مطالعات اجتماعی ایران

مطالعات اجتماعی ایران

مطالعات اجتماعی ایران سال پنجم زمستان 1390 شماره 4 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بین رشته ای شدن جامعه شناسی در ایران: فرصت ها، چالش ها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مطالعات بین رشته ای جامعه ایرانی جامعه شناسی در ایران مبانی معرفت شناختی جامعه علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۹ تعداد دانلود : ۷۲۶
بین رشته ای شدن گرایشی است که به نحوی فزاینده در قلمرو مطالعات و دانش های به هم پیوسته و مرتبط یا نزدیک به یکدیگر مورد توجه قرار گرفته است. هرچند دربارة معنا و مفهوم این تمایل نظری و عملی اختلاف نظرهای قابل توجه وجود دارد، انکارناپذیر است که دلایل قابل اعتنایی در مورد ضرورت پرداختن به آن ارائه گردیده است. در ایران، با توجه به شرایط و وضعیت جامعه شناسی، به شکل خاص، و علوم اجتماعی، به شکل عام، می توان به طرح پرسش از کارکردها، موانع و کژکارکردهای مترتب بر این تمایل برای افزایش میزان کارآمدی و بهره مندی مناسب از این علوم پرداخت. لذا، می توان به پرسش دربارة فرصت ها و امکانات ناشی از جهت گیری بین رشته ای، موانع و چالش های پیش روی آن، و معایب و کژکارکردهای ناشی از این سیاستگذاری علمی برای دانش جامعه شناسی اشاره کرد. بر این اساس، هدف این مقاله، بحث و بررسی دربارة ضرورت ها و پیامدهای مرتبط با تأمل و تلاش در جهت ایجاد فضای مطالعات بین رشته ای در حوزة جامعه شناسی ایران و مشخص کردن نتایج حاصل از آن است. این تحقیق، با بهره گیری از روش کتابخانه ای، در ابتدا به شرح زمینه های شکل گیری مطالعات بین رشته ای می پردازد. پس از آن، تلاش می شود وضعیت جامعه شناسی در ایران در ارتباط با این تمایل مطالعاتی مورد بررسی قرار گیرد.نتایج این تحقیق نشان می دهد بین رشته ای شدن آموزش ها و پژوهش های جامعه شناسی در ایران، اگرچه می تواند بر برخی کاستی ها و نقصان های مشهود مطالعات اجتماعی فائق آید و برنامه های تحقیقاتی ثمربخشی را سامان دهد و احتمالاً به طرح نظام وارة مسائل اجتماعی (پروبلماتیک) جامعة ایران کمک کند، چنین گرایشی همزمان با موانع متعدد نظری (دشواری های مفهومی، روشی، تئوریک) و عملی (دشواری های برآمده از ویژگی های جامعة علمی، نظام و زیست جهان اجتماعی) متعددی روبه روست.
۲.

استفاده از مطالعات اجتماعی در سیاستگذاری: تجارب جهانی و دلشوره های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاستگذاری تحقیقات کاربردی پژوهش اجتماعی کاربرد علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۶ تعداد دانلود : ۴۲۲
در سالهای اخیر، محققان اجتماعی در ایران و جهان تحت فشار بوده اند که نتایج تحقیقات خود را کاربردی کنند، به نحوی که در خدمت سیاستگذاری باشد. در نتیجه، ارزش و اعتبار علوم اجتماعی در فایدة آن دیده میشود. در این مقاله ابتدا مفاهیم پژوهش، کاربرد و سیاستگذاری بررسی میشوند و سپس عوامل و موانع تأثیرگذاری پژوهش بر سیاستگذاری مورد مطالعه قرار میگیرند. در نهایت، وضعیت خاص ایران، خصوصیات پژوهش های اجتماعی و سیاستگذاری و رابطة بین این دو بررسی می شوند. از جمله یافته های این مقاله آن است که ۱. رابطة پژوهش و سیاستگذاری اجتماعی اغلب نامحسوس، غیرمستقیم و بلندمدت است. 2. کیفیت و موفقیت پژوهشهای کاربردی و پژوهش های پایه ای به سرمایه گذاری در هر دو بستگی دارد و ۳. کاربردی شدن پژوهشهای اجتماعی در ایران بیش از هر چیز و پیش از هر چیز نیازمند تغییر سازمان سیاسی و اداری پژوهش در کشور است نه تغییر در سطح پژوهشگران.
۳.

