مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مطالعات بین رشته ای
حوزه های تخصصی:
سال هاست که رشته های علمی مختلف به مطالعه جامعه روستایی می پردازند، اما پیرامون تعامل و قلمرو فعالیت آنها، پرسش و چالش قابل اعتنایی صورت نگرفته است. موضوعی که به تازگی نسبت این رشته ها به ویژه جغرافیا، تاریخ، جامعه شناسی، کشاورزی و منابع طبیعی را به چالش فرا خوانده است، بحث مطالعات بین رشته ای است. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی قلمرو فعالیت، گونه های تعامل و وابستگی های رشته های مختلف در مطالعات روستایی می پردازد. استدلال اصلی مقاله این است که طرح مطالعات بین رشته ای قبل از هر چیز انتقاد به انحصارطلبی و خط کشی های موضوعی میان رشته هاست. هدف این نوع مطالعات از بین بردن استقلال روشی و تضعیف ماهیت رشته های مستقل نیست بلکه یافتن شاخص های ترکیبی میان رشته های چندگانه و مرتبط است. در این مقاله، شاخص ترکیبی و بین رشته ای مورد توافق «توسعه روستایی» تلقی شده است. این شاخص نه در حوزه روش و قلمرو بلکه در شمول هدف رشته های یادشده قابل تحلیل و بررسی است. توسعه روستایی علوم مختلف را در منظومه ای مشخص گرد هم می آورد که به واسطه اهداف مشترک، بر نحوه نگرش و روش شناسی آنها تأثیر گذار خواهد بود
علوم بین رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشرفت سریع علم و فناوی در سالهای اخیر، شاخه های مختلف علم بیش از پیش از یکدیگر جدا شده اند. در نتیجه، ارتباط کمتری بین آنها وجود دارد. از طرف دیگر، حل مسایل پیچیده در قلمرو علم و فناوری نیاز به دیدگاه های جامع تری دارد. در سالهای اخیر توجه زیادی به مطالعات بین رشته ای شده است، و با توجه به نیازهای مربوطه توسعه آموزش بین رشته ای نیز مورد توجه قرار گرفته است. ولی بکارگیری مقوله بین رشته ای در رشته های کلاسیک، که هر یک ساختار خاصی دارند، بسیار دشوار است. این وضعیت غیرمعمول منجر به شکل گیری دیدگاه های مختلف و مجادله های بحث برانگیز در زمینه بین رشته ای شده است. به بیان دیگر، برخلاف دیدگاه معمول که بین رشته ای تنها ادغام رشته های مختلف است، این مقوله بسیار پیچیده ای است که نیازمند ملاحظات تخصصی است. در این مقاله مفاهیم اولیه بین رشته ای با تعریف واژه شناسی آن توصیف می گردد؛ سپس نیازهای ضروری برگذاری دوره های بین رشته ای (در سطح آموزش عالی) با استفاده از تحلیلهای مدون و مفاهیم موضوعه مطرح می شوند.
ماهیت دانش و ضرورت مطالعات بین رشته ای با تاکید بر اندیشه های پست مدرن دریدا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ماهیت دانش و به تبع آن، تحلیل ضرورت مطالعات بین رشته ای از منظر دریدا، نماینده مشهور فلسفه پست مدرن است. دریدا بر آن است که در طی تاریخ اندیشه غرب، حوزه هایی ازدانش، همچون فلسفه، ریاضیات، و منطق، خردمندانه و در نتیجه، مهم معرفی شده است و در مقابل، ادبیات، شعر، و هنر نابخردانه انگاشته شده و به حاشیه رانده است. او با بهره گیری از ساخت شکنی نتیجه می گیرد که حوزه های گوناگون دانش، جلوه ها و نظام های گوناگون زبانی است و از آنجا که زبان ذاتا استعاری، تفسیری، تاریخی، و تغییرپذیر است. با توجه به یافته های پژوهش، طراحی دانش بر مبنای ارتباط افقی رشته ها، به جای ارتباط عمودی، طراحی بین رشته ای و چند رشته ای و طراحی دانش بر مبنای موضوعات، به جای طراحی بر مبنای رشته ها، به متخصصان و سیاست گذاران پیشنهاد شده است.
