مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گفتمان سازی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با الهام از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای، به بررسی رویکرد گفتمان سازانه (که متوجه به مبانی نظری بومی و نشأت گرفته از آموزه های اسلامی می باشد) در کتب درسی و در باب موضوع ولایت فقیه پرداخته است. روش انجام این پژوهش تحلیل گفتمان است که یکی از انواع تحلیل محتوای کیفی است. یافته های پژوهش نشان دادند که کتب درسی در انتقال موضوع ولایت فقیه، از رویکرد اخبارگونه و تاریخی پیروی می کنند و رویکرد گفتمان سازانه مورد غفلت واقع شده است. از مهم ترین نشانه های اخبارگونگی متن می توان به سازماندهی محتوای درسی بر اساس رخدادهای زمانی، تقسیم بندی موضوعی و ترتیب منطقی و غفلت از توجه به روابط ذاتی معارف اشاره نمود. علاوه بر این، استفاده از شیوه بیان مستقیم، عدم توجه به مخاطب و شبهات ذهنی او، سطحی نگری، تمرکز بر حافظه پروری و بی توجهی به عمق مطالب، و غفلت از ابعاد معنوی و عاطفی مخاطبان، از دیگر ویژگی های متن کتابهای درسی در انتقال نظریه ولایت فقیه بودند. این پژوهش در نهایت استفاده از رویکرد گفتمان سازانه را در طراحی و تدوین کتب درسی پیشنهاد می کند.
چگونگی گفتمان سازی نظریه ولایت فقیه در محتوای برنامه های درسی ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف عرضه رویکرد گفتمان سازانه در حکم رویکرد مطلوب در انتقال معارف انقلاب اسلامی، به ویژه نظریه ولایت فقیه انجام شده است. ابتدا توصیفی کلی از وضعیت موجود در انتقال نظریه ولایت فقیه انجام گرفت و سپس رویکرد مطلوب، یعنی رویکرد گفتمان سازانه معرفی و با مفهوم شناسی واژه های اساسی پژوهش، به تبیین ویژگی های نگاه گفتمان سازانه در انتقال این نظریه پرداخته شد. رویکرد گفتمان سازانه به دلیل داشتن چهار عنصر اساسی، یعنی ایدئولوژی، هدف، فرایند و نتیجه که همگی نیز هم راستا با معارف حقه اسلامی است، قابلیت تحقق اهداف اساسی ملحوظ در این نظریه را دارد و لذا ضروری است این رویکرد جایگزین رویکردهای جاری نظام برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران در بحث از نظریه ولایت فقیه گردد.
ارزیابی وضعیت گفتمان سازی امنیت اجتماعی از دیدگاه شهروندان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۰)
55 تا 78
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گفتمان به یک مفهوم و یک معرفت همه گیر در برهه ای از زمان در یک جامعه اطلاق می شود و گفتمان سازی براساس تعریف گفتمان به فرایند همه گیرسازی این معرفت اشاره دارد. پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی وضعیت گفتمان سازی امنیت اجتماعی از دیدگاه شهروندان تهرانی انجام شد. روش: چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای نظریه «لاکلا» و «موفه» است. روش انجام این پژوهش از نوع ترکیبی شامل مطالعه مبتنی بر شواهد و مطالعه کمی مبتنی بر پیمایش و ابزار مورد استفاده آن، پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان ساکن در مناطق 22 گانه تهران هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 1200 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری متناسب با حجم است. یافته ها و نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که مهمترین گام های گفتمان سازی امنیت اجتماعی از نظر شهروندان به ترتیب اولویت عبارت اند از: تبیین مفاهیم و مبانی پایه؛ بازتولید امنیت؛ بازتولید مفاهیم متناسب با نیازهای روز؛ عمومی و فراگیرکردن گفتمان؛ بهره برداری از توان نخبگان نظامی و دانشگاهی در حوزه فعالیت های نیروی انتظامی و نهادسازی و ساختارسازی. همچنین نتایج نشان داد که میزان آشنایی شهروندان با ساختارهای نیروی انتظامی در مواردی، کمتر از متوسط است و لازم است از طریق اطلاع رسانی و آگاهی بخشی، زمینه افزایش دانش مردمی از این ساختارها فراهم شود تا مشارکت مردم به واسطه آشنایی بیشتر با این ساختارها افزایش یابد.
