راه ها و نظر شهروندان در زمینه مشارکت آن ها در فضاهای باز پس از وقوع زلزله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد بین زیرساخت ها، امکانات، گسترش فضاهای باز شهری، مشارکت شهروندان و آسیب های ناشی از وقوع زلزله رابطه معناداری وجود دارد و همچنین، عدم تبلیغات برنامه ریزی شده، عدم اطلاع رسانی از امکانات و موقعیت مکان های فضاهای باز شهری از جمله مهمترین موانع در مشارکت شهروندان در استفاده از فضاهای باز شهری، هنگام وقوع زلزله است
رهیافت توسعه؛ تمرکززدایی از حکومت ملی به حکومت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
149 - 168
حوزه های تخصصی:
در نیم قرن اخیر، تمرکززدایی از دولت به عنوان یکی از کلیدی ترین ابزارهای توسعه و به موازات آن یک فرایند دموکراتیک شناخته می شود. مخالفان تمرکززدایی در مقابل معتقدند تمرکززدایی با از بین بردن وحدت داخلی، افزایش درگیری های داخلی و دشوار ساختن اجرای قانون موجب تضعیف دولت و تجزیه کشور می شود و ایده «دولت قوی به مثابه دولت متمرکز» را مطرح می کنند. اما، تمرکززدایی از حکومت مرکزی به حکومت محلی زمینه های تخصیص اختیارات و قدرت به جوامع محلی را فراهم می کند که این کار نه تنها موجب تضعیف دولت نخواهد شد، بلکه مصداق بارزی از اثبات مشروعیت و دموکراسی در عمل است. البته تمرکززدایی نیازمند پیش شرط های قانونی و در عین حال اجرایی است که آثار آن در توانمندسازی دولت در ارائه خدمات عمومی، مشارکت و آموزش اجتماعی، و توسعه اقتصاد محلی نمایان است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تمرکززدایی اگر به درستی طراحی شود، می تواند دموکراسی را بدون تضعیف قدرت دولت افزایش دهد و در عین حال سطحی از قدرت و اختیار را نیز به جوامع محلی واگذار کند. تمرکززدایی خوش ساخت سطوح بالاتری از مشارکت و مشروعیت را گسترش می دهد که این امر موجب کاهش هزینه های برقراری و حفظ نظم، افزایشِ الزام به اجرای قانون، و کاهش نیاز به کارگیری قدرت توسط دولت می شود که در نهایت تمامی موارد فوق از پیش ران های توسعه محسوب می شوند.
ارزیابی ترکیبی از عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در خط مشی های نظام آموزشی و پرورشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
230 - 257
حوزه های تخصصی:
هدف: مشارکت شهروندان، تنها راه تنش زدایی میان قدرت قانونی سازمان ها و قدرت اجتماعی شهروندان و تضمین کننده کارایی و اثربخشی خط مشی هاست. این پژوهش با هدف بررسی سطح روابط بین عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در خط مشی های آموزشی و پرورشی و اولویت بندی آن ها و ارائه دیدی تفسیرپذیر از نتایج به دست آمده اجرا شده است.
روش: در این پژوهش از راهبرد چندگانه استفاده شده است. در مرحله اول با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، شدت روابط بین عوامل شناسایی شد؛ سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، این عوامل اولویت بندی شدند. در مرحله بعد با استفاده از یافته ها، در یک مدل نوآورانه دوبُعدی AHP-SEM، چهار خوشه اقدام فوری، پژوهشی، مطلوب و نظارت خلق شد که عوامل در آن، بر حسب قابلیت تبیین و وزن خوشه بندی شدند.
