مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
رویکرد ترکیبی
حوزههای تخصصی:
بازاریابی اجتماعی می کوشد با بهره مندی از اصول بازاریابی تجاری بر رفتار و نگرش افراد تاثیرگذار باشد. از طرفی به منظور توسعه گردشگری سلامت به عنوان یکی از حوزه های نوین گردشگری مدرن نیاز حیاتی به ایجاد نگرش مطلوب از مقصد وجود دارد. بدین منظور می توان از اصول بازاریابی اجتماعی به منظور توسعه تصویر مطلوب از مقصد در ذهن گردشگران سلامت بهره برد. از این رو هدف اصلی این تحقیق سنجش بازاریابی اجتماعی در گردشگری سلامت ایران می باشد. بدین منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. نوع تحقیق در مرحله طراحی مدل، بنیادین و در مرحله آزمون مدل، کاربردی می باشد. در بخش کیفی از روش های تحلیل محتوای کیفی و روش کدگذاری نظری و در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد با استفاده از ابزارهای بازاریابی اجتماعی می توان با ایجاد باور مثبت نسبت به مقصد گردشگری سلامت زمینه بروز تمایل به سفر درمانی را فراهم آورد. عوامل مدل بازاریابی اجتماعی در گردشگری سلامت شامل رهبری بازارگرا، تحلیل و درک بازار گردشگری سلامت، راهبرد بازاریابی اجتماعی، زیر ساخت های بازاریابی، آمیخته بازاریابی اجتماعی و مولفه های شناختی می باشد. هم چنین نتایج تحقیق حکایت از تایید مدل کاربرد عوامل بازاریابی اجتماعی در گردشگری سلامت با استفاده از مدل معادلات ساختاری دارد.
طراحی الگوی اثربخشی کمیته حسابرسی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۹
۲۹۰-۲۷۵
حوزههای تخصصی:
کمیته حسابرسی بعنوان یکی از اجزای اصلی نظام راهبری شرکتی، ناظر نهایی سیستم حسابداری مالی است. به دنبال رسوایی های مالی اخیر، کفایت اثربخشی این کمیته ها به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، بنابراین باید بین کمیته حسابرسی که صرفاً بصورت شکلی و ظاهری ایجاد شده و بعنوان حفاظ قانونی و ابزاری برای توجیه اعمال مدیریت مورد استفاده قرار می گیرد با کمیته حسابرسی که بطور اثربخش بر گزارشگری مالی و کنترل نظارت می کند، تمایز قائل شویم. هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی برای اثربخشی کمیته حسابرسی در ایران است. بخش اول پژوهش از نوع کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد و جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه کمیته حسابرسی است که از طریق نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد 18 نفر به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. مقوله محوری، اثربخشی کمیته حسابرسی است که در پنج بعد، تبیین و سپس باتوجه به شرایط علی و شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدهای آن تحلیل و مدل نهایی براساس آن ارائه شده است. در گام بعدی، پرسشنامه ای طراحی و توسط 218 نفر از اعضای کمیته های حسابرسی شرکتهای بورسی تکمیل و با نرم افزار آماری ایویز مورد پردازش قرار گرفت. نتایج کمی پژوهش نشان داد که بین متغیرهای میزان فعالیت کمیته حسابرسی، توانایی مبتنی بر تخصص، توانایی مبتنی بر تجربه، استقلال، ویژگی های رئیس کمیته، اقتدار و جایگاه سازمانی کمیته حسابرسی، انگیزه و تعهد اعضای کمیته حسابرسی، آگاهی و نگرش ارکان شرکت، حمایت مدیرعامل و نظارت سازمان بورس با اثربخشی کمیته حسابرسی رابطه معناداری وجود دارد اما بین متغیرهای اندازه کمیته حسابرسی، دوره تصدی کمیته حسابرسی، تعامل و همکاری موثر اعضای کمیته حسابرسی، پاسخ خواهی و نظارت اثربخش هیات مدیره، تقاضا برای پاسخگویی و آگاهی و نگرش ذینفعان با اثربخشی کمیته حسابرسی رابطه معناداری یافت نشد.