بررسی دیدگاه ذینفعان در خصوص گفتمان سازی طرح های تحولی دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گفتمان مجموعه به هم تافته ای از سه عنصر عمل اجتماعی، عمل گفتمانی(تولید، توزیع و مصرف متن)و متن است. به همین دلیل است که گفتمان به یک مقوله جامعه شناختی تبدیل شده است. هدف از این پژوهش تبیین وضعیت گفتمان سازی طرح های تحولی دانشگاه علوم انتظامی امین از منظر ذینفعان دانشگاه و ناجا بوده است. روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی بود، دو جامعه آماری داشت که ذینفعان دانشگاه با حجم نمونه 133 نفر و ذینفعان ناجایی خارج از دانشگاه به تعداد 27 نفر بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود و روایی آن با استفاده از سؤالات سایر محققان به ویژه تحقیق نادر پور (1397) در همین موضوع بود و پایایی آن هم با آلفای کرونباخ سنجیده شد که برای کل پرسشنامه شد. یافته ها و نتایج: از نظر ذینفعان دانشگاه از بین مؤلفه های بعد گفتمان سازی برای طرح ها، مؤلفه شبکه سازی برای انجام طرح ها در رتبه اول، تعامل برای گفتمان سازی در رتبه دوم و ایجاد انگیزه برای مشارکت در طراحی و اجرای طرح ها در رتبه سوم قرار گرفت ولی از نظر ذینفعان خارجی ، مؤلفه تعامل برای گفتمان سازی در رتبه اول، درگیر کردن دانشگاه در موضوع در رتبه دوم و ایجاد مقبولیت برای طرح ها در رتبه سوم قرار گرفت. ازنظر پاسخگویان گفتمان سازی برای اقناع سازی ضرورت طرح ها و ایجاد مقبولیت آن ها خیلی صورت نگرفته است و ضروری است که اقداماتی در این زمینه صورت پذیرد.
روند گفتمان سازی سبک زندگی رهبر الهی در جامعه (با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی رهبران الهی در ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی بر پایه آموزه های قرآن و سنت است و الگویی مناسب برای تمامی افراد جامعه اسلامی است. در مدل گفتمان سازی سبک زندگی رهبر الهی تا گفتمان غالب جامعه گردد، نخست، ارزشمندی موضوع گفتمان شناسانده می شود، سپس تلاش می شود آن ارزش با استفاده از سه راه حکمت، موعظه و مجادله که همگی در راستای تبیین عالمانه منطقیِ سخن است به معرفت عمومی تبدیل گردد، آنگاه، با ایجاد دغدغه و به فکر واداشتن افراد، آن معرفت به فکر رایج و باور عمومی بدل شود، در گام بعدی، با استفاده از مسیریابی چشمه ای و ایجاد یک جریان فکری در جامعه به دست نخبگان و خواص و اندیشمندان جامعه، تغییر در رفتار آحاد جامعه زمینه سازی شود و از دل آن باور، رفتاری ویژه بجوشد و درنهایت، این رفتارهای ویژه، با تأکید و تکرار، بدل به فرهنگ اجتماعی گردد. راهکارهایی که برای فراگیر شدن یک گفتمان در سطح جامعه پیشنهاد می شود عبارت است از: ارائه تعریف واضح، بهره گیری از معانی هم تراز، واژه سازی، نهادسازی، شاخص سازی کیفی، معرفی افراد شاخص، پاسخگویی به گفتمان های معارض، استمرار در انتقال پیام، ارائه منطق مستحکم انقلاب، استفاده از مشارکت عمومی در خلق پیام و اقدام نامتقارن. روش تحقیق در این پژوهش توسعه ای است و روش گردآوری، طبقه بندی و تحلیل اطلاعات در آن توصیفی تحلیلی است.
