کتاب فیزیک مالی سرگذشت تاریخی تعامل دانش فیزیک و مالی را مرور می کند. نویسنده کتاب، به گونه ای بینامتنی، چگونگی راه یابی مدل های دانش فیزیک به مسائل مالی را تشریح می کند و درپی آن است تا نشان دهد: استفاده از مدل ها و تحلیل کمی توسط کوانت ها (تحلیل گران کمی مالی) بی آن که عاملی تعیین کننده یا مقصر در بحران مالی 2007- 2008 باشد، سیمای آینده دانش مالی را شکل خواهد داد. در این مقاله، ضمن معرفی کلی این اثر، جنبه های گوناگون آن از حیث صوری و محتوایی با تکیه بر مفاهیم بینامتنیت و مطالعات بین رشته ای، به بوته نقد گذاشته می شود. منظور از دیدگاه بینامتنی سطحی از تحلیل است که رابطه فیزیک (به عنوان متن «الف») و مالی (به عنوان متن «ب») را بررسی می کند و منظور از دیدگاه بین رشته ای سطحی از تحلیل است که رابطه آن ها را به عنوان دو رشته مدنظر قرار می دهد. رشته هایی که موضوع، روش، و غایت خود را دارند. پس از این بررسی ها مشخص می شود که مهم ترین مزیت کتاب فیزیک مالی فرم روایت و نگاه تاریخی و دقیق و مهم ترین کاستی آن چشم پوشی از نقدهای روشنی است که اقتصاددانان رفتاری و دیگر منتقدان کمی گرای مالی به فیزیک مالی وارد کرده اند.