مرور نظام مند پژوهش های مرتبط با رویکرد یاددهی-یادگیری ترکیبی در دانشگاه های ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پژوهشهای مرتبط با رویکرد یاددهی-یادگیری ترکیبی در دانشگاه های ایران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از نظر گردآوری داده ها کیفی و با شیوه مطالعه مروری نظام مند انجام شده است. بدین منظور منابع موردنیاز از پایگاه های اطلاعاتی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعاتی نشریات کشور، مرجع دانش سیویلیکا و پایگاه اطلاعات علمی ایران با استفاده از کلیدواژه های مناسب جستجوشد. سپس مستندات یافت شده برمبنای الگوی هفت مرحله ای سندولسکی و باروسو موردتحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد، دریک نگاه سیستمی، پژوهشهای پیشین در موضوع نظام یاددهی-یادگیری ترکیبی در دانشگاه های ایران سه مقوله درونداد (شایستگی های مرتبط با دانشجو دارای 5 مقوله فرعی تر، شایستگی های مرتبط با مدرس دارای 2 مقوله فرعی تر)، فرایند (فرایند یاددهی-یادگیری دارای 3 مقوله فرعی تر) و برونداد (برونداد مرتبط با دانشجو دارای 3 مقوله فرعی تر، برونداد مرتبط با مدرس دارای 2 مقوله فرعی تر) را به عنوان مقوله های اصلی این رویکرد موردبررسی قرارداده اند. براساس یافته ها نقش مدیریت و رهبری دانشگاه به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام یاددهی-یادگیری وجه مغفول پژوهش های موردمطالعه شناخته شد. نتایج پژوهش حاضر می تواند الگوی عمل مدیران و مدرسان دانشگاه ها برای پیاده سازی اثربخش رویکرد ترکیبی در نظام یاددهی-یادگیری، و راهنمای پژوهشگران برای انجام تحقیقات بیشتر به منظور رفع کاستی های پژوهشی در این حوزه باشد.
دانش آفرینی در صنعت بیمه: شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدل بر مبنای رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه نقش قابل ملاحظه ای در شکوفایی اقتصاد ایفا می نماید، بنابراین توجه به خلق دانش می تواند در افزایش ضریب نفوذ بیمه نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدلی جهت دانش آفرینی در صنعت بیمه، با تأکید بر نقش مشتریان می باشد. روش شناسی: روش مورداستفاده در پژوهش، رویکرد آمیخته است. به منظور شناسایی مؤلفه های پژوهش، نخست رویکرد کیفی گراندد تئوری مورداستفاده قرار گرفت. بدین منظور مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با منتخبی از خبرگان صنعت بیمه صورت گرفت که درنتیجه آن مؤلفه های پژوهش شناسایی و سپس سطح بندی شدند و درنتیجه، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. در مرحله بعد، بر اساس مدل به دست آمده، 9 فرضیه تدوین شد و به منظور آزمون فرضیه ها از روش کمّی حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمّی، شامل مدیران و کارشناسان 3 شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا می باشد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد که بر این اساس 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تأیید هر 9 فرضیه پژوهش و بدین شرح بود که زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر دانش محور بودن تأثیرگذار است. دانش محور بودن بر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان تأثیر دارد. علاوه بر این تأثیر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان بر مشتری مداری تأیید شد. همچنین تأثیر مشتری مداری بر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی تأیید شد. نتیجه گیری: تأثیر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی بر هم آفرینی دانش مشتریان مورد تأیید قرار گرفت.