ژئوتروریسم و گفتمان ضد تروریسم ایالات متحده آمریکا در نظم هزاره جدید
حوزه های تخصصی:
در فضای پسا جنگ سرد، الگوی ژئوپلیتیک و عملی مقامات سیاسی و امنیتی آمریکا بر این مبنا تدوین شد که نباید فضای لازم برای ظهور تهدیدات بالقوه فراهم شود. به همین جهت گفتمان سازی ژئوپلتیکی به عنوان ابزار اصلی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا نمود واقعی به خود گرفت و آمریکایی ها «اسلام سیاسی» را به عنوان نماد تروریسم معرفی نمودند. در این راستا گفتمان سازی ژئوپلیتیکی آمریکا با فعال سازی استراتژی جنگ پیش دستانه برای تحقق منافع ژئوپلیتیک یعنی مداخله گرایی، مبارزه با تروریسم، یکجانبه گرایی و منازعه ایدئولوژیک اجرایی شد که می توان از آن با عنوان راهبرد ژئوتروریسم نام برد. به عبارت بهتر، قالب های معنایی و گفتمانی جدیدی بعد از جنگ سرد توسط ایالات متحده جهت دشمن سازی و دگرسازی صورت گرفت که این مسئله به ظاهر مبارزه با خشونت و تروریسم را در سرلوحه برنامه های ژئوپلیتیک جهانی این کشور قرار داد. لذا سوال اصلی این پژوهش عبارت از این است که میان ژئوتروریسم و گفتمان مبارزه با تروریسم امریکا در نظم پسا جنگ سرد چه ارتباطی وجود دارد؟ فرضیه پژوهش عبارت از این است که: «ژئوتروریسم بستر گفتمان سازی و مبنای سیاست راهبردی آمریکا در فضای پساجنگ سرد است که از طریق آن به مبارزه با تروریسم بنیادگرا و دشمن تمدن غرب(اسلام)، به عنوان دگر ایدئولوژیک خود پس از سقوط شوروی پرداخته است و از طریق آن در پی تحقق مطالبات استراتژیک خود بویژه در منطقه غرب آسیا بوده است.»
ظرفیت نو شبکه های اجتماعی مجازی در گفتمان سازی ایمان به وعده های الهی
در راستاى گسترش چشمگیر فضاى مجازى در کلیه وجوه زندگى بشر، تولید شبکه های انسانى نیز عامل مهم دیگرى در افزایش تعاملات مجازى بین افراد گردید. شبکه های اجتماعى مجازى، نسل جدیدى از وب سایت ها هستند که این روزها کانون توجه کاربران شبکه جهانى (اینترنت) قرار گرفته است. یکی از کارکردها و ظرفیت های این رسانه های نوظهور مجازی ایجاد تعامل و گفتمان سازی می باشد. با توجه به رشد فضای مجازی و ورود جنبه های مختلفی از دین و شکل گیری مذهب در فضای مجازی، گفتمان های گوناگونی از مفاهیم قرآنی و معارف دینی می تواند شکل بگیرد. یکی از آن مفاهیم که کمتر به آن پرداخته شده و لازم است بیشتر به آن توجه شود موضوع ایمان به وعده های الهی می باشد. مراحل گفتمان سازی عبارت اند از آگاه سازی، آرمان سازی و هدایت گری که با وجود ظرفیت های نوشبکه های اجتماعی می توان در مرحله آگاه سازی مخاطب نسبت به مفهوم وعده های الهی، اقسام آن و درکل به نقاط ضعف و قوت گروه ها در این موضوع آگاهی یافت و در مرحله آرمان سازی نیز می توان با تعریف نقاط آرمانی به خصوص وعده های مرتبط با مسائل آخرالزمان و حکومت مهدوی برای ایجاد انگیزش در راستای حرکت جمعی به مقصد دست یافت و پس از این دو مرحله مقدماتی که متناظر با کلیت موضوع وعده های الهی است؛ گفتمان سازی وارد مرحله هدایت گری خواهد شد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ظرفیت نوشبکه های مجازی در گفتمان سازی ایمان به وعده های الهی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، روش تحلیلی-استنباطی است و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. همچنین نحوه گردآوری اطلاعات، روش اسنادی به روش فیش برداری می باشد.
تحلیل و مقایسه نشانه شناختی ساختار خانواده در سینمای دهه 70 و 90 ایران با مطالعه موردی فیلم لیلا و عصر یخبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
161-183
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازنمایی خانواده در رسانه ها بیان کننده گفتمان های غالب درباره ساختار و الگوهای تشکیل دهنده آن بوده و رسانه ها قابلیت ایجاد یا تأیید یا تغییر این گفتمان ها را دارند. و این مقاله در پی بررسی این مساله است که چگونه قواعد، ساختار و الگوهای خانواده در چند دهه اخیر دچار تحول و دگرگونی شده است و نقش سینما در این تغییر و تحول و گفتمان سازی چگونه بوده است و با چه شیوه، ابزار و همچنین رمزگانی این تغییرات در ساختار فعلی و فرهنگی خانواده ایجاد شده است. روش پژوهش: از آنجا که با تصاویر متحرک، موسیقی و کلام به عنوان متن رسانه ای سروکار داریم، از روش کیفی با رویکرد نشانه شناسی برای بررسی نشانه های تصویری موجود در فیلم های منتخب سینمایی استفاده می کنیم. هدف پژوهش: این هدف مقایسه ای بین دو دهه ۷۰ و ۹۰ سینمای ایران با تمرکز بر فیلم لیلا (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۵) و عصر یخبندان (مصطفی کیایی، ۱۳۹۳) صورت گرفت یافته ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک فیلم های سینمایی در مسیری که در دو دهه ی اخیر از سال ۷۰ به سال ۹۶ طی کرده است، زمینه ایجاد تغییر و تحولات اساسی در ساختار خانواده و مولفه های تشکیل دهنده آن مانند قواعد، مرزها، نقش ها و الگوهای ارتباطی شده است. نتیجه گیری: یافته ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک تغییرات جدی کرده است . و عوامل یاد شده موجب فروپاشی ساختار خانواده شده است. .