غفلت از نهادها : دلایل و اثرات آن بر مطالعات بین رشته ای در اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حذف نهادها از تحلیل اقتصادی جریان غالب اقتصاد را می توان یکی از مهم ترین گام ها در راه تبدیل شدن رشته اقتصاد به رشته ای مجزا از سایر رشته های علوم انسانی دانست. این اقدام تا حد زیادی موجب مهجور ماندن تحلیل های بین رشته ای گردید و به واسطه آن اقتصاد به علمی فارغ از اخلاق و سیاست، تبدیل شد تا جایی که تنها ردای ریاضیات را برازنده قامت خود می دانست، به این امید که از این طریق به مانند فیزیک، علم شود. از این رو می توان مدعی شد که حذف نهادها یکی از ناخوشایندترین اتفاقات در طول تاریخ علم اقتصاد بوده است، اتفاقی که موجب شد هرچه بیشتر این علم از مسائل دنیای واقعی فاصله گرفته و انتزاعات ریاضیاتی تمام عرصه های آن را دربر گیرد. از این رو بررسی علل فراموشی نهادها توسط اقتصاددانان، امری ضروری است. این موضوعی است که جای خالی آن در ادبیات بحث احساس می شود و این مقاله تلاشی است برای پر کردن این خلاء. در راستای تحقق این موضوع، دراین مقاله، با استفاده از شیوه های تحلیل متنی و محتوا، برخی از علل فراموشی نهادها شناسایی شده است، که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد. علاقه شدید برخی از اقتصاددانان به علم فیزیک و الگو پذیری از آن، اشتباه آنها در تفکیک و جداسازی علم اقتصاد از سایر علوم انسانی، تاثیر حوادث سیاسی، ومجموعه ای از دلایل روش شناختی و معرفت شناختی.
بین رشته ای شدن جامعه شناسی در ایران: فرصت ها، چالش ها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین رشته ای شدن گرایشی است که به نحوی فزاینده در قلمرو مطالعات و دانش های به هم پیوسته و مرتبط یا نزدیک به یکدیگر مورد توجه قرار گرفته است. هرچند دربارة معنا و مفهوم این تمایل نظری و عملی اختلاف نظرهای قابل توجه وجود دارد، انکارناپذیر است که دلایل قابل اعتنایی در مورد ضرورت پرداختن به آن ارائه گردیده است. در ایران، با توجه به شرایط و وضعیت جامعه شناسی، به شکل خاص، و علوم اجتماعی، به شکل عام، می توان به طرح پرسش از کارکردها، موانع و کژکارکردهای مترتب بر این تمایل برای افزایش میزان کارآمدی و بهره مندی مناسب از این علوم پرداخت. لذا، می توان به پرسش دربارة فرصت ها و امکانات ناشی از جهت گیری بین رشته ای، موانع و چالش های پیش روی آن، و معایب و کژکارکردهای ناشی از این سیاستگذاری علمی برای دانش جامعه شناسی اشاره کرد. بر این اساس، هدف این مقاله، بحث و بررسی دربارة ضرورت ها و پیامدهای مرتبط با تأمل و تلاش در جهت ایجاد فضای مطالعات بین رشته ای در حوزة جامعه شناسی ایران و مشخص کردن نتایج حاصل از آن است. این تحقیق، با بهره گیری از روش کتابخانه ای، در ابتدا به شرح زمینه های شکل گیری مطالعات بین رشته ای می پردازد. پس از آن، تلاش می شود وضعیت جامعه شناسی در ایران در ارتباط با این تمایل مطالعاتی مورد بررسی قرار گیرد.نتایج این تحقیق نشان می دهد بین رشته ای شدن آموزش ها و پژوهش های جامعه شناسی در ایران، اگرچه می تواند بر برخی کاستی ها و نقصان های مشهود مطالعات اجتماعی فائق آید و برنامه های تحقیقاتی ثمربخشی را سامان دهد و احتمالاً به طرح نظام وارة مسائل اجتماعی (پروبلماتیک) جامعة ایران کمک کند، چنین گرایشی همزمان با موانع متعدد نظری (دشواری های مفهومی، روشی، تئوریک) و عملی (دشواری های برآمده از ویژگی های جامعة علمی، نظام و زیست جهان اجتماعی) متعددی روبه روست.
