مقالات
حوزه های تخصصی:
با بررسی کتب دینی به جرأت می توان اذعان نمود که دین اسلام برای تفکر، دانش، معرفت و آگاهی ارزش بسیار زیادی قائل است. این در حالی است که در عصرحاضر، دانش به عنوان سرمایه ای کلیدی در توسعه و رقابت پذیری مطرح شده است و مدیریت دانش به عنوان راهکاری نوین و ضروری جهت افزایش بهره وری معرفی شده است. اما این مفهوم به ظاهر جدید مدیریتی، 1400 سال پیش در قرآن و سایر کتب دینی مطرح شده و توسط نبی اکرم و ائمه اطهار به صراحت به آن اشاره شده است. با اندک جستجو در ادبیات پژوهش حوزه ی «مدیریت دانش» درمی یابیم؛ این مفهوم برخاسته از «تجارب و مطالعات کسب وکار» بوده و مملو از مفاهیم، مدل ها، راهکارها، روش های متنوع با هدف پیاده سازی اثربخش مدیریت دانش می باشد. اما با وجود کثرت اشارات تصریحی و تلویحی به دانش و حکمت در متون دینی مسلمانان، تاکنون این متون از منظر شناسایی سازه های مرتبط با مدیریت دانش مورد تحلیل قرار نگرفته است. لذا در این پژوهش با هدف «شناسایی مؤلفه های مدیریت دانش» و توسعه «چارچوب مدیریت دانش منتج از متون اسلامی[1]» از تحلیل محتوای کیفی حکمت های گهربار مولای متقیان در نهج البلاغه استفاده شده است. مؤلفه های اصلی شناسایی شده منتج از این فرآیند به شش دسته ی کلی طبقه بندی شده اند: «شرایط علّی»، «پدیده مدیریت دانش از دیدگاه اسلام»، «شرایط زمینه ای تسهیل کننده مدیریت دانش اسلامی»، «عوامل مداخله گر فرآیند مدیریت دانش اسلامی»، «راهبردها و به روش های توصیه شده جهت مدیریت دانش اسلامی» و «پیامدهای فردی و اجتماعی منتج از پیاده سازی مدیریت دانش اسلامی». در مرحله ی بعد، با استفاده از محاسبه ی ضریب همبستگی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها «چارچوب مفهومی مدیریت دانش اسلامی» توسعه یافته است. 1 از این پس این عنوان جهت ساده سازی "مدیریت دانش اسلامی" نام گذاری شده است.
طراحی چارچوب مفهومی کارآفرینی جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلق ارزش، شاخص اصلی در فرآیند کارآفرینی است اما در آموزه های مکتب ایرانی– اسلامی بر خلاف مکاتب مادی گرایانه، منظور از خلق ارزش، صرفاً ارزش اقتصادی نبوده بلکه معطوف به ارزش های دینی و اجتماعی می باشد. در این شرایط، کارآفرینی ارزشی با ویژگی جهادی و با هدف رفع فقر و آبادانی مناطق کمتر توسعه یافته شکل می گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی چارچوب مفهومی کارآفرینی جهادی است که با استفاده از روش توصیفی– کیفی و به روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. برای دست یابی به این هدف، در مرحله اول با بهره گیری از مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان منتخب، ابعاد و مولفه های کارآفرینی جهادی استخراج شده و سپس برای غربالگری ابعاد و مولفه ها، از روش دلفی فازی در سه مرحله غربالگری، استفاده شد و نهایتاً 39 شاخص براساس دیدگاه خبرگان به عنوان ابعاد نهایی کارآفرینی جهادی تعیین شدند. خبرگان این پژوهش شامل 20 نفر از صاحب نظران در حوزه ی کارآفرینی جهادی-ارزشی و هم چنین افرادی بودند که تجربه کارآفرینی جهادی را داشته اند. سپس برای اولویت بندی ابعاد و طراحی چارچوب مفهومی کارآفرینی جهادی، از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری استفاده شد. نتایج نشان می دهد اخلاص و روحیه کارآفرینی جهادی، زیربنایی ترین بُعد مدل است و بیشترین تأثیر را در ظرفیت سازی در این زمینه دارد. هم چنین مولفه های مخاطره جویی و توفیق طلبی، نگرش کارآفرینی جهادی، آرمان گرایی، فرهنگ کارجهادی، توانایی کارآفرینی جهادی، کنش گری آگاهانه، انگیزه های کارآفرینی جهادی و کارآفرینی اجتماعی، از دیگر ابعاد این مدل بوده و نتیجه نهایی این فرآیند، خلق ارزش کارآفرینی جهادی می باشد.