گفتمان سازی قرآن در جهت مبارزه با کم فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
179-200
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه اسنادی و روش توصیفی تحلیلی به بررسی مراحل گفتمان سازی قرآن در باب مبارزه با مفسده اقتصادی کم فروشی پرداخته است. قرآن کریم کم فروشی را یکی از مهم ترین مفاسد برای اقتصاد جوامع معرفی نموده و نسبت به شیوع و ترویج آن در جوامع هشدار داده است. کم فروشی زمینه تجاوز به حقوق دیگران، برهم زدن مقیاس های اجتماعی و عیب گذاشتن بر اموال را فراهم می کند. گفتمان سازی، طراحی مطلوبیت های اقتصادی تشخیص داده شده بنابر آموزه های قرآن است که تلاش می کند این مطلوبیت ها را به یک نظام معرفتی غالب و همه گیر در جامعه تبدیل کند تا هنجارهای قرآنی در جامعه حفظ شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم، گام به گام، با برنامه ریزی و به فراخور شرایط زمانی و فکری موجود در جامعه، به طی مراحل سه گانه «توصیف»، «تفسیر و توضیح» و «مواجهه و مبارزه» می پردازد.
ماهیت گفتمان سازی آموزه های انقلاب اسلامی و ویژگی های آن در برنامه های درسی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی چیستی گفتمان سازی آموزه های انقلاب اسلامی در برنامه های درسی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و ویژگی های آن صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیلی است. جامعه تحلیلی کلیه پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع تحقیق بوده که ابتدا شناسایی و سپس به صورت هدفمند و عمیق مطالعه و به طور مستمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصله حاکی از این است که در این پژوهش ابتدا ماهیت و چیستی گفتمان سازی تبیین و ده ویژگی اساسی با تأکید بر ایدئولوژی، شناسایی دال های شناور نما و متناقض با ایدئولوژی، توجه به فطرت، دارا بودن وجهه اجتماعی، برنامه ریزی، هژمونی سازی، مطالبه گری، قابل دسترس سازی، گفتمان سازی به مثابه فناوری قدرت نرم و توجه به اقتضائات سیاسی-اجتماعی احصا گردید. علاوه بر این پیامدهای نظری حاصل از رویکرد گفتمان سازانه در برنامه های درسی از دو منظر کلان/اساسی و فنی/ویژه و همچنین پیامدهای عملیِ آن از حیث تأثیر رویکرد مذکور بر سه حوزه شناخت، نگرش و عملکرد فراگیران در مواجهه با آموزه های انقلاب اسلامی و افزایش قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق برنامه های درسی بررسی گردید.
معیار و شاخصهای «نقش آفرینان در گفتمان سازی فرهنگ انقلاب اسلامی» در دانشگاهها از منظر آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی و استخراج معیارها و شاخصهای نقشآفرینان و گفتمانسازان فرهنگ انقلاب اسلامی در دامنه دانشگاه بر اساس نظرات و دیدگاههای رهبر انقلاب اسلامی بود. روش: روش تحقیق با توجه به وسعت بیانات رهبری، تحلیل مضمون بود. بر اساس این روش، 112 سخنرانی از بیانات رهبر انقلاب اسلامی در محور دانشگاه و دانشگاهیان مورد مطالعه دقیق قرار گرفت. یافتهها: استخراج ۱۱۲ مضمون پایه به عنوان شاخص و معیار، در قالب دو مضمون سازماندهنده «شاخصهای فعالیتهای فرهنگیِ گفتمانساز» و «فاعلان و گفتمانسازان فرهنگی»، که هر یک با توجه به مخاطبانی همچون: اساتید، روحانیان نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه و دانشجویان، دستهبندی و الگویی کلان در پاسخ به این مسئله ترسیم و ارائه شد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بیشتر شاخصهای ارائه شده در بخش فعالیتها، ناظر به فعالیتهای دانشجویان و تشکّلهای دانشجویی است. بنابر این، به نظر میرسد که از نگاه مقام معظم رهبری، فعالیتهای خودجوش و از پایین به بالا در دانشگاه، نقش بیشتری در گفتمانسازی فرهنگ انقلاب اسلامی در دانشگاه دارد.