ادبیات و نقاشی: نقاشی های رمانتیک بلیک از حماسه میلتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. بلیک، شاعر و نقاشِ رمانتیک انگلیسی، بر اساس حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن، شاعر انقلابی قرن هفدهم انگلستان، نقاشی هایی کشیده که بیانگر تفسیر خاصِ او از این حماسه جاویدان است. شاعران رمانتیک، عموماً تحت تأثیر روحیه غالبِ عصر انقلاب فرانسه، به شخصیت های سرکش، ناشناخته و اسطوره ای توجه ویژه داشتند. از این رو، شخصیت شیطان در بهشت گمشدهٔ میلتن که نزد شاعران نوکلاسیک قرن هجدهم ضدقهرمان محسوب می شد، برای شاعران رمانتیک به قهرمانی تبدیل شد که آزادگی و سروری در جهنم را بر بندگی و تسلیم در بهشت برگزید. با این وصف، بلیکِ نقاش خوانشی متفاوت با سایر شاعران رمانتیک دارد. بلیک، به رغم شیفتگی دوران جوانی، در سال های بعدی زندگی از خشونت های انقلاب فرانسه در سال 1796 دل زده و مأیوس شد و راه نجات را در تخیّل و اندیشه خلاّقانه جست و جو کرد. بلیک نقاشی های حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن را در چنین حال و هوایی خلق کرد؛ نقاشی هایی که بیش از آنکه از حماسه میلتن بگوید، زبانِ حال بلیک است.
عصب شناسی زبان؛ حوزة مطالعاتی بین رشته ای در زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤال هایی که یک علم خاص به تنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشته ای ها سوق داده است. در این میان زبان شناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار می دهد، بی تردید نیازمند بهره گیری از علوم مرتبط دیگر است. توجه بیش از پیش محافل دانشگاهی به حوزه هایی مانند جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، زبان شناسی رایانه ای، زبان شناسی تربیتی و زبان شناسی قضایی نشان از رونق مطالعات بین رشته ای زبان شناختی در عصر حاضر است. موضوع اصلی عصب شناسی زبان بررسی رابطة «زبان و مغز» است. اینکه زبان چگونه در مغز یاد گرفته، بازنمایی و پردازش می شود از پرسش های اصلی است که عصب شناسی زبان تلاش می کند تا با پاسخ به آن از یک سو دروازه های تحقیقات جدیدی را در عرصة بنیادهای بیولوژیک یادگیری زبان اول و دوم به روی پژوهشگران بگشاید و از سوی دیگر در حل مشکل هزاران بیماری که در سراسر جهان دچار زبان پریشی هستند، نقشی اساسی ایفا کند. با چنین رویکردی، در این مقاله تلاش می شود ابتدا، ضمن مروری بر سیر تحول مطالعات عصب شناسی زبان، دیدگاه های مطرح در باره ارتباط زبان و مغز از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار گیرد. سپس زبان پریشی و یادگیری زبان به عنوان دو مبحث اصلی در مطالعات عصب شناسی مطرح می شود تا فهم انضمامی و دقیق تری از این حوزه به دست آید.
شعر به مثابه حوزه ای معرفتی با کارکردهای میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه میان رشتگی به مثابه یک مفهوم علمی، تاریخ طولانی چندانی ندارد، اما به مثابه یک رویه پژوهشی، از دیرینه ای به قدمت پژوهش برخوردار است. پرسش این نوشتار آن است که آیا میان رشتگی، خاص حوزه تمدنی غرب است و یا در تاریخ مشرق زمین و به ویژه ایران زمین نیز سابقه دارد؟ این نوشتار کوشید نشان دهد که علاوه بر میان رشته ای بودن برخی تالیفات و آثار علمی دانش پژوهان ایرانی، می توان به شعر و نظم به مثابه حوزه ای معرفتی با کارکرد میان رشتگی نگریست. کارکردهای میان رشتگی شعر را در سه سطح می توان تحلیل کرد: سطح اول، سطح موضوعات است. سطح دوم، سطح مسئله هاست. و سطح سوم، سطح راه حل است. گرچه شعر پارسی را نمی توان یک حوزه ی میان رشتگی به معنای دقیق کلمه دانست اما نگاه به شعر به مثابه یک فعالیت احساسی از سر بطالت یا ذوق نگاهی تقلیل گرایانه است و اگر با رویکردی پدیدارشناسانه فارغ از پیش فرضهای برساخته بنگریم شعر یکی از دیرپاترین، عمیق ترین و آسمانی ترین انواع کنش فرهنگی و معرفتی بشر در گذر روزگاران بوده و کارکردهای میان رشتگی مهمی را به سامان رسانده است؛ هرچند که دقیقاً یک حوزه میان رشته ای با دیسیپلین های علمی نیست.