تدوین مدل مدیریت جهادی در شرکت های تابعه وزارت نیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت جهادی برگرفته از الگوی مدیریت اسلامی و توأم با روحیه جهادی است که در گام دوم انقلاب و در شرایط حساس کنونی، نقش کلیدی و حیاتی دارد. هدف از این پژوهش تدوین مدل مدیریت جهادی در شرکت های تابعه وزارت نیرو بوده است. این پژوهش از جهت روش تحقیق، کیفی و کمّی است. در بخش کیفی با تکنیک مرور سیستماتیک ادبیات، 190 شاخص از مبانی نظری استخراج و به وسیله پرسش نامه ای بر مبنای طیف لاوشه و لیکرت و با طی مراحل دلفی، به 32 شاخص تقلیل پیدا نمود که با تفکیک شاخص ها در ابعاد اصلی ساختاری، رفتاری و زمینه ای با نظرسنجی از خبرگان، مدل مفهومی اولیه استخراج شد. بررسی روایی و غربالگری شاخص ها توسط خبرگان سازمانی شامل 25 نفر از خبرگان شرکت های تابعه ی وزارت نیرو با مدرک کارشناسی ارشد به بالا و با سوابق کاری بیش از بیست سال انجام شده است. در بخش کمّی نیز با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با نرم افزار Spss، شاخص ها در قالب دسته هایی به عنوان مؤلفه قرارگرفته و این مؤلفه ها با توجه به بارعاملی شاخص های ذیل آن و هم چنین مبانی نظری، نام گذاری شدند. بعد از تأایید مدل در جامعه خبرگان با نرم افزار Smart Pls، آزمون مدل در جامعه آماری و با حجم نمونه 323 نفر که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند، با استفاده از نرم افزار Lisrel انجام شد و مدل نهایی با 3 بُعد و 10 مؤلفه و 27 شاخص تاییدگردید که بُعد ساختاری شامل مؤلفه های سیاست گذاری آینده نگر، حق محوری و شایسته گرایی، بُعد رفتاری شامل مؤلفه های عقلانیت مؤمنانه، توکل فعالانه، مسئولیت پذیری حرفه ای، استعداد کاری و بُعد زمینه ای شامل مؤلفه های بصیرت انقلابی، خوداتکایی و فرهنگ جهادی می باشد. ضمناً توصیه می شود با نهادینه سازی این مدل در این شرکت ها، با ترویج مدیریت جهادی، در راستای تحقق اهداف سازمانی گام برداشت.
طراحی راهبردی مدل توانمندسازی مجریان امر به معروف و نهی از منکر در موضوع پوشش اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دسترس بودن شاخص های عملیاتی که بتواند در تدقیق مؤلفه ها راهبری کند؛ یک استراتژی کاربردی در بسیاری از مسائل اجتماعی است. دسترسی به مدلی که بتواند در حل مسائل فرهنگی کمک کننده باشد؛ یک پژوهش کاربردی است که می تواند در مسائل اجتماعی مؤثر افتد. در این میان بسیاری از مسائل اجتماعی به عنوان موضوعات مهم و حساس در این عرصه نیازمند شاخص های ویژه، براساس چارچوب های عمل فرهنگی و حکومتی است. شاخص های فرهنگی توانمندسازی مجریان امر به معروف و نهی از منکر در موضوع پوشش اسلامی نیز از موارد مهمی است که در نحوه مواجهه با جامعه هدف، به عنوان یک توانمندساز نقش آفرینی می کند. تحقیق حاضر در پی اکتشاف مفاهیم، مقوله ها و راهبردهای توانمندسازی مجریان امر به معروف و نهی از منکر در موضوع پوشش اسلامی به روش نظریه داده بنیادی است. در این پژوهش که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمّی) اجرا می گردد، محورها و رئوس اصلی یک مدل اجرایی قابل اتکا در این حوزه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در نتیجه براساس یک الگوی پارادایمی نسبت به احصاء شاخص های اصلی مدل اقدام گردیده است.