طراحی الگوی برندسازی آموزشی با رویکرد ترکیبی (مورد مطالعه:آموزشگاه های فنی و حرفه ای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توجه به آموزش های فنی و حرفه ای و اصلاح آن به عنوان ابزاری کارآمد، برای تربیت و افزایش کارایی و بهره وری نیروی انسانی به منظور زمینه سازی برای اصلاحات اقتصادی، باید از اولویت های نخست اصلاح نظام آموزشی کشور باشد. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برندسازی آموزشی در آموزشگاه های فنی و حرفه ای شهر تهران بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از دید روش ترکیبی (کیفی و کمی)، از منظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی بود و در دو مرحله انجام شد. در مرحله کیفی با 13 نفر از خبرگان آموزش که عمدتاً مدیران و معاونین مؤسسات آموزشی و اساتید خبره بودند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفت که حجم نمونه بر اساس نمونه گیری هدفمند نظری و رسیدن به اشباع نظری تعیین شد. از مدل تحلیل داده بنیاد برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: مولفه ها در 15 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی و در 6 مولفه کلی شرایط علی،پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی گردید. در مرحله دوم پژوهش پرسشنامه محقق ساخته توزیع گردید و برای تعیین میزان اهمیت نسبی متغیرهای الگو و تحلیل نتایج از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون فریدمن استفاده شد.بحث و نتیجه گیری: رتبه بندی صورت گرفته در این پژوهش از عوامل مؤثر بر برندسازی آموزشی نشان می دهد راهبردها که شامل ارتباطات پایدار و بازاریابی رابطه مند،نوآوری تحول آفرین و بازاریابی رابطه ای است از بیشترین اهمیت برخوردار هست و عامل محیطی کلان دربرگیرند رشد فرهنگی جامعه و اعتبار بین المللی مدارک فنی و حرفه ای کمترین اهمیت را دارد.
ارائه مدل توسعه صادرات فرآورده های نفتی در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
395 - 416
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی توسعه صادرات فرآورده های نفتی در صنعت نفت در راستای نقش سیاست گذاری بوده به انجام رسید. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد، اکتشافی، و از لحاظ نحوه تجزیه و تحلیل دادهها، آمیخته (کیفی-کمّی) میباشد. در فاز کیفی تحقیق و به منظور طراحی مدل بر اساس متدولوژی تئوری داده بنیاد، گروهی از خبرگان انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در این فاز، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت در فاز کمّی ، مدیران مدیران ارشد، میانی و عملیاتی، روسای واحدها و کارشناسان شرکت های پالایش نفت در شهر تهران به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند و افراد بر اساس روش نمونهبرداری طبقهای تصادفی انتخاب گردیدند. یافتهها منجر به شناسایی شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر ، مقوله محور، راهبردها و و پیامدهای توسعه صادرات فرآورده های نفتی در صنعت نفت شد. در فاز کمّی، ابزار اصلی جمعآوری دادهها، پرسشنامهای بود. جهت انجام تجزیه و تحلیل های توصیفی و استنباطی، از نرمافزارهای SPSSو LISREL استفاده شد. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که برای توسعه صادرات فرآورده های نفتی در صنعت نفت مدیران بایستی براساس سیاست گذاری در بخش های مختلف به تمامی مقولهها و زیرمقولههای شناسایی شده در این پژوهش به دقت توجه کنند.
الگوی مدیریت تجربه مشتریان در زمینه نوآوری ارائه خدمات امداد خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
320 - 339
حوزههای تخصصی:
هر سازمان و کسب و کاری که ادعای مشتری محوری دارد باید برای اینکار تدابیر و سیاست هایی را در نظر داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی مدیریت تجربه مشتریان در زمینه نوآوری ارائه خدمات امداد خودرو است. پژوهش حاضر بنیادی بوده و با استفاده از رویکرد آمیخته، به دنبال ارائه الگوی مدیریت تجربه مشتریان در زمینه ارائه خدمات امداد خودرو بوده است. طبق نتایج پژوهش در بخش کیفی یافته های پژوهش حاصل از مصاحبه و کدگذاری در شش مقوله شامل شرایط علی مانند برند تجربه ساز،شناخت نیاز مشتریان ،تنوع کارت طلایی مترکین، تمایل به بازارسازی و پایش رقبا و شرایط زمینه ای مانند،ایفای به موقع تعهدات شرکت،فروش اشتراک امداد سیار،امدادگران،تعدیل هزینه های اشتراک طلایی، راهبرد مانند جلوگیری از غیرمجازها،افزایش فروش با برنامه 400250،ارائه سرویس در محل،تجربه خوشایند از داشتن امدادکارت و دیدگاه استراتژیک ،و شرایط مداخله گر مانند خرید مجدد امداد کارت،رابطه بلند مدت با مشترکین،وابستگی به شرکت،افزایش تبلیغات،وفاداری به خرید،باور پذیری برند،مسئولیت اجتماعی و پیامد شامل بهبود فرآیند سرویس دهی،مدیریت ارزش آفرینی برند،تلاش برای ساختن تجربه عالی،تجربه سازی،ارتقا رضایت از عملکرد ایران خودرو،برنامه ارزیابی برند می باشد. در بخش کمی که جهت ارزیابی مدل پارادایمی ارائه شده است یافته های حاصل از پرسشنامه محقق ساخته نشان داد که تمام عوامل شناسایی شده در بخش کیفی بر روی مدیریت تجربه مشتری موثر است.