اهمیت «ساختار» و «درونمایه» در اقتباس های سینمایی و تلویزیونی هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینماگران، برنامه سازان تلویزیون، کارشناسان ادبیات و مخاطبانی که با سطح متوسطی از سواد ادبی و سینمایی- تلویزیونی، فیلم های اقتباسی را می بینند، معیارهایی متفاوت برای ارزیابی دارند. به همین قیاس، مبانی نظری مختلفی در مطالعات تطبیقی اقتباس وجود دارد. بررسی فیلم های اقتباسی و مقایسه آن ها با منابع ادبی می تواند با رویکرد مطالعات فرهنگی انجام گیرد که سرشتی بین رشته ای دارد و بیشتر بر بازخوردهای فرهنگی تکیه می کند. یکی از اهداف پژوهش های بین رشته ای کمک به بازسازی فرهنگ است که با تعامل علوم و هنرها تسریع می گردد. بررسی مناسبات سینما و تلویزیون با مجموعه قصه های هزار ویک شب نشان می دهد اقتباس هایی که توانسته اند این اثر را با همان نقش فرهنگی- تاریخی خود بازتولید کنند، موفقیت بیشتری داشته اند. این اقتباس ها به ساختار اثر وفادار بوده اند. دلیل موفقیت اقتباس های وفادار به هزار و یک شباین است که درونمایه از ساختار برمی آید و حذف الگوی درونمایه در فیلم های اقتباسی، مخاطبان مشترک کتاب و فیلم را راضی نمی کند. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. کنارهم گذاری تحلیل های ساختاری و دریافت های معنایی هزار و یک شب، همراه با رجوع به نظریه هایی که بین اندیشه و ساختار به یک رابطة بلاغی قائل هستند، نشان می دهد چگونه اقتباس های وفادار از هزار و یک شب به بازتولید تأثیر فرهنگی این متن می پردازند.
چالش های انجام مطالعات فرهنگی در ایران و افق های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله چالش های انجام مطالعات فرهنگی به عنوان دانشی بین رشته ای نشان داده خواهد شد. در این تحقیق که از طریق مصاحبه گروهی با فارغ التحصیلان و مصاحبه فردی با متخصصان مطالعات فرهنگی انجام شده است، ابتدا تجربه زیسته ذیل دانشی بین رشته ای را بر اساس تجربه دانشجویان آن در سه دانشگاه «علامه طباطبایی»، «علم و فرهنگ» و «دانشگاه تهران» روایت می کند. سپس چالش ها و غفلت های مطالعات فرهنگی در ایران را بر اساس مصاحبه های فردی با متخصصان این رشته شرح می دهد و در نهایت در باب راه های برون رفت و آینده مطالعات فرهنگی بحث کرده و به داوری در باب دیدگاه های استخراج شده از مصاحبه ها می پردازد.
ناسامانگی ادبیات تطبیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از گذشت بیش از پنج دهه از تأسیس اولین کرسی ادبیات تطبیقی در ایران هنوز این رشته در دانشگاه های ایران راه اندازی نشده و در طول یک دهه گذشته در حاشیه به صورت یکی از گرایش های رشته ادبیات فارسی ارائه شده است. این در حالی است که در دانشگاه های معتبر دنیا در شرق و غرب سال هاست این دانش بین رشته ای به صورت مستقل راه اندازی شده و تا مقطع دکتری پیش رفته است. هدف این مقاله تحلیل ناسامانگی رشته ادبیات تطبیقی در ایران است. این مطالعه انتقادی چالش های اساسی و درهم تنیده ادبیات تطبیقی در ایران را تقلیل گرایی نظریه ها، کژتابی در کاربست نظریه ها، روش های تحقیق سطحی نگر، عدم برنامه ریزی آموزشی علمی و جامع و انحصارگرایی و انسداد گفتمانی می داند. نمونه هایی هم از نشریات آکادمیک فارسی زبان بر اساس اصول ادبیات تطبیقی در این مقاله تحلیل شده اند. در پایان با توجه به چند دهه تلاش و هم چنین ماهیت بین رشته ای و تعاملی ادبیات تطبیقی به این نتیجه رسیده ام که امیدی به راه اندازی این رشته به صورت مستقل در ایران نیست.