اقتصاد سیاسی علوم اجتماعی در ایران: چالشها و فرصتها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد انتقادی مأموریت های علوم اجتماعی سیاست زدگی علوم اجتماعی اقتصاد سیاسی شبکه کالای اطلاعاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۶۵۳
این مقاله می کوشد با نگاهی به ظرفیت های علوم اجتماعی، به بعضی از موانع پیش روی توسعة این علوم در ایران بپردازد. جامعة انسانی بیرون از شبکة روابط قدرت تحقق پذیر نیست و علوم اجتماعی به عنوان بخش لاینفکی از نظام علمی و فرهنگی هر جامعه ای در درون این روابط قدرت تحلیل پذیرند. از این رو، هر تفسیری از تحولات علوم اجتماعی فقط در بستری از روابط قدرت و در درون آن میتواند واقعی باشد. بحران در نظریه و روش شناسی علوم اجتماعی در ایران محصول چند عامل است؛ یکی از آنها غلبة نگاهی رسمی به مثابة یک ایدئولوژی مسلط در روابط قدرت بوده است،. به همین دلیل رویکرد انتقادی، که محرک بالندگی و رشد علوم اجتماعی است، جایگاهی در تحقیقات رسمی نداشته است. ساختارهای اقتصاد سیاسی ایران مناسباتی را بر جامعه حاکم کرده است که نیازی به تولید علم، به طور کلی، و علوم اجتماعی، به طور خاص، در جامعه وجود ندارد. به همین دلیل، حضور علوم اجتماعی به عنوان بخشی از یک نظام علمی همواره با مقاومت محافظه کاران حاضر در ساختار قدرت مواجه بوده است. از این رو، دو هدف اولیة علوم اجتماعی: رشد علم و مشارکت در سیاستهای عمومی، کمتر محلی برای ظهور و بروز داشته اند. نظام های پژوهشی و دانشگاهی در ایران محدودیتهای فراوانی دارند که یکی از آنها موانع متعددی است که امکان شکل گیری الگوی گفتگو با محوریت دانشگاه و با آزادی گفتگوی علمی را، اگر نه منتفی، بسیار محدود کرده است. این محدودیت ها عمدتاً ناشی از فقدان ""فلسفة"" سازمان علم در ایران هستند که خود محصول موانع فرهنگی و سیاسی حاصل از اقتصاد سیاسی جامعة کنونی ایران است. علوم اجتماعی ظرفیتهای فراوانی برای شکل بخشیدن به جامعة مطلوب در ایران و مشارکت در پروژة سیاسی توسعة ملی دارد. شروط چندگانة این مشارکت در مقاله مورد بحث قرار گرفته است
۴.

