مطالب مرتبط با کلیدواژه

عصب شناسی زبان


۱.

عصب شناسی زبان؛ حوزة مطالعاتی بین رشته ای در زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات بین رشته ای زبان پریشی یادگیری زبان عصب شناسی زبان زبان و مغز آسیب شناسی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۶۴۷
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤال هایی که یک علم خاص به تنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشته ای ها سوق داده است. در این میان زبان شناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار می دهد، بی تردید نیازمند بهره گیری از علوم مرتبط دیگر است. توجه بیش از پیش محافل دانشگاهی به حوزه هایی مانند جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، زبان شناسی رایانه ای، زبان شناسی تربیتی و زبان شناسی قضایی نشان از رونق مطالعات بین رشته ای زبان شناختی در عصر حاضر است. موضوع اصلی عصب شناسی زبان بررسی رابطة «زبان و مغز» است. اینکه زبان چگونه در مغز یاد گرفته، بازنمایی و پردازش می شود از پرسش های اصلی است که عصب شناسی زبان تلاش می کند تا با پاسخ به آن از یک سو دروازه های تحقیقات جدیدی را در عرصة بنیادهای بیولوژیک یادگیری زبان اول و دوم به روی پژوهشگران بگشاید و از سوی دیگر در حل مشکل هزاران بیماری که در سراسر جهان دچار زبان پریشی هستند، نقشی اساسی ایفا کند. با چنین رویکردی، در این مقاله تلاش می شود ابتدا، ضمن مروری بر سیر تحول مطالعات عصب شناسی زبان، دیدگاه های مطرح در باره ارتباط زبان و مغز از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار گیرد. سپس زبان پریشی و یادگیری زبان به عنوان دو مبحث اصلی در مطالعات عصب شناسی مطرح می شود تا فهم انضمامی و دقیق تری از این حوزه به دست آید.
۲.

سبب شناسی تأخیر زبان و نارسایی های گفتار در عقب ماندگی ذهنی سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندرم داون عصب شناسی زبان تأخیر زبان و نارسایی های گفتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
سندرم داون، شایع ترین عامل ژنتیکی عقب ماندگی ذهنی، زمینه ساز بروز نقایص و ناهنجاری های فیزیکی و عصب روانشناختی بارز به ویژه در حوزه توانایی های شناختی زبانی است. این مقاله با هدف شناخت و بررسی برخی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در بروز تأخیر زبان و نارسایی های گفتار در افراد مبتلا به سندرم داون نگاشته شده است. این عوامل در پنج گروه عمده زیر مورد تحلیل قرار می گیرند: 1- نقایص ساختارى و کارکردی در اندام هاى تولید گفتار؛ 2- مشکلات شنیدارى؛ 3- آسیب در حافظه کوتاه مدت شنیدارى – کلامى؛ 4- الگوى خاص برترى جانبى کارکرد هاى درک و تولید زبانى؛ 5- آسیب هاى ساختارى و کارکردى سیستم عصبى.غالب پژوهشگران از میان این علل، بیشترین سهم را متعلق به عامل آسیب هاى ساختارى سیستم عصبى وبروز ناهنجاری هاى رشد مغزى بویژه در ساختار هاى مرتبط به کارکرد هاى شناختى زبانى، می دانند که البته میزان این آسیب پذیری در سندرم داون از تغییرات فردی و درون گروهی بسیار گسترده ای برخوردار است.
۳.

بررسی تعداد مؤثر تکرار واژه در یادگیری واژگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در پرتو الگوی «هَیَجامَد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش زبان انگلیسی واژگان تکرار هَیجامَد روانشناسی شناختی عصب شناسی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۶۲
ازآنجایی که واژگان هر زبان بخش عمده ای از فهم آن زبان را به خود اختصاص می دهند، یادگیری این حجم زیاد از واژگان برای زبان آموزان کار دشواری است که نیاز به استفاده از روش های خاص جهت امکان پذیری و سهولت انجام آن به وضوح احساس می شود. تکرار، به عنوان روشی مؤثر برای یادگیری و یادسپاری واژگان، از دیرباز در امر آموزش زبان مطرح بوده است. بااین وجود، به نظر می رسد که نحوه و تعداد تکرار مؤثر واژگان جهت تدریس در کلاس درس کمتر مورد توجّه پژوهش های زبانی و به تبع آن مدرّسان زبان انگلیسی قرار گرفته است. ازاین رو، با در نظر گرفتن اهمّیّت احساسات زبان آموزان در امر یادگیری که پیوسته در تاریخچه آموزش زبان مورد تأکید قرار گرفته است، این مطالعه با کمک گرفتن از الگوی «هَیَجامَد» (تلفیق دو واژه هیجان و بسامد)، به بررسی شیوه و تعداد اثربخش تکرار واژگان پرداخته و بر اساس مرور پژوهش های انجام شده در حوزه های زبانی و روانشناسی شناختی، روش مؤثر تکرار بافاصله را تبیین می نماید. بدین منظور، تعداد 100 نفر شرکت کننده، با سطح بسندگیِ متوسطِ زبانِ انگلیسی، به طور تصادفی در 5 گروه (گروهِ بدون تکرار، 1، 2، 3، و 4 تکرار) قرار گرفتند. سپس تعداد 15 واژه که شرکت کنندگان هیچ اطّلاعاتی در زبانِ مادری خود نسبت به آنها نداشتند، جهت تدریس انتخاب شدند. آنگاه، برای مقایسه نتایج آزمون یادآوری واژگان، از آزمونِ «تحلیل واریانس یک عاملی» استفاده شد. نتایج تحقیق، تفاوت معناداری را بین گروه های بدون تکرار و 2 تکرار نشان داد. در پایان، پیشنهاد می شود که تعداد 2 تکرار به روش بافاصله و همچنین در نظر گرفتن هَیَجامَد زبان آموزان نسبت به واژگان، می تواند به عنوان تعداد تکرار بهینه و روشی مؤثر برای تکرار واژه، نقش بسزایی در یادگیری واژگان در کلاس درس ایفا نماید.
۴.