یافته ها: بر اساس تحلیل سلسله مراتبی، عوامل حمایت قانونی و عدالت، کمابیش نیمی از وزن ها را به خود اختصاص دادند و عوامل سطح اجرا، پس از این دو عامل قرار گرفت. همچنین، بر اساس رگرسیون های محاسبه شده مفروض در مدل مفهومی، بیشترین قابلیت تبیین متعلق به عوامل سطح اجراست که با حمایت قانونی هم بستگی زیادی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، عوامل تشکیلات اجرایی، اطلاعات و حمایت قانونی، می بایست در اولویت اقدام قرار گیرد؛ عامل عدالت برای بهبود، علاوه بر بهبود عوامل ساختاری، به بررسی تفسیرهای ذهنی شهروندان از عدالت ادراک شده نیاز دارد؛ باورها و توانمندی های شهروندان، در مرحله بعد، از طریق عامل عدالت می توانند توسعه یابند و عوامل سطح اجتماعی در خوشه نظارت، می بایست برای اصلاح و هدایت روندهای آتی نظارت شوند.
توانمند سازی نظام مدیریت شهری بر اساس الگوی شهر شهروند مدار در ایلام
افزایش بی حد و ناگهانی جمعیت شهری ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت روستائیان و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و نیز تحولات شگرف فرهنگی و تکنولوژی و همچنین جهانی شدن و تأثیرات آن بر جوامع مختلف باعث بوجود آمدن مسائل و مشکلات فراوانی در حوزه مدیریت شهری گشته است. این جریان باعث اختلال و چالش در مدیریت شهری شده و لزوم توجه به برنامه ریزی در جهت استفاده از خرد جمعی، تکثرگرایی، مسئولیت پذیری، مشارکت شهروندان، عدالت و حقوق شهروندی، پاسخ گویی به شهروندان، جهت توانمندی مدیران را ایجاب می نماید. مدیریت شهری،در درجه اول ارتباط تنگاتنگی با جامعه شهری در سطح خرد، شکل گیری و شکل دادن به جامعه مدنی محلی و شهری، شهروندسازی محلی، ارتقای شهروندمداری شهری، تثبیت حقوق و وظایف شهروندی، تقویت مشارکت شهروندی و عدم توجه به خواست و نظر شهروندان در اداره امور محلی و شهری دارد. این مقاله توانمند سازی مدیریت شهری را در بستر مفاهیم عدالت اجتماعی، مشارکت شهروندی، مدیریت شهری مشارکتی و پاسخ گو و شهروند مداری که تأثیر فراوانی در توسعه انسانی پایدار دارد را در شهر ایلام مورد بررسی قرار می دهد. شهر ایلام که در طول سه دهه بعد از انقلاب با امواج رو به افزایش مهاجرت روبرو بوده، تحولات زیادی در ساختار کالبدی و اجتماعی پیدا کرده است این امر برنامه ریزی صحیحی را طلب می کرده و در حال حاضر نیز مدیریت نظام یافته ایی را می طلبد. در این میان تقویت روحیه مشارکت و شهروند مداری ازعواملی هستند که می تواند این نظم در هم ریخته را انتظام بخشد. در ادامه تحقیقاتی که برای انجام رساله در چارچوب توانمند سازی نظام مدیریت شهری و شهروند مداری در شهر ایلام تدوین گردیده و راهکارهای مناسب با استفاده از روش های کمی و کیفی ارائه شده است.