نظریة آشفتگی و آشفتگی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علوم اجتماعی ایده آلیسم تقلیل گرایی نظریه آشفتگی نظام های آشفته نظام های پیچیده ساختمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
در این مقاله با استفاده از «نظریة آشفتگی» به بررسی جامعة ایران و علوم اجتماعی در آن خواهیم پرداخت. ابتدا نشان خواهیم داد که جامعة ایران رفتاری «آشفته» از خود نشان می دهد و به دلایلی که ذکر خواهد شد می توان آن را به مثابة یک سیستم آشفته در نظر گرفت. این امر با برشمردن برخی خصوصیات سیستم های آشفته، از جمله «حساسیت به شرایط اولیه» و سازوکار های «انبساط و تاشدگی» و جستجوی آن ها در جامعة ایران، انجام شده است. برخی از نمودهای این آشفتگی مانند هنجارنبودن توزیع متغیرهای تعریف کنندة سیستم و ناسازگاری پایگاهی در ایران بدین منظور بررسی شده اند. با قائل شدن تفکیکی اساسی میان «آشفتگی» و «پیچیدگی» و ارائة سنخ شناسی، جامعة ایران را با جوامع غربی مقایسه کرده ایم. در چارچوب نظریة آشفتگی از اصطلاحات برخی نظریه پردازان، به ویژه «تمایز ساختی» و «هماهنگی کارکردی» اسملسر و «جامعة کوتاه مدت» کاتوزیان، در تدوین نتایج این مقایسه بهره برده ایم. علاوه بر چیستی جامعة ایران، چرایی ناکامی علوم اجتماعی ـ به عنوان یکی از مهم ترین مظاهر و عناصر معرفت مدرن ـ یکی دیگر از اهداف این مقاله است. بدین منظور، پیامدهای این سنخ شناسی بر شکل گیری علوم اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش کرده ایم نظرات سیدجواد طباطبایی در این زمینه را وارد چارچوب نظری خود نماییم. آشفتگی در اثر دو فرایند «انبساط» و «تاشدگی» به وجود می آید. اساس استدلال ما این است که در جوامع توسعه یافتة غربی، پیچیدگیِ ایجادشده در اثر انبساط، به دلیل تمایز ساختی و هماهنگی کارکردی به ساختمندشدن انجامیده است. این ساختمندی را در رابطة دیالکتیکی میان بنیان های معرفتی و ساختار اجتماعی غربی نشان داده ایم. در ایران، در کنار انبساط، تاشدگی نیز عمل کرده است. این امر امکان «تقلیل گرایی» و «انتزاع سازی» را، که مقدمة شکل گیری علوم اجتماعی در غرب بود، غیرممکن کرده است. در واقع، عناصر تشکیل دهندة جامعة آشفته قابل تقلیل نیستند، زیرا مرزهای مقولات همواره در حال تغییرند. با وجود این، با ذکر نمونه هایی استدلال می کنیم که چرا، علی رغم اشتراکات بسیار با «نظریة امتناع» طباطبایی، نظریة آشفتگی امکان های جدیدی برای جامعه شناسی در ایران متصور می داند. هدف این نظریه جستجوی نظم در بطن آشفتگی است.
۵.

تمایز نظریة اجتماعی و نظریة جامعه شناختی: راه حلی برای مشکل اسلامی سازی جامعه شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه اجتماعی جامعه شناسی انتقادی جامعه شناسی اسلامی معضل اسلامی سازی نظریه جامعه شناختی طراحی جامعه نظریه اجتماعی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۱۳
یکی از چالشهای اصلی علوم اجتماعی و از جمله جامعه شناسی در ایران پس از انقلاب، تلقی علوم اجتماعی به مثابة بدنهای از دانش حامل مفروضات و ارزشهای ایدئولوژیک سکولار و غربی است. برخی به دنبال تولید دانشی به نام ""جامعه شناسی اسلامی"" هستند و در این باب کوششهای متفرقهای نیز صورت گرفته است که البته هنوز منجر به عرضة محصولی قابل اعتنا نشده است. در مقابل این چالش، واکنش دیگر جامعهشناسان نفی و انکار این مدعا و انتظار ارائة جامعه شناسی بدیل توسط مدعیان بوده است. این مقاله با تمایز میان نظریة اجتماعی و نظریة جامعه شناختی راه حلی برای برون رفت از این چالش مطرح می سازد که دست کم میتواند به همدلی بیشتر این دو جریان موجود در جامعه شناسی بینجامد. مبنای این تمایز تفکیک نظریه های هنجارین یا تجویزی از نظریه های غیرهنجارین یا توصیفی است. برای تثبیت این تمایزگذاری نخست نگرش درباب جامعه (جامعه نگری یا جامعه بینی) از جامعه شناسی متمایز شده و خلط این دو با هم مورد نقد قرار گرفته است. در گام بعدی، تمایز میان نظریة اجتماعی و نظریة جامعه شناختی با توجه به چند ویژگی مطرح شده است:هنجارین یا غیرهنجارین بودن، برخورداری یا عدم برخورداری از گزاره های علمی، طراحی جامعة ایده آل یا عدم طراحی آن و صرفاً توصیف و تبیین جامعه، مبهم سخن گفتن و کلی گویی یا دقیق و مشخص سخن گفتن. براساس این تمایز دو نوع فعالیت و تولید معرفتی، یعنی جامعه شناسی و نظریة اجتماعی، و نیز دو نوع چهرة دانشی از هم تفکیک می شوند.
۶.