ارائه مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت از زمان یونان و روم باستان وجود داشته و سپس به بسیاری از کشور های اروپایی و نقاط دیگر دنیا توسعه یافته است. از زمان باستان، افراد زیادی به منظور فراغت روحی و درمان به مجاورت رودخانه و آب های معدنی می رفتند. آب های گرم از قدیم الایام با آرامش و تجدیدقوای جسمی و روحی انسان همراه بوده است. استفاده کنندگان ازاین گونه آب ها، قرن هاست که در آب های گرم آب تنی می کنند و از آب چشمه های معدنی می نوشند.با توجه به موارد اشاره شده پژوهش حاضر باهدف ارائه مدلی مفهومی برای تبیین مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی بوده است.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مدیران و مجریان مراکز درمانی و هم چنین گردشگران سلامت که تجربه استفاده از این مراکز را داشته و در بخش کمی بیماران مراکز درمانی گردشگری بوده انتخاب شده است .،حجم نمونه در بخش کیفی 18 نفر و در بخش کمی 384نفر بوده و محقق برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه و در بخش کمی از نرم افزار پی ال اس استفاده کرده و در نهایت الگوی پارادایمی خود شامل شش مولفه رضایت از برند مرکز سلامت ،بازاریابی گردشگری سلامت، شهرت مرکزگردشگری سلامت ، اعتماد به برند مرکز درمانی در جذب گردشگر سلامت مهم ارائه کرده است.یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که تمام عوامل شناسایی شده در بخش کیفی بر الگوی محقق موثر است.
عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های دانش بنیان، مورد مطالعه: مراکز رشد سازمان پژوهش های علمی صنعتی ایران و پارک علم و فناوری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
91 - 117
حوزههای تخصصی:
شرکت های دانش بنیان نقشی مهم در رشد اقتصادی ایفا می کنند. بااین وجود، به علت ریسک های ذاتی، موفقیت آن ها چالش برانگیز است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر واکاوی عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های دانش بنیان بوده است. مراکز رشد سازمان پژوهش های علمی صنعتی ایران و پارک علم و فناوری استان گیلان به عنوان جامعه موردمطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق، یک رویکرد ترکیبی بوده و جمع آوری داده ها با ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه انجام شد. در تحلیل داده ها در بخش کیفی و کمی به ترتیب از نرم افزارهایMAXQDA10 و SPSS25 استفاده شد. بر اساس نتایج بخش کیفی، 2 عامل داخلی و خارجی شناسایی شدند. عوامل داخلی دربردارنده سه سطح فردی، خرد، کلان و عوامل خارجی نیز در دو سطح مرکز رشد، ملی و فراملی شناسایی شدند. در بخش کمی، نتایج آزمون فریدمن نشان داد که به ترتیب عوامل سیاست های اقتصادی کشور، بهبود شرایط بین المللی، بازاریابی و تحقیقات بازاریابی در رتبه های نخست (بیشترین اهمیت) و عوامل ایجاد درآمد جانبی، حمایت خانوادگی، پیوستن به شرکت های بزرگ در رتبه های آخر (کمترین اهمیت) قرار داشتند؛ بنابراین، توجه سیاست گذاران به عوامل سیاست های اقتصادی کشور و بهبود شرایط بین المللی، توجه شرکت های دانش بنیان به عامل بازاریابی و تحقیقات بازاریابی و حمایت مراکز رشد و پارک های علم و فناوری در این زمینه می تواند راهگشای شرکت های دانش بنیان برای دستیابی به موفقیت باشد.