ابعاد، مؤلفه ها و شاخصهای الگوی بهره گیری از اینترنت در تعمیق بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیداری در کشورهای اسلامی از پدیده های نوظهوری است که انتقال اطلاعات و اخبار در شکل گیری و گسترش آن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. یکی از ابزارها و رهیافتهای مؤثر در گردش اخبار و اطلاعات در گردش اطلاعات، بهره گیری از فضای مجازی یا اینترنت است. این پژوهش ضمن بررسی ابعاد، مؤلفه ها و شاخصهای این رسانه نوین درصدد است نقش آن را در تعمیق بیداری اسلامی تعیین و تبیین، و نتایج را در قالب الگویی مبتنی بر اطلاع رسانی، فضاسازی، گفتمان سازی و جریان سازی ارائه کند و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، یافته های مطالعاتی و اکتشافی را طی کاری پیمایشی از دیدگاه 60 نفر از خبرگان و صاحبنظران دو حوزه ارتباطات و فرهنگ اعتبارسنجی نماید و از نظر پاسخ دهندگان چهار بعد اصلی، دوازده مؤلفه و 35 شاخص، بهره گیری از اینترنت در تعمیق بیداری اسلامی را مؤثر دانسته و امکان طراحی الگو را فراهم ساخته است.
بررسی و تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی از حیث توجه به آموزه های انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر نظرات شهید مطهری در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان توجه به آموزه های انقلاب اسلامی در محتوای کتب درسی دوره ابتدایی صورت گرفت. روش مطالعه، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و جامعه آماری شامل تمام کتب پایه اول تا ششم دوره ابتدایی بود که برای نمونه، کتاب های فارسی بخوانیم، هدیه های آسمان و مطالعات اجتماعی پایه های اول تا ششم به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس براساس نظرات شهید مطهری چهار مقوله عدالت اجتماعی، استقلال، آزادی و معنویت اسلامی به عنوان ارزش های بنیادین انقلاب اسلامی شناسایی و چک لیست محقق ساخته ای با نُه زیرمقوله و پنجاه مفهوم کلی طراحی شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد صرفاً در کتب فارسی پایه اول، هدیه های آسمان پایه پنجم و مطالعات اجتماعی پایه چهارم مقوله های شناسایی شده مورد توجه قرار گرفته است. به علاوه، از 170 مفهوم شناسایی شده در این زمینه، بیشترین مفاهیم مربوط به مقوله معنویت اسلامی (95 مفهوم) و سپس مقوله استقلال (66 مفهوم) بود. در حالی که مفاهیم مرتبط با مقوله آزادی (4 مفهوم) و عدالت اجتماعی (5 مفهوم) اندک بود. با عنایت به یافته های حاصل، توجه به آموزه های انقلاب اسلامی در سازماندهی محتوای کتب درسی دوره ابتدایی به طراحان و مؤلفان این کتب توصیه می شود.
تدوین الگوی ابزارهای کسب قدرت و بررسی تاثیر هماهنگی میان آن با راهبردهای سطح شرکت و تغییر بر عملکرد(مطالعه موردی: سازمان های بازرگانی بخش دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد بیش از 70% تغییرات در اجرا با شکست مواجه می شوند. یکی از دلایل مهم این شکست ها، مبتنی نبودن این تغییرات بر راهبرد سازمانی می باشد. همچنین عدم هماهنگی تغییرات با راهبرد های رفتاری (از جمله قدرت) به عنوان بسترساز اجرای راهبرد، از عوامل دیگر شکست در اجرای تغییرات است. بر این اساس، هدف از این مقاله تبیین الگوی هماهنگی راهبرد های سطح شرکت با گونه های قدرت و تغییر در 18 مورد از شرکت های بازرگانی دولتی است. تحقیق حاضر از نظر هدف، توصیفی- تبیینی، از نظر نتیجه، کاربردی- توسعه ای و از نظر نوع داده، ترکیبی (کیفی - کمی) می باشد. در تحقیق کمّی، 105 پرسشنامه از مدیران و محققان مطلع به امور راهبردی شرکت ها جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی (متغیرهای جمعیت شناختی، میانگین گیری و شناسایی گونه های غالب متغیرها) و آمار استنباطی برای بررسی روابط بین متغیر های تحقیق از "مدل معادلات ساختاری" و بطور اخص تکنیک تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SMARTPLSنسخه 3، "تحلیل خوشه ای" و "تحلیل واریانس" با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل مصاحبه های ساختار یافته با 36 نفر از مدیران ارشد، از تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اعتبار الگوی قدرت با استفاده از تکنیک دلفی تایید شد، بدین صورت که شبکه سازی، گفتمان سازی، مدیریت دانش و رفتارهای سیاسی به عنوان گونه های قدرت سازمانی در ماتریس جانمایی و تایید شدند. همچنین با استفاده از تکنیک دلفی، نسبت سود به درآمد به عنوان معیار مقایسه عملکرد شرکت ها انتخاب گردید. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد شرکت هایی که در آنها گونه های قدرت، تغییر و راهبردهای کسب و کار هماهنگ تر هستند، عملکرد شان بالاتر است.