شهر سازی مشارکتی و جایگاه مردم دربرنامه ریزی شهری
اگر بخواهیم در توسعه شهرهای امروزی، پاسخ گوی احتیاجات امروزی باشیم و سهم نسل های آینده از منابع را در نظر بگیریم باید اداره خردمندانه شهرها را بر پایه شهرسازی مشارکتی و مشارکت آگاهانه شهروندان تعریف و برنامه ریزی کنیم. حضور شهروندان در عرصه تصمیم گیری و نزدیکی آنها با مسئولین و متخصصان و دستیابی هرچه سریع تر به خواسته ها و نیازهایشان مطابق با شرایط زندگی و ویژه های اجتماعی و اقتصادی از طریق (فرآیند شهرسازی مشارکتی) میسر می شود. شهرسازی مشارکتی در جامعه ما به طور عملی در حد بسیار کمرنگی وجود دارد. در حال حاضر جایگاه مشارکت شهروندان در شهرهای ایرانی، در حد ظاهر فریبانه و حداکثر اطلاع دهی و مشورت کردن است. اما فعالیت های مختلف انجام شده یا در حال انجام مانند انتخابات شوراهای محله،توجه به سازمان های غیر دولتی و.... نوید بخش آینده ای روشن و امیدوار کننده جهت تدوین مبانی نظری مشارکت شهروندان در شهر وشناسایی کردن عوامل نهادینه کننده مشارکت شهروندان است. این مقاله برآن است تا مشارکت و شهرسازی مشارکتی و جایگاه مردم در برنامه ریزی شهری را با در نظر گرفتن واقعیت ها تا حد امکان بررسی نموده و اهداف و تدابیر مطلوب جهت نهادینه کردن فرهنگ مشارکت راپیشنهاد دهد. هدف اصلی این مقاله بررسی، جایگاه مردم دربرنامه ریزی شهری در منطقه6 شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی موردی بوده است که اطلاعات آن به صورت مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، میدانی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردیده است. که از یافته های این تحقیق می توان به مشارکت دادن شهروندان منطقه 6 از طریق تشکل های مردمی(شورایاری ها) منسجم، در بهبود جریان مدیریت شهری و استفاده کردن از نظرات شهروندان و مشارکت آنها در امور و برنامه ریزی های شهری و همچنین اطلاع رسانی و فرهنگ سازی به موقع شهروندان در امور و برنامه ریزی های شهری که به طبع آن توسعه مدیریت شهری اصفهان را در بر خواهد داشت اشاره کرد.
تحلیل استراتژیک طرح بودجه ریزی مشارکتی «من شهردارم» با استفاده از تکنیک SWOT- QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
20 - 33
حوزه های تخصصی:
مقدمه حکمرانی مشارکتی رویکرد مهمی است که در چند سال گذشته مورد توجه دولتمردان قرار گرفته و از آن برای همراه سازی مردم با سیاست ها و به کارگیری ظرفیت آن ها در اجرا و نظارت استفاده می شود. مدیریت شهری نیز از این رویکرد در زمینه بودجه ریزی، اجرا و نظارت بر پروژه های شهرداری استفاده می کند. یکی از طرح های مهمی که در این راستا در شهرداری تهران در سال 1401 انجام شد، طرح «من شهردارم» است که هدف آن نظرسنجی از شهروندان برای بودجه ریزی و اولویت بندی پروژه های جدید شهرداری است. مواد و روش هااین مقاله قصد دارد با تکنیک تجزیه وتحلیل SWOT به بررسی و ارزیابی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای این طرح بپردازد و سپس با استفاده از تکنیک QSPM راهبردهای استخراج شده را اولویت بندی کند. این پژوهش به روش کیفی (توصیفی – تحلیلی) انجام شده است. جمع آوری اطلاعات در قالب مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته و در این خصوص از 24 نفر از خبرگان حوزه مدیریت شهری و حکمرانی مشارکتی نظرسنجی شده است.یافته هانتایج این تحلیل نشان می دهد (دسترس پذیری مناسب، اطلاع رسانی مناسب، در نظر گرفتن نظام تشویقی و بررسی سریع پیشنهادها) قوت های طرح، (زمان کم اجرای طرح، امکان ثبت نمایشی نظرات، تجمیع ترجیحات متنوع و طرح سؤال های غیرحرفه ای) ضعف های طرح، (افزایش سرمایه اجتماعی، تقویت عدالت اجتماعی، کاهش معضلات اجتماعی و بهره وری بیشتر) فرصت های طرح و (محدودیت منابع، تحمیل نظرات به همه مردم، ایجاد توقع در شهروندان و عدم آگاهی کافی شهروندان) از جمله تهدیدهای این طرح هستند. بر اساس تحلیل صورت گرفته، 8 راهبرد مهم در قالب ماتریس SWOT ارائه شده است. نتیجه گیرینتایج به دست آمده از تحلیل QSPM نشان می دهد از بین راهبردهای تدوین شده، «راهبرد اطلاع رسانی نتایج اجرای طرح به مردم» و «راهبرد استفاده از ابزارها و روش های گوناگون برای مشارکت» از بیشترین اهمیت برخوردار ند. انتخاب «راهبرد اطلاع رسانی نتایج اجرای طرح به مردم» به عنوان مهم ترین راهبرد نشان دهنده این است که شهروندان دوست دارند از نتایج مشارکت خود، آگاهی پیدا کنند و به نوعی آثار مشارکت را در زندگی خود ببینند. با توجه به نتایج به دست آمده، در پایان مقاله پیشنهادهای کاربردی برای استفاده بیشتر از قوت ها و فرصت ها و همچنین، کاهش ضعف ها و تهدیدها ارائه شده و راهکارهایی برای اجرای بهتر طرح های بودجه ریزی مشارکتی توصیه شده است.