شناسایی و تبیین عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان دانشگاه اصفهان به ازدواج (مطالعه ای با رویکرد ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۹
1 - 46
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف تبیین عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان دانشگاه اصفهان به پدیده ازدواج، در چارچوب رویکرد ترکیبی و با استفاده از استراتژی اکتشافی– متوالی به انجام رسیده است. روش مورداستفاده در مرحله کیفی پژوهش نظریه زمینه ای و در مرحله کمی پیمایش بوده است. مشارکت کنندگان پژوهش در مرحله کیفی 30 نفر از دانشجویان دانشگاه های اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و در مرحله کمّی 400 نفر از دانشجویان دانشگاه های اصفهان بودند. تکنیک گردآوری داده ها در دو مرحله کیفی و کمی پژوهش به ترتیب مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. یافته های پژوهش در مرحله کیفی نشان دهنده این است که عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان در قالب چند مقوله اصلی شامل موانع مفصل بندی شده، تصویرسازی ازدواج، خودارزیابی ذهنی، ترس نهادینه شده، فضای دانشگاهی و پیامدپنداری ازدواج صورت بندی شده اند. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مرتبط با نگرش دانشجویان به ازدواج درمجموع در حد متوسط به بالا توان تبیین واریانس این متغیر را دارند. ضرایب تأثیر نیز نشان دهنده اثر مستقیم و معنادار متغیرهای تصویرسازی ازدواج، خودارزیابی ذهنی، فضای دانشگاهی و پیامدپنداری بر نگرش دانشجویان به ازدواج بوده است و نتایج کمّی پژوهش تا حد زیادی نتایج کیفی را تأیید می کنند.
رویکرد ترکیبی در پژوهش های علوم انسانی: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
11 - 27
حوزههای تخصصی:
استفاده از رویکرد ترکیبی روز به روز در حال افزایش است. محققان به طور مداوم در پی رهیافت هایی به منظور انجام پژوهش ها به بهترین شکل ممکن و شناخت هرچه بیشتر پیچیدگی های مسائل می باشند. هدف تحقیق حاضر تحلیل چالش ها و فرصت های رویکرد ترکیبی در پژوهش های علوم انسانی است. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و ابزار گردآوری اطلاعات شامل کتب و مجلات داخلی و خارجی است. نتایج نشان داد، لزوم استفاده از این رویکرد به منظور فهم بهتر مسائل مورد پژوهش در علوم انسانی می باشد. بعضی از حیطه های پژوهش مانند تحقیقات تربیتی و مدیریتی به دلیل پیچیدگی های ذاتی و محیطی بیشتر از سایر حیطه ها نیازمند استفاده از این رویکرد می باشند.
بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم دانشجویان به تغییر رشته در دوره کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
61 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تغییر رشته دانشجویان در دوره کارشناسی ارشد به یکی از رشته های گروه علوم انسانی.روش پژوهش: تحقیق از نوع پسا رویدادی و با رویکرد ترکیبی اجرا شده است. در بخش کیفی تحقیق، با 12 تن از استادان، معاونین و دانشجویان تغییر رشته داده در دانشگاه تربیت مدرس، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام و اشباع نظری داده ها حاصل شده است. جهت استخراج عوامل از روشهای کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. در بخش کمی تحقیق، جامعه آماری عبارت بوده است از تمامی دانشجویانی که با داشتن مدرک کارشناسی در یکی از رشته های گروه های تحصیلی غیر علوم انسانی، در دوره کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 98-97 اقدام به تغییر رشته نموده اند. در این مرحله 80 نفر از این گونه دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسش نامه طراحی شده حاصل از نتایج بخش کیفی پاسخ دادند.یافته ها: 54 مفهوم اولیه و 7 دسته عامل، با عناوین علمی، فردی، شغلی، اقتصادی، تحصیلی، اجتماعی و سازمانی شناسایی شدند. گروه سنی، گروه تحصیلی، نوع دانشگاه و میانگین نمرات دانشجویان در دوره کارشناسی، فاصله زمانی بین دو دوره تحصیلی و وضعیت اشتغال، از جمله ویژگی های فردی دانشجویان هستند که در تغییر رشته آنها در دوره کارشناسی ارشد مؤثر بوده اند.نتیجه گیری: افرادی که تغییر رشته می دهند، به دنبال نیل به اهداف و آرمان های فردی و جمعی خود هستند؛ آرمان ها و اهدافی که در بستر رشته قبلی محقق نشده اند.