سنتز پژوهی مطالعات بین رشته ای ادبیات کودک از منظر نظریه مخاطب محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف این پژوهش تعیین میزان توجه به مخاطب-کودک در مطالعات بین رشته ای انجام شده در حوزه ادبیات کودک و پیشنهاد معیارهایی برای پژوهش های آینده است. به منظور نیل به این هدف، جایگاه مخاطب در اجزاء ساختاری پژوهش، یعنی هدف، مؤلفه ها، روش، و نمونه، توصیف و تحلیل شده است. با استفاده از روش سنتز پژوهی، 38 گزارش پژوهش بین رشته ای، شامل مقالات علمی-پژوهشی و پایان نامه های ارشد و دکترا، انتخاب و سپس اجزاء ساختاری پژوهشی آن ها استخراج و در جداول توصیفی ثبت و تحلیل شدند. براساس یافته ها، سه هدف عمده در این پژوهش ها مدنظر بوده است: بسامد، بازنمایی، و مقایسه مؤلفه ها. مؤلفه های بررسی شده نیز در سه حوزه دانش روانشناسی و علوم تربیتی، جامعه شناسی و فرهنگ، و اخلاق و دین قرار می گیرند؛ تعداد مؤلفه های مربوط به حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بیشتر از دو حوزه دیگر است. روش پژوهش همه مطالعات، روش تحلیل محتوا و نمونه همه آن ها نیز آثار ادبیات کودک است که با توجه به معیارهای سال انتشار و گروه سنی، نام نویسنده یا اثر خاص، نوع داستان، موضوع خاص، و آثار برگزیده تعیین شده اند و دراین بین، معیار اول بیشترین کاربرد را داشته است. درمجموع، نتایج حاصل از تحلیل این یافته ها بر مبنای دانش و نظریه های مخاطب محور در حوزه ادبیات کودک، حاکی از توجه ناچیز به مخاطب-کودک در پژوهش های بین رشته ای ادبیات کودک است که برای تقویت این جایگاه پیشنهاد هایی در هر چهار عنصر پژوهشی ارائه شده است.
فیزیک مالی به عنوان زمینه ای بین رشته ای؛ خدمات دانش فیزیک به مالی و نقد آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب فیزیک مالی سرگذشت تاریخی تعامل دانش فیزیک و مالی را مرور می کند. نویسنده کتاب، به گونه ای بینامتنی، چگونگی راه یابی مدل های دانش فیزیک به مسائل مالی را تشریح می کند و درپی آن است تا نشان دهد: استفاده از مدل ها و تحلیل کمی توسط کوانت ها (تحلیل گران کمی مالی) بی آن که عاملی تعیین کننده یا مقصر در بحران مالی 2007- 2008 باشد، سیمای آینده دانش مالی را شکل خواهد داد. در این مقاله، ضمن معرفی کلی این اثر، جنبه های گوناگون آن از حیث صوری و محتوایی با تکیه بر مفاهیم بینامتنیت و مطالعات بین رشته ای، به بوته نقد گذاشته می شود. منظور از دیدگاه بینامتنی سطحی از تحلیل است که رابطه فیزیک (به عنوان متن «الف») و مالی (به عنوان متن «ب») را بررسی می کند و منظور از دیدگاه بین رشته ای سطحی از تحلیل است که رابطه آن ها را به عنوان دو رشته مدنظر قرار می دهد. رشته هایی که موضوع، روش، و غایت خود را دارند. پس از این بررسی ها مشخص می شود که مهم ترین مزیت کتاب فیزیک مالی فرم روایت و نگاه تاریخی و دقیق و مهم ترین کاستی آن چشم پوشی از نقدهای روشنی است که اقتصاددانان رفتاری و دیگر منتقدان کمی گرای مالی به فیزیک مالی وارد کرده اند.