تغییر موضوع در سالمندان مبتلابه آلزایمر بر اساس مدل کرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال گفتمان عصب شناسی زبان تغییر موضوع آلزایمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۸
پژوهش حاضر با هدفِ بحث و بررسی پیرامون تغییر موضوع در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر از دیدگاه عصب شناسی زبان در چارچوب مدل کرو (1983) انجام گرفته است. ماهیت روش شناختی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسه ای بوده، و داده ها شامل 20 نفر آزمودنی (10 نفر بیمار آلزایمری و 10 نفر سالمند سالم) بودند ؛ و برای تعیین سطح زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه از آزمودنی ها به عمل آمد و افراد با نمرات (2 > نمره ≥ 5/0) انتخاب شدند. سپس، آزمودنی ها به سؤالات مربوط به خانواده، زندگی و فعالیت های روزمره شان پاسخ دادند و گفتگوها ثبت و آوانویسی شد. همچنین، داده ها بر اساس مدل گفتمانی دایکسترا و همکاران (2004) کدگذاری و بر اساس مدل تغییر موضوع کرو (1983) دسته بندی شدند . در پایان، با استفاده از آزمون آماری تی-مستقل نتایج آماری بدست آمد . یافته ها تفاوت معنا دار تغییر موضوع (001/0 = P ) و حفظ موضوع (01/0 = P ) را در گفتمان هر دو گروه افراد با زوال عقل نوع آلزایمر و افراد سالم نشان داد ، به گونه ای که ویژگی تغییر موضوع هم در همان نوبت گیری و هم در نوبت گیری بعدی رخ می دهد. همچنین، نتایج نشان داد که در گفتمان گروه زوال عقل نوع آلزایمر، تغییر موضوع بیشتر اتفاق می افتد و این تغییر موضوع بیشتر در همان نوبت گیری انجام شده و شروع موضوع جدید از فراوانی بیشتری برخوردار است و مهم ترین دلیل تغییر موضوع، مربوط به عدم ادامه گفتمان است.
۵.

اختلال گفتمان در سالمندان مبتلا به آلزایمر : رویکرد عصب شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصب شناسی زبان اختلال گفتمان سالمندان آلزایمر بازنگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه: فرایند بازنگری در گفتمان به مثابه یکی از رایج ترین نشانه های اختلال گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر پرداخته شد. ازاین رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی بازنگری در گفتمان سالمندان دارای زوال عقل نوع آلزایمر بر اساس دیدگاه اشگلُف، جفرسون و ساکس است. روش: این پژوهش کمی و از نوع علّی-مقایسه ای است که در سرای سالمندان شهر کرمانشاه در سال 1398 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 آزمودنی (10 سالمند بیمار مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و 10 سالمند سالم) بودند که پس از بررسی پرونده های پزشکی آن ها، به لحاظ سن (75-63)، جنسیت (مرد و زن)، بی سواد بودن و گویش ور بودن زبان کٌردی (گویش کلهری) همتا شدند. برای تعیین میزان زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه برگزار شد و افراد با نمرات (2>نمره≥5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به پرسش های مربوط به خانواده، روز خود، زندگی و چگونگی برگزاری جشن عید نوروز پاسخ دادند و گفتگوها ثبت و آوانگاری شدند. در ادامه، بر اساس مدل دایکسترا کدگذاری و نتایج آماری با استفاده از آزمون تی مستقل تعیین شد. یافته ها: تفاوت بین دو گروه بیمار و سالم را به لحاظ منبع مشکل با (003/0=P)، بازنگری کننده در همه موارد (به غیراز امکان درک تصحیح توسط شنونده) با 05/0P< و نوع بازنگری در همه موارد (به غیراز جایگزینی) با 05/0P<، معنا دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که جنبه گفتمانی منبع مشکل از فراوانی قابل توجهی برخوردار بود و بیشترین فراوانی در مورد مقوله های بازنگری و انواع بازنگری به ترتیب مربوط به درخواست کمک و حذف بود.