طراحی و تبیین الگوی اخلاق سازمانی از منظر قرآن کریم (بررسی آیات شش سوره مائده، یوسف، نور، إسراء، احزاب، و حجرات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زندگی انسانی به انواع سازمان های گوناگون گره خورده است. تحقق آسایش و رفاه در زندگی منوط به عملکرد صحیح سازمان ها است. یکی ازموانع اساسی در تحقق این امر، رشد فزاینده فساد اداری است. مسلماً ایجاد سازمان اخلاقی می تواند به رفع این معضل کمک شایانی کند. از آن جاکه یکی از اهداف اساسی بعثت پیامبر اسلام (ص) تکمیل مکارم اخلاق در بین امت بوده و آیات فراوانی با مضامین اخلاقی وجود دارد، بر آن شدیم تا الگوی اخلاق سازمانی مبتنی بر آیات منتخب قرآن کریم را طراحی کنیم. این مطالعه به روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرائی بر روی آیات شش سوره مائده، یوسف، نور، إسراء، احزاب، و حجرات صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان می دهد تمرکز بر ویژگی های فردی (پایداری، شجاعت و تدبیر)، هنجارهای اجتماعی( مشورت، قدرشناسی)، و خط مشی سازمانی(آموزش، حمایت سازمانی، اجرای عدالت، برنامه ریزی، شایسته سالاری، نظارت) می تواند باعث آثار مثبت فردی(بلوغ اقتصادی، مسئولیت پذیری، تقوا، اعتماد به نفس) و اجتماعی(معاشرت صحیح، همکاری و تعامل، امنیت) شود. بدین ترتیب توجه به مقولات این الگو می تواند اثرمثبتی بر کاهش فساد اداری در سازمان ها داشته باشد. به محققین علاقه مند در این حوزه پیشنهاد می شود این الگو را در سازمان ها اجرا کنند و نتایج پیاده سازی آن را با روش های کمّی بسنجند.
الگوی سیستمی نهادینه سازی ارزش ها در ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادینه سازی فرآیندی است که از طریق آن کنش ها (اقدامات) تکرار می شوند و از جانب کنش گران، معانی مشترکی به خود می گیرند. با توجه به اصل سلسله مراتب فرماندهی در سازمان های دفاعی و نظامی علاوه بر اصل امام– امت، ولی فقیه به عنوان فرمانده کلّ قوا ایفای نقش کرده و تعریف کننده ارزش های محوری این گونه سازمان ها محسوب می شود. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی نهادینه ساختن ارزش های مدّنظر فرماندهی کلّ قوا در سطح سازمانی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (ناجا) است. بنابراین باتوجه به فقدان الگوی نهادینه سازی ارزش ها در ناجا سوال محوری این تحقیق آن است که الگوی سیستمی نهادینه سازی ارزش ها در سطح سازمانی ناجا چیست؟ بدین منظور مبتنی بر رویکرد کیفی 9 مصاحبه با خبرگان موضوع انجام و مبتنی بر استراتژی تحلیل مضمون کدگذاری شد. یافته های تحقیق مشتمل بر 59 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر (1.«ورودی ها»، 2.« فرآیندها»، 3.«خروجی ها»، 4.«پیامدها»، 5.«مکانیسم بازخورد»، 6.«موضوعات زمینه ای») بیانگر آن است که نهادینه سازی ارزش های محوری مدنظر فرماندهی کلّ قوا در سطح سازمانی ناجا نیازمند اتخاذ یک الگوی سیستمی مشتمل بر ابعادی است که مهم ترین آن ها فرآیند نهادینه سازی است. این فرآیند شامل مؤلفه هایی نظیر محتواسنجی، فرهنگ سازی، گفتمان سازی و عیینت بخشی به ارزش هاست که چهار عرصه محتوا، ذهن، زبان و کنش را در برمی گیرد.