موانع مشارکت در طرحهای شهری از منظر الگوهای رفتاری شهروندان در محله بلاغی قزوین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
۴۱۸-۳۶۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دستاوردهای مورد انتظار از برنامه ریزی شهری در ایران، با وجود سابقه طولانی آن، تحقق نیافته و بازتاب رفاهی آن در زندگی شهروندان مشهود نیست؛ حتی جدیدترین روش های برنامه ریزی شهری که اغلب بر الگوهای مشارکتی نیز مبتنی هستند، پاسخگوی نیاز شهروندان نبوده است. تحقق نیافتن این برنامه ها متأثر از عوامل متعددی است که مشارکت گریزیِ ناشی از الگوهای رفتاری شهروندان، ازجمله موانع مهمِ آن تلقی می شود. هدف پژوهش، شناسایی موانع اجتماعی- رفتاری عدم استقبال ساکنان شهرها از رویکردهای مشارکتی، با تأکید بر محله تاریخی بُلاغی قزوین است. روش: پارادایم این پژوهش تفسیرگرایی است؛ این گونه از شناخت شناسی نیازمند فنون «کیفی» در فرایند پژوهش است تا مفاهیم موردبررسی که عمدتا ماهیت ذهنی دارند، به نحو مناسب تری موردسنجش قرار گیرند؛ لذا تکنیک مورداستفاده در گردآوری داده ها از طریق «مصاحبه عمیق» با 20 نفر از ساکنان محله بلاغی قزوین بوده است. یافته ها: این پژوهش منجر به تولید فهرستی شامل حدوداً 70 مانع در مسیر مشارکت در یک دسته بندی 14 گانه، برخاسته از الگوهای رفتاری شهروندان با ریشه های عمدتاً فرهنگی-تاریخی شده است. همچنین در یک بررسی تطبیقی، مشخص شد که استفاده از الگوی برنامه ریزی محله ای دارایی محور در پروژه محله یاری ایران (میا)، به شرط فراهم کردن زیرساخت ها، می تواند حدود 35 تا 40 درصد از موانع مشارکت ناشی از الگوهای رفتاری ساکنان محله بلاغی را حذف کند. بحث: بازنگری و مناسب سازی فرایند برنامه ریزی مشارکت مبنا، از طریق ارتقای شناخت نسبت به وضعیت موجود جامعه شهری ایران و با در نظر داشتن الگوهای رفتاری شهروندان امری ضروری است؛ رفتارهایی که عمدتا ماهیت واکنشی دارد و در ساختاری پیچیده و آمیخته با سیاست های حاکمیت، نیازمند ریشه یابی و تدوین الگوهای برنامه ریزی مناسب است. تجربه نشان داده است که استفاده از مدل های مشارکت مبنا به تقلید از جوامع غربی، نمی تواند پاسخگوی امر مشارکت در برنامه های توسعه شهری ایران باشد.