هویت بین رشته ای اقتصاد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
در ادبیات اقتصاد اسلامی توجه چندانی به ابعاد بین رشته ای نشده است. همین امر موجب بروز مشکلاتی در گسترش نظریه های این حوزه مطالعاتی شده است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به تبیین هویت بین رشته ای اقتصاد اسلامی می پردازیم. بنا به فرضیه مقاله، هویت بین رشته ای اقتصاد اسلامی برای نظام اقتصادی اسلام، شبکه ای از اهداف اقتصادی و فرااقتصادی را تعیین می کند که آن را از اقتصاد متعارف متمایز می کند. یافته های مقاله نشان می دهد که اقتصاد اسلامی از آن جهت هویت بین رشته ای دارد که اهداف نظام اقتصادی ارزشی ابزاری دارد و در خدمت اهداف سایر نظام ها ازجمله نظام فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اسلام قرار می گیرد. بر این اساس، نظام اقتصادی مطلوب در رویکرد اسلامی نظامی است که ضمن تأمین اهداف اقتصادی همچون رشد و عدالت اقتصادی، به تحقق اهداف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اسلام نیز کمک کند و یا حداقل مانعی برای تحقق آن اهداف نباشد. گذشته از آنکه اعمال سیاست های اقتصادی منوط به فهم لایه های مختلف واقعیت شامل ابعاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن است، پیوند آرمانی و کارکردی نظام اقتصادی با سایر نظام ها باعث می شود که نظریه پردازی در اقتصاد اسلامی وابسته به نظریه های سایر علوم انسانی اسلامی ازجمله جامعه شناسی، علوم سیاسی و علوم تربیتی اسلامی شود. سیاست گذاری برای تحقق اهداف اقتصاد اسلامی نیازمند اطلاعاتی از سایر علوم انسانی اسلامی همچون جامعه شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی اسلامی درباره واقعیت چندلایه خارجی است که نمی توان نگاهی تجریدی به آن داشت.
دفاع از روابط بین الملل انسانی تر با سازه انگاری روانشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور طلیعه های رویکردی جدید در رشته روابط بین الملل نسبت به روانشناسی طی چند سال اخیر و نضج گرفتن «سازه انگاری روانشناسانه»، این مقاله درصدد کاوش این پیوند است. به باور نویسندگان، سازه انگاری برای نخستین بار بستر مناسبی برای پیوند روابط بین الملل و روانشناسی فراهم آورده است و این پیوند مولد، چشم اندازهای جدیدی را به روی این رشته خواهد گشود. مقاله پس از بررسی سازه انگاری روانشناسانه، بر انتقاداتی که نسبت به این رویکرد نوین انجام گرفته متمرکز شده و به آن ها پاسخ می دهد. نویسندگان از این بررسی ها نتیجه می گیرند که سرفصل مطالعاتی سازه انگاری روانشناسانه، پاسخ به نیاز حتمی و قطعی این رشته برای چالش با پیچیدگی های سیاست و روابط بین الملل در عصر حاضر و در حقیقت راهی برای نزدیک کردن این رشته به موضوع تحلیل خود، یعنی رفتار اجتماعی و سیاسی انسان در قالب نظم های دولتی و شبه دولتی است. به این ترتیب سازه انگاری روانشناسانه نه تنها امکان تحقق وعده اصلی سازه انگاران، یعنی ارائه تصویری مبتنی بر تکوین متقابل ساختار و کارگزار در توالی سطوح تحلیل مختلف را ممکن می کند، بلکه گام مهمی است در کنار گذاشتن ادعا های خردگرایانه مبتنی بر تحمیل الگو های کلان و درنهایت انسانی تر کردن این رشته از علوم انسانی.
شناسایی ابعاد شخصیت از دیدگاه اریک فروم (مطالعه ای بین رشته ای به منظور شناخت ارتباط شبکه ای بین فرهنگ و اجتماع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
115 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد شخصیت از دیدگاه اریک فروم بر اساس همانندی هایی میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی به منظور شناخت ارتباط شبکه ای بین فرهنگ و اجتماع و واکاوی ارتباط جامعه شناسی و روان شناسی با فرهنگ جوامع انسانی به ارتباط و تاثیر آن در شکل گیری شخصیت در نظام فرهنگی می باشد. مقاله حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و ابزار تحقیق استناد به آثار اریک فروم و گردآوری اطلاعات، مطالعه کتابخانه ای و اسنادی شامل کتابها و مقالات تخصصی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، مطالعات فروم به طور عمده در مورد نقش و اهمیت شناخت انسان در فرآیند تشکیل جامعه و تاریخ بوده و به گونه ای عمیق تر و متفاوت تر از روان شناسانی هم چون فروید و یونگ، به موضوع تأثیرپذیری شخصیت انسان از نفوذ نیروهای اجتماعی و فرهنگی جامعه پرداخته و تحت تأثیر علوم اجتماعی جدید و به ویژه مردم شناسی به این نتیجه رسیده که شخصیت عمدتاً محصول اجتماعی است که در آن زندگی می کند نه سائق های جنسی یا عوامل بیولوژیک.