ارائه الگوی توسعه فرهنگ تخصصی تأمین اجتماعی (مورد مطالعه: روابط میان فرهنگی حاکمیت و سازمان تأمین اجتماعی ایران)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
33 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه بحران صندوق های بازنشستگی به مثابه یک ابربحران اقتصادی ایران مطرح شده است؛ بحرانی که بخش مهمی از علل بروز آن اجرای خط مشی های رفع تکلیفی حاکمیت، متأثر از فقدان گفتمان تأمین اجتماعی بوده است. ازاین رو، هدف پژوهش ارائه الگویی کاربردی، برای پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با توسعه فرهنگ تخصصی بیمه های اجتماعی بر فقر نظری و یأس عملی حاکم بر این حوزه غلبه کرد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش تحقیق آن مطالعه اسنادی است. یافته ها و نتیجه: بر اساس یافته های تحقیق، موفقیت خط مشی های نظام بازنشستگی بر پایه توسعه فرهنگ تخصصی را می توان در سه لایه: پایبندی حاکمیت به عوامل بنیادین گفتمان تأمین اجتماعی، فهم و شناخت صحیح آن و شکل گیری نظام حکمروایی گفتمان محور تبیین کرد. یکی از هفت سطح مهم این الگوی سه لایه شکل گیری گفتمان بیمه ای مبتنی بر مدل توسعه فرهنگی ادگار شاین بود که دارای سه زیرلایه: الف) اصول (از جمله پنج اصل نظام تأمین اجتماعی: کاهش نابرابری ها، بهبود رفاه انسانی، حق شهروندی، بازتوزیع درآمدها، تقویت همبستگی اجتماعی و 12 اصل نظام ازنشستگی)؛ ب) ارزش ها در سه سطح: اجتماعی-فرهنگی (از جمله: تربیت و رشد نیروی انسانی کشور)، سیاسی (از جمله ترجیحات اقتصاد سیاسی) و اقتصادی (از جمله بازتوزیع بین نسلی و بین قشری) با هشت مؤلفه؛ ج) مصنوعات فرهنگ (از جمله شکل گیری گفتمان بیمه ای هدفمند) با چهار مؤلفه است. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادات کاربردی در حوزه های مختلف همچون همگرایی، گذر از ایده به فهم مشترک گفتمانی، سازمان مشارکتی، تضمین پایداری و یادگیری سازمانی ارائه شد. همچنین تلاش شد تا افزون بر ساختار مرسوم، تحلیلی از روند فراز و فرودهای شکل گیری گفتمان تأمین اجتماعی در اعصار پسامشروطه و پهلوی اول، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی ارائه گردد.
بازنمایی نقش رسانه در تمدن سازی پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیرگذاری رسانه ها در فعالیت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همواره مطرح بوده است، اما این که چگونه رسانه ها باتوجه به ابعاد وجودی و کارکردی خود می توانند بر فرآیند تمدن سازی به خصوص پس از انقلاب اسلامی ایران تأثیر داشته باشند به عنوان هدف اصلی این پژوهش مدنظر است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی؛ از حیث روش، توصیفی است و گردآوری اطلاعات به طریق کتابخانه ای با ابزار فیش برداری انجام شده است. نتایج و یافته ها نشان می دهد باتوجه به ماهیت غنی تمدن اسلامی، رسانه ها به دلیل کارکردهای سیاسی و ارزشی، اطلاعاتی، فرهنگی و هنری، و ...، که دارند می توانند از نظر کنش و واکنش فردی و جمعی در عرصه اجتماعی و از طریق گفتمان سازی رسانه ای و پویش رسانه ای منسجم و فراگیر در سه سطح فروملّی، ملّی و فراملّی، نقش مهمی در تمدن سازی اسلامی به خصوص پس از ظهور انقلاب اسلامی ایران داشته باشند. در نهایت از آن جا که پیام دین اسلام به عنوان یک گفتمان ایدئولوژیک با فطرت و عقلانیت بشر هم سو است، می تواند با کمک رسانه های مختلف از طریق ایجاد نظام مکتبی ارزشی در سیری درست از مسیر دولت اسلامی به جامعه اسلامی و سپس تمدن نوین اسلامی برسد.