نقش اعتماد عمومی در توسعه مشارکت شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
23 - 46
حوزه های تخصصی:
اعتماد یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی است که رکنی جدایی ناپذیر از مجموعه ثروت یک ملت است. در امر مشارکت وجود اعتماد ضروری است. هدف این مقاله بررسی رابطه اعتماد عمومی با مشارکت شهروندان است. با فراتر رفتن میزان اعتماد از محدوده خانواده و نظام خویشاوندی به حوزه های گسترده تر در مقیاس های فرامحلی در قلمروهای روستایی، شهری و ملی، میزان مشارکت نیز در بازتولید و ارتقای اعتماد اجتماعی توسعه یافته در قالب گسترش صداقت، وفاداری، حسن نیت، وظیفه شناسی، وفای به عهد، ثبات در اندیشه و عمل مؤثر خواهد بود. به تعبیری با تقویت اجتماع اخلاقی و تعهد عملی به التزام های اخلاقی در سطوح میان فردی، بین فرد و نهادها و نیز بین نهادی، فرایند اعتماد اجتماعی در سطوح اعتماد افراد نسبت به یکدیگر و نیز اعتماد اجتماعی نسبت به نهادهای اجتماعی و مأمورانی که متولی و عامل در این نهادها هستند، قوت لازم را کسب خواهد کرد و زمینه ساز تعاون و مشارکت اجتماعی خواهد بود. مشارکت همچنین تعامل میان شهروندان و دولت مردان را ثمربخش تر می سازد و سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را ارتقاء می دهد. دخالت شهروندان در اداره امور عمومی پاسخگوئی کارگزاران دولتی را افزایش می دهد و آنها را نسبت به انتظارات مردم پاسخگوتر و حساس تر می سازد. از سوی دیگر مشروعیت و پذیرش دولت نیز با مشارکت مردم تحکیم و تثبیت می شود. در این مقاله، با ارائه تعاریفی از اعتماد و بر شمردن ابعاد آن به اهمیت اعتماد در زندگی و جامعه پرداخته می شود. همچنین چگونگی تأثیرگذاری اعتماد بر متغیرهای دیگر بیان شده و تکامل اعتماد و چگونگی تأثیر آن بر مشارکت شهروندان تحلیل شده است.
بررسی میزان تاثیر دلبستگی شهروندان بر مشارکت پذیری آن ها (مطالعه موردی: محله شهیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
91 - 111
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به یک مکان خاص نشان دهنده معناداری و اهمیت آن مکان برای شهروندان بوده و پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، ازجمله اینکه شهروندان دغدغه بهبود وضعیت محله یا محل زندگی خود را داشته باشند که زمینه شکل گیری فعالیت های محله ای و مشارکت شهروندان می شود. این پژوهش با عنوان بررسی میزان تأثیر دلبستگی شهروندان بر مشارکت پذیری آنها در محدوده خیابان شهیدان است لذا هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر دلبستگی شهروندان به محل زندگی خود در مشارکت پذیری مدنی و اجتماعی آنها است. در همین راستا برای جمع آوری اطلاعات پژوهش تعداد 384 پرسش نامه در محدوده محله شهیدان واقع در منطقه 9 شهرداری تهران، بین ساکنین توزیع و تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 بهره گرفته شده است که نهایتاً با آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و آزمون تی و تحلیل توصیفی و کمی داده ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. با توجه به یافته های پژوهش به ترتیب شاخص های «دلبستگی شهروندان به محله» و «مشارکت شهروندان» میانگین 08/3 و 03/3 را به خود اختصاص داده اند که نشان از وضعیت مطلوب هردوی این شاخص ها در این محله دارد. همچنین ساکنین این محله تمایل بالایی به برقراری تعامل با همسایگان و در مقابل پایین ترین تمایل را در مشارکت در امور مالی در محله خود داشته اند. از سویی دیگر توجه به نتایج مدل سازی، شاخص دلبستگی شهروندان به محله خود موفق به پیش بینی 1/38 درصد از شاخص مشارکت شهروندان شده است و این به معنی وجود رابطه مستقیمی میان دلبستگی افراد این محله و مشارکتشان در امور شهری و محلی خود است. به عبارت دیگر مشارکت پذیری و مشارکت مدنی شهروندان تابعی از دلبستگی شهروندان است و می توان با افزایش میزان دلبستگی شهروندان به محل زندگی خود و ایجاد یک رابطه عاطفی میان افراد و محل زندگی آنها، میزان این مشارکت پذیری را افزایش داد