تجارت الکترونیک، مکانیزه شدن و شفافیت سیستم های حسابداری: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
195 - 219
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان اغلب اوقات از خریدهای آنلاین و وب سایت های تجارت الکترونیکی به دلیل عدم شفافیت اطلاعات در وب سایت ها اجتناب می کنند. در این پژوهش به دنبال بررسی تأثیرات شفافیت تجارت الکترونیک و مکانیزه شدن بر سیستم های حسابداری شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران که به صورت آنلاین به کسب وکار می پردازند است. روش پژوهش مبتنی بر روش ترکیبی است. با اجرای روش تئوری داده بنیاد و انجام 18 مصاحبه عمقی با استفاده از پروتکل و بر اساس روش نمونه گیری هدفمند چندگانه (شدت و گلوله برفی)، داده ها (حسابداران و متخصصان مالی) جمع آوری شده اند. همچنین با استفاده از روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار اطلس.تی.ای به تعیین مقولات و مضامین پرداخته شد. در مطالعه کمی 298 نفر به صورت تصادفی و کاربرد پرسشنامه استاندارد انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که 1) شفافیت محصولات، شفافیت خریداران و شفافیت نقل و انتقالات تأثیر به سزایی در شفافیت اطلاعات مالی دارد؛ 2) ادراک شفافیت اطلاعات تأثیر به سزایی در قصد خرید آنلاین و افزایش مصرف کنندگان دارد؛ 3) ریسک ادراکی نیز بر خرید مجدد و ادراک شفافیت تأثیر بسزایی بر شفافیت اطلاعات دارد.
تحلیلی بر تمایز جنسیتی در الگوهای فراغت جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
87 - 106
هدف پژوهش حاضر، مطالعه الگوهای فراغت در بین جوانان شهر اصفهان با تاکید بر تمایز جنسیتی است. با توجه به اینکه جهان ارزش ها، باورها و سبک های زندگی در میان دو جنس زن و مرد می تواند متفاوت باشد، پرسش اساسی مقاله حاضر این است که آیا متغیر جنسیت همچون گذشته در الگوهای فراغت تعیین کننده است یا اهمیت خود را از دست داده است؟
روش به کار رفته در مطالعه حاضر ترکیبی بوده است؛ بدین ترتیب که ابتدا با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به شناسایی الگوهای فراغت پرداخته و سپس از طریق مصاحبه هدفمند با جوانان دختر و پسر، الگوهای شناسایی شده در بخش کمی، تفسیر و معناکاوی شده اند. جامعه آماری پژوهش حاضر، جوانان 20-29 ساله ساکن در شهر اصفهان بوده اند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 1748 پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. در بخش کیفی نیز با به کارگیری نمونه گیری هدفمند، 27 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت و پس از کدگذاری داده ها، ارزیابی و تحلیل انجام شد. نتایج بخش کمی مطالعه حاضر گویای آن است که شش الگوی فراغت در بین دختران جوان قابل شناسایی است که به ترتیب اهمیت عبارت اند از: فراغت مذهبی، فراغت مبتنی بر تفریحات بیرون خانه، فراغت مبتنی بر تفریحات درون خانه، فراغت مبتنی بر مطالعه ، فراغت نامعمول و فراغت مشارکتی. در میان پسران جوان نیز شش الگو کشف شد که عبارت اند از: فراغت سنتی-ایرانی، فراغت مذهبی، فراغت فرهنگی- هنری، فراغت مشارکتی، تماشای فیلم و سریال و فراغت مبتنی بر گذران وقت با دوستان. نتایج بخش کیفی از تفاوت های ظریف و مهمی در این میان حکایت دارد؛ چنان که فراغت پسران در مقایسه با فراغت دختران جوان، فعالانه تر، متنوع تر و جسورانه تر و در مقابل فراغت دختران، محافظه کارانه و منفعلانه معنا شده اند.