ارائه الگویی برای تعیین راهبردهای قدرت سازمانی(مورد مطالعه: شرکتهای بازرگانی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال دهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
7 - 44
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف نهایی علم رفتار سازمانی، درک مهارتهای ارتباطی در سطح سازمان است. یکی از موضوعات رفتار سازمانی، قدرت است. اگر کسی بخواهد رفتار سازمانی را درک کند، باید درباره کسب و اعمال قدرت آگاهیهای لازم را داشته باشد. برای شناخت، به کارگیری و مدیریت کردن قدرت در سطح سازمانی، نیاز به ارائه الگوی قبل سنجش و معتبر وجود دارد. در این پژوهش، محققان با بررسی الگوهای قدرت و بررسی نقاط قوت و ضعف آنها، به ارائه الگوی قدرت سازمانی بر اساس نقاط مرجع راهبردی پرداخته اند. بر اساس دو نقطه مرجع راهبردی یعنی میزان کنترل (شدید/منعطف) و تمرکز (داخل/ خارج سازمان)، چهارگونه قدرت در سطح سازمان (و نه فرد و گروه) یعنی رفتارهای سیاسی، گفتمان سازی، مدیریت دانش و شبکه سازی شناسایی شده است. روش: پس از تأیید مدل با استفاده از تکنیک دلفی و بهره گیری از نظر خبرگان در سه دور، با اجماع بیش از 80درصد ، مدل ارائه شده در هجده تا از شرکتهای بازرگانی وزارت دفاع فعال در بازار آزاد (غیرنظامی)، آزمون شد و مورد تأیید قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، توصیفی- تبیینی، از نظر نتیجه، کاربردی- توسعه ای و از نظر نوع داده، ترکیبی (کیفی - کمّی) است. در تحقیق کمّی، 105 پرسشنامه (محقق ساخته) از مدیران و محققان مطلع به امور راهبردی شرکتها جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمّی از «مدل معادلات ساختاری» و به طور اخص تکنیک تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SMARTPLS نسخه 3، استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه های ساختار یافته با سی و شش نفر از مدیران ارشد، از تحلیل محتوا بهره گرفته شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد گونه های شبکه سازی و رفتارهای سیاسی به ترتیب بیشترین فراوانی را در بین شرکتهای مورد مطالعه دارند.نتیجه گیری: شرکتها برای دستیابی به دستاوردهای مطلوب باید به تدوین راهبرد قدرت بپردازند. پیشنهاد می شود هماهنگی بین راهبرد سازمان و راهبرد قدرت اعمال شود تا عملکرد افزایش یابد.
گفتمان سازی جریان نفاق برای تغییر دستگاه محاسباتی جامعه اسلامی، در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام فروردین ۱۴۰۰ شماره ۲۸۰
75-88
حوزه های تخصصی:
ریشه ای ترین فعالیت جریان نفاق در جامعه اسلامی، تلاش برای گفتمان سازی از اندیشه های التقاطی خود برای تغییر محاسبات فکری مردم جامعه و همسوسازی آن با اندیشه های ضدانقلابی جریان نفاق است؛ چراکه از این راه، مردم در «عمل» نیز با جریان نفاق همسو شده و کار «براندازی نظام اسلامی» که هدف نهایی جریان نفاق است، به سهولت انجام می پذیرد. جریان نفاق برای گفتمان سازی اندیشه های خود در جامعه و تأثیرگذاری بر ادراک مردم، از انواع روش های «کلامی» و «رسانه ای» بهره می برد. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تحلیل آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت، روش های متعدد کلامی و رسانه ای جریان نفاق برای تغییر محاسبات ذهنی و فکری مردم جامعه احصاء شده و مورد بررسی قرار گیرند. برای این منظور، روش های فوق به دو دسته «تأثیرات مستقیم بر ادراک مردم جامعه» و «تأثیرات غیرمستقیم بر ادراک مردم جامعه» تقسیم شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند.