آسیب شناسی مطالعات بین رشته ای قرآن کریم در فضای فناوری اطلاعات محور
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی «آسیب شناسی مطالعات بین رشته ای قرآن کریم در فضای فناوری اطلاعات محور» است. در این پژوهش از روش تحقیق کتابخانه ای و روش تحلیلی استفاده شده است. در حال حاضر تحقیقات در زمینه مطالعات بین رشته ای قرآن کریم به شکل تراکمی و متسلسل پیش نمی رود و محققان، کمتر می توانند از آثار پژوهشی و کتابهای مرتبط استفاده نمایند. پایگاههای اطلاع رسانی موجود نیز در زمینه ارائه این گروه از تحقیقات، به صورت تخصصی و فراگیر وارد نشده اند. تحقیقات در کلیه علوم به صورت تجمعی و افزایشی است اما به دلیل عدم ارتباط محققین مطالعات بین رشته ای قرآن کریم با یکدیگر، بیشتر تحقیقات در این زمینه به صورت پراکنده و غیر مرتبط با یکدیگر رشد می نماید. راه حل این مشکل در ایجاد بانک جامع اطلاع رسانی در فضای مجازی در زمینه مطالعات بین رشته ای قرآن کریم است که اولاً؛ به طور تخصصی در زمینه مطالعات بین رشته ای قرآن کریم فعالیت نماید. ثانیاً؛ به جمع آوری مقالات مرتبط در همایش ها، مجلات و روزنامه ها بپردازد. ثالثاً؛ دارای کتابخانه دیجیتال و مجله الکترونیکی همراه با ارتباط گسترده با مخاطبانش باشد و طرحی نیز برای جمع آوری تحقیقات مطالعات بین رشته ای قرآن کریم در کشورهای غیر از ایران داشته باشد.
بررسی بین رشته ای گزیده متون کلاسیک فارسی بر اساس روان شناسی انسان گرایانه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه و تطبیق، اگرچه به مثابه کنشی انسانی و اجتماعی، مقوله ای دیرپاست؛ اما در حوزه مطالعات ادبی، از سده نوزدهم میلادی، خود را در قامت یک رویکردِ جدید ادبی؛ یعنی «ادبیّات تطبیقی» بازنمایاند. جستار پیشِ رو، بر آن است تا با درنظرداشت رویکردهای نوین ادبیّات تطبیقی، به ویژه سویه میان رشته ای آن، به نمودها و نمونه های ادبی نظریه «سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو» در چند اثر برگزیده کلاسیک، همچون فرج بعد از شده، کلیله و دمنه، قابوس نامه، تاریخ بیهقی، غزلیات حافظ ، و... بپردازد و با بازجستی روان شناختی ادبی، افزون بر آشکار کردن کارآمدی این دو حوزه، دریچه هایی تازه را بر پژوهش های آتی بگشاید. پژوهش گویای این واقعیت است که آنچه مزلو با نگرشی انگیزه شناختی، در چهارچوب هرم نیازهای خود مطرح کرده است، پیش از این به گونه ای هوشمندانه در متون ادبی ما، چه در قالب چهارچوب های نظری و چه در فرم های روایتی مطرح شده است. نوشتار حاضر، نخستین پژوهشی است که با مبنا قراردادن هرم نیازهای هشت گانه مزلو، به تطبیق و تحلیل آرای مزلو با روایت گزاره های ادب فارسی پرداخته و درنهایت، به دو نتیجه کلّی: الف. اثبات کارایی یک نظریه روان شناختی در پیوند با متون ادبی و ب. درک بهتر ارزشمندیِ متون ادبی در نمودبخشی به مفاهیم انتزاعی ذهنی، دست یافته است.