شناخت الگوی پذیرش فناوری های نوین شهری از دیدگاه متخصصان و مسئولان (مورد مطالعه: فناوری های جمع سپاری داوطلبانه مکان محور (vgis))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
69 - 92
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهری نوین نیازمند مشارکت عمومی بیشتر شهروندان برای دستیابی به تصمیم گیری علمی و دموکراتیک است؛ بنابراین امروزه تمایل بیشتری به استفاده از فناوری های نوین مشارکتی با استراتژی های مبتنی بر جمعیت یا جامعه محور (فناوری های مشارکتی جمع سپاری داوطلبانه مکان محور (VGIS) در مدیریت شهرها) ایجاد شده است؛ زیرا سیستم فناوری های مشارکتی جمع سپاری علاوه بر مکان محور بودن، داوطلبانه است. به همین دلیل، می توان به طور همزمان، داده های انسانی را در زمینه های مختلف جمع آوری کرد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مهم ترین عوامل مؤثر در الگوی پذیرش فناوری های جدید جمع سپاری داوطلبانه مکان محورِ (سیستم اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه) یک سیستم جمع سپاری در مدیریت شهری از دیدگاه پژوهشگران و مسئولان است. پژوهش حاضر بر اساس هدف در شمار پژوهش های کاربردی و روش انجام دادن آن با توجه به موضوع و ماهیت پژوهش توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش برای تحلیل نتایج از مدل تحلیل عاملی اکتشافی و عاملی تأییدی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر دو گروه از پژوهشگران با سوابق پژوهشی و مسئولان مرتبط با امور هوشمندسازی شهر اصفهان است. در این پژوهش برای طراحی و اجرای موفق سیستم اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه از دیدگاه پژوهشگران و مسئولان استفاده شده است که مهم ترین و مؤثرترین عامل در این سیستم از دیدگاه پژوهشگران و مسئولان به ترتیب شهروندان، شرایط محیطی و زمینه ایی و چگونگی طراحی فناوری است؛ درحالی که مهم ترین عامل از دیدگاه مسئولان به ترتیب نهادی و سازمانی (سیاست گذاری)، طراحی تبادلی، تعاملی، فنی و زیر ساختی است. از نوآوری های پژوهش حاضر شناخت عوامل مؤثر بر پذیرش مشارکتی جمع سپاری داوطلبانه مکان محور (VGIS) به عنوان یکی از آخرین فناوری های نوین شهری از دیدگاه دو گروه پژوهشگران و کارشناسان است.
تحلیلی بر مشارکت شهروندان و امکانات فناورانه خدمات رسان در مدیریت شهری فناور محور (از دیدگاه شهروندان کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۹۸-۳۸۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل دو رکن اساسی مدیریت شهری فناور محور، در شهر مورد مطالعه (تبریز) به روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، از نوع تحقیقات کاربردی - توسعه ای صورت پذیرفت که جامعه آماری، شهروندان تبریز و حجم نمونه، (با فرمول کوکران) 380 نفر از شهروندان و 30 نفر از متخصصان مربوطه بوده و جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی و برای سنجش و تایید پایایی گویه های متغیرها، از ضریب آلفای کرونباخ (مقدار آلفا: 891/0) و از روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای به صورت تصادفی و نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد که نتایج بدین شرح می باشد؛ تلفن همراه هوشمند، دسترسی به کامپیوتر، خودپرداز، پیشخوان دولت، کافی نت، پایانه فروش، دفاتر ارائه خدمات کامپیوتری، پلیس 10+ و نرم افزارهای خدمات رسان، امکانات فناورانه خدمات رسان بوده و شهروندان توانایی مشارکت (با میانگین کل 25/3 و سطح معناداری 001/0 و 378/3t=) و امکانات حاضر در این شهر تا حد قابل قبولی بهره وری کافی (با میانگین کل 73/3 و سطح معناداری 036/0 و 305/7t=) در این نظام را دارند.