طراحی چارچوب مفهومی بنیان های سازماندهی سیاسی فضا در مقیاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل و کنشگران در سطوح مختلف جغرافیایی دست به سازماندهی سیاسی فضا می زنند. سازماندهی سیاسی فضا تنها اختصاص به سطح ملی ندارد، بلکه در هر سطح جغرافیایی با توجه به سطح قدرت و به میزانی که از ابزارهای مختلف متناسب با میزان حاکمیت و قدرت بهره مند است، می تواند اقدام به سازماندهی فضا نماید. دایره کنش نظام جهانی به عنوان کلان ترین مقیاس جغرافیایی، سطح جهان را در بر می گیرد. مسأله پژوهش این است که نظام جهانی چگونه و از طریق کدام مکانیزم ها و فرآیندها در سطح جهانی باعث سازماندهی سیاسی فضا می شود؟ روش تحقیق مقاله حاضر مبتنی بر روش کیفی و بر اصول داده بنیاد استوار است. نظام جهانی از طریق عناصر ساختاری و غیر ساختاری موجب سازماندهی سیاسی فضا می شود. قدرت، موتور محرکه نظام جهانی برای دستیابی به اهداف خود است. نظام جهانی از طریق افزایش و تقویت قدرت ساختاری نهادها و سازمان ها را به وجود می آورد. نهادها و سازمان ها قوانین و هنجارهای مورد نیاز خود در سطح جهان را تولید می کنند. تمام واحدهای سیاسی ملزم به رعایت قوانین و مقررات مطلوب نظام جهانی هستند و در صورت عدم تبعیت واحدهای سیاسی و کشورها از این قوانین با قدرت قهرآمیز قدرت های جهانی روبه رو می شوند. قدرت های جهانی تلاش می کنند تا با برنامه ریزی و نظم ساختاری و غیرساختاری فضاهای ارتباطی را کنترل و فضاهای گفتمانی را تولید نمایند. این قدرت ها از طریق گفتمان سازی، هویت خود را از کشورهای که به زعم آنها مخل نظم جهانی هستند متمایز کرده و آنها را از طریق قدرت قهرآمیز و یا محروم نمودن از فضاها و فرایندهای ارتباطی تنبیه نمایند. قدرت های جهانی ضمن تولید گفتمان ها از کشورهای مخالف نظام جهانی گفتمان زدایی می کنند و با عنوان های از قبیل کشورهای محور شررات سعی در بازنمایی این کشورها تحت عنوان ضد فضاهای ارتباطی و گفتمانی دارند. در آخر قدرت های جهانی به پشتوانه اقدامات زیربنایی خود از قبیل تاسیس نهادها و سازمان ها به تولید فعالیت های روبنایی خود از قبیل گفتمان ها و هویت ها می پردازند و بدین طریق فعالیت های خود را مشروع جلوه می دهند.
الگوی سیستمی نهادینه سازی ارزش ها در ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
173 - 194
حوزه های تخصصی:
نهادینه سازی فرآیندی است که از طریق آن کنش ها (اقدامات) تکرار می شوند و از جانب کنش گران، معانی مشترکی به خود می گیرند. با توجه به اصل سلسله مراتب فرماندهی در سازمان های دفاعی و نظامی علاوه بر اصل امام– امت، ولی فقیه به عنوان فرمانده کلّ قوا ایفای نقش کرده و تعریف کننده ارزش های محوری این گونه سازمان ها محسوب می شود. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی نهادینه ساختن ارزش های مدّنظر فرماندهی کلّ قوا در سطح سازمانی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (ناجا) است. بنابراین باتوجه به فقدان الگوی نهادینه سازی ارزش ها در ناجا سوال محوری این تحقیق آن است که الگوی سیستمی نهادینه سازی ارزش ها در سطح سازمانی ناجا چیست؟ بدین منظور مبتنی بر رویکرد کیفی 9 مصاحبه با خبرگان موضوع انجام و مبتنی بر استراتژی تحلیل مضمون کدگذاری شد. یافته های تحقیق مشتمل بر 59 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر (1.«ورودی ها»، 2.« فرآیندها»، 3.«خروجی ها»، 4.«پیامدها»، 5.«مکانیسم بازخورد»، 6.«موضوعات زمینه ای») بیانگر آن است که نهادینه سازی ارزش های محوری مدنظر فرماندهی کلّ قوا در سطح سازمانی ناجا نیازمند اتخاذ یک الگوی سیستمی مشتمل بر ابعادی است که مهم ترین آن ها فرآیند نهادینه سازی است. این فرآیند شامل مؤلفه هایی نظیر محتواسنجی، فرهنگ سازی، گفتمان سازی و عیینت بخشی به ارزش هاست که چهار عرصه محتوا، ذهن، زبان و کنش را در برمی گیرد.