تاریخ میان رشته ای و جایگاه آن در پژوهش های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حامیان «تاریخ میان رشته ای» با طرح این دیدگاه که رویکردهای اکتشافی توصیفی به عنوان روش اصلی در پژوهش های تاریخی دیگر پاسخ گوی یک پرسش، حل یک مسئله یا پرتوافکنی بر حل یک موضوع پیچیده جوامع انسانی در چارچوب روش معرفتی خود نیست، باعث ایجاد بحث هایی در ساحت نظام دانشگاهی رشته تاریخ در ایران در موافقت یا مخالفت با این رویکرد شده اند که می توان آن را در سه دسته تقسیم بندی کرد. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و مبتنی بر بررسی آماری است و می کوشد میزان مقالات میان رشته ای در مجلات علمی پژوهشی مرتبط با گروه های تاریخی علمی کشور به عنوان نمایندگان تاریخ آکادمیک را بیابد و به دنبال پاسخ به پرسش جا یگاه تاریخ میان رشته ای در پژوهش های تاریخی جهت بررسی ادعاهای مرتبط با این وضعیت است. طی سال های اخیر، حامیان رویکرد توصیفی و قائلان «کار ویژه» برای دانش تاریخ، با آنکه در تمام سال های شکل گیری تاریخ علمی در ایران، تسلط نسبی بر فضای آموزش و پژوهش این رشته دانشگاهی داشته اند و حتی از موانع عمده تغییر بنیادین برنامه درسی رشته تاریخ در سال های بعد از انقلاب فرهنگی بوده اند، با ایجاد فضای «نظریه هراسی» به بهانه یکتا انگاری و حفظ استقلال علم تاریخ از دیگر شاخه های علوم انسانی، مانع تحول ساختاری در رشته تاریخ شده اند. آمار16 مجله علمی پژوهشی تاریخی در یک بازه زمانی 15ساله که 3926 مقاله را به چاپ رسانده اند، نشانگر آن است که صرفاً 489 مورد از این مقالات پژوهش های «تاریخ میان رشته ای» محسوب می شوند. تعداد پایین مقالات میان رشته ای و به کار نبردن گسترده نظریات در این پژوهش ها، به عنوان مهم ترین داده آماری این پژوهش نیز گزاره ای برخلاف ادعای جریان مذکور، درباره برتری داشتن جریان حامی «تاریخ میان رشته ای» بر فضای علمی این رشته است.
بررسی مؤلفه های ابرانسان نیچه در نمایشنامه داود و اوریا نوشته عباس نعلبندیان(مقاله علمی وزارت علوم)
عباس نعلبندیان گفت وگوهای منظم و منطقی خود را با چاشنی سیاست، فلسفه و موضوعات متعدد دیگر همراه می کند و بحث خود درباره سراب حقیقت را در قالب بیانات شاعرانه و ادبی ارائه می دهد. اگرچه نعلبندیان تحت تأثیر فلاسفه و نمایشنامه نویسان غربی قرار داشته، به خوبی توانسته است این تأثیرات را بومی سازی کند. خواندن داود و اوریا از دیدگاه ابرانسان نیچه نشان می دهد که نعلبندیان از آن، هم به عنوان جهشی ایدئولوژیک و هم به عنوان عنصری ساختاری در سازمان دهی کار خود استفاده می کند. هدف این مقاله تأکید بر اهمیت خواندن داود و اوریا در چهارچوب فلسفه نیچه و بررسی نقشی است که اندیشه نیچه در این نمایشنامه بازی می کند؛ از این رو، روش مطالعه، ادبیات تطبیقی در قالب مطالعات بینا رشته ای است. به طور خاص، این پژوهش به دنبال ارائه راه هایی است که از طریق آن ها بتوان نشان داد که ایده نیچه به درک جدیدی از شخصیت اصلی داود و اوریا و شکل هنری نمایشنامه کمک می کند؛ به علاوه، چگونه این درک به شناخت بهتری از نعلبندیان، هم به عنوان یک هنرمند و هم به عنوان یک فرد، منجر می شود. یافته های این مقاله نشان می دهد که چگونه نعلبندیان با استفاده از تفکر نیچه، مفهوم ابرانسان را در نمایشنامه داود و اوریا خلق و بومی سازی کرده و به غنای ادب فارسی افزوده است.