تحلیلی بر امکان سنجی و توسعه پارک های جیبی در شهرهای ایران با رویکرد مشارکتی محله مبنا، مورد پژوهش: شهر زنجان، محلات الهیه و کوی فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی و توسعه پارک های جیبی در شهرهای ایران با رویکرد مشارکت شهروندان در محلات الهیه و کوی فرهنگ شهر زنجان در پاسخ بر این امر که مؤلفه های مؤثر بر مشارکت شهروندان در امکان سنجی و خلق توسعه پارک های جیبی در محلات شهر زنجان و راهکارهای مؤثر بر توسعه مشارکتی پارک های جیبی کدام است؟ است. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، کاربردی و ماهیت آن منطبق بر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری، کتابخانه ای و مشاهده میدانی (مصاحبه با ابزار پرسشنامه) و روش نمونه گیری از نوع احتمالی به صورت تصادفی ساده بوده است. تاکنون در حوزه امکان سنجی خلق و توسعه پاکت پارک ها با رویکرد مشارکت شهروندان بررسی های مهم صورت نپذیرفته و ارزش عملی پژوهش نیز به نوبه خود در تغییر، بهبود و اصلاح روش ها و الگوهای مواجهه با برنامه ریزی برای پایداری شهرها در ایران خواهد بود. نتایج نشان داد اعتماد نقش مهمی در توسعه پارک های جیبی داشته و برای توسعه پارک های جیبی و افزایش پویایی محله، اعتماد به یکدیگر و مدیریت شهری زیربنای خلق چنین فضاهای مطلوبی بوده است. همچنین وضعیت مؤلفه های «سمن ها» و «احساس امنیت» در دو محله الهیه و کوی فرهنگ مشابه نیست و شرایط کوی فرهنگ نامناسب تر از الهیه است. در نهایت برای توسعه چنین فضاهایی متغیر «احساس امنیت» بیش ترین تأثیر را بر توسعه پارک های جیبی در این محلات خواهند داشت.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت شهروندان در بازسازی بافت فرسوده شهری (مطالعه موردی شهرهای گرگان و گنبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
319 - 336
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده، مشکلات و مسائل کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی را در فضای شهری شهرهای گرگان و گنبد به وجود آورده است. مشارکت در بازسازی بافت های فرسوده تحت تاثیر عوامل مختلفی است که سرمایه اجتماعی مهم ترین پیش نیاز آن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده گرگان-گنبد انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق عمدتا مبتنی برنظریات پاتنام؛ کلمن و بوردیو است. روش انجام پژوهش؛ از نظر هدف، کاربردی، از نظر ماهیت، توصیفی همبستگی و از حیث روش شناسی، پیمایشی است ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه گیری به روش خوشه ای و حجم نمونه382 نفر از ساکنین بافت فرسوده می-باشد. یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنین در پروژه های بازسازی تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری اجتماعی؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا که تبدیل به مولفه های شناختی و ارتباطی و ساختاری شدند؛ بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنین در پروژه های بازسازی تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری اجتماعی؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا که تبدیل به مولفه های شناختی و ارتباطی و ساختاری شدند؛ بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنین در پروژه های بازسازی تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری اجتماعی؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا که تبدیل به مولفه های شناختی و ارتباطی و ساختاری شدند؛ بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.