بدین ترتیب می توان گفت که الگوهای فراغت در بین جوانان علی رغم برخی مشابهت ها، همچنان متاثر از جنسیت، انتخاب و مصرف است.
طراحی و اعتباریابی الگوی ساختار سازمانی در شهرداری شیراز: یک مطالعه ترکیبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
144 - 164
حوزههای تخصصی:
ساختار سازمانی یکی از بنیادیترین عوامل در کارآمدی سازمان است.هدف پژوهش توسعه و اعتباریابی الگویی برای ساختار سازمانی در شهرداری شیراز بود. روش پژوهش طرح ترکیبی اکتشافی است.در ابتدا به گردآوری و تحلیل داده های کیفی پرداخته و سپس بر مبنای نتایج کیفی به دست آمده، به گردآوری و تحلیل داده های کمی پرداخته شد و در ادامه از نتایج بخش کمی برای تبیین بهتر یافته های بخش کیفی استفاده شد. گردآوری و تحلیل داده های کیفی براساس روش تحقیق مطالعه موردی کیفی انجام شد. در این راستا با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و براساس معیارهای رشته، تخصص و سابقه اجرایی و تکنیک اشباع نظری، مصاحبه های عمیق با بیست و سه نفر از مدیران و کارکنان شهرداری شیراز انجام شد. سپس داده های به دست آمده از طریق روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و شبکه مضامین سازماندهی شد.براساس نتایج، الگوی ساختار سازمانی در شهرداری شیراز دارای 5 بعد و 46 شاخص می باشد که مشتمل بر ابعاد رسمیت، توسعه پایدار، مسئولیت اجتماعی سازمان، فرایندهای سازمانی، سرمایه انسانی می باشد که هر یک دارای مولفه های چندی می باشند. اعتباریابی داده های بخش کیفی پژوهش از تکنیک های اعتبارپذیری انجام شد.یافته های بخش اول،در بخش کمی در میان مدیران و کارکنان شهرداری شیراز توزیع گردید.اعتبار ساختار در بخش کمی،از روش تحلیل عامل تاییدی و به وسیله نرم افزار Smart Pls تایید شد.همچنین ابعاد رسمیت، توسعه پایدار، مسئولیت اجتماعی سازمان، فرایندهای سازمانی، سرمایه انسانی و مولفه های مربوط به آنها از کفایت و اعتبار لازم برخوردار می باشد.
تحلیل توزیع منابع قدرت سیاسی در ایران با رویکرد نظری شبکه محور (مطالعه موردی اعضای دولت موقت تا دولت دوازدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این پژوهش، توزیع منابع قدرت سیاسی در ایران مطالعه شده است . مسئلیه این پژوهش توزیع متراکم قدرت در قویه مجریه است. سؤال مقاله به این صورت ارائه شده است که: «توزیع متراکم منابع قدرت در ایران چگونه قابل تبیین است؟» مطابق با مدعای نظر این نوشتار شبکیه اجتماعی شرط لازم برای دستیابی به منابع قدرت است. این پژوهش به لحاظ روش شناسی، بر رویکرد ترکیبی استوار است که در اینجا این رویکرد، ترکیبی از تحلیل متغیرمحور و موردمحور است. با رویکرد رابطیه مجموعه ای، گزاره های مشاهده ای، به اندازیه 92. صدق مدعای نظری مقاله را تأیید می کنند. در یک مورد، دولت موقت، این رابطه صدق نمی کند. شواهد نشان می دهد که هرگاه تمرکز شبکه ای رخ داده است، تراکم قدرت نیز حضور داشته است. شدت تراکم قدرت، به استثنای دولت موقت ، زیرمجموعیه شدت تمرکز شبکه ای بوده است و میان این دو، رابطیه علی همایندی[1] مشاهده شده است. در پایان مقاله، سرمایه گذاری در شبکه های اجتماعی افقی یا اتصال دهنده به عنوان یکی از راه حل های توزیع پراکنده منابع قدرت و چرخش آزاد قدرت سیاسی ارائه شده است.
<br clear="all" />
[1] . Conjunction