چالش میان گفتمانهای علوم اجتماعی و پارادایم قدرت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتمان ایران علوم اجتماعی پارادایم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۸ تعداد دانلود : ۵۷۱
با وجود سالها ناکامی در بومیکردن علوم اجتماعی در ایران، امروزه همان پروژه با عنوان اسلامیکردن علوم انسانی با لحنی شدیدتر و تسامح کمتر دوباره مطرح شده است. یکی از چالشهای تاریخی بین علوم اجتماعی و قلمرو قدرت در ایران این است که برخلاف علوم طبیعی دولت امکان تسلط کامل بر علوم انسانی و بهره برداری از آن را به عنوان ابزار مقوم سلطه نیافت. از طرف دیگر، دولت به موضوعات علوم اجتماعی مانند مسائل و آسیب های اجتماعی و انحرافات، همانند امری سیاسی نگریسته و بر دامنة چالش ها افزوده است. در این کشمکش، از طرفی قدرت سیاسی در پی کنترل فضای سیاسی با طرح «مهندسی اجتماعی – فرهنگی» است و از طرف دیگر روشنفکران حوزة علوم انسانی و اجتماعی، در پاسخ، به نظریة اجتماعی همچون مبارزهای سیاسی رجوع می کنند. در چنین شرایطی نه علوم اجتماعی در ایران توانست توسعه پیدا کند و نه قدرت سیاسی توانست بر علوم اجتماعی غربی فائق آید و انحرافات اجتماعی را کاهش دهد.
۷.

طرح ""روش شناسی گفتگو"" در پژوهش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی فرهنگ انسان شناسی پژوهش فرهنگی انسان شناسی بومی محقق بومی روش گفتگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۰ تعداد دانلود : ۹۲۷
روش شناسی در تحقیقات انسان شناختی، همانند سایر رشته های علوم اجتماعی، بخش بسیار اساسی پژوهش به شمار می آید. با وجود ادعاهایی که دربارة عام بودن روش شناسی ها وجود دارد، در حوزة انسان شناختی می بایست این مسئله را پذیرفت که روش شناسی های موجود برحسب نوع رابطة پژوهشگران فرهنگی با موضوع تحقیق و شرایط و زمینه های این رابطه شکل گرفته اند. این رابطه در زمینه ای از پیش فرض های روش شناختی آن علم و نوع رابطة سیاسی که میان محقق و موضوع به طور ضمنی و صریح وجود دارد شکل می گیرند. این موضوع را بیش از همه می توان در تحقیق در زمینة مسائل بومی که محقق هم جزئی از آن است دید. این نوع پژوهش ها خارج از عرف روش شناسی پژوهش های فرهنگی در انسان شناسی است که محققی غریبه و غربی، در مورد مردمی بومی و غیرغربی به پژوهش می پردازد. در این مقاله بر مبنای کار میدانی انسان شناختی در حوزة مناسک دینی در ایران (حوزه ای که خود محققان هم بدان تعلق داشته اند)، به طرح روش شناسی گفتگویی برای انسان شناسی بومی خواهیم پرداخت. برای این هدف با نقد معرفت شناختی پارادایم روش شناسی انسان شناختی و کاستی های آن برای انسان شناسی بومی، و با توجه به این بحث که فرهنگ بیش از همه در حوزة ناخودآگاه ذهن مردم قرار دارد، روش شناسی گفتگوی معطوف به خودآگاهی مطرح شده است. بر مبنای این روش شناسی، گفتگو مناسب ترین راهی است که دانش ضمنی ای که محقق و موضوع در آن مشترک هستند، در قالب گفتار، به سطح خودآگاه و به موضوعی برای تأملات انسان شناختی و فرهنگی تبدیل شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